با یک دید کلی درمییابیم که اولین هدف در یک برنامه مداخله، میتواند ارزیابیهای خاص باشد، با وجود این، قبلاً نیز به آن اشاره نمودهام که از سالها پیش این برنامه مداخلهای با تمام جزئیاتش به 540 معلم در 20 مدرسه مختلف در سوئد ارسال شد و به آنها فرصت داده شد تا نقطه نظرات خود را در ارتباط با اهداف ارزیابی مداخلهای (در یک پرسشنامه) بیان نموده و تمایل خود برای استفاده از برنامه مداخله در کلاس گزارش کنند. به طور خلاصه 87 درصد معلمان برنامه مداخلهای را خوب یا خیلی خوب ارزیابی کردند. بعد، بیشتر از دو سوم معلمان برنامهریزی کردند تا حداقل تعدادی از اهداف مداخلهای را در کلاس اجرا استفاده کنند و 25 درصد دیگر پذیرفتند که آنها نیز همین کار را انجام دهند. سودمندی نتایج آن، در انطباق با واقعیات زندگی روزانهی مدرسه مورد تأیید قرار گرفت و معلمان احساس نمودند که هم احتمال و هم تمایل وجود دارد که اهداف برنامه مداخلهای را در کلاس و مدارس خود اجرا و متحقق سازند. مشابه همین نتایج تقریباً از گروه 500 نفری معلمان نروژ نیز بدست آمد.
مرور برنامه مداخله
شرایط عمومی
• آگاهی و درگیر شدن
ارزیابیها در سطح مدرسه
• اجرای پرسشنامه زمینهیابی
• برگزاری سخنرانیهای متعدد در رابطه با مسائل قلدری/ قربانی در مدرسه
• نظارت بهتر در ساعات تنفس و زمان ناهار
• بهبودی سازی امکانات زمین بازی در مدرسه
• برقراری تماس تلفنیش
• برگزاری جلسات والدین با اولیای مدرسه
• تشکیل گروه معلمان برای رشد محیط اجتماعی در مدرسه
• برگزاری جلسات توسط والدین
ارزیابیها در سطح کلاس
• ایجاد مقررات در کلاس برای مقابله با قلدری: روشنسازی، تحسین و تشویق، حمایتها و ضمانت اجرایی
• بحث و گفتگوهای منظم در کلاس
• ایفای نقش و تهیه مقاله
• یادگیری با روش مشارکتی
• افزایش فعالیتهای مثبت در کلاس
• برگزاری جلسات سخنرانی با حضور معلمان - والدین/ کودکان
ارزیابیها در سطح فردی
• صحبتهای جدی با مرتکبان قلدری و زورگویی و کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار میگیرند
• گفتگوی جدی با والدین دانشآموزانی که درگیر رفتارهای زورگویی و آزار و اذیت هستند
• معلمان و والدین از روش تصویرسازی استفاده کنند
• کمک گرفتن از دانشآموزان بیطرف
• کمک و حمایت از والدین (تشکیل پرونده، غیره)
• بحث و گفتگوهای گروهی برای والدین دانشآموزانی که درگیر مسائل زورگویی، پرخاشگری و آزار و اذیت میباشند.
• تغییر کلاس یا مدرسه
مجموعه گزارشهای ارائه شده در بالا، بیانگر اهداف ارزیابیهای به عمل آمده در یک برنامه مداخلهای گسترده میباشد. همهی آنها میتواند در یک برنامهریزی انجام شده برای مقابله با مسائل قلدری/ قربانی سودمند باشد. در عین حال، ما هم اکنون میدانیم که براساس تجربیات و تحلیلهایی که [در اختیار داریم]، ممکن اسـت اهمیت این ارزیابیها برای افراد بیشتر از نتایج مورد انتظار روشن شود.
هدفها
هدفهای عمده برنامه مداخلهای «به طور ایدهآل، کاهش هر چه بیشتر احتمال و حذف کامل وجود مسائل قلدری در شرایط مدرسهای و خارج از مدرسه و پیشگیری از گستردگی مسائل جدید اسـت». طبیعی اسـت که توجه در درجه اول معطوف به چیزی باشد که قلدری مستقیم خوانده میشود. با توجه به تذکرات پیشین، قلدری مستقیم در ارتباط اسـت با حملات آشکار دانشآموزانی به یکدیگر که ممکن اسـت به صورت کلامی، ژست وحالت، ابزاری با انواع حالتهای صورت یا برخوردها فیزیکی باشد. همچنین پیشگیری از قلدری غیرمستقیم نیز باید شامل اهداف ما باشد. دانشآموزی که در معرض قلدری غیرمستقیم قرار دارد از گروه همسالان محروم میشود و مسائلی را در رابطه با دوستان و دیگر دانشآموزان در کلاس دارد.
آشکار اسـت که رابطه میان قلدری مستقیم و غیرمستقیم در دانشآموزانی که در معرض قلدری مستقیم قرار دارند، موجب منزوی شدن و طرد توسط همسالانشان در آنها میگردد. اما دانشآموزان کمی هم هستند که بدون اینکه در معرض حملات آشکار دیگر دانشآموزان قرار گرفته باشند، تنها و منزوی هستند. همچنین برنامه مداخلهای باید اشکال ناپیداتر قربانی کردن را نیز در برگیرد.
اهداف مورد توصیف در بالا باید به صورت منفی تنظیم و بیان شوند: کاهش مسائل و نگرانیها و حذف و پیشگیری از مسائل قلدری/ قربانی. همچنین در ماهیت و به طور ذاتی باید اهداف به صورت مثبت نیز بیان گردد: دستیابی به بهترین روابط میان همسالان در مدرسه، و ایجاد شرایطی برای کاهش احتمالی بروز آزار و اذیت و قلدری در طول سال و بهبود بخشی عملکرد دانشآموزان در مدرسه و خارج از مدرسه (الویوس، 1978).
برای قربانیان آزار و اذیت بدین معناست که احساس امنیت در مدرس، افزایش اعتماد به نفس و احساس نداشتن تفاوت با دیگر دانشآموزان و انتخاب حداقل یک یا دو نفر دوست از میان همسالانشان، ایجاد گردد. برای مرتکبان قلدری، بهبودی عملکرد، ناظر اسـت بر کاهش هر چه بیشتر پاسخهای پرخاشگرانه در محیط، و ابراز خود به شیوههایی که از نظر اجتماعی بیشتر قابل قبول اسـت. این امر موجب کاهش و تعدیل میزان بروز پاسخهای تهاجمی و منفی قلدری گردیده و از سوی دیگر در همان زمان، رفتارهای مثبت مورد تقویت قرار خواهد گرفت.
آگاهی و مشارکت
برای واقعیت بخشیدن به چنین اهدافی در برنامه مداخلهای در مدرسه، دو شرط کلی از اهمیت خاصی برخوردار اسـت: (1) آگاه شدن از گستردگی مسائل قلدری/ قربانی توسط بزرگسالان در مدرسه و تا حدی در منزل؛ (2) اینکه بزرگسالان تصمیم بگیرند خودشان را درگیر سازند، به طوری که تغییر جدی را در شرایط ایجاد کنند.
نتایج تحقیقات اولیه آشکارا نشان داده اسـت که قلدری از مسائل قابل توجه در مدارس سوئد میباشد (به همان صورت در بسیاری از مدارس کشورهای دیگر) و این که هیچ مدرسهای نمیتواند از خطر قلدری در امان باشد. در هر زمانی تعدادی از دانشآموزان که با هم هستند، به خصوص موقعی که به عنوان عضو گروه خود انتخاب نمیشوند و موقعی که افراد بزرگسال حضور ندارند، احتمالاً گرایشهای آنها در جهت بروز رفتارهای قلدری افزایش مییابد.
این یک فرض کلی منطقی اسـت. اما برای کار متمرکز بر روی مسائل در یک مدرسه خاص، نیاز به این اسـت که اطلاعات با جزئیات بیشتری درباره موقعیت ویژهای که در یک مدرسه وجود دارد، جمع آوری شود. یک روش خوب برای تحقق این امر اجرای پرسشنامهی قلدری/ قربانی به طور معمول میباشد. نتایج حاصل از اجرای پرسشنامه میتواند در گسترش مسائل قلدری/ قربانی در مدرسه دادههای قابل توجهی را به دست دهد که آن نیز با مداخله معلمان و صحبت با دانشآموزان درگیر و با میزان آگاهی والدین از رفتار فرزندان خود و تجربیات مربوط به مدرسه همراه اسـت. علاوه بر آن، نتایج حاصل از گزارشها، میتواند مشخص کننده تعداد دانشآموزانی (پسران/ دختران) باشد که در پایههای کلاسی مختلف درگیر این مسائل هستند. این نکته نیز آموزنده میباشد که نتایج حاصل از مدارس مختلف، میتواند قابل مقایسه با یکدیگر باشد. مشخص کردن گستره مسائل قلدری/ قربانی در مدارس خاص، میتواند نقطه شروع خوبی برای برنامههای مداخلهای باشد. حتی اگر میزان بروز قلدری در مدارس بسیار محدود باشد، نباید از آن خشنود بود و بایستی در برنامه مداخلهای نهایی در مدرسه، از هر جهت آن را اصلاح و حذف کرد.
ثبت میزان مسائل قلدری/ قربانی در هر مدرسه خاص بستگی به توجه معلمان و والدین و میزان علاقه آنها به فعالیتهای مداخلهای دارد. درگیر شدن بزرگسالان در مقابله با مسائل قلدری/ قربانی از پیش شرطهای اساسی در برنامههای مداخلهای اسـت و مهم این اسـت که بزرگسالان نباید به قلدری به عنوان بخشی از زندگی فرزندان خود نگاه کنند و متقاعد شوند که تا حد زیادی مسائل قلدری مربوط به گروههای خاص میباشد. در همان موقع قصد من این بود که شناخت مربوط به علت واقعی مسائل قلدری و اقدامات متقال مناسب را هم که تا حد زیادی در دستیابی به نتایج مطلوب تأثیرگذار خواهد بود، افزایش دهم.
ارزیابی در سطح مدرسه
همانطوری که در مرور کلی برنامه مداخلهای نشان داده شد، ارزیابیهای مقابله با قلدری میتواند در سطح مدرسه، کلاس و به طور انفرادی، اجرا گردد. در اصل، گروه هدف در سطح مدرسه میتواند به همه جمعیت دانشآموزان مربوط باشد، و هیچ تمرکز خاصی بر دانشآموزانی که از نظر رفتارهای قلدری/ قربانی مورد شناسایی و توجه قرار بگیرند، نیست. ارزیابیها معطوف به گسترش نگرشها و ایجاد شرایطی اسـت که گسترش قلدری در مدرسه را کاهش دهد.
بخشی از این ارزیابی هدفهای اضافی را در جهت پیشگیری از گسترش مسائل جدید قلدری/ قربانی را شامل میشود.
«ارزیابیها در سطح کلاس»، میتواند به همین شکل توصیف شود، به جز اینکه کل دانشآموزان کلاس را به عنوان یک گروه مدنظر قرار میدهند.
«هدف ارزیابیها در سطح انفرادی» مربوط اسـت به تغییر رفتار یا شرایطی که هر یک از دانشآموزان در آن قرار دارند. اهداف در اینجا دانشآموزانی هستند که در مسائل قلدری/ قربانی درگیر بوده و مورد شناسایی قرار گرفته و یا خواهند گرفت.
ارزیابی در سطح مدرسه اولین مبحث ما میباشد.
سمینار روزانه در مدرسه
زمانی که تصمیم گرفته میشود تا ارزیابیهای منظم برای مقابله با قلدری انجام گیرد، برگزاری جلسات روزانه سخنرانی به طور منظم در رابطه با مسائل مربوط به قلدری مفید خواهد بود. علاوه بر اهمیت شرکت معلمان، باید روانشناس مدرسه، مشاور و پرستار مدرسه، والدین و دانشآموزانی که میتوانند بخشی از فعالیتها را برعهده بگیرند، انتخاب شوند و بهتر اسـت همه شرکت کنندگان برای آمادگی سخنرانی، این کتاب را مطالعه کنند.
اگر نتایج حاصل از اجرای پرسشنامه قلدری/ قربانی بر روی دانشآموزان در دسترس بود، ارزشمند خواهد که همراه با جزئیات مربوط در جلسه سخنرانی ارائه شده و مورد بحث قرار گیرد. همچنین استفاده از نوار ویدئویی خاص مربوطه به قلدری (موبینگ (1)، 1983) مهم میباشد که میتوان این نوار ویدئویی از طریق تماس با مولف کتاب تهیه نمود.
هدف از سخنرانی باید رسیدن به یک طرح عملی بلندمدت برای مدرسه باشد. این برنامهریزی باید همراه با جزئیات، به حد کافی مشخص و ملموس باشد، و زمان کافی برای بحث در مورد ارزیابیهایی که برای اجرا در یک مدرسه خاص انتخاب میشوند، پیشبینی شود. ممکن اسـت نیاز باشد که برخی از ارزیابیها، با توجه به شرایط مدرسه، تغییر کند.
حتی اگر لازم اسـت معلمان مختلف بر مؤلفههای تاحدودی متفاوت برنامه برای استفاده در کلاسهای خود متمرکز شوند، مطلوب خواهد بود که بر سر ارزیابیها و اصول توافق حاصل شود. البته اگر مدرسهای بتواند از طریق چنین سخنرانیهایی تا حدی احساس تعهد و مسؤولیتپذیری را برای برنامه انتخاب شده ایجاد کند، بسیار سودمند خواهد بود.
نظارت در خارج از ساختمان مدرسه
بیشتر رفتارهای قلدری در مدرسه رخ میدهد نه در راه آمدن به مدرسه یا رفتن از آن (ص 21). همانطور که قبلاً گزارش شد، در صورت نظارت جدّی معلم در ساعات زنگ تفریح و وقت ناهار، رخداد رفتارهای قلدری در آن مدارس کمتر خواهد بود، بر همین اساس مهم اسـت که تعدادی از افراد بزرگسال همراه با دانشآموزان در موقع زنگ تفریح و ناهار، نظارت کافی را بر فعالیتهای دانشآموزان داشته باشند (حتی برای موقعی که بسیاری از دانشآموزان بدون ناظر میخواهند مدرسه را ترک کنند). یکی از تدابیر پیشگیرانه این اسـت که برای اطمینان خاطر در یک مدرسه باید یک طرح نظارتی عملی را در موقع ناهار و تعطیلی کامل مورد پیشبینی قرار داد.
آشکارا، کافی نیست که معلمان یا دیگر بزرگسالان فقط در ساعات تنفس حضور داشته باشند: آنها باید مداخله سریع همراه با جزئیاتش را در شرایط بروز قلدری یا در موقعیتهایی که احتمال وقوع رفتارهای آزار و اذیت وجود دارد، مورد آمادهسازی قرار داده باشند. از نظر اطمینان، حتی موقع ظهور آزار دیدگی هر چند به صورت یک شوخی ساده، نباید بدون قید و شرط پذیرفته شود. این قبیل اتفاقات باید در رفتار دانشآموزان به عنوان، سؤال به شدت مورد توجه بوده و پیگیری شود. با توجه به تن صدا، حالات چهره و در اوضاع و احوالی که فعالیتها انجام میگیرد، باید تصمیم گرفته شود که آیا آن رخداد با آن ویژگیها، قلدری بوده اسـت یا خیر. قواعد هدایت کننده فعالیتها برای مداخله در آغاز یا پایان قلدری باید فراهم شود.
مداخله توسط بزرگسالان تعیین کننده و از جنبه نگرشی بسیار مهم و اثرگذار میباشد و آن این اسـت. «ما رفتارهای قلدری را نمیپذیریم». این قبیل مداخلات، پیامهایی را به صورت هشدارهای واضح، هم برای مرتکبان قلدری و هم برای دیگر دانشآموزانی که ممکن اسـت درگیر فعالیتهای قلدری باشند، ارسال میکند. مداخله بزرگسالان، همچنین به طور ضمنی جنبههای مختلف احتمال وقوع آزار و اذیت قربانیان قلدری را نیز مورد توجه قرار میدهد.
اگر معلم ناظر برای اجتناب از درگیر شدن در کل مسأله قلدری فقط در داخل ساختمان در موقع زنگ تفریح حضور داشته باشد، این بدین معناست که در واقع او با این تصمیم خود، دانشآموزان قربانی را به سبب ترحم، رها میکند، به عبارت دیگر از مداخله خودداری مینماید و با این رفتار خود به طور تلویحی و به آرامی از قلدری چشمپوشی میکند. این هشدارها باید به وضوح به دانشآموزان مرتکب قلدری که فعالیتهای خود را بدون توجه به خطرات و پیامدهای منفی آن ادامه میدهند، رسانده شود. موقعی که برخی از معلمان در رابطه با نظارت جسارتآمیز در ساعات تنفس و تعطیلی، نگرش منفی داشته و دوست ندارند که مانند یک مأمور انتظامی عمل کنند. به آنها از دید دانشآموزان، به عنوان ناظران ضعیف نگریسته میشود. این نگرش با این واقعیت که نظارت دقیق و هشیارانه فرد بزرگسال میتواند به طور مؤثری، شرایطی را که دانشآموزان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند، اصلاح کند، انطباق ندارد. حتی اگر این قبیل ناظران تمایلی نداشته باشند که در نهایت منجر به ایجاد تغییر در ویژگیهای شخصیتی پرخاشگرانه مرتکبان قلدری بشوند، نتایج غیرقابل انتظار را به دنبال خواهد داشت که قابل پیشبینی نیست و اگر هم نظارت موقع تنفس و تعطیلی افزایش یابد، جهت رفتارها نمیتواند مورد ارزیابی و درک و فهم قرار بگیرد.
این جا تأکید من بر این نکته اسـت که نمیتوان امر مداخله را در هر وضعیتی انجام داد و این منطقی اسـت که این نقطه نظر به معلمان انتقال داده شده و مورد بحث و گفتگو قرار گیرد، این بسیار مهم اسـت که مدرسه باید ناظران بزرگسان خوبی را برای دانشآموزان با استفاده از معلمان و یا دیگر افراد فراهم کند.
برای ایجاد امنیت در دانشآموزان، بزرگسالان ناظر باید اطلاعاتی را درباره حوادثی که در زمان زنگ تفریح و تعطیلی رخ میدهد جمعآوری کنند. معلمی که مشاهدهگر قلدری یا اقدام برای قلدری اسـت، علاوه بر مداخله، باید پیشامد مذکور را به معلم دانشآموزان درگیر گزارش کند. در چنین صورتی گرایشهای مربوط به ارتکاب قلدری میتواند مورد کشف قرار گرفته و در همان مراحل اولیه خنثیسازی شود.
گزارشهای پیشین نشان داده اسـت که با کنترل کارآمد قلدری دانشآموزان بزرگتر بر روی دانشآموزان میتوان از وقوع بسیاری از رفتارهای قلدری را که در زمانها و مکانهای خاص مورد برنامهریزی و اقدام قرار خواهند گرفت، پیشگیری نمود. برای مثال، میتوان دانشآموزان بزرگتر و جوانتر را در زنگ تفریح و یا با تخصیص زمین بازی جدا، نظارت کرد. در صورت دیگر جداسازیها در محوطه مدرسه، احتمال افزایش رخداد قلدری و کم کردن شانس مداخله، باید مراقبت ویژهای به عمل آمده و یا احتمال بروز، از میان برداشته شود. همچنین برای مقابله با بروز قلدری باید شرایط و لوازم مطلوب و جذابی فراهم شود که موجب بروز فعالیتهای مثبت گردد. یکی از عوامل احتمالی بروز قلدری در برخی از دانشآموزان این اسـت که به سبب کسلی و بیحوصلگی، برای ایجاد هیجان بیشتر، مرتکب رفتارهای قلدری میشوند. به علاوه فراهمسازی و یک برنامهریزی خوب در زمین بازی، گیرایی بیشتری را برای بزرگسالان ایجاد میکند تا در فعالیتهای دانشآموزان مشارکت کنند.
ارتباط تلفنی
زمانی که دانشآموزی در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار میگیرد، طبیعی اسـت که مسأله با والدین، معلم یا هر دو در میان گذاشته شود. با این وجود با کمال تأسف دانشآموزی که مورد قلدری قرار میگیرد معمولاً دچار اضطراب مفرط و ناامنی شده و به سبب ترس تلافیجویانه توسط دانشآموزان زورگو، ممکن اسـت جسارت این را نداشته باشند که درباره آن موقعیت چیزی به کسی بگوید هر چند که اگر بزرگسالان در آن جا بودند، تا حدی وارد عمل میشدند. همچنین احتمال آن نیز هست که توسط قربانی آزار و آذیت و یا والدین در رابطه با مسأله توجه و نظارت، به معلم کلاس اتهام زده شود، اما باید آن را به دست فراموشی سپرد و یا توجیه کرد.
در چنین موقعیتهایی «ارتباط تلفنی» میتواند بسیار مفید باشد. یک فرد قابل اعتماد همراه با روانشناس مدرسه، مشاور و یا یک معلم علاقهمند در هر هفته، چند ساعتی به طور ناشناس در مورد شرایطی که میخواهند، با دانشآموزان یا والدین صحبت کنند. به عنوان اولین کار دراین تماس شخصی، خوب گوش کردن مهم اسـت و باید تلاش نمود تا یک تصویری از آن موقعیت به دست آورد. در مواردی که تماس شخصی به نظر میرسد نیاز به بحث گسترده دارد و به همین سبب باید دانشآموز یا والد را ترغیب کرد که در تلفن بیشتر صحبت کند. در خیلی از موارد که تا حدی هدف دست نیافتنی به نظر میرسد و باید در کنار تماس تلفنی، حضوری نیز صحبت شود. این تماس تلفنی را ممکن اسـت معلم یا فرد دیگری انجام دهد. بسیار مهم اسـت که در این گونه شرایط، با ارتباط شخصی، مسأله پیگیری شود، و نباید اجازه داد که موضوع ادامه پیدا کرده و به صورت نشانگان جدی در بیاید و باید با شیوههایی که وجود دارد موضوع را حل کرد. اگر فردی به صورت قوی ارتباط تلفنی را برقرار کند، احتمالاً نیاز کمی برای برقراری ارتباط شخصی وجود خواهد داشت. برای تشویق دانشآموز درگیر که تحت حمایت افراد مهم یا معلم یا شخص تلفن کننده قرار میگیرد، ممکن اسـت تماس تلفنی کافی باشد.
در صورتی که یک ارتباط باز و خوب میان معلمان، دانشآموزان و والدین باشد به احتمال زیاد نیازی به ارتباط تلفنی نخواهد بود. اما در مدارس و کلاسهایی که موقعیت کمتر مساعد اسـت، ترتیب دادن چنین تماسهایی به دانشآموزان یا والدینی که قادر نیستند و یا تمایل ندارند که به طریق شیوههای معمول در مدرسه حضور بیابند، می تواند کمک کننده باشد. همچنین این نوع روش ارتباط برای والدین دانشآموزان زورگو و قلدر که به دنبال کمکاند، سودمند اسـت و میتوان توصیههایی را در مورد چگونگی نظارت بر رفتار فرزندانشان ارائه نمود.
در مدارسی که تعداد دانشآموزان آن کمتر اسـت، ارتباط تلفنی کافی نیست. و برقراری ارتباط با روشهای معمول بهتر اسـت. اگر مدرسهای تصمیم گرفت ارتباط تلفنی را تثبیت کند بایستی والدین دانشآموزان در جریان قرار بگیرند.
تشکیل جلسه عمومی
برای مقابله مؤثر با مسائل قلدری/ قربانی، ارتباط نزدیک میان خانه و مدرسه بسیار مطلوب خواهد بود. این همکاری میتواند تحت عنوان جلسه عمومی میان همه والدین در مدرسه و یا به صورت گروههایی کوچکتر (کودکان و والدینشان با تعداد کمتر) برای شرکت در جلسات کلاسی، سازماندهی شوند. در کنار بحث و گفتگوهای انفرادی میان معلم کلاس و والدین، میتوان برای دیگر احتمالات از ارتباط تلفنی استفاده کرد. انجام چنین ارتباطهایی هم زمان و در دورههای زمانی مختلف، برای مقابله با قلدری در مدرسه امری توجیهپذیر اسـت. آن همچنین برای دانشآموزانی که در تعدادی از ارتباطات میان مدرسه و خانه شرکت میکنند، مناسب خواهد بود.
اگر یک مدرسهای تصمیم بگیرد که تلاش برای مبارزه با زورگویی قلدری را تشدید کند، باید والدین دانشآموزان در جریان بوده و برای شرکت در این تصمیمگیری دعوت شوند. یک روش خوب برای مطرح کردن این موضوع، طرح آن در یک جلسه عمومی اسـت. اگر دانشآموزان به پرسشنامه قلدری پاسخ داده باشند، نتایج (برای مدرسه و در سطوح کلاسی مختلف) میتواند در این قبیل موقعیتها طرح شود. آن همچنین برای روانشناس مدرسه و یا کسان دیگری که دعوت شدهاند مناسب خواهد بود که برای ایجاد یک رویکرد کلی، مطالبی را در زمینه گستره سازوکارها و علل قلدری، ارائه نمایند.
حاضران در جلسه باید در گفتگوهای مربوط به برنامهریزی جهت اقدام و ارزیابیهای خاص در مدارس، که برای تحقیق این امرو تلاش برای مقابله با قلدری تأکید مینمایند فعالانه شرکت کنند.
همچنین مدرسه باید والدین و معلمان را که هم اکنون درگیر حتی مسائل جزئی زورگویی و قلدری و موارد خاص اجتماعی هستند، مطلع کند. این میتواند موجب افزایش تماس والدین با تعدادی از معلمان گردد. مدرسه باید والدینی را که احساس میکنند فرزندشان مورد آزار و اذیت قرار گرفته و یا دیگر دانشآموزان را مورد زورگویی و تهدید قرار میدهد، تشویق کند تا با معلمان تماس برقرار نمایند رویکرد باز و مثبت مدرسه نسبت به این مسأله ممکن اسـت تشکیل جلسات غیرضروری را موجب گردد که معلمان احساس فشار کنند امّا، طبیعی اسـت که این افزایش تماس، شروع خوبی اسـت برای همکاری نزدیکتر میان مدرسه و والدین و این که قلدری و موضوعات مهم مربوط به آن مرکز محور توجه قرار بگیرد.
نکات طرح شده در جلسه عمومی و اطلاعات مربوط به برنامهریزی جهت مقابله با قلدری، بعد از جلسه، برای والدین ارسال شود. اگر تصمیم گرفته شد که جلسه عمومی در کلاس برگزار گردد باید والدین در جریان باشند. در این شیوه به والدینی که نمیتوانند در جلسه عمومی شرکت نمایند، فرصت داده خواهد شد که در فعالیتهای آینده مشارکت کنند.
تشکیل گروههای معلمی برای توسعهی قلمرو اجتماعی یا محیط اجتماعی - فرهنگی مدرسه
مهم اسـت که اقدام علیه قلدری در مدرسه یا جامعه، اقدامی نمایشی، عجولانه و کوتاهمدت نباشد که اقدامی عجولانهتر جایگزین آن شود. با توجه به اینکه زورگویی و قلدری میتواند هنگام با هم بودن توسط چندین فرد ظاهر شود، باید آمادگی همیشگی برای برخورد با چنین تنیدگیهایی در محیط مدرسه، وجود داشته باشد. باید برای مداخله، شوق و علاقه را حفظ کرد. به علاوه همان طور که قبلاً تذکر داده شده اسـت، ضروری اسـت که معلمان، والدین و دانشآموزان شناخت کافی را درباره روشهای مناسب برای برخورد با اینگونه مسائل کسب نمایند.
یکی از روشهای دستیابی به این اهداف وادار کردن معلمان برای عضویت در گروه توسعه اجتماعی مدرسه اسـت. تعداد گروه 5 تا 10 نفر بوده و میتوانند با توافق، به طور منظم در هفته یک بار برای چندین هفته دور هم جمع شوند. این جلسات میتواند برای بحث و تبادلنظر در مورد مسائل مختلف مدرسه و انتقال تجربیات و یادگیری از موفقیتها و شکستهای یکدیگر برگزار گردد.
طبیعتاً برای شروع، یکی از فعالیتهای مورد تمرکز میتواند مربوط به جنبههای مختلف زورگویی و قلدری باشد: مسأله به طور کلی، همراه با مسائل قلدری/ قربانی و انواع مقولههای مربوط به نتایج پرسشنامه، مشاهدات معلمان و به خصوص مسائل در ارتباط با ارزیابیهای مناسب و افزایش همکاری جهت برنامهریزی در مدرسه مورد بحث و گفتگو قرار گیرد.
شرکت کردن در چنین گروهی، برای معلمانی که مسائل زورگویی و قلدری را در طول سال در میان دانشآموزان خود کمتر مشاهده کردهاند، بسیار ارزشمند خواهد بود؛ به خصوص بیشتر معلمانی که مسؤولیت نظارت در ساعات تنفس را برعهده داشته و با مسائل احتمالی در حیاط مدرسه مواجه خواهند گردید. لازم به یادآوری اسـت که برای معلمان شرکت کننده در این جلسات، بررسی مسائل قلدری بسیار سودمند خواهد بود. ارتباط میان معلمان و مدرسه و مسائل عمومی مربوط به تدریس، از زمینههایی اسـت که میتواند مورد ملاحظه و بررسی قرار گیرد.
بعد از بحث و گفتگو در مورد یک یا چند موضوع، بازگشت به موضوع اصلی قلدری منطقی خواهد بود. آن نیز فرصتی اسـت برای بررسی وضعیت کنونی مدرسه، چگونگی موفقیتآمیز بودن ارزیابیهای به عمل آمده و این که چه تلاشهای اضافی، لازم میباشد.
دعوت روانشناس مدرسه (یا مشاور و یا مددکار اجتماعی) به برخی از این جلسات ضروری اسـت. به خصوص اگر در یک یا چند کلاس مسائل جدی قلدری رخ داده و به صورت موفقیتآمیز برطرف نشده باشد، چنین حضوری ارزشمند خواهد بود.
تعداد افراد هر گروه توسعه اجتماعی نباید بیشتر از حد و حداکثر شامل 10 - 12 نفر معلم باشد. به همین سبب در مدارسی که تعداد معلمان بیشتر میباشد، لازم اسـت چند گروه تشکیل شود در چنین مواردی مفید آن خواهد بود که گروههای مختلف برای تبادل اطلاعات و یکپارچهسازی نقطه نظرات مربوط به تجربیات کسب شده، جلسات سخنرانی خود را در روزهای خاص و با هماهنگی یکدیگر برگزار کنند. به دلیل استفاده از نظرات مختلف افراد، برای شرکت همه معلمان در یکی از گروههای توسعه محیط اجتماعی میتوان مزایای اقتصادی و عملی در نظر گرفت که این امر منطقی میباشد. برای هدفمند بودن فعالیت چنین گروههایی ضروری اسـت که معلمان براساس علاقه خاص به این گروهها بپیوندند. پس از بررسی عملکرد چنین گروههایی، میتوان گروههای دیگر را نیز با این شرایط هماهنگ ایجاد کرد. البته احتمال آن هست که یک گروه، از چندین روش مختلف در عملکرد خود استفاده کند. ولی برای نقطه شروع، با روش یکسان کار کردن، طبیعی خواهد بود. همچنین در جهت بهبودبخشی رهبری و سازماندهی درون گروهی با تصمیم مدرسه، تعدادی از افراد گروه میتواند کنار گذاشته شود. برای دستیابی مطلوب به اهداف، لازم اسـت که محدوده جهت و ساختار سخنرانی گروههای مذکور مشخص شود.
گروههای توسعه محیط اجتماعی میتواند ابزاری مهم در جهت تلاش مقابلهای با قلدری در مدرسه باشد. آنها میتوانند تجربیات ارزشمند جدیدی را کسب نموده و آن را به معلمانی که درگیر فعالیتهای مربوط هستند، ارائه کنند. معلمانی که در تلاش خودشان درگیر مسائلی هستند، میتوانند خود را به عنوان بخشی از گروه حمایتی مدرسهای تلقی نمایند؛ و میتوانند از مشوقها و حمایتهای دیگر افراد بهرهمند شوند. در جلسات گروه، گستره محیط اجتماعی مدرسه میتواند مشخص شود، این فعالیتها برای کارهای درونی مدرسه و به همان صورت، واقعیسازی اهداف اصلی طرح مورد مطالعه بسیار مهم اسـت.
گروههای توسعه اجتماعی همچنین میتوانند زمینههای معمول در میان معلمانی که درگیر مقابله با قلدری در مدرسه هستند، ارتقا دهند. آشکارا اگر بزرگسالان در محیط مدرسه بخواهند به صورت موفقیتآمیز و نسبتاً پایدار به کنترل موقعیتهای مشابه بپردازند ضروری اسـت به صورت متقابل عمل کنند. انواعی از رفتار از یک رخداد به رخدادی دیگر و از معلم به معلمی دیگر که مورد توجه دانشآموزان قرار خواهد گرفت شاید، اثرات احتمالی ارزیابیها را ضعیف کند. بنابراین با سهیم شدن معلمان در نکته نظرات یکدیگر، به رشد هر چه بیشتر رفتارهای مقابله با موقعیتهای بروز قلدری در میان بزرگسالان، به مدرسه کمک خواهد کرد. بعلاوه اجرای یک طرح به صورت فراگیر، احساس امنیت را در هر معلم افزایش خواهد که تأثیر آن در عملکردشان بسیار معنادار خواهد بود.
تشکیل گروههای مطالعه در جلسات والد - معلم
تلاش برای ایجاد یک نگرش مشترک در رابطه با قلدری، در میان کارکنان مدرسه و والدین بسیار مهم اسـت. اگر معلمان و والدین با روش منطقی مشابه، نسبت به زورگویی و قلدری عکسالعمل نشان دهند، نتایج مطلوب به دست آمده به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت.
یک روش طبیعی برای دستیابی به این امر، این اسـت که والدین (همچنین معلمان) به تدریج دانش و اطلاعات خود را نسبت به مسائل و اقداماتی که میتوانند در مورد قلدری انجام دهند، افزایش دهند. جلسات والد - معلم یک وظیفه مهم اسـت که باید مورد توجه قرار گیرد. والدین و معلمان میتوانند مجموعه جلسات مشترکی را برگزار نموده و مطالب این کتاب و دیگر یافتهها را در زمینه مسائل قلدری/ قربانی مورد بحث و گفتگو قرار دهند. همچنین دیگر معلمان و نمایندگان مدرسه میتوانند به تعدادی از این جلسات دعوت شوند و در مورد کارهایی که مدرسه میخواهد در این زمینه انجام دهد، مطلع شوند. یک گروه فعال از این نوع میتواند عملکردهای مشابه را برای والدین محقق سازد، همانطوری که گروههای توسعه اجتماعی نیز این کار را میتوانند برای معلمان انجام دهند.
پینوشت:
1. Mobing
منبع مقاله : الویوس، دان؛ (1392)، شناخت دنیای کودکان، ترجمهی نادر باقری؛ مشهد: مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، شرکت بهنشر، چاپ دوم