مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

سرنوشت شاپور بختیار پس از فرار از ایران +عکس همسر و فرزندان

سرنوشت شاپور بختیار پس از فرار از ایران +عکس همسر و فرزندان

شاپور بختیار Shapour Bakhtiar فرزند محمد رضا خان بختیاری در سال ۱۲۹۳ در بختیاری به دنیا آمد. وی در هفت سالگی مادرش را از دست داد و در اندک مدتی تحصیلات اولیه را در نزد آموزگار در خانه و سپس در شهر کرد و اصفهان گذرانید و بعد از کلاس سوم دبیرستان به بیروت و سپس به پاریس رفت.

ویوین بختیار گودرز بختیار گای بختیار کودتای نوژه قاتل شاپور بختیار فرزندان شاپور بختیار فرانسه بختیار عکس قدیمی عکس قبل از انقلاب شهین تاج بختیار شاپور بختیار و صدام زندگینامه شاپور بختیار بیوگرافی ثریا اسفندیاری بیوگرافی تیمور بختیار Shapour Bakhtiar

شاپور بختیار و فرزندانش

شاپور بختیار در ۴ تیر ۱۲۹۳ در کنرک (جنوب غربی شهرکرد) و از پدری به نام محمدرضا معروف به سردار فاتح بختیاری و مادری به نام نازبیگم دختر صمصام السلطنه بختیاری صدر اعظم پس از مشروطه به دنیا آمد. خانوادهٔ او از طوایف ایل بختیاری بودند. در آن زمان ایل بختیاری یکی از بانفوذترین قبایل به شمار می‌رفت و بختیاری‌ها توانسته بودند پست‌های بسیار مهم و حساس را در عرصهٔ سیاسی از آن خود کنند. پدربزرگ مادری بختیار، نجف قلی صمصمام‌السلطنه ۲ بار در ۱۲۹۱ و ۱۲۹۷ به نخست‌وزیری احمد شاه قاجار رسیده بود. ایل بختیاری سال‌ها در جهت حفظ مشروطه از گزند یورش استبداد قاجارها کوشش کرده بودند. تیمور بختیار، پسرعموی شاپور، ۴ سال ریاست ساواک را بر عهده داشت. از دیگر خویشاوندان بختیار ثریا اسفندیاری (دخترعموی بختیار)، لوئیز صمصام بختیاری و محمدعلی قطبی هستند.

وی نوجوانی و جوانی خود را در خارج از کشور و مشخصا در فرانسه گذراند. یک دهه و اندی از بخش پایانی عمر ۷۶، ۷۷ و یا احتمالا ۷۸ ساله او نیز در فرانسه گذشت. عمر او نیز در این کشور به سر آمد و همانجا درگذشت و تنها ازدواج او با دختری فرانسوی و در فرانسه بود.در گزارش کتبی بازجویی به تاریخ ۴/۸/۱۳۴۶ وی فرزندان خود را چنین معرفی کرده است: «۱. گای در فرانسه مشغول کار ۲۷ سال؛ ۲. پاتریک دانشجوی پزشکی در فرانسه ۳۲ سال؛ ۳. ویویان ۳۵ ساله، شوهر نموده است؛ ۴. فرانس فعلا در ایران نزد خود من ۱۸ سال» وی که به گفته خود « در دانشگاه پاریس دکتر حقوق شناخته» می شد، به «آخرین مدارج تحصیلی دکترا از دولت فرانسه» دست یافت.

از پذیرش نخست وزیری تا فرار از ایران
بی شک یکی از سرنوشت ساز ترین مراحل زندگی شاپور بختیار اعطای مقام نخست وزیری محمد رضا پهلوی به وی بود به نحوی که محمد حسن صنعتی درباره ی دوران نخست وزیری و چگونگی قتل وی طی مقاله ای می نویسد:
در ۷ دی ۱۳۵۷ بختیار به دربار دعوت شد و پس از دیدار و گفتگو با شاه قرار شد ظرف ده روز کابینه ای تشکیل دهد. بختیار در کتاب یکرنگی می نویسد: «من با شتاب هرچه تمامتر دوازده نفر را دعوت کردم و از آنها خواستم تمام پیشنهادات قطع نامه هایی که ظرف سال گذشته در تجمعات و میتینگها مورد بحث قرار گرفته است برایم گردآورند. پس از مقایسه آنها به این نتیجه رسیدم که از زمان آموزگار تا آن روز از گروه چپیها ی تندرو گرفته تا سلطنت طلبان همه در هفت مورد با هم توافق دارند.»

ویوین بختیار گودرز بختیار گای بختیار کودتای نوژه قاتل شاپور بختیار فرزندان شاپور بختیار فرانسه بختیار عکس قدیمی عکس قبل از انقلاب شهین تاج بختیار شاپور بختیار و صدام زندگینامه شاپور بختیار بیوگرافی ثریا اسفندیاری بیوگرافی تیمور بختیار Shapour Bakhtiar

بختیارگویا علاوه بر تایید توصیه و تأکید حامیان غربی شاه را نیز پشت سر خود داشت. «آمریکا و انگلیس به این نتیجه رسیده بودند که باید محمدرضا موقتا از کشور خارج شود. در کنفرانس گوادلوپ سران غرب امید خود را به بختیار بستند. شاه می گفت: من با اکراه و تحت فشار خارجیها و آمریکاییها موافقت کردم که او را به نخست وزیری منصوب کنم. من همیشه او را انگلوفیل و عامل نفت انگلیس می دانستم. پایگاه سیاسی او خیلی عمیق نبود. او به من اعتراض کرد که تمامی اعضای جبهه ملی فقط ۲۷ نفر بودند.»

نه شاه می خوایم نه شاپور؛ لعنت به هر دو مزدور!
شاپور بختیار در ۱۱ دی در نطقی رادیو – تلویزیونی از مردم خواست با برقراری آرامش او را در برقراری حکومت «سوسیال دموکراسی» در ایران یاری کنند. کارکنان اداره برق تهران هم همزمان با نطق بختیار، برق سراسر تهران را قطع کردند، اما پس از پایان سخنان بختیار به مناسبت آغاز سال نو میلادی، دوباره برق شهر وصل شد. در همین حال سایروس ونس بار دیگر حمایت را از دولت جدید ایران اعلام داشت و گفت: «دولت آمریکا از نیروهای مسلح ایران خواسته است تا از دولت غیر نظامی جدید حمایت کنند.»

در همین روز بیش از یکصد هزار نفر از مردم تهران به مناسبت هفتمین روز شهادت استاد کامران نجات اللهی در قطعه ۲۴ بهشت زهرا گردهم آمدند و علیه بختیار تظاهرات کردند. مردم در تظاهرات خود شعار می دادند: «نه شاه می خواهیم نه شاپور / لعنت به هر دو مزدور.» درباره بحران ایران دو نظریه در آمریکا وجود داشت؛ گروهی اعتقاد داشتند که شاه را باید رها کرد و با مخالفان رژیم برای آینده منافع آمریکا در ایران تماس گرفت، اما گروهی دیگر معتقد بودند که باید شدیدا از شاه در مقابل مخالفان حمایت کرد. آمریکایی ها در ۱۲ دی ۱۳۵۷ تصمیم گرفتند رابرت هایزر را به ایران اعزام کنند تا ارتش را در حمایت از بختیار تشویق کند و در صورت شکست دولت جدید در ایران دست به کودتا بزنند.

روز شنبه ۱۶ دی ماه ۵۷ وقتی روزنامه ها پس از ۶۰ روز اعتصاب و تعطیل دوباره منتشر شدند، بر پیشانی خود فرمانی به امضای «روح الله الموسوی الخمینی» داشتند که در حقیقت اجازه انتشار مجددمطبوعات از سوی رهبری انقلاب بود. بختیار در نخستین روز تصدی نخست وزیری اش از روی نا علاجی نتوانست به مردم وانمود کند که او شرایط آزادی بیان و قلم را فراهم آورده است،وتا حدودی رو بسوی حرکاتی دیگر ،رود.

ویوین بختیار گودرز بختیار گای بختیار کودتای نوژه قاتل شاپور بختیار فرزندان شاپور بختیار فرانسه بختیار عکس قدیمی عکس قبل از انقلاب شهین تاج بختیار شاپور بختیار و صدام زندگینامه شاپور بختیار بیوگرافی ثریا اسفندیاری بیوگرافی تیمور بختیار Shapour Bakhtiar

شاپور بختیار و همسری فرانسوی‌اش مادلین و چهار فرزندشان

عوام فریبی شاپور
اولین مواضع بختیار به عنوان نخست وزیر، نشان داد که او بسیار کوچکتر از پستی است که پذیرفته است. وی، هنگامی که در ۱۷/۱۰/۵۷ بر صحنه تلویزیون ظاهر شد، کوشید تا رضایت مخالفان را جلب کند. او اعلام کرد که شاه برای گذران تعطیلات، کشور را ترک خواهد کرد و قول داد حکومت نظامی را لغو و انتخاباتی کاملا آزاد برگزار کند. وی طی هفته بعد چند قرار داد تسلیحاتی به ارزش هفت میلیارد دلار را لغو، فروش نفت به آفریقای جنوبی و اسرائیل را متوقف و اعلام کرد که ایران از سازمان سنتو خارج شده است و دیگر ژاندارم خلیج فارس نخواهد بود. او همچنین برخی وزرای پیشین را دستگیر کرد و زندانیان سیاسی بیشتری را آزاد کرد. او وعده داد ساواک را منحل می کند. دارایی های بنیاد پهلوی را ضبط کرد و اعلام کرد که آیه الله خمینی «گاندی ایران»! می تواند به کشور بازگردد.

اما در واقع بختیار آمده بود تا فرصت لازم را فراهم کند تا آنها که می خواهند بتوانند فرار کنند واز این رو طی دستوری نوشت: «جناب آقای یحیی صادق وزیری، وزیر دادگستری. خواهشمند است دستور فرمایید خروج تیمسار ارتشبد غلامرضا و جناب آقای اردشیر زاهدی از کشور به مراجع مربوط بلامانع اعلام گردد. ۱۹/۱۰/۵۷ نخست وزیر – شاپور بختیار.»

و شاه نیز با انتصاب بختیار به عنوان عضو شورای سلطنت از کشور می گریزد:
«جناب دکتر شاپور بختیار، نخست وزیر
چون عازم خارج از کشور هستیم، بر اساس اصل چهل و دوم،به موجب این فرمان شمار ا به عضویت شورای مزبور منصوب و مقرر می داریم که در جلسات آن حضور به هم رسانیده و به وظایف خود عمل نمایید. کاخ نیاوران، به تاریخ بیست و ششم دیماه ۱۳۵۷ شمسی، محمد رضا پهلوی.»

و این همان تاریخی است که شاه از کشور خارج شد.بختیار پس از کسب رأی اعتماد مجلس در ۲۵ دی ماه ۵۷ از گفتگویی تفاهم آمیز با امام خمینی در گذشته خبر داد. امام خمینی نیز در اعلامیه هفتم بهمن ۵۷ به شدت این شایعه را تکذیب کرد:
«آنچه ذکر شده است که من شاپور بختیار را با سمت نخست وزیری می پذیرم دروغ است. بلکه تا استعفا ندهد او را نمی پذیرم. چون او را قانونی نمی دانم. من با بختیار تفاهمی نکرده ام و آنچه سابق گفته است که گفتگویی بین من و او بوده، دروغ محض است.«

از زمانی که در ۹ دی ۱۳۵۷ نخست وزیری بختیار اعلام شد نه تنها از تظاهرات مردمی کاسته نشد بلکه بر آن افزوده شد. به طوری که در طول یک هفته اول (۹دی تا ۱۵ دی ۱۳۵۷) در سراسر کشور علیه او تظاهرات بود. در مقابل نظامیان نیز به سرکوب شدید مردم پرداختند که در نتیجه صدها نفر شهید و هزاران نفر مجروح شدند. اوج درگیری ها در ۹ و ۱۰ دی ۱۳۵۷ در مشهد بود که طی این دو روز بر اساس گزارش ارتش حدود۳۰۰ نفر شهید شدند. این درگیری ها در طول هفته بعد نیز ادامه داشت. همزمان هایزر جلسات مشترکی با سران ارتش برگزار می کرد تا آنان را در حمایت از دولت بختیار مصمم کند و در صورت شکست دولت نیزآماده کودتا باشند.

فرار از ایران به سوی فرانسه
امام خمینی در ۱۲ بهمن ۵۷ وارد ایران شد و ده روز بعد، در ۲۲ بهمن ۵۷ با اعلام بی طرفی ارتش به عنوان آخرین سد دفاعی رژیم، بختیار در اندیشه جان به در بردن از ورطه ای بود که با آتش خشم ملت به جان آمده از ظلم ستمگران و منافقان برپا گردیده بود. او خود را در نجات از این مهلکه مدیون پونیاتفسکس، وزیر کشور پیشین فرانسه و سفیر ژیسکاردستن، رئیس جمهوری وقت فرانسه در تهران می داند و میگوید: «باید از این بابت از او تشکر کنم. آدم کشان حرفه ای در تعقیب من بودند و او کمکم کرد.»

تشکیل رادیوی ضد انقلاب اسلامی!؟
بختیار در سالهای اقامت در فرانسه، فعالیت های گسترده ای علیه انقلاب اسلامی انجام داد که یکی از آنها راه اندازی یک رادیوی ضد انقلاب اسلامی بود. وی یک بار از عملیاتی تروریستی در صبح روز جمعه ۲۷ تیر ۱۳۵۹ در حومه پاریس جان به در برد. در مورد هویت حمله کنندگان جلال الدین فارسی ضمن خاطرات خود در زوایای تاریخ می نویسد:
« آنان گروهی معتقد به انترناسیونالیسم هستند و پاسداران اسلام در جهان می باشند. کسی که کودتاگر است و می خواهد مراکز تجمع مسلمانان را بمباران کندو ایادیش افرادی از نیرو هوایی و پاسداران ما را می کشند مسلما مورد انتقام قرار خواهد گرفت.»

فارسی که این مطالب را همراه با حمایت از ترور بختیار در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی بازگو کرده بود، در ادمه خاطراتش می نویسد: «شاپور بختیار در دادگستری فرانسه علیه من به عنوان طراح و آمر ترورش اعلام جرم و اقامه دعوا کرد. پرونده ای جنایی تشکیل شد و ورودم به خاک فرانسه به مشکل برخورد.»
بختیار سرانجام در ۱۵ مرداد ماه ۱۳۷۰ در ویلای مسکونی اش در حومه پاریس به قتل رسید؛ بی آنکه معلوم باشد چه کسانی او را به قتل رسانده اند.
به راستی گروهی معتقد به انترناسیونالیسم و شامل پاسداران اسلام در جهان چنان که جلاالدین فارسی به تلویح پنداشته است- قتل بختیار راطراحی کرده بودند؟

قرائنی بر مدخلیت بختیار در توطئه علیه سرزمین اسلامی ایران و طراحی بمباران مراکز تجمع مسلمانان وجود دارد. وی پس از فرار از ایران در همان ماه های نخست به قصد دسیسه علیه انقلاب اسلامی حرکات و اقداماتی حساب شده را آغاز کردو متقابلا اولین ارتباطهای تشکیلاتی با بختیار بر قرار شد. بنا به اعترافات یکی از سران کودتای نوژه، دو الی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب،اولین تماس بین مأموران سیا و یکی از دوستان بنی عامری – از عوامل کودتا – در اروپا برقرار شد و آنها بنی عامری را در خط بختیار قرار دادند.

کودتای نوژه
ناصر رکنی یکی از عوال بختیار و از اعضای اصلی کودتای نوژه نیز می گوید: « در پانزدهم اسفند ۵۸ که قرار بود دکتر بختیار به ایران بیاید، قرار بود که به تبریز یا خوزستان برود. اگر تبریز در جریان اقدامات حزب خلق مسلمان تصرف می شد و نیروی زمینی و پایگاه هوایی آنجا تبعیت می کرد، بختیار به آنجا وارد می شده و آذربایجان را به عنوان ایران آزاد اعلام می نمود. البته آذربایجان به علت نزدیکی با مرز شوروی و حساسیت روسها به آن از لحاظ جمهوری های مسلمان نشین خودش در مرحله دوم بود. مرحله اول خوزستان بود که قرار بود با یک تهاجم گسترده هوایی و زمینی توسط عراق و مصر تصرف شده و به عنوان ایران آزاد اعلام و در اختیار بختیار قرار بگیرد.»

با عقیم ماندن این توطئه، در سال ۵۹ستاد کودتایی در پاریس به سرکردگی بختیار و متشکل از عناصری مانند جواد خادم، لطفعلی صمیمی، حسن نزیه، سرلشکر امیر فضلی و سرهنگ بای احمدی تشکیل شد. طراحی این ستاد و اقدامات آن تا بدان پایه عمیق بود که بنا بر اعتراف سران کودتا موسوم به کودتای نوژه، مدتی بر سر تقدم کودتای نوژه یا آغاز جنگ تحمیلی بحث شد و سرانجام پس از سفر بنی عامری از عوامل اصلی و داخلی کودتا به پاریس، جنگ تحمیلی در مرتبه دوم قرار گرفت و اولویت به کودتا داده شد.

ویوین بختیار گودرز بختیار گای بختیار کودتای نوژه قاتل شاپور بختیار فرزندان شاپور بختیار فرانسه بختیار عکس قدیمی عکس قبل از انقلاب شهین تاج بختیار شاپور بختیار و صدام زندگینامه شاپور بختیار بیوگرافی ثریا اسفندیاری بیوگرافی تیمور بختیار Shapour Bakhtiar

ویوین دختر بختیار

تمام هماهنگی های لازم بین کشور های عضو بازارچه مشترک اروپا و ستاد بختیار در پاریس از طریق سیا انجام گرفت. نماینده سیا مستقر در دفتر دکتر بختیار در پاریس، هماهنگی لازم را بین اسرائیل و کشور های منطقه نظیر عربستان، مصر و عراق برقرار کرده بود. تأمین هزینه های مادی، چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم نظیر چک دومیلیون دلاری عربستان سعودی، توسظ آمریکا صورت می گرفت. شناسایی افراد مختلف در داخل یا خارج از کشور و معرفی آنها به بختیار و تقویت امکانات آنها انجام شده بود. نیز با در اختیار گذاردن امکانات لازم به آنها، نظیر معرفی پالیزبان که در یکی از دهات عراق مخفی بود و توسط سازمان جاسوسی اسرائیل شناسایی و معرفی شد و هماهنگی لازم بین او و بختیار صورت گرفته بود.

اقدامات بختیار علیه انقلاب اسلامی
از جمله اقدامات توطئه گرانه او علیه انقلاب اسلامی می توان به مواردی اشاره کرد: شاپور بختیار در سفر محرمانه ۲۴ ساعته به مصر با شاه دیدار و گفتگو کرد. در جلسه مذاکره شاپور بختیار و انور سادات، سفرای اسرائیل و عراق در قاهره نیز حضور داشتند. گفته می شود این دیدار به منظور ایجاد هماهنگی در زمینه اقداماتی که علیه انقلاب اسلامی صورت می گیرد، انجام یافته و در این دیدار انور سادات قول همه گونه همکاری را به شاپور بختیار داده است.
شاپور بختیار اعلام کرد: «برای سرنگونی رژیم [امام] خمینی آماده ام.» و هنگامی که صدام جنگ را آغاز کرد ضمن حمایتی تلویحی ازآغاز جنگ در اطلاعیه ای مورخ ۲۵/۷/۵۹ گفت: «رژیم کنونی ایران به هیچ وجه نمی تواند نماینده منافع کشور محسوب شود.» وی صریحا نیز به حمایت از صدام می پرداخت: «چرا باید عراق در خلیج فارس ساحل نداشته باشد اما ایران دارای بیش از دو هزار کیلو متر ساحل در این آبراه باشد.»

بختیار حامی صدام
بختیار در راستای حمایت از صدام یک بار در سفری به لندن از شرکت های غربی خواست که از ارسال قطعات یدکی به ایران خود داری کنند تا دولت جمهوری اسلامی ایران بدین وسیله شکست بخورد. در اواسط سال ۶۲ که پیروزی های پی در پی نیرو های نظامی جمهوری اسلامی، دشمنان را دچار ترس و سردرگمی ساخته بود، از طرق مختلف عراق را تشویق به زدن جزیره خارک می کرد. وی در مصاحبه ای با پاری مارچ در آذر ۶۲ می گوید: «بهتر بود عراقیها سه سال پیش به جای دون کیشوت بازی و کشتن ده ها هزار ایرانی به ترمینال خارک حمله می کردند که با قطع شاهرگ حیاتی نفت ایرانی ها، زیر پای [امام] خمینی خالی می شد و ایران از درآمده نفت محروم می شد.«

فرضیه هایی درباره ی قتل بختیار
فرض دیگر در قتل بختیار شاید این باشد که وی تاوان نوعی کناره گیری از مدیریت مبارزه با جمهوری اسلامی را پرداخته باشد. خبر گذاری آلمان در تاریخ ۱۸/۵/۷۰ طی مطلبی به قلم بیژن ترابی در پاریس، ضمن اشاره به گونه ای تصفیه گزارش می دهد: «بختیار که رهبری جنبش مقاومت ملی متشکل از گروه های لیبرال ایران سوسیال دموکرات و سلطنت طلب تبعیدی را بر عهده داشت در ماه مارس گذشته بخش عمده ای از قدرت خود را به یک شورا منتقل کرد و خود را برای بازنشستگی آماده ساخت. کناره گیری تدریجی بختیار از صحنه مخالفان دولت ایران در سال ۱۹۸۹ و به دنبال دومین ازدواج وی آغاز شد. پس از سال ۱۹۹۰ اغلب روزنامه های تبعیدیان را تعطیل کرد و به فعالیت دو ایستگاه رادیویی تحت اختیار گروه خود در مصر و عراق خاتمه داد.» حال آنکه تا پیش از آن حتی در مورد بالاترین مقام در تشکل سلطنت طلب ها تصمیم می گرفتو در لابلای سخنانش آمده است که او گفته : «به او [رضا فرزند محمد رضا پهلوی] گفتم که شاه باشد نه نخست وزیر. او باید بر فراز سیاست های حزبی بماند و چون مظهر گروه هایی که با رهبری جمهوری اسلامی می جنگند عمل کند.»

یک ماه از افشای توطئه نوژه نگذشته بود که روزنامه کیهان گزارش داد: روز جمعه ۲۰ تیر ماه در آپارتمانی در بلوار راسی پای پاریس اجتماعی با شرکت شاپور بختیار، هوشنگ نهاوندی، حسن نزیه، علی طباطبایی و دو ژنرال اسرائیلی تشکیل شد. این گروه برای هماهنگی نقشه های آینده علیه انقلاب اسلامی ایران گرد آمده بودند. هم اکنون سی هلی کوپتر شنوک از سوی آمریکا در اختیار توطئه گران قرار گرفته است و بالاخره ۲۶ روز پس از ماجرای نوژه یعنی ۱۴ مرداد ۱۳۵۹، نهضت مقاومت ملی ایران توسط بختیار در پاریس اعلان موجودیت کرد.

همزمان با شکل گیری نهضت مقاومت ملی، سازمان سیا در عراق دو ایستگاه رادیویی علیه انقلاب اسلامی دایر کرد، همراه با شورایی ویژه برای برنامه ریزی عملیات تخریبی علیه انقلاب اسلامی. این ایستگاه های رادیویی یک ماه بعد در اختیار بختیار قرار گرفت و از این طریق ارتباطی تنگاتنگ بین بختیار و عراق به وجود آمدکه آماده حمله به ایران می شد.
نهضت مقاومت ملی در کنار ایستگاه رادیویی، نشریاتی نیز برای مبارزه با انقلاب اسلامی ترتیب داده بود: نشریه نهضت که مدیر مسئول آن شخص بختیار بود و اولین شماره آن در ۲۳ مهرماه ۱۳۶۰ در فرانسه منتشر شد و این هفته نامه بعدا جای خود را به قیام ایران داد که همان اهداف را دنبال می کرد. نشریه پیام ایران نیز وابسته به نهضت بود و از سوی بختیار تأمین مالی می شد. این نشریه از سال ۱۳۶۱ به طور هفتگی و در روزهای یکشنبه در لس آنجلس آمریکا در ده برگ منتشر می شد.

این فعالیت ها با حمایت غربیها امکان می یافت. بختیار گاه به جلسات بحث و گفتگو در مجلس سنای فرانسه که با شرکت نایب رئیس ستاد و روسای فراکسیونهای پارلمانی تشکیل می شد، شرکت می کرد و امکان بیان مواضع می یافت. حمایت آمریکا را نیز بختیار از اولین روزهای فرار از ایران در پیوند با دستگاه جاسوسی این کشور تأمین کرده بود:
«سری – تلگرام غیر فوری ۲۸ مهری ۵۸ از واشنگتن ۵۳۵۵۰۴ به تهران … بعد از اینکه پ/۱ به طرف ما آمد ما به او اطلاع دادیم به بختیار بگوید برای عرضه نظریاتش به سیا از پ/۱ به عنوان رابط استفاده کند. پاسخ بختیار این بود که او از تهیه این کانال ممنون است.» از نظر سیاسی آمریکا پشتیبان نهضت ضد انقلابی مقاومت ملی بود، تا جایی که بارها در کنگره این کشور به عنوان جانشین حکومت ایران مطرح شده اعلامیه های آن خوانده شده بود.

پس از کشته شدن بختیار خبرگزاری فرانسه گفته سخن گوی ریاست جمهوری آمریکا را چنین نقل کرد: «هیچ اطلاعی از عاملان این قتل و موقعیت آن نداریم.»
درباره عاملان و انگیزه های این قتل احتمالات متنوعی داده شده تا جایی که یک روزنامه سعودی اعلام کرد: «رژیم عراق در نقشه قتل بختیار در پاریس دخالت داشته است.»روزنامه الیوم چاپ عربستان در شماره روز دوشنبه خود نوشت: «رژِیم عراق برای برهم زدن روابط ایران و فرانسه و لغو دیدار فرانسوا میتران از تهران از طریق مزدوران خود سعی در ایجاد مانع و جلوگیری از نزدیکی ایران و فرانسه کرده است.»

امیر طاهری سردبیر سابق روزنامه کیهان در رژیم شاه طی مصاحبه ای با کانال دو تلویزیون فرانسه در مورد این احتمال که بختیار قربانی اختلافات درون گروهی و در واقع تسویه حساب داخلی نهضت مقاومت ملی شده باشد می گوید: «در واقع انحلال اخیر نهضت مقاومت ملی توسط شاپور بختیار موجب شده بود تا منبع در آمد بسیاری از افراد بویژه افسران سابق ارتش و ساواک که برای این سازمان فعالیت می کردند، قطع شود.» سخت است که اختلاس های کلان بختیار – همراه با برومند – از بودجه نهضت نیز در ازدیاد خشم بعضی نیروهای نهضت مقاومت ملی، مزید و موثر واقع شده باشد. خبرگزاری آلمان سه روز پس از قتل بختیار در ۱۸/۵/۷۰ به نقل از بیژن ترابی،فعال سیاسی مقیم پاریس گفته بود: افراد ناراضی در درون تشکیلات بختیار، وی و برومند را به بالا کشیدن ۶۰ میلیون دلار کمک های عراق به جنبش مقاومت ملی طی سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ متهم می کنند. بختیار ضمن رد این اتهامات اعلام کرده بود کمک های عراق در قالب وام بدون بهره ارائه شده و تماماً برای فعالیت های جنبش مقاومت ملی علیه دولت ایران خرج شده است.
و در مجموع سازمان ویا مرکزی عامل اصلی قتل بختیار معرفی نگردید و این ماجرا در هاله ای از ابهام باقی ماند.

ویوین بختیار گودرز بختیار گای بختیار کودتای نوژه قاتل شاپور بختیار فرزندان شاپور بختیار فرانسه بختیار عکس قدیمی عکس قبل از انقلاب شهین تاج بختیار شاپور بختیار و صدام زندگینامه شاپور بختیار بیوگرافی ثریا اسفندیاری بیوگرافی تیمور بختیار Shapour Bakhtiar

گای پسر شاپور بختیار

ناگفته های زندگی شاپور بختیار پس از پیروزی انقلاب

در روزهای گذشته تلویزیون وابسته به بنگاه خبرپراکنی انگلیس بار دیگر به مویه سر دادن در سالمرگ شاپور بختیار پرداخت. این به خوی خود، نه رویداد مهمی است و نه درخور توجه. داستان هنگامی مطایبه‌آمیز می‌شود که عده‌ای برآن می‌شوند که از ابلیس، قدیس بسازند و مگر حافظه تاریخی یک ملت و اسناد را می‌توان یکجا به بوته فراموشی سپرد.
شاپور بختیار پس از ۳۷ روز نخست‌وزیری و فرار از ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رهبری گروهی از عناصر ضد انقلاب را به عهده گرفت و در سایه چاپلوسی‌های عده‌ای از عناصر فریبکار، دچار نوعی غرور کاذب شد. این غرور بی‌حد و مرز هنگامی که با سکولاریسم و ولنگاری و بی‌بند و باری درآمیخت، نور علی نور شد و از او موجودی غرق در منجلاب بی‌اخلاقی ساخت.

الکل وتریاک و مهمانی!
بختیار بعد از فرار از ایران و در پاریس به رفتارهای غیراخلاقی خود ادامه داد و مهمانی‌های رسوا و معاشرت وی با زنان روسپی، شهره خاص و عام بود.
بختیار غیر از اعتیاد شدید به الکل، از اواسط دهه ۱۳۲۰ که برای اقامت دائم به ایران آمد، به تریاک نیز اعتیاد پیدا کرد و در دوره نخست‌وزیری هم نتوانست این عادت ناپسند را ترک کند.
ارتشبد فردوست ـ‌که از طریق مأموران نفوذی ساواک در نخست‌وزیری تمام حرکات و رفتار او را زیر نظر داشت- در این باره می‌نویسد: «…بختیار تریاکی و عرق‌خور است و در نخست‌وزیری روزی دو بار، ساعت ۱۰ صبح و ساعت ۵ بعدازظهر برای او بساط برپا می‌شد.‌.‌.‌»(۱)
وی پس از فرار از ایران نیز این آلودگی را با خود داشت و در زمان رهبری نهضت به اصطلاح مقاومت و با استفاده از مصونیت دیپلماتیک مواد مخدر مورد نیاز خود و دوستانش را به این سو و آن سو می‌برد و به هر شهری که می‌رسید، قبل از انجام هر کار، دست به کار «ساختن»! خود می‌شد.

دلقکی به نام امیررضا!
افراط بختیار در بی‌بند و باری موجب شد کادرهای متوسط و پایین نهضت به اصطلاح مقاومت، در مکاتبات و نوشته‌هایشان او را به باد انتقاد بگیرند. نامه سرگشاده یکی از مسئولان نهضت به اصطلاح مقاومت، شاخه لس‌آنجلس ـ‌که مجالس «لهو و لعب» رهبری را زیر ذره‌بین گذاشته بودـ نمونه‌ای از این اعتراضات است.
شاپور بختیار پس از مطرح شدن و پس از اندکی کسب شهرت در محافل بین‌المللی برای خود زندگی شاهانه‌ای ترتیب داد و حتی به سبک شاهان و امیران برای خود دربار درست کرده و برای تلذذ! بیشتر «دلقک» نیز انتخاب کرده بود:
«…دلقک و لوده بختیار امیررضا نام داشت. این عموزاده صمیمی همیشه جزو نزدیکان بختیار محسوب می‌شد. در ایران امیررضا مسئول مأموریت‌های دلچسب! بود. او در پاریس هم به بختیار پیوست. در ویلای سورن نیز اتاقی که در نزدیکی هال ورودی قرار داشت در اختیار او قرار گرفته بود… این دلقک جزو معدود آدم‌هایی بود که بختیار را «تو» خطاب می‌کرد… هنگامی که همه ملاقات‌کنندگان می‌رفتند، بختیار با امیررضا [دلقک] چون کودکان بوکس بازی می‌کرد… بختیار علاقه زیادی به بازی «قایم‌باشک» داشت. آنها هر روز در ویلای وسیع «سورن» ساعت‌ها «قایم‌باشک» بازی می‌کردند و معمولاً همیشه امیررضا [دلقک] بود که باید رو به دیوار می‌ایستاد و می‌شمرد…». (۲)
شاپور بختیار پس از دستیابی به قدرت، شعارهای دموکراتیک خود در باب حقوق زنان و غیرانسانی بودن صیغه را به فراموشی سپرد و برای نسخه‌برداری دقیق از زندگی پادشاهان، در پیری و در حالی که کوچک‌ترین فرزندش حدود ۵۰ سال سن داشت، با دخترعمویش ازدواج کرد. البته همسر اول بختیار که فرانسوی است و‌ نیز چهار فرزندش، این ازدواج را به رسمیت نشناختند.

بازگشت به صیغه!
بختیار به‌سرعت از این زن صاحب فرزند شد. وی این بار و با هدف فریب مردم برای فرزندش نام ایرانی «امیرگودرز» را انتخاب کرد، درحالی که بختیار هیچ علاقه‌ای به فرهنگ ایران و شاهنامه نداشت و بیشتر از این‌که به ایران دلبسته باشد، به فرانسه دلبستگی داشت و دلیل آن اینکه برای چهار فرزند قبلی‌اش اسامی فرانسوی انتخاب کرده بود.
در خانواده بختیار هیچ‌ کس حق نداشت او را با نام کوچک صدا بزند و هیچ ‌یک از افراد فامیل حتی فرزندان بختیار اجازه نداشتند تا در برخورد با وی از لفظ «تو» استفاده کنند. تنها «امیررضا» دلقک او از این قانون مستثنی بود و بختیار را «تو» خطاب می‌کرد. بقیه افراد باید او را حضرت اشرف خطاب می‌کردند. مبتکر و رواج‌دهنده این لقب و عنوان علیرضا نوری‌زاده بود.

حضرت اشرفِ نوری‌زاده
در روزهای اوج‌گیری انقلاب دکتر علی امینی از سوی محمدرضا پهلوی مأمور شد تا یکی از سران جبهه ملی را برای قبول پست نخست‌وزیری راضی کند. در این زمان نوری‌زاده نقش مشاور مطبوعاتی و «کیف‌کش» امینی را بازی می‌کرد. امینی توسط نوری‌زاده، دکتر سنجابی، فروهر و بختیار را به خانه خود دعوت کرد و به هنگام مذاکره با دکتر صدیقی نیز نوری‌زاده را با خود به کرج و خانه او برد. نوری‌زاده وقتی امتناع جدی دکتر صدیقی و مخالفت نیم‌بند دکتر سنجابی را دید، خود را به بختیار نزدیک کرد و چندین بار او را به‌تنهایی به دیدار علی امینی برد. می‌گویند در همین ملاقات‌ها بود که علی امینی فکر نخست‌وزیری را به ذهن شاپور بختیار انداخت. نوری‌زاده که تخصص عجیبی در جلب توجه قدرتمندان دارد، به‌سرعت در شمار نزدیک‌ترین مشاوران بختیار درآمد و به همراه دکتر محمود عنایت مقیم خانه او شد و سرپرستی ستاد تبلیغاتی او را بر عهده گرفت و کوشید تا روابط وی و روزنامه‌نگاران را اصلاح کند. روزی که بختیار از مجلس شورا رأی اعتماد گرفت و پس از بدرقه شاه از فرودگاه به خانه بر‌گشت، علیرضا نوری‌زاده تمام اهالی خانه بختیار را در کنار در ورودی خانه به خط و آنها را آماده استقبال از او کرد. وقتی بختیار به خانه رسید و از اتومبیل پیاده شد، اهالی خانه به افتخار موفقیت او کف زدند و مطابق آموزش‌هایی که نوری‌زاده به آنها داده بود، هورا کشیدند و گفتند: «زنده‌باد حضرت اشرف»! چند روز بعد که نوری‌زاده عده‌ای از خبرنگاران مطبوعات را برای دیدار و مذاکره به خانه بختیار آورد، پس از آمدن بختیار به این جمع، نوری‌زاده او را حضرت اشرف خطاب ‌کرد و انتظار داشت همکاران مطبوعاتی او هم بختیار را حضرت اشرف صدا کنند. یکی از خبرنگاران قدیمی و سپیدموی مطبوعات که در این جمع حضور داشت تعریف می‌کند که اتفاقاً در آن روز هیچ‌ یک از خبرنگاران به وی حضرت اشرف نگفتند و همه او را آقای دکتر خطاب ‌کردند.

خانه لوکس برای شهین خانم!
بختیار پس از ازدواج دوم دستور داد تا از محل بودجه نهضت به اصطلاح مقاومت خانه‌ای بسیار لوکس و اشرافی و مشرف به رود سن در نزدیکی خیابان کلوزوره پاریس برای عروس که شهین‌خانم نام داشت خریداری کردند.
این ازدواج و دیگر هرزگی‌های شاپور بختیار در کاباره‌های پاریس و ولخرجی‌هایش برای فواحش و روسپی‌ها موجب بروز سر و صدا و اعتراض در کادرهای نهضت به اصطلاح مقاومت و هواداران ضد انقلابی آنان شد و دامنه این اعتراضات آن ‌قدر بالا گرفت که سرتیپ هاشمی، رئیس تشکیلات اطلاعاتی و جاسوسی بختیار مجبور شد در این ماجرا دخالت کند. او در دفاع از اربابش گفت: «…عده‌ای از هموطنان در کمال بی‌انصافی در باره زندگی خصوصی جناب آقای دکتر شاپور بختیار با عنوان اینکه چون ایشان ادعای رهبری ملت ایران را دارند، باید مثل مرحوم دکتر مصدق پاک و منزه… باشد، مطالبی در باره می‌خوارگی و زنبارگی ایشان نوشته‌اند و از چند نفر بانوان وجیهه به اسامی «مهری» و «شهین» و… نام برده و درباره روابط خصوصی جناب آقای دکتر شاپور بختیار با این بانوان محترمه مطالبی را ذکر کرده‌اند…». (۳)
او با بحث حول این محور که هیچ‌ یک از ما حق دخالت در زندگی خصوصی افراد دیگر را نداریم، به دفاع از ارباب خود می‌پردازد و مدعی می‌شود که این‌گونه روابط هیچ‌ گونه زیانی به دیگر وظایف و مسئولیت‌های بختیار نمی‌زند:
«…بر فرض که آقای دکتر بختیار هم ساعاتی را با دوستان و آشنایان اناث خود به صرف مشروب و معاشرت با یکی دو نفر از خانم‌های مورد علاقه خود می‌گذرانند، این کار چه ضرر و زیانی به نهضت بزرگ ملت ایران می‌زند؟…»(۴)

ودکای قرمز به جای ویسکی
سرتیپ هاشمی در پایان توضیح می‌دهد که آقای شاپور بختیار در سال ۱۹۷۲ پس از یک عمل جراحی بی‌خطر، مجبور شده است تا مشروب مورد علاقه خود ویسکی را کنار بگذارد و پس از آن و از روی ناچاری (کذا) به نوشیدن ودکای روسی روی آورد! و بنا به توصیه پزشک معالجش ودکای قرمز «تولیچنایا»ی خود را با یک نیمه لیموترش درآمیزد و به صورت خنک مصرف کند.
تیمسار سرتیپ هاشمی در وصف ویژگی‌های ممتاز رهبر عالیقدر! خود می‌گوید: «…جناب دکتر شاپور بختیار به‌راحتی یک بطر از این مشروب را یک‌شبه تمام می‌کند، بدون اینکه دچار سرگیجه شود یا اینکه فردا صبح با زبانی گس از خواب برخیزد…»(۵)
این سخنگوی محترم و مدافع رهبر نهضت به اصطلاح مقاومت این ویژگی را محصول ایلیاتی بودن شاپور بختیار و از کرامات ماست و خیار و چیپس! می‌داند، چون او همیشه این مشروب را با ماست و خیار و چیپس صرف می‌کند. (۶)

خروج ازخاصیت!
بختیار از نخستین روز فرار خود و در تمام سال‌هایی که به عنوان رهبر نهضت به اصطلاح مقاومت فعالیت می‌کرد، همواره از پیشرفت کارها اظهار رضایت می‌کرد و بر این اصل مانور می‌داد که به‌زودی حکومت اسلامی شکست خواهد خورد و او با عزت و اقتدار به ایران باز خواهد گشت، اما واقعیت این بود که به‌‌رغم تمام این تبلیغات و هزینه‌های هنگفت، هیچ‌ گونه پیشرفتی در کارها حاصل نمی‌شد. بر اساس این شکست‌های ملموس بود که امپریالیسم و سازمان سیا کم‌کم تکیه خود را از روی او برداشت و در این اواخر کمتر رغبتی برای سرمایه‌گذاری روی بختیار و اطرافیانش داشت، زیرا شاهد بود که مردم کمترین علاقه‌ای به وی و برنامه‌هایش ندارند و مطلقاً روی او حتی به عنوان ضد انقلاب حساب جدی نمی‌کنند.
نهضت به اصطلاح مقاومت ملی و کار به اصطلاح مبارزه با حکومت اسلامی بهانه‌ای برای بختیار و اطرافیانش بود تا بدین‌وسیله از قدرت‌های استکباری و سازمان‌های جاسوسی اخاذی کرده و این پول‌های بادآورده را خرج عیش و نوش خود در اروپا کنند. بی‌عملی و سردرگمی شاپور بختیار و اطرافیانش موجب بحث و گفت‌وگوی فراوان در مجامع مختلف شد تا جایی که نشریه راه آزادی ارگان حزب دموکراتیک ایران، پیرامون بختیار و نهضت به اصطلاح مقاومت ملی چنین اظهار نظر کرد:
«…در محافل سیاسی در حقیقت نهضت مقاومت ملی بیشتر معادل خود بختیار است و در ۱۰ سال گذشته بختیار و نهضت ملی مقاومت هیچ هویتی نداشته است…»(۷)
ولی بختیار و سرکردگان نهضت به اصطلاح مقاومت گناه این مسئله را به گردن بی‌تفاوتی ایرانیان مقیم خارج و ضد انقلاب می‌انداختند و می‌گفتند: «…وقتی که مخاطب شما یک مشت ایرانی بی‌تفاوت در خارج از کشور هستند که روزنامه شما را به این خاطر می‌خوانند که برایشان مجانی ارسال شود، چه تأثیری در مقابله با نظام می‌توانند داشته باشند؟ این درحالی است که هزینه ماهانه نشریه بالغ بر ۱۵۰ هزار فرانک است».(۸)

به هر حال بختیار در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۷۰ در سن ۷۶ سالگی و چند ماه پس از کشته شدن معاون خود عبدالرحمن برومند، در منزل خود در پاریس با ضربات چاقوی افراد ناشناسی کشته شد. جنازه بختیار و منشی او، سروش کتیبه ۳۶ ساعت پس از مرگ آنها کشف شد.
گزارش‌های منتشر شده در این باره حاکی از آن است که در شب حادثه، سه مرد به خانه بختیار رفته و او و منشی‌اش را کشته بودند. جنازه آنها پس از تلفن‌های بی‌پاسخ پسر شاپور بختیار به پدرش و ورود محافظین به داخل خانه آنها در صبح پنج‌شنبه کشف شد. جسد بختیار روی کاناپه و جسد منشی‌اش چند متر آن طرف‌تر روی زمین افتاده بود.
پس از اعلام مرگ بختیار، نشریه نهضت مقاومت ملی آن را به دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت داد. علی شاکری، مسئول هیئت اجرایی نهضت مقاومت ملی از سهل‌انگاری پلیس فرانسه در این ماجرا صحبت کرد و گفت: «…رفت و آمدها این‌ طور بود که به‌جز عده‌ معدودی که نام آنها موجود بود، دیگران با بازجویی و بازرسی بدنی وارد می‌شدند… حتی ما هم که از همکاران نزدیک ایشان بودیم اولاً قرار قبلی می‌گرفتیم و نام ما به محافظین داده می‌شد و وقتی وارد می‌شدیم، اول اوراق هویت ما را دریافت می‌کردند و هم با دست و هم با دستگاه بازجویی بدنی می‌شدیم. بعد با ورود ما که موافقت می‌شد، تا دم در با یکی از نگهبان‌ها بدرقه می‌شدیم. پلیس فرانسه بیش از همه در این ماجرا مقصر است که چگونه تروریست‌ها از این موانع عبور کرده‌اند…»)۹)
گی بختیار پسر شاپور بختیار هم پلیس فرانسه را به ضعف متهم کرد و گفت: «محافظین پدرم در چندین مورد کوتاهی کرده‌اند. یکی آن که پنجره‌های آشپزخانه باز بوده است، در حالی که به‌طور معمول شب همه پنجره‌ها بسته می‌شدند. هر بار که ملاقاتی با پدرم می‌شد، رئیس مأموران شخصاً می‌بایست تا وسط خیابان برود و وضع امنیت ویلا را مورد بررسی قرار بدهد، در حالی که اصلاً از جای خود تکان نخورده است….» (۱۰)

ویوین بختیار گودرز بختیار گای بختیار کودتای نوژه قاتل شاپور بختیار فرزندان شاپور بختیار فرانسه بختیار عکس قدیمی عکس قبل از انقلاب شهین تاج بختیار شاپور بختیار و صدام زندگینامه شاپور بختیار بیوگرافی ثریا اسفندیاری بیوگرافی تیمور بختیار Shapour Bakhtiar

پسر بختیار که خود از کارشناسان پلیس فرانسه بود، افزود: «افرادی که نقشه قتل پدرم را اجرا کرده‌اند در حرفه خود بسیار ورزیده بوده‌اند و برای فرار هم از کمک همدستان استفاده کرده‌اند…»(۱۱)
برخی از نشریات فرانسوی هم دولت ایران را در این ماجرا متهم شناختند، از جمله روزنامه اکسپرس و روزنامه لوموند.
به این ترتیب زندگی ۷۶ ساله یکی از سرسپردگان قدرت‌های استعماری و یکی از کارگزاران جریان جهانی سلطه در ایران به نقطه پایان رسید. بدون هیچ تردیدی شاپور بختیار یکی از مهره‌های تربیت شده امریکا بود که برای بهره‌برداری در ایام بحران آماده شده بود، اما هوشیاری حضرت امام این مهره را که تا آخرین لحظه از حمایت جریان سلطه جهانی برخوردار بود، عاطل و باطل و رسوا ساخت.
شکی نیست که تاریخ ایران همواره از شاپور بختیار به عنوان یکی از عوامل و موانع در مقابل انقلاب و تکامل تاریخ ملت مسلمان ایران یاد خواهد کرد.

منبع : قدس انلاین

Shapour Bakhtiar بیوگرافی تیمور بختیار بیوگرافی ثریا اسفندیاری زندگینامه شاپور بختیار شاپور بختیار و صدام شهین تاج بختیار عکس قبل از انقلاب عکس قدیمی فرانسه بختیار فرزندان شاپور بختیار قاتل شاپور بختیار کودتای نوژه گای بختیار گودرز بختیار ویوین بختیار


ادامه مطلب ...

بیوگرافی رضا ایرانمنش (مهمان خندوانه) +مصاحبه ، ازدواج و فرزندان

بیوگرافی رضا ایرانمنش (مهمان خندوانه) +مصاحبه ، ازدواج و فرزندان

رضا ایرانمنش گفت: من تقریباً ۱۷ بار به کما رفتم، ۴ سال پیش هم ‌یک بار مرگ مغزی شدم. شاید باورتان نشود اما من ۴ ساعت کاملاً مرده بودم. مرا به سردخانه بردند و بعد از ۴ ساعت دوباره برگشتم.

همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

رضا ایرانمنش در خندوانه

رامبد جوان در برنامه خندوانه میزبان رضا ایرانمنش بود, این بازیگر گفت دوست دارم برگردم به زمانی که به کما رفته بودم و از حس و حالش در آن زمان تعریف کرد.

ایرانمنش در خصوص فعالیت این روزهای خود گفت:مدت بسیاری است که بیکارم. در دو سال اخیر پیشنهادهایی داشتم که قابل کار کردن نبود.
وی ادامه داد:تنها راه امرار معاش من از طریق بازیگری است؛ هیچ کار دیگری بلد نیستم. البته ناشکری نمی کنم چون خداوند است که روزی را فراهم می کند.

رضا ایرانمنش بازیگر و کارگردان

در ادامه برنامه، ایرانمنش گفت من و اصغر فرهادی، سعید آقا خانی، حمید فرخ نژاد همگی در دانشگاه تهران هم کلاس بودیم. زمانی که اصغر شروع به کار کرد، از بچه های دانشگاه دعوت به همکاری نمود.

ایرانمنش در پاسخ به سوال جوان پیرامون کاندیدا شدن خود عنوان کرد:من برای فیلم «سجاده های آتش» کاندیدای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر شدم. آن سال رقبای من استاد انتظامی، اکبر عبدی، مرحوم خسرو شکیبایی بودند و برای من باعث افتخار بود کنار این عزیزان قرار بگیرم.

بازیگر سریال «وفا» در خصوص نزدیک بودن فضای فیلم های جنگی به واقعیت آن دوران اظهار داشت:متاسفانه هنرمندان ما خیلی کم توانستند فضای جنگ واقعی را نشان بدهند؛ البته کارهای خوب هم داشتیم. کارگردان هایی که خود در جبهه های نبرد حضور داشتند، توانستند تصویر باورپذیری را به مخاطب ارائه کنند. من از همین جا دست تک تک جانبازان را می بوسم؛ اسم جانباز روی من گذاشتند اما همیشه گفتم که من فقط این عنوان را یدک می کشم.

رضا ایرانمنش در برنامه خندوانه

  وی در خصوص حال و هوای خود بیان کرد:قبل از سال ۹۵ بیماری و بیکاری به من غلبه کرد. وضعیت جسمی و روحی خوبی نداشتم. از ۲۶ فروردین ۹۵ خداوند نیروی دوباره ای به من داد و عصا را کنار گذاشتم. اکنون با قدرت پیگیر کارهایم هستم.
ایرانمنش در پاسخ به سوال جوان در خصوص اینکه اگر امکان جابه جایی زمانی برایش باشد، به چه دورانی می رود گفت:
ده سال پیش به کما رفتم؛ فضای خیلی خوبی بود. نمی دانم برزخ بود واقعا! اینقدر حس خوب و سبکی داشتم که انگار روی ابرها بودم. در فیلم هایی که بچه ها از زمان برگشت من به حالت احیا در آی سی یو گرفتند، من با اصرار گریه می کنم در آن فضا بمانم. اگر زمانی را بخواهم انتخاب کنم، دوست دارم به همان لحظات برگردم.
وی در خصوص چگونگی جانباز شدن خود اظهار داشت:ما در عملیات والفجر ۴ در منطقه پنج زین عراق تپه هایی را تصرف کردیم. یک جایی سنگر می کندیم که ما را غافلگیر کردند و من در آن اوضاع تیر خوردم؛ اما متوجه نشدم تا اینکه یکی از بچه ها بهم گفت تیر خوردی. من گفتم نه؛ دیدم خون و خاک با هم مخلوط شده. روی شلوارم مثل گل شده بود و زمانی که آن لحظه را دیدم افتادم و دیگر نتوانستم حرکت کنم (خنده). یکی از دوستانم من را با خود به منطقه امن برد.
 همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

«رضا ایرانمنش» بازیگر سینما و تلویزیون در روزهای پایانی فروردین‌ماه ۱۳۹۱ به کما رفت. این خبر بسیاری را متأثر کرد، اما خوشبختانه ۲۵ فروردین به هوش آمد.

این هنرمند جانباز با رویی خوش از ما استقبال و با خوش‌طبعی مثال‌زدنی حرف‌های تلخی را برایمان روایت کرد. ردپای درد‌دل‌هایش را می‌شد به وضوح بر تاول دست‌‌هایش دید.

مشروح این گفت‌وگو در ذیل می‌آید:

آقای ایرانمنش، چند روز در کما بودید؟ وضعیت فعلی‌تان چگونه است؟

– ایرانمنش: از ۲۱ فروردین ۴ روز در کما بودم، تازه برگشتم اما حالم خوب است، من با این بیمارستان انس گرفته‌ام.

البته یک ساعت و نیم پیش هم از درد مچاله شده بودم، من در این بیمارستان به سکوت معروفم، یعنی اظهار درد نمی‌کنم. نیمه‌های شب هم که سوزش و خارش شدید مغز استخوان، به جانم چنگ می‌زد، دلم نیامد دکترم را بیدار کنم و تا صبح با بیماری دست به گریبان بودم.حضور شما و یکی از دوستانم برایم تسلی‌بخش و آرامش‌دهنده بود.

‌* چند فیلمنامه‌ام را در همین اتاق بیمارستان نوشته‌ام

نمی‌دانم تا چه حد مطلع هستید اما اگر دز تزریق مرفین را در بیماران شیمیایی مدام بالا ببرند، کم‌کم اثرگذاری این دارو در بدن بیمار کم‌رنگ می‌شود و در کاهش درد موثر نیست.

به نظر من بهترین راه تحمل درد یا حتی فراموش‌کردن آن، سرگرم بودن به کاری است.

من دور تا دور اتاقم را با خطاطی‌ها دست‌نویس خودم پر می‌کنم. نقاشی می‌کشم و حتی چند فیلمنامه را در همین بیمارستان نوشته‌ام.

‌ * آن‌قدر در این بیمارستان بوده‌ام که می‌گویند سهامدار شده‌ای!

اینکه می‌گویید انس گرفته‌اید، مگر برای چندمین‌بار است که در بیمارستان «آتیه» بستری می‌شوید؟

– ایرانمنش: اگر تمام دفعات را حساب کنم، تقریباً ۹ سال است که دائم در حال رفت و آمد در این بیمارستان هستم، (می‌خندد و ادامه می‌دهد) تمام پرسنل این بیمارستان را می‌شناسم، به تمام اتاق‌های آن سرکی کشیده‌ام، دکتر معالجم «علیزاده» می‌گوید: ایرانمنش آنقدر که اینجا بوده جزو سهام‌داران این بیمارستان است. در حقیقت من یک دوره پزشکی کامل در این بیمارستان گذرانده‌ام.

 آقای ایرانمنش، ازفیلمنامه سخنی به میان آمد، ما خبری را شنیدیم که شما برای یک تله‌فیلم قرارداد بسته‌اید دراین باره‌ برایمان بگوئید؟

– ایرانمنش: عطا سلیمانیان فیلمنامه‌ای برای ارائه به گروه تاریخ و فرهنگ و هنر شبکه دو نوشته بود، مدتی از آن گذشت و بالاخره این پروژه به من واگذار شد به محض مرخصی از بیمارستان ساخت آن را شروع می‌کنم، راستی یکی از ساخته‌هایم به اسم فرزند پارس قرار است ۸ اردیبهشت از شبکه اول سیما پخش شود. امیدوارم کار قابل قبولی باشد.

* تا زنده‌ام، بازی می‌کنم

با وضعیت جسمی و بیماری شیمیایی‌، بازی در فیلم و کارگردانی برایتان مشکل نیست؟

– ایرانمنش: نه سخت نیست. تا زنده باشم، بازی می‌کنم .ما بیرون هم باشیم همین درد را داریم. من توصیه‌ام به همرزمانم این است که مقاومت کنند.

این بیماری و درد یادگار جنگ است. من با تمام سختی‌ها آن را دوست دارم. ما نباید فراموش کنیم که چه کسی بوده‌ایم و چرا جنگیده‌ایم، شاید بهتر باشد زیاد درگیر امور دنیا نشویم.

* هر روز به گلوله‌‌ای که از کمرم درآوردند، نگاه می‌کنم

نکته‌ جالبی است که شما از درد و بیماری با «عنوان یادگاری» یاد می‌کنید.

– بله، سال گذشته یک گلوله را از کمرم در آوردند. باور کنید هر روز در دفتر کارم به آن نگاه می‌کنم، دوستش دارم . به آن تعلق‌خاطر دارم. به نظرم این دردها و یادگاری‌ها به نوعی جلوی گناه را می‌گیرد، هشدار است.

ما همیشه در جمع هم رزمانمان که صحبت می‌کنیم حسرت می‌خوریم که چرا همان زمان شهید نشدیم و هر دفعه به این نتیجه می‌رسیم و فارغ از لیاقت شاید وظیفه‌مان بوده که بمانیم تا آن‌چه که دیدیم بازگو کنیم.

همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

* مُردم، به سردخانه رفتم اما دوباره برگشتم!

آقای ایرانمنش، شما چندین بار به کما رفته اید،‌ از این حالت خود خاطره‌ای هم دارید؟

– ایرانمنش: من تقریباً ۱۷ بار به کما رفتم، ۴ سال پیش هم ‌یک بار مرگ مغزی شدم، شاید باورتان نشود اما من ۴ ساعت کاملاً مرده بودم. مرا به سردخانه بردند و بعد از ۴ ساعت دوباره برگشتم.

* ‌صدای بوق دستگاه می‌گوید که برگشته‌ام

از آن مرگ ۴ ساعته نکته‌ای به خاطر ندارید؟

– ایرانمنش: خیر اما ۲ بار از دفعاتی که به کما رفته بودم، خاطرات واضحی را به یاد دارم، احساس می‌کردم در خلأ هستم، می‌توانستم خیلی سریع به هر جا که اراده کنم بروم. اما دلم نمی‌آمد از کنار جسمم آن طرف‌تر بروم، مثل یک رویا بود.

یکی از بچه‌ها از به‌هوش آمدن من – بعد از یک ماه بی‌هوشی- فیلم گرفته بود، در فیلم دیدم که گریه و التماس می‌کنم و همه را به قرآن قسم می‌دهم که نمی‌خواهم برگردم ، من سبک و رها بدون هیچ دردی در ابرها بودم، اما هر لحظه به زمین نزدیک‌تر می‌شدم دلم نمی‌خواست برگردم. اما بالاخره برگشتم و دوباره سنگین شدم دوباره دردها برگشتند (آهی می‌کشد، آب دهانش را قورت می‌دهد) و ادامه می‌دهد قبل از هوشیاری کامل صدای بوق دستگاه‌ها به من یادآوری می‌کردند که برگشته‌ام و می‌فهمم دوباره به «آتیه» آمده‌ام.

گویا در این چند روز سرتان شلوغ بوده است، همرزمانتان به دیدنتان آمده‌اند؟

– ایرانمنش: بله حتی یکی از همرزمانم، قبل از آمدن شما تماس گرفت و گفت: «رضا، چرا تکلیف ما را روشن نمی‌کنی، بالاخره رفتنی هستی یا ماندنی؟!»

من گفتم تا پیش شهدا می‌روم آن‌ها می‌گویند یا جای ما اینجاست یا جای این، و باز هم من را برمی‌گردانند!

 همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

با چه نوع گازی شیمیایی شدید؟

– ایرانمنش: خردل و اعصاب.

 

در کدام عملیات‌دچار جراحت شیمیایی شدید؟

– ایرانمنش: من یک هنرمند بودم که در جزیره مجنون شیمیایی اعصاب و در کربلای ۵ و باز پس دهی فاو خردل نصیبم شد.

 

* ماجرای ساجد لشکری که در سجده شهید شد

 آقای ایرانمنش از همرزمان شهید خود خاطره‌ای در ذهن دارید که ماندگارتر باشد؟

– در لشکر دوستی داشتیم به نام «یوسف شریف» به ساجد لشکر معروف بود. چون همیشه در حال سجده بود هر جای خلوت را که پیدا می‌کرد برای شکرگذاری به سجده می‌رفت.

یک شب که من با یکی از دوستانم خود را برای عملیاتی آماده می‌‌کردیم-نمی‌دانم چرا- اما احساس کردم قرار است برای ساجد لشکر اتفاقی بیفتد. بنابراین من پشت سر او به راه افتادم. بالاخره عملیات تمام شد ما خط را شکسته بودیم، هوا آفتابی بود باید مسافتی بین ۲۰۰ متر را می‌دویدم تا به یک خاکریز برسیم. من صدای زوزه‌ی گلوله‌هایی را که از کنار سرم می‌گذشت می‌شنیدم آنقدر آتش زیاد بود که کلاه آهنی‌ام از سرم افتاد. یک دفعه ساجد لشکر را دیدم میان آن همه ترکش و آتش زانو زد و به سجده افتاد. در همان حال که داشتم فیلم می‌گرفتم در ذهنم گفتم «توی این اوضاع، سجده کردنت چیه آخه» که یک دفعه دیدم به عقب برگشت و کلاه از سرش افتاد. جلو رفتم یک گلوله وسط پیشانی‌اش خورده بود به طور طبیعی باید به عقب پرت می‌شد اما او به سجده در آمده بود.

بعدها در وصیت‌نامه‌اش خواندم که نوشته‌بود خدایا بچه‌های لشکر من را ساجد لشکر صدا می‌زنند من خجالت می‌کشم اما اگر تو من را از کوچکترین سجده کنندگان قبول داری دلم می‌خواهد به حالت سجده به دیدارت بیایم و دیدم که دقیق همین اتفاق افتاد.

 

‌* خیلی از جانبازان به نان شب‌شان هم محتاجند

 * آقای ایرانمنش هزینه‌های بیمارستان را چگونه پرداخت می‌کنید؟

– من سهمیه۵۰ درصد جانبازی دارم، آنقدر که ما برای گرفتن پول و هزینه دوندگی می‌کنیم، با پرداخت هزینه‌ها آنقدر تفاوت ندارد، البته چند روز پیش که آقای حسینی وزیر ارشاد به ملاقاتم آمده بودند صحبت کردند که روال آسان‌تر شود اما مسئله من نیستیم موضوع این است خیلی از جانبازان به نان شب خود نیز محتاج‌اند.

به عنوان مثال شاید رسانه‌ها آقای حسینی و … من نوعی «رضا ایرانمنش» را بشناسند اما خیلی از جانبازان هستند که وضعیت به مراتب وخیم‌تر از من دارند و کسی آن‌‌ها را نمی‌شناسد و صدایشان جایی نمی‌رسد.

اصلاً یک سوال برای من پیش آمده که درصد جانبازی را چطور محاسبه می‌کنند؟ این افراد محاسبه‌گر چه کسانی هستند؟ من می‌دانم هم این طرف میز جانبازان هستند و طرف دیگر میز هم باز هم از اهالی جنگ‌اند. حال چرا این قدر بی‌انصافند، نمی‌دانم! مَثَل ما مَثَل درختانی است که بیشتر از تیغه آهنی تبر از دسته چوبی آن می‌تواند که هم‌جنس آن‌هاست.

من چند سال پیش به یک کمیسیون پزشکی مراجعه کردم در آن جانبازی اصفهانی با کت و شلوار و عصا به دست ایستاده بود و شلوار او تا لگن تا شده بود. آقایی که پیشت میز بود به آن جانباز گفت «تا کجای پایت قطع شده» (حالا می‌دید که شلوارش تا لگن تا شده) اما اصرار داشت و حتی گفت شلوارت را در بیاور تا ببینم تا کجای پایت قطع است.

(آخر من نمی‌دانم چطور کسی می‌تواند درصد جانبازی تعیین کند؟ واقعا با چه معیاری؟) من در آن وضعیت خیلی ناراحت شدم و خطاب به آن مسئول گفتم باید از آن جبهه‌ای که رفته‌ای خجالت بکشی، و بعد از این اتفاق دیگر به کمیسیون پزشکی نرفتم.

حتی ما جانبازان یک طرح ترافیک ساده هم نداریم، خود من وقتی که خواستم طرح بگیرم گفتند باید درصد جانبازی‌ات ۷۰ درصد باشد، اما دوستان گفتند به کمیسیون پزشکی نرو، چون دستور است که درصدهای جانبازی را کم کنند!

***** مصاحبه در سال ۱۳۸۷

رضا ایرانمنش سال ۱۳۴۶ در جیرفت کرمان متولد شد، مانند تمامی اهالی دیار جنوب خونگرم و مهربان، سخاوتمند و پرتلاش. دغدغه‌اش هنر بود و پیشه‌اش هنرمندی.سال ۱۳۶۹ مدرک فوق‌لیسانس کارگردانی را از دانشگاه تربیت مدرس کسب کرد. سال ۱۳۷۲ برای بازی در فیلم «سجاده آتش» کاندیدای بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره دوازدهم فجر شد، به طور کلی بازی در حدود ۶۵ سریال و فیلم سینمایی را تجربه کرده و اخیرا نیز به دلیل مساعد نبودن شرایط فیزیکی بیشتر به نوشتن فیلمنامه و تهیه‌کنندگی و البته کارگردانی پرداخته است.

«زیربارند درختان که تعلق دارند

ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد»

از زیر یقه پیراهنش یادگاری‌های گاز خردل را می‌توانستی به وضوح مشاهده کنی.

و آن زنجیر نقره‌ای رنگ چیزی نبود جز پلاکی که هنوز بر گردن خود آویخته بود.

او در عملیات‌ والفجر مقدماتی، والفجر ۳، والفجر ۴، کربلای ۱، کربلای ۲، کربلای ۴، مرصاد و فاو شرکت داشت و در عملیات والفجر ۸ به علت استشمام گاز خردل به درجه رفیع جانبازی نائل آمد.

زمانی که از رضا ایرانمنش سوال کردم شادترین لحظه زندگی تو چه زمانی بوده است؟ صندلی خود را چرخاند و پشت به من بدون صدا گریه کرد که این لحظه را به خاطر دلبستگی و اتصال او به دوران دفاع مقدس هیچ وقت فراموش نخواهم کرد.

گفت: به این تصویر نگاه کن!

و من با تعجب به یکی از تصاویری که روی دیوار دفترش نصب شده بود، نگاه کردم؛ آنها چند پاسدار بودند!

رضا گفت: آیا می‌توانی تشخیص بدهی کدام یک فرمانده است؟

می‌دانی کدامشان سرباز است؟

اگر الان آمریکا جرات حمله به ایران را ندارد فقط به خاطر همین رشادت‌ها و خون‌هایی است که در هشت سال دفاع مقدس ریخته شده است. برای ساخت یک فیلم دفاع مقدس باید ده‌ها نفر را دید و واسطه کرد ولی برای ساخت فیلم‌های بی‌محتوا و پوچ میلیون‌ها تومان سرمایه‌گذاری و سریعا اکران و پخش می‌گردد.

به نظرش، لذت زندگی را از خانواده‌اش سلب کرده و آنها آنقدر صبورند که خم به ابرو نمی‌آورند.همسرش را حضور خدا در کنارش و علی و غزل را دو هدیه باارزش از جانب پروردگار متعال برای زندگی دنیوی خود محترم می‌شمرد.

چهارده سال بیشتر نداشت که راهی جبهه‌های جنگ شد اما به راستی او از جنگ چه تصویری در ذهن داشت که این چنین عطای زندگی را به لقایش بخشید و رفت؟

چه تصویری از مرگ در ذهنتان ساختید؟

ایرانمنش: چهار سالم بود که یکی از بچه‌های فامیل فوت کرد و من با همون سن کم شاهد تمام مراحل غسل او بودم، آرامش او در آن لحظات هرگز از ذهنم پاک نمی‌شه. همیشه به این مقوله صادق، راستگو و عزیز فکر می‌کنم و برایم عزیزتر از زندگی است. دوست دارم هر چه زودتر از ایستگاه زندگی بگذرم و به آرامش حقیقی برسم.

اما فکر کردن زیاد به مرگ، ناامیدی و ناشکری نمی‌آورد؟

ایرانمنش: شهید باکری در وصیت‌نامه‌اش نوشته: بچه‌هایی که در جنگ حاضر شدند پس از جنگ به سه دسته تقسیم می‌شوند، اول شهدا، دوم کسانی که از جنگ سالم بر می‌گردند و ممکن است غرق در دنیا و مادیات می‌شوند و صداقت و خاکی بودن آن دوره را فراموش می‌کنند و سوم کسانی که شهید نشدند اما دنبال مادیات هم نمی‌روند و در غم فراق به سر می‌برند و در حسرت جا ماندن از قافله آنقدر می‌مانند تا دق کنند. تا امروز امیدوار هستم که جزء دسته سوم بوده باشم، اما دنیا آنقدر فریبنده است که امکان گرفتار شدنم هست، دوست دارم پیش از آنکه به دسته دوم بپیوندم به آرامش برسم.

چه سالی ازدواج کردید و حاصل این ازدواج؟

ایرانمنش: سال ۶۵ ازدواج کردم و حاصل این زندگی پسری بیست ساله و دختری یازده ساله است.

همسر رضا ایرانمنش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران فرزندان رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش بیوگرافی رضا ایرانمنش آخرین اخبار از رضا ایرانمنش

و نقش خانواده در زندگی شما؟

ایرانمنش: گویند «سنگ لعل شود در مقام صبر/ آری شود ولیکن به خون جگر شود،»

این خانواده است که همراه با من دردهای شبانه را تحمل می‌کند و دم بر نمی‌آورد. همسرم همیشه برایم نمونه‌ای خوب از صبر و ایثار است، من بیشتر ماه‌های سال را عوض این‌که در خانه باشم در بیمارستان سپری می‌کنم، از این رو نقش آنان در زندگی من وصف‌ناشدنی است.

دخترها معمولا ارتباط نزدیک‌تری با پدر دارند. دخترتان با این قضیه چطور کنار می‌آید؟

ایرانمنش: بیشترین اعتراض را در این زمینه اولیای مدرسه او می‌کنند، از این بابت که در سال چندین بار تماس می‌گیرند تا کاری کنیم دخترم کمتر با حال و روز من ارتباط پیدا کند چون او از زمانی که با دفتر نقاشی آشنا شده مدام پدر مجروحش را با زخم‌های زیاد به تصویر می‌کشد و هر وقت خبری را مبنی بر شهادت جانبازان می‌شنود به شدت از لحاظ روحی به هم می‌ریزد و همیشه مضطرب است ‌که روزی پدرش نیز این‌گونه رخت سفر ببندد.

آیا برای گرامیداشت کسانی که از خود گذشته‌اند تنها یک هفته با عنوان دفاع مقدس کافی است؟

ایرانمنش: در این مورد فقط باید فرهنگسازی شود تا نسل‌های بعد هم با ارزش‌ها آشنا شود. در تمام کشورهایی که دوره‌ای را در جنگ بوده‌اند تندیسی به یاد سربازان جنگ ساخته‌اند، ما نمی‌توانیم با تولید تنها چند فیلم که سالی چند ده بار آنها را می‌بینیم حق مطلب را ادا کنیم. اگر ما همه روزهایمان را به آنها اختصاص دهیم باز هم کاری نکرده‌ایم هر چند هیچ کدام از قهرمانان جنگ احتیاج به ترحم ندارند، آنها وقتی از جانشان گذشتند یعنی از همه چیز گذر کردند.

فیلم‌ های رضا ایرانمش

  • موج و صخره (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۹۰)
  • ستایش (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۸۹)
  • وفا (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۸۵)
  • تلفن (۱۳۷۸)
  • ترور (۱۳۷۶)
  • کمین (۱۳۷۵)
  • دکل (۱۳۷۴)
  • آخرین شناسایی (۱۳۷۲)
  • سجاده آتش (۱۳۷۲)

 

آخرین اخبار از رضا ایرانمنش بیوگرافی رضا ایرانمنش رضا ایرانمنش و دخترش فرزندان رضا ایرانمنش مصاحبه بازیگران مهمانان خندوانه همسر رضا ایرانمنش


ادامه مطلب ...

چارلی چاپلین در کنار آخرین همسرش +عکس فرزندان

چارلی چاپلین در کنار آخرین همسرش +عکس فرزندان

چارلی چاپلین و همسر آخرش سال ۱۹۵۲ در کشتی ملکه الیزابت به همراه چهار فرزندشان

همسر چارلی چاپلین فرزندان چارلی چاپلین عکس قدیمی بیوگرافی چارلی چاپلین بیوگرافی اونا اونیل چاپلین charlie chaplin old charlie chaplin children charlie chaplin

اونا اونیل چاپلین (به انگلیسی: Oona O’Neill Chaplin) (زاده ۱۴ می ۱۹۲۵ – درگذشته۲۷ سپتامبر ۱۹۹۱) دختر یوجین اونیل نمایشنامه‌نویس شهیر آمریکایی و برنده جایزه‌ه اینوبل ادبیات و پولیتزر برای نمایشنامه‌نویسی و چهارمین همسر چارلی چاپلین بود.

همسر چارلی چاپلین فرزندان چارلی چاپلین عکس قدیمی بیوگرافی چارلی چاپلین بیوگرافی اونا اونیل چاپلین charlie chaplin old charlie chaplin children charlie chaplin

charlie chaplin children

فرزندان

جرالدین چاپلین
مایکل چاپلین
جوزفین چاپلین
ویکتوریا چاپلین
یوجین چاپلین
جین چاپلین
آنته چاپلین
کریستوفر چاپلین

همسر چارلی چاپلین فرزندان چارلی چاپلین عکس قدیمی بیوگرافی چارلی چاپلین بیوگرافی اونا اونیل چاپلین charlie chaplin old charlie chaplin children charlie chaplin

عکس چارلی چاپلی و فرزندانش

همسر چارلی چاپلین فرزندان چارلی چاپلین عکس قدیمی بیوگرافی چارلی چاپلین بیوگرافی اونا اونیل چاپلین charlie chaplin old charlie chaplin children charlie chaplin

charlie chaplin charlie chaplin children charlie chaplin old بیوگرافی اونا اونیل چاپلین بیوگرافی چارلی چاپلین عکس قدیمی فرزندان چارلی چاپلین همسر چارلی چاپلین


ادامه مطلب ...

بیوگرافی قدرت الله ایزدی (آقا رشید) +عکس همسر و فرزندان

بیوگرافی قدرت الله ایزدی (آقا رشید) +عکس همسر و فرزندان

قدرت‌الله ایزدی معروف به رشید (متولد ۱۳۳۵ در گز) کمدی و هنرپیشه اهل ایران است.

او در سال ۱۳۵۸ به عنوان دبیر و آموزگار در وزارت آموزش و پرورش استخدام شد و مدتی هم ناظم بوده‌است. وی در سال ۱۳۶۴ از طریق صدا و سیما وارد دنیای بازیگری شد و در سال ۱۳۷۵ اولین تئاتر خود را به روی صحنه برد. ایزدی در کنار فعالیت هنری به شغل معلمی نیز ادامه داده‌است.

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

از جمله فیلم‌های او می‌توان به کارآگاه رشید، رشید فراری، الم شنگه، بازگشت لوک خوش شانس، رشید حرفه‌ایی و سریال شمعدانی اشاره نمود.

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

فیلمهای

بازیگری و کارگردانی تئاتر

  • «یک در دو هزار دردسر» اصفهان، تالار فرشچیان
  • «تئاتر در صحنه» اصفهان، شبکه تهران؛ ۱۳۸۰
  • «افسانه» اصفهان، سینما تئاتر چهارباغ؛ ۱۳۷۷
  • «عروس نمایشگاه» اصفهان، تئاتر چهارباغ؛ ۱۳۷۶
  • «رؤیای ژاپن» اصفهان سینما تئاتر چهارباغ؛ ۱۳۷۵
  • «خواستگاری» اصفهان؛ ۱۳۶۵

سینمایی

  • سفر به‌خیر (۱۳۷۳)
  • اتل متل توتوله (۱۳۷۰)
  • بازگشت لوک خوش شانس (۱۳۹۱)

تلویزیون

بازیگری:

  • شمعدونی (کارگردان: سروش صحت)؛ تهران؛ ۱۳۹۴
  • “رشید فراری” (کارگردان: رحیم مرادیان)؛ اصفهان؛ ۱۳۸۷
  • “بخاطر من” (کارگردان: اکبر منصور فلاح)؛ اصفهان ـ تهران، شبکه ۲؛ ۱۳۸۶
  • “سکسکه بی بی” (کارگردان: رنجبر)؛ اصفهان ـ تهران، شبکه دو؛ ۱۳۸۶
  • “کاراگاه رشید” (کارگردان: موسویان)؛ اصفهان، تهران ـ شبکه ۳؛ ۱۳۸۵
  • “اینجا خانه من است” (کارگردان: منصور اکبر فلاح)؛ اصفهان؛ ۱۳۸۵
  • “یکی بود یکی نبود” (کارگردان: محمد روضاتی)؛ اصفهان؛ ۱۳۸۳
  • “ارثیه پدری” (کارگردان: حسین احمدی)؛ اصفهان ـ تهران، شبکه ۱؛ ۱۳۸۱
  • “سفر سبز” (کارگردان: محمود صفایی)؛ اصفهان ـ تهران؛ ۱۳۸۰
  • “خشت اول” (کارگردان: حسین احمدی)؛ اصفهان؛ ۱۳۷۷
  • “گردو (کارگردان: محمد روضاتی)؛ اصفهان؛ ۱۳۷۵
  • سریال “برای آخرین بار” (کارگردان: مرتضی هرندی شبکه اول ۱۳۷۴
  • “دنیای آینده” (کارگردان: جغتایی)؛ تهران؛ ۱۳۷۰

کارگردانی فیلم و سریال

  • «فیلم کوتاه مروارید» اصفهان – ۱۳۸۹
  • «سریال الم شنگه» اصفهان ـ ۱۳۸۸

در طول سالیان اخیر، نمایش‌نامه‌های زیادی از تلویزیون پخش شد، اما باید قبول کرد که هیچ یک از آنان، نتوانست مانند نمایش‌‌نامه‌های رشید با بیننده‌های تلویزیونی ارتباط برقرار کند، کاراکتر شخصیتی او و بازی زیبا و شیرینش در نقش‌های بامزه باعث شد که وی بتواند به راحتی جای خود را در تلویزیون باز کند،

رشید که البته باید او را با نام اصلی‌اش مخاطب قرار دهیم، (قدرت‌ا… ایزدی) نیم قرن از خداوند عمر گرفته است، شاید شما تصور هم نمی‌‌کردید که آقا رشید تلویزیون، دارای عروس و داماد و نوه باشد، اما وی یک خانواده پرجمعیت دارد. دو دختر و دو پسر حاصل ازدواج او می‌‌باشند، او یک نوه پسر شیرین زبان به نام <محمد پارسا> دارد که او را بسیار دوست می‌‌دارد، رشید تلویزیون، انسانی بسیار خاکی از شهر اصفهان است. او می‌‌گوید اصفهان نصف جهان است و بهترین خاطرات زندگی‌ام در این شهر شکل گرفت، به بهانه پخش مجموعه <کارآگاه رشید> که البته چندی پیش پایان یافت با این بازیگر خوب، توانا و مهربان کشور در جمع خانواده پرجمعیتش به گفتگو نشستیم…

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

_ متولد چه سالی هستید و در کجا به دنیا آمدید؟

ایزدی: متولد چهارم تیرماه ۱۳۳۵ هستم و در (گز و برخوار) اصفهان به دنیا آمده و از دو سالگی به همراه پدر و مادرم در محله <پشت باروی> اصفهان ساکن شدیم.

_ شغل پدر چه بود و چند فرزند بودید؟
ایزدی: پدرم، سنگبری می‌کرد و من هم در طول سال به همراه برادرانم پیش او کار می‌کردیم، ما سه تا برادر و دو تا خواهریم که من فرزند دوم خانواده بودم، به یک نکته جالب هم اشاره کنم، تنها قد من در بین فرزندان کوتاه است.

_ میزان تحصیلات شما؟
ایزدی: تحصیلات خود را تا دیپلم در رشته ادبیات ادامه دادم و سپس، در سال ۱۳۵۸ به خدمت آموزش و پرورش در آمدم البته من دیپلم شبانه گرفتم، چرا که به خاطر مخارج زندگی کار می‌کردم و فرصتی برای تحصیل نداشتم.

_ در آموزش و پرورش معلم بودید یا نه؟
ایزدی: ابتدا به مدت ده سال معلم کلاس اول دبستان بودم، پس از آن مدت، معاون مدرسه شدم، همان زمان‌ها بود که تازه رو به کارهای نمایشی آوردم.

_ و از آن زمان خاطره‌ای هم به یاد دارید؟
ایزدی: به طور حتم، آن زمان نمایشی از تلویزیون اصفهان پخش می‌شد که نامش <ثبت‌نام> بود. فردای آن روز که به مدرسه رفتم، بچه‌ها همه دورم جمع شدند و شروع کردند به سوال کردن و دست گرفتن و از این جور حرف‌ها. سر زنگ تفریح همه را به صف کردم و به حالت جدی گفتم: ببینید، بچه‌ها، ما دو تا برادریم، یکی اهل شوخی و این جور حرف‌هاست، اما من بسیار جدی هستم و از بی‌نظمی هم خوشم نمی‌آید، پس سعی کنید که با من شوخی نکنید، اگر بچه‌های خوبی باشید، برادرم رشید را به مدرسه می‌آورم که البته تا امروز می‌خواهم او را به مدرسه ببرم. البته پس از مدتی بچه‌ها همه متوجه شدند که اصل قصه چیست؟ راستی تا یادم نرفته بگویم که اول مهرماه امسال هم بازنشسته آموزش و پرورش شدم.

_از این‌که قدتان کوتاه است، ناراحت نیستید؟
ایزدی: با قسمت مگر می‌شود مبارزه کرد. تازه این ضرب‌المثل هم درباره ما صدق نمی‌کند که دو برابر قدش توی زمین است، تا قبل از این‌که بپرسی خودم جوابتان را بدهم.

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

_ در چه سالی ازدواج کردید و چگونه با همسرتان آشنا شدید؟
ایزدی: در سال ۱۳۵۸ ازدواج کردم و همسرم را که با من یک نسبت دور فامیلی دارد، در یکی از مهمانی‌های فامیلی دیدم. البته در آن زمان مثل الان برای شناخت دختر و پسر و آشنایی بیشتر، آزادی وجود نداشت، ولی از آنجا که خصوصیات ایشان را از فامیل شنیده بودم، با یک شناخت نسبی از ایشان، زندگی مشترکمان را آغاز کرده و الحمدا… بسیار هم راضی هستم.

_روز خواستگاری از قد کوتاهتان ایراد نگرفتند، مادر خانمتان، پدر خانمتان چیزی نگفتند؟
ایزدی: راستش را بخواهید از آن جا که پدر خانم من دو متر و پنج سانت قد داشت، مادرخانم بنده ابتدا کمی تعجب کرد، اما از آنجا که عاشق همسرم شده بودم، عزمم را جزم کردم که هر طور شده ازدواج کنم و همین طور هم شد. روز اولی که عقد کردیم، شب را می‌خواستم در خانه پدرخانم سر کنم، اما پیژامه‌ای برای قدم پیدا نمی‌شد، مجبور شدم با همان شلوارم بخوابم.

_ و همسرتان، او ایراد نگرفت؟
ایزدی: نه، برای چه ایراد بگیرد، او هم مرا دوست داشت، پس از ازدواج هم، عشق هر دویمان نسبت به یکدیگر بیشتر شد، تا جایی که او مشوق من برای بازیگری شد. البته در اوایل ازدواج همسرم فکر می‌کرد که من کمی از این وضعیت ناراحت هستم، اما از آن جا که طبع شعر دارد و کمی هم شوخ است، یک روز در همان اوایل ازدواج برایم شعری سرود که من با خواندن آن جا خوردم.
ای رشید، ای رشید که در حسن لطافت ماهی
هر چند کوتاه قدی، اما دلخواهی
بهر کوتهی قد خودت، غصه مخور
تو عمر منی، از این جهت کوتاهی

_ چه فعالیت‌هایی غیر از بازیگری انجام می‌دهید؟
ایزدی: کارگردانی را هم دوست دارم، ولی چون در این زمینه تحصیلاتی ندارم، هرگز به خود اجازه نمی‌دهم کارگردانی یک فیلم یا مجموعه را به عهده بگیرم؛ ولی در اکثر کارها تا جایی که امکان دارد به عوامل پشت صحنه کمک می‌کنم و حتی ایده‌های خوبی را هم ارایه می‌دهم. البته مدتی سهمی از یک پیتزافروشی در اصفهان داشتم که به خاطر مشکلات مالی آن را فروختم، البته در حال حاضر یک تالار پذیرایی در اصفهان به نام تالار رشید باز شده است که البته من سهمی در آن ندارم، ولی از آنجا که از نامم استفاده شده است، درصدی به من می‌دهند.

_ چگونه وارد عرصه بازیگری شدید؟
ایزدی: در کودکی وقتی برنامه‌ای از تلویزیون پخش می‌شد سعی می‌‌کردم مثل بازیگرهای آن فیلم رفتار کنم تا این‌که یک روز در سال ۱۳۶۴ با یک موتور گازی از کنار جمعی که مشغول تصویربرداری بودند رد شدم ناگهان ایستادم و از روی کنجکاوی جلو رفتم، موضوع فیلم در رابطه با مردی بود که دقایق زیادی در تلفن عمومی همه را معطل خود کرده بود. کارگردان از افراد انتخابی می‌خواست که جلو بروند و با مرد مورد نظر دعوا کنند. هیچ‌کس این کار را درست انجام نمی‌داد تا این‌که من رفتم جلو و با حالت جدی گفتم: آقا بیا بیرون همه را معطل کرده‌ای. او بیرون آمد و گفت: تو چی می‌گی. با حالت طنز جواب دادم! آقا بفرمایید بیرون همه معطل شما هستند. در آن لحظه همه خندیدند و کارگردان خیلی خوشش آمد و از من درخواست کرد به صدا و سیما بروم و تست بازیگری بدهم و از آن وقت بود که من وارد عرصه بازیگری شدم.

_ شغل آموزگاری، جدیت و جذبه خاصی را می‌طلبد، از طرفی شما دارای شخصیتی شوخ‌طبع هستید، چگونه با این مسئله کنار آمده‌اید؟
ایزدی: درست است که من شخص شوخ‌طبعی هستم، ولی در محیط کار با جدیت رفتار می‌کنم، کسی که می‌خواهد کار طنز انجام دهد باید در جامعه جدی برخورد کند، تا همه بدانند که آن مسایل مربوط به صحنه نمایش و بازیگری است. من در محیط کار بسیار جدی هستم و همه فکر می‌کنند من و شخصیتی که در تلویزیون ظاهر می‌شود، دو برادر دوقلو هستیم و جالب اینجاست که با دیدن سریال <کارآگاه رشید>، این فکر به باور تبدیل شد.

_ شغل بازیگری را بیشتر دوست دارید یا آموزگاری را؟
ایزدی: من به هر دو حرفه بازیگری و آموزگاری از کودکی علاقه‌مند بودم و هر دو را به خاطر این‌که دو خصیصه در آنها به طور مشترک وجود دارد، دوست دارم. یکی آموزش دیدن و آموزش دادن و دیگری برای دیگران خدمت کردن… من وقتی موفقیت دانش‌آموزانم را می‌بینم، بسیار خوشحال می‌شوم و وقتی با خنداندن مردم، آنها را شاد می‌کنم نیز غرق لذت می‌شوم.

_ کار کدام یک از بازیگرهای طنز ایران را بیشتر می‌پسندید؟
ایزدی: از بازی <سیامک انصاری> خیلی خوشم می‌آید. او به طور حتم در آینده، موفق‌تر از حال خواهد بود و کارهای بهتری را از او شاهد خواهیم بود. در اصفهان هم از کار <محمود شانه‌ای> بسیار لذت می‌برم.

_ بهترین خاطره‌ای که در حال اجرای نقش داشته‌اید چیست؟
ایزدی: بهترین خاطره و بهترین لحظات زمانی بود که با پسرم کمال (در نقش راننده تاکسی) در سریال کارآگاه رشید بازی کردم. ما با یک فهم و درک متقابل بدون این‌که از قبل هماهنگی کنیم، ناخودآگاه می‌دانستیم که چگونه با یکدیگر صحبت کنیم و هماهنگی و ارتباط خوبی میان ما برقرار شد.

_ آیا شما نقش‌هایتان را با هماهنگی قبلی و به صورت از پیش تعیین شده بازی می‌کنید یا آن‌که کارها و به اصطلاح اصفهانی‌ها، تیکه‌های طنز را فی‌البداهه انجام می‌دهید؟
ایزدی: من اکثر کارهایم را فی‌البداهه انجام می‌دهم و اکثر کارگردان‌ها هم با توجه به شناختی که از کار من دارند، مرا در کار آزاد می‌گذارند و اتفاقا همیشه هم صحنه‌ها خوب از آب درمی‌آید. همکارانی که در نمایش‌های ما در پشت صحنه هستند، همیشه از این مسئله متعجب می‌شوند که دیالوگ‌ها و برخی از کارهای ما هر شب با شب قبل تفاوت دارد.

_ از بازی در تئاتر بیشتر لذت می‌برید یا سینما و تلویزیون؟
ایزدی: بازی در تئاتر را بیشتر دوست دارم و آن هم به خاطر همان مسئله فی‌البداهه کار کردن در نمایش است؛ چرا که در تلویزیون وقتی با تمرکز فکر، کاری را انجام می‌دهی و فی‌البداهه جملاتی را می‌گویی که خیلی خوب از آب درمی‌آید، ناگهان به علتی کارگردان کات می‌دهد و با تکرار زیاد آن صحنه، خود به خود روح کار از بین می‌رود.

_ نظرتان راجع به ارحام صدر چیست؟

ایزدی: <ارحام صدر> شخصیت بی‌نظیری است که در تاریخ نمایش اصفهان مانند او نداشته‌ایم. من برای ایشان احترام خاصی قایلم و امیدوارم موقعیتی پیش آید تا جوان‌هایی که به طنز علاقه دارند، تحت نظر ایشان آموزش ببینند.

_ چه چیزی باعث شد که اسم شما در اکثر کارهایتان رشید باشد؟
ایزدی: در اولین کارهای ما در شبکه اصفهان، من خودم نویسنده اکثر برنامه‌ها بودم و هنگامی که با یکی از دوستان داشتیم روی فیلمنامه کار می‌کردیم، به ذهنم رسید که نامی را برای خودم انتخاب کنم که متضاد شکل ظاهری من باشد و آنجا بود که اسم <رشید> به ذهن من خطور کرد.

_ بدترین خاطره و بهترین خاطره‌ای که از آن سال‌ها به یادتان می‌آید چیست؟
ایزدی: خوب، ما هم مانند بسیاری از جوان‌های امروزی عاشق کار کردن بودیم و در این راه تلاش زیادی کردیم. یادم می‌آید زمانی که اولین گروه نمایش را تشکیل داده بودیم به اداره ارشاد مراجعه کردیم و تقاضای مجوز برای اجرا را به آنان ارایه دادیم. قرار بر این شد که گروهی برای بازدید کار ما به سالن نمایش بیایند، در روز نمایش، ما با ذوق فراوان یکی از کارهایی که بعدها مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفت را اجرا کردیم که اتفاقا به خاطر انگیزه فراوانی که داشتیم همه نقش خودشان را خیلی خوب اجرا کردند. زمانی که نمایش تمام شد، برای پذیرایی مدعوین به سالن رفتیم، ولی متاسفانه آنها بدون خداحافظی سالن را ترک کرده بودند و بعد هم مسئولان محترم اداره ارشاد آن زمان به ما گفتند که برای گروه شما مجوز صادر نمی‌شود، این بدترین خاطره من در آن سال‌ها بود. بهترین خاطره من هم زمانی بود که با همان گروه در حال تمرین بودیم و شخصی پیشنهاد داد که روزی از ارحام صدر دعوت کنیم که برای دیدن نمایش ما به سالن بیاید. این پیشنهاد با مخالفت من روبه‌رو شد و من به همه گفتم که ایشان برای دیدن نمایش گروه گمنامی مثل ما به اینجا نمی‌آید و در کمال تعجب ارحام صدر در روز مقرر به آنجا آمد و پس از آن هم با گرمی و ذوق زیادی ما را تشویق و نکاتی را به عنوان راهنمایی به ما گوشزد کرده و تجربیات خود را در اختیار ما قرار داد.

_ رابطه شما با ورزش چطور است؟
ایزدی: من بسکتبال و والیبال زیاد بازی می‌کنم و فکر می‌کنم این را از قدم متوجه شده باشید. (می‌‌خندد)

_ آیا به فوتبال هم علاقه‌مند هستید؟
ایزدی: بله، ما در محله‌مان یک تیم فوتبال تشکیل داده بودیم و یادم می‌آید در اولین روزی که من در این تیم بازی کردم توپ را به درون دروازه خودمان کوبیدم و تیم مقابل شروع به شادمانی کردند و من هم فکر کردم کار درستی انجام داده‌ام، در حالی که داشتم شادمانی می‌کردم، با مشت و لگدهای بازیکنان خودی به خود آمدم.

_ استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟
ایزدی: استقلالی هستم. همه جا آبیته.

_ بزرگ‌ترین آرزو و بزرگ‌ترین حسرت زندگی شما چیست؟
ایزدی: بزرگ‌ترین آرزویم این است که آقا امام زمان(عج) با قدوم مبارکشان حق را از باطل جدا و بدی‌ها را از دنیا پاک کنند و بزرگ‌ترین حسرت زندگیم کوتاهی قدم می‌باشد.

_ جدیدترین خبری که در اختیار خوانندگان قرار می‌دهید چیست؟
ایزدی: متاسفانه دیشب دندان نیشم افتاده است، البته خواهش می‌کنم این را ننویسید چون مردم فکر می‌کنند خدای ناکرده کار مشت‌های خانم عزیزم بوده!

_ آخرین سریالی که بازی کرده‌اید؟
ایزدی: سریالی به نام <غریبه> با بازی رامتین خداپناهی، مهدی امینی‌خواه، پری کربلایی، اکبر کربلایی و پسرم علیرضا که نقش برادرم را در این سریال به عهده دارد.

_ آیا بازی کردن دو نقش جدی و طنز در کنار یکدیگر در سریال رشید مشکل نبود؟
ایزدی: به خدا خیلی مشکل بود و من بعضی وقت‌ها قاطی می‌کردم که باید جدی باشم یا طنز.

_ آیا نقش‌های جدی را راحت‌تر بازی می‌کنید یا طنز را؟
ایزدی: بازی نقش‌های جدی برایم سخت است و برعکس نقش‌های طنز را بسیار راحت بازی می‌کنم. البته در سریال کارآگاه رشید سعی من بر این بوده که نقش جدی من هم خواه ناخواه دارای طنز خاصی باشد.

_ بهترین دوست زندگی شما چه کسی است؟
ایزدی: همسرم، بهترین دوست من است.

_ بهترین سرگرمی شما چیست؟
ایزدی: در حال حاضر بهترین سرگرمی من بازی با نوه عزیزم <پارسا> است. خانه که می‌آیم تا پارسا را نبینم، هیچی نمی‌خورم، کمی با او بازی می‌کنم تا از نفس بیفتم.

_ راستی احساس پیری نمی‌کنید، عروس و داماددار شده‌اید، نوه دارید؟
ایزدی: زمانی که نوه‌ام، مرا <باباچی( >به زبان اصفهانی یعنی بابا کوچولو)، صدا می‌کند، دیگر متوجه می‌شوم که پیر شده‌ام، به هر حال نیم قرن از زندگی‌ام گذشته است، اما زمانی که در نمایشنامه‌هایم به خواستگاری می‌روم، احساس جوانی می‌کنم.

_ آیا به غیر از شما در خانواده‌تان کسی وارد عرصه بازیگری شده است؟
ایزدی: برادران و خواهرانم هیچ‌یک در این زمینه فعالیتی ندارند، ولی کمال و علیرضا پسرانم در امر بازیگری فعالیت دارند.

_ میانه شما با موسیقی چطور است؟
ایزدی: موسیقی اصیل ایرانی را خیلی دوست دارم، به‌خصوص عاشق صدای <علیرضا افتخاری> هستم؛ چون هر وقت ایشان در اصفهان کنسرت دارند من مجانی وارد کنسرت‌هایشان می‌شوم.

_ و در پایان ؟
خاک پای تمام هنرمندان ایران هستم، جا دارد از دوستان عزیزم آقایان فیروز حسن‌خانی و غفور فصوحی که در طی سالیان سال در کنارم بودند، تشکر کنم.

همسر رشید: او در همه سریال‌ها زن می‌گیرد!
_ رفتار دوستان و آشنایان با شما چگونه است؟
حاتمیان: خیلی خوب، ولی همیشه از من می‌پرسند تو ناراحت نمی‌شوی آقای ایزدی در همه تئاترها و سریال‌ها می‌خواهد زن بگیرد.

_ حال ناراحت می‌شوید یا خیر؟
حاتمیان: اصلا، من خودم بودم که به او پیشنهاد دادم با آوردن بازیگر زن در صحنه تئاتر، به آن جنبه خانوادگی بدهند.

_ ایزدی مثل شخصیت رشید، همیشه شوخ‌طبع است؟
حاتمیان: بله، اوایل زندگی خیلی زیاد، ولی الان با مشغله‌های فراوان کم‌تر شوخی می‌کنند، من هم کم‌تر او را می‌بینم.

_ از هنر ایشان راضی هستید؟
حاتمیان: بله، چون معتقدم کسانی که باعث می‌شوند لبخندی بر لبی بنشیند بسیار مورد توجه خداوند قرار می‌گیرند.

_ چگونه خودتان را با کار ایشان وفق داده‌اید؟
حاتمیان: شاید از اخلاق خوب خودشان بوده که من توانسته‌ام با هنر او کنار بیایم.

_ یکی از بهترین برنامه‌های ایزدی که محبوب شماست؟
حاتمیان: ایشان هیچ نمایشی را مثل <رویای ژاپن> بازی نکرد، گرچه سر همان صحنه از روی سن افتاد و پایش شکست.

_ همسرتان از چه غذایی خوششان می‌آید؟
حاتمیان: قورمه سبزی.

_ چه صحبتی با مردم دارید؟
حاتمیان: دوست دارم از مردم خواهش کنم فرزندان یک هنرمند هم می‌خواهند در جامعه زندگی کنند، آنها دوست دارند مانند مردم عادی به گردش یا سینما یا شهربازی و… بروند، ولی با لطفی که همیشه مردم به هنرمندان داشته‌اند فرزندان هنرمندان را از این موهبت محروم می‌کنند، دوست دارم بگویم مراعات حال خانواده یک هنرمند را بکنید تا آنها هم بتوانند در آرامش و راحتی به سر ببرند.

فرزندان کارآگاه رشید را بشناسید

_ کمال فرزند اول (راننده تاکسی در سریال کارآگاه رشید:)
در بسیاری از تئاترها و سریال‌ها در کنار پدر هنرنمایی می‌کند. او معتقد است که پدر الگویی مناسب در زندگی و بازیگری برای اوست و بازی در کنار او را افتخار می‌داند. به موسیقی علاقه‌مند است و در این زمینه فعالیت می‌کند و دوست ندارد بازیگری را به طور جدی دنبال کند تا در زندگی مشترکش مشکلاتی به وجود نیاید، در ضمن او از بازی پرویز پرستویی لذت می‌برد. همسر او از اقوام است، عروس رشید، نوه دایی رشید است.

_ علیرضا پسر دوم (پسر حبیبی در سریال کارآگاه رشید:)
او می‌گوید: با پدرم همیشه دوست و هم عقیده هستم و افکارمان به هم خیلی نزدیک است.
او در رشته کامپیوتر تحصیل می‌کند و به کار مونتاژ آشنایی دارد و تصمیم دارد در آینده تدوینگر شود. رابطه او با همه افراد خانواده خوب است به جز خواهرش، سارا که همیشه با او سر جنگ دارد.

_ کتایون دختر اول
متاهل و دارای یک فرزند پسر که برای پدربزرگ بسیار عزیز است. او دوست ندارد فردی مشهور باشد تا بتواند با آرامش و راحتی خیال زندگی کند. همسرش مجتبی خسروی از ازدواج با کتایون راضی است، چون اخلاق خوب پدرش را در همسرش حس می‌کند، آن دو ابتدا در مرکزترولوژی که ارتباط به علوم آزمایشگاهی دارد با یکدیگر همکار بودند و سپس ازدواج کردند.کتایون می‌‌گوید: فرزند دوم خانواده است، متولد ۱۳۶۱ و دیپلم هنر دارم و هرازگاهی دستی به سه‌تار می‌برم. چهار سال است که ازدواج کرده‌ام و پسری دو ساله به نام محمد پارسا دارم. به خاطر تربیتش فعلا از کارم استعفا داده‌ام، پسرم هم مثل ما عاشق برنامه‌های پدر است.
در کودکی وقتی به دیدن برنامه‌های پدر می‌رفتیم مدام در این فکر بودم که کی برنامه تمام می‌شود و پدر به خانه برمی‌گردد و از آن موقعیت کاملا ناراضی بودم ولی بزرگ‌تر که شدم وقتی برای دیدن تئاتر پدر می‌رفتم واقعا لذت می‌بردم، به خاطر داشتن پدری هنرمند افتخار می‌کنم.
در سال ۱۳۷۶ در جشنواره تئاتر دانش‌آموزی ناحیه، بازیگر و طراح صحنه بودم که جایزه بهترین طراح صحنه را گرفتم، در ضمن موسیقی تئاترمان هم کار برادرم کمال بود که در همان سال جایزه بهترین موسیقی را گرفت و وقتی از من دعوت شد که در جشنواره تئاتر استانی شرکت کنم به شدت مخالفت کردند و فعالیت تئاتر من همانجا کات خورد. از آن به بعد فعالیتم را در زمینه طراحی و نقاشی ادامه دادم که جا دارد از حمایت‌های بی‌دریغ و از خودگذشتگی‌های مادرم برای رشد من در این رشته تشکر کنم و بعد از همسرم که همچنان مشوق من هستند.
وی درباره پدرش می‌گوید: با وجود این‌که زمان کمی در کنار ما هستند ولی سعی می‌کنیم در همین زمان کم، از وجود و نظراتشان نهایت استفاده را ببریم.
ایشان برای ما نه تنها پدری مهربان و نمونه بلکه یک دوست هستند که مصاحبت با ایشان برایمان لذت‌بخش است امیدوارم خداوند به ایشان طول عمری همراه با سلامتی عطا بفرماید و داماد رشید می‌گوید: همه بسیار کنجکاو هستند که بدانند من از چه طریق با ایشان آشنا شدم.
برخی می‌پرسند که آیا با آقای ایزدی آشنایی داشتم و بعد از دختر ایشان خواستگاری کرده‌ام و از این قبیل سوال‌ها ولی من به شکلی بسیار عادی و در محیط کار با ایشان آشنا شدم. ما همکار بودیم و پس از مدتی به خواستگاری ایشان رفتم و فکر می‌‌کنم در مراسم خواستگاری و ازدواج هر پسری دچار استرس و نگرانی است و من به خاطر برخوردهای خوب و صمیمانه پدر خانم واقعا این دوره را راحت پشت سر گذاشتم و از این حیث واقعا خوشحالم و حالا هم هر وقت که به منزل ایشان می‌آیم واقعا به من خوش می‌گذرد.

_ سارا دختر دوم
مثل خواهر و برادرهایش دوست ندارد فردی مشهور باشد، به رشته گرافیک علاقه دارد و دوست دارد در این رشته تحصیل کند.

مادر رشید: او بازیگوش بود
مادر ایزدی: قدرت خیلی به مدرسه علاقمند بود او هنوز هفت ساله نشده بود که به مدرسه می‌رفت و ساعت‌ها بچه‌ها را تماشا می‌کرد.
هر روز این کار تکرار می‌شد به حدی که پدرش از دست او خیلی عصبانی می‌شد و هر وقت که او این کار را انجام می‌داد مورد تنبیه و بازخواست پدر قرار می‌گرفت ولی باز هم به کارش ادامه می‌داد.
بازی مورد علاقه قدرت یک چرخ بود که با یک تکه چوب حرکت می‌کرد. یک روز سر همین موضوع کتک مفصلی خورد چون در حال بازی چرخ به پیرمردی برخورد می‌کند و باعث می‌شود او به زمین بیفتد پیرمرد هم با عصا حسابی قدرت را کتک می‌زند.
_ آیا طنز از زمان کودکی هم در پسرتان وجود داشت؟
مادر ایزدی: بله این مسئله به شکل بارزی در او بود و حتی بسیاری از وقت‌ها که ما از مسائل کم‌اهمیت و کوچک ناراحت می‌شدیم با یک شیرین‌کاری ما را می‌خنداند و باعث می‌شد زندگی برایمان شیرین شود.

اندازه قد قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی فرزندان قدرت الله ایزدی همسر بازیگران همسر قدرت الله ایزدی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی آتیلا پسیانی و همسرش فاطمه نقوی +عکس فرزندان

بیوگرافی آتیلا پسیانی و همسرش فاطمه نقوی +عکس فرزندان

(فاطمه نقوی) همسر ، ستاره پسیانی دختر و خسرو پسیانی پسر آتیلا پسیانی در برنامه  کلاه قرمزی

آتیلا پسیانی Atila Pesyani ، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون متولد ۱۳۳۶ در تهران است.

آتیلا پسیانی فرزند جمیله شیخی هنرمند تبریزی و همسر فاطمه نقوی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است. او دارای دختری به نام ستاره است که از بازیگران جوان به حساب می‌آید. او در سال ۱۳۶۱ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر فارغ‌التحصیل شد.

همسر جمیله شیخی همسر بازیگران همسر آتیلا پسیانی مذهب آتیلا پسیانی فیلمهای فاطمه نقوی دختر آتیلا پسیانی خانواده آتیلا پسیانی پسر آتیلا پسیانی بیوگرافی فاطمه نقوی بیوگرافی ستاره پسیانی بیوگرافی خسرو پسیانی بیوگرافی جمیله شیخی بیوگرافی آتیلا پسیانی اینستاگرام آتیلا پسیانی Atila Pesyani

آتیلا پسیانی سال ۱۳۶۱ از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته کارگردانی و بازیگری تئاتر با مدرک لیسانس فارغ‌التحصیل شد.

وی در ابتدا با نقش‌آفرینی در مجموعه تلویزیونی محله بروبیا ظاهر شد و در سال ۱۳۶۲ با بازی در فیلم مرگ سفید وارد سینما شد.

همسر جمیله شیخی همسر بازیگران همسر آتیلا پسیانی مذهب آتیلا پسیانی فیلمهای فاطمه نقوی دختر آتیلا پسیانی خانواده آتیلا پسیانی پسر آتیلا پسیانی بیوگرافی فاطمه نقوی بیوگرافی ستاره پسیانی بیوگرافی خسرو پسیانی بیوگرافی جمیله شیخی بیوگرافی آتیلا پسیانی اینستاگرام آتیلا پسیانی Atila Pesyani

پسیانی ازجمله بازیگران پرکار سینما به‌شمار می‌آید، به طوری که تا سال ۱۳۷۲ تقریبا سالی یک فیلم بازی کرد و از آن سال به بعد او با بازی‌های ماندگارش در فیلم‌های روز شیطان، دوزن، نسل سوخته، آب و آتش در لیست بازیگران توانای سینمای ایران قرار گرفت.

در کارنامه فعالیت هنری آتیلا پسیانی علاوه بر بازیگری در تئاتر، تلویزیون و سینما، تجربه کارگردانی، دستیاری کارگردان، برنامه ریز، بازیگردان، انتخاب بازیگر و دستیاری صحنه و لباس به چشم می‌خورد.

همسر جمیله شیخی همسر بازیگران همسر آتیلا پسیانی مذهب آتیلا پسیانی فیلمهای فاطمه نقوی دختر آتیلا پسیانی خانواده آتیلا پسیانی پسر آتیلا پسیانی بیوگرافی فاطمه نقوی بیوگرافی ستاره پسیانی بیوگرافی خسرو پسیانی بیوگرافی جمیله شیخی بیوگرافی آتیلا پسیانی اینستاگرام آتیلا پسیانی Atila Pesyani

فاطمه نقوی Fatemeh Naghavi بازیگر ایرانی سینما و تئاتر و همسر آتیلا پسیانی است.

او در کشورهای غربی برای فیلم دایره شناخته شده است.

همسر جمیله شیخی همسر بازیگران همسر آتیلا پسیانی مذهب آتیلا پسیانی فیلمهای فاطمه نقوی دختر آتیلا پسیانی خانواده آتیلا پسیانی پسر آتیلا پسیانی بیوگرافی فاطمه نقوی بیوگرافی ستاره پسیانی بیوگرافی خسرو پسیانی بیوگرافی جمیله شیخی بیوگرافی آتیلا پسیانی اینستاگرام آتیلا پسیانی Atila Pesyani

فیلم های سینمایی فاطمه نقوی

  1. لانتوری (۱۳۹۴)
  2. شیرین (۱۳۸۷)
  3. دایره (۱۳۷۸)
  4. نسل سوخته (۱۳۷۸)
  5. دو فیلم با یک بلیت (۱۳۶۹)
  6. گال (۱۳۶۵)
  7. بهار (۱۳۶۴)
  8. گنج (۱۳۶۳)

سریال های تلویزیون

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۸۹تله‌فیلم «زمانی برای شخم‌زدن»بازیگرسیروس مقدمشبکه ۱
۱۳۸۷تله‌تئاتر «گنگ خواب‌دیده»بازیگرآتیلا پسیانیشبکه ۴
۱۳۸۷تله‌تئاتر «زخمه بر رمل»بازیگرآتیلا پسیانیشبکه ۴
۱۳۸۷جمعه، دوازده و چهل و پنج دقیقهبازیگرسعید ابراهیمی‌فرشبکه ۱
۱۳۸۶گزارش یک اعدامبازیگرابراهیم شیبانی
۱۳۷۸–۱۳۷۷مرگ در سکوتبازیگرشهریار پارسی‌پورشبکه ۲
۱۳۷۷–۱۳۷۶هفت‌سنگبازیگرعبدالرضا نواب صفویاین سریال یک نسخهٔ سینمایی هم دارد.
۱۳۷۵سیمرغبازیگرحسین قاسمی جامیشبکه ۱
۱۳۷۴نابغه‌های قرن بیستمبازیگرحسین محب‌اهریشبکه ۳
۱۳۷۰بچه‌های وشان (راه)بازیگربهرام کاظمیبرنامه کودک و نوجوان شبکه ۲
۱۳۶۵پایان شب سیهبازیگرحبیب دهقان‌نسب
۱۳۶۳محله بهداشتبازیگرداریوش مؤدبیان
حسین فردرو
۱۳۶۱محله برو بیابازیگرداریوش مؤدبیاناولین بار در سال ۱۳۶۲ از شبکه دوم سیما
(پنجشنبه‌ها) پخش می‌شد.
۱۳۶۰مثل‌آبادبازیگررضا ژیانکارگردان تلویزیونی: «مسعود فروتن»

جمیله شیخی متولد ۱۳۰۹ در تبریز آخرین فرزند خانواده ابتدا به یادگیری آواز و تعلیم اپرا پرداخته و سپس وارد تئاتر و سینما شده است. «اولین آشنایی من با دنیای تئاتر‌، دیدن نمایشنامه‌هایی بود که در تئاتر سعدی اجرا می‌شد.»

جمیله شیخی از گذشته و عشق به تئاتر شروع می‌کند عشقی که سبب شد از دو سال تعلیم آواز و اپرا چشم بپوشد.

دختر جوان و علاقه‌مند به تمرینات همچنان ادامه داد و در سال ۱۳۳۵ ازدواج کرد و در سال ۱۳۳۶ با نمایشنامه «پدر» برای اولین‌بار در صحنه ظاهر شد.

او شب اولین اجرا را هنوز به یاد دارد:«بسیار مضطرب بودم و زانوهایم می‌لرزید و نمی‌توانستم بایستم اما بعد از اینکه چند جمله گفتم به خودم مسلط شدم.»

همسر جمیله شیخی همسر بازیگران همسر آتیلا پسیانی مذهب آتیلا پسیانی فیلمهای فاطمه نقوی دختر آتیلا پسیانی خانواده آتیلا پسیانی پسر آتیلا پسیانی بیوگرافی فاطمه نقوی بیوگرافی ستاره پسیانی بیوگرافی خسرو پسیانی بیوگرافی جمیله شیخی بیوگرافی آتیلا پسیانی اینستاگرام آتیلا پسیانی Atila Pesyani

بعد از مدتی همسر جمیله شیخی که پشتیبان همیشگی کارهایش بود‌، فوت کرد و او با آتیلای یکساله (آتیلا پسیانی) تنها ماند و تلویزیون را برای ادامه کار هنری‌اش انتخاب کرد و هفته‌ای یک نمایشنامه را به صورت زنده اجرا می‌کرد. «یک جور ترس و دلهره داشتم. هر اتفاقی که می‌افتاد تماشاگر شاهد آن بود و اگر اشکالی در بازی به وجود می‌آمد به هیچ وجه قابل اصلاح نبود. حتی یک بار دکور درخت در حین بازی افتاد و همه هول شده بودند اما دوربین بلافاصله صحنه دیگر را گرفت و در این فرصت دوباره دکور را درست کردند»

جمیله شیخی همزمان با کار در تلویزیون در تئاتر‌های مختلف نیز برنامه اجرا کرد و با کارگردان‌هایی چون حمید سمندریان‌، علی نصیریان‌، عزت الله انتظامی‌، داوود رشیدی‌، رکن‌الدین خسروی‌، عباس مغفوریان‌ و جعفر والی همکاری کرد:« اولین کار تلویزیونی‌ام نمایشنامه‌ای بود به نام «مادر» به کارگردانی حمید سمندریان. در آن زمان ۲۹ سال داشتم و اکثر خانم‌ها دوست داشتند، نقش جوان‌ها را بازی کنند ولی برای من جوان و پیر اهمیتی نداشت و با کمال میل این نقش را پذیرفتم.»

این بازیگر نقش کوچک و بزرگ برایش تفاوتی نداشت:«دکتر مهدی فروغ ما را طوری تعلیم داده بود که به نقش کوچک و بزرگ اهمیتی نمی‌دادیم. نقش کوچک هم مال هنرپیشه است ولی متاسفانه به محض اینکه یک نقش کوچک به بازیگران پیشنهاد می‌شد قبول نمی‌کردند من هیچ وقت با بازی در نقش کوچک، کوچک نشدم. آن وقت‌ها برای بازی در هر نمایشنامه تلویزیونی ۲۵۰ تومان دستمزد می‌گرفتیم.

همسر جمیله شیخی همسر بازیگران همسر آتیلا پسیانی مذهب آتیلا پسیانی فیلمهای فاطمه نقوی دختر آتیلا پسیانی خانواده آتیلا پسیانی پسر آتیلا پسیانی بیوگرافی فاطمه نقوی بیوگرافی ستاره پسیانی بیوگرافی خسرو پسیانی بیوگرافی جمیله شیخی بیوگرافی آتیلا پسیانی اینستاگرام آتیلا پسیانی Atila Pesyani

عکس جمیله شیخی قبل از انقلاب

آیا آتیلا پسیانی مسلمان است ،آتیلا پسیانی ارمنی است؟

Atila Pesyani اینستاگرام آتیلا پسیانی بیوگرافی آتیلا پسیانی بیوگرافی جمیله شیخی بیوگرافی خسرو پسیانی بیوگرافی ستاره پسیانی بیوگرافی فاطمه نقوی پسر آتیلا پسیانی خانواده آتیلا پسیانی دختر آتیلا پسیانی فیلمهای فاطمه نقوی مذهب آتیلا پسیانی همسر آتیلا پسیانی همسر بازیگران همسر جمیله شیخی


ادامه مطلب ...

فیلم های نامناسب چه تأثیری روی فرزندان ما دارند؟

[ad_1]

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تبیان ،‌ شما چند تا فرزند دارید؟ یکی؟ دو تا؟ سه تا؟ آیا اگر صد تا بچه هم داشته باشید، حاضر می شوید به یکی از آنها غذایی را بخورانید که مسموم است؟ یا او را به جایی ببرید که پر از مواد آلوده است؟ مسلماً نه. پس چطور است که بعضی از پدر و مادرها حواسشان به خوراک روانی فرزندشان نیست؟

باور کنید نمی خواهم شعار بدهم، اما تأثیر مسئله کم توجهی بعضی از والدین به کیفیت فیلم ها و موسیقی هایی که کودکشان را در معرض آنها قرار می دهند، کمتر از تأثیر یک وعده غذای مانده و مسموم یا نفس کشیدن در یک اتاق پر از مونوکسید کربن نیست. تأثیری که این رسانه ها روی روان کودک شما می گذارند، یک تأثیر چند جانبه است که حالا حالاها از ذهن فرزند شما پاک نخواهد شد.

چند کلام حرف تأسف بار اما ضروری

متأسفانه امروزه کار بعضی بی توجهی های بعضی از پدر و مادرها به جایی رسیده است که ناخواسته این جمله به ذهن متبادر می شود که «پدر و مادر هم، پدر و مادرهای قدیم». شرح حال نمونه ای از این پدر و مادرها را همین چند وقت پیش از زبان یکی از دوستان شنیدم: «میز شام که آماده شد، زن و شوهر جوان صاحبخانه که یک دختر شش ساله داشتند، از مهمان ها خواستند که سر میز بنشینند.

تلویزیون از قبل روشن بود و فیلمی پخش می شد که سانسور نشده بود. تقریباً حواس هیچ کدام از بزرگترها به آن فیلم نبود و وقتی هم که سر میز نشستیم، تمام حواس ها رفت به غذا و بگو و بخند. دخترک صاحبخانه با دو تا بچه دیگر که مهمان بودند، کنار هم سر میز نشسته بودند و غذا می خوردند. ناگهان بچه ها ساکت شدند. باز هم کسی حواسش نبود. من هم تصادفاً وقتی متوجه صحنه جنسی فیلم شدم که به نظرم چند ثانیه ای از تماشای آن صحنه توسط بچه ها گذشته بود.

با چشم و ابرو از صاحبخانه خواستم تلویزیون را خاموش کند اما او با بی تفاوتی نجوا کرد: «الآن تموم می شه». راست می گفت. فیلم همانجا تمام شد اما برای بچه ها تازه آغاز ماجرا بود چون شروع کردند به بوسه های آن مدلی و حرف زدن درباره آن. و متأسفانه باز هم پدر و مادرها با بی تفاوتی و حتی گهگاهی هم قربان صدقه ی تشویق آمیزشان با صحبت های بچه ها در این باره برخورد کردند».

متأسفانه امثال این قبیل پدر و مادرها زیاد شده اند. به عنوان یک مثال دیگر، چند وقت پیش کودک هفت ساله ای را دیدم که همزمان با صدای یکی از خواننده های زیر زمینی با گرفتن کنترل تلویزیون جلوی دهانش و ورجه وورجه کردن روی مبل، ادای او را در می آورد که گذشته از موسیقی جنون آمیزش، محتوای شعرش هم بیمارگونه بود. و متأسفانه این قبیل قصه ها ادامه دارند...

این فیلم ها و موسیقی ها با کودک شما چه می کنند؟

قبل از اینکه وارد این بحث شویم باز هم روی این نکته تأکید می کنم که تأثیر فیلم ها و موسیقی های نامناسب بر کودک شما، به دوران کودکی محدود نمی شود. با توجه به این مسئله به چند مورد از این آثارآسیب زا در کودکان می پردازیم:

یک ژست مادام العمر

شما به عنوان یک فرد بزرگسال، خاطرات کودکی تان را چگونه می بینید؟ مثلاً به صورت تصویر می بینید؟ یا به صورت یک مفهوم ذخیره شده در حافظه بلند مدت تان؟ آیا می دانید که بچه ها از هر چیزی که می بینند یا می شنوند و یا به هر نحوی با آن مواجه می شوند یک تصویری در ذهنشان درست می کنند؟ تصویری که هم خاطره آنها را می سازد و هم شکل و شمایل نگرش آنها را نسبت به خودشان، دنیا و آینده تعیین می کند؟ با این شرایء دیگر خودتان تأثیر فیلم ها و موسیقی های نامناسب بر فرزندتان را حساب کنید!

یک بلوغ نصفه نیمه و بدموقع

به طور کلی مراحل رشد انسان طوری برنامه ریزی شده است که در هر مرحله جنبه های مختلف وجودی فرد پا به پای هم بالا می آیند. مثلاً در نوجوانی هم جسم شروع به رشد می کند، هم فکر، هم روابط اجتماعی و هم دغدغه های جنسی. این هماهنگی بین جنبه های مختلف رشد، اهمیت خیلی خیلی زیادی دارد.

چون اگر این جنبه ها با هم هماهنگ نباشند و مثلاً یکی از جنبه ها حتی به شکل سطحی از بقیه جلو بزند، فرد دچار سردرگمی و اضطراب می شود. پس به همین دلیل مهم، باید کودکان را از دیدن فیلم ها و شنیدن آهنگ هایی که محتواهای نامناسب دارند، به شدت دور نگه داشت و از توجیهاتی مانند اینکه «بچه است»، «از این چیزها سر در نمی آورد» و... به شدت پرهیز کرد. چون دقیقاً به همین دلیل که او بچه است و از این مسائل سر در نمی آورد، این جور چیزها می توانند برای حال و آینده او حتی خطرناک باشند.

معصومیت از دست رفته

فرقی نمی کند فیلم باشد یا موسیقی، وقتی که کودک شما چیزی را می بیند یا می شنود که محتوای سالمی ندارد، در واقع دارد ذره ذره از معصومیتش دور می شود و آثار این دور شدن، در مراحل بعدی زندگی او مانند نوجوانی و جوانی خودش را نشان خواهد داد.

یک عامل خطر

در مباحث بهداشت روانی یک اصلی وجود دارد. این اصل می گوید وقتی یک فرد به بیماری روانی مبتلا می شود که زمینه جسمانیِ آن بیماری، در محیطی قرار بگیرد که احتمال بروز بیماری را افزایش می دهد. این اصل نشان می دهد که محیط چقدر می تواند در سلامت یا بیماری ما نقش داشته باشد. پس لطفاً این مسئله را به شکلی خاص جدی بگیرید. فیلم ها و موسیقی های نامناسب طوری هستند که حتی روان یک آدم عاقل و بالغ و سالم را هم دچار خمودگی و افسردگی می کنند چه برسد به روان دنیا ندیده و آسیب پذیر یک کودک!


اگر از قلم کمی تا قسمتی علمی بنده در این یادداشت، خسته شدید از شما عذرخواهی می کنم، اما به نظرم آمد که نوشتن به زبان علم شاید بتواند این یادداشت را از اتهام به شعارزدگی دور نگه دارد و ذهنیت های منصف را نسبت به واقعیت این مقولات بیدار کند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بچه‌های باهوش چه اسباب‌ بازی‌ هایی دوست دارند؟اسباب بازی ، کودک ، کودک باهوش ، بازی بچه‌های باهوش چه اسباب‌ بازی‌ هایی دوست دارند؟نوشته های خواندنی کیانا وحدتی من بودم و سیاهی شب های بی صدا من بودم و سکوت زخمی آهنگ های تو من بودم و گریه برای فرزندان خود چه نامی بگذاریمراستی اگر نام او چنگیز ، تیمور ، اسکندر و باشد ، پس از شناخت این چهره ها چه احساسی به پورتال پرشین ویپرشین وی پورتال جامع شامل اخبار،سرگرمی،روانشناسی،زناشویی،فال و طالع بینی مجله اینترنتی جدیدترین آخرین مطالب روز دنیا و مطالب علمی و دانستنیها را در مجله اینترنتی خانوادگی جدیدترین آموزش مسائل جنسی به کودکان سنین مختلففرزندان ما در هر سنی تا چه میزان باید با مسائل جنسی آشنا باشند؟در این مقاله به این مهد کودک به چه دردی می‌خورد؟بسیاری از مادران و پدران با شنیدن اسم مهدکودک یاد والدین کارمند می‌افتند و تصور می اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر …برگزاری مسابقه های تیراندازی در بخش تفنگ و تپانچه بادی شاهکار شهرداری باعث آب گرفتگی سایت موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیانزنان از کلیشه تا واقعیت شخصیت های زنی که در فیلم های سینمایی کلیشه شدند ادامــــه آسیب های اینترنت و ماهواره بر دختراننوجوانان و جوانان بدانند که در کشورهای غربی نیز برنامه های خاص ماهواره ها به پس از بچه‌های باهوش چه اسباب‌ بازی‌ هایی دوست دارند؟ فیلم های نامناسب چه تأثیری روی فرزندان ما دارند؟ درمان بچه های بد غذا وبی اشتها نوشته های خواندنی کیانا وحدتی من بودم و سیاهی شب های بی صدا من بودم و سکوت زخمی آهنگ های تو من بودم و گریه در برای فرزندان خود چه نامی بگذاریم راستی اگر نام او چنگیز ، تیمور ، اسکندر و باشد ، پس از شناخت این چهره ها چه احساسی به او دست پورتال پرشین وی هم اکنون در پرشین وی سقوط یک فروند هلی کوپتر در دریاچه چیتگر تصاویر و جزییات مرد دختر مجله اینترنتی جدیدترین آخرین مطالب روز دنیا و مطالب علمی و دانستنیها را در مجله اینترنتی خانوادگی جدیدترین بیابید آموزش مسائل جنسی به کودکان سنین مختلف آموزش مسائل جنسی به کودک مسائل جنسیفرزندان ما در هر سنی تا چه میزان باید با مسائل جنسی آشنا مهد کودک به چه دردی می‌خورد؟ فیلم ها و موسیقی های نامناسب تاثیرات جبران ناپذیری روی کودکان میگذارد کودکی سرنوشت سازترین اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر فوری برگزاری مسابقه های تیراندازی در بخش تفنگ و تپانچه بادی شاهکار شهرداری باعث آب گرفتگی وبلاگ روانشناسی شفای درون روانشناسی کودک و نوجوان بن بست مضاعف، تعارض یا معضلی است که به علت اظهار پیام های ناهماهنگ و متناقض به وجود می آید بهترین درمان دیسک کمر روش جدید درمان کمردرد مواد غذایی خاصی وجود دارد که در التهاب های مزمن تاثیر بسزایی بر جای می گذارد تغذیه نمی


ادامه مطلب ...

چطور عدم تفاهم برای تربیت فرزندان رابطه زناشویی را به خطر می‌اندازد؟

[ad_1]

اگر می‌خواهید رابطه خوبتان را با همسرتان حفظ کنید و در عین حال راهی برای تفاهم پیدا کنید:‏

درباره‌اش حرف بزنید

بحث درباره نحوه تربیت و شیوه آموزش و راهکارهای آن موضوعی است که باید پیش از تولد و حتی پیش از شروع رابطه به آن می‌پرداختید. با این حال هیچ وقت برای حل مشکلات، سوءتفاهم‌ها و یا اختلافات دیر نیست. برای رسیدن به یک درک مشترک حرف زدن درباره دیدگاه‌ها و برداشت‌های شخصی یک ضرورت است. آنچه شما برای تربیت فرزندتان در نظر دارید به احتمال زیاد به تجربه شخصی شما از شیوه و عملکرد والدین خودتان، دانشی که در این زمینه دارید و احساساتی که به عنوان یک والد با آن درگیر هستید مربوط است. بدون شک برای همسرتان نیز همینطور است. هنگام گفتگو درباره این موضوع همواره این نکته را در نظر داشته باشید که شاید نظرتان اشتباه باشد و راهکار و روش والد دیگر بهتر باشد. یادتان باشد وقتی بحث و اختلافی وجود دارد رسیدن به یک توافق صددرصد غیرممکن است. اما همیشه حد وسطی وجود دارد که هر دو می‌توانید در آن نقطه بایستید.‏

قوانین مشترک بسازید

اگر دیدگاه شما این است که «همه چیز باید همانطور باشد که من می‌گویم وگرنه به مشکل برمی‌خوریم» در واقع همیشه باید آماده یک شکست بزرگ باشید. این رویکرد عجیب به ویژه در تربیت و آموزش باعث می‌شود که تعامل سالم را با دیگران از دست بدهید، دیگری را درک نکنید، یکدیگر را اشتباه بفهمید و دائما با هم دعوا کنید.‏

‏ شما نمی‌توانید تعیین کننده همه چیز باشید چون این منصفانه نیست و از طرف دیگر اگر شریک زندگی‌تان با آن موافق نباشد بالاخره این قوانین یک طرفه زیرپا گذاشته می‌شوند. اگر واقعاً دغدغه تربیت فرزندتان را دارید و در عین حال نیاز به همراهی و کمک همسرتان دارید باید در تدوین قواعد تربیتی از مشارکت والد دیگر هم استفاده کنید. این قواعد و اصول در تربیت فرزند چیزهای بسیار ساده‌ای هستند اما تفاهم بر سر آنها در یک تربیت صحیح و احساس رضایت کلی شما نقش مهمی دارد. برای شروع از قوانین بسیار ساده استفاده کنید؛ در مورد ساعت خواب کودک، بازی کردن، نوشتن تکالیف و تغذیه کودک به توافق برسید و قوانین را وضع کنید. به مرور زمان می‌توانید درباره مسائل مهم‌تر تربیت فرزند نیز با همدلی و همکاری بیشتری به توافق برسید.‏

نتیجه خوب و بد را بپذیرید

برای درک این مسأله که چقدر داشتن توافقات اولیه برای تربیت فرزندتان مهم است باید به این نکته توجه کنید که نقض این توافقات که بر اساس مجموعه‌ای از قواعد ساخته می‌شوند می‌تواند تبعاتی داشته باشد که هم در رابطه شما تأثیر دارد و هم می‌تواند قدم اشتباهی در زندگی فرزندتان باشد. اگر شما یا همسرتان نمی‌خواهید به این توافق برسید باید تبعات آن را بپذیرید. اگر شیوه تربیت شما با هم کاملا متفاوت باشد تنش‌های شما بسیار بیشتر خواهد بود. بعضی از والدین سهل‌گیرند و وقتی اشتباهی برای فرزندشان رخ می‌هد فقط خود کودک را مسئول آن می‌دانند. اما برای بسیاری از والدین اینطور نیست. اشتباه فرزند می‌تواند نتیجه عملکرد والدین باشد.‏
 

به نفع فرزندتان حرکت کنید

همه اختلاف و تنشی که وجود دارد برای تربیت بهتر فرزند است در غیر این‌صورت اصلاً نیازی نیست وارد این نزاع شوید. اگر مسأله شما تربیت درست فرزندتان است کاری را بکنید که واقعاً به نفع اوست. البته هر والدی در این میان گمان می‌کند راهی که می‌رود در جهت خیر و صلاح فرزند است. واقعیت این است که شناخت خیر دیگران به ویژه خیر فرزند کار چندان ساده‌ای نیست. زیرا ممکن است آنچه یک والد به عنوان خیر فرزند در نظر می‌گیرد بر اساس یک باور یا تجربه شخصی اشتباه شکل گرفته باشد. در این موارد به جای ثابت کردن این که راه و شیوه‌ شما بهتر است و به خیر فرزندتان نزدیک‌تر است و فقط برای اینکه به یک توافق مشترک برسید تا نزاع کمتری با هم داشته باشید از یک کارشناس و یک شخص آگاه سوم کمک بگیرید. آیا نمی‌توانید به توافق برسید که چه باید بکنید؟ ازیک کارشناس بپرسید چه چیزی برای فرزندتان بهتر است، راه کدام‌تان درست است و بهترین روش چیست و همان را به عنوان گزینه بهتر در پیش بگیرید.‏

‏پشت پرده بجنگید

در شرایطی که والد رفتار خشونت‌آمیز و ناهنجاری علیه فرزندتان ندارد بهتر است پشت پرده درباره عدم توافق و تفاهم حرف بزنید. هر تصمیمی که مربوط به بچه‌هاست و خود آن‌ها هیچ نقش مستقیمی در تصمیم‌گیری ندارند نباید با حضور آنها انجام شود. فرزندتان لازم نیست بداند که شما در مورد نحوه تربیت او با هم اختلاف نظر دارید زیرا این می‌تواند ابزاری به دست او علیه شما و همسرتان باشد.‏

همیشه طوری رفتار کنید که او، والدینش را همراه و هم‌عقیده بداند. در برابر فرزندتان با هم مخالفت نکنید و خود را هم‌عقیده نشان بدهید. همیشه وقت دارید بحث‌ها و اختلاف‌نظرها را پشت ‌پرده و در یک تعامل دونفره مطرح کنید و راه حلی برایش پیدا کنید.‏

انعطاف پذیر باشید

روش شما در تربیت و آموزش نیاز به انعطاف‌پذیری دارد. در دوره‌های مختلف و با توجه به شرایط متفاوتی که وجود دارد شما نیاز به بازنگری به روش‌ها و اهداف خود در تربیت فرزندتان دارید. بنابراین بسیار ضروری است که هرچقدر هم به روش خودتان اعتقاد دارید در برابر آن انعطاف‌پذیر باشید. به فکر و نظر همسرتان فکر کنید. همیشه این احتمال وجود دارد که اشتباه کنید. شریک زندگی‌تان هم ممکن است تغییر کند. با انعطاف‌پذیری و کمی هم تحمل نظر مخالف می‌توانید بیشتر به نفع فرزندتان حرکت کنید.‏

شانس دوباره بدهید

هرکسی ممکن است اشتباه کند. شاید روش همسرتان در یک یا چند مسأله تربیتی اشتباه بوده باشد. او ممکن است در یک موقعیت خاص بد رفتار کرده باشد. اگر واقعاً می‌خواهید مشکلی را حل کنید به شریک زندگی‌تان این فرصت را بدهید تا زمانی که متوجه اشتباهش شد آن را اصلاح کند. یک یا چند اشتباه را تعمیم ندهید. مسائل شخصی و مشکلات رابطه خود را وارد این موضوع نکنید و به خودتان یادآوری کنید که او یک همراه و یک والد است نه یک دشمن یا غریبه! والدین گاهی فراموش می‌کنند که بنیان یک خانواده را شکل داده‌اند و هر دو حق اظهار نظر، تصمیم‌گیری، هدایت و تربیت فرزندشان را دارند. با ایجاد تنش در رابطه خود یک الگوی اشتباه برای فرزندتان نباشید. هرچقدر بیشتر ببخشید و انعطاف پذیر باشید موفق‌تر خواهید بود. برای حل مشکلی که وجود دارد به خواندن یک یا چند یادداشت مشابه اکتفا نکنید. بیشتر مطالعه کنید و اگر لازم است از کمک‌های تخصصی‌تر بهره بگیرید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

همسرداری،آیین همسرداری ،ناگفته های مسایل زناشویی …نوزاد خود را قبل از به دنیا آمدن ببینید زندگی زناشویی خود را با گذشت زمان گرم و تازه آیا برای برقراری رابطه جنسی اضطراب دارید؟ …برخی افراد در رابطه ی جنسی خود دچار اضطراب می شوند که به دلیل تصویر ذهنی آن ها از مقالات آفتاب هتلهایی که باید در جوانی تجربه کنید لیست بهترین هتل های مشهد هر ماه از سال به کجا سفر آدمک نقاشی کودک تان چه می گویدچطور عدم تفاهم برای تربیت فرزندان رابطه زناشویی را به خطر می اندازد؟ عدم تفاهم در مشاوره ،مشاوره ازدواج ،مشاوره خانواده ،مشاوره رایگان …تور تایلند سفری به سرزمین شادی ها بنز،هیونداو بخریداقساط بلند مدت بهترین راه بیماری،درمان بیماری،علائم بیماری،انواع بیماریدرمان …تور تایلند سفری به سرزمین شادی ها بنز،هیونداو بخریداقساط بلند مدت بهترین راه روش های تحریک جنسی و عشق بازی با همسر روابط …رابطه جنسی والدینی که بچه ها را کنار خودشان می خوابانند معمولا دچار اختلال می شود‎چگونه با دیگران رابطه خوبی داشته باشیم؟ شهر …متاسفانه با بهترین دوستانم نمی‌توانم به خوبی ارتباط برقرار کنم گاهی درباره من ارتباط با دوست پسر، بعد از ازدواج شهر سوالراه های کنترل و روش های کم کردن و از بین بردن نیروی شهوت و تمایلات جنسی زناشویی برای اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و …اگر تمام کارهایی که ما تا به حال به مرور انجام داده‌ایم را همین حالا یکجا به ما همسرداری،آیین همسرداری ،ناگفته های مسایل زناشویی کلوب نوزاد خود را قبل از به دنیا آمدن ببینید زندگی زناشویی خود را با گذشت زمان گرم و تازه نگه دارید آیا برای برقراری رابطه جنسی اضطراب دارید؟ پزشکان ایران در برخی موارد به دلیل خطرات خاص، رابطه جنسی از سوی پزشک ممنوع می‌شود یکی از سوالاتی که برای مقالات آفتاب هتلهایی که باید در جوانی تجربه کنید لیست بهترین هتل های مشهد هر ماه از سال به کجا سفر کنیم آفتاب هشدار بازار آزاد در کمین شماست یک حقیقت بنیادین در زندگی اقتصادی مردم هیچ گاه به کتاب های روش های تحریک جنسی و عشق بازی با همسر روابط زناشویی و آموزش رابطه­ جنسی والدینی که بچه ­ها را کنار خودشان می ­خوابانند معمولا دچار اختلال می­ شود‎ مشاوره ،مشاوره ازدواج ،مشاوره خانواده ،مشاوره رایگان خانواده تور تایلند سفری به سرزمین شادی ها بنز،هیونداو بخریداقساط بلند مدت بهترین راه برای بیماری،درمان بیماری،علائم بیماری،انواع بیماریدرمان بیماری ها تور تایلند سفری به سرزمین شادی ها بنز،هیونداو بخریداقساط بلند مدت بهترین راه برای چگونه با دیگران رابطه خوبی داشته باشیم؟ شهر سوال متاسفانه با بهترین دوستانم نمی‌توانم به خوبی ارتباط برقرار کنم گاهی درباره من چیزهایی فکر ارتباط با دوست پسر، بعد از ازدواج شهر سوال راه های کنترل و روش های کم کردن و از بین بردن نیروی شهوت و تمایلات جنسی زناشویی برای جوانان اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و روان کلینیک اگر تمام کارهایی که ما تا به حال به مرور انجام داده‌ایم را همین حالا یکجا به ما بسپارند هرگز


ادامه مطلب ...

طول عمر والدین‌ روی طول عمر فرزندان موثر است

[ad_1]

 

طی تحقیقی در کشور انگلستان مشخص شد

طول عمر والدین‌ روی طول عمر فرزندان موثر است

تاریخ انتشار : شنبه ۶ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۴۰

 

طول عمر

 

طول عمر

 

در تحقیقی در کشور انگلستان مشخص شده است، بچه‌هایی که والدین‌شان عمر طولانی‌تری داشته‌اند در دهه ۷۰ زندگی خود کمتر از دیگران در دهه ۷۰ زندگی خود بر اثر سکته قلبی درگذشته‌اند.

به گزارش ستاره ها؛ در این تحقیق مشخص شده است که والدینی که بالای ۷۰ سال عمر کرده‌اند، بجه‌های‌شان ۲۰ درصد کمتر از دیگران از سکته قلبی فوت شده‌ است.

به نقل از هلث‌دی نیوز، فرزندان این دست از والدین کمتر از دیگران دچار بیماری‌های عروقی، سکته‌های قلبی، سکته مغزی، فشار خون بالا و کلسترول بالا می‌شوند.
محققان ۱۸۶ هزار انگلیسی بین ۵۵ تا ۷۳ سال را زیر نظر داشتند که والدین همه آن‌ها فوت شده بودند. آن‌ها بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ انتخاب شدند و بیش از ۴۷ هزار نفر آن در طول ۸ سال فوت شدند.
البته این یافته دلیل بر آن نیست که اگر پدر و مادری هشتاد یا نود ساله دارید، پس تغذیه و زندگی نامناسب داشته باشید یا آن‌هایی هم که والدین‌شان زود هنگام فوت شده است، باید ناامید شوند و تصور کنند آن‌ها هم زود می‌میرند.
در واقع این یافته مربوط به ژنتیک است. ژن‌های مورثی می‌تواند بر روی بیماری‌های که باعث سکته قلبی می‌شوند از جمله کلسترول بالا، فشار خون، اعتیاد به تنبالکو و چاقی، تاثیرگذار باشد. همه‌ی این‌‌ها فاکتورهایی هستند که خطر بروز سکته قلبی را بالا می‌برند.
این تحقیق در ۱۵ آگوست امسال در مجله American College of Cardiology منتشر شده است.


 

مرجع : سلامت نیوز

 

 

 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مواد غذایی مغذی برای اسپرم و تخمک ماده غذایی که تعداد و کیفیت اسپرم‌ها را تقویت می‌کنند سیر سیر یکی از بهترین چه عواملی بر سلامت روح و روان موثر است ؟ سایت …عوامل متعددی بر روی سلامت و بهداشت روح و روان انسانها تاثیر گذار می باشند با وجود جدا عوامل موثر در تربیت فرزند اسلام دین انسان پرور است؛ از دستـورهاى ایـن دین آسمانـى درباره وظایف والدیـن قبل از برای پسرها و دخترها پزشکان ایرانسوزاک بیماری جنسی که به راحتی قابل درمان است گاهی بیماران از بیان بیماریهای مقاربتی روانشناسی بررسی تربیت فرزنداز نظر اسلام و روان …موضوع سمینار بررسی تربیت فرزند از نظر اسلام و روان شناسی استاد فیض ا رحیمی دانشجو انجمن اولیاومربیان آموزش وپرورش ناحیه دو آموزش …آیا تا به حال شده است که با همسر ، دوست و یا رییس تان در مورد موضوع مهمی صحبت کنید و او وبلاگ روانشناسی شفای درون روانشناسی کودک و …بن بست مضاعف، تعارض یا معضلی است که به علت اظهار پیام های ناهماهنگ و متناقض به وجود می حراج فرزندان در کوچه و خیابان‌های کشور تصاویرچند وقتی می‌شود کهفروش بچه به یک کاسبی در کوچه و خیابان‌های کشور تبدیل و حسابی سر و حقوق مادر در قرآن و حدیث یکی دیگر از حقوق والدین دعا است؛ چنانکه مستحب است در حق ایشان این دعای قرآنی خوانده با مخالفت والدین در ازدواج، چه باید کرد؟ شهر سوالبا سلام من دختری ۲۴ ساله هستم مدت ۱۵ سال است که با یکی از همسایگان خود رفت و آمد مواد غذایی مغذی برای اسپرم و تخمک ماده غذایی که تعداد و کیفیت اسپرم‌ها را تقویت می‌کنند سیر سیر یکی از بهترین انتخاب‌های چه عواملی بر سلامت روح و روان موثر است ؟ سایت پزشکان بدون مرز عوامل متعددی بر روی سلامت و بهداشت روح و روان انسانها تاثیر گذار می باشند با وجود جدا نبودن عوامل موثر در تربیت فرزند اسلام دین انسان پرور است؛ از دستـورهاى ایـن دین آسمانـى درباره وظایف والدیـن قبل از ازدواج اندیشه توحیدی بررسی علل ارتکاب جرم حلول ماه مبارک رمضان بر همگان مبارک باد بررسی علل ارتکاب جرم مقدمه انجمن اولیاومربیان آموزش وپرورش ناحیه دو آموزش خانواده آیا تا به حال شده است که با همسر ، دوست و یا رییس تان در مورد موضوع مهمی صحبت کنید و او اصلا برای پسرها و دخترها پزشکان ایران بزرگ شدن سینه ی مردان بزرگ شدن سینه در مردان حالتی است که به آن ژنیکوماستی گفته می وبلاگ روانشناسی شفای درون روانشناسی کودک و نوجوان بن بست مضاعف، تعارض یا معضلی است که به علت اظهار پیام های ناهماهنگ و متناقض به وجود می آید شهپر پازشگر علل کم علاقگی دانش آموزان به درس عربی بررسی علل کمی علاقه دانش آموزان به درس عربی مهر پیش دبستانی و مهد کودک مهتاب مردی که همسرش را از دست داده بود دختر سه ساله اش را بسیــار دوست می داشت دخترک به بیماری سختی حراج فرزندان در کوچه و خیابان‌های کشور تصاویر چند وقتی می‌شود که«فروش بچه» به یک کاسبی در کوچه و خیابان‌های کشور تبدیل و حسابی سر و صدا


ادامه مطلب ...

چگونه فرزندان شادی داشته باشیم؟

[ad_1]

raise-happy-kids

تربیت فرزند موفق و شاد آرزوی هر پدر و مادری است که البته میتواند در حس رضایت و شادی خود پدر و مادر نیز موثر باشد، اما چه چیزی باعث شاد بودن یک انسان در طول زندگی میشود؟

به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت چطور؛ اغلب از پدر و مادرها خطاب به فرزندشان شنیده‌ایم که: «تنها چیزی که می‌خواهم دیدن شادیِ توست». با اینکه به تعداد افراد مختلف تعاریف متفاوتی از شادی هم وجود دارد، اما در عمق این آرزو همه‌ی ما خواسته‌ی مشترکی داریم، اینکه کودکان‌مان از زندگی لذت ببرند، عشق بورزند، دوست داشته شوند، در مواجهه با سختی‌های زندگی قوی باشند و اگر ناراحت شدند به سرعت به حال خوب قبلی‌شان بازگردند.

در دنیایی که بر کارایی تاکید دارد، شادی مزیت بزرگی محسوب می‌شود. مردمان شاد در کار و عشق به طور متوسط موفق‌تر از افراد ناشاد هستند. افراد شاد بازخوردهای بهتری درباره کارشان می‌گیرند، مشاغل با اعتبار بیشتر و درآمد بیشتری دارند؛ با احتمال بالاتری ازدوج می‌کنند، و در ازدواج خود رضایت بیشتری را تجربه می‌کنند.

در این مقاله و مقاله‌ی بعد نکاتی را با هم مرور خواهیم کرد که با توجه به آنها می‌توانید محیطی امن، شاد و مثبت برای فرزندان‌تان فراهم کنید. محیطی که پر از الهام، شگفتی و لذت باشد. پدر و مادری باشید الهام‌بخش شادمانی، و فرزندانتان را برای شاد بودن آماده کنید.

از خودتان شروع کنید

۱. شاد باشید

جالب است که اولین قدم برای داشتن فرزندان شاد این است که کمی خودخواه باشید و به خودتان توجه کنید. میزان شادی شما بر شادی و موفقیت فرزندتان اثر شدیدی می‌گذارد. در کتاب «پرورش شادی: ۱۰ قدم آسان تا کودکان و والدین شادتر» می‌خوانیم:

«تحقیقات گسترده توانسته‌اند ارتباط قابل توجه‌ای بین افسردگی مادران و مشکلات رفتاری و عملکردهای منفی در کودکان آنها را اثبات کنند. افسردگی والدین منجر به مشکلات رفتاری در کودکان شده و پدر و مادری آنها را کم اثر می‌کند».

سرایت شادی از والدین به فرزندان منحصر به دلایل ژنتیکی نیست، با این که بر اساس همین مطالعه معلوم شد والدین شاد با احتمال بالاتری فرزندان شاد دارند، اما این تحقیق نتوانست عامل ژنتیکی دخیل در این امر را بیابد.

چطور می‌توانید نمونه‌ی شادتری از خودتان باشید؟ هر هفته زمانی را با دوستان خود بگذرانید.

به این دلیل که خنده مسری است، با فامیل و دوستانی رفت‌و‌آمد کنید که خوش‌خنده هستند. خنده‌ی آنها احتمالا باعث خنده‌ی شما می‌شود، ولی حتی اگر شما با آنها نخندید، صرفِ بودن در کنار آنها خلق شما را شادتر خواهد کرد. متخصصین علم اعصاب معتقدند شنیدن صدای خنده‌ی دیگران نورون‌های آینه‌ای مغز شنونده را به گونه‌ای تحریک می‌کند که گویی خود او در حال خندیدن است.

۲. به ازدواج‌تان رسیدگی کنید

اگر در یک زندگی مشترک با همسرتان هستید اجازه ندهید به دنیا آمدن بچه‌ها در رابطه‌ی شما خللی ایجاد کند. بر اساس تحقیق چاپ شده در مجله‌ی رشد کودک (۲۰۱۱) والدینی که در ازدواج‌های ناپایدار رنج می‌کشند، برای مثال در فکر طلاق هستند، باعث ایجاد مشکلات خواب در کودکان نوپای خود می‌شوند. در این مطالعه مشخص شد ازدواج مشکل‌دار، هنگامی که کودک ۹ ماه دارد، در مشکلات خواب او در ۱۸ ماهگی نیز دخیل است. شاید به این دلیل که خانه‌ی مشکل‌دار خانه‌ی استرس آلوده‌ای‌ست، و استرس از عوامل مشکلات خواب به شمار می‌رود.

۳. پدر و مادری مثبت‌ باشید

احتمال زیادتری وجود دارد که والدینی که احساسات منفی نسبت به نوزادانشان بروز می‌دهند یا برای اداره‌ی آن‌ها رفتاری خشن از خود نشان می‌دهند، با کودکی خشن در سنین مهدکودک روبرو شوند. این خبر خوبی نیست چرا که بین رفتارهای خشن فرد در ۵ سالگی با رفتارهای خشونت‌آمیز او در سا‌ل‌های بعدی زندگی، حتی در برخورد با شریک زندگی‌اش، رابطه وجود دارد. پس اگر خود را در چرخه‌ی والد خشمگین، بچه‌ی خشمگین، والد خشمگین‌تر یافتید سعی کنید این چرخه را با تغییر رفتار خودتتان اصلاح کنید. در گذر زمان متوجه می‌شوید که مشکلات شما با هم کمتر خواهد شد.

اگر حدس می‌زنید که افسرده‌اید به خاطر خودتان و فرزندتان کمک حرفه‌ای بگیرید. تحقیقات نشان می‌دهد مادران افسرده در نگهداری کودکان‌شان دچار مشکل هستند، و در مقایسه با مادران غیر افسرده به گریه کودکشان واکنش‌های گنگی نشان می‌دهند. بر اساس یافته‌های تحقیق انجام شده در سال ۲۰۱۱ مشخص شد مادران افسرده‌ با سبک فرزندپروری منفی، استرس را در کودکان خود ایجاد می‌کنند، کودکان بزرگ شده توسط این مادران در سال‌های پیش از مدرسه به راحتی دچار استرس و نگرانی می‌شوند. یافته‌ها واضح هستند، اما محققان می‌گویند امیدوارند!، چرا که فرزندپروری مثبت حتی زمانی که خود پدر مادر با مشکلات سلامت روانی درگیر هستند، قابل آموزش است.

۵. شوخ طبع باشید

با شادمانی بدرخشید! بر طبق تحقیق ارائه شده در فستیوال علوم اجتماعی در سال ۲۰۱۱، شوخی کردن با کودکان نوپا به آن‌ها کمک می‌کند برای موفقیت‌‌های اجتماعی آماده شوند. زمانی که والدین شوخی می‌کنند و ادا در می‌آورند، به بچه‌های کوچک ابزاری برای تفکر خلاقانه، پیدا کردن دوست و مدیریت استرس می‌دهند. اگر گاهی «مبارک» فرزندتان شوید، بعدها بابت موفقیت‌هایی که بدست می‌آورند ممنون شما خواهند بود.

محیط را برای شادی آماده کنید

همه‌ی ما حتی اگر نخواهیم اعتراف کنیم به میزان زیادی تحت تاثیر محیط خودمان هستیم. تلاش‌های شما برای شاد کردن کودکان‌تان به دلیل زمان و قدرت شما محدود هستند، در حالیکه محیطی که درآن زندگی می‌کنید بر شما (و کودکانتان) اثری مداوم بر جای می‌گذارد.

۱. عادات نامطلوب را از سر راه بردارید

چطور اثر تلاش‌های عمدی شما برای شاد بودن کودک‌تان را با کنترل بر محیط می‌توان به حداکثر رساند؟ راه ساده‌ای سراغ داریم، خودتان و فرزندتان کمتر تلویزیون ببینید، تلویزیونِ کم‌تر، شادی بیش‌تر. در کتاب «پرورش شادی: ۱۰ قدم آسان تا کودکان و والدین شادتر» می‌خوانیم: «تحقیقات جدید ارتباط محکمی بین شادی و ندیدن تلویزیون یافته‌اند. جامعه‌شناس‌ها نشان می‌دهند که مردمان شاد بسیار کمتر از مردمان ناشاد تلویزیون می‌بینند. البته ما نمی‌دانیم که آیا دیدن تلویزیون مردم را ناشاد می‌کند یا اینکه مردمانی که پیش از این نیز شاد نبوده‌اند گرایش بیشتری به تماشای تلویزیون دارند».

اما با اطمینان فعالیت‌هایی را سراغ داریم که به فرزندان ما کمک می‌کند به افرادی شاد و سازگار تبدیل شوند. اگر کودکان ما مشغول تماشای تلویزیون باشند، پس در حقیقت از انجام آن کارها که در درازمدت باعث شادی آن‌ها می‌شود دور افتاده‌اند.

۲. عادات شادی آفرین را جایگزین کنید

اگر به خاطر سپردن نکاتی که تا اینجا گفتیم سخت است، می‌توانید نکات بالا را تبدیل به عادت‌ کنید تا بر این مشکل غلبه کنید. فکر کردن به این روش‌ها شاید سخت باشد اما زمانی که عادت‌ها شکل بگیرند عمل کردن بر اساس آنها کار آسانی است. چطور به کودک‌تان برای ساختن عادت‌های شادی‌آفرین پایدار کمک می‌کنید؟ کارتِر (Carter) به تعدادی روش قدرتمند برای ایجاد یک عادت اشاره می‌کند که یافته‌های علمی نیز از آن‌ها حمایت می‌کند.

  • حذف محرک‌ها: چیز‌هایی که حواس را پرت می‌کنند یا وسوسه‌انگیزند از محیط خود حذف کنید
  • کاری را که قرار است انجام دهید، عمومی کنید: با هدف‌گذاری می‌توانید از حمایت اجتماعی و البته از فشار اجتماعی برای دنبال کردن هدف‌تان برخوردار شوید.
  • هر بار یک هدف را پیش ببرید: تعداد زیاده از حد اهداف باعث فرسوده شدن اراده‌ی شما می‌شوند، این امر به خصوص در مورد کودکان صادق است. پیش از اضافه کردن یک عادت جدید از استقرار کامل عادت پیشین اطمینان حاصل کنید.
  • به تلاش کردن ادامه دهید: انتظار نداشته باشید همه چیز به سرعت بدون نقص باشد. برای بهتر شدن کارها نیاز به زمان دارید. افت‌هایی در مسیر پیش می‌آید که نیاز به تقویت شدن از سوی شما خواهد داشت.

۳. در اکتشاف دنیا همراهی‌اش کنید

هر هفته زمانی را به یاد گرفتن چیزی تازه به همراه فرزند خود اختصاص دهید. این کار نه تنها به او نشان می‌دهد که چقدر برای دنبال کردن کنجکاوی و یادگیری ارزش قائلید، بلکه زمینه‌ای را برای شما فراهم می‌کند که تا در این مسیر مشکلات همدیگر را درک کنید و در کنار هم موفقیت‌های مشترکتان را جشن بگیرید. با هم به کلاس حرکات موزون ، سمینار دفاع شخصی یا کارگاه باغبانی بروید و در کنار هم رشد کنید. به مرور زمان مهارت‌هایی که با هم آموخته‌اید تبدیل به تجارب پیونددهنده‌ای می‌شود که هر کجای دنیا باشید شما را به هم مرتبط می‌کند.

۴. زمان بازی بیشتری را برایشان فراهم کنید

این روزها مطالب بسیاری درباره‌ی مدیتیشن و ذهن‌آگاهی می‌بینیم که هر دو را به عنوان ابزارهایی قدرتمند برای دستیابی به شادی معرفی می‌کنند. اما وادار کردن کودکان به انجام مرتب آنها چالش دشواری است، آیا کاری هست که به خوبی این دو عمل کند؟ بله! زمان بازی بیشتر. بر اساس کتاب پرورش شادی: ۱۰ قدم آسان تا کودکان و والدین شادتر، «بسیاری از کودکان در زمان بازی به نوعی مشغول انجام تمرینات ذهن‌آگاهی-لذت بردن تمام و کمال از لحظه‌ی حال- هستند». امروزه کودکان زمان کمتری را به بازی در خانه یا بیرون از آن می‌گذرانند. طی دو دهه‌ی گذشته از مدت زمان بازی‌های بدون ساختار و خودانگیخته‌ی کودکان ۸ ساعت در هفته کاسته شده است. بازی تلف کردن وقت نیست، بلکه برای رشد و یادگیری در کودکان لازم است.

در همان کتاب می‌خوانیم: «محققان بر این باورند که کاهش شدید زمان بازی‌‌های بدون ساختار، تا حدی مسئول کاهش سرعت رشد شناختی و احساسی کودکان است». بازی‌هایی که توسط خود کودک هدایت شود، بازی‌های بدون ساختار (به همراه بزرگسالان یا بدون آنها)، علاوه بر کمک به کودکان برای تنظیم رفتارها و احساساتشان (خودتنظیمی)، باعث رشد هوشی، جسمی، اجتماعی، و احساسی در آنها می‌شود. دستورالعمل سفت و سختی برای این مورد لازم ندارید، کافی‌ست زمان بیشتری را برای بازی در بیرون از خانه برای فرزندتان در نظر بگیرید.

۵. شام را در کنار هم صرف کنید

گاهی اوقات علم چیز‌هایی را اثبات می‌کند که پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها پیش از این به ما گفته‌ بودند. درست است! بهتر است شام را خانوادگی میل کنید. این رسم ساده به پرورش کودکانی بهتر با شادی بیشتر کمک می‌کند. در کتاب پرورش شادی: ۱۰ قدم آسان تا کودکان و والدین شادتر، می‌خوانیم: مطالعات نشان می‌دهند کودکانی که به طور مرتب شام را به همراه خانواده‌ صرف می‌کنند از لحاظ احساسی پایدارتر هستند و با احتمال کمتری دچار سوء مصرف الکل و مواد مخدر خواهند شد، نمرات بهتری کسب می‌کنند، و در گروه نوجوانان دختر، این نوجوانان نشانه‌های افسردگی کمتری بروز می‌دهند. در زمینه‌ی آماده کردن بچه‌ها برای مدرسه شام خانوادگی حتی از خواندن کتاب برای بچه‌ها هم اثربخش‌تر بوده است. نهایتا اینکه یافته‌های ذکر شده در مورد صرف شام به شکل خانوادگی، حتی با کنترل متغیر همبستگی بین اعضای خانواده همچنان معتبر بود.

ADS

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

چگونه بدون عمل جراحی زیباترین بینی را داشته باشیم؟چگونه بدون عمل جراحی زیباترین بینی را داشته باشیم؟ جراحی بینی آیا جراحی بینی دارای چگونه به صورت طبیعی لب هایی به رنگ صورتی داشته باشیم؟چگونه به صورت طبیعی لب هایی به رنگ صورتی داشته باشیم تیرگی لبرفع تیرگی لب لایه دبیر فیزیک رضاقلی زاده چگونه مدرس ای با نشاط داشته باشیم؟دبیر فیزیک رضاقلی زاده چگونه مدرس ای با نشاط داشته باشیم؟ مطالب مختلف از دروس چگونه عزیز همسرمان باشیمهمه زن‌ها و مردها دوست دارند برای همسرانشان عزیز باشند و عزیز بمانند از ابتدای زندگی میگنا روان شناسی دنیای پررمز و راز نوجوانیدوست نوجوان خود باشیم دوران نوجوانی را می توان دوران الگوپذیری و یا به عبارتی دوران دلیل زشت شمردن صیغه چیست؟ شهر سوالبا عرض سلام اولا تردیدی نیست که ازدواج دائم نسبت به ازدواج موقت اولویت و مزیت هایی داردبا دانش آموز گستاخ چگونه برخورد کنیم؟با دانش آموز گستاخ چگونه برخورد کنیم ؟ هر معلمی در دوره تدریس خود ممکن است با دانش چگونه صاحب فرزندی زیبا شویمموارد زیادی در ایام بارداری وجود دارد که بر روی زیبایی فرزند تاثیر عمده‎ای داردعشق واقعی هوالمعشوق بگذار راه تو راه عشق باشد آتش عشق تو گر در دل ما خانه نداشت عمر بی حاصل ما چگونه بدون عمل جراحی زیباترین بینی را داشته باشیم؟ چگونه بدون عمل جراحی زیباترین بینی را داشته باشیم؟ جراحی بینی آیا جراحی بینی دارای عوارض دبیر فیزیک رضاقلی زاده چگونه مدرس ای با نشاط داشته باشیم؟ دبیر فیزیک رضاقلی زاده چگونه مدرس ای با نشاط داشته باشیم؟ مطالب مختلف از دروس فیزیک چگونه به صورت طبیعی لب هایی به رنگ صورتی داشته باشیم؟ چگونه به صورت طبیعی لب هایی به رنگ صورتی داشته باشیم تیرگی لبرفع تیرگی لب لایه برداری از لب چگونه عزیز همسرمان باشیم همه زن‌ها و مردها دوست دارند برای همسرانشان عزیز باشند و عزیز بمانند از ابتدای زندگی، حفظ عشق واقعی هوالمعشوق بگذار راه تو راه عشق باشد آتش عشق تو گر در دل ما خانه نداشت عمر بی حاصل ما این میگنا روان شناسی دنیای پررمز و راز نوجوانی دوست نوجوان خود باشیم دوران نوجوانی را می توان دوران الگوپذیری و یا به عبارتی دوران شکل دلیل زشت شمردن صیغه چیست؟ شهر سوال سلام به این نکته دقت کنید که تعداد زنان جامعه تقریبا مساوی مردان است پس وقتی زنان محدود چیکار کنم؟ چگونه با یه دختر اشنا شویم؟ اصلا چرا باید با یک دختر یا پسر دوست بشیم؟ این سوال خوبیه شما تاحالا تا دوست دختر یا پسر چگونه با تجاوز جنسی مقابله کنیم یکی از مشکلات اساسی در راه کمک به قربانیان تجاوز جنسی و سکس خشونت آمیز ، نه تنها در ایران


ادامه مطلب ...

کلید تربیت فرزندان شاد در دست پدران است

[ad_1]
کلید تربیت فرزندان شاد در دست پدران است

خبرگزاری آریا- نتایج یک تحقیق جدید نشان می‌دهد نحوۀ رفتار پدران عاملی کلیدی در تربیت فرزندانی شاد خواهد بود.
به گزارش سرویس اخبار جذاب و مفید خبرگزاری آریا، نتایج یک تحقیق نشان می‌دهد میزان مشکلات رفتاری در فرزندان پدران مشتاق و با اعتماد به نفس کمتر است.
درحالی‌که کیفیت زمانی که با کودکان می‌گذرانیم همواره اهمیت دارد، نتایج یک تحقیق جدید نشان می‌دهد نحوۀ رفتار پدران عاملی کلیدی در تربیت فرزندانی شاد خواهد بود.
نتایج تحقیق محققان انگلیسی نشان می‌دهد نوزادانی که پدران با اعتمادبه‌نفس و مشتاق دارند احتمالاً در سنین 9 یا 11 سالگی کمتر با مشکلات رفتاری روبرو خواهند شد.
گروه تحقیقاتی به رهبری دکتر چارلز اوپوندو در دانشگاه آکسفورد در انگلیس دراین‌باره گفت: «جنبه‌های روانی و عاطفی حضور والدین در دوران ابتدایی رشد کودک اغلب در رفتارهای آتی وی بیش‌ترین تأثیر را دارند.»
بیش از 10 هزار کودک و والدینشان در این تحقیق شرکت کردند. نتایج این تحقیق نشان داد طرز برخورد پدران بیشتر از زمانی که آنان برای نگهداری از کودک یا کار منزل صرف می‌کنند بر رفتار فرزندان تأثیر دارد.
گروه تحقیقاتی یادشده داده‌های یک پروژۀ تحقیقاتی بریتانیایی را که حدود 15 هزار نفر را از هنگام تولد رصد کرده بود، تجزیه‌وتحلیل کرد. محققان بر پاسخ‌های پرسشنامه‌هایی تمرکز کردند که به والدین 10 هزار و 440 کودک که در سن 8 ماهگی در کنار پدر و مادر خود زندگی کرده بودند، داده شده بود.
در این تحقیق، رفتارهای حدود 7 هزار کودک 9 ساله و حدود 6 هزار و 500 نفر از آنان در سن 11 سالگی بررسی شد.
نتایج این تحقیق نشان داد بزرگ‌ترین عواملی که به رفتار کودکان ارتباط داشتند عواملی بودند که با میزان اشتیاق پدران و اعتماد آنان به نقش خود در تربیت فرزندان مرتبط بودند.
یک روان‌پزشک کودک نیز دراین‌باره گفت: «وجود پدری با اعتمادبه‌نفس که در زمان‌های موردنیاز پاسخ‌های عاطفی صمیمانه‌ای از خود بروز می‌دهد از مهم‌ترین عواملی است که به بروز رفتارهای بهتر فرزندان در آینده منجر می‌شود.»
وی افزود: «نتایج این تحقیق نشان می‌دهد کودکانی که والدینشان در یک سال ابتدایی زندگی آن‌ها به افسردگی بالینی مبتلا هستند، مشکلات رفتاری بیشتری از خود نشان می‌دهند چراکه افسردگی علاوه بر کاهش اعتمادبه‌نفس، میزان توانایی والدین در ارائۀ پاسخ‌های عاطفی تمام و کمال را کاهش می‌دهد.»


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

راههای افزایش اعتماد به نفس ،زندگی بهتر ،روشهای شاد …راه موفقیتموفقیت در زندگیعوامل موفقیتدران استرسروانشناسیآرامش روحآرامش اعصاب خرید کتابهای مبتکران فرهنگ اصطلاحات آمریکایی ، متین نویسنده پیمان متین ریال ناشر بنی هاشم محصولاتکمکدرسیبنیهاشمنوشته شده توسط مدیریت سایت یکشنبه ، اردیبهشت ، هندسه نشر بنی هاشمبازیگران ایرانیسیلنتو ادعا کرد که جیسون که هم‌اکنون در دو حرفه بازیگری و هم کارگردانی مشغول به شب زنده داری از منظر آیات و روایات پرسمان دانشجویی …شبزندهداریازمنظردر گفتار و رفتار پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم اهمیت به علم چگونه بوده است؟ راههای افزایش اعتماد به نفس ،زندگی بهتر ،روشهای شاد بودن،راز راه موفقیتموفقیت در زندگیعوامل موفقیتدران استرسروانشناسیآرامش روحآرامش اعصاب راز خرید کتابهای مبتکران فرهنگ اصطلاحات آمریکایی ، متین نویسنده پیمان متین ریال ناشر بنی هاشم محصولاتکمکدرسیبنی نوشته شده توسط مدیریت سایت یکشنبه ، اردیبهشت ، هندسه نشر بنی هاشم بازیگران ایرانی «سیلنتو» ادعا کرد که «جیسون» که هم‌اکنون در دو حرفه بازیگری و هم کارگردانی مشغول به کار است شب زنده داری از منظر آیات و روایات پرسمان دانشجویی ـ اخلاق شبزندهداریاز در گفتار و رفتار پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم اهمیت به علم چگونه بوده است؟


ادامه مطلب ...