راه دادن یک نفر به حریم خصوصیترین بخشهای زندگی خود، رابطهای ویژه ایجاد میکند که بسیار نزدیک و افشاگرانه است. رابطه جنسی یکی از این حریمهاست، اما هنگامی که یکی از زوجین، در این باره دچار ترس و استرس شود یا از عملکرد جنسی خود اضطراب داشته باشد، بیتردید احساس جذاب بودن یا صمیمیت با همسرش مخدوش شده، حتی بسیار سخت خواهد شد.
بر خلاف این افراد، برخی هم تصور میکنند دیگران همیشه یک رابطه جنسی موفق، رضایتبخش و تهی از مشکل دارند و همین قضیه گاهی میتواند به اضطراب منجر شود.
وقتی همواره به این موضوع فکر شود که آیا میتوانم رابطه جنسی موفقی داشته باشم؟ آیا همسرم از کارکرد جنسی من لذت میبرد و برایش خوشایند است؟ آیا زیاد چاق یا زیاد لاغر به نظر میرسم؟ و… اختلال در کارکرد جنسی و عدم موفقیت در آن حتمی است، بیتردید ذهن درگیر و مغشوش با افکار منفی و پرسشگر، اجازه نمیدهد همسرش از رابطه جنسی نهایت لذت را ببرند.
نگرانی مدام از ظاهر یا تواناییهای جنسی، رابطه جنسی را ناموفق، بسیار پراسترس و اعصابخردکن میسازد، حتی گاهی ممکن است به امتناع شدید از برقراری رابطه جنسی بینجامد.
رابطه جنسی، چیزی فراتر از یک واکنش صرف جسمی و بدنی است. تحریک جنسی ارتباط تنگاتنگی با احساسات و انگیزش دارد. وقتی ذهنتان مشغول و درگیر نگرانیها باشد یا اینکه مدام استرس داشته باشید، بیشک تمرکز روی رابطه جنسی و تحریک بدن هم امری محال خواهد بود و با دشواری بسیار مواجه خواهد شد.
وضعیت ذهنی فرد تاثیر شگرفی بر توانایی تحریک جنسی دارد؛ حتی اگر فرد در کنار کسی باشد که از نظر جنسی برایش بسیار جذاب است، نگرانی و تشویش خاطر از اینکه بتواند او را راضی کند، ممکن است انجام آن را برایش غیرممکن کند. وقتی فرد روی این مساله متمرکز باشد که میتواند خوب عمل کند یا نه، بیتردید نمیتواند بر آنچه بواقع انجام میدهد، تمرکز کند. درواقع اضطراب از عملکرد جنسی، به یک چرخه دائمی منجر میشود؛ فرد آنقدر در مورد رابطه جنسی مضطرب میشود که نمیتواند عملی داشته باشد و این مساله به اضطراب بیشتر در این زمینه منجر میشود تا آنجا که گاه میتواند فرد را از فکر داشتن رابطه جنسی دور کند. بنابراین میتوان اذعان کرد اضطراب یکی از مهمترین عوامل بسیار اساسی در مختل شدن احساسات جنسی است و باعث میشود علاوه بر این که ذهن فرد مغشوش شود از شدت عملکرد و لذت جنسی در رابطه نیز کاسته شود.
روانشناسان این نوع اضطراب را اضطراب جنسی تعریف کردهاند. اضطراب جنسی در برخی مردان و زنان قابل مشاهده است. گاهی شدت این مساله به قدری قوت دارد که زندگی جنسی فرد از ریشه و بن مختل میشود و مشکلات زناشویی عدیدهای را به بار میآورد.
در این نوشتار سعی کردهایم به اضطراب جنسی مردان بپردازیم، از چگونگی و چرایی آن بگوییم، علتها را بررسی کنیم و در نهایت راهکارهایی را برای برطرف کردن و درمان این مشکل مطرح کنیم.
چگونه اضطراب، عملکرد جنسی را تحت تاثیر قرار میدهد؟
شاید به دنبال پاسخ این پرسش باشید که چگونه اضطراب میتواند عملکرد جنسی را تحتالشعاع قرار داده یا اینکه وضع را بدتر کند.
پاسخ بسیار ساده است، هنگام احساس نگرانی و استرس، بدن به طور خودکار ماده شیمیایی اضطراب که آدرنالین نام دارد، آزاد کرده و وارد جریان خون میکند. آدرنالین توسط غدههای آدرنال که در بالای کلیهها واقع شده است، ترشح میشود. آدرنالین اثرات دوجانبه مثبت و منفی دارد. جالب است بدانید این ماده شیمیایی همیشه برای افزایش فعالیت بدنی خوب و مفید است (مثلا ترشح آدرنالین باعث میشود شما سریعتر بدوید) اما ترشح آدرنالین هنگام برقراری رابطه جنسی، اثری بر عکس داشته و منجر به بروز احساس دلشوره و اضطراب میشود؛ وضعی که اصلا حس خوشایندی محسوب نمیشود. درواقع ترشح این هورمون، اثری بسیار منفی روی رابطه جنسی میگذارد.
اضطراب شدید ناشی از ترشح آدرنالین، در مردان به صورت زیر تظاهر پیدا میکند:
از دست دادن نعوظ، زودانزالی یا دیرانزالی، عدم سفتی اندام تناسلی تا به حدی که مرد نمیتواند از وسایل پیشگیریکننده استفاده کند، دشواری در ریلکس بودن و لذت بردن از رابطه جنسی، ایجاد مشکلات جدی زناشویی و…
از سوی دیگر اضطراب جنسی، بدن را وارد واکنش «جنگ یا گریز» میکند؛ در واکنشهای آمادهسازی بدن برای فرار از تهدید، هورمونهای استرس اپینفرین و نوراپینفرین نیز ترشح میشوند که این هورمونها بر شدت اضطراب میافزایند.
دغدغههای جنسی مردانه کدام است؟
اگر عملکرد خوبی در رختخواب نداشته باشم و نتوانم همسرم را از نظر جنسی ارضا کنم؛ آیا میتوانم به اندازه کافی نعوظ پیدا کنم؟ آیا ممکن است من زودانزال شوم و بسرعت به ارگاسم برسم؟ آیا همسرم از اندام من رضایت دارد و مرا مسخره نمیکند؟ آیا همسرم بوی بدن مرا دوست دارد؟ آیا میتوانم رابطه جنسی را درست انجام دهم؟ آیا همسرم از عملکرد من راضی است و لذت میبرد؟ ممکن است این رابطه جنسی به بارداری منجر شود؟ میتوانم با موفقیت رابطه جنسی برقرار کنم؟ آیا ممکن است به بیماریهای مقاربتی مبتلا شوم؟ و… برخی از نگرانیها کاملا بجا و منطقی است، مثلا نگرانی از داشتن رابطه جنسی محافظت نشده و ترس از ابتلا به بیماریهای مقاربتی، کاملا طبیعی و منطقی است و باعث میشود فرد به دلیل احساس خطر ابتلا به بیماریهای مقاربتی بیشتر موارد بهداشتی را رعایت کند، اما بسیاری از نگرانیهای مطرح شده در بالا، کاملا غیرمنطقی بوده و نتیجهای جز اضطراب نخواهد داشت؛ اضطرابی که به ایجاد مشکلات جدی و حتی وخامت بیشتر اوضاع منجر میشود.
اضطراب جنسی مردانه چیست؟
اضطراب جنسی مردانه، تجربه وضع ناخوشایند و پراسترسی است که فرد از وقوع احتمالی برخی از افکار یا اعمال نامطلوب مرتبط با رابطه جنسی به هراس افتاده و خود را در مواجهه با آنها، ناتوان فرض میکند. این وضع روانی بسیار مخرب است.
تجربه طولانیمدت اضطراب جنسی، نتیجهای جز ضعف و ناتوانی ندارد و نهایتا میتواند کیفیت و کمیت رابطه جنسی را خدشهدار کند و حتی گاه به رغبت نداشتن یا فرار از انجام رفتار جنسی منتهی شود. به همین دلیل شناخت و آگاهی از مجموعه عواملی که باعث دلواپسی مردان هنگام رابطه جنسی میشود، بسیار حائزاهمیت است. برخی از افکار اضطرابی مردان مربوط به توانایی و قدرت فرد و چگونگی مدیریت رفتار جنسی و موفقیت در آن است و بخشی دیگر مربوط به همسر و ریشه گرفته از افکار و تصوراتی است که غالبا یک مرد گمان میکند که همسرش در مورد او یا کنش جسمی و جنسیاش انتظار دارد.
ناتوانی جنسی
«اختلال نعوظ» (ناتوانی جنسی) شایعترین مشکل جنسی در مردان محسوب میشود. ناتوانی در ایجاد یا کنترل نعوظ هنگام برقراری رابطه جنسی، اختلال نعوظ تعریف میشود. بسیاری از مردان در برههای از زندگی جنسی خود، اختلال نعوظ را تجربه میکنند، اما بیشترین میزان شیوع آن با بالا رفتن سن در مردان، محتمل است.
اما در جامعه صنعتی امروز، نداهای دیگری در مورد میزان شیوع و سن شروع این اختلال در مردان به گوش میرسد که بسیار تعجبانگیز است. با توجه به آمار منتشر شده در چند سال اخیر گویی گستره این اختلال فزونی یافته و بسیاری از مردان را در سنین پایین مبتلا کرده است.
حجم گستردهای از مردان در چهل سالگی مبتلا به ناتوانی جنسی میشوند، به عبارت دیگر از هر ده مرد، چهار نفر با این مشکل دست و پنجه نرم میکنند، این در حالی است که در هفتاد سالگی از هر ده مرد، هفت نفر با مشکل اختلال نعوظ مواجه میشوند.
اضطراب جنسی یکی از مولفههای اساسی در ابتلای مردان، بخصوص مردان جوان به نعوظ است و همچنین عاملی است که بر شدت مشکل مردان مبتلا میافزاید. تجربه اضطراب بسیار و ترشح هورمونهای استرس باعث انقباض یا جمع شدن رگهای خونی شده و خونرسانی به اندام جنسی مردانه را کمتر میکند، به همین دلیل تحریک جنسی یا نعوظ بسیار مشکل میشود؛ حتی مردانی که برای تحریک شدن مشکلی ندارند، وقتی در خصوص عملکرد جنسی خود دچار اضطراب میشوند، قادر به انجام آن نخواهند بود. اضطراب جنسی در فرد مبتلا باعث میشود که مرد مدام قبل از برقراری یا حتی در مرحله اقدام به انجام رابطه جنسی، افکار منفی را در خود پرورش دهد؛ افکاری که بیشتر حول و حوش از دست دادن نعوظ است. غالبا در بیشتر مبتلایان، فرد پیشاپیش با فکر از دست دادن نعوظ، دچار ترس و واهمه شده و با آن وضع روحی نیز وارد رابطه میشود؛ از سوی دیگر در طول رابطه جنسی نیز دائم و بدون وقفه کیفیت نعوظ خود را بررسی میکند. این ترس رفتاری به قدری شدت دارد که فرد مبتلا در حین برقراری رابطه جنسی، به جای توجه به عملکرد بخش تناسلی اغلب تحت تاثیر افکار منفی که مدام عدم نعوظ یا ضعف آن را تقویت میکند، قرار میگیرد. این ترس، اضطرابی را فراهم میکند که در کیفیت نعوظ تاثیر عکس داشته و کنترل نعوظ را برای مرد سختتر و دشوارتر میکند.
ترس از زود انزالی ،نارضایتی از وضع بد جسمانی، نگرانی از ناتوانی در ایجاد رضایت جنسی از دیگر اضطراب های جنسی مردان است .
ترس از ارزیابی و نظر همسر
عقیده و نظر دیگران نقش بسیار مهم و انکارناپذیری در شکلگیری و چگونگی شناخت و تعریف فرد از خود دارد. غالبا افراد خود را در آیینه دیگران مشاهده میکنند ، شاید به همین دلیل است که هر عکسالعمل یا پاسخی نمایانگر عمل فرد معنا میشود و میتواند منجر به هدایت فرد در مسیر ویژهای شود. بواقع این حقیقت مهم در دنیای زندگی جنسی افراد نیز بیتاثیر نیست، اظهار نظر ضمنی یا آشکار همسر از چگونگی و کیفیت رابطه جنسی، شکلدهنده اعتماد به نفس جنسی در شریک مقابل است. تحسین و تشویق توانایی و قدرت مرد توسط زن، نتیجهای مثبت در پی دارد، در حالی که انتقاد و شکایت زن از رابطه جنسی نتیجهای متضاد خواهد داشت.
از اینروست که عملکرد و توانایی جنسی بسیاری از مردان در رابطه جنسی به ارزیابی و نظر همسرشان دراینباره بستگی دارد. فراتر رفتن درجه اعتباردهی به نظر همسر و ارزیابی منفی آن، منجر به اضطراب در فرد شده، به گونهای که فرد دائم نگران عکسالعملهای همسرش در قبل، حین و بعد از رابطه جنسی است. نگرانیهای بیش از حد و پیشقضاوتهای منفی و حتی گاهی افراطی، منجر به اضطراب جنسی در مرد شده و عملکرد او را بشدت تحت تاثیر قرار میدهد.
درمان این اختلال چگونه است؟
اگر مبتلا به اضطراب جنسی هستید، در گام اول به روانشناس بالینی یا متخصصان جنسی مراجعه کنید. فردی را به عنوان رواندرمانگر انتخاب کنید که با او احساس راحتی داشته باشد تا بتوانید در مورد زندگی جنسیتان، آزادانه به صحبت بنشینید. روانشناس با مصاحبه و سوال از سابقه جنسیتان، چگونگی، کمیت و کیفیت آن میفهمد که شما چطور دچار اضطراب جنسی شدهاید و به چه دلیل یا اینکه چه افکاری در زندگی جنسی مسبب اصلی ایجاد مشکلتان شده است. درمانگر به شما کمک میکند از جنسیت و کارکردهای جنسی خود شناخت بیشتری پیدا کنید و مسائلی را که موجب اضطراب و ترس جنسیتان شده است، درک کنید. مثلا اگر نگران انزال زودرس خود هستید، میتوانید با شناخت علت و با استفاده از تکنیکهایی برای به دست آوردن کنترل بیشتر، انزال پیش از موعد خود را مهار کنید.درمانگر، ممکن است در صورت لزوم شما را به یک روانپزشک ارجاع دهد تا با انجام معاینات بالینی و آزمایش، از وضع سلامت جسمی شما اطمینان بیشتر یابد، گاهی نیاز به دارو درمانی است. دارودرمانی (دریافت آرامبخشها یا داروهای مرتبط با مشکلات جنسی که گاه به علتهای جسمی برمیگردد، مثل اختلالات نعوظ، زودانزالی و…) به همراه مشاوره و رواندرمانی در کاهش اضطراب بسیار موثر است و میتواند زندگی جنسیتان را شاد و لذتبخشتر کند.
چند توصیه مفید
اقداماتی که میتوانید برای بهبود وضع خود به کار گیرید، عبارتند از:
• با همسرتان گفتوگو کنید.
به جای پنهان کردن یا ترس از افشای مشکل نزد همسر، مساله را با شریک جنسیتان در میان بگذارید. پس از برقرار کردن ارتباط عمیق عاطفی و احساس راحتی با او، در مورد اضطراب عملکرد جنسیتان صحبت کنید.
• به روشهای دیگر نزدیکی متوسل شوید.
* رابطه جنسیتان را فاصلهدار کنید.
* از تکنیک توجه برگردانی استفاده کنید.
* اعتماد به نفستان را تقویت کنید (جام جم / نسرین صفری – مشاور خانواده)
نشریه زرد زنان امروز در یادداشتی شنیع به قلم یکی از شبه روشنفکرهای ضددین، به حمایت از زنای رایگان« ازدواج سفید» و تبلیغ روابط جنسی نامشروع پرداخت.! این هفته نامه که ارتباط نزدیکی با عناصر گروهک نهضت آزادی، اصلاح طلب و جریان ملی گرا دارد، در شماره ۲۰ خود در مطلبی به قلم «ن.ب.ک» یکی از فمنیست های ضددین و در حمایت از اقدام شنیع زنای رایگان «ازدواج سپید» و هجمه به دین اسلام نوشت:
«من حتی رابطه های دوستی بین پسران و دختران را که به ازدواج منجر می شود سنتی می دانم چون معتقدم دو نفر که می خواهند تا پایان عمر در کنار هم زندگی آرامی داشته باشند تا تجربه زندگی مشترک زیر یک سقف را داشته باشند نمی توانند تصمیم صحیحی برای انتخاب خود بگیرند که این امر متأسفانه به دلایل مذهبی و سنتی در کشور مقدور نیست.» گفتنی است، مراسم جشن آغاز کار این هفته نامه، با حضور گروهی از فعالان کودتای ضدانتخاباتی سال ۸۸ برگزار شده بود.
در جلسه صبح امروز (دوشنبه ۷ اردیبهشت) هیئت نظارت بر مطبوعات، موضوع ترویج پدیده مغایر با ارزشهای دینی و ملی که به «ازدواج سفید» مصطلح شده، مطرح شد و برخی مطالب مجله «زنان امروز» مصداق ترویج و توجیه این ناهنجاری تشخیص داده شد و بر اساس بند ۲ ماده ۶ قانون مطبوعات مغایر با عفت عمومی دانسته و منجر به توقیف نشریه و ارجاع آن به دادگاه شد.
زنان امروز ماهنامهای به مدیرمسئولی شهلا شرکت است که انتشار آن در خردادماه ۱۳۹۳ پس از نزدیک به هفت سال توقیف از سر گرفته شده بود.
منبع : مهر و پارس نیوز
متخصص زنان و زایمان ضمن تشریح علل درد هنگام نزدیکی را عفونت های دستگاه تناسلی زنان دانست و گفت: در این خصوص نباید به هیچ عنوان خوددرمانی و استفاده از داروهای خودسرانه صورت گیرد.
دکتر رشیقی گفت: درد هنگام نزدیکی علل گوناگونی دارد و در بسیاری از اوقات ذاتی است .ضمن اینکه یکسری از خانم ها عصبی هستند و به علت مشکلات روحی ، روانی از برقراری روابط جنسی نوعی احساس ترس دارند.
وی عنوان کرد: در اشخاصی که تجربه جنسی کافی ندارند روابط جنسی علاوه بر این که برایشان ایده آل و مطلوب نیست بلکه می تواند دردناک هم باشد.
وی یادآورشد: بنابراین به دلیل ترس ، امکان دارد عضلات رحم دچار اسپاسم شود و تحریک جنسی در حد کافی صورت نگیرد و خانم ایجاد ترشحات تحریکی جنسی را نداشته باشند. در نتیجه به دلیل عدم لغزندگی واژن، نزدیکی دردناک خواهد بود.
متخصص زنان و زایمان توصیه کرد: حال با توجه به این مسائل کسب آموزش های صحیح درزمینه مسائل جنسی قبل از ازدواج امری ضروری به شمار می رود که دست اندکاران مربوطه باید به این نکته به دقت توجه نمایند.
منبع: سلامت نیوز
۱- از کم ارزش کردن خود بپرهیزید
آسیب پذیر بودن و نداشتن امنیت در جهان امروز بسیار آسان است. شما دائما باید با موفقیت هایی که کسب می کنید، خود را به اثبات رسانده و با پیروزی ها و شکست ها رو به رو شوید؛ بنابراین تخریب و از بین بردن عزت نفس و ارزش شخصی افراد ساده است. سعی کنید که از ارزش های خود کم نکنید. بدانید که شما ارزش و لیاقت همه چیز را در جهان دارید و شایسته هر آنچه دارید، هستید.
۲- از تکیه محض به شریک زندگی خود بپرهیزید
تکیه کردن به کسی برای حمایت، چیز بدی نیست، اما وابستگی به کسی تا حدی که تبدیل به تنها پشت و پناه شما شود، روشی نادرست است. این کار بعدها باعث می شود ارزش شخصی شما، ثبات احساسی و شادی تان به چیزهایی وابسته شود که خودتان هیچ کنترلی روی آنها ندارید. به شریک زندگی خود برای حمایت متقابل تکیه کنید، اما به او محتاج نباشید.
۳- به برقراری ارتباط کم توجه نباشید
گاهی درک همسرتان مشکل می شود، به خصوص زمانی که افسرده، عصبانی یا ناراحت هستید، بنابراین بهرت است که در آن لحظه موضوع را رها کنید. اکثر اوقات صحبت، پرسش، برقراری ارتباط کلامی در یک رابطه ایده خوبی است، مخصوصا اگر احساس می کنید که نتوانسته اید نیاز شریک زندگی خود یا روش برقراری ارتباط با وی را درک کنید. انجام چنین کاری، رابطه شما را تقویت کرده و به هر دو طرف درک بهتری از حس و حال یکدیگر می دهد.
۴- برای تغییر همسرتان تلاش نکنید
زنان و مردان نسل ما و نسل پیش از ما، کمی در روش تفکر، عمل و رفتار با هم تفاوت دارند. البته نمی توان گفت همه آنها، بلکه این امر درباره تعداد زیادی از ما صادق است. نکاتی در شریک زندگی شما وجود خواهدداشت که شما آنها را دوست دارید و برخی را نیز دوست ندارید. قطعا ترجیح می دادید که همسر شما برخی از آن نکات و صفات را نداشت، اما اکنون که این صفات را دارد، کمی آنها را برای خود قابل تحمل کرده و سعی کنید به آنها عادت کنید. سعی نکنید او را به سمت علائق خود سوق داده و تغییر دهید؛ در عوض بیشتر روی آنچه می پسندید، تمرکز کرده و کمتر به چیزهایی که نمی پسندید، فکر کنید.
۵- آنچه را برای شما انجام می دهد، بی ارزش نکنید
برخی مردان با تفکرات زنان درباره روابط عاشقانه آشنایی دارند؛ اما اغلب مردان با اینکه واقعا عاشق زنان خود هستند، به ندرت طبق تعریف یک زن از رابطه عاشقانه پیش می روند. دقت کنید که فقط چون همسرتان چیزهایی را که به او گفته اید، به خاطر ندارد، نباید او را بی توجه بدانید. درعوض کارهای زیادی را هم انجام می دهد. اگر می خواهید کاری را انجام دهد، گاهی مستقیما آن را به او یادآوری کنید. به این صورت زندگی را هم برای او و هم برای خودتان آسان می کنید.
۶- از آنچه خارج از کنترل شماست عیب جویی نکنید
خاطرات توسط کسانی خلق می شوند که برای کوچک ترین جزئیات مته به خشخاش نمی گذارند. سعی کنید به ندرت کارها را در زندگی هدایت کنید و اجازه دهید امور آن طور که باید و شاید صورت بپذیرند. اینکه وقتی برنامه ها تغییر می کنند، افسرده شوید امری طبیعی است، اما به فکر فرورفتن و پژمرده شدن به خاطر این تغییرات یا گریه و زاری کردن یا دائما کنایه زدن، می تواند یک خاطره خوب در حال رقم خوردن را خراب کرده و حال و هوای خودتان و شریک زندگی تان را تلخ کند.
حتی اگر تغییر در برنامه ها چیزی است که نمی توانید اصلا تحمل کنید و روی سلامت و امنیت شما اثر ناخوشایند دارد، سعی کنید روی جزئیات تاکید نکنید. از زمان با این فکر لذت ببرید که چه چیزی می تواند یک عنصر شگفتی ساز در همین حال حاضر باشد.
۷- سعی در سلب آزادی های همسر خود نداشته باشید
هیچ مشکلی در خواستن یک رابطه طولانی و امن وجود ندارد. همگی ما تغییر می کنیم و تکامل پیدا می کنیم. هم به خودتان و هم به شریک زندگی تان فرصت بدهید. برای تقویت و تحکیم رابطه و از بین بردن حس عدم امنیت، با شریک زندگی خود صحبت کنید تا راهی بیابید برای ایجاد و ساختن شرایطی که حس امنیت بیشتری در آن دارید.
۸- به وفاداری احترام بگذارید
روابط از مراحل دشواری گذر می کنند و در طول این مراحل است که ما آسیب پذیر و حتی گاهی ناشاداب می شویم. اگر این چنین شد، با شریک زندگی خود صحبت کنید. در صورتی که چیزی متفاوت می خواهید که رابطه فعلی تان به شما نداده است، پس شجاعت داشته باشید و آن را بیان کنید، اما اگر این شجاعت را ندارید، اعتماد موجود بین خود و شریک زندگی خود را برای یک لحظه ضعف یا وسوسه تخریب نکنید. باید طوری با شریک زندگی خود رفتار کنید که دوست دارید او با شما رفتار کند. به وفاداری تمام و کمال احترام بگذارید.
۹- به جای او تصمیم نگیرید
همه ما دوست داریم گفته های مان نقش و رتبه ای خاص در انتخاب ها و تصمیمات شریک زندگی مان داشته باشد. همین باعث می شود که هر فرد متاهلی احساس خاص بودن بکند، اما در بسیاری مواقع هم زیاده روی می کنیم. به یاد بیاورید زمانی که کسی در تصمیم گیری های شما دخالت می کند، چه حسی پیدا می کنید؟ برای شریک زندگی شما هم دقیقا همین طور است. به خاطر همسرتان هم که شده، به جای او تصمیم نگیرید.
منبع:جام جم
موارد زیر می توانند باعث رنجش های جزئی اما نابودکننده یک رابطه خوب زن و شوهر باشند.
عادت های آزاردهنده
زن و شوهرها گاهی اوقات برخی از عادت های یکدیگر را نمی توانند تحمل کنند و در عین حال در مورد آن هم صادقانه هم حرف نمی زنند و وقتی به مرور از وضعیت ناراحت کننده، خسته می شوند، هر بهانه کوچکی را دستاویز جر وبحث های طولانی قرار می دهند.به جای صبر و تحمل، بهتر است به همسرشان تذکر دهند و از او بخواهند که دست از آن عادت آزاردهنده بردارند. شاید او متوجه رفتار خود نیست!
کنترل یکدیگر
گاهی اوقات زن و شوهرها به دلیل علاقه زیادی که به یکدیگر دارند و می خواهند مراقب هم باشند، کوچکترین حرکات یکدیگر را نیز زیر ذره بین می برند.این کار اگرچه با هدف خوبی صورت می گیرد، اما می تواند به شدت آزاردهنده باشد.اما آنها می توانند با رفتارهای حاکی از مهربانی و عاقلانه، یکدیگر را مطمئن کنند که از پس زندگی شان بر می آیند و نیازی به نگرانی نیست.
تضاد شخصیتی
بیشتر رنجش ها از تفاوت ها ناشی می شود.ممکن است فردی از برخی خصوصیت های همسرش شکایت داشته باشد و همسرش دقیقا به سبب نبود آن ویژگی ها در وجود همسرش شاکی باشد.مثلا ممکن است احساس کنند که همسرشان بیش از حد اجتماعی و یا برعکس گریزان از مردم است.اگر آنها تفاوت های یکدیگر را به درستی درک نکنند و درعین حال نپذیرند، دوام نیاورده و روابط شان تیره خواهد شد.
انتقاد از یکدیگر
وقتی زن و شوهر از یکدیگر می رنجند به انتقاد کردن از یکدیگر می پردازند.اما خود انتقاد، آزاردهنده ای به مراتب خطرناک تر از مسائل دیگر است و بی درنگ رابطه ای را از بین می برد.انتقاد این تصور را در فرد به وجود می آورد که همسرش او را دوست ندارد.اما روانشناسان معتقدند که همین انتقادها را می توان غیرمستقیم و گاهی با شوخی مطرح کرد و از حالت مخرب به روشی سازنده تبدیل نمود.
عدم صمیمیت
عدم صمیمیت، به راحتی می تواند رابطه ای را نابود کند.وقتی زن و شوهر، نتوانند لحظات پر از صمیمیت و دوستانه ای داشته باشند، به مرور از یکدیگر دور شده و حتی ممکن است خیلی ناگهانی زندگی شان را ترک کنند.صمیمیت لازمه یک زندگی خوب در کنار همسر است.
قدردانی
وقتی زن و شوهر نسبت به یکدیگر احساس خوبی دارند معمولا تلاش می کنند یکدیگر را شاد کنند و به ویژه اگر از این تلاش شان قدردانی شود، نسبت به یکدیگر بیشتر احساس تعهد می کنند.اما اگر این تلاش نادیده گرفته شود و آنها فقط به کارهایی که انجام نداده اند توجه کنند، علاقه شان را به یکدیگر از دست می دهند و تصور می کنند بی جهت خود را به زحمت می اندازند.
“بی میلی مردان نسبت به زنان” یکی از مشکلات مهم در زندگی زناشویی است. در این مقاله قصد داریم “دلایل اصلی بی میلی مردان به زنان” را معرفی کنیم.
آرایش بیش از حد
مقدار ملایمی آرایش اصلا بد نیست، اما گاهی آرایش فراتر از آنچه باید می رود. خانم های عزیز با تبدیل کردن صورت خود به یک اثر هنری نمی توانید یک مرد ( دقت کنید مرد ) را تحت تاثیر خود قرار دهید. آقایان آرایش ملایم را به آرایش بیش از حد ترجیح می دهند و در واقع هنگام صحبت با خانمی که آرایش ملایمی دارد راحت تر هستند. یکی از اشتباهات بزرگ خانم ها این است که از آرایش برای مخفی کاری استفاده می کنند در حالی که آرایش ملایم نقاط جذاب چهره را برجسته می کند و چیزی را پنهان نمی کند.
بوی بد بدن
این چیزی است که شاید خیلی ها به فکرش نیفتند چون بیشتر ما بو نمی دهیم. اما بو عرق دادن یک خانم برای آقایان دیگر خیلی غیر قابل هضم است به این شکل بگویم که مردها از خود این انتظار را دارند اما از شما نه!
موی صورت
یکی از کاری ترین ضرباتی که می تواند یک مرد را به زنی بی میل کند موی صورت است. برخی خانم ها به دلایل مشکلات هورمونی گرفتار این نوع موهای زائد هستند اما یک مرد چنین انتظاری را ندارد. این موضوع تا پس از ازدواج نیز ادامه دارد ( فکر نکنید بعد از ازدواج همه چیز تمام شده ) داشتن موی زیر بغل می تواند به سادگی شوهرتان را خنثی کند.
نرسیدن به ناخن ها و موها
آقایان به خانم ها معمولا به چشم موجوداتی پاکیزه نگاه می کنند و همانطور که بالا اشاره شد انتظار بوی عرق هم از یک خانم ندارند. شلخته و کثیف بودن موها ، نامرتب بودن ناخن و چرک بودنشان از موارد ظاهری است که می تواند یک مرد را بی میل کند.
بهداشت دهان
یک خانم برای تحت تاثیر قرار دادن یک مرد کارهای زیادی می تواند بکند اما کافی است کمی غذا بین دندانتان مانده باشد و یا بدتر از آن دهانتان بوی بد بدهد مطمئن باشید همه چیز را خراب کرده اید. مسئله بوی بد دهان حتی می تواند کاری کند که همسرتان از بوسیدنتان صرف نظر کند ( البته این مورد را هر دو طرف باید رعایت کنند بوی بد دهان واقعا آزار دهنده است ).
بد لباس بودن
روی مد بودن و خوش لباسی یک چیز است و پوشیدن لباس های عجیب و غریب چیزی دیگر. آقایان معمولا حس خوبی نسبت به خانم هایی که لباس های خیلی گشاد و یا خیلی تنگ می پوشند ندارند. لباس های به قول خودمان خانمانه بیش از هر چیز دیگری می تواند یک مرد را تحت تاثیر قرار دهد. گاهی ساده ترین لباس وقتی به صورت مرتب و تمیز استفاده شود بهترین تاثیر را در ظاهر می گذارد.
ظاهر ناسالم
درخشان و با طراوت نگه داشتن پوست تنها به سلامت کمک نمی کند بلکه می تواند توجه نیز به همراه بیاورد. پوست خانم ها بر اثر کار زیاد یا استرس خیلی سریع تغییر می کند. بنابراین خیلی سریع ممکن است حالتی مریض و بی حال به خود بگیرند. آقایان معمولا بیشتر جذب آن دسته از خانم هایی می شوند که ظاهری سالم و شاداب داشته باشند. چه کسی دوست دارد دائما یک چهره بی رنگ و بی حال را ببیند!
بد دهانی
از چیزهایی که یک مرد را ابتدا شگفت زده و سپس از شما دور می کند بد دهانی است. ظاهرتان هر چقدر هم که خوب باشد استفاده از الفاظ بد از جذابیتتان به شدت می کاهد. در این مورد هم درست مانند رسیدن به خود آقایان انتظارشان از شما بیشتر از خودشان است.
مردانه بودن
اصلی ترین دلایل متمایل شدن یک مرد به یک خانم زنانگی داشتن اوست. از مدل راه رفتنتان تا نگاه کردن و لباس پوشیدنتان همه اینها برای یک مرد مهم است و اگر هر کدام از اینها حالتی مردانه داشته اصلا خوشایند نیست. مردانه رفتار کردن باعث نمی شود یک مرد احساس راحتی بیشتری پیدا کند و کاملا برعکس جواب می دهد.
بیش از حد دراماتیک بودن
مردها تا جای ممکن از لحظات دراماتیک و ناراحت کننده فراری هستند و اگر خانمی دائما حالت افسرده و ناراحت داشته باشد سعی می کنند از او فاصله بگیرند. بله گاهی خانم ها برای رهایی از غمی که دارند می خواهند به نامزد یا همسر خود پناه ببرند اما زنی که دیدنش برابر باشد با یاد آوری غم و غصه برای یک مرد قابل تحمل نیست.
خانم هایی که سعی در تغییرشان دارند
بله عشق یک زن ، می تواند هر مردی را تبدیل به آدم بهتری کند اما این بدان معنا نیست که کاملا تغییر کند. مثلا مردها دوست ندارند به آنها گفته شود جای شلوار جین و تی شرت کت و شلوار بپوش. آقایان از مجبور شدن به انجام کاری خوششان نمی آید.
ادای روانشناس ها را در آوردن
دقت کرده اید وقتی شوهرتان به جای گوش دادن به مشکلتان دائما سعی می کند راه حل تحویل بدهد چقدر نفرت انگیز می شود؟ بله آقایان هم از این کار بدشان می آید. آقایان از خانمی که دائما در حال آنالیز کردنشان است و توصیه هایی ارائه می کند که اصلا از او درباره آنها چیزی نخواسته بدشان می آید. اگر می خواهید همسر، نامزد یا … چیزهای مهمی که برایش پیش آمده را برایتان بگوید گوش خوبی باشید و روانشناس بودن را کنار بگذارید.
سیگار کشیدن
زیباترین و با اخلاق ترین زن دنیا هم که باشید سیگار کشیدن می تواند همه چیز را تغییر دهد. حتی یک مرد سیگاری هم نسبت به خانمی که سیگار می کشد بی میل می شود. دلایل این عامل بی میلی باز می گردد به همان انتظارات یک مرد درباره بوی خوب و تمیز بودن.
داشتن ناخن های خیلی بلند
ناخن های خیلی بلند اصلا جذاب نیستند حتی اگر آنها را کاشته باشید و کلی طرح های جذاب رویشان کشیده باشید. از نظر یک مرد خانمی که چنین ناخن هایی دارد چنگک به خود وصل کرده و خطرناک است!
منبع : bedunim.ir
منظور از بیماری های آمیزشی چیست؟
به بیماری هایی که از طریق روابط جنسی منتقل میشوند آمیزشی میگویند. این بیماریها میتوانند از طریق همه روش های آمیزش منتقل شوند. برای “بیماری های آمیزشی” دو نوع پیشگیری وجود دارد. پیشگیری اولیه که از طریق آموزش است و پیشگیری ثانویه که با تشخیص به موقع و درمان مناسب شخص مبتلا انجام میشود و از گسترش آن هم در جامعه جلوگیری میکند.
باید بدانید عامل اصلی انتقال بیماریهای آمیزشی در جامعه خانمها هستند، چون یک خانم اگر در مواجهه با یک بیماری آمیزشی قرار گیرد، احتمال این که مبتلا شود بیشتر از مردان است و میتواند بدون علامت نیز باشد. در نتیجه اگر درمان نشود باعث انتقال بیماری در جامعه میشود.
عوارض بیماری های آمیزشی برای خانم ها
عوارض بیماری های آمیزشی در خانم ها، عفونت لگنی و به دنبال آن حاملگی خارج رحمی یا ناباروری است که متأسفانه درمان بیماری آمیزشی باعث برگشت قدرت باروری زن نخواهد شد.
بیماری های آمیزشی (STD)
بهطور کل بیماریهای آمیزشی (STD) را به دو دسته بزرگ قابل درمان و غیرقابل درمان تقسیم میکنند. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی سالانه ۳۳۳ میلیون مورد جدید بیماری آمیزشی قابل درمان (سیفیلیس، سوزاک، کلامیدیا و تریکومونا) در جهان اتفاق میافتد. به عبارتی از هر ۲۰ فرد جوان یک نفر در سال به بیماریهای آمیزشی قابل درمان مبتلا میشوند (در این آمار بیماریهای آمیزشی ویروسی مثل ایدز کنار گذاشته شدهاند).
سه دهه قبل، شایعترین بیماری آمیزشی، سوزاک و دو دهه قبل شایع ترین بیماری آمیزشی عفونت با کلامیدیا بود؛ ولی در حال حاضر شایعترین بیماری آمیزشی عفونت با دو نوع ویروس پاپیلوم انسانی و ویروس هرپس یا همان زوناست. البته این آمارها مربوط به کل دنیا هستند. در بعضی نقاط جهان شایع ترین نوع بیماری آمیزشی متفاوت است.
شایع ترین بیماری های آمیزشی:
باکتریایی:
شامل سوزاک، سیفلیس، کلامیدیا، گرانولوم مغبنی و شانکر
قارچی:
شامل کاندیدیاز
ویروسی:
شامل هپاتیت، هرپس سیمپلکس یا همان زونا، ایدز، ویروس پاپیلوم انسانی و مولوسکوم کونتاگیوزوم که به صورت زگیلهای ریز ظاهر میشود.
انگلها:
شامل شپش ناحیه تناسلی و جرب
پیشگیری از بیماریهای آمیزشی
– بهترین روش پیشگیری از بیماریهای آمیزشی اجتناب از تماس با فرد آلوده و تمامی مایعات طبیعی بدن او حتی بزاق دهان است.
-استفاده صحیح از کاندوم هم خطر ابتلا را خیلی کم میکند، ولی بعضی از بیماریها با وجود استفاده از کاندوم قابل سرایت هستند.
– البته در صورت لزوم میتوان برای تشخیص مبتلا بودن فرد به بیماری آمیزشی از تستهای آزمایشگاهی مربوط استفاده کرد.باید توجه داشت بسیاری از عفونتها بلافاصله پس از ابتلا قابل تشخیص نیستند، بنابراین باید یک مدت زمان مناسب اجازه داد تا تست مربوط مثبت شود. حتی بعضی بیماری های آمیزشی مثل ویروس پاپیلوم انسانی را ممکن است نتوان با آزمایشات دقیق تشخیص داد.
– یکی دیگر از روشهای پیشگیری استفاده از واکسن است. بعضی از بیماری های آمیزشی ویروسی مثل هپاتیت، هرپس سیمپلکس و تعدادی از گونههای ویروس پاپیلوم انسانی نیز واکسن مؤثر دارند.
منبع:jamejamonline.ir
روابط خواهر و برادرها نقش مهمی در رفتارهای ضد اجتماعی و اجتماع پسند کودکان و برخی ابعاد شخصیت، هوش و پیشرفت آنان دارد. سازگاری خواهر و برادرها و کنار آمدن انها با یکدیگر، متداولترین نگرانی های والدین است.
کودکان در روابط تنگاتنگ و صمیمی خود با خواهر و برادرها، مهارتهای اجتماعی و شناختی مهمی را کسب می کنند. بسیاری از صاحب نظران معتقدند روابط خواهر و برادرها نقش مهمی در رفتارهای ضد اجتماعی و اجتماع پسند کودکان و برخی ابعاد شخصیت، هوش و پیشرفت آنان دارد. خواهر و برادرها به طور مستقیم(با الگو شدن یا تقویت رفتارهای مناسب یا نامناسب) و به طور غیر مستقیم(با استرس ایجاد کردن برای پدر و مادر که مهارتهای پدر و مادری کردن والدین را تحت الشعاع قرار می دهد) بر رشد یکدیگر تاثیر می گذارند.
عوامل موثر بر روابط خواهر و برادرها
اگر شما دارای دو یا چند فرزند باشید و یا تصمیم داشته باشید که فرزند دوم خود را به دنیا بیاورید، شاید این سوال ذهن تان را به شدت درگیر کند که چه عواملی در ایجاد رابطه مثبت و منفی خواهر و برادرها نقش دارد؛ این دقیقا همان سوالی است که پیرامون آن تحقیقات زیادی هم انجام شده است.
در ادامه به یافته های برخی از این تحقیقات اشاره می کنیم:
وقتی اختلاف سن خواهر و برادرها زیاد(یعنی بیش از چهار سال) است، احتمال مثبت بودن رابطه آنها بیشتر است، اگر چه این یافته گاهی اوقات در مورد پیش دبستانی ها مصداق ندارد. در میان پیش دبستانی ها رابطه ای بین زیاد بودن یا کم بودن اختلاف سن با مثبت و منفی بودن روابط خواهر و برادرها دیده نمی شود. در ضمن وقتی دو فرزند همجنس باشند، رابطه آنها مثبت تر خواهد بود تا وقتی غیر همجنس باشند.
عوامل دیگری که با کیفیت رابطه خواهر و برادرها رابطه دارد، از این قرار است:
– برخورد متفاوت مادر با فرزند کوچکتر، خلق و خوی بچه، کیفیت رابطه زن و مرد، وضعیت سازگاری والدین و نحوه مداخله والدین در اختلافات فرزندان.
– اگر چه اکثر مادرها با فرزندان خود یکسان رفتار نمی کنند ولی این مساله می تواند معلول سطح متفاوت رشد فرزندان باشد. تحقیق دیگری که در همین راستا انجام شده است نشان می دهد که وقتی مادران دو فرزند همسن دارند، تا حد زیادی با آنها یکسان رفتار می کنند.
– نکته مهم دیگر در مورد رفتار متفاوت والدین با فرزندان و تاثیر آنها بر رابطه خواهر و برادری این است که برداشت کودک از این مساله متفاوت است. وقتی مادر با فرزند کوچکتر خود مهربان تر باشد و به او بیشتر پاسخ دهد و کنترل بیشتری بر اعمال او داشته باشد، روابط خواهر و برادرها منفی تر می شود. وقتی کودک برخورد متفاوت والدین را نشان از بی توجهی والدین به او و دوست داشتنی نبودن خودش می داند، اختلاف خواهر و برادرها بیشتر می شود. درحالی که وقتی پدر و مادر با تمام بچه های خود مهربان باشند و به تمام آنها رسیدگی و توجه کنند شدت اختلاف میان خواهر و برادرها کمتر می شود.
– خلق و خوی کودکان اعم از پاسخ دهی هیجانی، میزان تحرک، تکانشی بودن و .. با منفی بودن روابط خواهر و برادرها رابطه دارد. مطالعات نشان داده که خلق و خوی بد فرزند بزرگتر، حال و هوای رابطه خواهر و برادرها را تعیین می کند و روابط را عمدتا پراختلاف می کند، صرفنظر از اینکه خلق و خوی فرزند کوچکتر چگونه بوده است.
بین اختلافات زناشویی و افزایش اختلافات خواهر و برادرها هم رابطه وجود دارد. به عبارت دیگر مشاهده اختلافات والدین باعث افزایش اضطراب شده و برخورد و تنش ارتباطی میان آنها بازی می کنند.
در بسیاری از موارد بچه ها مهارت لازم برای حل اختلافات را ندارند
راهبردهای درمانی خاص
– مداخله در رابطه با کودک
در بسیاری از موارد بچه ها مهارت لازم برای حل اختلافات را ندارند. بنابراین باید این مهارتها را به آنها آموخت. مهارتهای مورد نظر عبارتند از نادیده گرفتن، مذاکره، ابراز مناسب عصبانیت و در صورت جواب ندادن هیچکدام خارج شدن از موقعیت. پدر و مادرها یا باید این مهارتها را در خانه به بچه ها آموزش دهند یا باید آن را تقویت کنند.
وقتی دلیل اختلافات خواهر و برادر این است که هر دو بی حوصله هستند یا امکان بروز فردیت خود را ندارند، پدر و مادر باید برای آنها در بیرون، فعالیت و سرگرمی ایجاد کنند. بچه ها باید بیشتر ساعات روز از هم جدا باشند و پدر و مادر مثلا نباید اصرار کنند بچه بزرگتر با بچه کوچکتربازی کند. همچنین نباید از فرزند بزرگتر خود انتظار داشته باشد دایما مراقب فرزند کوچکتر باشد.
بسیاری از بچه هایی که به خاطر مشکل نساختن با خواهر و برادر خود ، دچار مساله می شوند، مهارتهای تعاملی خوبی دارند بنابراین یکی از محورهای درمان چنین کودکانی این می شود که کاری کنیم که از مهارتهای تعاملی خود بیشتر استفاده کنند و در روابط شان با خواهر و برادرهای خود کمتر رفتار نامناسب انجام بدهند. بهترین راه رسیدن به این هدف نیز استفاده از فنون رفتاری است. یکی از فنون رفتاری همیشه موثر و مناسب، محروم کردن کودک بابت پرخاشگری فیزیکی و کلامی است.
– مداخله در رابطه با والدین
در برخی از خانواده ها، اختلاف فرزندان مظهر اختلافات حاکم بر خانواده است. وقتی زن و شوهر با هم رابطه خوبی ندارند یا مشکلات روانی جدی دارند، قبل از درمان مشکل بچه ها یا حداقل همزمان با درمان مشکل بچه ها، باید مشکلات پدر و مادر را درمان کرد.
یکی از جنبه های مهم درمان مشکلات فرزندان، تغییر انتظارات، نگرشها و باورهای والدین است. عده زیادی از والدین انتظارات غیر واقع بینانه ای از فرزندان خود دارند. آنها از فرزندان خود انتظار دارند اهل مشارکت، کمک کردن و مداخله باشند. این گونه از والدین به سرعت در یکی به دو کردن فرزندان خود مداخله می کنند و در نتیجه ناخواسته جنگ و دعوای بچه ها را تقویت می کنند.. بنابراین این دست والدین باید یاد بگیرند دعواهای غیر جدی بچه ها را نادیده بگیرند و به بچه ها یادبدهند خودشان مسایل را حل کنند.
پدر و مادر همچنین باید رک و پوست کنده به فرزندان خود بگویند از آنها انتظار چه رفتاری را دارند و دوست دارند در خانه چه اصولی رعایت شود. والدین باید بدانند که بچه ها با هم فرق دارند و مساوات به معنای یک شکل برخورد کردن با بچه ها نیست بلکه معنایش این است که باید به فراخور حال و روز هر یک از فرزندان خود برای آنها وقت بگذارد و به آنها توجه کنند و امکانات خانواده را در اختیار او بگذارند.
– مداخلات محیطی
والدین باید بررسی کنند و ببینند که در کدام ساعت و روز و در چه وضعیتهایی بیشتر با هم جنگ و دعوا دارند. در بسیاری از موارد مداخلات ساده ای مانند تجدید نظر در برنامه خانواده مانند برداشتن یک اسباب بازی خاص می تواند دعواها را بخواباند. بچه ها نیز گاه حریم شخصی می خواهند اگر خانواده امکان دارد باید اتاق فرزندان جدا باشد و اگر اتاقها مشترک است بچه ها هر یک باید کمد یا کشوی مجزا داشته باشند تا کسی دست به وسایل دیگری نزند. گذاشتن هر وسیله ای در بیرون از کمد یا کشو، به معنای این است که دیگران اجازه دارند دست به آن وسایل بزنند.
– تغییر دادن پیامدهای رفتار
برخی از پدر و مادرها پاداش و تنبیه گروهی، را روش موثری برای کم کردن اختلاف فرزندان می دانند. برای مثال وقتی بچه ها به جنگ و دعوای خود ادامه می دهند، پدر و مادر همه را محروم می کنند یا سیم تلویزیون را از پریز می کند تا بالاخره بچه ها تصمیم بگیرند می خواهند کدام برنامه را ببینند. در مقابل وقتی بچه ها برای مدتی با هم کنار می آیند و همکاری می کنند، به همه آنها پاداش می دهند و وقتی با هم دعوا می کنند، بدون آنکه بخواهند بدانند چه کسی دعوا را شروع کرده است، همه را از پاداش محروم می کنند.
هر پدر و مادری که با بچه ها سر و کار دارد باید با این روشها آشنا باشد و این روشها را به طور مستمر اجرا کند.
منبع: تبیان
به گزارش جامجم آنلاین به نقل از سایکولوژی تودی، اخیرا افرادی که دچار بیماریهای روانی جنسی هستند، برای رسیدن به تمایلات غیر ممکن جنسی خود به بازیهای واقعیت افزوده رو آوردهاند.
برخی طراحان سوء استفاده گر بازیها نیز برای کسب منفعت از این بازار با استفاده از فناوری واقعیت افزوده در بستر موتور ابزار ترکیبی فناوری (دستگاهها و سیستمهای بازی مختلف) توسعه بازیهای سه بعدی (crossplatform 3D game) در تلاشند تا به مراحل پیشرفتهتر و بالاتری در طراحی و ساخت اینگونه بازیها برسند. بعید نیست به زودی این نوع بازیها به دنیای کنسولهای بازی مانند پلی استیشن و ایکس باکس نیز راه یابند.
تجربه واقعیت افزوده با درشت برنامه نویسی
دکتر «مارک دی گریفیث» در مصاحبه با سایت «روانشناسی امروز» گفت: عدهای از این بیماران روانی پا را از این نیز فراتر نهاده و به بازیهای واقعیت افزوده درشت برنامه نویسی شده یا مایکروپایلز (macrophiles) رو آوردهاند که شخصیت جنس مخالف در آن بازیها قد و قوارهای غول آسا داشته و بر اساس تخیلات خود میتوانند شخصیتهای غول با رفتارها و ظواهر گوناگون را در محیطها و وضعیتهای مختلفی در بازی واقعیت افزوده انتخاب کنند. این شخصیتها قد و قوارهها و ابعاد بدنی در اندازههای مختلف را از اندازه افراد عادی گرفته تا هیکلهای غولپیکری تا صدها متر قد را دارند که بازیکن به دلخواه خود از بین آنها یکی را انتخاب میکند.
او میافزاید: «دلیل رواج این فکرهای بیمارگونه و بازیهای غیراخلاقی دیوانهوار در دهه گذشته به خاطر نقش حیاتی است که اینترنت در کمک به فراهم آوردن لوازم ساخت این بازیهای غیرعادی و مستهجن برای عدهای بیمار روحی ایفا کرده است.»
مترجم: جواد ودودزاده – جامجم آنلاین