وبسایت آی بازاریابی - زهرا داوودی: خودتان میدانید که چه چیزی موجب تمایز کسبوکار شما از دیگر رقبا میشود؟ در ادامه این مطلب به بررسی دلیل تعریف و مشخص کردن مزیت رقابتی کسبوکار خودتان میپردازم.
در دوران دانشجویی یکی از اساتید ما همیشه بر این نکته تأکید داشت که هر صاحب کسبوکاری همواره باید قادر به پاسخگویی به یک سؤال خیلی ساده و اساسی باشد و آنهم اینکه: "چرا یک مشتری بالقوه باید بجای رقیب من از من خرید کند؟” اگر این فرد قادر به پاسخگویی به این سؤال نباشد، بهتر است هر چه سریعتر جریان ضررهای خود را متوقف کرده و به دنبال شغل و سرگرمی دیگری باشد.
اما برخی از این فروشگاهها یا شرکتهای کوچک هم میتوانند برخی از کالاها را به قیمتی حتی پایینتر از فروشگاه وال مارت عرضه کنند، چراکه دارای هزینههای سربار بسیار پایینتری هستند. یکی از عوامل ایجادکننده هزینه سربار تعداد کارکنان بیشتر و لزوم تأمین منابع لازم برای پرداخت حقوق و … به آنهاست.
پس چه چیزهایی موجب میشود که شرکتها محصول خود را به یک بخش از بازار ارائه کنند که حاضر به پرداخت مبلغ قابلتوجهی برای محصول باشند؟ به عبارتی میتوان گفت که به این منظور دو معیار شناختهشده است: اول اینکه اعضای تشکیلدهنده یک بخش از بازار باید بهطور مشابه باهم و متفاوت از دیگر افرادی تصمیمگیری کنند که در خارج از آن گروه قرار دارند. دوم اینکه این مجموعه از افراد باید از بیرون از گروه یا آن بخش از بازار قابلشناسایی باشند.
کلید اصلی در تقسیم بازار بهصورت مؤثر و اثربخش درک چگونگی اتخاذ تصمیم خرید توسط مشتریان است. چه ویژگیهایی از محصول یا خدمت برای مشتریان ما دارای بیشترین میزان اهمیت است؟ بهعنوانمثال، مثلاً در خرید خودرو برخی از مردم فقط یک حملونقل ساده و با هزینه کم را مدنظر دارند(هزینه نگهداری کم و مصرف پایین سوخت). برخی دیگر دنبال به دنبال خودرویی اسپرت و عملکرد بالا هستند.
پسازاینکه مشخص شد که محصول قادر به برآوردن نیازهای یک گروه خاص از بازار که دارای اندازه اقتصادی لازم هست، میباشد؛ باید توجه داشت که مشتریان موجود در هر بخش از بازار بهخوبی قابلشناسایی باشند؛ چراکه بازاریابان نیاز به دانستن این موضوع دارند که چگونه و با استفاده از چه رسانهای میتوانند به مشتریان این بخش از بازار دسترسی داشته باشند.
خلاصه:
بهمنظور موفق شدن هر مالک کسبوکاری باید قادر به توضیح این موضوع باشد که چرا یک مشتری بالقوه محصول یا خدمت وی را در برابر محصول یا خدمت عرضهشده از طرف یک رقیب انتخاب کرده میخرد. پاسخ به این سؤال جز دو مورد نمیتواند باشد و آنهم یا قیمت پایینتر نسبت به رقبا است یا تمایز و تفاوتی که نسبت به محصول یا خدمت رقیب دارد. اگر پاسخ به این سؤال تمایز و تفاوت در ویژگیهای باشد، آن محصول یا خدمت جذابترین جایگزین برای یک بخش از بازار است که البته بهاندازه کافی برای سرپا نگاهداشتن یک کسبوکار هم بزرگ است.
باوجوداینکه این نکته ممکن است خیلی ساده و معمولی به نظر برسد، تجربه ما چنین میگوید که تعیین کردن این موضوع و تصمیمگیری در مورد آن بسیار پیچیده است و مالک کسبوکار ممکن است در رابطه با آن نیاز به استفاده از علم و تجربه یک کارشناس بازاریابی داشته باشد؛ اما طبیعی است که مزایای حاصل از آن ارزش تلاشهای انجامشده را دارد.
وبسایت آی بازاریابی - زهرا داوودی: خودتان میدانید که چه چیزی موجب تمایز کسبوکار شما از دیگر رقبا میشود؟ در ادامه این مطلب به بررسی دلیل تعریف و مشخص کردن مزیت رقابتی کسبوکار خودتان میپردازم.
در دوران دانشجویی یکی از اساتید ما همیشه بر این نکته تأکید داشت که هر صاحب کسبوکاری همواره باید قادر به پاسخگویی به یک سؤال خیلی ساده و اساسی باشد و آنهم اینکه: "چرا یک مشتری بالقوه باید بجای رقیب من از من خرید کند؟” اگر این فرد قادر به پاسخگویی به این سؤال نباشد، بهتر است هر چه سریعتر جریان ضررهای خود را متوقف کرده و به دنبال شغل و سرگرمی دیگری باشد.
اما برخی از این فروشگاهها یا شرکتهای کوچک هم میتوانند برخی از کالاها را به قیمتی حتی پایینتر از فروشگاه وال مارت عرضه کنند، چراکه دارای هزینههای سربار بسیار پایینتری هستند. یکی از عوامل ایجادکننده هزینه سربار تعداد کارکنان بیشتر و لزوم تأمین منابع لازم برای پرداخت حقوق و … به آنهاست.
پس چه چیزهایی موجب میشود که شرکتها محصول خود را به یک بخش از بازار ارائه کنند که حاضر به پرداخت مبلغ قابلتوجهی برای محصول باشند؟ به عبارتی میتوان گفت که به این منظور دو معیار شناختهشده است: اول اینکه اعضای تشکیلدهنده یک بخش از بازار باید بهطور مشابه باهم و متفاوت از دیگر افرادی تصمیمگیری کنند که در خارج از آن گروه قرار دارند. دوم اینکه این مجموعه از افراد باید از بیرون از گروه یا آن بخش از بازار قابلشناسایی باشند.
کلید اصلی در تقسیم بازار بهصورت مؤثر و اثربخش درک چگونگی اتخاذ تصمیم خرید توسط مشتریان است. چه ویژگیهایی از محصول یا خدمت برای مشتریان ما دارای بیشترین میزان اهمیت است؟ بهعنوانمثال، مثلاً در خرید خودرو برخی از مردم فقط یک حملونقل ساده و با هزینه کم را مدنظر دارند(هزینه نگهداری کم و مصرف پایین سوخت). برخی دیگر دنبال به دنبال خودرویی اسپرت و عملکرد بالا هستند.
پسازاینکه مشخص شد که محصول قادر به برآوردن نیازهای یک گروه خاص از بازار که دارای اندازه اقتصادی لازم هست، میباشد؛ باید توجه داشت که مشتریان موجود در هر بخش از بازار بهخوبی قابلشناسایی باشند؛ چراکه بازاریابان نیاز به دانستن این موضوع دارند که چگونه و با استفاده از چه رسانهای میتوانند به مشتریان این بخش از بازار دسترسی داشته باشند.
خلاصه:
بهمنظور موفق شدن هر مالک کسبوکاری باید قادر به توضیح این موضوع باشد که چرا یک مشتری بالقوه محصول یا خدمت وی را در برابر محصول یا خدمت عرضهشده از طرف یک رقیب انتخاب کرده میخرد. پاسخ به این سؤال جز دو مورد نمیتواند باشد و آنهم یا قیمت پایینتر نسبت به رقبا است یا تمایز و تفاوتی که نسبت به محصول یا خدمت رقیب دارد. اگر پاسخ به این سؤال تمایز و تفاوت در ویژگیهای باشد، آن محصول یا خدمت جذابترین جایگزین برای یک بخش از بازار است که البته بهاندازه کافی برای سرپا نگاهداشتن یک کسبوکار هم بزرگ است.
باوجوداینکه این نکته ممکن است خیلی ساده و معمولی به نظر برسد، تجربه ما چنین میگوید که تعیین کردن این موضوع و تصمیمگیری در مورد آن بسیار پیچیده است و مالک کسبوکار ممکن است در رابطه با آن نیاز به استفاده از علم و تجربه یک کارشناس بازاریابی داشته باشد؛ اما طبیعی است که مزایای حاصل از آن ارزش تلاشهای انجامشده را دارد.