جام جم سرا: کارآگاهان پایگاه چهارم پلیس آگاهی بعد از آنکه چند فقره شکایت علیه مردی حدودا 40ساله به نام کسری دریافت کردند به تحقیق درباره او پرداختند. کسری با معرفی خود بهعنوان خلبان و وکیل دادگستری از دختران جوان خواستگاری میکرد و سپس به بهانههای مختلف از جمله سرمایهگذاری و پیشخرید مسکن از آنها پول میگرفت.
یکی از مالباختگان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «مدتی پیش در یکی از سایتهای همسریابی با «کسری» آشنا شدم. او خودش را مهندس هوافضا و خلبان معرفی کرد و با چربزبانی توانست اعتمادم را جلب کند. من شماره تماس خودم را به او دادم تا با یکدیگر بیشتر آشنا شویم. کسری مدتی بعد با من تماس گرفت و قرار ملاقات گذاشت. بعد از اینکه چند بار همدیگر را دیدیم، کسری برای خواستگاری به خانهمان آمد و اعضای خانوادهام نیز باور کردند او واقعا خلبان است به همین دلیل با ازدواجمان موافقت کردند. در آن زمان تصور میکردم کنار کسری خوشبخت خواهم شد.»
این شاکی ادامه داد: «کسری چند روز بعد از خواستگاری با من تماس گرفت و مدعی شد از طرف محل کارش خانههایی با قیمت ارزان در اختیارشان قرار دادهاند که اگر بخواهم میتوانم یکی از آنها را پیشخرید کنم. این پیشنهاد را قبول کردم و قرار شد در مرحله اول مبلغ هفتمیلیونتومان پرداخت کنم تا کسری کارهای اداری پیشخرید آپارتمان را انجام دهد اما بعد از پرداخت این مبلغ، ناگهان کسری ناپدید شد و دیگر پاسخگوی تماسهای من نبود. وقتی به محل کارش رفتم تا خبری از او بگیرم فهمیدم کسی با مشخصات کسری در آنجا کار نمیکند. آن زمان بود که فهمیدم فریب مردی کلاهبردار را خوردهام.»
یکی دیگر از شکات نیز گفت: «از ابتدای سال90 از طریق سایت همسریابی با فردی آشنا شدم که ابتدا خود را وکیل و به اسم «کسری سعادت» معرفی و درخواست آشنایی و ازدواج کرد. با خانوادهام درباره کسری صحبت کردم و پدرم درباره او و آدرسهایی که از خودش داده بود تحقیق کرد اما به جایی نرسید. بعد از حدود دو ماه از آغاز آشنایی من و کسری، وی خود را شاغل در یکی از ارگانهای مهم دولتی معرفی و پس از آن به بهانههای مختلف شروع به گرفتن مبالغی از من کرد. ابتدا برای سهولت در ازدواج، درخواستهای مالی او را برای رفتن به ماموریت، آزادکردن مدارک، آزادکردن حساب بانکی و... پذیرفتم اما پس از گذشت مدتی، کسری با تهدید شروع به اخاذی از من کرد. البته همیشه هدف خود را ازدواج میدانست و میگفت حتما باید با من ازدواج کند و حتی اگر خواستگار داشته باشم، آن خواستگار را خواهد کشت. او در مجموع 18میلیونتومان از من اخاذی کرد و علاوه بر آن مشکلات فراوانی برای من و خانوادهام به وجود آورد.»
کارآگاهان با توجه به شیوه و شگرد متهم پرونده در فریب دختران جوان اطمینان پیدا کردند این شخص، مجرمی حرفهای در زمینه جعل عناوین و کلاهبرداری است. به همین دلیل بانک اطلاعاتی مجرمان سابقهدار مورد بررسی قرار گرفت و تمامی شکات پرونده موفق به شناسایی یکی از مجرمان سابقهدار به نام محمدرضا (متولد1350) شدند.
سوابق «محمدرضا» نشان میداد وی از سال1370، 11بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف جعل عناوین، خیانت در امانت، جعل مدارک شناسایی و هویتی، سرقت، کلاهبرداری (چندین سابقه در سالهای مختلف)، استفاده از اسناد مجعول، غصب عناوین دولتی و فریب در ازدواج، اخاذی و تحصیل مال نامشروع دستگیر و روانه زندان شده است.
پس از شناسایی متهم از سوی شکات پرونده مشخص شد «محمدرضا» با جعل عناوین مختلف بهویژه معرفی خود تحتعنوان «خلبان» و با اسامی مختلف مجعول «کسری سعادت»، «علیرضا علیپور» و «رضا سعیدی»، ابتدا از طریق سایتهای همسریابی با شکات آشنا میشد و سپس علاوه بر سوءاستفاده از اعتماد این افراد، اقدام به دریافت مبالغ مختلف از آنها میکرد.
کارآگاهان در ادامه رسیدگی به پرونده و با انجام اقدامات گسترده پلیسی و در شرایطی که متهم هیچگونه محل و نشانی مشخصی از محل سکونت خود به جای نگذاشته بود، موفق به شناسایی محل تردد وی در پارک الغدیر منطقه یافت آباد شدند و این محل را تحت مراقبتهای پلیسی قرار دادند تا اینکه بالاخره متهم به دام افتاد.
سرهنگ سعدالله گزافی، رییس پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ با تایید این خبر گفت: «با توجه به سوابق متعدد متهم در زمینه ارتکاب جرایم مختلف کلاهبرداری، اخاذی و فریب دختران، ازدواج و ارتکاب دیگر جرایم، قرار قانونی توسط قاضی صادر شده و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی و شناسایی سایر جرایم ارتکابی در اختیار پایگاه پلیس آگاهی قرار گرفته است.»
وی افزود: «از تمام شکات احتمالی دعوت میشود برای پیگیری شکایات خود به پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در سیدخندان، خیابان ابوذر غفاری مراجعه کنند.»(شرق)
جام جم سرا: دکتر شیرین نیرومنش متخصص زنان و زایمان و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران در هفته نامه سلامت نوشت: چند وقت پیش خانمی با وزن بالا با بیماری قارچی به من مراجعه کرد. یکی از سوالهایی که از او پرسیدم این بود که در حمام روی صندلی مینشیند یا کف حمام؟
پاسخ مشخص بود؛ به دلیل وزن بالا تحمل ایستادن نداشت و چون عادت به حمام طولانی داشت، کف حمام مینشست و اکثر اوقات نیز به حمام عمومی میرفت. برایش توضیح دادم که حمام آفتاب نمیخورد و محیطی مرطوب و مستعد رشد قارچ است و نشستن کف حمام یا لب استخر یا حوضچههای آب گرم یا حتی داخل وان، مخصوصا در اماکن عمومی میتواند باعث انتقال عفونتها به دستگاه تناسلی شود.
توصیه اکید دارم که خانمها و دخترخانمها ایستاده حمام کنند و اگر زمان حمام طولانی است یا به دلایلی میخواهند بنشینند، صندلی یا چهار پایهای داشته باشند و قبل از نشستن حتما ابتدا آن را با آب جوش بشویند.
اگر از وان یا توالت فرنگی، مخصوصا در محیطهای عمومی یا هتلها استفاده میکنید، حتما قبل از استفاده آن را با محلولهای ضدعفونیکننده پاک کنید زیرا بیماریهای قارچی جزو شایعترین بیماریهایی است که از محیط حمام میتواند منتقل شود و علائم آن ترشحات سفیدرنگ همراه خارش و سوزش است.
اگر خانمی این نکتهها را رعایت نکرد و متوجه ترشحات سبز یا زرد یا بدبو با سوزش و خارش شد، حتما باید به متخصص مراجعه کند.
نوعی از میکروب هم ممکن است از این طریق وارد دستگاه تناسلی شود که تنها موقع رابطه زناشویی علائمش ظاهر میشود. ترشحات خانم آلودهشده با این میکروب به دنبال ریزش اسپرم داخل واژن بوی ناخوشایندی مثل بوی ماهی گندیده میدهد که این نشانه عفونت است و به درمان نیاز دارد.
***
توصیه طب سنتی درباره استحمام
دکتر محمد فصیحی دستجردی (متخصص بیماریهای عفونی و محقق طب سنتی) میگوید: برای رفع سوزش و خارش و بهبود زخمها و التهاب ایجادشده از عرق یا جوشانده بابونه یا آویشن را که قارچ و باکتری را از بین میبرد، داخل آب گرم در تشتی بریزید و داخل آن بنشینید. اگر لاغر هستید و پوست خشکی دارید و این مشکل به دنبال خشکی پوست ایجاد یا تشدید شده، میتوان به کمک کرم ویتامینA و پماد گل بنفشه به صورت موضعی ناحیه را چرب کرد.
در صورتی که خارش و سوزش در اثر عفونت بروز کرده و ترشحات بدبو وجود دارد هم استفاده از پماد کالاندولا یا گیاه همیشهبهار توصیه میشود.
از بین داروهای خوراکی نیز با توجه به مزاج، عرق آویشن، دارچین و رازیانه برای افرادی که مزاج سرد دارند و عرق کاسنی و شاتره صبح ناشتا یک استکان برای آنها که مزاج گرم دارند، مناسب است.
***
توصیه متخصص پوست درباره استحمام
دکتر فریبا قلمکار (متخصص پوست و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی) معتقد است: اصلیترین مشکلی که در تابستان بهدلیل تعریق زیاد بروز میکند، انسداد دهانه غدد عرق و خارش و سوزش به دنبال آن است.
برای پیشگیری کافی است از پوشیدن لباسهای چسبان و تنگ و از جنس مواد پلاستیکی پرهیز کنید و در عوض لباسهای گشاد و نخی بپوشید تا هوا بین چینها جریان داشته باشد، اما اگر به دنبال گرما و تعریق زیاد دچار این مساله شدید، هیچگونه کرم موضعی استفاده نکنید زیرا باعث انسداد بیشتر دهانه غدد عرق و بدتر شدن ضایعات میشود. با دوش گرفتن و بازگذاشتن محل اجازه دهید تا مشکل پیش آمده هر چه سریعتر برطرف شود.
در صورتی که دلیل سوزش و خارش عفونت یا بیماریهای قارچی باشد باید به متخصص زنان مراجعه کنید و آزمایش قارچ دهید و دارو مصرف کنید.
***
توصیه متخصص زنان درباره استحمام
دکتر شهرزاد زادهمدرس (متخصص زنان و زایمان دانشیار، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی) میگوید: بهترین توصیه را رعایت نظافت و حمام کردن سلامت میدانم. تابستانها که تعریق زیاد است، لباس زیر باید مرتب تعویض شود و خشک باشد. دوش روزانه را نباید فراموش کرد. ناحیه تناسلی را باید مرتب شست و خشک کرد اما هفتهای ۲ مرتبه از شامپو، صابون یا ژل بهداشتی استفاده کرد. دامن بهترین پوشش برای این فصل است و از پوشیدن شلوارهای چسبان و لگهای پلاستیکی باید خودداری کرد.
اگر خانمی احساس میکند جز خارش و سوزش دچار عفونت قارچی هم شده و ترشحات زرد و بدبو دارد، باید زودتر به متخصص مراجعه کند تا داروهای ضدقارچ دریافت کند.
جام جم سرا: روزنامه خراسان گزارشی در این زمینه تهیه کرده، که جام جم سرا برای اطلاع رسانی به کاربران آن را در ادامه بازنشر میکند:
***
سر تیتر خبرهای تکان دهنده با موضوع دوستیهای خیابانی در ماههای گذشته را در یک صفحه، کنار هم گذاشتیم و راهی پارک شهر شدیم و از دختر و پسرهای جوانی که مشخص بود رابطه دوستی پنهانی با یکدیگر برقرار کردهاند و در گوشهای از پارک روی نیمکت نشسته بودند خواستیم که نظرشان را درباره این خبرها بگویند.
واکنش هر کدام بعد از دیدن این اخبار و دلایلشان برای ادامه این ارتباط جالب توجه بود. برای این افراد از اسامی مستعار استفاده شده است:
شاید به ازدواج هم فکر کنیم!
امیررضا که به تازگی دماغش را عمل کرده است، با دیدن صفحه اخبار حوادث میگوید: از این چیزها که زیاد است. جوانها نباید قبل از اینکه طرف مقابلشان را بشناسند، با او دوست شوند. بعضی از جوانان در خیابان راه میافتند و به دیگران شماره میدهند که نتیجهاش اتفاقات ناگوار این چنینی میشود.
مریم در حالی که روسریاش را کمی جلوتر میکشد، میگوید: من تا حالا به چشم خودم، دیدهام که یک دوستی نامناسب باعث دعواهای شدید بین خانوادهها و حتی دختر و پسر شده است. معمولاً خانوادهها از ۹۰ درصد دوستیها باخبر نمیشوند که ای کاش مطلع باشند. اگر فرزندی با والدینش صمیمی باشد، خیلی راحت با آنها درباره چنین موضوعهایی صحبت میکند.
امیررضا هدف بیشتر پسرها از برقراری ارتباط با دخترها را رفع نیازهای جنسی میداند. به نظر او هدف چنین دوستیهایی اصلا ازدواج نیست چون در آن صورت، پسرها با چندین دختر دیگر دوست نمیشدند.
مریم هم در این باره میگوید که بیشتر دخترها از جمله خود او به دلیل تنهایی و نیاز به یک همدل و همزبان با پسرها دوست میشوند البته شاید هم به ازدواج فکر کنند.
از خانوادهام پنهان میکنم!
وانمود میکنند که در حال درس خواندن هستند. به آنها که نزدیک میشوم با کتابهای بسته و صدای خندهشان مواجه میشوم. حسام با دیدن صفحه حوادث میگوید: نظر خاصی ندارم. او که انگار ترسیده است، با کمی استرس ادامه میدهد: البته من باور نمیکنم که یک دوستی ساده، باعث دعوا و درگیری شود.
ملیحه که ۱۵ سال بیشتر ندارد، میگوید: البته بیشتر این ارتباطها از روی بیکاری و برای تفریح است. این نکته را هم اضافه کنم که بچهها در همه خانوادهها با هر نوع وضع مالی و اعتقادی ممکن است به سمت چنین ارتباطهایی کشیده شوند. البته قبول دارم که در خانوادههای مذهبی کمتر است، ولی در همه خانوادهها وجود دارد.
حسام ۱۸ ساله ادامه میدهد با توجه به اینکه من در حال حاضر برای ازدواج آمادگی ندارم ولی تا ۵ یا ۶ سال دیگر میخواهم داماد شوم بنابراین، این موضوع را از والدینم پنهان خواهم کرد.
ملیحه درباره تاثیر عاشق شدن در تفکر منطقی و انتخاب همسر میگوید: به نظر من، دخترها با قرار گرفتن در چنین دوستیهایی، نمیتوانند منطقی فکر کنند چون علاقه شدید، کورشان میکند.
به من اعتماد کامل دارد ولی نگرانم!
سمانه در حالی که نگاهش به اطراف است، میگوید بعضی از دوستیهای دختر و پسرها خیلی خطرناک است. وحید که به صحبت کردن تمایلی ندارد، در پاسخ به اینکه چرا بعضی از دوستیها خطرناک میشود، میگوید: مهمانیهای خصوصی که دختر و پسرها با هم میروند، ممکن است خطرناک باشد چون آدمهای بسیار متفاوتی در آن مهمانیها حضور دارند، ولی دوستی ما هیچ خطری نخواهد داشت، شما نگران ما نباشید!
سمانه ادامه میدهد اما اگر خانواده من بفهمند، کاملاً بیچاره خواهم بود!
وحید که ۲۱ سال دارد مدعی است: دوستیهایی به ازدواج منجر نمیشود که از روی هوس باشد اما دوستی ما این طور نیست. به نظر من، تنها راه انتخاب همسر همین دوستیهاست.
سمانه ۱۸ ساله، ادامه میدهد: مشکل اصلی در این نوع ازدواج این است که بیشتر پسرها بعد از ازدواج شک میکنند که شاید همسرشان با پسرهای دیگر هم دوست بوده، یا همین الان هم با کسی دوست باشد و همین باعث طلاقشان میشود. البته وحید بارها به من گفته است که به من اعتماد کامل دارد پس زندگی ما به مشکل نخواهد خورد.
برای من مشکلی پیش نمیآید!
پسر ۲۶ ساله در کنار دختر ۲۴ ساله در حال خوردن آبمیوه است. بهروز با دیدن صفحه حوادث میگوید: همین است دیگر! پدر و مادرها این خبرها را میخوانند و بعدش هم مدام فرزندانشان را نصیحت میکنند.
سعیده میگوید: البته خواندن این خبرها آموزنده است و به نظرم چنین دوستیهایی برای بچههای دبیرستانی که از روی احساسات دست به چنین کارهایی میزنند، خطرناک است. چون ممکن است آنها مرتکب اشتباهاتی شوند که قابل جبران نباشد.
سعیده که از شدت استرس بطری آب معدنی از دستش به زمین میافتد، ادامه میدهد: به نظر من، خانوادههایی که فرزندانشان را بیش از حد محدود میکنند، نتایج برعکسی میگیرند، همان طور که خانواده من، خیلی من را زیر نظر گرفتند.
بهروز نیز مدعی است: میدانم که این شناخت به هیچ وجه کافی نیست و تا زیر یک سقف نرویم، یکدیگر را بهتر نخواهیم شناخت. البته این عشقی هم که بین من و سعیده است، باورنکردنی است که همین نشان میدهد زندگی ما، رویایی و عاشقانه خواهد بود.
مهمترین نکات
۱ - هدف بسیاری از پسران از دوستیهای خیابانی، ازدواج نیست
۲ - بیاعتمادی به همسر، یکی از مهمترین آسیبهای ازدواجهایی است که قبلاً دختر و پسر با هم دوست بودهاند
۳ - روابط اعضای خانواده به گونهای باشد که فرزندان به خصوص دختران جوان محبت را بیرون از خانه جستوجو نکنند
۴ - کم یا زیاد بودن سن در میزان آسیبهای دوستی خیابانی بیتأثیر است
۵ - شناخت واقعی در مراسم خواستگاری به دست میآید نه در دوستیهای خیابانی (مجید حسین زاده)
دوشنبه 3 شهریور 1393 ساعت 15:39
قلیان یکی از وسایل تفریحی رایج در ایران و خاورمیانه است. در سالهای اخیر مصرف قلیان در بین جوانان و نوجوانان افزایش چشمگیری داشته است؛ چنان که برخی دختران جوان نیز به آن روی آوردهاند. با این حال، به گفته متخصصان، قلیان بیش از کشیدن سیگار ضرر دارد و همچنین میتواند زمینه ساز اعتیاد و بروز بیماریهای سرطانی شود. طی سالهای اخیر هم از سوی مسئولان بارها درباره جمع کردن قلیانها نویدهایی داده شده، اما همچنان این تفریح مخرب جوانان را درگیر خود کرده است.
جام جم سرا: برای اولین بار سال 1385 یک روز به نام دختران، توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی و براساس پیشنهاد فرهنگسرای دختران نامگذاری شد. از اینرو روز تولد حضرت فاطمه معصومه(س)، با عنوان «روز ملی دختران» اعلام و فرهنگسرای دختران هم به عنوان دبیرخانه دائمی روز ملی دختران انتخاب شد.
بدون تردید توجه به اهمیت و ضرورت این روز و فرصتهای آن، همچنین دقت در وضع دختران میتواند از این روز فرصتی مغتنم برای کار جمعی در مورد دختران بسازد تا زمینههای حرکتهای بزرگ و تغییر و تحولات درخشان برای توسعه و بهبود زندگی دختران فراهم شود. این نامگذاری فرصتی است که شاید لازم بود خیلی پیش از اینها اتفاق میافتاد و اکنون که زمینه آن فراهم شده، بیتوجهی به آن، با توجه به سرعت تحولات حوزه زنان و دختران، ممکن است زیانهای فرهنگی اجتماعی بزرگی را همراه داشته باشد.
دختران، منشأ خیر و برکت
در ایام قدیم، نهتنها در کشور عربستان، بلکه در سایر کشورها نیز جایگاه دختران و زنان بسیار پایین بوده است و همان طور که همه میدانیم، قبل از اسلام در کشور عربستان، دختران معصوم و بیگناه را زنده به گور میکردند، اما در همان سالها با آمدن اسلام، جایگاه زن ارتقا مییابد و دین اسلام دختر را به عنوان «ریحانه»، یعنی شاخه گل ظریف نام میبرد و در کل، میتوان گفت، اسلام به زن شخصیت داد و اثبات این مدعا هم احادیث فراوانی است که از پیامبر(ص) در مورد خیر و برکت و شان و شخصیت زن وجود دارد.
مریمسادات طباطبایی، کارشناس حوزه زنان، در گفتوگو با جامجم در این باره میگوید: حدیثهای معتبر موجود درباره دختران، نشاندهنده اهمیت قائل شدن اسلام به شان و شخصیت دختران و زنان است؛ پیامبر(ص) در این باره فرمودهاند که خجسته هستند و مبارک دخترانتان و یا اینکه بهترین فرزندان شما دخترانتان هستند و از پیامبر(ص) نقل شده است که هر کس سرپرستی دو یا سه دختر را داشته باشد، با من در بهشت خواهد بود.
طباطبایی میافزاید: این احادیث در دین اسلام به این معنا نیست که کسی که فرزند پسر تربیت میکند، ارزش ندارد، اما چون دختران دلسوزتر و حساسترند و بنا بر روحیه خاص و حساسشان بیشتر به پدر و مادر از نظر عاطفی و احساسی خدمت میکنند، بیشتر از پسران برای والدینشان مایه خیر و برکت هستند.
دختر ایرانی، نماد حیا و پاکدامنی
از دیرباز دختر مسلمان ایرانی به متانت و داشتن حجب و حیا، معروف و بیشتر آنها در این زمینه مایه افتخار خانوادهها بودهاند.
اما اینکه در مواردی این روزها در رعایت حجاب و عفاف، بویژه در شهرهای بزرگ دچار مشکل شدهایم، مساله دیگری است و بحث بر سر اینکه چه چیز باعث شده حجاب، که سالهای نه چندان دور شاخص حیا و پاکدامنی زنان و دختران ایرانی بوده است، این روزها در بین بعضی از جوانان کمرنگ شود، هم خود بسیار مفصل است اما نکته اینجاست که حیا و عفت سرچشمه همه زیباییهاست و در فقدان حیا، هیچ کار زیبایی انجام نمیشود و هیچ کار زشتی ترک نمیشود، حیا همان دگرگونی حال و انکسار و دوری گزینی از کار زشت است؛ بخصوص آنکه انسان احساس کند ناظری او را میبیند و آگاهی و نظارت خداوند، عامل برانگیختن حیا و غفت است.
دکتر فاطمه محمدبیگی، استاد دانشگاه و فعال حوزه زنان، در این باره با اشاره به کمرنگ شدن عفت در بین جوانان، میگوید: امروزه ما بحران عفت داریم و یکی از دلایلش این است که سالهای گذشته کار فرهنگی بسیار کمی روی این مساله انجام شده است، باید مهارت استفاده از حجب و حیا را به دخترانمان آموزش دهیم، بعد عفت و حیا را در دخترانمان زنده کنیم، دلایل کم شدن حجب و حیا در بین جوانان و بویژه دختران را شناسایی کنیم و بدانیم یکی از دلایل عمده آن، ماهواره و ورود فرهنگ غربی به کشورمان است.
محمدبیگی، میافزاید: آموزش به خانوادهها در زمینه مزایا و معایب ماهواره و همچنین استفاده درست از تکنولوژیهای روز دنیا، مهمترین مساله در پررنگتر کردن حجب و حیا و عفاف است. در بحث پوشش و لباس در زمینه حجاب و عفاف هم باید از طریق فرهنگ بر مادران اثرگذار بود و همین طور آموزش به دخترانی که در آیندهای نه چندان دور مادر میشوند، چون مادرها در این زمینه از هرکس دیگری بر دخترانشان تاثیرگذارترند.
وی میافزاید: مشکل موجود این است که به کارهای فرهنگی بودجه چندانی داده نمیشود و کار فرهنگی آن طور که باید و لازم است، انجام نمیشود، در صورتی که دشمن میداند در پروژههای جنگ نرم از طریق فرهنگ وارد شود و در بیشتر موارد جنگ نرم، دختران و مادران ما سربازان این جبهه هستند، و همه باید تمام تلاش خود را به کار بریم تا این سربازان را خطشکن بار نیاوریم و اگر دختران و مادران این سرزمین بدانند که با حیا و عفاف و هوشیاری خود با دشمن میجنگند و باور کنند که سربازان این جبهه هستند و مهمتر از همه، خود را باور کنند، بسیاری از مشکلات در این زمینه حل میشود.
فاطمه محمدبیگی: استفاده فراوان دختران از تکنولوژیهای موجود و وقتگذرانیهای زیاد آنها، باعث شده بیشترشان به صورت تکبعدی بار بیایند، به این صورت که در مهارتهای کلی زندگی و همین طور مهارتهای کلامی، گفتوگوی صحیح با آقایان و مهارتهای زنانه ضعف دارند |
دختران امروز، مادران فردا
اساس و بنیان هر خانوادهای را مادران تشکیل میدهند، و بیشک مادران امروز، دختران دیروز بودهاند و دختران امروز، مادران فردا هستند. سرمایهگذاری درست روی دختران با عنوان تربیت بنیانهای محکم برای تشکیل خانوادههای سالم، شاید بهترین نوع سرمایهگذاری باشد.فاطمه محمدبیگی با اشاره به شکاف زیاد بین دختران امروز و مادرانشان، میگوید: امروزه استفاده فراوان دختران از تکنولوژیهای موجود و وقتگذرانیهای زیاد آنها با وسایل ارتباطی و تکنولوژیهای نوظهور در این وسایل مثل برنامههای رایگان ارتباطی در تلفنهای همراه، باعث شده است که بیشتر آنها به صورت تکبعدی بار بیایند، به این صورت که در مهارتهای کلی زندگی و همین طور مهارتهای کلامی، گفتوگوی صحیح با آقایان و مهارتهای زنانه ضعف دارند.
وی میافزاید: وقتی دختران امروز ما میخواهند مادر شوند، اول از همه باید زن باشند، اما مشکل اینجاست که دختران ما میخواهند کارهای پسرانه انجام دهند و بر اساس یافتههای پزشکی، اخلاق و رفتار جنس مخالف روی ترشح هورمونها هم تاثیر گذاشته و رفتارها و اخلاق پسرانه باعث ترشح هورمونهای مردانه در دختران شده و دختری در جلد دختر، اما با روحیات پسرانه ایجاد میکند. این استاد دانشگاه ادامه میدهد که این موضوع در مورد همه دختران صدق نمیکند و یکی از راههای جلوگیری از به وجود آمدن این مشکل، جلوگیری از اشتغال بیش از حد بانوان و دختران در کارهای نهچندان زنانه است. یکی دیگر از راهها، این است که به مادران آموزش داده شود که دختر شما باید دختر باشد و این مادران هستند که میتوانند بر دخترانشان از این لحاظ تاثیر مثبت داشته باشند و ظرافتهای دخترانه و زنانه را به آنها آموزش دهند.
دکتر محمدبیگی معتقد است که از طرف دیگر باید به دختران آموزش داد که حضور اجتماعی زنان نباید به طور صرف با اشتغال باشد بخصوص این مورد درباره کسانی که احتیاج صرف مادی به درآمد حاصل از اشتغال ندارند بیشتر صدق میکند، و آنها میتوانند از راههای دیگر، مثل کارهای فرهنگی و حتی تربیت فرزندان، به عرصه اجتماع وارد شوند و یا به شغلهای پارهوقت بپردازند؛ و همچنین باید به دختران در سنین دبیرستان آموزش داد که در بیشتر موارد مادر شاغلی که تمام وقت خود را بیرون از خانه سپری میکند و وقت بسیار کمی برای فرزندان و زندگی اش میگذارد، نمیتواند مادر و همسر بسیار خوبی باشد.
رابطه دخترها و مادرها
دختر بیش از همه، به محبت و علاقه مادرش نیازمند است، اینکه مادر او را در آغوش بگیرد، ببوسد و نوازش کند. بیشتر دخترانی که از محبت بیدریغ مادر سرشار میشوند و در محیطی آرام زندگی میکنند، به طور معمول، اعتماد به نفس بالایی دارند؛ بنابراین مادران باید عشق و محبت خود را به دخترانشان نشان دهند و به او اطمینان دهند که دوستش دارند و عاشقش هستند.
مرضیه مشتاقی: دو نکته مهم در رابطه مادر و دختر که باعث هر چه بهتر شدن آن میشود، یکی احترام گذاشتن متقابل آنها به یکدیگر و دیگری اظهار محبت به همدیگر است |
دکتر مرضیه مشتاقی، روانشناس و مشاور خانواده، با اشاره به اینکه مادران در رشد عاطفی دختران تاثیر بسزایی دارند، میگوید: اگر مادر نتواند نقش خودش را به عنوان یک فرد مقتدر و قوی و قاطع، ایفا کند از لحاظ تربیت دختر و در آموزش دادن به او به عنوان مادر آینده، دچار مشکل میشود.
وی ارتباط مادر و دختر را به یک لوله تشبیه میکند که اگر خار و خاشاکی در آن باشد باعث میشود از آن سر لوله، ناخالصیهایی بیرون آید اما اگر این لوله لایروبی شود، هر آنچه در این ارتباط از مادر به دختر به عنوان تربیت و انتقال مسائل آموزشی انجام گیرد، همان طور تاثیر خالص میگذارد و یادگیری درست انجام میشود. این روانشناس در ادامه میافزاید: دو نکته مهم در رابطه مادر و دختر که باعث هر چه بهتر شدن آن میشود، یکی احترام گذاشتن متقابل آنها به یکدیگر و دیگری اظهار محبت به همدیگر است که اگر مادر و دختر این دو نکته را رعایت کنند بیشک یکی از بهترین رابطههای دنیا را میتوانند داشته باشند که به آرامش و سلامت روان هر دو کمک شایانی میکند. به طور حتم مادر در تربیت دختر مهمترین نقش را ایفا میکند؛ از مهمترین اهداف تربیت دختران که افزون بر خودسازی و پرورش باورهای دینی، آشنا کردن آنان با فنون و شیوههای زندگی مانند شیوه همسرداری، فرزندپروری، همسایه داری و معاشرت با مردم است، بیشتر بر عهده مادر است، به این معنا که دختران در کنار فراگیری اندیشههای دینی و آموختن رفتارهای اسلامی، نقشآفرینی در عرصههای گوناگون زندگی را نیز بیاموزند و بیشتر از هرکسی وظیفه مادر است که از کودکی به آموختن نقشها به فرزندان و بویژه دخترانشان بپردازد؛ زیرا محیط خانه مناسبترین فضا برای نقشآموزی دختران است و مادر، شایستهترین معلم و راهنما برای دختر به شمار میرود.
رابطه دخترها و پدرها
پدر باید همیشه برای دختر پناهگاه و تکیهگاه باشد و همین طور دختران تا زمانی که در خانه پدری هستند، باید در آغوش امن و مهربان پدران جایی داشته باشند و از نظر عاطفی، رابطه پدر و دختر آنقدر اهمیت دارد که خلا این رابطه میتواند مشکلات بسیار زیادی به بار آورد.
تحقیقات نشان میدهد هر چه رابطه پدر با دختر بهتر و صمیمانهتر باشد، احتمال کمتری دارد که دختران مرتکب خلاف شوند، نمرات درسی بهتری میگیرند و میتوانند دوستیهای بهتری با دیگران برقرار کنند اما این رابطه علاوه بر این تاثیرات در کوتاه مدت، تاثیرات طولانیمدت دیگری نیز در پی دارد؛ ثابت شده است خانمهایی که روابط بهتری با همسرانشان دارند و از نظر روانی و جسمی از سلامت بهتری برخوردارند، در نوجوانی رفتار بهتری با پدرانشان داشتهاند.
در تحقیق دیگری محققان به این نتیجه رسیدند که هر چه رابطه پدر با دخترش صمیمانهتر و نزدیکتر باشد، دختر در سن بالاتری به بلوغ میرسد؛ و اگر در مورد عوارض بلوغ زودرس دختران اطلاعاتی داشته باشید، به ارزش بیش از پیش پدر در مورد این مساله هم پی میبرید.
مریمسادات طباطبایی، فعال حوزه زنان، در این باره میگوید: متاسفانه امروزه نقش پدرها در خانه بسیار کمرنگ شده و پدران بیشتر از پیش، به دلیل وجود مسائل و مشکلات اقتصادی، مجبور به گذراندن وقت در بیرون از خانه و به دور از خانواده هستند، غافل از اینکه برخلاف تصور عموم، بر آورده کردن نیازهای روحی و عاطفی فرزندان بسیار مهمتر از برآوردن نیازهای مادی و اقتصادی آنهاست و خلا وجود پدر در خانه و کم شدن روابط عاطفی وی با فرزندان بویژه با دخترانشان میتواند خسارتهای جبرانناپذیری به بار آورد.
مریم سادات طباطبایی: اگر نیاز عاطفی فرزندان در خانه توسط والدین برطرف شود، بسیاری از آسیبهای متداول دختران در جامعه خود به خود از بین خواهد رفت |
وی میافزاید: وقتی دختری با محبت پدر مانوس است و کمبود محبت پدری را احساس نمیکندکمتر تحت تاثیر محبتهای کاذب جنس مخالف قرار میگیرد و به سمت دوستیهای خیابانی کشیده می شود، اما برعکس اگر دختری خلا محبت و عشق پدر را احساس کند، بیشتر امکان دارد برای تجربه کردن آن، این خلا را با دوستی با جنس مخالف پر کند. پس بهتر است پدران به این نکته توجه کنند که در خانه، اول از همه باید به عاطفه و روان دختران توجه کنند که از هر چیزی مهمتر است و بعد از آن، نیاز اقتصادی آنها را برآورده کنند، که اگر نیاز عاطفی فرزندان در خانه توسط والدین برطرف شود، بسیاری از آسیبهای متداول دختران در جامعه خود به خود از بین خواهد رفت.
هدیه روز دختر فراموش نشود
ما بهطور معمول، هدیه روز مادر را فراموش نمیکنیم؛ روز پدر را هم معمولا با کادوی هرچند کوچکی که باعث شوخی مردان و پدران شده است، برای پدرانمان جشن میگیریم، اما شاید همه ما به دلیل نو بودن روز دختران هنوز به خریدن هدیه برای آنها عادت نکردهایم؛ اما نکته مهم این است که هرچند، چند سالی از نامگذاری این روز به نام دختران این سرزمین نگذشته اما خوب است بویژه پدر و مادران دختر دار، این روز را جدی بگیرند و هدیه هر چند کوچکی برای دخترانشان تهیه کنند تا او هم بداند که روزش را و خودش را فراموش نکردهاند و یادش باشد که پدر و مادر به داشتن دخترشان افتخار میکنند و از بودنش شاد هستند و او هم با این عمل یاد بگیرد به وجود خودش افتخار کند و خودش را به اصطلاح دستکم نگیرد.
اهمیت هدیه دادن به دختران را حتی از حدیثی که از پیامبر(ص) نقل میشود میتوان برداشت کرد، آن حضرت در سخنان خود، مسلمانان را به برتری بخشیدن دختران بر پسران در هدیه دادن امر میکرد. در روایتی میخوانیم که رسول خدا(ص) فرمود: در بخشش میان فرزندان خود، برابری را مراعات کنید؛ اما اگر من میخواستم فرزندانی را برتری دهم حتما آنها دختران بودند.چه خوب است اگر دختری در سن تکلیف داریم برای او در روز ملی دختران، جشن تکلیف بگیریم تا خاطره خوبی از این روز داشته باشد و همین طور خوب است پدرها و مادرها علاوه بر دادن هدیه به دختران و گرفتن مراسم ساده و جشنهای خودمانی برای دخترانشان، در این روز برای آنها از برخی صفات و ویژگیهای فراموش شده دختران، مثل شیرینزبانیها و قصهگوییهای بعضی از دختران قدیم دور کرسیها که امروزه این ویژگی به دلایلی بسیار کمرنگ شده و یا تعریف و توصیف ویژگیهای خوب دیگر دختران بپردازند تا روز دختر روزی بهیاد ماندنی و خاطرهانگیز برای دخترانشان باشد.
تحصیلات و ازدواج دختران
سالهاست دختران این مرز و بوم گوی سبقت را در تحصیل از پسران ربودهاند و تعداد دختران قبول شده در دانشگاه در سالهای گذشته از پسران بیشتر بوده است.
دکتر محمدبیگی، فعال حوزه زنان در این باره میگوید: در مورد تحصیل دختران باید یک سری قانونهای نانوشته شکسته شود؛ اینکه دختران تا زمانی که مشغول تحصیل حتی تا بالاترین مدارج دانشگاهی هستند، ازدواج نکنند و در کنار همسرداری تحصیلات خود را تکمیل نکنند، از قانونهای نانوشتهای است که روند طبیعی تشکیل زندگی مشترک را مختل کرده و باعث بالا رفتن سن ازدواج دختران شده است و در بعضی موارد، دختران آنقدر به تحصیلات قبل از ازدواج اهمیت میدهند که دیگر ازدواجشان دیر میشود و فرصتهای خوب زندگی را از دست میدهند و شاید همین مساله باعث شود تا آخر عمر ازدواج نکنند، در صورتی که باید به دختران در دوران دبیرستان، حتی با تالیف کتابی در این زمینه فواید و آداب همسرداری را آموخت و به آنها یاد داد که بهتر است تحصیلات را تا جای ممکن بعد از ازدواج و در کنار همسرداری و فرزند داری تا بالاترین مدارج ادامه دهند.
روح و روان این دختران حساس
به طور کلی انسان، تک بعدی نیست؛ هرکدام از دختران و پسران اول از همه یک انسان هستند با تمام احساسات و عواطف؛ اما در بعضی از ابعاد دخترها و پسرها تفاوتهایی دارند و نگاهی که یک دختر به یک مساله میتواند داشته باشد، با پسرها متفاوت است.
کودکان و نوجوانانی که در خانوادههایی پرتنش همراه با سوءظن و عیبجوییهای همیشگی رشد میکنند و بزرگ میشوند ، بیشتر موارد در پیدایی و تشخیص هویت خویش دچار سردرگمی میشوند |
دکتر مرضیه مشتاقی، روانشناس و مشاور خانواده، در گفتوگو با جامجم، ضمن اشاره به بعد جسمی دخترها در کنار بعد روانیشان میگوید: دخترهای ما در سنی شروع به تغییرات جسمی میکنند که کنار آمدن با این تغییرات، احتیاج به روحیه خوب با اعتماد به نفس بالا دارد، باید به دخترها در این زمان یاد بدهیم از جنس و جسمشان نهایت رضایت را داشته باشند و خدا را برای اینکه آنها را ظریف و زیبا آفریده است شاکر باشند.
وی میافزاید: در بعد روانی، صحبت از حساس بودن دختران است و اینکه آنها نگاه ریزبین تری نسبت به مسائل دارند و در بعد عاطفی، در وجود دخترها یک نوع عاطفه مادری نهفته است و همچنین بیشتر دختران دارای یک نوع ظرافت، حس مدیریت و توجه به واقعیات زندگی هستند. اما در بعد اجتماعی نگاه جامعه به دخترها این است که به نسبت پسرها، آسیبپذیرترند و به همین دلیل والدین معمولا بدون اینکه خودشان بخواهند، به دخترانشان این مساله را القا میکنند که در بعضی موارد باعث به وجود آوردن محدودیت برای آنها میشود.
اما به طور کلی مجموعه مسائل روحی و روانی و عاطفی دختران بسته به شخصیت آنها، ممکن است آنها را به جلو ببرد یا در بعضی موارد به شکل یک عامل بازدارنده برای آنها دربیاید؛ مجموعه عوامل دخیل در این مساله هم اول از همه جامعه، بعد خانواده و مهمتر از همه خودپنداره دخترهاست.
برای سلامت روان دخترها و بهداشت روانی آنها و داشتن روحیهای سالم و قوی برای رشد و از همه مهمتر تشکیل خانواده و مدیریت خانه و خانواده و تربیت فرزندان سالم باید خودپنداره دختران را تقویت کنیم تا اگر محدودیتی وجود دارد بتوانند بوسیله توانمندیهای خودشان آنها را به فرصت و موفقیت تبدیل کنند.
کودکان و نوجوانانی که در خانوادههایی پرتنش همراه با سوءظن و عیبجوییهای همیشگی رشد میکنند و بزرگ میشوند ، بیشتر موارد در پیدایی و تشخیص هویت خویش دچار سردرگمی میشوند و متاسفانه بیشتر آنها بیراهه میروند و مهمتر از همه اینکه، دختران به علت آسیبپذیری بالاتر، تاثیر بیشتری میگیرند. برآورده نشدن نیازهای شخصیتی و اجتماعی نوجوانان در حد معقول، مشکلات فراوان رفتاری برای آنان و بخصوص دختران نوجوان در پی خواهد داشت.
والدین باید توجه کنند که دختران نوجوان در شرایط نامساعد و ناسازگار خانوادگی فشار بیشتری احساس می کنند و در معرض ظلم و آسیبهای بیشتر روحی و روانی نسبت به پسران نوجوان قرار دارند.
در نوجوانی که مرحله شکلگیری شخصیت و آماده شدن برای ورود به عرصههای مختلف زندگی است و نوجوان باید از حمایتها و راهنماییهای عاطفی پدر و مادر بهرهمند گردد، چنانچه یک دختر نوجوان احساس ناامنی و بیپناهی کند دچار انواع اختلالات رفتاری و شخصیتی خواهد شد.
الهام طباطبایی
جام جم سرا: اما حالا زمانه عوض شده، نه دختران موشهای کوچک و بیدستوپا شدهاند و نه پسران شیران بیشه. هر کدام به قدر توان و ظرفیت رشد کرده و جایگاه خود را به دست آوردهاند. بویژه دختران که چند سالی است یک روز هم در تقویم به نامشان ثبت شده تا هر سال در ولادت حضرت معصومه(س) میزبان تبریک دیگران باشند.
دختران قوی به دست مادران قوی تربیت میشوند و این شباهت، حاصل یک ارتباط پویا و سازنده است. برخی از مادران منتظر گذر زمانند تا دخترشان بزرگ شود،آن وقت با او صمیمی شوند، در حالی که برای صمیمی شدن با فرزندتان باید از همان کودکی با او دوست باشید و اعتماد کردن را به او بیاموزید. به خاطر داشته باشید شما برای دخترتان نمایی از آیندهاش هستید، پس سبک زندگی شما تاثیر عمیقی بر روان او دارد.
اگر شما مادری حساس و زودرنج هستید، احتمالا دخترتان هم همین خصیصه را از شما به ارث میبرد، اگر در تصمیمهایتان زنی مصمم و منطقی هستید به احتمال زیادی دخترتان هم همینگونه خواهد بود. به خاطر بیاورید در زمان کودکی و نوجوانیتان چگونه مادری را دوست داشتید، و برای دخترتان همان مادر شوید.
سنین بلوغ برای بسیاری از دخترانِ نوجوان ناراحتکننده است، علاوه بر تغییر ظاهر و نامتناسب شدن اعضای بدن یا صورت هم میتواند آزاردهنده باشد. این در حالی است که مادران در آگاهی بخشیدن به دختران نقش بسزایی دارند. وقتی آنها اطلاعات مربوط به بلوغ را از مادر دریافت میکنند، خیلی خوب سازگار میشوند، ضمن اینکه آگاهی بخشی از طریق مادر به نوعی علامت بزرگ شدن دختر است و او خود را در آغاز راه جوانی میبیند. بسیاری از دختران در این برهه حساس، عبوس، تندخو و سرکش میشوند بویژه با بلوغ جسمانی دوست دارند مانند بزرگسالان رفتار کنند، در حالی که برای وارد شدن به بزرگسالی باید تجربه کنند و پختهتر شوند. معمولا تعارضات مادران با دختران بیشتر از پسران است؛ زیرا والدین محدودیتها و مراقبتهای بیشتری برای دختران اعمال میکنند و این فقط منحصر به جامعه ایرانی نیست، بلکه در تمام دنیا دختران بیشتر در معرض خطر هستند و به تبع آن محدودیتهای بیشتری را باید تحمل کنند.
رابطه با دختر نوجوان پیچیدگیهای خاص خود را دارد، باید بتوانید با احترام گذاشتن به حریم شخصیاش به او نزدیک شوید و از افکار و احساساتش بیخبر نمانید. اگر میخواهید ارتباطش با شما عمق پیدا کند از مقایسه کردن او با دوستانش یا گذشته خودتان یا دیگران بشدت خودداری کنید و برای اصلاح رفتارش از روشهای غیرمستقیم کمک بگیرید و سعی کنید انتقادهای گزنده و مستقیم نداشته باشید. دختران در تمام سنین به آراستگی خود اهمیت زیادی میدهند، شکل و شمایل این آراستگی با توجه به اقتضائات هر سنی متفاوت است، در مواجهه با این ویژگی نه محدودیتهای افراطی برایش قائل شوید و نه آزادیهای بیقاعده، اگر از دوران کودکی او را با ارزشها و هنجارها آشنا کرده باشید و ابعاد معنوی زندگیاش را رشد داده باشید، او توانایی و بلوغ انتخاب مسیرهای درست را دارد.
تاثیر مستقیم رفتارهای مادران و روشهای تربیتی آنان روی دخترانشان بسیار عمیق و مشهود است، اما باید بدانیم که پدران سهم مهمی در پرورش شخصیت دخترانشان دارند. آنها با همراه کردن سبک رفتاری مقتدرانه و ابراز احساسات و عواطف میتوانند علاوه بر قانونمند کردن فرزند، او را به قدرت تدبیر و مدیریت خود مطمئن کنند. اقتدار پدران سبب میشود دختران توانایی روحی بالایی پیدا کنند. معمولا این دختران مقابل شکست مقاومترند و در مواقع حساس تصمیمات درستتری اتخاذ میکنند. ارتباط عاطفی موثر میان پدران و دختران، احتمال گرایش به رفتارهای ناهنجار در سنین نوجوانی را کاهش میدهد و سبب میشود دختران در ارتباط با جنس مخالف منطق بالاتری داشته باشند و کمتر تحت تاثیر هیجانات قرار بگیرند.
وقتی دخترتان علاقه نشان میدهد، تا جایی که میتوانید او را با مهارتهای مورد نیازی که مربوط به حوزههای مردانه است آشنا کنید، به او یاد دهید چطور با جعبه ابزار کار کند، یک لامپ ساده را خودش عوض کند، از آچار و پیچ گوشتی استفاده کند، در پمپ بنزین به جای شما بنزین بزند، یا هنگام پنچری ماشین، راه و رسم تعویض لاستیک را یاد بگیرد. وقتی دخترتان این تواناییها را کسب میکند علاوه بر بالارفتن اعتماد به نفسش شما هم او را باور میکنید و این حس خوبی به او میدهد. به او کمک کنید با برخی از ترسهایش مواجه شود، مثل ترس از رانندگی در جاده، ترس از حیواناتی مثل سگ و گربه یا حشراتی مثل سوسک و عنکبوت؛ مراقب باشید در این مورد، اول ترسش را به رسمیت بشناسید و بعد آرام آرام و با رضایت خودش اقدام کنید.
بسیاری از دختران نظم و ترتیب، تلاش و پشتکار، مقاومت و سرسختی را از پدر میآموزند و این آموزش محصول با هم بودن است. اگر ساعات با هم بودنتان کوتاه است کیفیت لحظاتی را که با هم هستید بالا ببرید؛ مثلا آخر هفتهها را با هم باشید، با هم حرف بزنید و تجربه کنید. تا جایی که امکانپذیر است فضای دونفره بسازید دو نفری به ورزش صبحگاهی بروید، دو نفری خریدهای خانه را انجام دهید این فضای دونفره موجب میشود بیشتر با هم حرف بزنید و فاصلهتان کمتر شود. اگر نمیتوانید افکار و احساساتش را درک کنید از همسرتان کمک بگیرید. از او بپرسید وقتی به سن دخترتان بود چه دغدغههایی داشت. این به شما کمک میکند بهتر او را بشناسید و با او رفتار کنید.
دختران هویت خود را از پدرشان میگیرند زیرا دنیا را از طریق پدر میبینند و میشناسند. در واقع این پدر است که دختر را به درون جامعه میفرستد و هویتی مستقل به او میدهد. دختران تواناییهای فیزیکی خود را به پدر نسبت میدهند و در تمام فعالیتهایشان میدانند که یک حامی همیشگی دارند و همین حمایت پنهانی به آنها جرات تجربه کردن و یاد گرفتن میدهد.
شیما نادری
جام جم سرا: سوال شما بسیار کلی است و در آن مشخص نکردید که به دنبال چه هستید؟ آیا از این ارتباط رنج میبرید و به دنبال قطع آن هستید یا به دنبال راه حلی برای کنترل احساسات و درمان وابستگی شدیدتان به آن آقا هستید یا اصلاً میخواهید راهی برای ارتباط مشروع و ازدواج با وی پیدا کنید؟
در هر صورت برای ارائه پاسخ مفید، جامع و کاربردی که تصمیم منطقی و درست شما را در پی داشته باشد، در ادامه توصیههایی به شما خواهیم داشت.
قرار گرفتن در نقش همسر دوم
متاسفانه موضوع دوستی با مردان متاهل به عنوان یک پدیده اجتماعی گریبانگیر بعضی از خانمهای مجرد و مطلقه شده و در حقیقت یک آسیب اجتماعی است. درخور ذکر است که ارتباط دختر با مرد متأهل، خلاف شرع و حرام است. با این حال گرفتار شدن در دام زیاده خواهی بعضی مردان، قرار گرفتن در جایگاه همسر دومی و چندمی و سوء استفاده بعضی مردان از زنان برای نیازهای غیرطبیعی در قالب ارتباطهای مخفی که به هیچ وجه مشروع و منطقی نیست، واقعیتی است که در جامعه مشاهده میشود و به شدت نیازمند هشدار به خانواده هاست.
عوامل گرایش دختران مجرد به مردان متاهل
در میان مراجعان من نیز، مواردی گرفتار این نوع رابطهها شده بودند و زمانی که به دنبال راه حلی برای مشکلشان بودهام، پس از بررسی عوامل زمینه ساز آن، به این نتیجه رسیدم که عامل اصلی این پدیده تنهایی و کمبود محبت دختران در محیط خانه و رعایت نکردن بعضی اصول اخلاقی توسط زنان در ارتباطهای اجتماعیشان، بالا رفتن سن ازدواج، سختگیریهای افراطی و غیر اخلاقی بعضی والدین با قرار دادن شرایط غیر ارزشی برای خواستگاران، از جمله عوامل برجسته و تاثیرگذار در این باره است.
از سوی دیگر، نیاز شدید برخی دختران مجرد و زنان مطلقه به تکیهگاه و حامی از میان مردان باعث میشود که در مقابل جنس مخالف، قاطعیت خود را برای مخالفت با برقراری ارتباط از دست بدهند و به این نوع ارتباطات تن دهند که در نتیجه ضعف اراده و ضعف شخصیتی بانوان یکی از عوامل اصلی شکل گیری چنین ارتباطهایی است.
شکست خود به همراه فروپاشی خانواده طرف مقابل
جالب است که بدانید در بیشتر موارد، چنین ارتباطها و دوستیهایی به محض آگاهی همسر اول شکست میخورد و باعث فروپاشی خانواده او یا قطع ارتباط با فرد دوم میشود و در موارد کمی که به ازدواج منجر میشود با سختیها و مشکلات زیادی مواجه میشود؛ بنابراین بهترین و عاقلانهترین کار برای زنان، قطع ارتباط با مردان متاهل و راههای کنترل احساسات و عواطف خودشان است.
شایسته است که فورا با قاطعیت، بدون هیچ گونه بهانه و ردپایی برای ارتباط مجدد و حتی بدون عذرخواهی، کسب حلالیت و حتی صحبت و بیان دلیلشان برای این جدایی، به چنین ارتباطهایی خاتمه دهند. همچنین تمامی عواملی که احتمال میدهند آنها را وادار به فکر کردن درباره مرد مورد علاقهشان یا برقراری ارتباط مجدد میکند، از زندگیشان حذف و پاک کنند.
توهم عاشقی به جای علاقه
درباره ایجاد علاقه به این مردان، باید بدانید که نه تنها این گونه علاقهها حقیقی نیست بلکه در بیشتر موارد شکل گیری چنین علاقههایی در زنان به دلیل نیاز به همدل، وابستگی شدید و توهم است که به خاطر عواملی از جمله کمبود محبت، عاطفه و تنهایی ایجاد میشود و به طور طبیعی باعث وارد شدن خسارتهای فراوانی هم به خود شخص و هم به خانواده مردان متاهل خواهد شد؛ بنابراین لازم است که توجه بیشتری داشته باشید که این نوع احساسات، هیجانات و علاقهها حقیقی نیست و نخواهد بود.
آیا ارزشش را دارد!؟
از دختران یا زنان مطلقهای که با مردان متاهل ارتباط دوستی برقرار کردهاند، خواسته میشود که با واقع بینی به مسائل ذکر شده، فکر کنند که آیا مردی متاهل و خانواده دار که معلوم نیست، واکنش اطرافیان و همسرش بعد از اطلاع از این ارتباط با شما چه باشد، صلاحیت یا ارزش این را دارد که شما به او دل ببندید، علاقه پیدا کنید، خودتان را برای او هزینه کنید، سرمایه گرانمایه جوانیتان را برای او تلف کنید و به خاطر او بهترین دوران زندگیتان را نابود کنید و فرصت و شانس ازدواج را از دست بدهید.
تلقین نابود شدن
اینکه بعضی زنان نمیتوانند به پایان دادن به چنین رابطههایی فکر کنند، عذاب میکشند و گریه میکنند، به خاطر این است که خودشان را کم میبینند و به خودشان تلقین کردهاند که بدون طرف مقابل زندگیشان نابود میشود در حالی که نمیدانند سخت در اشتباه هستند و اتفاقا با وجود چنین مردانی است که زندگیشان تباه میشود. فقط کافی است کمی به این مسئله واقع بینانه دقت کنند و توجه داشته باشند که در چنین رابطهای، ممکن است خانمها دچار مشکلات بیشتر و غیر قابل حلی شوند.
ازدواجی سختتر از دیگر ازدواجها
چنین ارتباطهایی بدون شک، محکوم به شکست است مگر اینکه رسمی و شرعی شود که پس از آن سختیها و مشکلاتش، بیشتر و چند برابر دیگر ازدواج هاست. بنابراین و به ویژه به دخترهای مجرد توصیه میشود که هر چه سریعتر با بیان شرایط و ویژگیهای خواستگار و همسر ایده آلشان به اطرافیان و دوستان در لابه لای حرفها و صحبتهایشان به صورت غیرمستقیم، شرایط را برای ورود و پذیرش خواستگار فراهم کنند و خلاءهای فکری و عاطفیشان را به صورت صحیح و منطقی پاسخ دهند. در پایان درخور ذکر است که یکی از شاخصترین راه حلها برای خارج شدن از دام چنین دوستیها و ارتباطهای خطرناکی، واقع بینی است. (حجت الاسلام علی فروتن - کارشناس و مشاور خانواده/خراسان)
جام جم سرا: این رشته به صورت انجمن زیر نظر فدراسیون ورزشهای رزمیدر 25 استان فعال است. آموزش نینجاها در تهران نیز در هشت باشگاه مهرآباد جنوبی، میدان فتح ، جنتآباد، بلوار فردوس، پیروزی ، شریعتی و تجریش انجام میگیرد.
بانوان نینجا رنجرکار
«شیان محمدی» یکی از مربیان رشته «نینجا رنجر» است. او 44 سال دارد و از کودکی به رشتههای رزمی علاقه داشته است. وی ابتدا همراه برادر خود در رشته کونگفو فعالیت ورزشی اش را آغاز میکند. فعالیت او در این رشته از همراهی با برادرش آغاز میشود. از همان روزهایی که همراه برادر به باشگاه میرفت و وقتی به خانه برمیگشت، تکنیکهایی را که یاد گرفته بود به دو خواهر و یکی از برادرانش یاد میداد. او بعد از ازدواج، نمیتواند رشته مورد علاقهاش را ادامه دهد تا اینکه دخترانش را در باشگاه کاراته ثبت نام میکند. مربی دخترانش او را تشویق میکند تا خودش نیز این رشته را یاد بگیرد. همین موضوع و علاقهای که به ورزشهای رزمی داشته باعث میشود تا دوباره او شروع به یادگیری کند و خیلی سریع در این رشته موفق شود. تا آنجا که در برخی مسابقات صاحب رتبههای اول و دوم نیز شده است. علاقه او به این رشته تا کسب مدرک مربیگری ادامه پیدا میکند.
«محمدی» علاوه بر حضور در رشتههای رزمی، مدتی نیز در رشته والیبال تجربه کسب کرده ، با این حال تمرکز خود را روی رشتههای رزمی گذاشته است. او کیک بوکسینگ هم کار میکند و در مسابقاتی که قبل از شرکت در دوره مربیگری انجام داده توانسته به رتبه قهرمانی هم برسد. او در حال حاضر داور ، سرداور و مربی است.
«فاطمه دوستی» نیز 28 ساله است. او از کودکی عاشق فیلمهای رزمی بوده و با پدر و 4 برادرش این فیلمها را تماشا میکرده. علاقه او به رشتههای رزمی از همین جا شکل میگیرد. ورزش را در 20 سالگی و بدون سر و صدا آغاز کرده و در بین خانواده تنها مادرش خبر داشته که سراغ ورزش رزمی رفته است. در سال 81 به سراغ کاراته میرود. وی علت حضور دیرهنگام خود در عرصه ورزش را ادامه تحصیل و نبود باشگاه مخصوص بانوان در رشته رزمی حوالی منزل خود عنوان میکند. وقتی مستقل میشود، تصمیم میگیرد رشتههای کاراته و کیوکوشین را دنبال کند. آنقدر به این رشته علاقه داشته که حتی روزی 8 ساعت هم تمرین میکرده. نتیجه این تمرینات نیز کسب مدال آسیایی در سال 2009 از چین و کسب مدرک داوری بین المللی است. او نماینده استان تهران در رشته نینجا رنجر است و علاوه بر اینکه در رشتههای ژیمناستیک و کیوکوشین مدرک درجه یک مربیگری دارد، در آموزش سلاح نیز سال 85 مدرک مربیگری درجه 3 و سال 88 موفق به کسب مدرک مربیگری درجه دو شده است.
او میگوید:«کاراته را یاد گرفتم و در مسابقهها شرکت کردم. یکبار که از مسابقه به خانه برگشتم به خاطر دفاعهایی که در مقابل حریف انجام داده بودم بدنم کبود شده بود. وقتی در خانه از علت کبودی دستم پرسیدند، گفتم مسابقه بودم. باورشان نمیشد که من ورزش رزمی میروم و وقتی حکمها را دیدند باور کردند.»
آشنایی با نینجا رنجر
باید چگونگی آشنا شدن این دو بانوی ورزشکار و مربی با رشته نینجا رنجر جالب باشد. از آنها درباره نحوه آشنایی با این ورزش میپرسم. «فاطمه دوستی» به گفته خودش از سال 82 و 83 وارد رشته رزمی نینجا رنجر شده است. ولی ورود به این رشته باعث نشده که از رشته اولیه خود یعنی کاراته دور بماند. تا آنجا که موفق به کسب کارت مربیگری در رشته کاراته هم شده است. او در رشته تربیت بدنی ادامه تحصیل داده است و همین باعث شده بتواند رشتههای ورزشی دیگر را تجربه کند. او درباره نحوه آشنایی خود با رشته «نینجا رنجر» میگوید:
« دنبال رشته رزمی با سلاح میگشتم که یکی از آشناهایمان خانمی را معرفی کرد که میتواند چنین رشتهای را آموزش دهد. از این طریق متوجه شدم که در شهریار این رشته را آموزش میدهند و رفتم شهریار و یاد گرفتم. چون کار با سلاح را دوست داشتم، از سبک سلاح هم شروع کردم.»«شیان محمدی» هم از سال 82 به رشته نینجا رنجر ورود کرده و 11 سالی میشود که در این رشته فعال است. او در این رشته ورزشی تا دان 4 کمربند مشکی پیش رفته است و به درجه مربیگری هم رسیده است و توانسته تاکنون شاگردانی نیز تربیت کند. «محمدی» هم مانند «فاطمه دوستی» از رشته کاراته فاصله نگرفته است. او درباره آشنایی با این رشته میگوید:« بنر تبلیغی این رشته را دیدم و از آن طریق آشنا شدم و دنبال کردم و ادامه دادم.»
جذابیت رشته
نینجا رنجر چه جذابیتهایی دارد؟ «شیان محمدی» و «فاطمه دوستی» معتقدند که این رشته دارای تنوع زیادی است. مبارزه ، آکروبات و دفاع شخصی دارد و این تنوع ، رشته را جذاب میکند. «محمدی» میگوید:« وقتی متوجه شدم که این رشته تنوع دارد، جذب آن شدم و با اینکه کاراته کار کرده بودم ، از کمربند سفید شروع کردم. مربی گفت شما کاراته کار کردی دان دو هستی، میتوانی جلوتر هم بروی ، من قبول نکردم و از همان ابتدا کار را شروع کردم و الان به دان 4 کمربند مشکی رسیدهام. ولی میخواهم تا دان 10 بروم که بالاترین رتبه است. » دوستی نیز میگوید:« این رشته رزمی دارای چند سبک با سلاح، بدون سلاح، آکروبات (رزمی و ترکیبی) و دفاع شخصی است. در آن از تکنیک دست و پای کیک بوکسینگ استفاده میشود. در مراحل پیشرفته هم صخره نوردی ، تیراندازی و اسب سواری دارد. در نتیجه این رشته را نسبت به رشتههای دیگر ورزش رزمی کاملتر دیدم و آموزش دیدم و ادامه دادم.»
کمربندها
در نینجا رنجر نیز مانند سایر رشتههای رزمی رتبهها با کمربند مشخص میشود. «محمدی» در این باره میگوید:« این رشته دارای کمربند سفید، زرد، نارنجی، سبز، بنفش، قرمز، قهوه ای و مشکی است. وقتی رزمیکار نینجا به کمربند مشکی میرسد پایان کار نیست بلکه باید تا دان 10 پیش بروند.»
رنگ لباس و آموزش نینجاها
لباس نینجا رنجر دارای چند رنگ است و رنگ لباس مبتدی و مربی و استاد متفاوت است. این رشته دارای آداب و رسوم خاص خود است.
در واقع لباس نینجاها، لباس خاص و ویژهای است که از پیراهن و شلوار مشکی، ساق دستی که حتی روی انگشتان را هم میپوشاند، نقابی که فقط چشمان نینجا مشخص است و کفش مخصوصی که بلندی ساق آن تا زیر زانو است، تشکیل شده است. این لباس ویژه استتار در شب است و از نینجاهای کهن ژاپن به ارث رسیده است. البته لباس تمرین در باشگاه به این مفصلی نیست. اما در مراسم و اجرای برنامههای نمایشی با لباس کامل برنامه اجرا می شود. زمزمههایی به گوش میرسد که فدراسیون رزمی برای مسابقات بینالمللی در حال طراحی لباسهای ویژه برای بانوان است که در صورت اجرای این طرح تمامی بانوان رزمیکار ایرانی میتوانند بدون مشکل در مسابقات برونمرزی هم شرکت کنند. ورزشهای رزمی معمولاً جزو کمخرجترین ورزشها هستند و در نینجارنجر هزینهای که یک شاگرد در ابتدای ثبتنام متقبل میشود با هزینهای که یک تکواندوکار صرف میکند، تقریباً برابر است. ضمن اینکه یک نینجا برای تهیه وسایل خود فقط یکبار اقدام میکند و تا آخرین روز فعالیت ورزشیاش میتواند از وسایلش استفاده کند. البته این برای کسی است که میخواهد تا سطح کشوری بالا برود. شرایط در کشور ما طوری است که اغلب ورزشکاران در اکثر رشتهها هزینه مسابقات برونمرزی را خودشان برعهده میگیرند و این در نینجارنجر هم امری طبیعی است.
تمامی هنرجویان نینجارنجر معمولاً از کمربند قهوهای به بالا آموزش استفاده از سلاح را آغاز میکنند. زیرا فرد، اول باید بتواند بر بدن خویش مسلط شود و مبارزه با دست خالی را بیاموزد و بعد سلاح در دست بگیرد و آنقدر تمرین کند تا سلاح را به عنوان عضو جدیدی از بدن خویش بپذیرد. در غیراین صورت سلاح برضد خودش عمل میکند و ممکن است حتی با سلاح سادهای مانند چوب به خود آسیب برساند. ضمن اینکه کسانی سلاح را آموزش میبینند که به درجات قابل قبولی از اخلاق ورزشی رسیده باشند. در رشته نینجا مسابقات در سطوح باشگاهی، استانی و کشوری برگزار میشود که شامل دو بخش مبارزه (فایت) و هنرهای فردی است.
در بخش مبارزه، فایترها از کلاه، دستکش، هوگو، ساقبند و روپایی استفاده میکنند. در بخش هنرهای فردی، هنرجویان در سبکهای مختلف سلاح و دفاع شخصی و حرکات آکروباتیک به اجرای برنامههای نمایشی میپردازند. هنرجویان نینجارنجر همچنین میتوانند در مسابقات مبارزاتی کیک بوکسینگ داخلی و خارجی و مسابقات جهانی هنرهای فردی شرکت کنند.
«دوستی» میگوید:« مبتدیان لباس مشکی میپوشند و وقتی شاگردان به کمربند مشکی و قهوه ای میرسند، میتوانند از لباس چریکی یا پلنگی به رنگ سبز استفاده کنند. مربیان آبی میپوشند که دارای کمربند دان 3 به بالا هستند. هر رنگ هم فلسفه خود را دارد. پلنگی سبز برای جنگل است، آبی برای دریا و خاکی برای بیابان است. مشکی برای شب و سفید در برف کاربرد دارد تا بتوان خود را استتار کرد.»
محمدی نیز میافزاید:«نمایندههای استانها برای تفکیک لباس چریکی آبی میپوشند. لباس سفید برای مربیان خیلی ارشد است و اینکه مربیان نمیتوانند پیش استاد از لباس سفید استفاده کنند.»
تمرین و تلاش
یک رزمیکار چقدر باید تمرین و تلاش کند، تا بتواند به دان یک برسد؟ محمدی میگوید: « من سه سالی کار کردم تا دان یک را گرفتم و به همین ترتیب رشد کردم. البته یادگیری این رشته مانند همه رشتهها به خود فرد بستگی دارد. اگر آماده باشد و خوب پیش برود و در دیگر رشتههای رزمی یا ژیمناستیک کار کرده باشد، سریعتر پیشرفت میکند و هر سه ماه کمربند او عوض میشود. ولی شاگردان دیگری هم هستند که قبلاً هیچ ورزشی انجام نداده و ورزش را با همین رشته شروع میکنند. در نتیجه پیشرفت آنها زمان بیشتری میبرد تا به دانها برسند. » او میافزاید:« ورزش ژیمناستیک در پیشرفت سریع سبک آکروبات خیلی تأثیر دارد. البته شاگردی هم که ژیمناستیک کار نکرده ، میتواند در این رشته موفق شود. فقط زمان بیشتری میبرد تا آماده شود و دیرتر رنگ کمربندهای او تعویض میشود. یعنی هر 4 و 5 ماه یک کمربند آنها تغییر میکند.»
سن شروع این ورزش
در بین علاقهمندان به این رشته ورزشی افراد 4 ساله تا 40 ساله حضور دارند. هر دو مربی معتقدند که بهترین سن ورود به این رشته بین 8 تا 11 سالگی است. ولی این بدین معنا نیست که هر فردی در سایر سنها نمیتواند، این رشته را یاد بگیرد. محمدی میگوید:«شاگرد 4 سالهای داشتهام که به صورت تفریحی این ورزش را کم کم به او آموزش داده ایم و او هم چیزهایی از این ورزش یاد گرفته است. ولی ما افرادی داریم که حتی 40 ساله هستند و دوست دارند یاد بگیرند و تمرین کرده اند و موفق هم بوده اند. خیلی خوب هم کار میکنند. افرادی که در سن بالا این ورزش را شروع میکنند، در سبک آکروبات آهسته پیش میروند چون بدنشان نرم نیست و هر تکنیکی را سریع نمیتوانند یاد بگیرند. در نتیجه باید تلاش خود را زیاد کنند تا بتوانند مثلاً بالانس بزنند.» دوستی نیز معتقد است:« برای افرادی که از سنین پایین این رشته را میآموزند، با سبک آکروباتیک آغاز میکنیم، چون بدن نرم تری دارند. ولی در افراد سن بالا با دفاع شخصی شروع میکنیم. من شاگردی دارم که سن بالاست و 180 درجه میزند.»
معیارهای لازم برای موفقیت
برای ورود به این رشته داشتن آمادگی جسمانی بالا، بلد بودن ژیمناستیک و رشتههای رزمی در پیشرفت سریع کمک میکند. ولی آنچه بیش از همه مهم است جسارت است؛ نکتهای که «شیان محمدی» مربی نینجا رنجر به آن اشاره میکند و میافزاید:«جسارت مهم است. افرادی که جسارت بالایی دارند در این رشته موفقتر هستند.» آیا این رشته آسیب پذیر و خشن است؟ «دوستی» معتقد است:«از آنجایی که 45 دقیقه اول به بدنسازی میگذرد و افراد به مرور زمان آموزش میبینند و کار مرحله به مرحله پیش میرود، به بدن فرد آسیبی وارد نمیشود. تا کمربند مشکی همه سبکها را یاد میگیرند و بعد رشته تخصصی خود را انتخاب میکنند.»او درباره خشن بودن این رشته میگوید:«من در رشتههای کونگ فو، ووشو و کاراته هم کارکرده ام. وقتی رشته نینجا را با دیگر رشتههای ورزش رزمی مطابقت میکنم میبینم رشتهای است که فرد را بسیار آرامتر هم میکند. من ریشه آن را ژیمناستیک میدانم. در این رشته انعطاف حرف اول را میزند و نمیگذارد بچهها خشن شوند، حتی بچههای پرخاشگر و خشن را آرام میکند.»دوستی نیز معتقد است که نه تنها فرد را آرام میکند، بلکه انرژیهای او نیز تخلیه میشود.
رعایت اصول اخلاقی
در رشتههای رزمی، اخلاق حرف اول را میزند و مهم است. در نتیجه شاگردان همه باید اصول اخلاقی را رعایت کنند. ولی این اصول شامل چه موضوعاتی می شود؟ هر دو مربی معتقدند نینجاکاران اول از همه انضباط را یاد میگیرند و روی این اصل تأکید میشود. آنها باید اصول اخلاقی را رعایت کنند و در این کلاسها احترام به بزرگتر، استاد و پیشکسوت را یاد بگیرند. «محمدی» اضافه میکند:« بچههای پرخاشگر در این کلاسها ادب آموخته و آرام شده اند. خود خانوادهها نیز از اینکه اینقدر بچههایشان دچار تغییر رفتاری شدهاند، تعجب کردهاند.» «دوستی» که نماینده استان تهران در این رشته است، نیز میگوید:
« در این رشته اخلاق مهم است. به شاگردان یاد میدهیم که اگر مشکلاتی پیش آمد از این فن در دعوا استفاده نکنند و با زبان مهربانی مشکل خود را حل کنند. خود ما هم همینطور هستیم و در موقعیتهای مختلف که قرار گرفتهایم از تکنیکها برای دفاع از خود استفاده نکردهایم. به شاگردان میگوییم رزمیکار باید شخصیت و روح قوی داشته و صبور باشد. جسم قوی را هر کسی میتواند داشته باشد، مهم روح قوی داشتن است. نینجا کار باید روح قوی داشته باشد.
مسابقات
نینجا رنجر رشتهای است که رقابتهای آن در داخل و خارج کشور برگزار میشود. رقابتها هم در دو بخش هنرهای نمایش فردی و مبارزه برگزار میشود. مسابقه هنرهای فردی از دو نفره تا 7 نفره برگزار میشود. مسابقه در بخش سلاح گروهی و انفرادی است. تاکنون ششمین دوره رقابتهای هنرهای فردی و هفتمین دوره در مبارزه (کیک بوکسینگ لایت) برگزار شده است.
کمبودها
مربیان معتقدند که باید باشگاهها را گسترش داد و آنها را از نظر ایمنی بخصوص در یادگیری سبک آکروباتیک به وسایل ژیمناستیک مجهز کرد. برخی باشگاهها، وسایل ژیمناستیک ندارند و روی زمین کار میکنند. آنها معتقدند که باید روی ورزشکارانی که در رده قهرمان کشوری رتبههای خوبی میآورند، سرمایه گذاری کرد و استعداد یابی قوی را در پیش گرفت تا تیم ملی خوبی تشکیل شود و امکان حضور بانوان در رقابتهای برونمرزی فراهم شود. تعداد بانوان اعزامی به مسابقات بسیار اندک است و بیشتر خود ورزشکار هزینه باید کند تا بتواند در این مسابقهها حضور داشته باشد.(سوسن صادقی/ایران)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: حجت الاسلام محمدرضا زائری در نخستین همایش فعالان صنایع فرهنگی با عنوان «نفس عمیق»، خون دل خوردن را لازمه کار فرهنگی دانست و افزود: کسی که میخواهد کار جدی انجام دهد و با اعتقاد وارد میدان شود باید خون دل بخورد. حتی در جبهه مقابل هم کسانی به نتیجه دلخواه خود میرسند که سختی میکشند و تلاش میکنند، شهید مطهری آدمها را به دو دسته تقسیم کرده؛ یا بزرگند یا بزرگوار. به گفته او کسی چون هیتلر آدم بزرگی است گرچه بزرگوار نیست. او اراده بالایی دارد که اگر چنین نبود نمیتوانست دنیا را به هم بریزد.
به نقل از همشهری آنلاین، این نویسنده و پژوهشگر به ضرورت توجه به تبلیغ در عرصه تولید محصولات فرهنگی اشاره و بیان کرد: وقتی محصولی تولید و ارایه میشود چگونگی معرفی و تبلیغ آن بسیار مهم است، ما از هر محصول فرهنگی برای تبلیغ ایده و ذهنیت خود نمیتوانیم استفاده کنیم. نمونه پوسترهایی که تولید و منتشر شد و مخاطب به هیچ کدام از این پوسترها و بنرها توجه نکرد. آخر مگر او با پوستر و بنر بیحجاب شده بود که با پوستر و بنر حجاب را انتخاب کند؟
به نقل از مهر، وی گفت: بسیاری از متشرعین به کسی چون آنتونی کوئین ایراد میگیرند که بازیگر عرقخوری چون او نباید در نقش شخصیتهای مذهبی ظاهر شود اما ۱۰۰ نمازخوان نمیتوانند چون او و در نقش او بازی کنند.
به گزارش جام جم سرا، زائری همچنین افزود: اتفاق خوبی که در حال حاضر افتاده این است که تولید کنندگان مومن و متدین صنایع فرهنگی در مرحله انتقال هستند. از یک طرف سابقه حوزه کاریشان به گونهای است که با حمایتهای دولتی و شبه دولتی عجین بوده است، از طرف دیگر وارد فضایی شدهاند که از هیچ کدام از این حمایتها خبری نیست و این فضا فضای خوشایندی است. ما باید یاد بگیریم که بدون پشتیبانیهای دولتی راه خود را پیش بگیریم.
او به نشریه «مکتب اسلام» که پیش از انقلاب منتشر میشد اشاره و بیان کرد: زمانی که جمعیت ایران ۳۰ میلیون نفر بود نشریه مکتب اسلام بدون کوچکترین حمایت دولتی در ۵۰۰ هزار نسخه منتشر میشد. حالا جمعیت ایران ۸۰ میلیون نفر است و تیراژ بهترین نشریه مذهبی به ۵۰ هزار نسخه هم نمیرسد. درست است رایانه و اینترنت جایگزین شدهاند اما هر طور این دو را با هم مقایسه کنیم باز هم ما عقب هستیم.
زائری کار فرهنگی را کار بسیار دشواری دانست و افزود: کار فرهنگی کردن کار سادهای نیست و ویژگی همایش «نفس عمیق» این است که شرکت کنندگان در این همایش خود در شمار تولید کنندگان هستند آن هم در شرایطی که مدیران فرهنگی ما معمولاً درگیر تولید نیستند اما یک مدیر فرهنگی که خود مولد است مشکلات یک تولید کننده را بهتر درک میکند.
اما این که در هزاره سوم، راه اشتباه پیشینیان را پیمودن و از یک سوراخ به دفعات گزیده شدن، دیگر با حساب و کتاب عقل و منطق جور درنمیآید.
سالهاست که صفحه حوادث روزنامهها، اخباری را منتشر میکنند از دختران و پسران عشق سینمایی که از هول حلیم در دیگ میافتند و در دام وسوسهانگیزی که شیادان برایشان تدارک دیدهاند گرفتار میشوند و چه هزینهها که از جیبشان نمیرود و چه ضربههای روحی و روانی که بر جانشان نمینشیند.
خبر آخر اما، ماجرای کلاهبرداری بود که به نام یکی از ستارگان سینمای ایران در شبکههای مجازی صفحهای گشوده و با ارتباط برقرارکردن با دختران جوان و وعده و وعید آکتور کردنشان، اخاذی میکرده و هدایا میگرفته و بعد به شیوه همه طراران تاریخ غیبش میزده است.
تنها مایه دلخوشی، اینکه سوءاستفاده به مسائل مالی محدود بوده و کار به جاهای باریک نکشیده است.
نکته طنز و درام این ماجرا توامان با هم، نه فکر نه چندان بکر کلاهبردار مذکور که سادهلوحی و خوشباوری عجیب و غریب این دختران علاقهمند به سینما بوده که شوق بازیگر شدن و پول و شهرت در ادامهاش، چنان بر سر ذوقشان آورده بوده که کرکره عقل و منطق را یکسره پایین کشیده و حتی برای لحظهای به این فکر نکرده بودند که نظارتی بر شبکههای اجتماعی نیست و هر کس میتواند به نام فرد دیگری صفحهای برای خود باز کند و عکسی هم بگذارد و پیغامی هم بدهد و بگیرد. احتمال بعید آن است که بانوان مذکور شاید حتی از این موضوع اطلاعی هم نداشتهاند.
حکایت این روزهای شبکههای اجتماعی بسیار شبیه است به روزگاری که تازه تلفن به خانهها راه پیدا کرده بود و خاطرتان هست آن حجم بالای مزاحمتهای تلفنی را؟ سرخوشان آن دوران به طور تصادفی شماره میگرفتند و فوت میکردند و مردم را سر کار میگذاشتند؛ سرخوش بودند دیگر.
این که میگویند فرهنگ استفاده از هر ابزار و امکان و تکنولوژی همراه آن به کشور وارد نمیشود گزافهگویی و اغراق نیست. حال که خواه ناخواه شبکههای اجتماعی اینچنین در دل برخی از جوانان امروزی ریشه دوانیدهاند خوب است که کاربرانش اطلاعات مقدماتی و حداقلی از آنها داشته باشند.
از اینکه بگذریم، سالهاست که به جوانان علاقهمند به هنر هفتم گفته و نشان داده شده، مستندوار، که بازیگرشدن راه و رسم دارد و سواد و تحصیلات خودش را میخواهد و نشان دادن در باغ سبز برای پیمودن ره صدساله در یک شب، درواقع سرابی است که پایانش راه به ناکجاآباد میبرد.
زمانی که آموزشگاههای بازیگری مجوزدار و معتبر در سراسر کشور وجود دارد و از سوی دیگر، راه دانشگاه و تحصیلات آکادمیک هم باز است، چرا دلخوش کردن به وعده و وعیدهایی که اکثرا بوی سوءاستفاده و کلاهبرداری از آن به مشام میرسد؟
خوب است گاهی به تجربه و توصیه دیگران هم اعتماد کنیم؛ گزیده شدنهای متعدد از یک سوراخ شایسته انسانهای عاقل و دوراندیش نیست.
محسن محمدی - جامجم