مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

شاهراه موفقیت

[ad_1]
سرچشمه گل‌آلود اســت
چرا خیلی‌ها به کارشان علاقه‌ ندارند؟ به‌راحتی تمام: چون نمی‌دانند برای چه دارند کار می‌کنند. اگر آدمی بداند که برای چه دارد کار می‌کند، آن‌وقت اســت که می‌تواند به کارش نیز عشق بورزد. کار می‌تواند درآمدزا باشد، می‌تواند درآمدزا نباشد. اولین تلقی از کار که باید اصلاح شود، این اســت که همه کارها، الزاما درآمدزا نیستند. مادری که خانه را برای بچه‌ها و همسرش مهیا و آماده می‌کند، در حال انجام یکی از سخت‌ترین کارهای جهان اســت. اما کار او برای او هیچ درآمدی ندارد؛ آن‌هم در حالی که واجب و لازم اســت. نکته این‌جاست که اگر این کار را، فرد دیگری غیر از او بخواهد انجام بدهد، باید برای انجامش، وقت و هزینه صرف شود؛ اما این کار توسط او، فارغ از هر هزینه‌ای، به سرانجام می‌رسد.
مهم‌ترین نکته در ایجاد علاقه به کار، اصلاح و ایجاد فلسفه کاری اســت. فلسفه؟ نترسید؛ قرار نیست از کلمات قلمبه‌سلمبه استفاده کنیم. فلسفه، یعنی چرا؛ به همین راحتی. یعنی مدام کلمه چرا را مطرح می‌کنید و به هر حال در حد و قواره خودتان، برای این چراها،‌ جواب‌هایی هم ردیف می‌کنید. مجموعه این جواب‌ها، می‌شود فلسفه شخصی شما. شما برای چه دارید کار می‌کنید؟ خیلی‌ها خواهند گفت برای پول، برای قسط، برای گذراندن زندگی و برای چرخاندن چرخ زندگی. احتمالا اگر کسی را پیدا کنید که برای این سوال، جواب بسیار خوبی داشته باشد و به این جوابش هم علاقه و ایمان کافی داشته باشد، باید کلاه‌تان را هوا بیندازید؛ چون این افراد نه تنها در جامعه ما، که در بسیاری از جوامع دیگر در اقلیت هستند.
اگر جایی هستید و کاری برای انجام دادن دارید ولی علاقه‌ای برای نثار کردن به کارتان ندارید، باید فلسفه کاریتان را بریزید روی کاغذ و اصلاح آن را آغاز کنید؛ چرا که سرچشمه این علاقه نداشتن، همین فلسفه معیوب کاری شماست.
×××
همه کارها، مساوی‌ و محترم‌اند
نکته بعدی که در فلسفه کاری شخصی شما باید اصلاح شود، قدر و منزلت کارهاست. البته اعتراف می‌کنم که این امر، واقعا سخت اســت. به فرض اگر قرار باشد که حتی من، به‌عنوان نویسنده این سطرها را سرِ کاری بگذارند که ارزش اجتماعی‌اش کم اســت، بلاشک باید با شک و تردید بسیاری این کار را انجام بدهم. اما حقیقت این اســت که کارها، تفاوتی با هم ندارند. چه‌ کسی می‌تواند ثابت کند که کار یک رفتگر شهرداری از کار یک جراح ‌قلب بی‌مقدارتر اســت؟ جراح قلب، البته قدر و منزلت بیشتری دارد؛ اما رفتگر شهر ما، چنین قدر و منزلتی ندارد. چرا؟ چون یک جراح، زمان و هزینه بیشتری را صرف کرده تا به چنین تخصصی رسیده اســت. او می‌تواند جان یک نفر را نجات دهد. اما مگر راننده یک اتوبوس بین‌شهری که در حال جابه‌جایی چهل و چند مسافر در یک گردنه صعب‌العبور اســت، جان چهل و چند انسان را به سلامت از این گردنه عبور نمی‌دهد؟ می‌بینید! خیلی سخت اســت چنین مقایسه‌ای. می‌گویند در ژاپن، روزها که وارد شهر می‌شوید، عده‌ای را می‌بینید که در پمپ‌بنزین‌ها، با لباس‌های فرم، مشغول تمیز کردن داخل ماشین مشتریان می‌شوند. اما شب‌ها همین افراد را با بهترین‌ لباس‌ها می‌بینید جوری که اصلا نمی‌توانید تشخیص دهید این افراد، همان افراد هستند. اصلا هم خجالت نمی‌کشند. چرا؟ چون که در تفکر جمعی ژاپنی‌ها، کار کردن، نوعی افتخار اســت. مهم نیست که چه‌ کاری انجام می‌دهید؛ جامعه به همه کارها نیاز دارد. مهم این اســت که شجاعت انجام کار را داشته‌اید و دارید انجامش می‌دهید؛ به همین علت شایسته احترام هستید. متاسفانه این تفکر در کشورهایی مثل ما، کمی دچار ضعف و انحراف و انحطاط اســت. اصلاح این امر، البته ابتدا از طرف خود ما باید صورت بگیرد. پس نکته بعدی، این اســت که کار، محترم اســت؛ هر کاری که باشد؛ البته مشروط به قانونی و مورد نیاز بودنش توسط جامعه.
×
فلسفه‌هایی برای عشق به کار
حالا ببینیم که بزرگان دینی ما به کار چگونه نگاه می‌کرده‌اند. حضرت امیر در این‌ مورد، نقلی نزدیک به این مضمون دارند که برای آزاد زیستن، باید چون بردگان کار کرد. البته در دنیای امروز که چیزی به اسم برده نداریم؛ اگر هم باشد، به این شکل تابلو و آشکارش وجود ندارد. اما در دنیای قدیم، طبقه‌ای بوده‌اند به نام بردگان. این طبقه، یا در میدان‌های جنگی اسیر می‌شده‌اند، یا از طبقات پایین و خاصه از همان بردگان بوده‌اند که به‌وجود می‌آمده‌اند. بردگان، برای سخت‌ترین کارها به کار گرفته می‌شدند. کسی هم به آنها ترحم نمی‌کرد. حالا کاری به فلسفه و خاستگاه و مباحثی از این دستش ندارم. مهم این اســت که در دنیای قدیم حضور داشته‌اند. حالا حضرت امیر می‌فرماید برای آزاد زیستن، باید مثل این برده‌ها، سخت و بی‌توقع کار کرد. در این‌جا فلسفه کاری، آزاد زیستن اســت. از بند چه کسی؟ از بند کسانی که ممکن اســت با بخشیدن چیزی به ما، ما را در بند مادی و معنوی خودشان زندانی کنند. در جایی دیگر، یکی از ائمه اطهار را سخت مشغول کار کردن و عرق ریختن می‌بینند. به او می‌گویند که اگر در چنین حالتی مرگ شما فرا رسد، چگونه مرگی خواهد بود؟ و جواب می‌دهد که در حال عبادت خدا؛ چرا که برای بی‌نیازی خود و اهل و عیال خودم از افرادی چون شما، دارم این کار را می‌کنم. در این‌جا فلسفه کاری، بی‌نیازی و رفع نیاز افرادی اســت که اخلاقا و عرفا و قانونا و از روی انسانیت، مدیریت زندگی آنها با ماست. در جایی دیگر، پیامبر و اصحابش نشسته‌اند. اصحاب، جوانی برومند را می‌بینند که از اول صبح، سرسختانه مشغول کار اســت. می‌گویند حیف این جوان که این نیرو را در راه غیر دین صرف می‌کند. پیامبر می‌گوید چنین نگویید. او یا برای رفع نیاز خود و پدر و مادر پیرش دارد این کار را می‌کند که عین دین‌داری اســت. یا برای جمع‌آوری مال و فراهم آوردن مقدمات ازدواج و بی‌نیازی از دیگران دارد کار می‌کند که دوباره خارج از دین نیست. در این‌جا فلسفه کاری، رفع نیاز کسانی اســت که به ما نیاز دارند؛ یا بی‌نیاز بودن از دیگران اســت. عزت داشتن و عزیز بودن، در دین اسلام بسیار مورد تاکید اســت. به همین علت، کار باید کرد تا بی‌نیاز بود از دیگران. چرا که نیازمند دیگران بودن، عزت آدم را خدشه‌دار می‌کند. واقعا این همه فلسفه‌های کاری ارزشمند، کافی نیستند تا به کارمان عشق بورزیم؟
×××
مهم‌ترین راه برای اثر گذاشتن
کیم ووچونگ، کارآفرین برجسته کره‌ای در قرن گذشته، این بحث را خوب باز می‌کند. او می‌گوید که برخی از جوانان، به کار، از جنبه‌ اهانت‌های مالی نگاه می‌کنند. یعنی کار می‌کنند، تا پول داشته باشند که خرج کنند و خوب زندگیشان را بگذرانند. به همین علت هم هست که تا می‌گویید بیایید سر کار، اول می‌پرسند چقدر حقوق می‌دهید، چقدر مرخصی دارد و چند ساعت در روز باید کار کنیم. این، واقعا اهانت‌آمیز اســت. تا اعتراض هم می‌کنید، بحث احترام به خود و خود را دوست داشتن و برده نبودن را مطرح می‌کنند. امروزه، کمتر کسی را پیدا می‌کنید که حاضر باشد یک شرایط سخت یکی، دوساله را طی کند تا بعد از آن، به جایگاه قابل قبولی برسد. همه، دوست دارند از همان ابتدا، کاری خوب با درآمدی خوب و ساعت‌های کاری کم داشته باشند و خلاص. این، اهانت به کار اســت؛ توهین به فرهنگ درست کار کردن. البته قصد و غرض، این نیست که به‌صورت ابزاری بی‌مقدار، در اختیار دیگران قرار بگیریم تا ما را استثمار کنند. موضوع، احترام و علاقه به کار اســت؛ استثمار شدن توسط دیگران، بحثی دیگر اســت که البته، در زشتی آن جای شکی نیست.
سوال این‌جاست که انسان‌ها، چطور بر دنیای اطرافشان تاثیر می‌گذارند؟ من فقط یک کلمه طلایی برای پاسخ به این سوال بزرگ و مهم دارم: کار. و البته تعریف من از کار، این نیست که صرفا صبح وارد جایی بشوید و کارت بزنید و ساعت دو بعدازظهر هم محل کار را ترک کنید و خلاص. کار، به این معنی که شما، می‌دانید چه تاثیری دارید روی اطراف و جامعه خودتان می‌گذارید و این کار، ممکن اســت برای شما، درآمدی داشته باشد یا نداشته باشد. کسی که به‌صورت داوطلبانه به خدمت یک سازمان کارهای بشردوستانه درمی‌آید، طبعا درآمدی ندارد، اما در حال اثر گذاشتن روی اطراف و جامعه خودش اســت. نگاه من به کار، نگاهی چنین وسیع اســت. نگاهی که به قول کیم ووچونگ، نگاهی آزاردهنده نیست که مثلا کاری را انجام بدهیم که به هیچ‌وجه دوستش نداشته باشیم. کار، والاترین ابزار برای تغییر اطراف و جامعه و تاثیرگذاشتن روی طبیعت اســت؛ و به کار گرفتن طبیعت برای زندگی بهتر. در این‌جا فلسفه کار، تاثیرگذاری روی جهان اطراف اســت و طبعا بازتاب این تاثیرگذاری روی خودمان و تکرار دایره‌ای این چرخه و سرعت گرفتن آن.
×
در جست‌وجوی انگ‌های مثبت
و نکته باقیمانده‌ای که می‌خواهم از کار کردن بگویم، صفت‌مند شدن در این حوزه اســت. شنیده‌اید که به یکی می‌گویند خوره کتاب و به دیگری می‌گویند خرکار و به دیگری می‌گویند بولدوزر و به یکی دیگر می‌گویند اسب‌ِ کاری. به قول کیم، باید در حوزه کاری و فعالیت خودمان، چنان کار کنیم و چنان غرق کار شویم که دیگران، به ما القاب عجیب و غریبی بدهند. هرگاه چنین لقب‌هایی را برای خودتان دست و پا کردید، بدانید که دارید خوب جلو می‌روید. یعنی چطوری؟ به قول کیم، یعنی شما دانشجو هستید و از شش صبح شروع می‌کنید به سر و کله زدن با کتاب‌هایتان و چنان غرق در کتاب‌های درسی‌تان می‌شوید و چنان تمرکزی در این راه به خرج می‌دهید که اصلا متوجه هیچ‌چیز و هیچ‌کسی نمی‌شوید. اگر دانشجو باشید، معمولا در دانشکده‌تان چندتایی از این آدم‌ها هستند که دیگر دانشجوها، به آنها لقب‌های عجیب و غریب می‌دهند. توی مدرسه‌ها هم چنین اســت. یکی دیگر هم ورزشکار اســت و مثلا شنا یا دومیدانی کار می‌کند. چنان درگیر این رشته ورزشی مورد علاقه‌اش می‌شود که اصلا همه‌چیز را از یاد می‌برد. به همین دلیل صفت‌هایی را برای خودش دست و پا می‌کند. در این‌صورت، می‌توان به حضور تمرکز و تداوم در فرد مورد نظر ایمان داشت. هما روستا، همسر هنرمند فقید تئاتر حمید سمندریان، می‌گوید که در زمان حیات این هنرمند، به عشق او به تئاتر حسودی می‌‌کرده. جوری کار کنید که دیگران به عشق شما به کارتان حسودی‌شان شود. این اســت شاه‌راه موفقیت در مسیر اثرگذارترین رفتار زندگی ما.
 
عیسی محمدی-مجله موفقیت شماره250

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

اس ام اس سخن بزرگان در مورد موفـقیـتسخنان بزرگان جملات آموزنده اس ام اس موفقیت پیامک موفقیت جملات زیبا درباره موفقیتاس می‌خواهید باهوش‌تر شوید؟ دانشمندان می‌گویند شدنی …ما انسان‌ها همیشه دنبال پیدا کردن راه‌هایی هستیم که بتواند باعث تقویت مغزمان شود و گالری عکس کفش‌های آدیداس با پلاستیک‌های …جنب و جوش زیادی حول و حوش برند آدیداس به چشم می‌خورد شاید یکی از مهم‌ترین دلایل آن طراحی سایت طراحی سایت حرفه ای و ارزان طراحی سایت مجری پروژه های طراحی سایت، متخصص در طراحی سایت حرفه ای و ساخت سایت هتل های تهرانلیست هتلهای تهراناسامی هتل های …لیست و اسامی هتل های تهران به همراه قیمت هتل ها و رتبه کلی میهمانان هتلدانلود ها شاهراه کسب ثروت پایدار از دنیای اینترنت دوست عزیز و همراه دوست داشتنی عرفانی زاده زندگینامه مرتضی سلطانی کارآفرین برتر سال مرتضی سلطانی، بنیانگذار گروه صنعتی و پژوهشی زر و خالق برندهای معتبری چون زر ماکارون کاخ مروارید کاخ شمس آدرس کرج خیابان شانزدهم پارک هامون کاخ مروارید کاخ مروارید که سکونتگاه شمس پهلوی جای پای بارانجای پای باران محیطی زیبا وآموزنده دوستدار آرامش و لبخند نوید بخش یک زندگی با نشاط گنجور مولوی مثنوی معنوی دفتر اول بخش ۲ …با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید



لینک منبع :شاهراه موفقیت

تصاویر برای شاهراه موفقیت شاهراه موفقیت - عصر ایران www.asriran.com/fa/news/256876/شاهراه-موفقیت‏ - ذخیره شده شاهراه موفقیت. نکته بعدی که در فلسفه کاری شخصی شما باید اصلاح شود، قدر و منزلت کارهاست. البته اعتراف می‌کنم که این امر، واقعا سخت است. به فرض اگر قرار ... کتاب در شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید www.karaketab.com/.../در-شاهراه-موفقیت-لاک-پشت-نباشید.html‏ - ذخیره شده شرح. کتاب در شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید اثر علی علی کریمی. موفق بودن در زندگی شاهراه بسیار بزرگی است. که به شهر زیبای کامیابی ختم می شود. شهری که در آن ... در شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید! - آی کتاب store.iketab.com/index.php?route=product/product&product...‏ - ذخیره شده خرید آسان و امن از کتابخانه و فروشگاه اینترنتی آی کتاب : خرید کتاب در شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید! صمیمیت شاهراه موفقیت است - ویستا vista.ir/article/130848/صمیمیت-شاهراه-موفقیت-است‏ صمیمیت شاهراه موفقیت است ▫ یک رهبر خوب بیش از آنچه که از خود بگوید از دیگران می‌گوید. ▫ یک رهبر خوب همیشه شادی‌هایش را با دیگران و غم آن‌ها را با خود قسمت می‌کند. در شاهراه موفقیت لاک‌پشت نباشید! - آفتاب www.aftabir.com/.../در-شاهراه-موفقیت-لاک-پشت-نباشید‏ - ذخیره شده - مشابه قطع, رقعی. جلد, شومیز. تعداد صفحه, 238. زبان کتاب, فارسی. نوبت چاپ, 1. تیراژ, 2500. شابک, 978-600-5168-49-5. موضوع, خودشناسی,موفقیت,راه و رسم زندگی ... در شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید - خرید آنلاین و اینترنتی کتاب ketabshop.ir/کتاب.../43-در-شاهراه-موفقیت-لاک-پشت-نباشید.html‏ - ذخیره شده - مشابه کتاب در شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید دکتر علی علی کریمی اگر در پی آرامش و آسودگی خاطر هستید و میخواهید بدون دغدغه و نگرانی، از کذران عمر آن طور که تمایل داری ... کتاب در شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید - ایران بوک شاپ iran-bookshop.ir/index.php?route=product/product&product...‏ - ذخیره شده نویسنده/ مترجم : دکتر علی علی کریمی – فارغ التحصیل از دانشگاه امریکا. ناشر: کتابسرای ایمان. شابک :4-02-6064-600-978. توضیحات : اگر در پی آرامش و آسودگی ... آدینه بوک: در شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید ~علی علیکریمی ... https://www.adinehbook.com/gp/product/6006064024‏ - ذخیره شده در شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید ~علی علیکریمی - 978-600-6064-02-4 - بزرگترین فروشگاه اینترنتی کتاب در ایران - خرید و ارسال کتاب. دوستی - دز شاهراه موفقیت لاک پشت نباشید khosravirad2.blogfa.com/post/2‏ - ذخیره شده زندگی شاهراه بزرگی است که به شهر زیبای کامیابی ختم می شود.شهری که درآن آرزوهای آدمی یه پشتوانه استعداد وتلاش او تحقق عینی یافته و معنی موفقیت را متبلور می ...