مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

با برادر کم‌حرف و بیکارم چه کنم؟

جام جم سرا: عدم برقراری رابطه از طرف برادرتان دلیل درستی برای قطع ارتباط با او نیست؛ چراکه شرایط برادرتان که احتمالا مجرد و به گفته شما بیکار است، مناسب نیست و بار روانی سنگینی روی دوش خود احساس می‌کند؛ بنابراین باید روش ارتباطی سایر اعضای خانواده از نظر کمی و کیفی با برادرتان تغییر و افزایش یابد تا در او انگیزه لازم برای تغییر ایجاد شود و ناگفته‌های خود را بیان کند تا شروعی برای برون ریزی مشکلات عاطفی و بارهای روانی او باشد. فقط در این صورت است که او می‌تواند با حمایت شما، نقطه عطفی در زندگی خود به وجود آورد.


مهارت شنوندگیتان را تقویت کنید

اگر شما و خانواده‌تان از شیوه‌های مناسب برای برقراری یک ارتباط سالم با برادرتان استفاده نکنید و شرایط و انگیزه لازم برای شروع یک گفتار صمیمانه و دوجانبه را ایجاد نکنید، ارتباط شما با برادرتان هم چنان ناقص خواهد بود و حتی ممکن است قطع شود؛ بنابراین بهتر است به جای استفاده از زور، اجبار یا وادار کردن برادرتان به حرف زدن، شنونده خوبی باشید و بیشتر سعی کنید به جای گویندگی از مهارت شنوندگی استفاده کنید.


نصیحت ممنوع

به جای نصیحت کردن، ابتدا به او فرصت دهید تا مشکلاتش را با شما در میان بگذارد و سپس تلاش کنید با ارائه راه حل‌های منطقی به او کمک کنید.


پیدا کردن کاری متناسب با علاقه و استعداد

با توجه به شرایط سنی برادرتان که در دوران جوانی است، بیشتر توجه به بعد منطقی تا احساسی در ارتباط با او باید مد نظر باشد. به طور مثال در انتخاب کار یا شغل دایمی توجه به نیاز‌های درونی، علاقه و استعداد بخش عمده‌ای از ملاک‌هایی است که می‌تواند انگیزه لازم را برای سر کار رفتن در برادرتان ایجاد کند.

بنابراین به دنبال کارهایی که برادرتان هیچ علاقه‌ای به آن‌ها ندارد، نباشید چراکه ممکن است یکی از مهم‌ترین دلایل او برای نرفتن سر کار، همین نکته باشد. توجه داشته باشید که با اشتغال برادرتان به کار مورد علاقه‌اش، مشکلات ارتباطی او با شما و بقیه اعضای خانواده اصلاح خواهد شد. (عباسعلی براتی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)


ادامه مطلب ...

بیکارم و دیگر امیدی به زندگی ندارم

همه ما انسان‌ها گاهی در زندگی روزمره خود دچار فشارهای روانی یا استرس می‌شویم. رویدادهای ناگواری چون مرگ یکی از نزدیکان، حوادث طبیعی، بیماری‌های وخیم، شرکت در یک آزمون یا حتی گم کردن کیف دستی، موجب فشار روانی روی انسان می‌شود. از طرفی رویدادی که برای سلامت جسم یا روان مخاطره آمیز باشد، را تنش زا یا استرس زا می‌گویند؛ به طور مثال، قبول نشدن شما در آزمون‌های استخدامی و پیدا نکردن کار برای شما به اتفاقی استرس زا تبدیل شده است.


باورهای غلطتان را اصلاح کنید

یکی از واکنش‌های روان‌شناختی به فشارهای روانی، خمودگی و افسردگی است؛ به این معنی که وقتی شرایط تنش زا ادامه پیدا کند و شخص در حل و فصل آن موفقیتی کسب نکرده باشد، خمودگی در او عمیق می‌شود و به صورت افسردگی در می‌آید. در حال حاضر و با توجه به اینکه گفته‌اید: «امید به زندگی‌ام خیلی پایین آمده است»، به احتمال زیاد شما دچار نوعی افسردگی شده‌اید. انسان‌هایی که در زندگی چند بار شکست را تجربه کرده‌اند، گاهی به حدی ترس تمام وجودشان را در بر می‌گیرد که هیچ گونه تلاش دوباره‌ای را در جهت رسیدن به موفقیت از خود نشان نمی‌دهند.
توصیه می‌شود که یک نکته مهم را فراموش نکنید و آن اینکه، هیچ شکستی وجود ندارد و همه این‌ها نوعی تجربه است. مادامی که شکستی نباشد موفقیتی نصیب انسان نمی‌شود چه بسا در یک قدمی موفقیت باشیم ولی به خاطر دست برداشتن از کوشش، خود را از یک موفقیت بزرگ محروم کرده باشیم. شما باید باور داشته باشید که توان حرکت و خلاقیت اینکه شرایط را تغییر دهید، دارید و این باور که کاری از شما ساخته نیست، باور غلطی است. اگر شما این باور غلط را تعمیم دهید و به این نتیجه برسید که مهارت‌های لازم برای حل مسائل زندگیتان را ندارید، ممکن است به افسردگی شدیدتری مبتلا شوید. با این حال، در ادامه راهکارهایی برای غلبه بر احساس درماندگی مطرح می‌شود.


خلاقیت به خرج دهید

گام اول برای رهایی از درماندگی، این است که کارهای خود را به مراحل کوچک تری تقسیم کنید تا عظمت و سختی کار در چشم انداز ذهن شما ساده جلوه کند، به عنوان مثال، خواندن یک کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای ممکن است کار بسیار سختی باشد، اما اگر کتاب را به ۱۰ یا ۲۰ قسمت تقسیم کنید و سپس هر قسمت را مطالعه کنید، انجام کار راحت‌تر خواهد شد.
یادتان نرود که کمال گرایی به خرج ندهید و توقع زیادی از خود نداشته باشید. برای شما که احساس درماندگی می‌کنید، مطالعه ۲۰ صفحه از کتاب، کار ارزشمندی است که ارزش آن را داردکه به خاطر آن به خودتان پاداش بدهید؛ بنابراین برای شروع می‌توانید کمی خلاقیت به خرج دهید و از یک کار ساده شروع کنید. همچنین در این مرحله بد نیست از پدر، برادر یا یکی از بزرگان فامیل هم کمک بگیرید.


موفقیتتان را به پشتکارتان ربط دهید

موفقیت‌هایی را که به دست می‌آورید، به توانایی و پشتکار خود ربط دهید. سعی کنید این تفکر را در خودتان دائمی کنید؛ زیرا پس از مدتی می‌توانید چشم اندازی واقع بینانه از مشکلات و موفقیت‌های زندگیتان داشته باشید. با این حال و اگر با انجام این کار‌ها باز هم نتوانستید از شر درماندگی‌‌ رها شوید، می‌توانید به مراکز مشاوره مراجعه کنید و از متخصصان کمک بگیرید. (نسیم احمدی-کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)


ادامه مطلب ...

هم بیکارم ، هم مجرد ، هم ناامید؛ برم بمیرم؟!

هم بیکارم ، هم مجرد ، هم ناامید؛ برم بمیرم؟!

پسری ۳۴ ساله و ترم آخر کار‌شناسی حقوقم. دلم می‌خواهد درسم را ادامه بدهم ولی فکر می‌کنم که سنم برای ادامه تحصیل بالا باشد، تازه باید یک کار خوب هم داشته باشم تا بتوانم پول دانشگاهم را بدهم. الان بیکار و مجرد هستم. خیلی ناامیدم. چه کار کنم؟

مشاوره رایگان مشاور روانشناس

پاسخ مشاور: همین حالا که از وضعیت آینده خود احساس نگرانی کرده‌اید، قدم اول را برای موفقیت برداشته‌اید و با توجه به برخورداری از ویژگی‌هایی مانند تجربه و تحصیلات، به یک برنامه ریزی درست برای رسیدن به موفقیت در زندگی نیاز دارید.

اگر تاکنون کارهای مختلفی را انجام داده‌اید و نیمه کاره‌‌ رها کرده‌اید، باید متوجه نواقص طرح و برنامه‌های خود شده باشید. بد نیست مراحلی را که در ادامه مطرح می‌شود، به ترتیب انجام دهید.

در حرفه مورد علاقه‌تان مشغول به کار شوید

ابتدا به استعداد، توانمندی و علاقه‌های خود برای یافتن شغلی مناسب توجه کنید. حرفه و شغل شما باید متناسب با آن‌ها باشد و جامعه به آن نیاز داشته باشد. توصیه می‌شود با گذراندن دوره‌های مهارت آموزی فنی و حرفه‌ای یا یادگیری مهارت‌های مورد علاقه، کاری را با شرایط ساده و حتی حقوق کم شروع کنید تا به مرور زمان و با افزایش تجربه و مهارت، جایگاه خود را در بازار کار بازیابید. همچنین می‌توانید شغلی مرتبط با رشته تحصیلیتان پیدا کنید.

بعد از یافتن شغل، ازدواج کنید

بعد از تثبیت موقعیت کاری، بهتر است تصمیم به ازدواج و تشکیل خانواده بگیرید تا بهتر از قبل، سر و سامان بگیرید و با در آمدن از بلا تکلیفی و احساس مسئولیت در قبال خانواده و زندگی مشترک، میزان کارایی و موفقیت خود را افزایش دهید. بالاخره شما ۳۴ ساله هستید و نباید بیش از این فرصت را برای ازدواج از دست بدهید.

حالا دنبال ادامه تحصیل بروید

بعد از یافتن شغل و ازدواج، اگر قصد ادامه تحصیل داشتید و علاقه‌مند بودید، در رشته خود ادامه تحصیل دهید. درخور ذکر است در صورتی که بخواهید از تحصیلات خود به عنوان اشتغال در رشته تخصصی استفاده کنید باید سعی کنید شاخص‌های لازم را کسب کنید و این امر نیاز به تلاش و جدیت مضاعف دارد و صرف علاقه‌مندی به ادامه تحصیل در رشته یاد شده تضمینی برای اشتغال شما نخواهد بود. فراموش نکنید که استعداد، علاقه، نیاز بازار کار و کسب مهارت و داشتن اراده قوی باید در کنار هم به کار گرفته شوند تا شما را به موفقیت برساند. (عباسعلی براتی – کار‌شناس ارشد روان‌شناسی/خراسان)

مشاور روانشناس مشاوره رایگان


ادامه مطلب ...