شکی نیست که طلاق یک نقطه عطف بزرگ در زندگی هر شخصی است و این نقطه عطف بدون مشکل نخواهد بود.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ خیلی از ما تصور میکنیم طلاق همیشه با درگیری، دعوا، نزاع و نارضایتیهای بیشماری همراه است. گاهی یکی از زوجها مایل به جدایی نیست و به همین دلیل پس از چند سال رفت و آمد در دادگاههای خانواده، سرانجام حکم جدایی صادر میشود. در این میان زوجهایی هم هستند که با آگاهی و شناخت به این نتیجه میرسند که ادامه زندگی مشترک برایشان ممکن نیست و بهتر است به ازدواجشان خاتمه دهند. اما این زوجها هم از آسیبهای طلاق در امان نیستند و به هر حال مشکلاتی را تجربه میکنند اما با کمک چند نکته میتوانند بر مشکلات پیروز شوند، به آرامش برسند و روال عادی زندگی را دنبال کنند.
زمانیکه اختلافات و انتقادات به شکل بنیادی، زیربنایی و عقیدتی است و زن و مرد نمیتوانند یکدیگر را بپذیرند، سازگاری کافی ندارند یا قادر به پاسخگویی نیازهای یکدیگر نیستند و توافق مثبتی را احساس نمیکنند، باید شرایط را برای جدایی آنها فراهم کرد. زوجها باید بفهمند دیگر نمیتوانند به عنوان زن و شوهر موفق به زندگی ادامه دهند. اگر راهحلی وجود داشته باشد بهتر است برای پذیرش و آشتی اقدام کنند اما در صورتیکه با شرایط فعلی ادامه زندگی برای زوجها با سختی و دشواری همراه باشد بهتر است به جدایی فکر کنند.
قبل از طلاق توافقی باید زمینه این جدایی ایجاد شود. زن و مرد باید به این باور رسیده باشند که راهی جز جدایی ندارند. طبیعی است پس از طلاق ناراحتیهایی شبیه افسردگی برای هر دو نفر پیش بیاید یا احساس کنند تنها هستند.
بنابراین لازم است افراد برای مقابله با این احساس تنهایی فعالیتهایی را انجام دهند. یکی از بهترین فعالیتها ورزش کردن است. علاوه بر این بهتر است فرد برای فعالیتهای خارج از خانه هم برنامههایی داشته باشد تا از این طریق احساس تنهاییش را کاهش دهد.
ممکن است فرد در این زمان با یکسری افکار منفی هم روبهرو شود. برخی از این افکار ناشی از این است که فرد فکر میکند آیا تصمیم من درست بوده است؟ به هر حال فرد باید به این شناخت برسد که غیر از این راه، چاره دیگری نداشته و طلاق برای او بهترین گزینه ممکن است.
علاوه بر این باید زمینه مشاوره هم فراهم شود. اگر لازم است برای کاهش افکار منفی از مشاور کمک بگیرد تا اگر این افکار به ذهنش خطور کرد، روش مؤثری را برای مقابله با این افکار به کار گیرد.
طلاق توافقی نسبت به جداییهای پرسروصدا و مشکلساز مزایایی هم به همراه دارد. عواقب طلاق توافقی کمتر از طلاق غیرتوافقی است. در این شرایط هر دو طرف مایل به جدایی هستند. اما در طلاقهای غیرتوافقی ممکن است یکی از طرفین مایل به جدایی نباشد، که این وضعیت کار را دشوارتر میکند.
در طلاقهای توافقی آمادگی ذهن برای هر دو طرف وجود دارد. ضمن اینکه زوجها از نظر عاطفی کمتر آسیب میبینند. اگر بچهدار باشند فرزندان را هم آماده میکنند تا شرایط آینده را راحتتر بپذیرند.
خیلی مهم است هر دو طرف برای پذیرش طلاق آمادگی قبلی را داشته باشند. در طلاق توافقی شرایط بهگونهای است که این نوع آمادگی برای زن و مرد وجود دارد. هر چقدر زمینههای شناختی بیشتر فراهم شود این طلاقها بهتر و مؤثرتر انجام میشود و زوجها برای سازگاری با شرایط بعدی آمادگی بیشتری بهدست میآورند.
گاهی اوقات زوجها چند سال با هم زندگی میکنند، اما در این مدت قادر به برقراری ارتباط نیستند. توانایی رابطه زناشویی یا درک متقابل را ندارند و علاقهمندیهای یکدیگر را نمیشناسند. اختلالات کلامی، عاطفی، اجتماعی و فرهنگی از مهمترین عواملی است که زوجها را نسبت به طلاق توافقی مصمم میکند. زن و شوهر بعد از مدتی خودشان هم میتوانند به این مشکلات پی ببرند و برای جدایی اقدام کنند. شاید هم با کمک خانوادهها و مشاور تصمیم بگیرند.
این احتمال وجود دارد زن و شوهر پس از جدایی، از سوی خانواده مورد سرزنش قرار گیرند یا اطرافیان به آنها بگویند بهتر بود باز هم بیشتر سعی میکردید و جدا نمیشدید.
در این حالت ممکن است زوجها با حالتهایی از افسوس و پشیمانی روبهرو شوند که شرایط زندگی بعد از طلاق را برایشان دشوار میکند. برای پیشگیری از چنین مشکلاتی بهتر است زن و شوهر قبل از طلاق توافقی زمینه را برای خانوادهها فراهم کنند. گفتوگو با خانواده باید در حدی باشد که آنها بدانند مشکلی وجود دارد.
بهطور مثال ممکن است خانمی از شوهرش گله داشته باشد که با خانمهای دیگر در ارتباط است یا حتی ممکن است به دلایل قابل قبول دیگری مایل به ادامه زندگی مشترک نباشد.
بهتر است چنین خانمی به خانوادهاش بگوید من دو سال است چنین مشکلی دارم و دیگر نمیتوانم تحمل کنم. در نتیجه بهتر است طلاق صورت بگیرد.
در این صورت پدر و مادر هم راضی میشوند و فرزندشان را بعد از طلاق سرزنش نمیکنند.
طلاق توافقی هم مانند سایر جداییها آسیبهایی را به همراه دارد. درست است که آسیبهای طلاق توافقی کمتر هستند، ممکن است فرد با اختلالات عاطفی روبهرو شود و از نظر روحی به این نتیجه برسد که در زندگی شکست خورده است. همین موضوع میتواند تأثیرات منفی برجای داشته باشد و احساس پوچی، ناامیدی و بیارزشی را در فرد بهوجود آورد. برای رفع این موارد بهتر است با مراجعه به مشاور بر این احساسات منفی غلبه کرد.