کد مطلب: 424774
نگهداشتن دست روی دستهدنده میتواند باعث آسیب به خودرویتان شود!
تاریخ انتشار : جمعه ۲۶ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۲:۲۱
به گزارش پدال، احتمالاً هنگام دورههای آموزشی دریافت گواهینامه فرد آموزشدهنده به شما گفته که هر دو دست خود را تا حد امکان روی فرمان قرار دهید و اگرچه شاید شما با گذشت زمان و به دست آوردن تجربهی بیشتر برخی روشهای خود را داشته باشید اما این قانون واقعاً به درد شما میخورد. بسیاری از ماها تنبل هستیم و دست خود را روی دستهدنده نگه میداریم اما آیا میدانید که با این کار میتوانید به گیربکس خودرو آسیب برسانید؟
با دنبال کردن دستهدنده به داخل تونل گیربکس و نگاه کردن به طرف دیگر میلهی کنترلی را خواهید یافت که دارای دوشاخهی انتخاب کننده بوده و هر شاخه برای دو دنده مشترک است. این دوشاخهی تعویض کننده برای درگیر شدن با پیوست دندانهای (دندهای که در شفت گیربکس و در حال چرخش دیده میشود) طراحی شده است. سپس این شاخه باعث فشار دادن پیوست دندانهای به طرف دندهی موردنیاز میشود، این عمل با کمک سنکرون انجام میشود تا عمل درگیر شدن قطعات دندانهدار به نرمی صورت گیرد.
بنابراین دوشاخهی انتخاب کننده برای اعمال نیرو به پیوست دندانهای طراحی شده و تماسهای کوچک در هر طرف شاخه به عنوان مناطق تماس بین دو شاخه استفاده میشود. البته دوشاخهی انتخاب کننده زمان کوتاهی را به پیوست دندانهای تماس مییابد؛ اما با قرار دادن دست خود روی دستهدنده، این فشار دوشاخه برای دورهی ثابتی خاتمه مییابد و بنابراین باعث ایجاد ساییدگی ناخواسته میشوید.
عموماً دوشاخههای تعویضی از فولاد سخت شده ساخته میشوند بنابراین میتوانند فشار نرمال ایجاد شده حین تعویض دنده را تحمل کنند اما وزن دست شما روی دستهدنده میتواند ساییدگی پیوست دندانهای و دوشاخهی انتخاب کننده را سرعت بخشد.
سناریوی بدتر اینکه شما میتوانید باعث شکستن دوشاخهی انتخاب کننده و یا ساییدگی بست پیوست دندانهای شوید که این امر مشکلات بیشتری را برای گیربکس ایجاد خواهد کرد؛ بنابراین از این به بعد تمرین کنید که پس از هر بار تعویض دنده مجدداً دست خود را روی فرمان قرار میدهید و حداکثر کنترل خودروی خود را در اختیار دارید. از این طریق مهارتهای رانندگی شما نیز ارتقا خواهد یافت و خودرویتان امنتر و دقیقتر خواهد بود و البته گیربکس نیز به خاطر عدم وجود فشار ناخواسته روی قطعاتش از شما تشکر خواهد کرد.
با مزیتهای ایمنی واضحی که نگهداشتن هر دو دست روی فرمان دارد مطمئن شوید که دستهای خود را در حالت ساعت 10 و 2 قرار میدهید و دستهدنده را نیز تنها بگذارید! زیرا در این مورد جذابترین راه صحیحترین راه نیست!
کلمات کلیدی : دسته دنده+مکانیک خودرو+دیفرانسیل
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
به گزارش پدال،احتمالاً هنگام دورههای آموزشی دریافت گواهینامه فرد آموزشدهنده به شما گفته که هر دو دست خود را تا حد امکان روی فرمان قرار دهید و اگرچه شاید شما با گذشت زمان و به دست آوردن تجربهی بیشتر برخی روشهای خود را داشته باشید اما این قانون واقعاً به درد شما میخورد. بسیاری از ماها تنبل هستیم و دست خود را روی دستهدنده نگه میداریم اما آیا میدانید که با این کار میتوانید به گیربکس خودرو آسیب برسانید؟
با دنبال کردن دستهدنده به داخل تونل گیربکس و نگاه کردن به طرف دیگر میلهی کنترلی را خواهید یافت که دارای دوشاخهی انتخاب کننده بوده و هر شاخه برای دو دنده مشترک است. این دوشاخهی تعویض کننده برای درگیر شدن با پیوست دندانهای (دندهای که در شفت گیربکس و در حال چرخش دیده میشود) طراحی شده است. سپس این شاخه باعث فشار دادن پیوست دندانهای به طرف دندهی موردنیاز میشود، این عمل با کمک سنکرون انجام میشود تا عمل درگیر شدن قطعات دندانهدار به نرمی صورت گیرد.
بنابراین دوشاخهی انتخاب کننده برای اعمال نیرو به پیوست دندانهای طراحی شده و تماسهای کوچک در هر طرف شاخه به عنوان مناطق تماس بین دو شاخه استفاده میشود. البته دوشاخهی انتخاب کننده زمان کوتاهی را به پیوست دندانهای تماس مییابد؛ اما با قرار دادن دست خود روی دستهدنده، این فشار دوشاخه برای دورهی ثابتی خاتمه مییابد و بنابراین باعث ایجاد ساییدگی ناخواسته میشوید.
عموماً دوشاخههای تعویضی از فولاد سخت شده ساخته میشوند بنابراین میتوانند فشار نرمال ایجاد شده حین تعویض دنده را تحمل کنند اما وزن دست شما روی دستهدنده میتواند ساییدگی پیوست دندانهای و دوشاخهی انتخاب کننده را سرعت بخشد.
سناریوی بدتر اینکه شما میتوانید باعث شکستن دوشاخهی انتخاب کننده و یا ساییدگی بست پیوست دندانهای شوید که این امر مشکلات بیشتری را برای گیربکس ایجاد خواهد کرد؛ بنابراین از این به بعد تمرین کنید که پس از هر بار تعویض دنده مجدداً دست خود را روی فرمان قرار میدهید و حداکثر کنترل خودروی خود را در اختیار دارید. از این طریق مهارتهای رانندگی شما نیز ارتقا خواهد یافت و خودرویتان امنتر و دقیقتر خواهد بود و البته گیربکس نیز به خاطر عدم وجود فشار ناخواسته روی قطعاتش از شما تشکر خواهد کرد.
با مزیتهای ایمنی واضحی که نگهداشتن هر دو دست روی فرمان دارد مطمئن شوید که دستهای خود را در حالت ساعت 10 و 2 قرار میدهید و دستهدنده را نیز تنها بگذارید! زیرا در این مورد جذابترین راه صحیحترین راه نیست!
۵۴۵۴
جام جم سرا: در این روش، بیماران باید مبلغی را به یک آزمایشگاه خصوصی پرداخت کنند تا موشهایی را که حامل تومور آنها هستند، برایشان پرورش دهد. با استفاده از این پروژهها، میتوان برای نخستین بار درمان این افراد را بر روی موشهای سفارشیشده آزمایش کرد.
ایده انجام چنین آزمایشهایی این است که چه داروهایی بر روی بیماری سرطان شخصی خاص، بهترین کارآیی را دارند. این موشها همچنین به بیماران کمک میکنند که چه انتخابهای درمانی را تحت شرایط دشوار داشته باشند.
شیمیدرمانی میتواند برای درمان بیماران سرطانی کارآمد باشد، اما بیماران همواره با این پرسش مواجهند که آیا این فرآیند بر روی آنها تاثیرگذار است یا خیر.
درباره انجام این آزمایشها توسط بیماران سرطانی در امریکا گزارشهای امیدوارکنندهای منتشر شده و در یکی از بررسیهای انجامشده بر روی 70 بیمار، موشها نشان دادند بیماران به چه میزان به داروهای مختلف واکنش نشان میدهند. با این حال، مشخص نیست استفاده از موشها بهتر از مراقبتهای دارومحور یا آزمایشهای ژنتیکی است یا خیر.
بهای انجام پرورش موشهای سفارشی برای هر بیمار 10 هزار دلار یا بیشتر است، این در حالی است که شرکتهای بیمه در آمریکا این شیوه درمانی را پوشش نمیدهند و همچنین این روش چندین ماه زمان میبرد.
اکنون چندین آزمایشگاه در آمریکا این موشها را پرورش میدهند اما تجهیزکننده اصلی در این زمینه شرکت Champions Oncology واقع در نیوجرسی است که در سنگاپور و لندن نیز فعالیت میکند. گفته میشود درباره کارآیی این درمان، تناقضات زیادی در جامعه علمی آمریکا وجود دارند. (ایسنا)
دکتر محمود نبوی درباره شایعات اخیر در زمینه مشاهده مواردی از ابولا در کشور و از جمله در تبریز که اخیرا در شبکهها اجتماعی دست به دست میشود، گفت: به هیچ عنوان مشاهده مواردی از ابولا در کشور را تایید نمیکنم. ابولا چگونه میتواند از گینه بال زده و وارد ایران شود!
وی با اشاره به سفر خود به تبریز تاکید کرد: به هیچ وجه مورد ابولا در کشور و در تبریز دیده نشده، اما از آنجا که اپیدمی آنفلوآنزا در تبریز و سایر شهرها وجود دارد؛ ظاهرا در تبریز فردی که آگاهی درستی نداشته با دیدن یک مورد بیماری آنفلوانزا لباس حفاظتی کامل پوشیده و بعد از آن شایعه شده که ابولا بوده، در صورتی که چین چیزی نیست.
نبوی همچنین در پاسخ به شایعاتی مبنی بر ورود میوههای آلوده به ویروس ابولا تصریح کرد: اصلا چنین چیزی نیست و این موضوع شایعه است. این شایعات همیشه وجود داشته و متاسفانه میان مردم وحشت ایجاد میکند. محال است خفاش میوهخوار روی میوهای نشسته باشد و ترشحاتش روی میوه بریزد سپس آن میوه بار کشتی شده و وارد ایران شود.
او همچنین با ارزیابی وضعیت ابولا در جهان و ایران گفت: خیلی بعید است ابولا وارد ایران شود و تا به حال موردی دیده نشده است. ابولا در جهان در حال فروکش کردن است و در ایران نیز ترددی به کشورهای درگیر با ابولا وجود ندارد؛ زیرا اغلب آنها کشورهایی هستند که در حال جنگ بوده و نه به طور عادی، نه برای توریست و نه برای کار کسی از ایران به این کشورها سفر نمیکند. این اپیدمی در جهان نیز در حال کم شدن است.
وی در همین راستا با بیان اینکه ترس ناشی از ورود ابولا خطرسازتر است، ادامه داد: خطری که در این زمینه میتواند وجود داشته باشد این است که اگر کسی به یک بیماری جدی یا آنفلوانزا دچار شود به او بگویند ابولاست و هیچکس طرف بیمار نرفته و او از بیماری خود از بین برود. یا زمانی که به بیمار بگوییم به ابولا مبتلاست و او از ترس داشتن ابولا سکته کند.
معاون مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت در ادامه در مورد اپیدمی آنفلوانزا نیز گفت: با توجه به فصل سرما، آنفلوانزا در کشور شایع است و مبتلایان به ضعف سیستم ایمنی، در صورت ابتلا به آنفلوآنزا در خطر ذاتالریه قرار میگیرند. هر سال میزانی مرگ و میر هم به دنبال این موضوع داریم.
نبوی تاکید کرد: البته میزان آنفلوانزا بیش از حد معمول نیست. دی ماه موج B این اپیدمی را در کشور داشتیم و در حال حاضر موج H3N2 را شاهدیم و تا زمانی که هوا سرد بماند، این روند ادامه دارد. پیش بینی میکنیم که این اپیدمی تا پایان اسفند ماه ادامه یابد. (ایسنا)
نتایج بررسیهای جدید این محققان نشان میدهد که هر خانوار در این کشور سالانه حدود ۶۰۰۰ گالن آب را به واسطه شستن دستی ظروف کثیف هدر میدهد در حالی که این حجم آب، معادل مصرف یک ماه کاملِ هر خانوار است.
بنابر گزارشی که از سوی مرکز مطالعاتی «گزارشهای مصرفکنندگان» منتشر شده، این میزان آب هدر رفته برای هر خانوار انگلیسی ۹۵ پوند هزینه دارد.
از سوی دیگر کارشناسان سلامت در این مطالعه تاکید کردند که ظروف کثیف وقتی با دست شسته میشوند هرگز به طور کامل تمیز نمیشوند. در واقع دمای مناسب برای تمیز شدن کامل ظروف چیزی حدود ۶۰ درجه سانتیگراد است در حالی که این دما برای پوست دست بیش از حد داغ است و در نتیجه کسی ظروف را با این دما نمیشوید؛ اما ماشین ظرفشویی به راحتی میتواند دمای آب را به چنین حدی برساند و در نتیجه ظروف کثیف بخوبی از آلودگیها و چربیها پاک میشوند.
به گزارش روزنامه دیلیمیل، علاوه بر موارد فوق، اسفنج یا همان اسکاچ ظرفشویی که برای شستن ظروف با دست استفاده میشود میتواند بیش از هر وسیله دیگری در خانه حامل انواع میکروبها باشد.
بر اساس مطالعهای که در سال ۲۰۱۲ میلادی انجام گرفت یک اسفنج ظرفشویی میتواند ۲۰۰ هزار برابر آلودهتر و کثیفتر از صندلی توالت فرنگی باشد! به دلایل فوق، کارشناسان استفاده از ماشین ظرفشویی را روشی نه تنها مقرون به صرفه و بلکه شیوهای سالم برای شستوشوی ظروف میدانند. (ایسنا)
به گزارش جام جم سرا ، معمولا از این داروی ضد التهابی غیر استروییدی برای از بین بردن التهاب، تورم، درد آرتروز، سردرد، پا درد، دندان درد و دردهای قاعدگی استفاده می شود.
محققان بر این باورند که برخی از عوارض جانبی ایبوپروفن بسیار خطرناک و جبران ناپذیر هستند، به همین دلیل کاهش دردهای مزمن با استفاده از روش های طبیعی و داروهای گیاهی بیشتر توصیه شده است.
مهمترین عوارض جانبی ایبوپروفن عبارتند از :
-شایعترین عواض جانبی
زنگ زدن گوش، خارش، بثورات پوستی، اسهال یا یبوست، نفخ معده، سردرد، پرخاشگری، سرگیجه، سوزش معده، تهوع، استفراغ، احساس گیجی، افزایش وزن، زخم معده، تنگی نفس و آسم، تغییرات بینایی و مشکلات کلیوی و کبدی از شایع ترین عوارض جانبی ایبوپروفن به شمار می آیند. این عوارض جانبی معمولا در اکثر بیماران دیده می شود. عوارض جانبی جدی و خطرناک ایبوپروفن عبارتند از :
-حمله قلبی
بر اساس مطالعه ای که در مجله The Lancet منتشر شده است، یکی از مهمترین عوارض جانبی ایبوپروفن و داروهای ضد التهابی غیر استروییدی دیگر، حمله قلبی و سکته مغزی است. پزشکان استفاده از ایبوپروفن را در بیماران قلبی و افرادیکه در خانواده خود سابقه نارسایی قلبی دارند، گزینه مناسبی نمی دانند.
-آسیب به DNA
بر اساس گزارش منتشر شده در نشریه Drug and Chemical Toxicology، آزمایش های حیوانی نشان می دهد مصرف افراطی ایبوپروفن باعث آسیب به DNA و جهش ژنتیکی می شود و همین امر زمینه را برای ابتلا به سرطان فراهم می کند.
-کم خونی
ایبوپروفن و داروهای ضد التهابی غیر استروییدی دیگر با آسیب به سلول های قرمز خون، سبب کم خونی می شود. نتایج این مطالعه در نشریه Pharmazie منتشر شده است.
-افزایش فشارخون
مطالعات نشان می دهد این دارو سبب افزایش فشار خون شده و در بیماران قلبی توصیه نمی شود.
-کاهش شنوایی
بر اساس گزارش نشریه Medicine، کاهش شنوایی یکی از عوارض جانبی استفاده طولانی مدت از ایبوپروفن است.
-سقط جنین
بر اساس گزارش BMJ، مصرف ایبوپروفن و داروهای ضد التهابی غیر استروییدی دیگر، خطر سقط جنین را در ماه های اول بارداری دو برابر می کند.
با توجه به عوارض جانبی خطرناک ایبوپروفن، محققان توصیه می کنند که روش های طبیعی تسکین درد، جایگزین این دارو شود.
منبع : ایرنا
جلیل سعید لو رییس انجمن داروسازان تهران ضمن تاکید بر اینکه مصرف برخی داروها ممانعتی با روزه گرفتن ندارد، افزود: آن دسته از مبتلایان به فشار خون که داروهایی همچون آتنولول و نظایر آن استفاده می کنند می توانند با مشاوره پزشک معالجشان ساعات مصرف دارو را در فواصل افطار تا سحری تغییر داده و دوز مصرفی به گونه ای تنظیم شود که در طی 16 الی 17 ساعت روزه داری مشکلی برای فرد ایجاد نشود زیرا چنین داروهایی قابلیت تغییر زمان مصرف را در ساعات طولانی دارند.
وی همچنین با بیان اینکه مصرف دارو های ضد التهاب و تنظیم کننده اسید معده نیز مانعی در روزه داری ایجاد نمی کند و مصرف آنها با تجویز پزشک معالج در هنگام سحری و افطار از بروز مشکلات معده در مبتلایان به بیماری های کم خطر و قابل کنترل آن جلوگیری و روزه گرفتن را برای این افراد قابل تحمل می کند.
رییس انجمن دارو سازان اظهار داشت: با توجه به اینکه ساعات تنظیم دز های مصرفی اغلب داروها و فواصل آن بیش از 12 ساعت نیست که دارو های بیماران خاص در مبتلایان به دیابت مزمن نیز از این گروه به شماری رود و بنابراین با توجه به اینکه زمان زوره داری بالغ بر 16 ساعت است ، تنظیم خودسرانه فواصل مصرف دارو در مبتلا یان به دیابت، بیماریهای قلبی، مبتلایان به مشکلات حاد گوارشی و بیماریهای مزمن کاملا ممنوع است و به هیچ عنوان توصیه نمی شود .
منبع : باشگاه خبرنگاران
به گزارش جام جم سرا ، «روری گادفری» فرزند یک خانواده اهل ویسکانسین، دچار یک اختلال رشد به نام سندروم بکویث بود که باعث رشد بیش از حد زبانش شده بود. این وضعیت تنها در ۱۵ هزار نفر از مردم جهان مشاهده شده که باعث بزرگی برخی اندام کودکان همچون زبان، کبد کلیهها میشود.
زبان این کودک به قدری بزرگ بود که نفس کشیدن او را نیز مختل کرده بود. با این حال پس از عمل جراحی برای اولین بار توانست کلمه مادر را به زبان آورد و والدینش را در خوشحالی زائدالوصفی فرو برد.
پدر و مادر او، «هالی» ۳۳ ساله و «بن» ۳۸ ساله مواقعی که میدیدند فرزندشان هنگام غذا خوردن دچار خفگی میشود و نفسکشیدنش هنگام شب به طور موقت متوقف میشود بسیار وحشتزده میشدند و با این حال هر هفته زبان او بزرگ و بزرگتر میشد تا اینکه او دیگر براحتی میتوانست بینی خود را بدون هیچ مشکلی با زبانش لمس کند.
پزشکان پس از انجام معایناتی تشخیص دادند او مبتلا به آپنه خواب است که طی آن، راههای تنفسی وی به دلیل بزرگی و افتادگی زبان روی آنها بسته میشود. در خلال زمان، رشد زبانی «روری» باعث شده بود که فک وی نیز شروع به تغییر شکل کند. اما مادرش پزشکان را تحت فشار قرار داد چون گمان میکرد یک جای تشخیصشان اشکال دارد. آزمایشهای بیشتری صورت گرفت و در آخر هم والدین به یک متخصص ژنتیک معرفی شدند.
سندروم اختلال رشد روری، باعث بزرگی اندامی همچون زبان و لوزهها و ایجاد محدود کردن فضای تنفسی نسبت به کودکان دیگر شده بود.
روری تحت عمل جراحی قرار گرفت تا بخشی از زبان او کوتاه شود و وی را از خطر مرگ بر اثر خفگی نجات دهد. پزشکان طی عمل جراحی یک برش W شکل در تکهای بزرگ از زبان این کودک ایجاد کردند و پس از کنار گذاشتن قطعاتی از آن، قسمتهای بریدهشده را دوختند. اکنون او در ۱۴ ماهگی راحتتر نفس میکشد و دیگر دچار خفگی نشده است.
منبع:سلامت آنلاین
به گزارش جام جم سرا ، سندروم قلب شکسته حالتی است که نخستین بار درحدود ۲۰ سال پیش توسط محققان ژاپنی کشف شد و طی ۱۰ سال گذشته در کشورهای غربی مورد توجه بسیار قرار گرفتهاست.
این وضعیت که تاکوتسوبو کاردیومیوپاتی یا TTC نیز نامیده میشود، به طور موقت بر توانایی قلب در پمپ کردن موثر خون اثر میگذارد. زمانی که این اتفاق رخ میدهد، فرد نشانههایی شبیه به نشانههای حمله قلبی را تجربه میکند، نشانههایی مانند درد قفسه سینه، تنگی نفس و در برخی موارد این اختلال موجب مرگ افراد نیز میشود.
اگرچه نشانههای سندروم قلب شکسته و حمله قلبی مشابه هم هستند، اما عوامل متفاوتی به بروز آنها دامن میزنند. حمله قلبی در اثر مسدود شدن شریانهای سرخرگی تامینکننده خون مورد نیاز ماهیچههای قلب رخ میدهد، اما مکانیزم دقیق سندروم قلب شکسته هنوز کاملا آشکار نشدهاست.
سندروم قلب شکسته با انقباضات غیرعادی بطن چپ، اصلیترین مخزن پمپکننده قلب، در ارتباط است؛ اما با انسداد شریانهای سرخرگی ارتباطی ندارد. این وضعیت در سطح بینالمللی مورد مطالعهای وسیع قرار گرفتهاست اما این موضوع که هورمونهای استرسزا مانند آدرنالین تا حدی در بروز سندروم قلب شکسته نقش دارند در جوامع علمی به صورت گستردهای پذیرفته شدهاست.
عامل وقوع سندروم قلب شکسته چیست؟
بیشترین موارد گزارش شده ابتلا به این سندروم دچار استرسهای شدید جسمی و روحی شدهاند. این وضعیت نخستینبار در زنی تشخیص داده شد که با رویداد عاطفی شدیدی، مانند از دست دادن همسرش مواجه شده بود، از این رو است که این وضعیت را با نام قلب شکسته میشناسند.
عوامل استرسزای مرتبط با این وضعیت از تنوع بالایی برخوردارند، از رویدادهای بیاهمیت گرفته تا رویدادهای شدید و متحولکننده. رایجترین آنها مرگ همسر یا یکی از عزیزان، جدالهای خانوادگی، رویدادهای منفی در محل کار، بیماریهای روانی، از دست دادن مال و اموال، از دست دادن حیوان خانگی، سالگرد مرگ یک فرد یا رویدادهای ناخوشایند اجتماعی یا زیستمحیطی مانند جنگ، زلزله یا سیل هستند.
نمونههای رایجترین موارد گزارششده از عوامل استرسزا شامل بیماریهای حاد، سکته مغزی، صرع، استرس گرمایی، ابتلا به سرطان یا زایمان کردن هستند.
به نظر میآید لیست ازن موارد بیانتها هستند و از میان هزاران مورد گزارش شده، به نظر میآید تقریبا هر عاملی میتواند نشانههای سندروم قلب شکسته را در افراد ایجاد کند. حتی گزارش شده که این وضعیت در واکنش به رویدادهای بسیار شاد نیز رخ میدهد.
چه کسانی مبتلا میشوند؟
به نظر میآید این وضعیت بیشتر بر زمان ۶۵ تا ۷۰ سال اثر میگذارد با اینهمه با بیشتر شناخته شدن این بیماری به نظر میآید موارد ابتلا در دیگر گروههای سنی نیز افزایش پیدا میکنند. هنوز مشخص نیست چرا زنان بیشتر از مردان در برابر این سندروم آسیبپذیرند یا چرا برخی از افراد در شرایط استرسزا به این وضعیت دچار میشوند و گروهی دیگر در برابر آن مقاومند.
شاید به این دلیل باشد که گروهی از انسانها در برابر استرس مقاومت روانی کمتری دارند. همچنین ممکن است بدن برخی از افراد در برابر ترشح ناگهانی حجم زیادی از هورمون استرس مقاوم نباشد.
چطور تشخیص داده میشود؟
تشخیص این وضعیت معمولا زمانی رخ میدهد که فردی با نشانههای حمله قلبی وارد اورژانس یک بیمارستان میشود و آنژیوگرافی روی او اجرا میشود، عملیاتی که میزان گرفتگی شریانهای قلب را میآزماید. حین انجام آنژیوگرافی پزشکان متوجه میشوند که انسداد عروق دلیل بروز این نشانهها نبوده است، آنها به انقباضات غیرعادی بطن چپ قلب که با سندروم قلب شکسته در ارتباط است پی میبرند.
درحدود دو درصد از افرادی که نشانههای حمله قلبی را دارند و تحت آنژیو قرار میگیرند به سندروم قلب شکسته مبتلا هستند. با اینهمه هیچ تردیدی وجود ندارد که این وضعیت هنوز ناشناخته است.
چندین دلیل بر ناشناخته بودن این سندروم وجود دارد. اول اینکه در زمان نخستین تشخیص سندروم قبل شکسته در ژاپن، غربیها نسبت به این حالت که پدیدهای نادر و کمیاب به شمار میرفت کمترین علاقهای نشان ندادند. همچنین استرس در الگوی ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی که در آن عواملی مانند فشار خون، کلسترول، سن و وزن را میتوان برای مدیریت خطر و درمان با دقت اندازهگیری کرد، جایگاه قابل قبولی ندارد.
از سویی دیگر درک ناقص انسان از سندروم قلب شکسته توانایی او را در تشخیص تمامی شرایطی که ممکن است نشانههای این سندروم ظهور کنند را محدود ساختهاست.
این وضعیت میتواند منجر به مرگ شود، اما مرگ ناشی از TTC پدیدهای بسیار نادر است که معمولا به واسطه همزمانی با بیماری درحال درمان دیگری رخ میدهد. خبر خوب این است که بیشتر مبتلایان به سندروم قلب شکسته طی چند هفته سلامت کامل خود را باز مییابند، با اینهمه ممکن است این وضعیت در برخی از افراد حالتی تکرار شونده باشد.
درمان
درمان سندروم قلب شکسته در مراحل اولیه شبیه به درمان حملات قلبی است، اما پس از تشخیص درست سندروم، در نوع درمان تغییراتی ایجاد خواهد شد. داروهایی که به آنزیم مبدل آنژیوتانسین یا ACE شهرت دارند، مهارکنندهها که فشار را از عروق خونی برمیدارند، و مسدودکنندههای بتا که ریتم قلب را کنترل کرده و فشار خون را کاهش میدهند، داروهایی هستند که معمولا از آنها برای کاهش فشار روی قلب استفاده میشود. با این همه درحالحاضر مشخص نیست چه داروهایی برای درمان سندروم قلب شکسته کارایی بیشتری دارند یا برای چه مدتی میتوان از این داروها استفاده کرد.
شواهد زیادی مبنی بر این وجود دارد که احساسات منفی از قبیل استرس، افسردگی، خشم، خستگی، درد، ترس و اضطراب با افزایش خطر بروز نشانههای بیماریهای قلبی در ارتباطند.
این سندروم نمونهای دیگر از عوارض مخرب استرس بر سلامت انسان است. با افزایش آگاهی نسبت به این وضعیت و همزمان افزایش شدت استرسهای روزانه در جوامع مختلفّ، باید انتظار داشت تا موارد بیشتری از ابتلا به این سندروم را در آینده شاهد باشیم.
منبع: فرادید
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از عصرایران، تمامی سلول ها و اندام های بدن انسان برای عملکرد درست به آب نیاز دارند. بر همین اساس، شما نیازمند جایگزینی مداوم آب از دست رفته بدن به واسطه تعرق، ادرار و تنفس هستید.
نوشیدن ناکافی آب می تواند به شکل گیری نشانه هایی مانند خستگی، سرگیجه، و گرفتگی عضلات منجر شود. در مقابل، نوشیدن بیش از اندازه آب نیز می تواند شرایطی جدی و خطرناکی که به نام مسمومیت با آب شناخته می شود را موجب شود.
مسمومیت با آب چیست؟
مسمومیت با آب اختلالی در عملکرد مغز به واسطه نوشیدن بیش از اندازه آب است. نوشیدن بیش از اندازه آب موجب افزایش مقدار این مایع در خون انسان می شود. این میزان آب می تواند الکترولیت های موجود در خون، به ویژه سدیم را رقیق سازد. هنگامی که سطوح سدیم به کمتر از 135 میلی مول بر لیتر می رسد، این شرایط به نام «هیپوناترمی» شناخته می شود.
سدیم به تعادل مایعات بین بخش داخلی و خارجی سلول ها کمک می کند. هنگامی که سطوح سدیم به واسطه مصرف بیش از اندازه آب کاهش می یابد، جریان مایعات از بخش خارجی به بخش داخلی سلول تغییر می کند و به تورم آنها منجر می شود. هنگامی که این شرایط برای سلول های مغزی رخ می دهد، امکان شکل گیری عوارض خطرناک و بالقوه تهدیدکننده زندگی فرد ایجاد می شود.
نوشیدن بیش از اندازه آب می تواند خطرناک باشد
مسمومیت با آب در نتیجه تورم سلول ها شکل می گیرد. هنگامی که سلول های مغزی متورم می شوند، فشار داخل جمجمه افزایش می یابد. این فشار نخستین نشانه های مسمومیت با آب را موجب می شود که شامل موارد زیر می شوند:
سر درد
حالت تهوع
استفراغ
در موارد شدید، مسمویت با آب می تواند نشانه های جدیتر مانند موارد زیر را موجب شود:
افزایش فشار خون
گیجی
دو بینی
خواب آلودگی
اشکال در تنفس
ضعف و گرفتگی عضلات
ناتوانی در شناسایی اطلاعات حسی
تجمع مایعات اضافی در مغز به نام ورم مغزی شناخته می شود که می تواند ساقه مغز را تحت تاثیر قرار داده و اختلال در سیستم عصبی مرکزی ایجاد کند. در موارد شدید، مسمومیت با آب می تواند به تشنج، آسیب مغزی، کما و حتی مرگ منجر شود.
مرگ به واسطه مسمومیت با آب
نوشیدن بیش از اندازه آب به صورت تصادفی بسیار دشوار است. با این وجود، موارد مرگ و میر ناشی از این شرایط گزارش شده اند. بیشتر موارد مسمومیت با آب در میان سربازان گزارش شده اند. در یک گزارش به 17 سرباز مبتلا به هیپوناترمی در نتیجه مصرف بیش از اندازه آب اشاره شده بود. سطوح سدیم خون این افراد در دامنه 115 تا 130 میلی مول بر لیتر قرار داشت در شرایطی که دامنه عادی 135 تا 145 میل مول بر لیتر است.
در گزارشی دیگر، چگونگی مرگ سه سرباز در نتیجه هیپوناترمی و ورم مغزی تشریح شده بود. مرگ این افراد با نوشیدن 10 تا 20 لیتر آب تنها در چند ساعت رقم خورده بود.
نشانه های هیپوناترمی می تواند با نشانه های کم آبی بدن اشتباه گرفته شود. بر همین اساس، یک سرباز که به اشتباه کم ابی بدن و گرمازدگی در وی تشخیص داده شده بود، به واسطه آبرسانی یا هیدراتاسیون دهانی مکرر و مسمومیت با آب جان خود را از دست داد.
مسمومیت با آب طی انجام فعالیت های ورزشی به ویژه ورزش های استقامتی نیز رخ می دهد. نوشیدن بیش از اندازه آب برای جلوگیری از کم آبی بدن در این قبیل فعالیت ها شایع است. بر همین اساس، هیپوناترمی اغلب طی رویدادهای ورزشی بزرگ رخ می دهد. به عنوان مثال، در مسابقات دو ماراتن بوستون در سال 2002، 13 درصد از شرکت کنندگان دارای نشانه های هیپوناترمی بودند. 0.06 درصد از این افراد هیپوناترمی حاد با سطوح سدیم کمتر از 120 میلی مول بر لیتر را نشان دادند.
متاسفانه، برخی موارد مسمومیت با آب در این رویدادهای ورزشی به مرگ منجر شده اند. به عنوان مثال، می توان به مرگ یک دونده دو مارتن اشاره کرد که آزمایش ها نشان دادند سطوح سدیم خون وی کمتر از 130 میلی مول بر لیتر بوده و هیدروسفالی (ازدیاد غیر عادی مایع) و آسیب ساقه مغز به جان باختن وی منجر شده بود.
مصرف بیش از اندازه آب می تواند در بیماران روانی، به ویژه افراد مبتلا به شیزوفرنی، نیز رخ دهد. نتایج مطالعه ای که روی مرگ 27 بیمار جوان مبتلا به شیزوفرنی انجام شده بود، نشان داد که پنج مورد مرگ در نتیجه مسمومیت با آب بوده است.
چه میزان آب بیش از اندازه محسوب می شود؟
هیدراتاسیون بیش از اندازه و مسمومیت با آب زمانی رخ می دهد که میزان آب نوشیده شده بیشتر از توانایی کلیه ها برای تخلیه آب اضافی از طریق ادرار باشد. اما مقدار آب تنها عامل تعیین کننده در این زمینه نیست. مدت زمانی که طی آن آب نوشیده شده است نیز باید مد نظر قرار بگیرد. در صورتی که مقدار بسیار زیاد آب را طی یک بازه زمانی کوتاه بنوشید با خطر بزرگتر ابتلا به مسمومیت با آب مواجه هستید. این خطر در صورتی که طی مدت زمان طولانیتری همان میزان آب را مصرف کرده باشید، کاهش می یابد.
نشانه های هیپوناترمی می توانند به واسطه نوشیدن 3 تا 4 لیتر آب در یک مدت زمان کوتاه پدیدار شوند. کلیه های انسان می توانند 20 تا 28 لیتر آب را در روز از بدن خارج سازند، اما قادر به تخلیه بیش از 0.8 تا 1 لیتر آب در یک ساعت نیستند. از این رو، برای جلوگیری از نشانه های هیپوناترمی شما نباید به طور میانگین بیش از این میزان آب طی یک ساعت را مصرف کنید. بسیاری از موارد گزارش شده مسمومیت با آب در نتیجه نوشیدن مقادیر زیاد آب در یک بازه زمانی کوتاه بوده اند.
به چه مقدار آب نیاز دارید؟
عدد و رقم خاصی درباره این که به چه میزان آب در روز نیاز دارید، وجود ندارد و میزان نوشیدن آب از فردی به فرد دیگر می تواند متفاوت باشد. برای تعیین میزان آب مورد نیاز روزانه می توانید وزن بدن، سطح فعالیت های بدنی و شرایط آب و هوا را مد نظر قرار دهید.
انستیتو پزشکی (IOM) میزان آب دریافتی روزانه برای مردان را 3.7 لیتر و برای زنان 2.7 لیتر پیشنهاد کرده است. با این وجود، این توصیه ها شامل آب دریافتی از نوشیدنی هایی به جز آب و مواد غذایی نیز می شوند. برخی از مردم از قانون 8 × 8 پیروی می کنند که نوشیدنی هشت لیوان آب در روز را پیشنهاد می کند. اما این قانون چندان مبتنی بر پژوهش نیست و بیشتر حالتی دلخواه دارد.
یک قانون خوب برای تعیین آب مورد نیاز گوش دادن به بدن و نوشیدن آب هنگام احساس تشنگی است. این اقدام باید برای حفظ سطوح آب مورد نیاز بدن کافی باشد. اما تکیه بر تشنگی ممکن است برای همه کارآمد نباشد. ورزشکاران، افراد مسن و بانوان باردار می توانند به نوشیدن آب بیشتری در روز نیاز داشته باشند.