مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

سرگردان در کوچه و خیابان؛ خانواده بی‌سرپناه در مشهد [عکس]

پنج شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 13:16

جام جم سرا- یک خانواده مشهدی، مردی با ۳ کودک خردسال و همسرش، چند روز است که گوشه خیابان رسالت مشهد تبدیل شده به مسکن و محل زندگیشان. در ادامه، تصاویری از زندگی سخت آنها را می‌بینید که نایب رییس شورای شهر مشهد در ملاقاتی با آنها جویای احوالشان شده است.


ادامه مطلب ...

مهـریه سنگیـن ریشـه خانواده را می‌زنـد

متاسفانه طی سال‌های اخیر، برخی مردان بدون توجه به عندالمطالبه بودن مهریه، اقدام به تقبل مهریه‌های بالا می‌کنند که سرانجامی‌جز زندان برای آنها ندارد.

فریبا دامادی، وکیل دادگستری در این‌باره می‌گوید: مهریه‌های سنگین بتازگی معمول شده و همچون سدی در برابر تشکیل خانواده قرار گرفته است؛ در حالی که هر عقل سلیمی‌شهادت می‌دهد که مهریه‌های زیاد علاوه بر این‌که ضامن خوشبختی نیست بلکه موجب استرس زوجین و حرکت در مسیر از هم گسیختگی زندگی و برانگیخته شدن هوای نفس و مادی‌گرایانه است.

وی ادامه می‌دهد: مهریه نمی‌تواند حربه موثری برای کنترل مرد باشد و چه بسا محرک تمامی ‌اختلافات بین زن و شوهر همین مهر قرار گیرد، یعنی زن به‌دلیل عندالمطالبه بودن مهریه، مهر خود را از همسر درخواست کند اما به‌دلیل نداشتن استطاعت مالی همسر اختلاف‌ها شروع می‌شود؛ ما پرونده‌هایی را داشتیم که این اختلاف‌ها تاجایی پیش رفت که زن مهریه خود را به اجرا گذاشت و مرد به‌دلیل ناتوانی در دادن مهر به زندان افتاد و همین امر عاملی شد تا زوجین دیگر نتوانند زیر یک سقف زندگی کنند و از هم جدا شدند. پسران هیچ‌گاه با چشم بسته تعداد نجومی‌مهریه‌ها را قبول نکنند، میزان مهریه باید براساس درآمد، توانایی و وضع اقتصادی فرد باشد.

مرد‌ها زمان ازدواج نباید هم خودشان را به دردسر بیندازند و هم دیگران را. نباید تعهدی بدهند که از عهده اجرای آن برنیایند. کسی نمی‌تواند با زور داماد‌ها را مجبور به قبول مهریه‌های سنگین کند، آنها خودشان در کمال عقل زیربار تعهد مهریه می‌روند و در صورت ناتوانی در پرداخت مهریه هم نمی‌توانند دیگران را مقصر بدانند.

تفاوت مهریه عند المطالبه و عندالاستطاعه

در زمان عقد، زن و مرد می‌توانند نوع پرداخت مهریه را مشخص کنند که به دو صورت عندالمطالبه و عند الاستطاعه است. در مهریه عند المطالبه که اغلب هم به این صورت است، زن می‌تواند هر زمان مهریه خود را طلب کند و مرد باید آن را به‌طور کامل پرداخت کند اما در مهریه عندالاستطاعه در صورت تمکن مالی مرد، زن می‌تواند مهریه خود را مطالبه کند و در صورت دادخواست مهریه براساس دارایی مرد از اموالش توقیف و در اختیار زن قرار می‌گیرد. در این حالت مرد به دلیل نداشتن پول روانه زندان نمی‌شود؛ اما در مورد مهریه عندالمطالبه در ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی آمده اگر مرد معسر نباشد تا زمان پرداخت مهریه روانه زندان می‌شود.

محکومین مهریه

همان‌گونه که ذکر شد در صورت پرداخت نشدن مهریه عندالمطالبه زوجه می‌تواند درخواست بازداشت زوج را بدهد، این همان دلیلی است که آمار محکومین مهریه را بالا برده است. براساس آخرین سرشماری، از بین 7983 زندانی نیازمند که در زندان هستند (محکوم و متهم)، تعداد 6241 نفر از آنها محکوم جرایم غیرعمد مالی (مهریه، نفقه و صدور چک بلامحل) شناخته شده‌اند.

با توجه به روند افزایشی محکومان مهریه و زندانیان به نظر می‌رسد، دستگاه‌های مسئول باید به این موضوع جدی‌تر نگاه کنند.

دکتر علی حسینی، جرم‌شناس در این زمینه می‌گوید: مهریه که در قرآن با عنوان صداق نام برده شده، جهت دوستی و هدیه پیشکش زن است و آن هم در کمال صداقت، راستی و خوشبختی. متاسفانه اکثر مهریه‌ها امروزه به دلایل مختلف بسیار سنگین و زیاد هستند که این مورد از نظر روایات شوم است و بیشتر این مهریه‌ها زمانی پرداخت می‌شود که طلاق، دعوا و درگیری در مجاری قضایی طی می‌شود. این موارد مستلزم یک کار فرهنگی است. باید در جامعه فلسفه اصلی مهریه که برای صداق و دوستی بوده شناخته شود. بهتر است مرد به نسبت توانایی خودش مهریه را فی‌المجلس پرداخت کند و اگر توانایی پرداخت را ندارد با صداقت همان اول کار اعلام کند؛ با یک مقایسه بسیار ساده در بعضی از اقوام کشور خودمان متوجه می‌شویم که با پرداخت فی‌المجلس مهریه در همان ابتدای امر ازدواج، آمار زندانی و شکایات در این اقوام بسیار کمتر است.

همزمان با اجرای قانون حمایت از خانواده، تغییراتی نیز درخصوص محکومان مهریه ایجاد شد و 110 سکه بهار آزادی مبنای زندانی شدن مرد قرار گرفت که اجرای این قانون نقش موثری در کاهش زندانیان مهریه داشت.

هوشنگ پوربابایی، وکیل دادگستری درخصوص این قانون می‌گوید: موضوعی که خیلی نگران‌کننده به نظر می‌رسد ماده 22 قانون حمایت خانواده است که راجع به مهریه بحث می‌کند. قانونگذار هم خواسته برخلاف اصل آزادی اراده‌ها عمل نکند و هم خواسته طرفین عقد نکاح را مجاب کند که مهریه را بیشتر از 110 سکه تعیین نکنند. یعنی آمده حمایت‌ها و ضمانت‌های اجرایی را از مهریه بالای 110 سکه را کم کرده و گفته در مهریه تا 110 سکه می‌شود و ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت مالی (حبس مدیون) را اعمال کرد ولی در مازاد بر 110 سکه این امکان وجود ندارد.

وی افزود: اما قانونگذار یک کلمه‌ای را اضافه کرده است و گفته «هرگاه مهریه در زمان وقوع عقد تا 110 سکه یا معادل آن باشد...» کلمه «یا معادل آن» محل اشکال است به این معنی که من باید ثابت کنم که مهریه من در زمان وقوع عقدی که مثلا 20 سال پیش به وقوع پیوسته است معادل 110 سکه در همان زمان بوده است. لذا کلمه «معادل آن» در ماده 22 به نظر زاید است؛ قانونگذار خواسته بگوید نه تنها مهریه بالای 110 سکه مشمول ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی نمی‌شود بلکه معادل آن هم مشمول این ماده نیست.

قانون مهریه

ماده 1080

تعیین مقدار مهریه منوط به رضایت طرفین است.

ماده 1082

پس از عقد، زن مالک مهر می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن انجام دهد.

تبصره: چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه‌ زمان تأدیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی‌ ایران تعیین می‌شود محاسبه و پرداخت خواهد شد، مگر این که زوجین هنگام اجرای عقد به نحو دیگری توافق کرده باشند.

ماده 1085

زن می‌تواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر این که مهریه او حال باشد و این امتناع باعث محرومیت او از نفقه نمی‌شود.

ماده 1090

اگر اختیار تعیین مهریه به زن داده شود زن نمی‌تواند بیشتر از مهرالمثل معین کند.

ماده 1091

برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و دیگر صفات و وضع او در نظر گرفته شود.

نکته‌های مهم

یک ـ مهریه از طریق ارائه دادخواست به دادگاه عمومی‌حقوقی خانواده قابل مطالبه است.‌ زن می‌تواند در صورت تمایل با نوشتن خواسته خود توسط خود یا مشاور یا وکیل دادگستری در فرم مخصوص (همان دادخواست) از دادگاه محل سکونت خود یا همسرش درخواست کند که حکم الزام همسر را به پرداخت مهریه صادر کند؛

دو ـ مهریه را می‌توان پس از صدور اجرائیه از طریق اداره اجرای اسناد رسمی‌دریافت کرد. با صدور برگ اجرائیه از دفترخانه تنظیم سند رسمی، متقاضی مهریه می‌تواند به اداره اجرای اسناد رسمی ‌ثبت مراجعه و با معرفی نشانی مرد (همسر) درخواست وصول مهریه را ارائه کند. همچنان که می‌تواند مالی از مرد مانند حساب بانکی،‌پلاک ثبتی، سهم یا حتی طلب قطعی وی را از دیگران برای توقیف و وصول مهریه معرفی کند.

سه ـ می‌توان هر شرطی را درباره مهریه در سند رسمی ‌ازدواج نوشت. به این معنی که درباره میزان و شرایط پرداخت مهریه هر توافقی میان زن و مرد (همسران) جایز است و برای دو طرف تعهدآور محسوب می‌شود. بنابراین طرفین می‌توانند با آزادی اراده دراین‌باره گزینه‌های گوناگونی را پیش‌بینی کنند.

چهار ـ مهریه را می‌توان به اصطلاح بخشید یا بذل کرد. ‌(بذل به معنی بخشش به کار برده می‌شود) به هر شکل و روشی که قابل اثبات و مستند باشد، زن می‌تواند تمام یا بخشی از مهریه را به همسرش ببخشد یا از دریافت آن صرف‌نظر کند؛ در عین حال قانونگذار در ازدواج دائم این حق را برای زن پیش‌بینی کرده است تا پیش از دریافت مهریه بتواند از انجام وظایف خود به‌عنوان همسر خودداری کند.

غزاله مالکی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

رمز و راز یک خانواده خوشبخت

می‌توانید اینجا عصاره خوشبختی را از رازهای کوچکی که طی زمان آزموده شده است و بر مبنای تحقیقات علمی به دست آمده، فرابگیرید.

خانواده‌های شاد برای حرف زدن با یکدیگر، مشارکت در کارهای خانه، فعالیت اقتصادی و آرامش روش‌های خاص خودشان را دارند.

در کنارهم نه مقابل هم

دانشمندان در یافته‌اند که در کنار هم نشستن حس مشارکت بهتری می‌دهد تا این‌که در مقابل هم بنشینید. خصوصا زمانی که بخواهید تصمیم‌گیری کنید. بنابراین وقتی قرار است هم‌فکری کنید کنار هم قرار بگیرید نه مقابل هم.

می بینید که این «عزیز بشین به کنارم» معروف هم حکمتی داشته است.

چراغ خاموش!

«نور کمتر آرامش بیشتر» گویا این یک قائده است که در ناخودآگاه بشر حک شده و می‌توان با کم کردن نور‌ آرامش‌بخشی یک مکالمه را افزایش داد و استرس را کاست.

بد نیست این بار که می‌خواهید از قبض‌های جدید و قیمت‌های جدید با همسرتان صحبت کنید، چند تا از لامپ‌های خانه را خاموش کنید با این کار با یک تیر دو نشان زده‌اید.

نسل آگاه

تحقیقات نشان می‌دهد بچه‌هایی که بیشتر در مورد موفقیت‌ها و شکست والدین خود می‌دانند، راحت تر می‌توانند استرس خود را کنترل کنند و انعطاف‌پذیرتر هستند.

بنابراین اگر می‌خواهید فرزندانتان کنترل استرس را یاد بگیرند به جای پنهان کردن همه چیز به آنان بیاموزید که وقتی مشکلی وجود دارد خانواده چطور از پس آن برمی‌آید. به آنها بیاموزید موفقیت حاصل زحمت همه اعضای خانواده است و شادی حاصل از آن به همه تعلق دارد.

تکیه بر بالش خوشبختی

این بالش‌ها واقعا احساس خوشبختی را افزایش می‌دهد. تحقیقات دانشگاه ییل و هاروارد نشان می‌دهد مردم وقتی روی سطح نرمی نشسته‌اند انعطاف‌پذیر و مصالحه‌جوتر از زمانی هستند که بر سطوح سفت و سخت نشسته‌اند.

پس بهتر است همین حالا اتاق کنفرانس خانواده را تغییر دهید و از جایی استفاده کنید که مبل‌های راحتی‌تان در آن قرار دارد.

زیر سایه بزرگ‌ترها

خوشبختی زیر سایه بزرگ‌ترهاست. این یک افسانه قدیمی نیست، کار آن از تعارف هم گذشته است. مطالعه مروری 66 پژوهش انجام شده نشان می‌دهد مادرانی که کودکان خود را به مادربزرگ‌ها می‌سپارند استرس کمتری دارند و فرزندان آنها نسبت به سایر کودکان خود را راحت‌تر با شرایط وفق می‌دهند.

نیمه پر، نیمه خالی

هنگام شام و ناهار اگر اعضای خانواده دور هم باشند چه باید بکنند؟ یک خانواده خوشبخت نام خدا را بر زبان جاری می‌سازد و بدون کلامی تمام محتویات بشقابش را تا ته می‌خورد و خدا را شکر می‌کند یا این فرصت را برای گفت‌وگو غنیمت می‌داند؟

بله خانواده‌های خوشبخت سر میز غذا با هم گفت‌وگو می‌کنند و از نیمه‌های پر و خالی لیوان زندگی خود سخن می‌گویند و گزارش‌های خوب و بد طول روز را با هم به اشتراک می‌گذارند و مرور می‌کنند. این واقعیت از یافته‌های حاصل از پژوهش‌های بسیاری استنباط شده است. تحقیقات نشان می‌دهد کودکانی که شاهد فراز و نشیب‌های زندگی والدین و طرح آن در خانواده هستند، همدلی و همراهی با خانواده و اطرافیان را بیش از دیگر کودکان می‌آموزند.

تربیت یک سرباز بالقوه

وقتی نیازهای خانواده را به نیازهای خود ترجیح می‌دهید، یک فرهنگ در خانواده پدید می‌آورید: «خدمت به دیگران و از خود گذشتگی». هرچالش در خانواده فرصتی است برای آموزش این‌که در کنار هم باشیم یا در مقابل هم و به خاطر آن چطور از خود گذشتگی کنیم.

یک برنامه سفت و سخت

کارها در یک خانواده خوشبخت همیشه هم سهل و ممتنع پیش نمی‌رود. راز خوشبختی این است که برنامه منسجم و مشخص و هدفمندی در خانواده اجرا شود. سه صفحه آماده کنید و روی هریک از آنها بنویسید: کارهایی برای انجام دادن، اوضاع در حال پیشرفت و کارهای انجام شده.

به عنوان یک عضو خانواده سعی کنید از ستون اول به ستون آخر در حرکت باشید. مطمئن باشیداین کار شما را آنقدر موفق می‌کند که هیچ سمینار موفقیتی تاکنون این اثر را نداشته است.

انعطاف‌پذیر بودن

تحقیقات نشان می‌دهد انعطاف پذیری رمز خوشبختی است. چه با افرادی که در طول روز و طی زندگی سرو کار دارید چه در مورد تکنیک‌هایی که برای نظم و انضباط، سرگرمی یا روابط عاطفی با خانواده به کار می‌برید.هرچقدر با مسائل بیشتر درگیر شوید فرسوده تر می‌شوید در حالی که انسان‌های خوشبخت مثل آب از لابه‌لای سنگ‌ها نیز راه خود را پیدا می‌کنند.

ورزش و خوشبختی

همیشه یک پای قضیه تن سالم است و تن سالم با ورزش به دست می‌آید.

جیم تامپسون، بنیانگذار موسسه مثبت‌اندیشی معتقد است والدین مهم‌ترین مسئولیت را در قبال بچه‌هایی که برای اولین بار با ورزش و مسابقات آشنا می‌شوند دارند. این روانشناس توصیه می‌کند: بعد از بازی از اشتباهات احتمالی فرزندتان جلوگیری کنید و به او بگویید: ضربه‌ای که خورده‌ای مهم نیست من فکر نمی‌کنم تو از آن اشخاصی باشی که براحتی وا می‌دهند.

مجمع عمومی خانواده

خانواده نیز یک نهاد اجتماعی است و دلیلی ندارد ملزومات آن را لغو کنید. یکی از این ملزومات مجمع عمومی یا دور همی منظم خانواده برای حل و فصل مشکلات جاری و مشورت در مورد موضوعات آتی است.

در این جلسات می‌توانی رفتارمتعالی را به خانواده بیاموزید. اگر خانواده جای امنی برای طرح موضوعات نباشد، هیچ برنامه‌ریزی در خانواده بخوبی اجرا نمی‌شود.

در چانه‌زنی‌ها آینه رقیب باشید

مطالعات نشان داده است کسانی که در جایگاه بالا تری نسبت به شرکای خود می‌نشینند، پاهایشان را روی هم می‌اندازند و انگشتانشان را پشت گردنشان حلقه می‌کنند،احساس برتری نسبت به دیگران دارند،در حالی که کسانی که در موقعیت پایین تری می‌نشینند، موقعیت دفاعی، افت انرژی و رنجش پیدا می‌کنند.

اگر می‌خواهید در چنین وضعیتی قرار نگیرید سعی کنید در چانه زنی‌ها و بحث‌ها مثل آینه طرف مقابل باشید و موقعیت خود را همسان او نگه دارید. این کار به موفقیت شما در چانه‌زنی‌ها کمک می‌کند و در نهایت موفق‌تر و خوشحال‌تر خواهید بود.

چشم از هم برنگردانید

قطع ارتباط چشمی یکی از مهم‌ترین عوامل آغاز درگیری در خانواده است.محققان ایندیانا سال‌ها برای پایش حرکات صورت چون در هم کشیدن ابرو، جمع کردن بینی و به هم فشردن لب‌ها طی مشاجرات زناشویی وقت صرف کردند. آنها زوج‌های بررسی را 4 سال بعد نیز دوباره ‌ بررسی کردند و دریافتند از میان تمام حرکات چهره، چشم غره و برگرداندن نگاه بیشترین تاثیر را در دامن زدن به تنش‌های خانوادگی داشته است. پس اگر می‌خواهید خانواده‌ای خوشبخت داشته باشید مراقب چشم‌هایتان باشید و از چشم‌غره رفتن و چشم برگرداندن از همسرتان خود داری کنید وگرنه هرچه دیدید حقیقتا از چشم خودتان دیده‌اید!

دایره تعامل

قبلا گفتیم برای همفکری و حس نزدیکی با همسرتان در کنارش بنشینید نه مقابلش اما اکنون می‌خواهیم بگوییم که دانشمندان دریافته‌اند دایره‌ای نشستن در خانواده می‌تواند ارتباطات و تعامل خانواده را بیشتر کند. همانطور که در کنار هم نشستن همدلی را بیشتر می‌کند.

تو گفتن را بس کنید

تو گفتن را بس کنید و به جای آن ما بگویید. مثلا به جای این‌که بگویید تو باید ارتباطات را بهتر کنی بگویید: «ما باید ارتباطاتمان را بهتر کنیم.» جیمز پنه بکر روانشناس معتقد است اینطوری هردو زن و شوهر در یک تیم قرار می‌گیرید و مجبور نیستید در جبه‌های مقابل بجنگید.

وقت بی‌حوصلگی

دو روانشناس محقق شیکاگو دریافته‌اند که بین ساعت 6 و 8 پراسترس‌ترین زمان در شبانه‌روز است. والدین روز پراسترس کاری خود را پشت سر گذاشته‌اند، بچه‌ها خسته‌اند و اعضای خانواده همه در خانه جمع شده‌اند.

این زمان اصلا وقت مناسبی برای گله‌گذاری نیست. پس لطفا این ساعت‌ها را حتی‌المقدور به کارهایی بپردازید که برایتان تمدد اعصاب به همراه می‌آورد نه تنش بیشتر.

استدلال سه دقیقه‌ای

جان گاتمن از دانشگاه واشنگتن طی تحقیقاتی دریافته است مهم‌ترین نکات هر استدلالی می‌تواند طی سه دقیقه اول بحث بخوبی دریافت شود و بعد از آن مردم اغلب حرف‌هایشان را با صدای بلندتری تکرار می‌کنند.

پس شما هم از این پس سعی کنید تمام پیام و مباحثه خود را به بهترین نحوی در سه دقیقه خلاصه کنید زیرا بیش از این دیگران را خسته خواهید کرد.

(چاردیواری-ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...

تب خرید بر‌جان خانواده

همین‌طور با خود به مهمانی دوستش فکر می‌کرد، در حالی که لباسی را هم که می‌خواست در دستانش جا خوش کرده بود. حالا به این می‌اندیشید که برای این لباس تازه باید کفش زیبایی هم بخرد. هنوز داشت با خود کلنجار می‌رفت که چه کند، اما خود را در مغازه کفش فروشی دید در حالی که داشت کفش پاشنه بلند مجلسی را می‌پوشید و اندازه می‌زد.با خود گفت: «اصلا این رنگ کفش به این لباس خیلی می‌آید. این را هم می‌خرم ولی دیگر تا مدت‌ها چیزی نمی‌خرم!» هر باربعد از خرید همین را می‌گوید و با خود شر ط می‌کند و به خود و دیگران قول می‌دهد در مقابل تردیدهای اینچنینی زود مغلوب نشود؛ ولی انگار فایده‌ای ندارد و باز خیلی زود یادش می‌رود چه قراری با خود گذاشته است.

همه ما گاهی دچار چنین حالت‌هایی می‌شویم؛ حالا بعضی از ما بیشتر و عده‌ای هم کمتر! ولی چرا با وجود این‌که کمد لباسمان پر از لباس‌هایی است که هنوز می‌توانیم از آنها استفاده کنیم، دوباره سراغ خرید لباس‌های دیگر می‌رویم. چرا وقتی خانه‌مان پر از وسایل و تزئینات فراوان و حتی اضافی است، دوباره به فکر خرید لوازم تزئینی بیشتر و بیشتر می‌افتیم؟ گاهی حتی کابینت‌های آشپزخانه یا کمدهای لباسمان هم دیگر جای این همه خریدهای رنگارنگ را ندارد، ولی ما همچنان به پر کردن آنها ادامه می‌دهیم، غافل از آن‌که با این کار علاوه بر این‌که پول‌هایمان را هدر می‌دهیم، جایمان را هم تنگ می‌کنیم و کم‌کم اعتماد به نفسمان را هم از بین می‌بریم. وقتی عادت می‌کنیم دائم چیز جدیدی بخریم و هر بار هم به نوعی خودمان را توجیه می‌کنیم؛ زمانی هم که نمی‌توانیم این کار را بکنیم انگار احساس خلأ و ناامیدی می‌کنیم و اعتماد به نفسمان کم می‌شود. ولی واقعا چرا بعضی از ما این‌گونه رفتار می‌کنیم و چطور می‌توانیم این رفتارمان را کنار بگذاریم؟ در واقع ریشه این گونه رفتارهای ما کجاست و چگونه می‌توانیم با آنها مقابله کنیم؟

معمولا چند دسته از افراد دست به خریدهای غیرضروری و زائد می‌زنند که شایع‌ترین آنها افرادی هستند که اعتماد به نفس کافی ندارند و هنگامی که خودشان را با دیگران مقایسه می‌کنند، به نوعی احساس خودکمتربینی به آنها دست خواهد داد. معمولا افرادی که چنین حسی دارند، می‌خواهند این احساس کمبود اعتماد به نفس خود را به گونه‌ای جبران کنند.

تفریحی به نام خرید

از حق نگذریم خرید کردن حس خوبی به ما می‌دهد، وقتی می‌توانیم با آن مایحتاج خود و خانواده‌مان را تهیه کنیم. ولی وقتی این کار به تفریحی همیشگی تبدیل شود، دیگر برای تهیه مایحتاج عمومی ما انجام نمی‌شود، بلکه برای رفع بی‌حوصلگی و وقت‌گذرانی است. وقتی مطالعه، تماشای فیلم و تلویزیون، هنرهای خانگی و دیگر راه‌های مفید پرکردن اوقات فراغت در خانه ما جایی نداشته باشد، بدون تردید بیرون زدن از خانه و پاساژگردی جایگزین آن خواهد شد.

مکانیسم جبران مثبت

یک مکانیسم دفاعی شایع وجود دارد به نام «مکانیسم جبران» که می‌تواند هم جنبه مثبت داشته باشد و هم منفی.جنبه مثبت آن مثلا مانند فردی است که نقص جسمی دارد، ولی برای جبران آن سعی می‌کند در حیطه‌های دیگر هم موفقیت کسب کند. دکتر سیما قدرتی، روان‌شناس عقیده داردگاهی در پی احساس حقارتی که بعضی افراد دارند فکر می‌کنند شاید با خریدن یک چیز جدید احساس بهتری خواهند داشت، یا مثلا فردی که مشکل جسمی دارد برای جبران ضعف خود از مکانیسم جبران مثبت استفاده می‌کند؛ یعنی سعی می‌کند بر ضعف جسمانی خود غلبه کرده و ضعف خود را با تحصیلات بالا جبران کند یا در حرفه‌اش موفق عمل کند. این حالت در علم روان‌شناسی مکانیسم جبران مثبت نامیده می‌شود.

مکانیسم جبران منفی

بعضی افراد هم هستند که وقتی در بعضی حیطه‌ها احساس خودکمتربینی می‌کنند، می‌خواهند از طرق مختلف آن را جبران کنند؛ ولی اغلب از شیوه‌های درستی استفاده نمی‌کنند. از جمله آنها می‌توان به خرید کردن اشاره کرد. یعنی بعضی افراد دوست دارند هر چیزی را که می‌بینند داشته باشند تا به نوعی احساس کمبود خود را جبران کنند یا به این ترتیب خود را از لحاظ روحی ـ روانی ارضا کنند. به این ترتیب فکر می‌کنند با خرید لباس‌های گرانقیمت یا استفاده از وسایل تجملاتی می‌توانند برکمبود اعتماد به نفس خود غلبه کنند؛ مثلا مدام وسایل خانه خود را عوض می‌کنند یا چیز‌هایی می‌خرند که در طول سال حتی یکی دو بار هم از آنها استفاده نمی‌کنند.

خود شیفتگان

بعضی افراد که شخصیت خودشیفته‌ای دارند؛ چون دوست دارند همیشه منحصر به فرد باشند و لباسی بپوشند که بین دیگران تک باشد و بدرخشد و کسی مثل آنها نباشد، می‌خواهند در خرید کردن متفاوت باشند. این افراد دچار نوعی اختلال شخصیت به نام «خودشیفتگی» هستند که دوست دارند به نوعی جلب توجه کنند.

دکتر سیما قدرتی نیز در این خصوص معتقد است این افراد با هر کار خود می‌خواهند به نوعی خودشان را خاص جلوه دهند. ولی بعد از مدتی که با این افراد در ارتباط باشیم، متوجه می‌شویم این افراد نمی‌توانند با دیگران خیلی ارتباط عمیقی برقرار کنند. به همین دلیل حرف‌هایی هم که می‌زنند خیلی حرف‌های پخته نیست . آنها گاهی با خرید کردن بیش از حد خودشان را متفاوت نشان می‌دهند.

وسواس اجباری

ممکن است گاهی بعضی افراد در سطح خفیفی نوعی وسواس را تجربه کنند. به این صورت که فرد چون احساس اضطراب می‌کند یعنی چیزی یا موضوعی او را نگران کرده، برای غلبه بر این احساس اضطراب در واقع می‌خواهد به نوعی سر خودش را گرم و حواسش را پرت کند تا این گونه اضطراب‌ها نتواند او را بیش از حداز پا درآورد. یکی از کارهایی هم که می‌تواند تا حدودی این حس را تعدیل کند خرید کردن است؛ غافل از آن‌که حتی بعد از خریدهای کاذب هم حس اضطراب‌شان از بین نمی‌رود. علاوه بر این‌که حس بدی دارد و نمی‌داند چرا این کارها را کرده و چیزهایی را که لازم نداشته خریده، ولی متاسفانه گاهی بارها این رفتار را تکرار می‌کند.

مقابله با ترس‌های نهان

بسیاری افراد در هیچ گروه و طبقه‌ای که به آن اشاره شد، قرار نمی‌گیرند، ولی ترس‌ها یا استرس‌هایی دارند که در مقابله با آنها دست به کارهایی از جمله خریدهای بیجا می‌زنند.

دکتر سیما قدرتی با اشاره به این افراد می‌گوید: بعضی افراد راه مقابله با این احساسات را می‌دانند و راه‌های درستی هم انتخاب می‌کنند، اما عده‌ای دیگر راه‌های نامناسبی را برای رهایی از احساسات منفی برمی‌گزینندکه متاسفانه بعد از مدتی تبدیل به عادت می‌شود و وقتی هم که به عادت تبدیل شود مقابله با آن سخت خواهد شد.

مثلا بعضی افراد عادت می‌کنند برای مقابله با اضطراب دست به خریدهای کاذب یا زیاد غذا خوردن بزنند. ما گاهی فقط برای آن‌که به حال بهتری برسیم به تماشا کردن ویترین مغازه‌ها می‌پردازیم که معمولا به خریدهایی هم ختم می‌شود که نه‌تنها به دردمان نمی‌خورد، بلکه باعث می‌شود احساس بدی هم از خریدهای بی‌مورد خود داشته باشیم. ولی راهکار اصلی این است که هیچ گاه برای از بین رفتن حس منفی خود دست به کار اشتباهی نزنیم، چون در آینده احساس تاسف بیشتری می‌کنیم. البته بعضی افراد هم به دلیل داشتن احساس حقارت، فکر می‌کنند اگر بتوانند اجناس لوکسی را که در مغازه‌های مختلف می‌بینند بخرند، این حس برطرف می‌شود و جالب آن‌که وقتی وارد زندگی این افراد می‌شویم متوجه می‌شویم که وسایل تجملاتی که دارند اصلا مناسب وضع اقتصادی‌شان نیست. یعنی در زندگی آنها هیچ تناسبی بین دخل و خرج وجود ندارد.

دکتر قدرتی، روان‌شناس برای مقابله با وسوسه خرید‌های غیرضروری راهکارهایی ارائه می‌دهد که در ادامه به آنها می‌پردازیم.

ریشه مشکل را پیدا کنید

اولین کاری که افرادی که خریدهای کاذب می‌کنند یا خودشان هم از حجم انبوه خریدهایشان خسته شده‌اند و جایی هم برای نگهداری از آنها ندارند، باید انجام دهند این است که ببینند علت و ریشه مشکل‌شان چیست و به چه دلیل این گونه رفتار می‌کنند.

بهترین کار این است که فهرستی از مایحتاج اساسی و ضروری خود داشته باشید و آنها را برحسب اولویت درجه‌بندی کنید. وقتی هم به قصد خرید از خانه خارج می‌شوید، حتما طبق آن فهرست عمل کنید و به خود قول دهید خارج از مایحتاج ضروری، چیزی نخرید. به این ترتیب بعد از مدتی تاثیر آن را خواهید دید.

افرادی که خرید کاذب می‌ کنند اگر بتوانند با این شیوه دخل و خرج خود را مدیریت کنند، مشکل کم‌کم برطرف می‌شود. ولی اگر نتوانند مطابق این شیوه عمل کنند، ممکن است نیاز به کمک‌های تخصصی‌تری داشته باشند. یعنی باید با کمک مشاور مشکل خود را ریشه‌یابی کنند تا دلایل اصلی مشکل پیدا شده و کم‌کم از بین برود. مثلا اگر فردی افکاری مشوش در ذهن دارد که همین موضوع باعث می‌شود همیشه خودش را نسبت به دیگران پایین‌تر ببیند، برای جبران این حس خودکمتربینی است که دست به این گونه رفتار‌ها از جمله خربدهای بیجا و بی‌موقع می‌زند. در این هنگام بهترین کار این است که بتواند راه مقابله با این گونه افکار را بیاموزد و روش مدیریت احساسات منفی توام با تردید‌هایی را که گاه و بیگاه سراغش می‌آید یاد بگیرد. بنابراین ابتدا باید یاد بگیریم چگونه وقتی این افکار سراغمان می‌آید آنها را شناسایی کرده و پس از آن نیز چطور با آنها مقابله کنیم.

زیاد پشت ویترین مغازه‌ها نمانید

همان طور که توصیه کارشناسان تغذیه برای کسانی که می‌خواهند رژیم بگیرند این است که رژیم خود را با خرید نکردن مواد غذایی زائد و نرفتن به سوپر مارکت آغاز کنند؛ افرادی هم که می‌خواهند دست به خریدهای کاذب نزنند باید حتی به قصد تماشا کردن ویترین مغازه‌ها هم از خانه خارج نشوند. البته گاهی افراد با گشت زدن در مراکز خرید حس خوبی پیدا می‌کنند و اگر هم بتوانند به همین حد اکتفا کنند، اشکالی ندارد. ولی اگر چیزی را که نیاز ندارند بخرند؛ یعنی به گونه‌ای افراط‌آمیز که خودشان هم بعد از آن حس بدی پیدا می‌کند حتما باید جلوی آن گرفته شود. یا مثلا اگر افراد دیگر خانواده از این رفتارشان اذیت می‌شوند باید این کار را ترک کنند. مثلا بعضی زوج‌ها در روابط خود مشکل دارند و گاهی یک طرف برای جبران این مشکلات دست به خریدهایی می‌زند که به نوعی به او احساس آرامش دهد.

در تور فروشندگان نیفتید

البته خریدهای کاذب بعضی افراد گاهی هم به این دلیل است که به نوعی در دام فروشندگان می‌افتند؛ به این ترتیب که بعضی فروشندگان گاهی خیلی راحت می‌توانند بعضی مشتریان را با بازی‌های روانی خودگیر فریب دهند. یعنی آن قدر از مزایای اجناسشان تعریف می‌کنند که فرد تا می‌آید به خودش بیاید می‌بیندچیزی را که نمی‌خواسته با قیمت گرانی خریده است. مثلا گاهی می‌بینیم فروشنده‌ای به مشتری خود می‌گوید این ساعت را فقط افراد با شخصیت استفاده می‌کنند. او به این ترتیب بازی روانی را شروع کرده که بعضی افراد از این طریق خیلی زود سست می‌شوند.

دکتر قدرتی در این باره می‌گوید اگر فرد احساس خودکمتربینی داشته باشد، زود از این پیام استقبال کرده و فکر می‌کند استفاده از چنین اجناسی احساس شخصیت بالاتری به او می‌دهد. چون این افراد با این کار می‌توانند به نوعی خودشان را تائید کنند. در واقع آنها چون نیاز به تائید بیرونی دارند و اصلا نمی‌توانند از لحاظ درونی خودشان را به اصطلاح نوازش کنند و به خود تائید روانی بدهند، ممکن است دست به این گونه خریدها بزنند؛ یعنی بیشتر از راه‌هایی استفاده می‌کنند که بیرونی است، زیرا با این کار می‌توانند احساس بدخود را نادیده بگیرند یا به اصطلاح جبران کنند.

فریب تبلیغات را نخورید

در جامعه کنونی مصرف‌گرایی خیلی تبلیغ می‌شود و در اغلب رسانه‌ها بعضی کالاها را آن‌قدر پرزرق و برق تبلیغ می‌کنند که فرد حس می‌کند اگر بتواند آن کالا را داشته باشد شبیه تبلیغ‌کننده آن کالا می‌شود. در اینجا گاهی فرد حس می‌کند بین من واقعی و من ایده‌آل او فاصله زیادی هست؛ بنابراین اگر بتواند آن وسیله را تهیه کند کم‌کم می‌تواند به من ایده‌آلی که در ذهنش دارد نزدیک شود، یعنی می‌توان گفت این افراد به نوعی اعتماد به نفس پایینی دارند.

دخل و خرج را به کودکان خود آموزش دهید

بعضی افراد بر اثر نداشتن آگاهی کافی و الگوهای غلط دست به خرید‌های کاذب یا جمع‌آوری اجناس غیرضروری می‌زنند.

دکتر قدرتی در این باره می‌گوید: البته گاهی در یک خانواده الگوی صحیحی برای مدیریت صحیح دخل و خرج وجود ندارد و افراد چون از ابتدای کودکی نیاموخته‌اند که باید برنامه‌ریزی مناسب و حساب کتاب صحیحی داشته باشند، درآینده نیز دانش تنظیم معاش و هماهنگی بین دخل و خرجشان را نخواهند داشت و به این ترتیب با مشکلاتی مانند بریز و بپاش‌های زائد یا خریدهای غیرضروری مواجه خواهند شد.

بعضی افراد از لزوم پس‌انداز بخوبی آگاهی ندارند و نمی‌دانند اصلا چرا باید پس‌انداز کنند؛ در نتیجه چون آگاهی کافی از آن ندارند، نمی‌توانند پولشان را پس‌انداز کنند و مدیریت صحیحی بر اموالشان داشته باشند. در واقع آنها چون از دلایل و اهمیت اصلی پس‌انداز بخوبی اطلاع ندارند به لذت‌های کوتاه خریدهای جزئی و کوچک اکتفا می‌کنند و نمی‌دانند پس‌انداز کردن در طولانی‌مدت می‌تواند حس خیلی بهتری به آنها بدهد و آرامش بیشتری را برایشان به ارمغان بیاورد، در واقع کسانی می‌توانند پس‌انداز کنند که از یک لذت کوتاه‌مدت به آسانی می‌گذرند و مثلا از خرید لباسی هم که خیلی خوششان آمده می‌گذرند تا بعدا دست به کار مهم‌تری بزنند. بنابراین انجام این کارها نیاز به تمرین دارد؛ یعنی اگر بموقع انجام نشود تغییر دادن عادت بد ولخرجی و خریدهای کاذب سخت‌تر خواهد شد. بنابراین فرد باید این کار را از کودکی بیاموزد. ضمن این‌که قرار نیست هر چه بخواهد سریع در اختیارش قرار بگیرد؛ بلکه باید یاد بگیرد بعضی مواقع باید از بعضی چیزها بگذرد تا آینده بهتری داشته باشد.

با خودتان روراست باشید

قبل از هر اقدام و خریدی، ابتدا باید از خود سوال کنید «واقعا من الان برای چه می‌خواهم این چیز را بخرم؟»و حتما راستش را به خود بگویید، بی‌جهت خود را توجیه نکنید و در واقع خود قاضی خودتان باشید، نه این‌که بی‌جهت بگویید که «خب لازمش دارم شاید بعدا به درد بخورد و ...» ولی در این گونه مواقع باید بلد باشیم که چالش صحیحی با خود داشته باشیم تا بتوانیم به نتیجه درستی برسیم. «واقعا چقدر چنین چیزی را لازم دارم و آیا نمی‌توانم پولم را بهتر خرج کنم؟» نکته مهم در اینجا این است که حتما به خودمان راست بگوییم. مثلا بگوییم خرید می‌کنم چون حالم بد است و خرید می‌کنم تا به حس بهتری برسم. در واقع هنگامی که از طریق سوال کردن پی به اشتباه خود می‌بریم آسان‌تر هم می‌توانیم آن را ترک کنیم.

پشیمان نشوید

گاهی پیش می‌آید مثلا ما چند تی‌شرت زیبا داریم؛ ولی یکدفعه با دیدن تی‌شرت دیگری دلمان می‌خواهد حتما آن را هم داشته باشیم. در چنین مواقعی اگر هم بعد از سوالات اولیه‌ای که هنگام خرید باید از خودمان کنیم به این نتیجه رسیدیم که می‌خو اهیم حتما آن را بخریم؛ نباید بعد از خرید احساس پشیمانی کنیم. فقط بهتر است در چنین مواقعی خرید چیز دیگری را به تعویق بیندازیم تا یادمان نرود قصد داریم مخارج خودمان را کنترل کنیم و به اصطلاح حساب دخل و خرجمان را داشته باشیم. ولی نکته مهم دیگر این است که این رفتار نباید برایمان عادت شود یعنی دائم این گونه رفتار کنیم. چون به این ترتیب دوباره تبدیل به رفتار غلطی خواهد شد که ترک آن هم بسیار زمانبر و سخت خواهد بود؛ یعنی آنچه مهم است این که این رفتار‌ها به صورت عادت درنیاید.

جایگزین پیدا کنید

برای این‌که خریدهای غیرضروری به صورت عادت درنیاید؛ بهترین کار این است که افراد به دنبال جایگزین دیگری باشند. مثلا اگر خرید کردن به ما حس خوشایند و خوبی می‌دهد، باید ببینیم چه راه‌های دیگری را می‌توان جایگزین آن کرد. اما کسانی که راه‌های جایگزین نداشته باشند احتمال بیشتری دارد که به سمت خرید‌های کاذب بروند و به آن علاقه نشان دهند.

اعتماد به نفس‌تان را تقویت کنید

یکی از شایع‌ترین دلایل خریدهای غیرضروری و نابجا، نداشتن اعتماد به نفس است. مثلا وقتی نوجوانی خودش را کمتر از همکلاسی‌اش می‌بیند، احساس می‌‌کند اگر مانتویی مانند او بخرد حس بهتری خواهد داشت و می‌تواند مانند دوستش به حس خوبی برسد. در واقع گاهی زندگی ما آن قدر غنی نیست که بتوانیم از آن لذت لازم را ببریم و دائم به دنبال راهی هستیم که با آن به حس خوبی برسیم و متاسفانه یکی از راه‌هایی که خیلی زود به آن می‌رسیم راضی کردن خودمان از طریق خرید کردن است.

اهمیت پس‌انداز را دریابیم

دکتر قدرتی در پایان می‌افزاید: معمولا اگر در خانواده الگوی صحیحی برای پس‌انداز وجود داشته باشد بقیه هم بهتر می‌توانند آن را رعایت کنند ؛.یعنی اگر فرد از دوران کودکی دفترچه حساب بانکی داشته باشد، برای پس‌انداز و جمع کردن پول تشویق شود و همچنین اگر درست، بجا و به اندازه خرج کردن هم از همان سنین به او آموزش داده شود، معمولا کمتر دچار مشکل می‌شود. البته این‌که فقط به کودک آموزش دهیم به تنهایی کافی نیست و خود پدر و مادر هم باید همان گونه که از فرزندشان انتظار دارند رفتار کنند. در واقع بهترین نتیجه زمانی حاصل خواهد شد که فرد الگوی عینی داشته باشد. همچنین هر چه این آموزش از سنین پایین‌تر انجام شود، نتیجه بهتری هم خواهد داشت. البته پس‌انداز کودک می‌تواند در حد بسیار کمی باشد، این کار را کم‌کم یاد بگیرد و انگیزه لازم را برای پس‌انداز و دلایل اصلی آن بیاموزد. در ضمن بهتر است کودکان از ابتدا یاد بگیرند همیشه نمی‌توانند هر چیزی را بخواهند داشته باشند و انتخاب آنها باید متناسب با توان مالی و از همه لحاظ مناسب با موقعیت خودشان باشد.

به هر حال فراموش نکنیم حس خوب لذت از خرید برای رفع مایحتاج زندگی خود و خانواده‌مان را نباید با حس عذاب وجدان خریدهای غیرضروری عوض کنیم که در این صورت معامله خوبی با خود انجام نداده‌ایم.

یکتا فراهانی

جام جم


ادامه مطلب ...

8 عاملی که رابطه شما و خانواده همسرتان را شکرآب می کند

به گزارش سلامت نیوز،در ادامه به رایج ترین عواملی که باعث اختلاف با خانواده همسر می شود، اشاره می کنیم. امیدواریم با آگاهی از آن ها از رابطه دلنشینی با خانواده همسرتان برخوردار شوید.

برداشت های اشتباه به دلیل باورهای غیرمنطقی

رابطه نه چندان شیرین مادرشوهر و عروس ، داماد و پدرزن یا باجناق ها و جاری ها داستانی قدیمی است که موجب حساسیت برخی افراد شده و موجب تیرگی روابط آنان می شود. این ذهنیت های از پیش تعیین شده را از بین ببرید و افراد را براساس شخصیت و عملکردشان قضاوت کنید.

مدیریت نادرست در معرفی خانواده به همسر

سامان دادن رابطه های 2 خانواده با عضوهای جدید که همان عروس و داماد هستند، بی هیچ تردیدی به عهده پسر و دختر جوان خانواده هاست، اما گاهی پسران و دختران از سر ناآگاهی و بی تجربگی و گاه به تقلید از سبک زندگی دیگران یا تحت تاثیر گفته ها و شنیده هایشان، سعی می کنند از همان روز اول گربه را دم حجله بکشند تنها با این گمان اشتباه که شاید امنیت زندگی مشترکشان را تضمین کنند. به همین دلیل با همسرشان بحث می کنند و برای تکمیل شناخت وی از اعضای خانواده شان شروع به ذکر وقایع و حقایقی می کنند که شاید بیان آن ها و دانستن آن ها چندان لازم و ضروری نیست و به این ترتیب با ذهنیتی از پیش تعیین شده فرد جدید را با خانواده شان آشنا می کنند. همچنین ممکن است، عضو جدید به گونه ای به خانواده معرفی شود که چندان مناسب و مساعد نیست.


وابستگی های شدید به خانواده

وابستگی های افراطی فکری، عاطفی و مالی به خانواده، معمولا مشکلات عجیب و غریبی را در برخورد با خانواده همسر به وجود می آورد. وابستگی یک یا هر 2 طرف به خانواده هایشان مشکل ساز است و باعث می شود 2 طرف به بیراه بروند و به جای سر و سامان دادن به خانواده خود، برای برقراری رابطه با خانواده هایشان با یکدیگر رقابت کنند.


نپذیرفتن فرهنگ متفاوت همسر

هر خانواده ای با روش خاص خود، قوانین منحصر به فرد، شیوه های تربیتی و شیوه های مقابله ای ویژه در برخورد با مشکلات عمل می کند. طبیعی است وقتی اعضای 2 خانواده ای که قوانین شان با هم متفاوت است، بخواهند با هم وصلت کنند مشکلاتی ایجاد شود؛ برای مثال بی تردید تلاقی خانواده ای که در آن حمایت و پشتیبانی در نهایت است و خانواده ای دیگر که استقلال و فردگرایی در آن بسیار مورد تاکید است، باعث مشکلاتی می شود که دامن هر 3 خانواده را می گیرد. در قدم اول برای جلوگیری از ایجاد اختلاف با خانواده همسر، زوج های جوان باید این تفاوت فرهنگ ها را بپذیرند.


پرتوقعی از خانواده همسر

اگر توقع دارید مادر همسرتان به هنگام رفتن شما به محل کار از فرزندانتان نگهداری کند، اگر توقع دارید پدر همسرتان همیشه به فکر وضعیت مالی زندگی شما باشد یا اگر خواهان آن هستید که خانواده همسرتان همیشه مطیع و فرمان بر خواسته های شما باشند و... باید بگوییم این راه که می روید به ترکستان است! پرتوقعی و انتظارات رنگارنگ بی پایان عروس و داماد از خانواده های همسر یا خانواده ها از عروس و داماد، مانعی بزرگ بر سر راه روابط سالم و مثبت است. پرتوقعی چیزی نیست جز سوءاستفاده از محبت و لطف دیگران. با توقعات نابجا، دیگران را مجبور می کنیم یا به توقعات نابجای، ما پاسخ دهند یا قطع رابطه و محبت و صمیمیت کنند، در این صورت، هیچ گاه حالت سومی را برای خود و دیگران باقی نمی گذاریم.


انتقادهای پی در پی و بی موقع

انتقادهای نابجا و نابخردانه یا بدکلامی از جمله رفتارهای نامطلوبی است که مانند سم مهلکی عمل می کند و باعث کدورت، ناراحتی و دل چرکینی می شود. انتقادی که امیدی به پذیرش و برخورد مناسب و درست با آن نیست مطرح شدنش چه سودی دارد؟! حرف های خیرخواهانه بی موقع یا از سر دلخوری و کینه همیشه آسیب زاست مگر آن که به قصد تلنگر زدن به دیگری استفاده شود که آن هم زمان و مکان خاصی برای بیان دارد.


توهین به خانواده همسر

معمولا هر فردی همسرش را فردی مستقل از خانواده اش می بیند، اما این در حالی است که او به دلیل سال ها زندگی با خانواده اش نمی تواند منکر رابطه عمیق عاطفی و حساسیت خود نسبت به آن ها شود به همین دلیل با مشاهده کوچک ترین انتقادی راجع به خانواده اش برافروخته می شود و واکنش نشان می دهد چراکه اعتراض همسر، گله و شکایت و انتقاد از عامل شکل گیری شخصیت فرد معنا می شود که تحمل این واقعیت را برای او سخت و دشوار می کند.


تحمل کردن کینه های پنهان

کینه های پنهان یکی از مهم ترین عوامل در تیرگی روابط است. اگر کینه ها را ریشه یابی کنیم قطعا متوجه عقده ها، حسادت ها و حقارت هایی از درونمان می شویم که به گونه ای کاملا ناهوشیار، رفتار و کلاممان را هدایت می کنند. اگر ما از درون از چیزی رنج نبریم یا آن که از کودکی احساسات یا ادراکات منفی و دردناکی نسبت به خود نداشته باشیم، هرگز از حرف و عمل دیگران هر چند تحقیرآمیز و ناراحت کننده، آنقدر رنجیده خاطر نمی شویم که دچار کینه توزی شویم. اعتماد به نفس پایین و خودپنداره منفی عامل اصلی کینه ورزی است.


ادامه مطلب ...

عوامل داشتن خانواده شاد کدام است؟

به گزارش ایرنا، یک روان شناس و مدیر روانشناسی پلی کلینیک سلامت خانواده در همایش «خانواده با نشاط، راهی به سوی شادکامی» که به مناسبت فرارسیدن 25 ذالحجه روز خانواده و تکریم بازنشستگان برگزار شد، به بی علاقگی زوج ها به داشتن فرزند اشاره کرد و آن را یک تهدید برای جامعه دانست.

فرج حسینیان تولید لذت در خانواده را به عنوان یکی از شاخصه های خانواده با نشاط مطرح کرد و گفت: اعضای خانواده باید تولید شادی کنند.

این روان شناس، برگزاری جشن تکلیف، سالگرد ازدواج، جشن تولد و سفرهای خانوادگی را نشانه هایی از شاد بودن خانواده عنوان کرد.

وی همچنین امید را به عنوان یکی دیگر از شاخص خانواده با نشاط نام برد و گفت: احساس امیدواری سبب پویایی اعضای خانواده می شود.

این روان شناس، تلاش و مسوولیت پذیری را نیز از دلایل موفقیت و با نشاط بودن دانست.

دکتر راضیه معصومی متخصص رفتارشناسی جنسی و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز در این نشست به چالش های زندگی زناشویی اشاره کرد و تعهد، صمیمیت، شور و اشتیاق جنسی را به عنوان شاخصه های ازدواج شاد برشمرد.

وی ضمن اشاره به شور و اشتیاق جنسی گفت: رضایت از زندگی جنسی مهمترین عامل تعیین کننده کیفیت ازدواج است.

معصومی افزود: 30 درصد از مشکلات جنسی زوجین قابل حل، 50 تا 60 درصد قابل اصلاح و 10 تا 20 درصد نیز قابل پذیرش است.

دکتر علیرضا بهرامی، روان شناس و مدیر پلی کلینیک سلامت خانواده، نیز صداقت و صمیمیت را مهمترین عامل استحکام روابط زناشویی عنوان کرد و افزود: این دو، اصول اساسی در بحث سلامت جنسی زوجین هستند.

وی مثبت اندیشی را یکی از ابزارهای مهم در ایجاد نشاط در زندگی دانست و گفت: تمرکز بر نقاط مثبت، سبب کمرنگ شدن نقاط منفی می شود.

بهرامی، زیستن در لحظه را از عوامل شادی بیان کرد.


ادامه مطلب ...

نزدیک بینی در کمین فرزند اول خانواده

به گزارش جام جم سرا به نقل از مهر، پژوهشگران در این رابطه اعلام کردند دلیل مشخص این موضوع هنوز کشف نشده ولی این احتمال وجود دارد که عارضه نزدیک بینی در فرزندان نخست خانواده بر اثر فشار بیشتر والدین بر آنها با هدف بهتر درس خواندن پدیدار می شود.

«جرمی گاگنهایم»، سرپرست این تیم پژوهشی و استاد دانشگاه کاردیف بریتانیا، می گوید: «در این تحقیقات، شواهد و مدارک جدیدی به دست آمد که حاکی از ارتباط بین میزان تحصیلات و عارضه نزدیک بینی هستند. این موضوع به طور ویژه در کشورهائی که تحصیلات متمرکز در آنها از سنین کودکی آغاز شده، مشاهده می شود.»

برای انجام تحقیقات بهتر، پژوهشگران این تیم مطالعاتی اقدام به بررسی و آزمایش شرایط تولد و اختلالات بینایی از جمله نزدیک بینی بیش از ۸۹ هزار نفر در محدوده سنی ۴۰ تا ۶۹ سال کرده و دریافتند که فرزندان نخست خانواده به نسبت سایر افراد به میزان ۱۰ درصد بیشتر در خطر ابتلا به نزدیک بینی بوده و ۲۰ درصد بیش از خواهر و برادران کوچکتر خود ممکن است به نزدیک بینی شدید دچار شوند .

آمارهای موجود آموزشی حاکی از وجود ارتباطی حدود ۲۵ درصدی بین خطر نزدیک بینی و نوع تولد و آموزش افراد می باشد.

بر اساس گزارش شبکه علمی «Live Science»، این موضوع نمی تواند تنها دلیل بروز نزدیک بینی در افراد بوده و احتمالا عوامل دیگری نیز در این مساله دخیل هستند که با ادامه پژوهش های مرتبط با این موضوع می توان آنها را شناسایی کرده و تشخیص داد.


ادامه مطلب ...

با دخالت های خانواده همسرم چه کار کنم؟!

به گزارش جام جم سرا به نقل از برترینها، چطور می توانیم در چنین شرایطی با همسرمان در یک جبهه باقی مانده و مانع تبدیل این موضوع به موضوعی تفرقه برانگیز و البته بحرانی غیرقابل حل در رابطه دو نفره خود شویم.

یکی از نکات مهم در زمان مواجه شدن با دخالت خانواده همسر در زندگی مشترک، مدیریت احساسات و هیجانات ناخوشایند است چرا که اگر نتوانید مدیریت خوبی بر احساسات خود داشته باشید، احتمال برخوردهای نپخته نیز زیاد می شود. پس پیش از انجام هر اقدام دیگری سعی کنید روشی مناسب برای مدیریت احساسات خود بیابید تا به این ترتیب مانع فوران احساسات ناخوشایند و برخوردهای نادرست شوید.

یادتان باشد هر چقدر بتوانید احساسات خود را بهتر مدیریت کنید، بهتر می توانید از پس مدیریت کلی ماجرا برآمده و رابطه خود و همسرتان را نیز از تاثیرات سوء این ماجرا دور کنید.اما برای مدیریت بهتر احساسات در چنین شرایطی به چه نکاتی باید توجه داشته باشیم؟

1- احساسات خود را به درستی بشناسید

شناسایی احساسات ناخوشایند در این شرایط، قدم اول برای مدیریت آنهاست. گاهی افراد نمی توانند عصبانیت خود را به خوبی شناسایی کرده و در نتیجه واکنش درستی نیز نسبت به آن ندارند.

به عنوان مثال خانمی می گفت بعد از هر بار تماس تلفنی مادر شوهر یا آمدن مادر شوهر به خانه آنها، او با فرزندش دچار مشکل شده و حتی دست به تنبیه بدنی بر سر چیزهای کوچک می زد.

بعد از کنکاش متوجه شد که رفتارهای ناخوشایند مادر شوهر، همیشه باعث عصبانیت او شده است اما او که چندان توجهی به احساسات خود نداشت، این عصبانیت را سر فرزند خردسال خود تخلیه می کرد.

2- روش آرام سازی متناسب با خودتان را بیابید

شناخت احساسات ناخوشایندی چون عصبانیت یا اضطراب، قدم اول برای مدیریت احساسات است. نکته دوم شناسایی روش های کارآمد در آرام سازی است. نکته مهم این است که هر چند روش های آرام سازی وجود دارد که برای غالب افراد مفید و کارآمد است اما قانون ثابتی در این زمینه وجود نداشته و لازم است روش هایی متناسب با وضعیت خود را شناسایی کنید.

3- منابع حمایتی جایگزین برای خود بیابید

در ابتدای مواجهه با دخالت های خانواده همسر و زمانی که هنوز از نظر هیجانی آرام نشده اید، اگر همسرتان دید مشابهی در این موضوع با شما ندارد بهتر است با او وارد گفتگو نشده و سعی در متقاعد کردن او نداشته باشید اما بسیاری از افراد زمانی که می خواهند چنین توصیه ای را عملی سازند، دچار مشکلی دیگر می شود. آنها متوجه می شوند که به شدت احساس تنهایی و بی پناهی می کنند.

در مواجهه با دخالت خانواده همسر چطور با همسر خود در یک جبهه بمانیم؟!


برای مقابله با چنین احساسی بهتر است در این روزهای حساس به دنبال یافتن حمایت عاطفی از فردی امین و منصف باشید. توجه داشته باشید که اگر قرار باشد شما با فردی درد دل کنید که او با بازخوردهای خود، شما را عصبی تر می کند، مطمئن باشید که گزینه مناسبی را انتخاب نکرده اید.

نکته دوم این که با کسی در مورد مشکل خود صحبت کنید که مطمئن هستید صحبت های شما را با دیگران در میان نگذاشته و رازدار خوبی است و نکته سوم این که به درد دل کردن به عنوان گزینه ای همیشگی و دائمی و در رابطه با هر موضوعی نگاه نکنید، چرا که قرار نیست فردی دیگر را جایگزین همسرتان که نزدیکترین فرد به شماست، بکنید بلکه تنها برای گذر از این بحران و به صورت موقت قرار است از چنین روشی بهره ببرید.

4- خاطرات ناخوشایند خود را مرور نکنید

حداقل کاری که می توانید انجام دهید تا احساسات منفی در شما تشدید نشود این است که حوادث ناخوشایند را دائم با خود تکرار نکنید. اگر قرار باشد هر روز یاد فلان برخورد مادر شوهر خود بیفتید یا حرف های آنها را در ذهن خود مرور کرده و به دنبال یافتن قصد و منظور رفتارهای آنها باشید، می توانید مطمئن باشید که نه تنها در گذشت زمان آرام تر نخواهید شد که به احتمال زیاد هر روز ناراحت تر از روز قبل بوده و البته پیشداوری های شما در مورد رفتارهای خانواده همسرتان هم افزایش خواهند یافت.

پس تا می توانید برای خود مشغولیت های متنوع ایجاد کنید تا کمتر فرصت فکر کردن به اتفاقات گذشته را داشته باشید و البته از حضور در جمع هایی که چنین تفکراتی را تقویت می کنند، دوری کنید.

در پایان یادتان باشد منظور از چنین جمع هایی، گروه های فضای مجازی نیز هستند، گروه هایی که گاهی اوقات افراد حاضر در آن با بیان خاطرات خود در رابطه با موضوع دخالت خانواده همسر به تشدید احساسات ناخوشایند خود دامن می زنند.

5- از خانواده همسر خود هیولا نسازید!

علاوه بر مدیریت هیجانات و به ویژه زمانی که می خواهید در این مورد با همسرتان صحبت کنید لازم است به چند نکته توجه داشته باشید. نکاتی که البته به شما کمک خواهند کرد تا دیدی منصفانه تر نسبت به خانواده همسر خود داشته باشید.

گاهی اوقات دلخوری ما از برخی رفتارهای ناخوشایند خانواده همسر، آنچنان ما را تحت تاثیر خود قرار می دهد که به کل یادمان می رود که آنها ویژگی های مثبتی نیز دارند.

شاید بهتر باشد که لیستی از ویژگی های مثبت خانواده همسر تهیه کنید تا حتی در بدترین شرایط نیز یادتان باشد که آنها نیز مانند شما در کنار نقاط ضعف خود، ویژگی های مثبتی دارند. داشتن قضاوت منصفانه در این مورد هم در کوتاه مدت به شما کمک می کند تا هیجانات خود را بهتر مدیریت کنید و هم در طولانی مدت از نظر شناختی بهتر با موضوع کنار آمده و قضاوت درست تری داشته باشید. در عین حال که در زمان صحبت با همسرتان نیز احتمال بروز بگومگو به شدت کاهش پیدا خواهد کرد.

6- فرصت دفاع به همسر خود بدهید

اگر گله و شکایتی از خانواده شما حتی به درستی مطرح شود، شما چه واکنشی نشان خواهید داد؟ به احتمال زیاد از این موضوع ناراحت شده و شروع به دفاع یا توجیه رفتارهای آنها خواهید داشت. شاید هم اصلا با توجه به شناخت دقیق تری که شما از آنها دارید، بهتر بتوانید چرایی رفتار آنها را درک کرده و به عنوان مثال بگویید که در پس فلان گفتار آنها نه بدجنسی که سادگی بیش از حد قرار دارد.

حالا هم اگر می خواهید ناراحتی و دلخوری خود از رفتار خانواده همسرتان را با او در میان بگذارید، لازم است به او فرصت واکنشی از سر محبت و البته تعصب بدهید. شاید بگویید که داشتن تعصب خوب نیست اما یدتان باشد، نبود هیچ گونه تعصبی روی افرادی که دوست شان داریم نیز تقریبا محال است.

پس همانطور که از همسرتان انتظار دارید اگر کسی گله شما را به او کرد، او از شما دفاع کند، برای همسرتان باید این حق را قائل شوید که از خانواده خود نیز دفاع کند. در نظر داشتن چنین حقی باعث می شود تا کمتر وارد بگومگو با همسر برای اثبات درستی دیدگاه خود شوید.

7- هر کس را مسئول رفتار خودش بدانید

اگر قرار باشد شما به خاطر رفتار خانواده همسرتان از دست همسر خود عصبانی شوید، قطعا مشکلات شما و همسرتان هر روز تشدید خواهد شد چرا که شما در رابطه با موضوعی از دست همسرتان عصبانی هستید که او کنترلی روی آن ندارد.

شاید با خود بگویید اما همسرتان در مقابل تقاضای شما برای صحبت با خانواده اش مقاومت کرده و حاضر نمی شود به آنها تذکری دهد؛ کاری که می تواند رفتارهای ناخوشایند آنها را متوقف سازد. اگر شما چنین تصوری دارید، بد نیست به چند نکته توجه داشته باشید.

اول آنکه هر چند گاهی اوقات صحبت همسران با خانواده هایشان مفید است اما به هر صورت این کار معجزه نخواهد کرد، پس وزن زیادی برای این موضوع قائل نشوید.

در مواجهه با دخالت خانواده همسر چطور با همسر خود در یک جبهه بمانیم؟!


نکته دوم اینکه اگر می خواهید اختلاف بین شما و همسرتان تشدید نشود، همیشه ماجرا را از دریچه نگاه او نیز در نظر داشته باشید. برای همین منظور یادتان باشد که صحبت کردن با خانواده خود و تذکر به آنها کاری بسیار دشوار برای هر فردی است و تعلل فرضی همسر شما شاید بیش از هر چیز به خاطر اخلاق مداری و داشتن علاقه به خانواده اش باشد و سوم آنکه درست است که همسرتان در رابطه با انتخاب خود، مبنی بر صحبت نکردن با خانواده اش مسئول است اما در هر حال این به معنای پذیرفتن مسئولیت تمامی رفتارهای ناخوشایند خانواده اش نخواهد بود!

8- رفتارهای ناخوشایند را به نیت های بد نسبت ندهید

وقتی ما رفتاری را از سر بدجنسی بدانیم، ناخودآگاه برای اثبات درستی ادعای خود به دنبال یافتن رفتارهای تایید کننده دیگر خواهیم رفت و آن وقت بعد از مدتی متوجه می شویم که بسیاری از رفتارهای مثبت یا بدون مشکل نیز به خاطر نسبت دادن آنها به نیتی بد، برای ما به رفتارهایی آزاردهنده و البته غیرقابل تحمل تبدیل شده است.

پس برای کاهش احساسات ناخوشایند خود و البته داشتن دیدی منصفانه، از نسبت دادن رفتارهای ناخوشایند خانواده همسر به نیت بد دوری کرده و در عوض سعی کنید موضوع اختلاف فرهنگی و تفاوت دیدگاه بین خود و آنها را همیشه در نظر داشته باشید چرا که بسیاری از رفتارهای خانواده ها که باعث دلخوری عروس ها یا دامادها می شود، به تفاوت فرهنگی بین خانواده ها برمی گردد و قصد آزار یا دخالتی در پس آنها وجود ندارد.

9- زمان درستی برای حرف زدن پیدا کنید

اگر تصمیم دارید که در ارتباط با رفتار خانواده همسر خود با او صحبت کنید، یادتان باشد زمان مناسبی که شما و همسرتان خسته نیستید را انتخاب کنید. بیان درست احساسات و استفاده از جملاتی که با «من» آغاز می شوند می تواند از سوءتفاهم های احتمالی جلوگیری کرده و جبهه گیری احتمالی همسرتان را کاهش دهد.


ادامه مطلب ...

کلیدهای طلایی برای بقای خانواده

در حالی که بسیاری از زوج‌ها همچنان اندر خم یک کوچه‌اند و حتی اگر بینشان علاقه‌ای قوی وجود داشته باشد باز هم زندگی‌شان دوام نخواهد آورد؟ این نوشتار به راه‌های استحکام خانواده و چشیدن طعم شیرین خوشبختی اشاره می‌کند.

صداقت: هیچ کس در این دنیا از دروغ شنیدن خوشش نمی‌آید. وقتی کسی متوجه می‌شود دوست، همکار، همسایه، فامیل یا هر کس دیگری به او دروغ گفته و در پس نقاب دوستانه‌اش چهره‌ای دیگر را پنهان کرده، برآشفته می‌شود و دیگر نمی‌تواند همان نظر قبلی را نسبت به او داشته باشد.

دوست و همکار و همسایه قابل تعویض‌اند و شاید اگر از زندگی فرد حذف شوند در درازمدت هیچ مشکل خاصی پدیدار نشود، اما این موضوع در مورد شریک زندگی برعکس است.

زن یا مردی که متوجه می‌شود همسرش حقیقت را از او پنهان کرده و او را فریب داده دیگر نمی‌تواند او را به چشم کسی ببیند که روزی می‌توانسته اسرار زندگی‌اش را با او در میان بگذارد و خوشی و ناخوشی‌اش را با وی تقسیم کند.

اما در عوض اگر زوجین صداقتشان را به دیگری ثابت کنند به ارزشمندترین مهره زندگی برای دیگری تبدیل می‌شوند.

پذیرفتن طرف مقابل: کسی که آگاهانه همسرش را انتخاب می‌کند باید به این نکته توجه داشته باشد.

پیش از ازدواج هردوطرف سعی می‌کنند بهترین ویژگی‌هایشان را به یکدیگر نشان دهند، اما پس از ازدواج ظاهروباطن یکی می‌شود.

ممکن است خانم از فوتبال نگاه کردن‌های گاه و بیگاه آقا خوشش نیاید یا آقا سلیقه موسیقایی همسرش را قبول نداشته باشد.

درست است که در زندگی برای مشترک طرفین باید تا حدودی با همدیگر یکی شوند، اما همیشه ویژگی‌های شخصی جزو هویت آن فرد محسوب می‌شود و کسی که تمام ویژگی‌هایش را به نفع همسر خود کنار بگذارد کاملا بی‌هویت می‌شود.

مردی را در نظر بگیرید که پیش از ازدواج به اسکی و ماهیگیری به‌شدت علاقه داشته، اما همسرش پس از ازدواج حتی اجازه یک بار این سرگرمی‌ها را هم به او نمی‌دهد.

شاید مرد قبول کند، اما به‌تدریج شخصیتش عوض می‌شود و به مردی بی‌شور و نشاط مبدل می‌شود. مطمئنا این شخصیت جدید با آن مردی که همان خانم پیش از ازدواج پسندیده بوده یک دنیا تفاوت خواهد داشت.

داشتن علاقه‌ها و اهداف مشترک: هر کس اهدافی شخصی دارد و همسر او باید یاد بگیرد به این اهداف احترام بگذارد، اما هستند اهدافی که می‌تواند مشترک باشد.

مثلا خرید یک آپارتمان، قبولی یکی از زوجین در آزمونی مهم که می‌تواند در زندگی‌شان موثر باشد، مهاجرت به شهری دیگر، تربیت درست فرزند و حتی اهدافی ساده‌تر.

دو نفر که هدفی مشترک را برای خود برمی‌گزینند، برای آن برنامه‌ریزی می‌کنند، سختی‌های راه را به جان می‌خرند، به یکدیگر امید می‌دهند، آرام جان یکدیگرند و آن‌قدر می‌روند که در نهایت به خواسته‌شان دست می‌یابند.

لذت‌هایی را تجربه می‌کنند که در هیچ شرایط دیگری قابل حس کردن نیست. این کار ناخودآگاه بین زن و شوهر یک نوع وابستگی بنیادین ایجاد و نهال زندگی‌شان را به درختی تناور و ریشه‌دار تبدیل می‌کند که دیگر هیچ تبری به آن کارگر نخواهد بود.

خانواده همسر: مشکلی که از ابتدای شکل‌گیری جوامع بشری وجود داشته و اگر ناآگاهی‌ها غالب باشند تا ابد ادامه خواهد یافت، همین خانواده تو، خانواده من گفتن است.

بدنیست هر کدام از ما نگاهی به خانواده خود بیندازیم تا راحت‌تر بتوانیم مشکل را حل کنیم. آیا همه افراد خانواده ما بی‌عیب و نقص هستند؟ مطمئنا این طور نیست، اما به دلیل وابستگی که بین ما وجود دارد ارتباط با آنها را ادامه می‌دهیم و در غم و شادی با آنها شریک خواهیم بود.

واقعیت آن است که ما این وابستگی را با خانواده همسرمان نداریم، اما همسرمان به آنها وابسته است و ما هم باید به این علاقه و وابستگی احترام بگذاریم.

زن و مردی که با یکدیگر پیوند زناشویی می‌بندند می‌دانند طرف مقابل از دل یک خانواده برآمده و آنها تا ابد خانواده او باقی خواهند ماند.

پس لازم است رابطه‌ای خط‌کشی شده توام با احترام و ارزشگذاری پیش گیرند. فراموش نکنیم مردی که برای خاطر همسرش دست از خانواده خود بکشد، خیلی راحت‌تر از همسرش دست می‌کشد؛ بنابراین برای استحکام خانواده خود تلاش نکنید بین همسرتان و خانواده‌اش جدایی بیندازید.

مسئولیت‌پذیری: بعضی کارها مخصوص آقای خانه است و بقیه امور هم باید با دستان توانمند کدبانو انجام گیرد؛ همچون ترازویی که هر یک از آنها در یک کفه‌اش ایستاده‌اند.

حال فرض کنید یکی از آنها تا جایی که می‌تواند از زیر بار وظایف خود فرار کند و همه چیز را به عهده دیگری بگذارد.

چه اتفاقی خواهد افتاد؟ طرف مقابل از پا درمی‌آید و دیگر علاقه‌ای به ادامه این زندگی مشترک نخواهد داشت. مسئولیت‌پذیری از لازمه‌های بی‌چون و چرای هر پیوند زناشویی است.

گذشت و فداکاری: تمام زن و شوهرهایی که هنر خوب زندگی کردن را می‌دانند به این نکته واقفند که صبورانه در مقابل سختی‌های زندگی گذشت کردن و مومنانه فداکاری کردن تا چه اندازه می‌تواند استحکامی پولادین به زندگی ببخشد.

مردی که ورشکست می‌شود و همسرش تا چند سال با صبر و متانت در کنار او باقی می‌ماند تا این که بالاخره بتواند دوباره به وضع مادی قابل قبولی برسد یا مردی که با بیماری همسرش سر می‌کند و به او برای سلامتی یاری می‌رساند در قلب همسرش جایگاهی غیرقابل تغییر خواهد یافت.

صبوری و فداکاری از آن نوع ویژگی‌های انسانی است که تنها با رشد شخصیت می‌توان به آن دست یافت.

سارا آذرخش

ضمیمه چاردیواری


ادامه مطلب ...

غذا را با خانواده بخورید

به گزارش جام جم سرا ، به گفته محققان دانشگاه ایلی نوی آمریکا، خوردن وعده های غذا در کنار اعضای خانواده موجب می شود کودکان کمتر در معرض اختلالات غذایی یا مشکلات وزنی در اواخر عمر قرار گیرند.

محققان با مطالعه بر روی ۲۰۰ خانواده دریافتند کودکانی که اعضای خانواده شان دارای وعده های غذایی مشترکی هستند نسبت به سایر همسن و سالان خود وزن کمتری دارند.

شیوه رفتار والدین، روابط بین کودک و والدین، و شیوه های تغذیه همگی از شاخص های قابل اطمینان در مصرف غذا، رفتارهای غذایی و ریسک ابتلا به چاقی هستند.

باربارا فییس، عضو تیم تحقیق، در این باره می گوید: اگرچه دلایل چاقی پیچیده هستند، اما خانواده ها تاثیر چشمگیری بر برنامه ریزی سبک زندگی سالم دارند.

به گفته محققان، رابطه خانوادگی کلید فرایندهای پیشرفتی در راستای ترغیب یا اختلال در عادات غذایی سالم، فعالیت فیزیکی و علائم درونی سیری است.
منبع: مهر


ادامه مطلب ...