چکیده
موضوع سرمایه و انباشتن آن در جامعهی بشری از جمله مشکلات ویرانگر در همهی اعصار بوده است. امروزه به واسطهی ابزارهای جدید، محاسبههای رایانهای، ماشینی شدن ابزارهای تولید و مصرف، دامنهی تخریب و تأثیرگذاری این بیماری بزرگ اجتماعی، بسیار عمیقتر شده است. از رهاوردهای شوم آن میتوان به جنگها و نابسامانیهای گسترده در ابعاد اجتماعی که از طریق انباشتن سرمایه و ایجاد نظام سرمایهداری است، اشاره کرد. در این نوشتار که به روش توصیفی - تحلیلی سامان یافته، سعی شده تا نظام سرمایهداری و تکاثرگرایی که از جهت مفهومی، مصداقی و کاربرد قرآنی، همان فزونطلبی، برتریجویی و پیشی گرفتن از دیگران در اندوختن مال است، در سیرهی قولی و فعلی امام رضا (علیهالسلام)، با معیارها و ملاکهای تکاثر به طور عام و تکاثرگرایی و آثار مادی و معنوی آن بررسی شود. واکاوی سیره و روایتهای رضوی نشان میدهد اصالت دادن به مالکیت انسان، انحصار و احتکار و بینش غلط در کسب مال، از مهمترین معیار و ملاکهای تکاثر در آموزههای دینی است. از سوی دیگر، رباخواری، کمفروشی، استثمار و تجملگرایی، از آثار مادی و ترک کارهای خیر و گرایش به سودجویی، بیمسئولیتی و فراموش کردن آخرت نیز در شمار آثار معنوی تکاثر بر زندگی شمرده میشود.مقدمه
نظام سرمایهداری از طریق تکاثر توانسته زمام امور جامعه را برعهده گیرد و جایگاه اجتماعی خود را با زر و زور در میان اقشار مردم در دورههای زندگی بشری ارتقاء بخشد و حاکم بلامنازع مردم در این میان شود. در چنین نظامی، انسان، آزادی لازم و شایستهای در حیات مادی، معنوی و اعتقادی خود ندارد. عملکرد او فقط در چارچوبهایی ظاهر میشود که نظریه پردازان انسانگرا از قبل برای وی مقرّر کردهاند. این بدان معناست که انسان در نظام جدید بشری، به شیوهی نو در اسارت و یوغ نظام فکری، فرهنگی، عاطفی و مذهبی به سر میبرد. انسان در چنین نظامی، مسخ و از درون تهی میشود. این ضربهی سهمگین و جبرانناپذیر بر پیکرهی مقدس انسان الهی، بخشی از رهاورد نظام سرمایهداری جدید به شکل تکاثر است و برای نجات، راهی جز شناخت درست این پدیده و منشأ آن در بُعد انسانشناسی با توجه به معیارهای اصیل الهی در قرآن و روایتها وجود ندارد. از اینرو به بخشی از تعالیم امام رضا (علیهالسلام) - به عنوان مفسّر وحی - اشاره شده است.موضوعشناسی
موضوع سرمایه و ثروت، قلمروی زیادی دارد، یکی از آنها در جهانبینی توحیدی، تکاثر بوده که از مظاهر حیات مادی شمرده شده و تأثیر بسزایی بر سرنوشت انسان گذاشته است.1. سرمایه و ثروت در اسلام
در جهانبینی انسانی اسلام، اینکه فرد فقط به بُعد مادی بیندیشد و تمام سعی خود را به جمعآوری ثروت (تکاثر) معطوف دارد، مقبول نیست و بارها نسبت به کسانی که همهی همت خود را به زندگی مادی گره زدهاند، هشدار داده شده است. «أَفَرَأیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَ مَالاً وَوَلَداً؛ ای رسول، دیدی حال آن کس را که به آیات ما کافر شد و گفت: من البته مال و فرزند بسیار خواهم داشت» (مریم / 77).مفهومشناسی تکاثر
کلمهی تکاثر از ریشهی «کثره» نقیص «قله» ثلاثی مزید و از باب تفاعل است (ابن فارس 1404 ق، ج 5: 160)، بدین معنا که شخصی به دیگری فخر بفروشد که مال و فرزند بیشتری دارم (طباطبایی، 1390، ج 29: 288). واژهی «تکاثر» و «مکاثره» مترادف هستند و به معنای رقابت و پیشی گرفتن از دیگران در ثروتاندوزی است (راغب اصفهانی، 1412 ق: 703).1. کاربردهای قرآنی
واژهی تکاثر دو بار در قرآن کریم آمده است. در یک سوره (همزه / 1) بدون متعلق آمده و در دیگری (حدید / 20) با متعلق آن که اولاد و اموال ذکر شده است (صافی، 1418 ق، ج 27: 153). البته از نگاه قرآن، دامنه و گسترهی آن مربوط به مصادیقی (هلالی، 1405 ق، ج 2: 953) است که منجر به دوری از خداوند متعال میشود (نور / 37) و به دنبال آن سرکشی و طغیان فرد (علق / 7) سرلوحهی زندگی قرار گرفته و همیشه با نگاه کوتهبین خود، مال و اولاد را پشتوانهی خود میداند (سباء / 34). از این رو، لحن کلام چنین تفکری، بزرگداشت خود و نادیده گرفتن مقام و شأن خدا خواهد بود (کهف / 34)، در حالی که اینها در پیشگاه خداوند در روز حساب برای صاحب چنین تفکری منفعت ندارد (شعراء / 88).ملاک و معیارهای تکاثر
کسب ثروت از راه و روشهای غیرمعمول، مغایر آموزههای دینی و در حقیقت به عنوان یک ضد ارزش قلمداد شده است (مصباح الشریعة منسوب به جعفر بن محمد (علیهالسلام)، 1360: 38). تعلق انسان به اشیاء که باعث برهم زدن توازن ثروت در جوامع انسانی شده (مطهری، بیتا، ج 2: 107)، از عمدهترین عوامل انحطاط جامعهی انسانی است. باید دانست که دلیل این امر ریشه در جهانبینی نادرست بشر دارد، چون جهانبینی و نگرش افراد، ماهیت زندگی انسانی را شکل میدهد و همین امر نادرست، بر هدف، معنا و سبک زندگی تأثیر میگذارد.1. اصالت دادن به مالکیت انسان
در جهانبینیهای غیر الهی که مبنای آن بر اصالت نفع فرد (اصالت نفع) قرار دارد (ایروانی، 1391: 56)، همواره مالکیت به عنوان پدیدهای اثرگذار در طول تاریخ، خود را نشان داده است و توانسته منشأ بسیاری از فسادها و بیدادگریها در عرصهی اجتماعی باشد. دلیل اصلی این نقش محوری در مالکیت، به انسانِ کاملاً نیازمند برمیگردد، چون انسان، همیشه درصدد رفع نیازهای خود برآمده و به دنبال تأمین آرامش جسمی، مادی، روحی و روانی خود است.2. انحصار و احتکار
یکی از راههای افزایش بیرویهی ثروت، پدیدهی زشت احتکار و انحصار است. اقبال عدهای به این عمل، میتواند کمبود کاذبی پدید آورد، نرخهای اجناس و مایحتاج مردم را به طور ساختگی بالا برد و باعث افزایش ثروت آنان شود. کاربرد این معیار که بیشتر در جوامع با اقتصاد باز و آزاد جاری است، تمام جریان مؤلفههای اقتصادی را به سوی غایت معینی که سود بیشتر و انباشتن ثروت است، سوق میدهد. گرچه اسلام نیز، اصل را بر آزادی اقتصادی گذاشته است، ولی این آزادی تحت قیود و ارزشهای مورد نظر مکتب اسلام است و نه آزادی مطلق، که فضای هرج و مرج را در پیش روی فرصتطلبان قرار میدهد. دستور اکید خداوند در آیهی هفتم سورهی حشر به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این است که ثروت به دست آمده از جنگ را بین صحابهی مهاجر و انصار خود تقسیم کند تا ثروت فقط در دست ثروتمندان قرار نگیرد.3. بینش غلط در کسب مال
از جمله عواملی که منجر به تکاثر و انباشتن سرمایه میشود، نوع نگرش و شناخت فرد نسبت به زندگی فعلی و آیندهی اوست. وقتی انسان به هر بهانهای، خود را از نظام منسجم و منظم مکتب الهی رها کند، در حقیقت سرنوشت خود را در اختیار نظامی افسارگسیخته و حریص قرار داده است. از این رو، در این مسیر به هر روشی برای رسیدن به هدف که کسب سرمایه است، چنگ میزند.تکاثرگرایی و تأثیر آن بر زندگی در بیان امام رضا (علیهالسلام)
یکی از امتیازهای هر نظام اقتصادی، توانایی آن در تعدیل ثروت و مؤلفههای اقتصادی است. نظام اقتصادی که زندگی بشر را شکل میدهد، به مثابه ارگانیسمی دارای حیات، فعالیت میکند. گاه و بیگاه این پیکر نیز مانند بدن انسان در معرض نوسانها و حوادث ناگهانی و مختلف قرار میگیرد. اهمیت و ارزش یک نظام، زمانی روشن میشود که بتواند در مقابل تمام شوکهای مادی و معنوی، مقاومت کند و خود را با شرایط و مقتضیات پیش آمده، تطبیق دهد. از این رو طبق باور برگرفته از قرآن و مجموعه آموزههای معصومان (علیهمالسلام)، بهترین نظام اقتصادی که میتواند در حوزههای مختلف برای جامعهی بشری تعدیل و اعتدال ایجاد کند، نظام اقتصادی اسلام است. در این بخش به یکی از پدیدههای جاری، یعنی تکاثر و تأثیر آن از بُعد مادی و معنوی بر زندگی از منظر امام رضا (علیهالسلام) پرداخته میشود.1. آثار مادی تکاثر بر زندگی
توجه به مادیت و افزونطلبی، به طور غریزی در انسان وجود دارد (4) (عادیات / 8). این ویژگی در طول تاریخ توانسته است افراد زیادی را سرگرم خود کند و آنان را از هدف متعالی دور سازد. قرآن کریم در این باره به شعار بنیاسرائیل اشاره دارد آنجا که میفرماید:رباخواری
روحیهی تکاثر، انباشتن ثروت و دامن زدن به آن، باعث میشود که فرد برای رسیدن به این هدف سرمایهی خود را از راههای مختلف به کار گیرد. اسلام در حالی که از احتکار، گنج کردن پول و راکد گذاردن آن جلوگیری میکند، بهرهکشی به وسیلهی پول از طریق رباخواری را نیز ممنوع کرده است (نساء / 161). نکوهش رباخواری و توصیه به پرداخت حقوق واجب، از جمله زکات (روم / 39)، وعدهی عذاب به یهودیان کافر به خاطر کردار رباخواری (آل عمران / 130) و اعلام جنگ با خدا و رسولش (بقره / 278) همه نشان از پیامدهای زشت این عمل دارد.کمفروشی و استثمار
از دیگر مشخصات روحیهی افراد افزونطلب، کم بها دادن به دسترنج مردم است. به طور مثال در مقابل زحمت فراوانی که کارگران برای استخراج مواد اولیه از دل طبیعت و مزارع متحمل میشوند، عدهای ارزش واقعی کار آنها را پرداخت نمیکنند و به تعبیر قرآن کریمِ اعمال «بخس» میکنند (هود / 85؛ اعراف / 85).تجملگرایی
تجملگرایی و رفاهطلبی افسارگسیخته میتواند نتیجهی ثروتهای بادآوردهای باشد که فرد از طریق تبانی، امتیازهای انحصاری و پرداخت نکردن حقوق شرعی و قانونی به دست آورده است. این امر میتواند افراد برخوردار از درآمدهای زیاد را به زندگی اشرافی و تجملگونه سوق و در مسیر ولخرجی و اسرافکاری قرار دهد. اینگونه ولخرجیها موجب میشود که بخشی عظیمی از امکانات جامعه در اختیار آنها قرار گیرد و عدهی زیادی بیبهره و گرفتار فقر و نداری شوند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «إنَّ السَّرَفَ یُورِثُ الْفَقْر» (همان، ج 17: 46)، البته اسلام با تحریم اسراف و تجمیع ثروت و تشویق به انفاق، از بروز تضادها و اختلاف ثروتها جلوگیری میکند. اساساً این تحریمها، چنانچه ذکر شد به منزلهی استفاده نکردن از نعمتهای الهی نیست. وقتی نعمتها با رعایت شرایط و ضوابط آن مانند حلال بودن منبع درآمد، اسراف نکردن و ادای حقوق دیگران به دست آید، استفاده از آنها از نظر شرع پسندیده و مطلوب است. ابی طیفور پزشک گفت:2. آثار معنوی تکاثر بر زندگی
تکاثر و ترس از انفاق به عنوان پدیدهی شوم نظام سرمایهداری، ریشه در خوی و شیوهی تفکر و نگرش فرد دارد (اسراء / 100) (5). از این رو برای شناخت ماهیت این پدیده و پی بردن به آثار آن بر زندگی انسان، باید قبل از طرح هر موضوعی به خود انسان بازگشت. معیار تمایز بنیادین بین بینش مکتب اسلام با مکاتب دیگر، این است که تمایل به غذا، گرایش جنسی، حب مال و جاه، تجملخواهی، تکاثرگرایی و... همگی قبل از تولد فرد، فعالیت خود را در رحم مادر با نیروی جذب غذا آغاز و پس از آمیختگی با مجموعهی نظام فرهنگی و تربیتی در جامعه رخنمایی میکنند. در مکتب اسلام برای تشخیص آثار و پیامدهای موضوعاتی همچون تکاثر باید به انگیزهی درونی فرد، اندیشهها و روحیهی او رجوع کرد و با پی بردن به آن معایب، به تهذیب و تربیت پرداخت.ترک کارهای خیر و گرایش به سودجویی
در نظام سرمایهداری، رفتار افراد بر محور سود و رشد ثروت متمرکز میشود. کسانی که به روحیهی تکاثرگرایی آلوده شدهاند، در مسائل زندگی تمام همّ و غم خود را متوجه زیاد شدن ثروت میکنند. امام رضا (علیهالسلام) یکی از دلایل تحریم ربا در نسیه را، از دست رفتن نیکوکاری، گرایش مردم به سودخواهی و رها کردن کارهای نیک میدانند (عطاردی، 1351، ج 2: 306).احساس بیمسئولیتی
در نظامی که روحیهی تکاثرگرایی و رفاهزدگی مرسوم شود، فرایض و تعهدها از جمله تعهدهای اجتماعی، کمکم از جامعه رخت بر میبندند و حسن مسئولیت در قبال دیگران کمرنگ میشود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جامعه را در برابر یکدیگر مسئول میدانند (پاینده، بیتا: 457). چون مشکلات مردم و کارهای آنها توسط یکدیگر اصلاح میشود، «وَ اعْلَمْ أنَّ الرَّعِیَّةَ طَبَقَاتٌ لَا یَصْلُحُ بَعْضُهَا إلَّا بِبَعْض؛ آگاه باش که مردم مملکت، گروههای مختلف هستند که هر گروه جز توسط گروه دیگر اصلاح نمیشود» (شریف رضی، 1414 ق: 431).فراموش کردن آخرت
از جمله آثار زیانبار تکثرگرایی و رفاهطلبی، هدف قرار گرفتن دنیا و زندگی آن، در مقابل آخرت است. آنچه در مسیر حرکت مادی این عالم با روح تعالیم ادیان الهی سازگار نیست، پدیدههای ناهمگون نظام سرمایهداری است. وقتی سرمایه که میتواند وسیلهی رفع نیازهای بشر شود، در دست عدهای دنیادوست قرار گیرد، نعمتهای زیادی در بین مردم رخت برمیبندد.نتیجهگیری
1. تکاثر، افزونخواهی و برتری جستن بر دیگران، یکی از بزرگترین عوامل سقوط و غفلت آدمی از یاد خدا و بیتوجهی به دین، سرپیچی از اوامر و پرهیز نکردن از نواهی الهی است. ارمغان چنین تفکری، برخورداری اندک و فناپذیری از مواهب دنیوی و پیامدهای مادی و معنوی گستردهای به دنبال خواهد داشت.پینوشتها
1. استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، دانشکده تربیت مدرس قرآن کریم مشهد 2. «وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیراً؛ و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم، نخست اوامر خود را برای مترفین آنجا (و ثروتمندان مست شهوت) بیان میداریم، سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدت درهم میکوبیم» (إسراء / 16).
3. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَکُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلاَ تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیماً؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر اینکه تجارتی با رضایت شما انجام گیرد و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است» (نساء / 29).
4. «وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ؛ و او علاقهی شدید به مال دارد!» (عادیات / 8).
5. «قُل لَوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذاً لَأَمْسَکْتُمْ خَشْیَةَ الِأَنفَاقِ وَکَانَ الْإِنسَانُ قَتُوراً؛ بگو: اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید، در آن صورت، (به خاطر تنگنظری) امساک میکردید، مبادا انفاق، مایهی تنگدستی شما شود و انسان تنگ نظر است!» (إسراء / 100).
چکیده
موضوع سرمایه و انباشتن آن در جامعهی بشری از جمله مشکلات ویرانگر در همهی اعصار بوده است. امروزه به واسطهی ابزارهای جدید، محاسبههای رایانهای، ماشینی شدن ابزارهای تولید و مصرف، دامنهی تخریب و تأثیرگذاری این بیماری بزرگ اجتماعی، بسیار عمیقتر شده است. از رهاوردهای شوم آن میتوان به جنگها و نابسامانیهای گسترده در ابعاد اجتماعی که از طریق انباشتن سرمایه و ایجاد نظام سرمایهداری است، اشاره کرد. در این نوشتار که به روش توصیفی - تحلیلی سامان یافته، سعی شده تا نظام سرمایهداری و تکاثرگرایی که از جهت مفهومی، مصداقی و کاربرد قرآنی، همان فزونطلبی، برتریجویی و پیشی گرفتن از دیگران در اندوختن مال است، در سیرهی قولی و فعلی امام رضا (علیهالسلام)، با معیارها و ملاکهای تکاثر به طور عام و تکاثرگرایی و آثار مادی و معنوی آن بررسی شود. واکاوی سیره و روایتهای رضوی نشان میدهد اصالت دادن به مالکیت انسان، انحصار و احتکار و بینش غلط در کسب مال، از مهمترین معیار و ملاکهای تکاثر در آموزههای دینی است. از سوی دیگر، رباخواری، کمفروشی، استثمار و تجملگرایی، از آثار مادی و ترک کارهای خیر و گرایش به سودجویی، بیمسئولیتی و فراموش کردن آخرت نیز در شمار آثار معنوی تکاثر بر زندگی شمرده میشود.مقدمه
نظام سرمایهداری از طریق تکاثر توانسته زمام امور جامعه را برعهده گیرد و جایگاه اجتماعی خود را با زر و زور در میان اقشار مردم در دورههای زندگی بشری ارتقاء بخشد و حاکم بلامنازع مردم در این میان شود. در چنین نظامی، انسان، آزادی لازم و شایستهای در حیات مادی، معنوی و اعتقادی خود ندارد. عملکرد او فقط در چارچوبهایی ظاهر میشود که نظریه پردازان انسانگرا از قبل برای وی مقرّر کردهاند. این بدان معناست که انسان در نظام جدید بشری، به شیوهی نو در اسارت و یوغ نظام فکری، فرهنگی، عاطفی و مذهبی به سر میبرد. انسان در چنین نظامی، مسخ و از درون تهی میشود. این ضربهی سهمگین و جبرانناپذیر بر پیکرهی مقدس انسان الهی، بخشی از رهاورد نظام سرمایهداری جدید به شکل تکاثر است و برای نجات، راهی جز شناخت درست این پدیده و منشأ آن در بُعد انسانشناسی با توجه به معیارهای اصیل الهی در قرآن و روایتها وجود ندارد. از اینرو به بخشی از تعالیم امام رضا (علیهالسلام) - به عنوان مفسّر وحی - اشاره شده است.موضوعشناسی
موضوع سرمایه و ثروت، قلمروی زیادی دارد، یکی از آنها در جهانبینی توحیدی، تکاثر بوده که از مظاهر حیات مادی شمرده شده و تأثیر بسزایی بر سرنوشت انسان گذاشته است.1. سرمایه و ثروت در اسلام
در جهانبینی انسانی اسلام، اینکه فرد فقط به بُعد مادی بیندیشد و تمام سعی خود را به جمعآوری ثروت (تکاثر) معطوف دارد، مقبول نیست و بارها نسبت به کسانی که همهی همت خود را به زندگی مادی گره زدهاند، هشدار داده شده است. «أَفَرَأیْتَ الَّذِی کَفَرَ بِآیَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَیَنَ مَالاً وَوَلَداً؛ ای رسول، دیدی حال آن کس را که به آیات ما کافر شد و گفت: من البته مال و فرزند بسیار خواهم داشت» (مریم / 77).مفهومشناسی تکاثر
کلمهی تکاثر از ریشهی «کثره» نقیص «قله» ثلاثی مزید و از باب تفاعل است (ابن فارس 1404 ق، ج 5: 160)، بدین معنا که شخصی به دیگری فخر بفروشد که مال و فرزند بیشتری دارم (طباطبایی، 1390، ج 29: 288). واژهی «تکاثر» و «مکاثره» مترادف هستند و به معنای رقابت و پیشی گرفتن از دیگران در ثروتاندوزی است (راغب اصفهانی، 1412 ق: 703).1. کاربردهای قرآنی
واژهی تکاثر دو بار در قرآن کریم آمده است. در یک سوره (همزه / 1) بدون متعلق آمده و در دیگری (حدید / 20) با متعلق آن که اولاد و اموال ذکر شده است (صافی، 1418 ق، ج 27: 153). البته از نگاه قرآن، دامنه و گسترهی آن مربوط به مصادیقی (هلالی، 1405 ق، ج 2: 953) است که منجر به دوری از خداوند متعال میشود (نور / 37) و به دنبال آن سرکشی و طغیان فرد (علق / 7) سرلوحهی زندگی قرار گرفته و همیشه با نگاه کوتهبین خود، مال و اولاد را پشتوانهی خود میداند (سباء / 34). از این رو، لحن کلام چنین تفکری، بزرگداشت خود و نادیده گرفتن مقام و شأن خدا خواهد بود (کهف / 34)، در حالی که اینها در پیشگاه خداوند در روز حساب برای صاحب چنین تفکری منفعت ندارد (شعراء / 88).ملاک و معیارهای تکاثر
کسب ثروت از راه و روشهای غیرمعمول، مغایر آموزههای دینی و در حقیقت به عنوان یک ضد ارزش قلمداد شده است (مصباح الشریعة منسوب به جعفر بن محمد (علیهالسلام)، 1360: 38). تعلق انسان به اشیاء که باعث برهم زدن توازن ثروت در جوامع انسانی شده (مطهری، بیتا، ج 2: 107)، از عمدهترین عوامل انحطاط جامعهی انسانی است. باید دانست که دلیل این امر ریشه در جهانبینی نادرست بشر دارد، چون جهانبینی و نگرش افراد، ماهیت زندگی انسانی را شکل میدهد و همین امر نادرست، بر هدف، معنا و سبک زندگی تأثیر میگذارد.1. اصالت دادن به مالکیت انسان
در جهانبینیهای غیر الهی که مبنای آن بر اصالت نفع فرد (اصالت نفع) قرار دارد (ایروانی، 1391: 56)، همواره مالکیت به عنوان پدیدهای اثرگذار در طول تاریخ، خود را نشان داده است و توانسته منشأ بسیاری از فسادها و بیدادگریها در عرصهی اجتماعی باشد. دلیل اصلی این نقش محوری در مالکیت، به انسانِ کاملاً نیازمند برمیگردد، چون انسان، همیشه درصدد رفع نیازهای خود برآمده و به دنبال تأمین آرامش جسمی، مادی، روحی و روانی خود است.2. انحصار و احتکار
یکی از راههای افزایش بیرویهی ثروت، پدیدهی زشت احتکار و انحصار است. اقبال عدهای به این عمل، میتواند کمبود کاذبی پدید آورد، نرخهای اجناس و مایحتاج مردم را به طور ساختگی بالا برد و باعث افزایش ثروت آنان شود. کاربرد این معیار که بیشتر در جوامع با اقتصاد باز و آزاد جاری است، تمام جریان مؤلفههای اقتصادی را به سوی غایت معینی که سود بیشتر و انباشتن ثروت است، سوق میدهد. گرچه اسلام نیز، اصل را بر آزادی اقتصادی گذاشته است، ولی این آزادی تحت قیود و ارزشهای مورد نظر مکتب اسلام است و نه آزادی مطلق، که فضای هرج و مرج را در پیش روی فرصتطلبان قرار میدهد. دستور اکید خداوند در آیهی هفتم سورهی حشر به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) این است که ثروت به دست آمده از جنگ را بین صحابهی مهاجر و انصار خود تقسیم کند تا ثروت فقط در دست ثروتمندان قرار نگیرد.3. بینش غلط در کسب مال
از جمله عواملی که منجر به تکاثر و انباشتن سرمایه میشود، نوع نگرش و شناخت فرد نسبت به زندگی فعلی و آیندهی اوست. وقتی انسان به هر بهانهای، خود را از نظام منسجم و منظم مکتب الهی رها کند، در حقیقت سرنوشت خود را در اختیار نظامی افسارگسیخته و حریص قرار داده است. از این رو، در این مسیر به هر روشی برای رسیدن به هدف که کسب سرمایه است، چنگ میزند.تکاثرگرایی و تأثیر آن بر زندگی در بیان امام رضا (علیهالسلام)
یکی از امتیازهای هر نظام اقتصادی، توانایی آن در تعدیل ثروت و مؤلفههای اقتصادی است. نظام اقتصادی که زندگی بشر را شکل میدهد، به مثابه ارگانیسمی دارای حیات، فعالیت میکند. گاه و بیگاه این پیکر نیز مانند بدن انسان در معرض نوسانها و حوادث ناگهانی و مختلف قرار میگیرد. اهمیت و ارزش یک نظام، زمانی روشن میشود که بتواند در مقابل تمام شوکهای مادی و معنوی، مقاومت کند و خود را با شرایط و مقتضیات پیش آمده، تطبیق دهد. از این رو طبق باور برگرفته از قرآن و مجموعه آموزههای معصومان (علیهمالسلام)، بهترین نظام اقتصادی که میتواند در حوزههای مختلف برای جامعهی بشری تعدیل و اعتدال ایجاد کند، نظام اقتصادی اسلام است. در این بخش به یکی از پدیدههای جاری، یعنی تکاثر و تأثیر آن از بُعد مادی و معنوی بر زندگی از منظر امام رضا (علیهالسلام) پرداخته میشود.1. آثار مادی تکاثر بر زندگی
توجه به مادیت و افزونطلبی، به طور غریزی در انسان وجود دارد (4) (عادیات / 8). این ویژگی در طول تاریخ توانسته است افراد زیادی را سرگرم خود کند و آنان را از هدف متعالی دور سازد. قرآن کریم در این باره به شعار بنیاسرائیل اشاره دارد آنجا که میفرماید:رباخواری
روحیهی تکاثر، انباشتن ثروت و دامن زدن به آن، باعث میشود که فرد برای رسیدن به این هدف سرمایهی خود را از راههای مختلف به کار گیرد. اسلام در حالی که از احتکار، گنج کردن پول و راکد گذاردن آن جلوگیری میکند، بهرهکشی به وسیلهی پول از طریق رباخواری را نیز ممنوع کرده است (نساء / 161). نکوهش رباخواری و توصیه به پرداخت حقوق واجب، از جمله زکات (روم / 39)، وعدهی عذاب به یهودیان کافر به خاطر کردار رباخواری (آل عمران / 130) و اعلام جنگ با خدا و رسولش (بقره / 278) همه نشان از پیامدهای زشت این عمل دارد.کمفروشی و استثمار
از دیگر مشخصات روحیهی افراد افزونطلب، کم بها دادن به دسترنج مردم است. به طور مثال در مقابل زحمت فراوانی که کارگران برای استخراج مواد اولیه از دل طبیعت و مزارع متحمل میشوند، عدهای ارزش واقعی کار آنها را پرداخت نمیکنند و به تعبیر قرآن کریمِ اعمال «بخس» میکنند (هود / 85؛ اعراف / 85).تجملگرایی
تجملگرایی و رفاهطلبی افسارگسیخته میتواند نتیجهی ثروتهای بادآوردهای باشد که فرد از طریق تبانی، امتیازهای انحصاری و پرداخت نکردن حقوق شرعی و قانونی به دست آورده است. این امر میتواند افراد برخوردار از درآمدهای زیاد را به زندگی اشرافی و تجملگونه سوق و در مسیر ولخرجی و اسرافکاری قرار دهد. اینگونه ولخرجیها موجب میشود که بخشی عظیمی از امکانات جامعه در اختیار آنها قرار گیرد و عدهی زیادی بیبهره و گرفتار فقر و نداری شوند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «إنَّ السَّرَفَ یُورِثُ الْفَقْر» (همان، ج 17: 46)، البته اسلام با تحریم اسراف و تجمیع ثروت و تشویق به انفاق، از بروز تضادها و اختلاف ثروتها جلوگیری میکند. اساساً این تحریمها، چنانچه ذکر شد به منزلهی استفاده نکردن از نعمتهای الهی نیست. وقتی نعمتها با رعایت شرایط و ضوابط آن مانند حلال بودن منبع درآمد، اسراف نکردن و ادای حقوق دیگران به دست آید، استفاده از آنها از نظر شرع پسندیده و مطلوب است. ابی طیفور پزشک گفت:2. آثار معنوی تکاثر بر زندگی
تکاثر و ترس از انفاق به عنوان پدیدهی شوم نظام سرمایهداری، ریشه در خوی و شیوهی تفکر و نگرش فرد دارد (اسراء / 100) (5). از این رو برای شناخت ماهیت این پدیده و پی بردن به آثار آن بر زندگی انسان، باید قبل از طرح هر موضوعی به خود انسان بازگشت. معیار تمایز بنیادین بین بینش مکتب اسلام با مکاتب دیگر، این است که تمایل به غذا، گرایش جنسی، حب مال و جاه، تجملخواهی، تکاثرگرایی و... همگی قبل از تولد فرد، فعالیت خود را در رحم مادر با نیروی جذب غذا آغاز و پس از آمیختگی با مجموعهی نظام فرهنگی و تربیتی در جامعه رخنمایی میکنند. در مکتب اسلام برای تشخیص آثار و پیامدهای موضوعاتی همچون تکاثر باید به انگیزهی درونی فرد، اندیشهها و روحیهی او رجوع کرد و با پی بردن به آن معایب، به تهذیب و تربیت پرداخت.ترک کارهای خیر و گرایش به سودجویی
در نظام سرمایهداری، رفتار افراد بر محور سود و رشد ثروت متمرکز میشود. کسانی که به روحیهی تکاثرگرایی آلوده شدهاند، در مسائل زندگی تمام همّ و غم خود را متوجه زیاد شدن ثروت میکنند. امام رضا (علیهالسلام) یکی از دلایل تحریم ربا در نسیه را، از دست رفتن نیکوکاری، گرایش مردم به سودخواهی و رها کردن کارهای نیک میدانند (عطاردی، 1351، ج 2: 306).احساس بیمسئولیتی
در نظامی که روحیهی تکاثرگرایی و رفاهزدگی مرسوم شود، فرایض و تعهدها از جمله تعهدهای اجتماعی، کمکم از جامعه رخت بر میبندند و حسن مسئولیت در قبال دیگران کمرنگ میشود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جامعه را در برابر یکدیگر مسئول میدانند (پاینده، بیتا: 457). چون مشکلات مردم و کارهای آنها توسط یکدیگر اصلاح میشود، «وَ اعْلَمْ أنَّ الرَّعِیَّةَ طَبَقَاتٌ لَا یَصْلُحُ بَعْضُهَا إلَّا بِبَعْض؛ آگاه باش که مردم مملکت، گروههای مختلف هستند که هر گروه جز توسط گروه دیگر اصلاح نمیشود» (شریف رضی، 1414 ق: 431).فراموش کردن آخرت
از جمله آثار زیانبار تکثرگرایی و رفاهطلبی، هدف قرار گرفتن دنیا و زندگی آن، در مقابل آخرت است. آنچه در مسیر حرکت مادی این عالم با روح تعالیم ادیان الهی سازگار نیست، پدیدههای ناهمگون نظام سرمایهداری است. وقتی سرمایه که میتواند وسیلهی رفع نیازهای بشر شود، در دست عدهای دنیادوست قرار گیرد، نعمتهای زیادی در بین مردم رخت برمیبندد.نتیجهگیری
1. تکاثر، افزونخواهی و برتری جستن بر دیگران، یکی از بزرگترین عوامل سقوط و غفلت آدمی از یاد خدا و بیتوجهی به دین، سرپیچی از اوامر و پرهیز نکردن از نواهی الهی است. ارمغان چنین تفکری، برخورداری اندک و فناپذیری از مواهب دنیوی و پیامدهای مادی و معنوی گستردهای به دنبال خواهد داشت.پینوشتها
1. استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم، دانشکده تربیت مدرس قرآن کریم مشهد 2. «وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیراً؛ و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم، نخست اوامر خود را برای مترفین آنجا (و ثروتمندان مست شهوت) بیان میداریم، سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدت درهم میکوبیم» (إسراء / 16).
3. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَأْکُلُوا أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَکُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِنْکُمْ وَلاَ تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیماً؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید مگر اینکه تجارتی با رضایت شما انجام گیرد و خودکشی نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است» (نساء / 29).
4. «وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ؛ و او علاقهی شدید به مال دارد!» (عادیات / 8).
5. «قُل لَوْ أَنتُمْ تَمْلِکُونَ خَزَائِنَ رَحْمَةِ رَبِّی إِذاً لَأَمْسَکْتُمْ خَشْیَةَ الِأَنفَاقِ وَکَانَ الْإِنسَانُ قَتُوراً؛ بگو: اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید، در آن صورت، (به خاطر تنگنظری) امساک میکردید، مبادا انفاق، مایهی تنگدستی شما شود و انسان تنگ نظر است!» (إسراء / 100).