در نامهی سرگشادهای که سال گذشته توسط پژوهشگران برای سازمان ملل متحد ارسال شد، متخصصان هوش مصنوعی از روباتهای قاتل بهعنوان سومین تحول در جنگ بعد از اختراع باروت و تجهیزات هستهای یاد کرده و هشدار دادند: «اگر ارتش کشورهای مختلف بخواهند به توسعهی سلاحهای هوشمند اقدام کنند، رقابتی تسلیحاتی اجتنابناپذیری، در این زمینه و در سراسر دنیا به وجود خواهد آمد.»
دانشمندان با بیان این که فناوری یاد شده به جای چند دهه تنها در مدت چند سال فراگیر میشوند، در نامهی مذکور اعلام کردند: «توسعهی سلاحهای هوشمند به نفع بشریت نیست»
به تازگی گزارشی منتشر شده است که نشان میدهد سازمان ملل متحد تصمیم گرفته است به خواسته دانشمندان پاسخ داده و کشورهای عوض آن موافقت کردهاند در سال 2017 ایجاد قوانینی در مورد سلاحهای خودمختار را در اولویت قرار بدهد.
هفتهی گذشته 123 کشور عضو کنوانسیون ژنو رأی به تشکیل یک گروه از متخصصان بینالمللی برای مقابله با مسئلهی روباتهای قاتل و ممنوعیت توسعهی آنها دادند. به طور دقیقتر 19 کشور کاملاً مخالف توسعهی روباتهای قاتل هستند. بهعنوان مثال مقامات کشور چین اعلام کردهاند برای اولین بار، تنظیم مقررات برای سلاحهای مختار کاملاً احساس میشود. هدف این گروه حصول اطمینان از تشدید نشدن حملات علیه غیرنظامیان، ترورهای سیاسی و حملات تروریستی است.
یک فوق تخصص کلیه و مجاری ادرار گفت: دیابت و فشار خون ، از جمله شایعترین علل تخریب کلیه به شمار میرود و تغییر روش در سبک زندگی و تغذیه، همچنین یادگیری فرهنگ مصرف صحیح مواد غذایی در حفظ سلامت کلیهها بسیار موثر است.
این فوق تخصص کلیه یادآور شد: گروه دوم بیماری های کلیه با روش های جراحی قابل رفع است. در واقع گروه اول نیاز به اقدامات ویژه درمانی دارد، اما گروه دوم که در کشور ما شایع تر است، باید مورد توجه قرار گیرد.
وی ابراز داشت: از هر چهار نفر، یک نفر به بیماری فشار خون مبتلا می شود، در حالی که ممکن است فرد از بیماری خود اطلاع نداشته باشد.
ایجادی خاطرنشان کرد: فشار خون یکی از علل مهم نارسایی کلیه بوده و در عین حال از عوامل افزایش فشار خون نمک نیز به حساب می آید. از طرفی سرانه مصرف نمک در کشور ما خیلی زیاد است.
وی در ادامه با بیان اینکه سرانه مصرف نمک در ایران بسیار بالاست، تاکید کرد: علاوه بر مصرف نمک، مصرف شکر نیز بالاست و طبق آمارها، مرگ و میر بر اثر نمک در کشور از ماده مخدر هروئین زیادتر است. بنابراین باید نسبت به این موضوع حساس بود.
ایجادی اظهار داشت: ۵۰ درصد افراد در کشور افزایش وزن دارند. البته مشخص شده که چربی بافتی فعال است و موادی ترشح می کند که باعث افزایش فشار خون می شود و در نهایت منجر به مقاومت به دیابت و انسولین خواهد شد.
به گفته این متخصص بیماری های کلیه، تغییر روش زندگی در حفظ کلیه بسیار موثر است. بنابراین ما باید فرهنگ مصرف را تغییر دهیم.
عوارض مصرف نکردن آب بر سلامت کلیهها
ایجادی تصریح کرد: در کل، ما افرادی هستیم که عادت به تشنه نگهداشتن خود داریم، در حالی که حتی در سردترین روز زمستان نیز همه ما حدود ۸۰۰ سی سی، معادل چهار لیوان آب را به صورت تعریق مخفی از دست می دهیم. بنابراین مصرف نکردن آب و مایعات باعث می شود که ادرار غلیظ شده و غلظت ادرار می تواند در افرادی که زمینه مثبتی دارند، موجب تولید سنگ کلیه شود.
وی همچنین به ضرر مصرف نمک اشاره کرد و افزود: هر چقدر نمک مصرف شود، سدیم بیشتری نیز مصرف می شود. منهای عوارض فشار خون باید بدانیم سدیم زیادی که مصرف شده باید به همان مقدار نیز دفع شود. حال هر چقدر سدیم بیشتری دفع شود، در کنار آن دفع کلسیم هم زیاد می شود. بنابراین وقتی دفع کلسیم زیاد شود، افزایش سنگ های ادراری و کمبود کلسیم به وجود می آید.
۵۰ درصد ایرانیها کمبود ویتامین D دارند
این پزشک فوق تخصص در حوزه بیماری های کلیوی افزود: متاسفانه ما کمتر فرد بالای ۴۰ سالی را می بینیم که درد استخوان نداشته باشد. نیمی از ایرانی ها از اختلال کمبود ویتامین دی رنج می برند.
وی تصریح کرد: ما نمک زیادی مصرف می کنیم که این مساله باعث فشار خون، نارسایی کلیه، افزایش دفع کلسیم و نرمی استخوان می شود.
ایجادی یادآور شد: ما باید بدانیم که هر چقدر کلسیم مصرف کنیم تا قبل از بلوغ، ذخیره ای برای زمان میانسالی ما خواهد بود. از طرفی با توجه به اینکه سن بلوغ پایین آمده، بخاطر استرس ها و شرایط نامناسب نیز ممکن است که خانم ها زودتر یائسه شوند . بنابراین خانواده ها باید فرهنگ مصرف مواد غذایی را تغییر دهند و اگر این اتفاق رخ دهد بسیاری از مسایل حل خواهد شد.
وی با اشاره به اهمیت چکاب (معاینه دوره ای) افراد به طور مداوم خاطرنشان کرد: اگر چنانچه هر فردی در طول سال، یک یا دوبار آزمایش خون و ادرار بدهد، این مساله باعث می شود تا از ابتلا به بسیاری از بیماری های احتمالی پیشگیری شود.
منبع :سلامت آنلاین
جام جم سرا:
بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت، 33 درصد بزرگسالان دنیا به فشار خون بالا مبتلا هستند. به عبارت دیگر یک نفر از هر سه بزرگسال دنیا فشار خون دارند که البته این میزان با بالا رفتن سن، افزایش پیدا میکند و گزارشها حاکی از آن است که تا سال 2010 حدود 2/1 میلیارد نفر در دنیا فشار خون بالا داشتهاند و پیشبینی میشود تا سال 2025 شیوع فشار خون بالا 60 درصد افزایش یابد و به این ترتیب 56/1 میلیارد نفر از جمعیت دنیا دچار فشار خون باشند.
بررسیهای انجام شده از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حاکی از آن است که حدود یک پنجم مردم ایران به بیماری فشار خون بالا مبتلا هستند و این در حالی است که فشار خون سومین عامل مرگ و میرها در دنیا شناخته شده است.
آنان معتقدند، توسعه برنامههای ملی واکسیناسیون، فرهنگسازی برای گسترش سبک سالم زندگی و بازنگری در مراقبتهای بهداشتی بویژه در حوزه بیماریهای غیرواگیر، از جمله برنامههایی است که در دستور کار وزارت بهداشت و درمان قرار دارد.
آمار بالای فشار خون در ایرانیان
دکتر فاطمه سماوات رئیس اداره قلب و عروق وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میگوید: «یک نفر از هر 5 ایرانی بالای 30 سال سن در ایران دارای فشار خون بالا تشخیص داده شدهاند و این موضوع در دنیا نیز مطرح است که 50 درصد مبتلایان به فشار خون شناسایی نمیشوند. از همین افراد مبتلا نیز حدود نیمی از آنها تحت درماناند و نیمی از آنان داروهایشان را درست مصرف میکنند».
وی با بیان این مطلب که «فشار خون» از جمله دلایل اصلی سکتههای مغزی و قلبی است، خاطرنشان میکند: «در حال حاضر به علت شیوع بالای سکتههای قلبی و مغزی، به دنبال راهاندازی تختهای ویژه در بیمارستانها هستیم، در حالی که میتوان با آموزش و اطلاعرسانی، از بروز این سکتهها در کشور پیشگیری کرد».
این متخصص قلب و عروق در مورد فشار خون میافزاید:«فشار خون یکی از علتهای اصلی مرگهاست از این رو لازم است همه مردم از 18 سالگی به بعد، فشار خون خودشان را هر 2سال یک بار اندازهگیری کنند و بویژه اگر سابقه فشار خون در خانواده وجود داشته باشد، لازم است این مراجعه و سنجش فشار خون هر سال یک بار انجام شود».
وی با اشاره به اینکه مصرف نمک یکی از عوامل اصلی ابتلا به فشار خون در کشور است، میگوید: «ایرانیان2 برابر استاندارد جهانی نمک مصرف میکنند. اگر اقدامهای مراقبتی و پیشگیرانه سادهای مانند اجتناب از قرار دادن نمکپاش در سر سفره را اجرا کنیم و برای طعم دادن به غذا نارنج، آبغوره، آبلیمو و مانند آن را جایگزین نمک کنیم، میتوانیم تا حد زیادی از ابتلا به فشار خون جلوگیری به عمل آوریم، حال آن که متأسفانه به ذائقه پرنمک عادت کردهایم»
سماوات با توجه به ضرورت تحرک بدنی در میان افراد جامعه تأکید میکند: «متأسفانه حدود 60 درصد زنان خانهدار ایرانی، تحرک بدنی مناسبی ندارند و دخانیات نیز اثر مستقیم در ابتلا به فشار خون دارد».
عوامل مستعدکننده فشار خون
دکتر علی رضا شیرانی متخصص داخلی در مورد بیماری فشار خون بالا میگوید:«عوامل مستعدکننده فشار خون بالا عبارتند از؛ توارث، جنس، سن، نژاد، چاقی، حساسیت به سدیم، مصرف زیاد الکل،مصرف قرصهای ضد بارداری و زندگی بدون فعالیتهای بدنی».
توارث: معمولاً فشار خون بالا بیماری ارثی است و از والدین به فرزندان منتقل میشود، از این رو فرزندان خانوادههایی که والدین آنان فشار خون بالا دارند باید مواظب این بیماری باشند.
جنس: حدود 27 درصد زنان و 33 درصد مردان در سنین 18 تا 74 سال فشار خون بالا دارند.
سن: 21 درصد مردان 25 تا 34 سال دارای فشار خون بالا هستند که این میزان با افزایش سن بالا میرود و در 65 سالگی به بیش از 60 درصد میرسد. حدود 20 درصد زنان در سنین 35 تا 44 سالگی دارای فشار خون بالا هستند که در 65 سالگی به بیش از 67 درصد افزایش مییابد.
نژاد: فشارخون یک مشکل در سیاه پوستان است. این افراد نسبت به سفید پوستان بیشتر دچار فشار خون بالا میشوند و شدت آن نیز در این افراد بیشتر است.
چاقی: بررسیهای انجام شده نشان میدهد در افراد چاق (کسانی که 30 درصد یا بیشتر اضافه وزن دارند) احتمال فشار خون بالا بیشتر است. افرادی که اضافه وزنی کمتر از 30 درصد وزن مطلوب دارند، معمولاً فشار خونشان مختصری بالاست و یا اینکه در بالاترین حد طبیعی قرار دارد. بنابراین، با برنامه غذایی مناسب که مواد ضروری را به بدنتان برساند، سعی در کاهش وزن خود کنید و دقت داشته باشید زیرا رژیمی که اصولی نباشد، موجب لطمه زدن به شما میشود بخصوص با کاهش مصرف چربی و شیرینی و افزایش مصرف مواد غذایی فیبردار (سبزیجات و میوهها) به همراه ورزش به این هدف خواهید رسید.
الکل: مطالعات نشان داده است مصرف الکل میتواند موجب افزایش فشارخون شود.
حساسیت به نمک(سدیم): مصرف زیاد نمک در برخی افراد، فشار خون را افزایش میدهد بنا بر این افرادی که مبتلا به فشار خون بالا میشوند، باید رژیم غذایی کمنمک را رعایت کنند.
قرصهای ضد بارداری: شیوع فشار خون در زنانی که از این گونه قرصها استفاده میکنند، بیشتر است. درخانمهایی که علاوه بر مصرف چنین قرصهایی سیگار هم میکشند، خطر ایجاد فشارخون بالا چندین برابر افزایش مییابد. اگر خانمی علاوه بر استفاده از قرصهای ضدبارداری، دچار چاقی باشد و یا سابقه فشار خون بالا در دوران بارداری، سابقه خانوادگی فشار خون بالا و یا بیماری خفیف کلیوی داشته باشد، خطر ابتلا به فشار خون بالا در وی افزایش مییابد.
زندگی بدون تحرک بدنی: زندگی بدون فعالیتهای بدنی موجب چاقی میشود که خود عامل مهمی در ایجاد فشار خون بالا است. ورزش منظم علاوه بر کنترل وزن، موجب کاهش اضطراب نیز میشود.
علائم فشار خون بالا
دکتر شیرانی در مورد علائم فشار خون بالا میگوید:« اگر فشار در شریان بیش از 90/140میلی متر جیوه شود و در این محدوده باقی بماند، بیمار دچار فشار خون بالا یا «هیپرتانسیون سیستمیک» است. همچنین در 90 تا 95 درصد موارد علت فشار خون بالا شناخته شده نیست که به آن «هیپرتانسیون اولیه» یا افزایش فشار خون اولیه میگویند و زمانی که علت فشار خون بالا شناخته شده باشد،آن را افزایش فشار خون ثانویه مینامند که از مهمترین علل آن، بیماریهای کلیوی و غدد درون ریز بدن است».
وی با بیان این مطلب که فشار خون بالا در بسیاری از موارد فاقد هر گونه علامت است و در حقیقت بسیاری از افراد مدتها دچار فشار خون بالا هستند بدون اینکه از آن آگاهی داشته باشند، خاطرنشان میکند:«یکی از علل خطرناک بودن فشار خون بالا همین مسأله است. تنها راهی که میتوان به بالا بودن فشار خون پی برد، اندازهگیری آن است. از این رو باید بطور مرتب فشار خون شما اندازهگیری شود»
این متخصص داخلی در پاسخ به این پرسش که چگونه فشار خون بالا به بدن آسیب میرساند، یادآوری میکند: «فشار خون بالا در صورت کنترل نکردن قادر است از راههای مختلف به بدن آسیب برساند که یکی از اثرات عمده آن، افزایش بار اضافی بر قلب و شریانها است زیرا از آنجا که قلب مجبور به انجام کاری سختتر از مقدار طبیعی برای مدتی طولانی است، به تدریج بزرگ میشود. قلبی که مختصری بزرگ شده ممکن است عملکرد طبیعی داشته باشد، ولی اگر بهصورتی بارز بزرگ شود ممکن است به سختی بتواند نیازهای بدن را پاسخگو باشد که به این وضعیت نارسایی قلبی میگویند».
وی میگوید: «هرچه سن افراد افزایش مییابد، شریانها و شاخههای کوچکتر آنها سختتر و قابلیت اتساع آنها کمتر میشود، که داشتن فشار خون بالا روند پیشرفت این پدیده را تسریع میکند و احتمال حملات سکته مغزی نیز با وجود فشارخون بالا افزایش مییابد و این در حالی است که فشار خون بالای کنترل نشده، قادر است به کلیهها آسیب برساند»
وی در خاتمه یادآوری میکند:«اگر چه فشار خون بالای اولیه درمان قطعی ندارد، ولی میتوان آن را کنترل و از عوارض آن پیشگیری کرد و یا آنها را کاهش داد، به شرطی که بهموقع درمان شود و بطور مداوم تحت کنترل قرار گیرد.(بیتا مهدوی/ایران)
جام جم سرا:
بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت، 33 درصد بزرگسالان دنیا به فشار خون بالا مبتلا هستند. به عبارت دیگر یک نفر از هر سه بزرگسال دنیا فشار خون دارند که البته این میزان با بالا رفتن سن، افزایش پیدا میکند و گزارشها حاکی از آن است که تا سال 2010 حدود 2/1 میلیارد نفر در دنیا فشار خون بالا داشتهاند و پیشبینی میشود تا سال 2025 شیوع فشار خون بالا 60 درصد افزایش یابد و به این ترتیب 56/1 میلیارد نفر از جمعیت دنیا دچار فشار خون باشند.
بررسیهای انجام شده از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حاکی از آن است که حدود یک پنجم مردم ایران به بیماری فشار خون بالا مبتلا هستند و این در حالی است که فشار خون سومین عامل مرگ و میرها در دنیا شناخته شده است.
آنان معتقدند، توسعه برنامههای ملی واکسیناسیون، فرهنگسازی برای گسترش سبک سالم زندگی و بازنگری در مراقبتهای بهداشتی بویژه در حوزه بیماریهای غیرواگیر، از جمله برنامههایی است که در دستور کار وزارت بهداشت و درمان قرار دارد.
آمار بالای فشار خون در ایرانیان
دکتر فاطمه سماوات رئیس اداره قلب و عروق وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میگوید: «یک نفر از هر 5 ایرانی بالای 30 سال سن در ایران دارای فشار خون بالا تشخیص داده شدهاند و این موضوع در دنیا نیز مطرح است که 50 درصد مبتلایان به فشار خون شناسایی نمیشوند. از همین افراد مبتلا نیز حدود نیمی از آنها تحت درماناند و نیمی از آنان داروهایشان را درست مصرف میکنند».
وی با بیان این مطلب که «فشار خون» از جمله دلایل اصلی سکتههای مغزی و قلبی است، خاطرنشان میکند: «در حال حاضر به علت شیوع بالای سکتههای قلبی و مغزی، به دنبال راهاندازی تختهای ویژه در بیمارستانها هستیم، در حالی که میتوان با آموزش و اطلاعرسانی، از بروز این سکتهها در کشور پیشگیری کرد».
این متخصص قلب و عروق در مورد فشار خون میافزاید:«فشار خون یکی از علتهای اصلی مرگهاست از این رو لازم است همه مردم از 18 سالگی به بعد، فشار خون خودشان را هر 2سال یک بار اندازهگیری کنند و بویژه اگر سابقه فشار خون در خانواده وجود داشته باشد، لازم است این مراجعه و سنجش فشار خون هر سال یک بار انجام شود».
وی با اشاره به اینکه مصرف نمک یکی از عوامل اصلی ابتلا به فشار خون در کشور است، میگوید: «ایرانیان2 برابر استاندارد جهانی نمک مصرف میکنند. اگر اقدامهای مراقبتی و پیشگیرانه سادهای مانند اجتناب از قرار دادن نمکپاش در سر سفره را اجرا کنیم و برای طعم دادن به غذا نارنج، آبغوره، آبلیمو و مانند آن را جایگزین نمک کنیم، میتوانیم تا حد زیادی از ابتلا به فشار خون جلوگیری به عمل آوریم، حال آن که متأسفانه به ذائقه پرنمک عادت کردهایم»
سماوات با توجه به ضرورت تحرک بدنی در میان افراد جامعه تأکید میکند: «متأسفانه حدود 60 درصد زنان خانهدار ایرانی، تحرک بدنی مناسبی ندارند و دخانیات نیز اثر مستقیم در ابتلا به فشار خون دارد».
عوامل مستعدکننده فشار خون
دکتر علی رضا شیرانی متخصص داخلی در مورد بیماری فشار خون بالا میگوید:«عوامل مستعدکننده فشار خون بالا عبارتند از؛ توارث، جنس، سن، نژاد، چاقی، حساسیت به سدیم، مصرف زیاد الکل،مصرف قرصهای ضد بارداری و زندگی بدون فعالیتهای بدنی».
توارث: معمولاً فشار خون بالا بیماری ارثی است و از والدین به فرزندان منتقل میشود، از این رو فرزندان خانوادههایی که والدین آنان فشار خون بالا دارند باید مواظب این بیماری باشند.
جنس: حدود 27 درصد زنان و 33 درصد مردان در سنین 18 تا 74 سال فشار خون بالا دارند.
سن: 21 درصد مردان 25 تا 34 سال دارای فشار خون بالا هستند که این میزان با افزایش سن بالا میرود و در 65 سالگی به بیش از 60 درصد میرسد. حدود 20 درصد زنان در سنین 35 تا 44 سالگی دارای فشار خون بالا هستند که در 65 سالگی به بیش از 67 درصد افزایش مییابد.
نژاد: فشارخون یک مشکل در سیاه پوستان است. این افراد نسبت به سفید پوستان بیشتر دچار فشار خون بالا میشوند و شدت آن نیز در این افراد بیشتر است.
چاقی: بررسیهای انجام شده نشان میدهد در افراد چاق (کسانی که 30 درصد یا بیشتر اضافه وزن دارند) احتمال فشار خون بالا بیشتر است. افرادی که اضافه وزنی کمتر از 30 درصد وزن مطلوب دارند، معمولاً فشار خونشان مختصری بالاست و یا اینکه در بالاترین حد طبیعی قرار دارد. بنابراین، با برنامه غذایی مناسب که مواد ضروری را به بدنتان برساند، سعی در کاهش وزن خود کنید و دقت داشته باشید زیرا رژیمی که اصولی نباشد، موجب لطمه زدن به شما میشود بخصوص با کاهش مصرف چربی و شیرینی و افزایش مصرف مواد غذایی فیبردار (سبزیجات و میوهها) به همراه ورزش به این هدف خواهید رسید.
الکل: مطالعات نشان داده است مصرف الکل میتواند موجب افزایش فشارخون شود.
حساسیت به نمک(سدیم): مصرف زیاد نمک در برخی افراد، فشار خون را افزایش میدهد بنا بر این افرادی که مبتلا به فشار خون بالا میشوند، باید رژیم غذایی کمنمک را رعایت کنند.
قرصهای ضد بارداری: شیوع فشار خون در زنانی که از این گونه قرصها استفاده میکنند، بیشتر است. درخانمهایی که علاوه بر مصرف چنین قرصهایی سیگار هم میکشند، خطر ایجاد فشارخون بالا چندین برابر افزایش مییابد. اگر خانمی علاوه بر استفاده از قرصهای ضدبارداری، دچار چاقی باشد و یا سابقه فشار خون بالا در دوران بارداری، سابقه خانوادگی فشار خون بالا و یا بیماری خفیف کلیوی داشته باشد، خطر ابتلا به فشار خون بالا در وی افزایش مییابد.
زندگی بدون تحرک بدنی: زندگی بدون فعالیتهای بدنی موجب چاقی میشود که خود عامل مهمی در ایجاد فشار خون بالا است. ورزش منظم علاوه بر کنترل وزن، موجب کاهش اضطراب نیز میشود.
علائم فشار خون بالا
دکتر شیرانی در مورد علائم فشار خون بالا میگوید:« اگر فشار در شریان بیش از 90/140میلی متر جیوه شود و در این محدوده باقی بماند، بیمار دچار فشار خون بالا یا «هیپرتانسیون سیستمیک» است. همچنین در 90 تا 95 درصد موارد علت فشار خون بالا شناخته شده نیست که به آن «هیپرتانسیون اولیه» یا افزایش فشار خون اولیه میگویند و زمانی که علت فشار خون بالا شناخته شده باشد،آن را افزایش فشار خون ثانویه مینامند که از مهمترین علل آن، بیماریهای کلیوی و غدد درون ریز بدن است».
وی با بیان این مطلب که فشار خون بالا در بسیاری از موارد فاقد هر گونه علامت است و در حقیقت بسیاری از افراد مدتها دچار فشار خون بالا هستند بدون اینکه از آن آگاهی داشته باشند، خاطرنشان میکند:«یکی از علل خطرناک بودن فشار خون بالا همین مسأله است. تنها راهی که میتوان به بالا بودن فشار خون پی برد، اندازهگیری آن است. از این رو باید بطور مرتب فشار خون شما اندازهگیری شود»
این متخصص داخلی در پاسخ به این پرسش که چگونه فشار خون بالا به بدن آسیب میرساند، یادآوری میکند: «فشار خون بالا در صورت کنترل نکردن قادر است از راههای مختلف به بدن آسیب برساند که یکی از اثرات عمده آن، افزایش بار اضافی بر قلب و شریانها است زیرا از آنجا که قلب مجبور به انجام کاری سختتر از مقدار طبیعی برای مدتی طولانی است، به تدریج بزرگ میشود. قلبی که مختصری بزرگ شده ممکن است عملکرد طبیعی داشته باشد، ولی اگر بهصورتی بارز بزرگ شود ممکن است به سختی بتواند نیازهای بدن را پاسخگو باشد که به این وضعیت نارسایی قلبی میگویند».
وی میگوید: «هرچه سن افراد افزایش مییابد، شریانها و شاخههای کوچکتر آنها سختتر و قابلیت اتساع آنها کمتر میشود، که داشتن فشار خون بالا روند پیشرفت این پدیده را تسریع میکند و احتمال حملات سکته مغزی نیز با وجود فشارخون بالا افزایش مییابد و این در حالی است که فشار خون بالای کنترل نشده، قادر است به کلیهها آسیب برساند»
وی در خاتمه یادآوری میکند:«اگر چه فشار خون بالای اولیه درمان قطعی ندارد، ولی میتوان آن را کنترل و از عوارض آن پیشگیری کرد و یا آنها را کاهش داد، به شرطی که بهموقع درمان شود و بطور مداوم تحت کنترل قرار گیرد.(بیتا مهدوی/ایران)
جام جم سرا: سه دهه از حضور مهاجران افغان در کشور می گذرد. همزمان با جنگ های داخلی در این کشور ایران میزبان خوبی برای اتباع افغان بود و طی این سال ها هزاران افغان به صورت غیرقانونی وارد کشور شده و در کارگاههای زیرزمینی و زمین های کشاورزی مشغول به کار شدند. با پایان جنگ در این کشور طرد اتباع غیرمجاز در دستور کار پلیس قرار گرفت اما افاغنه چند روز پس از طرد دوباره به کشور باز می گردند. طی سال های اخیر ارتکاب جرایم به خصوص جرایم خشن از سوی اتباع افغانستان به معضلی برای پلیس و دستگاه قضایی تبدیل شده است. این مجرمان به راحتی مرتکب تجاوز، قتل و سرقت شده و بدون اینکه ردی از خود باقی بگذارند از کشور فرار می کنند. سال گذشته نزدیک به 100 فقره قتل از سوی اتباع خارجی در کشور رخ داد که افاغنه عاملان اغلب این جنایات بودند.
قتل هولناک همسر و فرزند
در نخستین روزهای امسال جنایتی هولناک در مشهد به پلیس اطلاع داده شد. ماموران پلیس پس از حضور در محل جنایت با صحنه ای هولناک رو به رو شدند. جسد زن جوان و فرزند خردسالش غرق در خون در کنار هم قرار داشت. عامل جنایت با چاقو گلوی مادر و فرزند را بریده بود. بررسی ها نشان داد، زن ایرانی چند سال قبل با یک تبعه افغانستان ازدواج کرده بود که همزمان با این جنایت مرد افغان فراری شده بود. در ادامه مرد جنایتکار دستگیر و به ارتکاب این جنایت اعتراف کرد.
هولناکترین جنایت از سوی افغان ها
قاضی حسین اصغرزاده ، قاضی جنایی تهران که سابقه طولانی در رسیدگی به پرونده های قتل دارد در رابطه با قتل های اتباع افغانستان می گوید: عمده قتل هایی که از سوی اتباع افغان در ایران انجام می شود مربوط به کشتن هموطنان خودشان است. 70 درصد قربانیان قتل های افاغنه از اتباع افغان بوده و حدود 30 درصد آنها ایرانی هستند. عموما افاغنه اهل جنایت نیستند اما متاسفانه تعداد کمی از آنها مرتکب جرم می شوند که از لحاظ کیفیت جنایت هایشان هولناک و فجیع است. قاتلین افغان اغلب قربانیان خود را با ضربات شدید و با تعداد بالا به قتل می رسانند.
این قاضی دادگستری تاکید کرد: در صورت فرار مجرمان افغان به کشورشان شناسایی و دستگیری آنها با توجه به شرایط حاکم بر این کشور سخت و گاها بعید است. همچنین پس از دستگیری عاملان این جنایت ها با مشکل شناسایی اولیای دم روبرو هستیم که این موضوع باعث اطاله دادرسی بسیاری از پرونده ها شده است.
اصغرزاده در خصوص علت ارتکاب جنایت های هولناک از سوی قاتلین افغان گفت: طی سالهای اخیر وقوع جنگ در کشور افغانستان باعث شده شرایط این کشور بر روی اتباع آن تاثیر گذاشته و افرادی که در چنین محیط هایی بزرگ شده اند ارتکاب قتل های فجیع برایشان آسان تر باشد. همچنین اتباع افغان به دلیل دوری از خانواده و فرزندانشان دچار مشکلات روحی و روانی می شوند.
وی درباره انگیزه جنایت های اتباع افغان نیز بیان کرد: افاغنه به دلیل اینکه افراد کاری هستند کمتر با انگیزه مالی مرتکب قتل شده و بیشتر جنایت های آنها با انگیزه تجاوز به زنان صورت می گیرد.
مثله کردن جسد پس از قتل
در پرونده ای دیگر که امسال رسیدگی شد مرد افغان در شهریار پس از قتل هموطن خود جسد او را 40 روز دفن کرد. مرد جنایتکار سپس سراغ جسد رفته و بعد از بیرون کشیدن از زیر خاک آن را با چاقو مثله کرده و تکه های جسد را به داخل چاهی انداخت. او پس از دستگیری در دفاع از خود گفت: مقتول به همسرم نظر بد داشت و من بر اساس قانون حاکم در افغانستان باید او و همسرم را می کشتم.
دکتر احمد رضایی ، جرم شناس در این باره می گوید: شرایط روحی اتباع مهاجر افغان به گونه ای است که این افراد در زمان جنایتهای خود از فجیع ترین روش ها استفاده می کنند. آنها حتی پس از قتل هم آرام نشده و برای از بین بردن جسد اقدام به مثله کردن یا آتش زدن آن می کنند. البته در اینجا باید متذکر شوم که بحث ما درباره مهاجران غیرقانونی است و این افراد مجرم تعداد کمی از اتباع افغان در ایران را تشکیل می دهند. در حال حاضر ایرانیان و اتباع افغان در کشور با یک رابطه دو طرفه در حال زندگی در کنار هم هستند.
وی ادامه داد: اغلب این افراد به دلیل کم سوادی با قوانین ایران آشنایی نداشته و در مواقع بروز مشکل دست به اقدامات خودسرانه می زنند. این مجرمان به دلیل ورود غیرقانونی به ایران خود تحت تعقیب هستند و در صورت بروز اختلاف نمی توانند برای شکایت به پلیس مراجعه کنند.
قاتل مورد نظر در دسترس نمی باشد
پرونده های قتل بسیاری در کشور وجود دارد که با شناسایی قاتل دسترسی به وی ممکن نیست. بیشتر این قاتلین از اتباع افغان هستند که بلافاصله پس از قتل از ایران گریخته و هیچ راهی برای دسترسی به آنها نیست. این قاتلان اغلب با هویت جعلی وارد ایران می شوند و شناسایی آنها از سوی پلیس اینترپل هم مشکل است.
علی نجفی ، حقوقدان اعتقاد دارد: مهاجرت و مهاجرت پذیری امری غیر قابل اجتناب برای کشورها است اما کنترل مهاجران باید ضابطه مند شود. در بسیاری از کشورها میزان تحصیلات و ثروت شخص مهاجر برای پذیرش او مهم است.
وی افزود: این کشورها قبل از ورود مهاجرین به کشورشان یک شناسنامه کامل از وضعیت فرد مهاجر تهیه کرده و از او می خواهند اگر اقامتگاه خود را تغییر داد بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع دهد.
این جرم شناس به موضوع فرار اتباع افغانستان پس از وقوع جرم از ایران اشاره کرد و گفت: در مورد اتباع افغانستان آنچه مسلم است این است که نمی توان جلوی مهاجرت آنها را به ایران گرفت پس در این وضعیت باید مهاجرت آنها تحت کنترل باشد.برخی اتباع افغانستان بدون هویت واقعی وارد کشور شده و پس از وقوع جرم بدون اینکه آثاری از خود بر جای بگذارند متواری می شوند. اگر هنگام ورود از آنها انگشت نگاری شود و شناسنامه شناسایی تهیه شود پس از ارتکاب جرائم به خصوص جنایت ها به راحتی از سوی پلیس و مراجع قضایی شناسایی می شود. انگیزه اغلب افاغنه برای قتل مالی است و این افراد پس از شناسایی طعمه ای برای سرقت دست به قتل او می زنند. اتباع افغانستان اغلب جنایت های خود را با برنامه ریزی انجام داده و کمتر مرتکب قتل های اتفاقی می شود.
تعداد جرایم اتباع افغان در حالی در برابر آمار کل جرایم کم است که ارتکاب فجیع این جنایات و تاثیر منفی آن بر روحیه هموطنان و فرار این قاتلان به راحتی از کشور ضرورت برخورد جدی پلیس با اتباع غیرمجاز را می طلبد. جلوگیری از ورود مهاجران غیرقانونی، انگشت نگاری از آنها و تشکیل پرونده هنگام ورود به کشور از جمله اقداماتی است که کارشناسان از آن به عنوان راهکار مقابله با جنایت و جرایم این دست از مجرمان نام می برند.(محمدغمخوار/مهر)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: در سال 92 پرونده قتل زن جوانی در کردستان با تلاش ماموران انتظامی استان کشف شد. در این پرونده زن جوانی توسط مردی که با او ارتباط داشت، به قتل رسیده و جسدش در بیابان سوزانده شده بود.
کارآگاهان پلیس پس از روزها تلاش موفق شدند، قاتل را از طریق تماسهای تلفنی زن (مقتول) شناسایی و دستگیری کنند. پس از انتقال متهم به پلیس آگاهی وی به قتل زن جوان اعتراف کرد و موقعیت جسد را برای پلیس آشکار ساخت. ماموران انتظامی استان کردستان پس از حضور در محل جنایت موفق شدند جمجمه و دو مچ پا متعلق به زنی را پیدا کرده و جهت تطبیق این اعضا با زن مقتول آن را به آزمایشگاه پزشکی قانونی فرستادند و همین طور از خانواده مقتول خواستند تا جهت تست DNA به آزمایشگاه مراجعه کنند.
کشف راز جنایت دیگر
پس از اعلام جواب آزمایش مشخص شد که DNA بقایای جسد متعلق به این پرونده نیست و حکایت از جنایتی دارد که شاید توسط همین مرد صورت گرفته باشد. لذا ماموران و کارآگاهان پلیس آگاهی مروری بر روی پروندههای گذشته کردند و ذهنشان معطوف به پرونده زنی در سال 91 شد که پس از خارج شدن از خانه دیگر پیدا نشد و پروندهاش هم به نتیجه نرسید.
به نقل از آرمان، ماموران پس از دست یافتن به این پرونده سریعا با هماهنگی مقام قضایی، پدر زن مذکور را به آزمایشگاه پزشکی قانونی برده و از او تست DNA گرفتند که مشخص شد بقایای جسد متعلق به فرزندش بوده است. برای ماموران انتظامی معلوم شده بود این دو قتل با یکدیگر مربوط است و به همین دلیل شروع به جمع آوری مدارک و مستندات خود جهت کشف راز این قتل کردند. دیری نگذشت که در اوایل سال 93 پرونده به سرانجام رسید و قاتل دستگیر شده پس از مواجه شدن با مدارک و مستندات پلیسی چارهای جز اعتراف نداشت و پرده از راز قتل هولناک زن جوان دیگری برداشت.
اعترافات تکان دهنده قاتل
قاتل در اعترافات تکان دهندهاش گفت: در اوایل سال 91 با زن جوانی به واسطه دختر 9 سالهاش در پارک سنندج آشنا شدم و به او پیشنهاد ازدواج دادم. همین پیشنهاد باعث شد تا این زن به خانه من بیاید.
او افزود: پس از چندین مرتبه رفت و آمد زن جوان و ایجاد رابطه نامشروع در آخرین مرتبه که به منزلم مراجعت کرده بود، درخواست کرد تا با او ازدواج کنم و تهدید کرد چنانچه از این کار اجتناب کنم به مقامات قضایی شکایت خواهد کرد.
قاتل گفت: من نیز که از صحبتهای زن جوان عصبانی شده بودم سرش را چندین مرتبه به سنگ آشپزخانه کوبیدم و او را به قتل رساندم و سپس طلاهایش را که شامل یک حلقه النگو، یک جفت گوشواره، یک حلقه انگشتر نقره میشد برداشته و جسد را به زمینهای خالی از سکنه و کم تردد در حاشیه شهر منتقل کردم. سپس با جمع آوری چوب درختان جسد را به آتش کشیده و تمامی وسایل همراه او را از قبیل، گوشی و کیف زنانه سوزاندم. از آنجایی که جمجمه و دو مچ پای زن جوان کاملا نسوخته بود آنها را در همان زمینها دفن کرده و بقیه جسد را در داخل گونی ریخته و در داخل سطل زباله شهرداری انداختم.
قاتل گفت: طلاهای مقتول را در داخل آجرهای حیاط منزلم مخفی کردم و چون به همین شیوه جسد متعلق به فقدانی اول را نیز سوزانده بودم در کنار بقایای جسد اول دفن کردم و زمانی که توسط مأموران آگاهی دستگیر شدم اشتباها محل جسد زن مقتول دوم را به پلیس نشان دادم.
در ادامه مأموران با هماهنگی بازپرس پرونده به منزل قاتل اعزام و با راهنماییهای او یک حلقه النگوی طلا متعلق به مقتول دوم که در داخل دیوار حیاط منزل قاتل به صورت ماهرانه جاسازی و روکشی از ماسه و سیمان روی آن کشیده شده بود کشف و جهت شناسایی به رویت اولیای دم و بستگان مقتول رسید که مورد تأیید قرار گرفت.
کشف سومین قتل
ماموران پلیس آگاهی در دیگر تحقیقاتشان از آنجایی که حدس میزدند جنایتهای این مرد بیش از این موارد است، موفق شدند قتل زن 40 ساله مطلقهای را کشف کنند.
قتل این زن در اوایل سال 92 با شگرد پیشنهاد ازدواج و ایجاد رابطه نامشروع اتفاق افتاده بود، به طوری که این مرد در آخرین ملاقاتش زن مذکور را نیز به روش سایر قتلها، کشت و بقایای جسدش را پس از سوزاندن جلوی در منزل دفن کرد. همچنین پلیس توانست با راهنمایی شاکی بقایای جسد را کشف کند.
به نقل از باشگاه خبرنگاران، سردار خرم نیا فرمانده انتظامی کردستان گفت: تحقیقات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی در این رابطه و کشف سایر جنایتهای احتمالی این مرد شیطان صفت ادامه دارد.
جامجمسرا:متاسفانه نوشابههای ورزشی و انرژیزا برای سلامت دندانها مضر هستند. اسیدیته بالا در این نوشیدنیها موجب آسیب رساندن به مینای دندانها میشود.
بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۱۲ انجام شد، ۳۰ تا ۵۰ درصد بزرگسالان و ۶۲ درصد نوجوانان در امریکا به طور مداوم از نوشیدنیهای انرژیزا استفاده میکنند. در این تحقیق اسیدیته، pH و میزان فلوراید در ۹ نوشیدنی انرژیزا و ۱۳ نوشیدنی ورزشی مورد بررسی قرار گرفت.
نمونه مینای دندان به مدت ۱۵ دقیقه در این نوشیدنیها و سپس ۲ ساعت در بزاق مصنوعی قرار گرفت. این عمل روزانه ۴ بار و به مدت ۵ روز تکرار شد. پس از ۵ روز، صدمات مینای دندانی مشاهده شد و مشخص گردید نوشابههای انرژیزا ۲ برابر نوشیدنیهای ورزشی موجب آسیب دندانها میشوند.
تحلیل و فرسایش ایجاد شده در مینای دندان توسط این نوشیدنیها، قابل بازگشت و بهبود نیست و موجب آسیب پذیری دندانها در برابر پوسیدگی و افزایش حساسیت آنها به سرما میشود.
دندانپزشکان مصرف مداوم این نوشیدنیها را توصیه نمیکنند و معتقدند که جویدن آدامس بدون قند پس از مصرف این نوشیدنیها، میزان بزاق در دهان راافزایش میدهد بنابراین به کاهش سطح اسید در دهان کمک میکند. شستن دهان با آب نیز همین اثر را داراست.
به علاوه متخصصان بر این باورند که بلافاصله پس از مصرف نوشیدنیهای انرژیزا یا ورزشی، مسواک نزنید. برای این کار بهتراست ۱ ساعت یا بیشتر صبر کنید. مسواک زدن بلافاصله پس از آشامیدن این نوشیدنیها به دلیل انتشار و گسترش اسید در محیط دهان احتمال فرسایش و تحلیل دندان را افزایش میدهد. در حقیقت قند و شکر به طور مستقیم موجب آسیب دندانی نمیشوند بلکه تبدیل آنها به اسید توسط باکتریها، موجب صدمه به دندانها میشود. (ایران فروم)
جام جم سرا: آیا فقط شهرداری مقصر است؟ مشابه این رفتارها را در تخریب بناهایی که بدون مجوز ساخته میشوند هم میبینیم و در برخی از آن موارد هم خسارات جسمی یا جانی به وجود آمده است. در رفع سد معبر و دستفروشان خیابانی هم شاهد این ماجرا هستیم. در بسیاری از مواقع دیدهایم که دستفروشانی که کنار خیابان بساط کردهاند، به اصطلاح چهارچشمی مواظب هستند که مأموران سدمعبر نرسند و تا قبل از آمدن آنها بساط خود را جمع کنند، در غیر این صورت اموال آنها به وسیله ماموران اتلاف میشود و چهبسا درگیری هم رخ دهد.
آیا آن مأموران، بالفطره چنین تندخو و هجومی هستند؟ یا آنکه آنان هم به نوعی مشابه همین دستفروشان هستند که از بد حادثه در این شغل فعالیت میکنند و خودشان هم بهنوعی قربانی این وضع هستند؟ زیرا که، چه بزنند و چه بخورند، متضرر هستند. الان که کشتهاند باید به زندان بروند و قصاص شوند. کارفرما هم ناجوانمردانه از خودش سلب مسئولیت و آنان را فراموش میکند و اگر هم کشته شوند، شانس بهتری دارند چون کارفرما برایشان ختم میگیرد و با سلام و صلوات اعلام میکنند که ماموری وظیفهشناس درحین انجاموظیفه مقدس خود به دست یک انسان بیمسئولیت کشته شده است!
البته برای خانواده آنان هم بهتر است که کشته شوند تا به اسم قاتل بیرحم قصاصشان کنند. چون اگر کشته شود، مظلوم خواهد بود و دیهای هم دریافت میکند ولی اگر بکشد یک قاتل بیرحم معرفی میشود که سالها باید زندانی شود بدون آنکه درآمدی داشته باشد. درنهایت هم باید قصاص شود یا هزینه زیادی را بهعنوان دیه بپردازد. این کارگران یا عوامل از زور بیکاری و نداشتن درآمد تن به کاری میدهند که طبعاً هیچ انسانی علاقهای به انجام آن ندارد.
پس مشکل کجاست؟ مشکل در فقدان و ضعف قوانین و مقررات قانونی و نیز تشکیلات سازمانهای اجراکننده آن در شکل دادن به یک زندگی مدرن و امروزی است.
بیایید به گونهای دیگر نگاه کنیم. تعدادی از افراد به دستفروشی کنار پیادهرو و در نتیجه سدمعبر روی میآورند برای اینکه شغلی ندارند. حال اگر این دستفروش به دلیل سدمعبر بهصورت قانونی و بی هیچ درگیری و توهینی به دادگاه برده شود، دادگاه چه کاری علیه او میتواند انجام دهد؟ جریمه یا زندان؟ برای پرداخت جریمه که او پول ندارد و اگر هم او را زندان کنند، زندانها چند برابر خواهند شد و هزینههای حکومت و عوارض منفی بر زندانی چند برابر میشود. بهعلاوه برای رسیدگی به این امور باید دستگاه قضایی و مأموران اجرایی چند برابر شوند که این نیز قابل قبول نیست.
این که آمار میگوید در میان ایرانیان نزاع زیاد است، یکی از دلایلش این است که مردم در تعامل با یکدیگر هم نمیتوانند به شیوههای مدنی حل اختلاف تکیه کنند و در نتیجه وارد حل اختلاف شخصی یا همان نزاع میشوند |
پس چه میتوان کرد؟ آیا با کسانی که سدمعبر میکنند نباید برخوردی شود؟ در این صورت مطمئن باشید که از هیچ پیادهرویی سالم رد نخواهیم شد و اعتراض مردم نسبت به بیکفایتی حکومت و شهرداری افزایش پیدا خواهد کرد و رضایت از زندگی و عبور در خیابانهای شهری صدمه میبیند.
نتیجه این میشود که به صورت نانوشته قانون موجود کنار گذاشته میشود و ابزارهای ماقبل دنیای جدید یعنی خشونت به میدان میآیند. در چنین وضعی دستفروش یا هر شاغل مشابه او میداند که سروکارش با دادگاهی که قانونی باشد نیست بلکه با عواملی است که با زبان دیگری سخن میگویند. این عوامل هم به این دلیل وارد این شغل میشوند که چاره دیگری جز پذیرش این کار ندارند. درواقع بخشی از دستفروشان بالقوه که فاقد شغل بودهاند، جزو این عوامل میشوند و دستمزد میگیرند، سپس با دستور فرمانده وارد جمعآوری بساط سایر دستفروشان و انواع مشاغل یا فعالیتهای مشابه میشوند. این شیوه جواب میدهد، چون این نوع مشاغل مزاحم، از سطح شهر جمع میشوند، ولی این ظاهر قضیه است زیرا نظام مدیریتی برای برقراری نظم اجتماعی به دوران پیشامدرن تغییر یافته است ولی اکنون قابل دوام نیست.
به همین دلیل وقتی اتفاقی مثل قتل این شهروند پیش میآید همه معادلات به هم میریزد. درحالیکه در نظامهای گذشته کسی از این تبعات خبردار نمیشد یا اگر هم میشد حساسیتی نشان نمیداد و اگر هم نشان میداد، برای مضروبکنندگان و مدیران بالادستی آنان اهمیتی نداشت. ولی اکنون فیلم آن را میتوان به صورت مستقیم مخابره کرد و با ایجاد حساسیت اخلاقی در میان مردم، افراد و مسئولان را به پرسش کشید.
این که آمار میگوید در میان ایرانیان نزاع زیاد است، یکی از دلایلش همین وضع است که حتی مردم در تعامل با یکدیگر هم نمیتوانند به شیوههای مدنی حل اختلاف تکیه کنند و در نتیجه وارد حل اختلاف شخصی یا همان نزاع میشوند. اکنون وقت آن است که به این مسائل بیشتر فکر کنیم. البته اگر فرصتی برای فکر کردن داشته باشیم.(مصطفی عابدی/ شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: امیدوارم این تکرارها در نهایت ثمری داشته باشد و تاحدی بخش کوچکی از دلواپسیهای ما را حل کند.
شاید این روزها همه و همه در این فکر باشند که اوضاع شهر ما چرا این گونه است؟ آیا این جا شهر است یا مرکزی تجاری؟ تجارتی که کارش فروش اجناس دسته چندم و بنجل است که از دبی یا کشورهای عربی وارد میشود! آیا این مکان محلی برای زندگی است؟ آیا میشود در این شهر نفس کشید و میراثدار ارزشهایی بود که از قدیم برای این مردم به یادگار مانده است؟ آیا اصلا از میراثهای شهر ما چیزی باقیمانده است که به آن استناد کنیم یا اشارهای به آن داشته باشیم؟
نه! امروز چیزی باقی نمانده است. لقب خوبی برای شهر تهران در ذهن دارم که «قاتل خاطره»هاست. مسئولان شهری هم شراکتی در این بازی دارند. خاطرههای ما از کوچههای قدیمی و باغهای این شهر دارد از بین میرود. دارد میمیرد. حالا شهر ما یک قاتل حرفهای در خود جای داده و این قصد هست تا تمام ارزشهای ما را از بین ببرد!
خاطرههای ما به چه قیمتی از بین میرود؟ مگر ما عقده تبدیل شدن به شهری مانند دبی داریم که این گونه رفتار میکنیم؟ برای من به عنوان یک فرد عادی این موضوع به هیچ وجه خوشحال کننده نیست زیرا فرهنگ ما را به فنا میبرد.
دیگر خبری از آن کوچههای ناز شمیران نیست؛ دیگر موضوعی را در شهر نمیبینم که بخواهم به آن ببالم. مدیریت فاجعه بار شهر ما؛ ما را به نقطهای راهنمایی میکند که هیچ است. تمام این کوچه پس کوچهها زمانی پیامآور اصالت و داشتههای مادران، پدران و نیاکان ما بود. ما با دستان خودمان داشتههایمان را از بین می بریم؛ روزی دوست دارم به چهره مدیران این شهر نگاه کنم و بپرسم دلیل این کار و این نوع توسعه شهر، چه بوده است؟ چرا باغهای خیابان پسیان باید خشک شود و از بین برود و به جای آن، چند برج تجاری بروید؟! چرا کسی نیست به این چراها پاسخ دهد؟ آیا ما غایتمان دستیابی به داشتههای کشورهای عربی بوده و هست؟ ما چه کم داریم که بخواهیم از پس راهی برویم که کشورهای بیتمدن رفتهاند؟ آیا این جا ایران است؟
آیا این همان کشوری نیست که ما به تمدن و انسانهای آن مینازیم؟ حالا به چه سمتی رفتهایم به ذهنمان بیاید این گونه نیست یا این گونه به نظر نمیرسد؟ به کجا رسیدهایم که فرهنگدوستان آرزوی توقف این روند را در شهر تهران دارند.
بله! درست است این ساخت و ساز نیست، ویرانی است که ساختمانها با روشهای غیر معمول و حتی خلاف توسط افرادی خاص، بالا میرود. ظاهرا شهردار هم نمیتواند جلوی این روند را بگیرد. به شهرهای شمال نظاره کنید. محیطهای شهری که برای مردم به وجود آوردند را ببینید. شمال کشور ما یکی از بهترین نقاط کشور ما است. گردشگران خارجی هم این نظر را بیان کردهاند. این مکان منحصر به فرد است. اما زمانی که به شمال کشور میروید تمام حاشیه شهر و مناطق زیبای آن را تعمیرگاهها و مکانیکیها اشغال کرده است که این موضوع به شدت مایه ناراحتی است. محور اصلی زیبایی شهر، به جای اینکه شامل ساختمانهای زیبای قدیمی شود، ساختمانهای پلاستیکی است و معماری شهرهای شمالی را نیز زیر سوال بردهاند.
زمانی آرزوهای من به وقوع میپیوندد که ما توسعه محور باشیم، توسعه شهرها به هیچ وجه اشتباه نیست بلکه اساسا موضوع توسعه یکی از الزامات یک شهر میتواند قلمداد شود.کسی مخالف با توسعه نیست اما شما شهر پاریس را نظاره کنید! شاید یکی از برزگترین شهرها در امر توسعه باشد اما کسی اجازه دست اندازی به آثار و میراث قدیمی آنها را ندارد. اما این جا همه در صدد این هستند که به طریقی به پول برسند حالا مهم هم نیست چگونه! این مهم است که افراد به منفعتشان دست یابند. اگر این میان آثار چند هزار ساله یا باغهای شمیران که از زمان آغا محمدخان قاجار مورد توجه افراد زیادی بوده، از بین برود برای این قشر اهمیتی ندارد. اینها ارزشهای ما است نه آنها. قشر نوکیسه یکشبه متولد شده!
اکنون در حال دچار شدن به عقده فرهنگی و اجتماعی هستیم. باید کنار هم باشیم و نظاره گر قتل یکییکی از داشتهها و خاطراتمان باشیم.کسانی هستند که دلسوز حال و روز این اوضاع شهر ما هستند اما به آنها هم مجالی داده نمیشود؛ سیستم شهری به هم ریخته است و جالب اینکه در این سیستم هر که کار خوب انجام دهد بر کنار میشود و هرکه کار را به مذاق فرادستان انجام دهد، دلسوز و امین خوانده میشود.
تا این زمان به هیچ وجه این گونه فکر نمیکردم که به این روز دچار شویم و زیباییها تبدیل به زشتیها و زشتیها تبدیل به زیباییها شود این تفاوت جالب است اما همین است که هست. اوضاع اینگونه است دیگر، چه باید کرد؟ (بهرام دبیری - نقاش/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
مغز
قند میتواند مدارهای عصبی مغز را تغییر دهد و ما را به بیماریهای روحی – روانی مبتلا سازد. مثلا، برنامه غذایی سرشار از مواد فرآوری شدهای که حاوی قند زیادی است، خطر بروز افسردگی را تا 58 درصد افزایش میدهد.
پوست
مصرف قند فراوان و بالا رفتن میزان این ماده غذایی، بهمرور، آن را به بخشی از پروتئینهای بدن شما تبدیل میکند و به این ترتیب روند پیر شدن پوست و بروز چین و چروکهای آن را سرعت میبخشد.
دستگاه تولید مثل
مصرف بیش از اندازه قند میتواند سبب اختلال در جریان خون شود و از این طریق افزایش خطر ضعف قوای جنسی در مردان و اختلالات جنسی در زنان را به دنبال داشته باشد.
قلب
قند میتواند سبب التهاب شریانهای قلب شود و از این طریق، خطر سکته مغزی و حمله قلبی را افزایش دهد.
کلیه
مصرف بیش از حد قند میتواند به سیستم تصفیه کلیهها - که سیستمی بسیار حساس است - آسیب برساند. دیابت یکی از عوامل اصلی نارسایی کلیه به شمار میرود.
مفاصل
رژیم غذایی حاوی قند فراوان، میتواند در افراد مبتلا به آرتروز مفاصل، شرایط بیماری را وخیمتر سازد. (ضمیمه سیب)
مترجم : مسعود ایثاری
منبع: WebMd