به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ اگر به دنبال کار هستید، احتمالاً وقت زیادی را به این فکر میکنید که چگونه در جلسهی مصاحبه شغلی حاضر شوید. بیشتر این فکرها با محوریت خودتان است: داستانهایی در مورد تجربههای مختلفی که داشتید، تاثیرات منحصربفردی که میتوانید داشته باشید و پیدا کردن پاسخهایی برای این سوال که «چه چیزی در مورد ماموریت این شرکت برای شما جذابیت دارد؟»
اما همانطور که میدانید، مصاحبهکنندگان معمولاً موقع تصمیمگیری در مورد گزینهی نهایی استخدام به دل نشستن فرد را هم لحاظ میکنند. برای همین است که گاهی افرادی که روی کاغذ بهتر هستند رد میشوند و کسانی که مناسبتر به نظر میرسند، انتخاب میشوند.
بهعبارتدیگر، پاسخ خوب و تاثیرگذار در برابر افراد با شخصیتهای مختلف میتواند یکسان نباشد. پس جدای از تمرین کردن درخصوص پاسخ دادن به برخی سوالهای معمول، این را هم در نظر بگیرید که چگونه استراتژیتان را بر پایه شخصی که در نهایت ملاقاتش میکنید، تطبیق میدهید.
در ادامه تعدادی از تیپهای مصاحبهکنندگان را نام میبریم که مصاحبه شغلی با آنها دشوار است و میگوییم چگونه میتوانید نظرشان را جلب کنید:
اعتراف یک مصاحبهگر: هرگاه با کاندیدی تحسینبرانگیز مصاحبه میکردم، از او سختترین سؤالات را میپرسیدم و شوق و اشتیاقم را بروز نمیدادم. هر چه دستاوردهایش بیشتر بود، از شکستهایش بیشتر میپرسیدم. برای مثال: یکبار شخصی داستان یک کشف چشمگیر پزشکی را به من گفت و من برخلاف همه که هیجانزده میشوند با آن مثل یک خبر کاری عادی برخورد کردم.
چرا؟ به این دلیل که: بیشتر مواقع وقتی به دنبال شغل جدیدی میگردید که ستارهی تیم قبلیتان بودید و حالا میخواهید به سطح بعدی قدم بگذارید – یا نقشی بالاتر و به شرکتی اسمورسم دارتر. در این شرکت یا پست جدید، شما تنها کسی نیستید که دستاوردهای چشمگیری دارد: همکارانتان اگر بهتر از شما نباشد، بدتر نخواهند بود. به همین دلیل است که مدیران استخدام چنین برخوردی دارند تا اگر با ورودتان به شرکت همه بهبه و چهچه نکردند، تعجب نکنید. اگر در موقعیتهای عادی عالی باشید، آنها میخواهند شما را در موقعیتی کمی ناآشناتر قرار دهند تا ببینند چطور از پس اوضاع برمیآیید.
مهمترین توصیه این است که خودتان را اذیت نکنید. شاید اگر پاسخ فوقالعادهتان واکنش چندان جذابی دریافت نکرد ناراحت شوید. شاید حتی فکر کنید که مصاحبهگر درک نمیکند شما برای خودتان کسی هستید. گول هیچکدام از این احساسات را نخورید و از اینکه به دستاوردهایتان بها داده نشده است دلخور نشوید.
بهجای دلخور شدن، از روابط اجتماعی قوی و مهارتهای انسانیتان بگویید. از همکاران پیشینتان تعریف کنید و از وقتی بگویید که رئیستان شدیداً از شما انتقاد کرد و شما بهجای ناراحتی، کارتان را بهبود داده و پیشرفت کردید. نشان بدهید که علاوه بر یک رزومه کاری پروپیمان، مهارتهای تیمی چشمگیری نیز دارید. بهاینترتیب، بازهم میتوانید مهارتهایتان را به رخ کشیده و درعینحال از منم منم دوریکنید. این تعادل دقیقاً همان چیزی است که چنین مصاحبهکنندگانی به دنبالش هستند.
در طرف مقابل مصاحبهکنندههایی هستند که دوست دارند با شما صمیمی باشند و خونسرد و آرام بوده و فقط میخواهند با هم «گپی بزنید». آنها شوخی میکنند و بعد از هر پاسختان تأییدتان میکنند؛ بهظاهر از کسانی هستند که دوست دارید با آنها معاشرت کنید.
مدیران استخدام مقاصد متفاوتی برای استفاده از روشهای اینچنینی دارند. بعضیها از پرسش و پاسخ بدشان میآید و ترجیح میدهند مثل دو انسان معمولی مشغول صحبت شوند. برخی دیگر با مراجعهکنندگانی که به نظر استرس دارند ملایم برخورد میکنند تا حالشان از همان که هست بدتر نشود. گروه سومی نیز وجود دارند که انگار در شرکتی با شعار «باحال بودن» کار میکنند و بهجز مصاحبه کردن، وظیفه تبلیغ فرهنگ شرکتشان را نیز دارند.
در چنین شرایطی، درست مثل یک مصاحبه شغلی معمولی لباس میپوشیم: سعی کنید کمی از بقیه رسمیتر باشید. بهبیاندیگر، در شرکتی که همه شلوار جین و تیشرت میپوشند، کتوشلوار پوشیدن جالب نیست، بلکه بهتر است شلوار جین تیره و پیراهن به تن کنید.
در ادامه، اگر با کسی که میخواهد دوست شما باشد مصاحبهای رسمی کنید، شاید اوضاع ناجور شود. از طرفی اگر هم زیادهروی کنید و خیلی خودتان باشید، شاید به نظر برسد که فرصت مصاحبه با این شرکت را جدی و مهم قلمداد نمیکنید. پس کمی لبخند بزنید و خودمانیتر از همیشه باشید. خاطرههای جالب و مرتبط تعریف کنید و درعینحال، ادبیاتتان را مناسب شرکت نگهدارید (حتی اگر مصاحبهکننده کلمات زشتی به کار برد، شما تکرارشان نکنید!)
مصاحبه شغلی با این شرکت، تمام فکر و ذکر چند روز گذشتهتان را تشکیل داده بوده است، اما طرف مقابلتان در آنطرف میز اینگونه نیست. حواسش پرت است و سؤالات را باعجله میپرسد… گاهی هم با تلفن صحبت میکند و بعضی وقتها هم به شما این حس را میدهد که آنطور که بایدوشاید به حرفهایتان گوش نمیدهد.
شاید در دقیقه نود برای این کار انتخابش کردهاند. شاید مصاحبه کردن کار اصلیاش نیست. شاید واقعاً مشکل از شما نباشد و او باشد که مشکل داشته باشد؛ اما به هر حال «باید» نظرش را جلب کنید.
این بار میگوییم زیاد سعی نکنید با او صمیمی شوید. شاید عجیب به نظر برسد اما وقت شما در این اتاق محدود است. پس بهتر است تمرکزتان را روی استخدام شدن بگذارید و از خنداندن و خوشحال کردن طرف مقابل صرفنظر کنید.
نگویید مصاحبه کردن سخت است. خودش میداند! بهجای این کار به او نشان دهید که چطور میتوانید حتی با حضور کسانی که حوصلهشان سر رفته پروژه را به جلو ببرید. زیاد سعی نکنید حواسش را جمع کنید. بهجای این کار کنترل اوضاع را به دست بگیرید: اگر سؤالی نپرسید، مکالمه را برگردانده و از او سؤال بپرسید. «چه چیز این شغل را دوست دارید؟» و «آخرین دستاوردتان چه بوده است». شاید از حرف زدن با شما خوشش نیاید – ولی مطمئناً بدش نمیآید پز دستاوردهایش را بدهد. شاید این بهترین راه درگیر کردن افراد در مکالمه باشد.
اگر فرصت را مناسب دیدید، رکتر شوید و بپرسید «چطور میتوانم قانعتان کنم که من بهترین گزینه ممکن برای این شغل هستم؟» برایش توضیح دهید که استخدام شما بهترین کار ممکن است (و این کار باعث میشود مصاحبه دیگری در کار نباشد!)
تطبیق دادن برخوردتان با برخورد مصاحبهگر شاید یک استراتژی و شاید یک بازی به نظر برسد؛ اما تعامل مثبت با دیگران بخشی مهم و بزرگ از هر شغلی خواهد بود. پس به این موضوع هم به چشم راهی برای نمایش مهارتهایتان نگاه کنید. نشان دهید که انعطاف دارید و میتوانید راه و روشتان را در موقع نیاز تغییر دهید.