مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

کلاه گشاد بر سر جویندگان گنج

جام جم سرا: اینها همان جویندگان گنج‌ هستند که یا به شیوه تازه‌کارها یا با شگرد حرفه‌ای‌ها به جان محدوده‌های تاریخی می‌افتند و برخی دست پر و برخی دست خالی برمی‌گردند.

در حوزه گنج‌یابی باید مار‌خورده و افعی شده باشی تا بتوانی گنجی را یافته، از چشم همگان پنهان کنی و بعد بی‌آن که جانت به خطر بیفتد آن را بفروشی. سودهای کلان حاصل از فروش اشیای تاریخی بیشتر به جیب شارلاتان‌های این کار می‌رود که زنجیره‌ای از نیروی انسانی حمایت‌شان می‌کند و اگر کار به خنس بخورد، راه‌های دررو را بلدند که اگر گنج‌یابی به شیوه‌ای غیراز این باشد پایانش دستگیری و مجازات است، همان‌طور که جویندگان گنج در میدان اعدام (محمدیه) تهران به چنین پایانی رسیدند.

مرداد 85 اعضای این باند هفت نفره دستگیر شدند، چون یک جای کار را غلط محاسبه کرده بودند. آنها برای این که به کاروانسرای قدیمی محل که ستون انتهایی آن پهن‌تر از بقیه بود (و گمان می‌کردند آن پهنا از گنجی است که در آن خوابیده) برسند، خانه پشت کاروانسرا را خریدند و تونلی یک کیلومتری حفر کردند که سرو صداهای حاصل از کندن این تونل، دستشان را رو کرد و آنها ماندند و افسوس.

حاصل تقلاهای چند ماهه این افراد نیز فقط چند تکه سفال بود که مدتی بعد مشخص شد سفالینه‌های عهد قاجار است، نه مربوط به دوره‌های دورتر.

عاقبت گنج‌یابانی که می‌کوشیدند در یکی از خانه‌های محله ناصرخسرو تهران گنج پیدا کنند نیز فروردین امسال به دستگیری ختم شد که البته دستشان پرتر از جویندگان کاروانسرا بود و نقشه‌ای قدیمی آنها را به چند شیء باارزش رسانده بود.

دستگیری چهار حفار غیرمجاز در نظرآباد که دستگاه گنج‌یاب به همراه داشتند و اعتراف کردند قصدشان پیدا کردن گنج در مکانی تاریخی و مذهبی در آن حوالی بوده نیز اتفاقی مشابه است که در بهمن 92 رو شد، همان طور که دست پنج مرد گنج‌یاب در حال حفاری در تپه‌ای در حوالی آبیک در تابستان 91 رو شد.

اما همه گنج‌یابان به این بدشانسی نیستند و در حالی که با ابزارهای حفاری ضربات مهلکی به محدوده‌های تاریخی زده‌اند، موفق به فرار می‌شوند؛ مثل حفاران غیرمجاز که با کندن تونلی 20 متری در بنایی بازمانده از عهد عیلامی‌ها به سمت گنج احتمالی نهفته در آن یورش بردند، ولی با آمدن ماموران پلیس از محل گریختند.

با این حال، همه گنج‌یابان نیز تا این اندازه خوش‌شانس نیستند و خیلی از آنها با خون خود بهای این جسارت را می‌دهند، درست مثل اتفاق سال 91 در شهر سبزوار که چهار مرد جسور سودا‌زده به توهم دست یافتن به گنج، کف مغازه‌ای را کندند، ولی زمین سست دوام نیاورد و فرو ریخت و یکی از چهار نفر را به کام مرگ غلتاند.

پیامک‌های گول‌زنک

اما هیچ‌کدام از این اتفاقات برای جنون‌زدگان گنج، درس عبرت نمی‌شود که تازه انتشار خبرهایی از گوشه و کنار جهان مبنی بر پیدا شدن بخشی از آثار تمدنی کهن، آنها را مشتاق‌تر و خطر پذیرتر می‌کند.

در سرزمین پرشکوه تاریخی خودمان نیز گرچه شانس یافتن گنج به نسبت شکست پروژه‌های گنج‌یابی بیشتر است، اما عده‌ای هنوز دست‌بردار گنج نیستند و با ظریف‌ترین تلنگرها عزم جستن گنج می‌کنند‌؛ تلنگری ساده مثل یک پیامک.

«ماعشایریم، مقداری جنس پیدا کرده‌ایم. شماره شما رو استخاره کردیم، پیام برات دادم چون اعتماد کردم به قرآن. اگه می‌تونی این وسایل رو برام بفروش؛ نصف شما، نصف من. قرآن وکیل راسته، اگه کاری از دستت برمی‌یاد جواب بده‌.»

«سلام، من سید رسول هستم راننده تراکتور، داشتم زمین شخم می‌زدم که مقداری سکه و مجسمه پیدا کردم. استخاره کردم، به ابوالفضل شماره شما خوب اومد، پیام دادم کمکم کنی، بفروشی، هر چی بردم نصف نصف. تو رو خدا کمکم کن، به کسی نگو، به پلیس نگو.»

امروز شاید خیلی‌ها به این دو پیام بخندند، اما چند سال پیش که کلاهبرداران به این شیوه متوسل شدند، توانستند آدم‌های ساده و زودباور زیادی را فریب دهند و از ناآگاهی‌شان سود ببرند. با این حال گرچه پشت پرده این پیامک‌ها رو شده، ولی هنوز این متن‌ها برای عده‌ای از مشترکان تلفن‌همراه ارسال می‌شود تا شاید بی‌تجربه‌ای، ساده‌لوحی، زودباوری و خیالپردازی در دامشان بیفتد که البته می‌افتد.

وجه مشترک همه این پیامک‌ها در سادگی و صداقتی است که در آن سیال است؛ یعنی کلاهبردار طوری وانمود می‌کند که آدم ساده و از همه جا بی‌خبری است و چون دیدن گنجی باارزش او را شوکه و مستاصل کرده دست به دامن مردم شده است. تاکید کلاهبردار بر استخاره‌کردن نیز با همین نیت است، چون این بهترین شیوه‌ای است که می‌تواند اعتقادات مذهبی مردم را تحریک کند و آنها را وادارد تا موضوع را باور کنند. اما پلیس همچنان می‌گوید صاحبان این پیامک‌ها کسی نیستند جز عده‌ای فریبکار سودجو که اجناس قلابی در چنته دارند.

شهریور 90 که ماجرای سکه‌های قلابی در ازنا و الیگودرز رو شد و پس از آن فقط در مدت دو ماه 900 سکه جعلی کشف شد، سراب این پیام بار دیگر مسجل شد، گرچه پیش از آن مردی که خریدار این سکه‌ها شده بود 38 میلیون تومان و دیگری نزدیک به 50 میلیون تومان از دست داده بود.

گنج‌یابی؛ شوری جهانی

شور گنج‌یابی در دنیا مثل یک بیماری واگیر است، نژاد و ملیت و قومیت سرش نمی‌شود و گریبان خیلی‌ها را می‌گیرد. در سال گذشته میلادی این تب در هند غوغا کرد، اصلا ایالت اوتار‌پرادش را به هم ریخت، چون پیرمردی روستایی خواب دیده بود پادشاه قدیمی این سرزمین «رام رائو»، از بابت مشکلات اقتصادی مردم هند غمگین بوده و از پیرمرد خواسته در خرابه‌های کاخش دنبال گنج بگردد و پول حاصل از فروش آن را خرج کشور کند.

جالب است دولت هند دنباله این خواب را گرفت، نیروهای دولتی به محل اعزام شدند و تدابیر شدید امنیتی برقرار شد، حتی مقامات دولتی اوتار‌پرادش و مقامات محلی هم سهم خواستند و البته یکی از نوادگان این پادشاه نیز سهم خود را محفوظ و محترم خواست.

البته پس از آن خبری منتشر نشد که آیا میراث رام رائو به مردم هند رسید یا نه، اما این ماجرا نشان می‌دهد مردم رنج کشیده جهان ـ همان‌هایی که آرزوهای خود را برباد رفته می‌دانند و خوشبختی گمشده‌شان را در پول جستجو می‌کنند ـ تا چه اندازه مستعد یافتن گنج هستند، بی‌خبر از این که گنج‌های واقعی دنیا سهم باندهای قاچاق میراث فرهنگی و مافیای غول‌پیکر آن می‌شود.

مریم خباز / گروه جامعه


ادامه مطلب ...