به گزارش جام جم کلیک ، اما گوشی هوشمند دردسرهایی دارد که برای نمونه میتوان به زود تمام شدن شارژ باتری اشاره کرد. دستگاهی به نام «اسنوفوکس» (Snowfox) مجموعهای از امکانات اولیه گوشی همراه و نیز موقعیتیاب جی.پی.اس را در خود دارد.
اسنوفوکس فقط یک دکمه دارد. وقتی کودک این دکمه را فشار میدهد، پیغام «با من تماس بگیرید» به گوشی پدر یا مادر ارسال میشود.
والدین میتوانند با تماس با سیمکارت اختصاص یافته به این دستگاه، با کودک خود تلفنی صحبت کنند. باتری این دستگاه با هر بار شارژ میتواند تا یک هفته دوام بیاورد.
همچنین برخلاف گوشیهای هوشمند که در برابر ضربه ناشی از بازی کودکان آسیبپذیر هستند، این دستگاه از مقاومت بالایی برخوردار اسـت.
توجه به این نکته ضروری اســت که بسیاری از عکسالعملهای پرخاشگرانه و نامناسب فرزندان نسبت به والدین و جامعه، به خاطر اشکالات رفتاری والدین و سهلانگاری در تربیت بموقع فرزندان اســت.
رفتار صحیح و ارضای نیازهای عاطفی فرزندانمان باعث وقار و وجهه اجتماعی آنها و خودمان میشود.
شاید این جمله را بارها شنیده باشید که کودکان آیینه رفتاری پدر و مادرشان هستند. آنها از ریزترین جزئیات رفتاری والدینشان الگوبرداری میکنند. از این لحاظ، بحث رفتار والدین با فرزندان، در مباحث روانشناسی کودک از جایگاه ویژهای برخوردار اســت. همانگونه که فرزندان نمیتوانند هرگونه رفتاری با والدینشان داشته باشند، والدین هم نمیتوانند هر گونه رفتاری داشته باشند.
ما در این نوشتار بر آنیم که نوع رفتاری والدین را مورد بررسی قرار دهیم. باید بدانیم که زندگی هر فردی وقتی موفقیتآمیز خواهد بود که بتواند میان نیازهای عاطفی خود، تعادل برقرار کند و به شیوههای مطلوب آنها را ارضا کند. از این رو، شناخت و ارضای مطلوب این نیازها از وظایف مهم والدین اســت.
اگر به این نیازها اجازه بروز و شکوفایی داده نشود، در بزرگسالی فرزندانمان باید منتظر اقداماتی غیرمنتظره و کارهایی باشیم که ریشه در یک عقده نهفته در درون آنها دارد. ممکن اســت کودکان ما مورد سوءاستفاده افرادی واقع شوند که با شناسایی نیازهای نهفته در آنها به دنبال اغفال آنها باشند، اما در مقابل، رفتار صحیح و ارضای نیازهای عاطفی فرزندانمان باعث وقار و وجهه اجتماعی آنها و خودمان میشود. توجه به این نکته ضروری اســت که بسیاری از عکسالعملهای پرخاشگرانه و نامناسب فرزندان نسبت به والدین و جامعه، به خاطر اشکالات رفتاری والدین و سهلانگاری در تربیت بموقع فرزندان اســت.
آنها زمان مناسب در تربیت فرزندانشان را رها کرده و میخواهند موقعی که شخصیت و اسکلت اخلاقی فرزندانشان شکل گرفته اســت، او را تربیت کنند. بنابراین، دانستن زمان تربیت و نحوه رفتار در آن دوره اهمیت ویژهای دارد.
کودک از روی فطرت میل دارد آزاد باشد، هر چه میخواهد بکند، به همه چیز دست بزند و هیچ کس سد راه او نشود، ولی این کار به صلاح کودک نیست، زیرا او نیک و بد را نمیشناسد و خیر و شر خود را نمیفهمد. همه کودکان احتیاج به توجه و محبت والدین دارند، ولی بعضی کودکان به طور مداوم و بدون وقفه از والدینشان توجه و محبت میخواهند.
در بیشتر موارد علت این اســت که کودک از جانب یکی از والدینش مورد لطف، محبت و توجه کافی قرار نگرفته اســت. علت دیگر این مساله، احساس ناامنی و وابستگی شدید اســت، ولی اصلیترین دلیل این مشکل، گوش به فرمان بودن والدین به فرمایشات اوست.
به این ترتیب، کودک میآموزد که همیشه باید به خواستههایش عمل شود و به رفتارش توجه شود.
پدر و مادر خوب کسی اســت که عاقلانه خواهشهای طفل را تعدیل کند و هر جا خواسته کودک به اصلاح اوست با مهربانی و عطوفت عمل کند. آنجا که خواهشهای کودک به صلاح وی نیست، در کمال اقتدار با یک نگاه تند یا بیاعتنایی، او را از خواسته نابجایش منع کند.
بعضی از پدران و مادران ناآگاه، کمترین توجهی به خیر و مصلحت کودک ندارند. هدفشان، تنها راضی کردن کودک و برآورد خواستههای اوست. آنان عملا خود را مطیع و فرمانبردار و کودک را مطاع و فرمانروا میسازند و به این ترتیب، هر روز که از عمر کودک میگذرد، خودخواهتر میشود و استبداد و خودستیزی در فکرش ریشه میدواند.
این قبیل والدین، ناآگاهانه و با دوستی و محبت، ریشههای سعادت فرزند خود را میخشکانند و با عواطف نابجا و محبتهای بیحد و حصرشان، آنها را به بدبختی سوق میدهند.
روانشناسان راجع به محبت بیش از اندازه والدین میگویند که زیادی محبت بیش از نامهربانی و کمتوجهی اثر زیانبخش دارد. هرچه کودک بزرگتر میشود، والدین باید در عین ابزار محبت، به او بفهمانند که این محبت و توجه تا آخر زندگی ادامه نخواهد داشت و او در آینده باید خودش به حل مشکلاتش بپردازد و استقلال و اعتماد به نفس داشته باشد.
برای این که کودک بتدریج استقلال پیدا کند و خود را از وجود والدین بینیاز سازد و بتواند مستقل زندگی کند، باید هر عمل کوچکی که انجام میدهد و اعتماد به نفس او را آشکار میکند، مورد تشویق والدین قرار گیرد.
آثار محبت زیاد
درهم شکستن اعتماد به نفس و از بین رفتن حس استقلال، حس مسوولیت و اعتماد به نفس، یکی از بزرگترین ارکان سعادت فرد اســت.
والدین باید دقت داشته باشند که یکی از نیازهای کودکان و نوجوانان، نیاز به استقلال اســت و کودک این نیاز خود را وقتی آشکار میکند که میخواهد کفشهایش را خودش به پا کند، لباسش را خودش بپوشد و... نوجوان میخواهد خودش راهنمای خودش باشد و دیگر از طرف والدین راهنمایی نشود. او از دخالت والدین در کارهایش عصبانی میشود.
او برای پاسخگویی به این نیاز، تلاش و کوشش میکند، ولی مساعدتی که از خارج به شخص میرسد، پشتکار و مجاهدت او را ضعیف میکند، زیرا در این صورت انسان علتی برای سعی و کوشش خود نمییابد، بخصوص در صورتی که مساعدتهای خارجی از حد لزوم تجاوز کند در این هنگام عزم و اراده و قدرت پشتکار خود را از دست خواهد داد.
نحوه گفتن «نه» به کودک
فرزندان
ما ممکن اســت خواستههایی داشته باشند که برآورده کردن آنها به صلاح نباشد.
با چنین فرزندانی چه برخوردی باید داشته باشیم و چگونه میتوانیم آنها را
قانع کنیم؟ در این مواقع شما چه برخوردی با آنها دارید؟ باید بدانید که
درخواست فرزندان براساس میل و نیاز آنهاست، اما در برخی مواقع، برآورده
کردن این میل و نیاز ممکن اســت به مصحلت نباشد.
ارضای خواستهها و نیازها باید به گونهای باشد که راه را برای رشد شخصیت فرد باز کند. به این معنی که اگر همیشه همه خواستههای ما بدون کوچکترین مانعی برآورده شوند، از وضعیت موجود احساس رضایت میکنیم و هیچ تلاشی برای بهبود شرایطی که در آن هستیم انجام نمیدهیم و به دنبال پیشرفت نخواهیم بود.
اصولا پیدایش نیازها و خواستههای تازه که محرکی برای حرکت رو به جلو اســت، نتیجه آن اســت که به برخی از خواستههای خود نرسیدهایم. بنابراین ما در حالی که نیاز فرزندان خود را برآورده میکنیم، باید آنها را آماده کنیم که از لحاظ شخصیتی، اجتماعی و روانی به پلههای بالاتری دست پیدا کنند.
پلکانی برای بالا رفتن کودکان
خواستههای
معقول باید ارضا شود، چون محرومیت و ناکامی در دستیابی به خواستهها، شخص
را در آینده از لحاظ شخصیتی و زندگی فردی با مشکل مواجه میکند. دوم این که
ارضا و پاسخگویی به این خواستهها باید نسبی باشد. در مباحث روانشناسی،
ناکامی بهینه به معنای این اســت که در برخی موارد واقعا صلاح نیست به
نیازهای فرزندمان پاسخ دهیم. سوال این اســت که چگونه باید این کار را انجام
دهیم؟
فرزندان ما هنگامی شخصیت سالمی دارند که ۲ خصوصیت در آنها وجود داشته باشد. خصوصیت اول، شناخت واقعیتها و شناسایی محدودیتها و فرصتهایی اســت که وجود دارد. یعنی آموزش این نکته که در زندگی موانع و ناکامیهایی وجود دارد، خودش میتواند یک هدف تربیتی باشد و به فرزند ما کمک کند که واقعنگر بار بیاید و به قول معروف لوس و دردانه نشود. بچههای لوس بچههایی هستندکه «نه» نشنیدهاند.
خصوصیت دوم مربوط به تفکر فرزند اســت. به این معنی که باید متوجه شود دست دیگری نیز در کار اســت که ممکن اســت بر وفق مراد او نباشد و او باید راهحل مناسب را پیدا کند تا اوضاع را به نفع خودش تغییر دهد. تقویت این روحیه در کودک مهم اســت.
چگونگی تقویت روحیه
بچهها
از ما یک تصویر ذهنی به دست میآورند که این تصویر، معلول روش ماست. مثلا
اگر از کودکی بپرسید که پدر و مادرت چه رفتاری دارند، ممکن اســت بگوید تا
حرفی به آنها میزنم، داد میزنند یا برعکس، بگوید خیلی حوصله دارند.
برخورد ما در مقابل فرزندانمان، وقتی نمیخواهیم خواست آنها را برآورده
کنیم، باید همراه با اعتماد و صمیمیت باشد و در عین حال باید این رابطه
نشانههایی از جدیت و گفتگوهای دوطرفه داشته باشد.
والدین نباید احکام خود را بستهبندی کنند و تحویل فرزندانشان بدهند. ما باید برای هر رفتار خود توضیح قانعکننده داشته باشیم. در این صورت فرزندمان یاد میگیرد که با محیط اطراف نیز به شیوهای عاقلانه و تحلیلگرانه برخورد کند. احکام بستهبندی شده باعث میشود بچهها دنیا را سیاه و سفید ببینند. در دنیای امروز که بچهها مجراهای ارتباطی زیادی دارند، نمیتوان به صورت تحکمی برخورد کرد بلکه باید با قدرت استدلال و ارتباط عاطفی برخورد کنیم.
گاهی خواسته فرزند ما معقول اســت، اما توان پاسخگویی به آن را نداریم. در این حالت باید چه رفتاری داشته باشیم؟
بیشتر
ما در چنین مواقعی سعی میکنیم صورت مساله را پاک کنیم و خواسته فرزندمان
را نامعقول و غیرموجه جلوه دهیم. این بدترین شیوه برخورد اســت و فرزند نیز
این موضوع را متوجه میشود و همین شیوه برخورد، باعث پیچیده شدن موضوع
میشود.
در این حالت، باید به عدم توانایی خود اعتراف کنیم و دلیل آن را نیز برایش توضیح دهیم. وقتی پدر و مادر توانایی برآورده کردن نیاز فرزندان خود را ندارند، همدلی فرزندان با آنها بسیار مهم اســت. ممکن اســت وضعیت مالی خانواده مناسب نباشد.
فرزند را باید با این شرایط آشنا کرد و همراهیاش را به دست آورد. بعد باید از او بخواهیم که با هم برای رسیدن به آن خواسته تلاش کنیم. نباید خودمان را نسبت به خواسته فرزندمان بیتفاوت نشان دهیم. اینکه فرزندمان احساس کند برای خواستههای او ارزش قائل هستیم، در او آرامش و احساس اطمینان ایجاد میکند.
برای دانستن اینکه کی و چگونه و به چه اندازه به کودک توجه کنید و اجتناب از بارآوردن کودکی بیش از حد متوقع، راهکارهای زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
وقتی کودک توقع توجه زیاد ندارد، شما به او توجه و محبت کنید.هر روز زمان خاصی را فقط به خود کودک اختصاص دهید.
استقلال کودک را تقویت کنید. اگر یک
بار صبر کرد تا شما کارتان تمام شود و بعد به او توجه کنید، او را تحسین
کنید و به او پاداش دهید.
قاطعیت داشته باشید؛ هرگاه به اندازه کافی برای کودک وقت گذاشتهاید و حالا میخواهید به کارهای خودتان مشغول شوید، هر چند بار هم که کودکتان درخواست توجه کرد نادیده بگیرید و از او بخواهید تا تمام شدن کار، صبر کند.
هرگاه کودک بخواهد توجه شما را جلب کند، به راحتی و به خوبی میداند که چه رفتاری را در چه زمانی انجام دهد تا شما بیشتر آزرده شوید، اگر شما در این مواقع، اینگونه رفتارهای کودکتان را نادیده بگیرید، این رفتارها به طوری حساب شده ترک خواهند شد. نادیده گرفتن رفتار، باید سنجیده و حسابشده باشد و هم به روش کلامی، هم به روش غیرکلامی انجام شود.
اگر کودک با نادیده گرفتن شما مقابله کند و رفتارش را تشدید کند، در این زمان شما باید ادامه دهید و تسلیم نشوید.
رفتارهای درست و دلخواه خود را تقویت کنید.مراقب باشید که در بیتوجهی، افراط نکنید.
اگر کودک احساس حسادت، ترس، نگرانی، غم و انده و... دارد، به او کمک کنید تا احساساتش را بیان کند.
اگر کودک بداند که بالاخره پاسخ مثبت خواهید داد، دیگر توجهی به «نه» گفتن شما ندارد. اگر این «نه» را ۱۰۰ بار هم تکرار کنید، آنقدر نق میزند یا رفتار نامطلوب خود راتکرار میکند تا شما راضی شوید و عمل دلخواهش را انجام دهید.
کودک باید متوجه باشد که نظر شما در این مواقع، هرگز تغییر نخواهد کرد.
منظورتان را کامل و واضح و صریح برای کودک بیان کنید. بارها شده که منظور شما از گفتن کلمه «نه» مفهوم «بعدا» بوده اســت. این مساله کودک شما را دچار سردرگمی میکند.
هرگاه کودک پاسخ «نه» شما را پذیرفت و همکاری کرد، حتما او را تحسین کنید و به او پاداش دهید تا رفتارش تقویت شود.
منبع:روان آگاهی
به گزارش جام جم آنلاین ، آیا میدانید ورزش و تحرک کافی، روش مناسبی برای حفظ عملکرد طبیعی غده تیروئید اســت؟ در این راستا ورزشهای هوازی بویژه پیادهروی، دویدن و کوهنوردی بهترین و مناسبترین ورزشها برای مبتلایان به اختلالات تیروئیدی محسوب میشود.
متخصصان روزانه 20 دقیقه ورزش هوازی را برای کمک به تنظیم غده تیروئید توصیه میکنند. یوگا نیز یکی از ورزشهای مفید اســت، زیرا حرکات منظم و متوالی باعث تحریک کارکرد این غده میشود.
با توجه به این گفتهها میتوان دریافت که تاثیر ورزش یا تمرین درمانی در بهبود عملکرد بدن انکارناپذیر اســت. به بیان دیگر برای پایین آمدن وزن و بهبود عملکرد غده تیروئید، ورزش ضروری اســت. دکتر پرهام پارسانژاد، فیزیوتراپیست نیز با تاکید بر این که تمرین درمانی بخش مهمی از درمان بیماریهای غده تیروئید اســت که معمولا مورد بیتوجهی قرار میگیرد، به جامجم میگوید: تشخیص اولیه و شروع درمان دارویی توسط متخصص غدد و متابولیسم، گام صحیح و ابتدایی درمان این بیماریهاست، اما این به آن معنا نیست که درمان این دسته از بیماران، منحصر به داروهای تجویز شده و ویزیت دورهای باشد.
اختلالات تیروئیدی، سلامت را به خطر میاندازد
غدد تیروئید و پاراتیروئید هر دو جلوی گردن قرار دارند، اما عملکردهای متفاوت دارند. تیروئید غدهای پروانهای شکل اســت که در مجاورت حنجره قرار دارد و وظیفه تنظیم سوخت و ساز بدن را به عهده دارد. غده پاراتیروئید نیز به پشت تیروئید چسبیده و هورمون پاراتیروئید تولید میکند که در تنظیم سطح کلسیم، فسفر و ویتامین D در خون و استخوان کمک میکند.
عضو هیات مدیره انجمن علمی فیزیوتراپی ایران با بیان این مطالب میافزاید: اختلال در عملکرد هر یک از این غدد باعث بروز مشکلاتی در سوخت و ساز بدن میشود و نهایتا اثر منفی بر سلامت افراد دارد. گفتنی اســت بسیاری از انسانها از سه اختلال مهم، پرکاری تیروئید، کمکاری تیروئید و پرکاری پاراتیروئید رنج میبرند. پرکاری تیروئید میتواند باعث کاهش وزن، عصبی شدن افراد و افزایش ضربان قلب شود، در حالی که کمکاری تیروئید افزایش وزن، خستگی و افسردگی را در پی خواهد داشت.
ورزش شدید و اختلال ترشح هورمون تیروئید
مطالعات نشان داده ورزش شدید میتواند باعث افزایش یا کاهش ترشح هورمونهای تیروئید و پاراتیروئید شود.
به گفته این فیزیوتراپیست، همچنین دیده شده ورزشهای هوازی بخصوص در خانمها و تمرینات نهچندان شدید مداوم در مردان توانسته تا 72 ساعت بعد از ورزش میزان ترشح هورمون پاراتیروئید را افزایش دهد. به این ترتیب ورزش طولانی در کسانی که پرکاری پاراتیروئید دارند، میتواند علائمشان را بخصوص در مورد کاهش تراکم استخوان تشدید کند. با توجه به اختلال ضربان قلب در این بیماران، قبل از شروع ورزش باید این مشکل کنترل شود وگرنه با شروع ورزش، حال فرد وخیمتر خواهد شد.
نسخه ورزش درمانی در تیروئیدیها
پیش از شروع تمرین درمانی، فیزیوتراپیست باید از کنترل کامل بیماران مبتلا به پرکاری پاراتیروئید توسط متخصص غدد و متابولیسم اطمینان حاصل کرده و سپس شروع به تجویز نسخه ورزشی بیمار کند. به همین دلیل دکتر پارسانژاد توصیه میکند: معمولا پنج روز در هفته تمرینات هوازی با حداکثر مصرف انرژی در صورتی که بیمار چاق باشد، با افزایش فعالیت قلبی ـ عروقی میتواند در برنامه وی گنجانیده شود. بالا رفتن ضربان قلب به میزان 40 تا 75 درصد در این تمرینات توصیه میشود و بیش از آن باید با توجه به توصیههای پزشک و در حد تحمل بیمار صورت گیرد. تمرین درمانی به مدت 30 تا 60 دقیقه در هر جلسه، زمان مناسبی اســت و در صورت عدم تحمل بیمار میتوان به وی استراحت داد.
این متخصص تاکید میکند: به مرور میتوان تمرینات هوازی را در حد تحمل، به تمرینات مقاومتی پیشرفت داد. زمانی که تمرینات مقاومتی با وزنه یا بندهای الاستیک را شروع میکنیم تعداد جلسات را به دو تا سه بار در هفته کاهش میدهیم و بین جلسات حداقل دو روز استراحت میگذاریم. در این مرحله زمان هر جلسه به تعداد تمرینها و آمادگی جسمانی بیمار بستگی دارد.
فیزیوتراپی، مکمل دارودرمانی
توجه داشته باشید در برنامه درمانی بیماران تیروئیدی، فیزیوتراپیست سعی میکند تعداد مفاصل بیشتری را به کار گیرد و تمریناتی را طراحی کند که به شغل و عملکرد روزانه بیمار بیشتر شبیه باشد.
دکتر پارسانژاد با بیان این مطالب اظهار میکند: بیمار باید بداند این تمرینات بعد از دارودرمانی یا جراحی توسط پزشک در مرحله اول درمان، نقش پیشبرنده درمان او را به عهده دارد .توجه داشته باشید دارودرمانی، پرتودرمانی یا کاهش فعالیت تیروئید میتواند سبب کاهش سطح انرژی بدن شود که در تمرین درمانی بیماران تیروئیدی باید مورد توجه قرار بگیرد.
کنترل وضعیت متابولیک در مبتلایان پرکاری تیروئید
در بیماران مبتلا به پرکاری تیروئید که دارومصرف میکنند باید ضربان قلب و فشار خون هنگام تمرین کنترل شود. با توجه به کاهش یا افزایش وزن در این بیماران تعداد جلسات و حجم تمرینات باید با شرایط فیزیکی و سطح انرژی بیمار تغییر کند. داروهای کمکاری تیروئید میتوانند سبب اختلال در ضربان قلب و بالارفتن فشار خون شوند که این موضوع هم باید در تمرینات مورد توجه قرار گیرد.
کمک به تقویت استخوانها و مفاصل
از آنجا که مشکلات تیروئید ممکن اســت، سبب بروز دیابت، فشار خون و تغییر در چربیهای خون شود، بیمار باید در این موارد هم کنترل شود. به گفته دکتر پارسانژاد، افزایش فعالیت غده پاراتیروئید و تأثیر آن بر جذب کلسیم باعث میشود فیزیوتراپیست با تکیه بر تمرینات تحمل وزن، وضعیت استخوانها و مفاصل بیمار را ارزیابی کرده و تمرینات را بر پایه میزان سلامت آنها طراحی کند.
در بیماران پرکاری پاراتیروئید گاهی مشکل کاهش مزمن سطح کلسیم خون پیش میآید که باید با تجویز مداوم ویتامین دی و کلسیم بخصوص حین دوره فیزیوتراپی از بروز عوارض ناشی از آن جلوگیری کرد.
درمان کمکاری تیروئید
متخصصان این روشها را برای درمان کمکاری تیروئید توصیه میکنند:
اغلب پزشکان قرص لووتیروکسین سدیم را برای درمان کمکاری تیروئید تجویز میکنند
داشتن برنامه ورزشی و نیز انجام آزمایشهای منظم
رژیم غذای پرفیبر، غذاهای دریایی، انواع سبزیجات، لبنیات و تخممرغ که حاوی مقادیر متفاوتی از ید هستند نیز در این بیماران مفید و مصرف زیاد کلم، شلغم، هلو، بادام زمینی، دانههای سویا و اسفناج در این افراد باید محدود شود.