اشاره
قرآن مجید سنگ بنای تمدن اسلامی است و مسلمانان آموزههای قرآنی را الگو و سرمشق زندگی خودشان قرار داده و مورد مطالعه قرار میدادهاند و میدهند. از سوی دیگر محققان غیرمسلمان نیز با انگیزه اینکه قرآن کتاب مقدس اسلام است، آن را مورد مطالعه قرار دادهاند. در میان پژوهشگران غیرمسلمان، محققان هندومذهب نیز توجه خاصی به قرآن و مفاهیم قرآن داشتهاند. اگر به تاریخ مطالعات قرآنی هندوان نگاه کنیم، متوجه میشویم که از همان قرن سوم راجگان هندو علاقه به مفاهیم قرآنی داشتهاند. چنان که در مورد یکی از راجههای سند «راجه مهروگ» (وی در مناطق کشمیر حکومت میکرد) نوشته شده است که وی در سال 270هـ به حاکم شهر منصوره عبدالله بن عمر نامه فرستاد که کسی را برایم بفرست که زبان هندی بلد باشد و بتواند برایم قرآن را به زبان هند یا سندی ترجمه کند. بنابراین کسی برای پادشاه معرفی میشود که به چندین زبان تسلط داشت و او ظرف سه سال قرآن را برای راجه مهروگ ترجمه میکند. راجه از خواندن مطالب قرآنی تحت تأثیر قرار میگیرد. (1) به نظر میرسد هنگامی که اسلام وارد شبه قاره هند شد، بلافاصله هندوان در جستجوی درک مبانی اسلام بودهاند و میخواستند با مفاهیم کتاب مقدس مسلمانان آشنا شوند، اما از قرن سوم و چهارم به بعد سراغی درباره ترجمه یا پژوهشی در رابطه به اینکه آیا هندوان قرآن را ترجمه کردهاند نداریم. علت نبود آن شاید این باشد که در قرنهای بعدی، هند شاهد حملات پی در پی مسلمانان بوده است و مسلمانان به معابدشان حمله برده و آن را تخریب کردند و هندوان در مقابل آنان احساس تنفر میکردهاند و ضرورتی نمیدیدند که مبانی اسلامی را بخوانند یا مورد مطالعه قرار بدهند؛ چرا که از اعمال مسلمانها پی میبردند که اینها براساس مبنای اسلامی این کار را انجام میدهند و از سوی دیگر هنگامی که مسلمانان در شبه قاره هند به اقتدار رسیدند، نیازی به ترجمه قرآن به زبان هندویی یا محلی و... نبوده است؛ چرا که در حکومت آنان، زبان عربی و فارسی در مدارس و مراکز علمی آن زمان آموزش داده میشد. از این رو هندوان نیز زبانهای عربی و فارسی را یاد میگرفتند و از این طریق شاید قرآن را مطالعه میکردهاند، ولی بعد از ورود انگلیسیها در شبه قاره هند، سازمانی در اوایل قرن نوزدهم میلادی به نام فورت ولیم کالج با هدف ترجمه کتابهای فارسی و اردو و سانسکریت و... به زبانهای مختلف دایر شد که ترجمه نویسی در جامعه هند را ارتقاء بخشید. بنابراین در قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی ما شاهد ترجمهها و پژوهشهای قرآنی توسط محققان هندو مذهب در شبه قاره هستیم که کارهای قابل توجهی برای درک مبانی اسلام و مفاهیم قرآنی کردهاند و خواستند تا آنها را برای همکیشانشان ارائه دهند.
در این نوشتار بر آن شدیم تا پژوهشهای کسانی را که بیشتر نگاه مثبتی به قرآن داشتهاند اجمالاً معرفی نماییم تا خوانندگان محترم با کارهای پژوهشی محققان هندومذهب آشنا گردند. البته گفتنی است که همه تحقیقات و ترجمههای محققان هندو تحت تأثیر ترجمهها و تحقیقات علمای اهل سنت است. ما کارهای علمی و پژوهشی آنان را به دو بخش تقسیم کردهایم. بخش اول متعلق به ترجمههای قرآن است و بخش دوم مربوط به تحقیقات و پژوهشهای آنان.
ترجمه ها
1. گریش چندراسین (Grish chandrasin) قرآن را به زبان جدید بنگالی ترجمه کرده است. این ترجمه در سال های 1881-1886م مشتمل بر سه جلد و بدون نصوص عربی به چاپ رسیده است. (2)
2. سرکار خانم ستیادیوی جی (Satya Deviji) به زبان ساده و سلیس هندی قرآن را ترجمه کرده که در سال 1914م انتشارات تاراینترالی، بنارس آن را به چاپ رساند. از این ترجمه نسخهای که ظاهراً جزء اول آن بوده است در بخش نسخه خطی کتابخانه پندنی کنیاودیالیا بنارس نگهداری میشود. نسخهی موجود صرفاً دربردارندهی ترجمه سوره فاتحه و بقره است. (3)
3. پروفسور دکتر چلوکوزی نارائن راد Dr. chelocozi narain rad (1890-1951م) نیز قرآن را در سال 1930م به زبان تیلگو ترجمه کرد. وی استاد زبان و ادبیات تیلگو در اناتیورا کالج (ایالت آندراپرادیش) بوده است. او وقت زیادی در این کار ترجمه گذاشت تا کار را انجام دهد و ترجمه را از سال 1915م شروع کرده و در سال 1930م به تکمیل رساند و در سال 1938م توسط انتشارات شاردا پریس بنارس دوباره منتشر شد.
این ترجمه مشتمل بر یک جلد و 754 صفحات است. مترجم در آغاز این کتاب مطالبی در مورد عرب و تاریخ اسلام داشته است که عناوین آن بدین ترتیب است: 1. عرب و عاداتشان 2. سیرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) 3. اسلام. او هنگام ترجمه از کسانی کمک میگرفته است که با زبان و احادیث عربی آشنا بودهاند و آیه به آیه آن را ترجمه کرده است. (4)
4. پریم سرن پرنت (prem saran prant) قرآن را به سه بخش ترجمه کرده که از میان آن تنها بخش اول و دوم که مشتمل بر ترجمه سورههای الفاتحه، بقره، مائده و سوره انعام بود در سال 1940م از انتشارات پریم پستکالیه، آگرا به چاپ رسیده است، ولی بخش سوم در کتابخانه کاشی آریا سماج در شهر بنارس نگهداری میشود. مترجم در آغاز ترجمه میگوید که او از اندیشه آقای ماهاتما گاندی خیلی متأثر شده و به حکم آقای سوامی برهمانند سرسوتی (Brahammanand sarasvati) دست به این کار زده که هدفش گسترش دادن آموزههای قرآنی در میان مردم هندومذهب بوده است. (5)
5. پاندت رام چندر دهلوی (Pandit Ram chandra dehlavi) به زبان عربی خیلی تسلط داشت. او بخشهایی از قرآن را به زبان هند ترجمه کرد که جناب سوامی دیانند سرسوتی در کتاب خودش «ستیارتا پراکاش» مورد نقد قرار داده بود. این ترجمه در سال 1943م مشتمل بر 36 صفحه به چاپ رسید. ترجمه از یک طرف صفحه عربی و در صفحه دیگری ترجمه است، ولی آغاز و انجام کتاب افتاده و در کتابخانه کنیا مها ودیالیا بنارس نگهداری میشود. (6)
6. نند کماراواستهی (nand kumar awasthi) در سال 1969م قرآن را به زبان هندی ترجمه کرده و این کتاب همراه با تلفظ عربی به هندی نیز است. البته این متن از روی ترجمههای مستند انگلیسی قرآن ترجمه شده است. بعد از این پسرش وینیه کماراواستهی نیز با تشویق پدرش ترجمه دیگری از قرآن را انجام داده است. (7)
7. رمیش لاکیش واراد (Ramesh Lakesh Varad) 1065 آیه قرآنی را به عنوان «قرآن سائرامو» به زبان تیلگو ترجمه کرده و در سال 1974م انتشارات گاندی ساهیتیا پراچرانلایمو، چکاداپلی حیدرآباد آن را چاپ کرده است. (8)
8. وینیه کماراواستهی (Vinay Kumar Awasthi) تفسیر قرآن از مولانا عبدالماجد دریاآبادی را به زبان هندی ترجمه کرده که جلد اولش مشتمل بر 512 صفحات بوده و توسط انتشارات لکهنو کتاب گهر به چاپ رسید. (9)
9. ستیادیوورما (Satyadev Varma) قرآن را به زبان سانسکرت ترجمه کرد و «سانسکرتم قرآنم» نام گذاشت. این کتاب را انتشارات لکشمی پبلیکشن دهلی نو در سال 1990م به چاپ رساند. مترجم در مقدمه، موضوعاتی از قرآن همچون صفات خدا، دین، ازل و ابدیت، عذاب و تناسخ ارواح را بیان کرده با کتابهای مقدس هندوان تطبیق داده است. (10)
10. کونیور رگووان نیر (Koniver Raghuvan Nayer) یکی از دانشمندان هندی بوده که بر زبانهای سانسکریت و ملیالم تسلط داشته است. او براساس ترجمه انگلیسی قرآن توسط یوسف علی، قرآن را به زبان ملیالم ترجمه کرده است و بنابر ناآشنایی با زبان عربی دچار اشتباهات زیادی شده است. (11)
11. ونیکاتا (Vinaikata) قرآن را به زبان تیلگو ترجمه کرده و آقای س. ن. کریشنان راو که مدیر یکی از روزنامه معروف هند «سدگرو» بوده، قرآن را به زبان ملیالم ترجمه کرده است. (12)
علاوه بر آن کسانی که سورههای مختلف قرآنی همچون سوره یاسین، الرحمن و الملک را به زبانهایی چون هندی، بنگالی و... ترجمه کردهاند عبارتند از: بسلا کماربنرجی (Bisla kumar banarji) در سال 1937م، دیوناراچرن بنرجی (Devna charan Banarji) در سال 1882م، رام چندرناته مشرا (Ram chandra Nath Mishra) در سال 1997م. (13) همچنین پریم شرن جی (Prem sharanji) ترجمههای سوره اعراف، انفال، توبه، یونس، هود، یوسف، رعد و سوره ابراهیم را به عنوان «قرآن: مول اوربهاشانواد» از انتشارات پریم پستکاله ج. ایس. پرینتنگ پریس آگره به چاپ رساند.
تحقیقات مستقل
1. ر. ب. هریش چندرا (R. B. Harish Chandra) پژوهشی با عنوان Khuda Quranic Philosophy نوشت که این کتاب مشتمل بر 98 صفحات است و در سال 1979م از انتشارات پریچیه اورسزدهلی به چاپ رسید.
2. منگل ا. بوچ (Mangal I. Buch) کتابی مشتمل بر 88 صفحه با عنوان Ethics of Glorious Koran به رشته تحریر درآورده که در سال 1990م برودا گود کومپینینس پریس آن را منتشر کرد.
3. پندت سوندرلال (Pandit Sundarlal) کتاب مقدس هندوان «گیتا» و قرآن را مورد بررسی قرار داده و اشتراکات موجود آن دو را مورد مطالعه قرار داده است. کتابش اولاً به عنوان گیتا و قرآن (the Gita and Quran) توسط انتشارات ایندو میدل ایست کلچرل استدیز حیدرآباد به زبان انگلیسی چاپ شد و بعدها به زبانهای هندی و اردو نیز ترجمه شده و با نام «گیتااور قرآن» منتشر شده است. ترجمه اردوی این کتاب مشتمل بر 270 صفحه است و در سال 1936م از انتشارات وشوانی پریس اله آباد به چاپ رسیده است.
4. لاکشمن آریوپدیشک (Lakshaman Arayupdeshik) نیز کتابی به نام «ویدا و قرآن» به زبان هندی نوشته است. وی در این کتاب تعلیمات قرآنی و کتاب مقدس هندوان «ویدا» را مورد بررسی قرار داده است. این کتاب در سال 1941م توسط سازمانی به زبان اردو ترجمه شده است. انتشارات ویدک پستکالیه آریه سماج برلالائنس دهلی آن را در دو جلد و حدود 400 صفحات منتشر کرده است.
5. وینوبها (Vinobha) کتابی راجع به ماهیت قرآن به زبان انگلیسی نوشت. مؤلف کتاب را با نام ماهیت قرآن (The Essence of Quran) در سال 1962م مشتمل بر 255 صفحه از انتشارات سرو سیواپرکاشن به چاپ رساند. با توجه به مطالب خوبی که در این پژوهش بیان شده است، همان انتشارات آن را در سال 1966م به زبان هندی ترجمه کرده و با عنوان «قرآنسار» به چاپ رساند. مؤلف در این نگارش سعی کرده است موضوعات قرآنی همچون نماز، روزه، صفات خدا، توحید، آخرت و قیامت را مورد بررسی قرار داده، عقاید هندوان را نیز نسبت به اینچنین موضوعات ذکر کند.
6. پندت رگونات پرساد مشرا (Pandit raghunath Parsad Mishra) نیز در کتاب خودش «قرآن آدرش» (قرآن مثالی) موضوعات قرآنی چون جنت و دوزخ، موت و حیات، پیامبر و انبیاء و نماز و... را مورد مطالعه قرار داده است. این اثر او مشتمل بر 169 صفحه است و در سال 1914م توسط استیم پرینتینگ پریس لکهنو به چاپ رسیده است.
7. آقای مهیندر آریا (Mahendra Arya) کتابی به عنوان «وید اور قرآن کی سمیکچا»، یعنی تعریفی از قرآن و ویدا، مشتمل بر 154 صفحه به روش مکالماتی به رشته تحریر درآورده است، اما وی در این کتاب با لهجه تعصب آمیز سخن گفته است و همه مطالب قرآن را در مقابل کتاب مقدس هندوان کمتر قرار داده و بر موضوعات قرآنی نقد میکند. البته روش آن در این پژوهش علمی نیست و خودش بر زبان عربی تسلط نداشته و از ترجمههای موجود قرآن استفاده کرده است.
8. موکندن هم کتابی به نام اصول مشابه در قرآن و گیتا (Congruencies of fundamentals in the quran and the bhagwatgita) مشتمل بر 42 صفحات نوشته که در سال 1990م انتشارات سمکالین پرکاش به چاپ رسانده است و همچنان که از عنوان مشخص است مؤلف خواسته اشتراکات آموزههای قرآنی و گیتا را به میان بیاورد. با توجه به مطالعه این کتاب به نظر میرسد که وی میخواسته براساس نکات مشترک یکی از ویژگیهای بارز هر دو، یعنی حفظ و سلامتی افراد نیک و صالح و از بین رفتن فاسدین، را بیان کرده و جامعه را پیام سلامتی و امن بدهد.
9. او-پی-گهای پژوهشی با عنوان منتخبات از قرآن (selections from the quran) به رشته تحریر درآورده است که در سال 1992م از انتشارات انستیتویت آف پرسنل دپلومنت استرلنک دهلی چاپ شده است. این کتاب با سر سخنی از پروفسور رشیدالدین خان آغاز میشود است. سپس مؤلف بعد از مقدمهای سیرت پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و نزول وحی بر آن حضرت را اجمالاً مورد بحث قرار میدهد. سپس مبانی اسلام را با عناوین ذیل مورد بررسی قرار میدهد: 1. ایمان بالله 2. نماز پنج گانه 3. درباره اموال خیریه و رفتار حسنه با پدر و مادر و همچنین با همسایه و یتیم و... 4. روزهها ماه رمضان 5. مناسک حج و...
10. باندی سری نواس راو، برای اثبات عیسائیت از دیدگاه قرآنی، پژوهشی به نام مسیحیت در قرآن و بایبل (Christ in the quran and bible) نوشته است که انتشارات برادر باندی گوداوری در سال 1975م آن را به چاپ رسانده چاپ است.
11. سی. ای. مودی راج به زبان اردو کتابی به نام عظمت قرآن «قرآن شریف کی عظمت»، به رشته تحریر درآورد و موضوعات و آیات قرآنی مورد علاقه خودش را مورد بحث قرار داده است. انتشارات ابوالکلام آزاد اورینتل ریسرچ انستیتوی حیدرآباد آن را مشتمل بر 60 صفحه به چاپ رسانده است. آقای مودی راج در مقدمه اش اظهارنظر میکند که بیشتر مردم با عظمت و مفاهیم قرآنی آشنا نیستند؛ چرا که آنان قرآن را با بصیرت و آگاهی نخواندهاند، در حالی که قرآن گوشههای مختلف زندگی را بیان کرده است و قرآن مردم را دعوت به فکر و تدبر میدهد و آنان را در قضاوت آزاد ساخته است. همچنین مؤلف میافزاید که آموزههای قرآنی با منطق و عقل سازگارند و تنها متعلق به یک فرقه و یا یک مذهب نیست، بلکه برای همه انسانها است.
12. چندر بلی پاندی در سال 1945م کتابی به نام قرآن مین هندی نوشته است که نشر سرسوتی مندر بنارس در 59 صفحه آن را به چاپ رسانده است. وی در این کتاب سعی میکند تا توسط مفاهیم قرآنی روابط پیامبراکرم را با اقوام هندی بیان کند. بنابراین کلماتی چون توبه، مشک، کافور، زنجبیل، نمارق، استبرق و غیره که در قرآن آمده است را بررسی کرده و اظهارنظر میکند که این همه کلمات در اصل از واژگان زبان سانسکریت هستند. با توجه به این واژهشناسی کلمات قرآنی این کتاب حائز اهمیت و ارزشمند است.
13. مگن لال ای- بوچ کتابی به نام اخلاق قرآن (Ethics of quran) دارد که در سال 1977م و در 129 صفحه توسط نشر برودا چاپ شده است. مؤلف پژوهشهای مختلفی دربارهی مذاهب گوناگون داشته است. وی در مقدمه کتاب اظهارنظر میکند که وی با انگیزهی فهم و درک مبانی اصلی اسلام، این کتاب را براساس ترجمههای انگلیسی قرآن نوشته است و مینویسد که بنده خواستم هندوان مفاهیم قرآنی را درک کرده و به آن مبانی اسلامی که مشترک با مفاهیم کتابهای مقدس آنان است احترام بگذارند. این کتاب مشتمل بر دو بخش است که در بخش اول فلسفهی قرآن را بیان کرده و در بخش دوم موضوعات مختلف قرآنی را مورد بررسی قرار داده است که این بخش به هفت جزء تقسیم شده است.
نتیجه
محققان هندو همانند مستشرقان در قرنهای نوزدهم و بیستم میلادی پژوهشهایی با نگاه مثبت و منفی دربارهی قرآن و موضوعات قرآنی داشتهاند و بعضی از آنها مفاهیم و آموزههای اخلاقی قرآن را با کتابهای مقدس هندوان چون گیتا، ویدا و... مقایسه کردند و خواستند با این کار نشان دهند که پیام و آموزههای اخلاقی هر دو یکی است. با توجه به اینکه مسلمانان دین هندوان را الهی نمیپندارند، مطالعات قرآنی آنان حائز اهمیت است و نیاز است که در یک تحقیق مستقل همه آثار پژوهشی آنان بررسی شود.
پینوشتها
1. هند و عرب کی تعلقات، ص241.
2. هند و علما و مفکرین کی قرآنی خدمات، ص21.
3. پیشین، ص16.
4. T. I. Chinnaiah, page. 1-5
5. هند و علما و مفکرین کی قرآنی خدمات، ص13-14.
6. همان، ص13-14.
7. همان، ص13-14.
8. T. I. Chinnaiah, page. 15
9. هند و علما و مفکرین کی قرآنی خدمات، ص13-14.
10. SanskritanKuranam
11. هند و علما و مفکرین کی قرآنی خدمات، ص21.
12. همان، ص20.
13. همان، ص22.
کتابنامه : 1. آریو پدیشک، لکشمن؛ وید اور قرآن؛ نشر ویدک پستکالیا آریا سماج برلالائنس، دهلی، 1941م.
2. سندرلال؛ گیتااور قرآن، نشر وشوانی پریس اله آباد، 1936م.
3. ندوی، سید سلیمان؛ هند و عرب کی تعلقات، نشر هندوستانی آکادمی اله آباد یوپی، 1930م.
4. وزیر حسن؛ هندو علما و مفکرین کی قرآنی خدمات؛ ترجمه اورنگ زیب اعظمی؛ نشر دارالنوادر، آصف پرینتگ پریس، لاهور، 2005م.
5. A. P. Mukundan,Congruencies of funamentalis in the Quran and Bhagwat Gita, published amkaleen parkashan, new delhi 1990
6. Bandisrinivasa Rao, Christ in the Quran and Bible, publidhed bandi brothers, west godawari,AP. 1975.
7. Maganlal A. Buch,The Ethics of Quran, Baroda,1997.
8. O. P. Ghi, Selections from the Quran, Sterling publishers, new delhi1992
9. PanditSundarlal, The Gita and Quran, Institute of indo Middle east Culture studies, Hydrabad 1957
10. Satya DeoVerma, SanskritanKuranam, Vishwa Sanskrit Patishthan, Haryana, 2040 Vikrami
11. T. I. Chinnaiah, Literature on Islam in Telgu Language, Published M. Lit. Thesis, Osmania University, Hydrabad 1976. منبع مقاله : آینهی پژوهش، دورهی 26، شمارهی 156، زمستان 1394، ص25-28