از شتاب بپرهیزید و به اعماق وجود خویش بروید.خویش معنوی را درخود بیابید و همه روزه با آ ن تماس داشته باشید.زمانی که به این نیرودست یابید و دیواربین خود و این نیرو را کنار بزنید،احساس لذت،آرامش، شادی وطراوت خو اهید کرد و جسم و روح ازهر زمانی دیگر آرام تر خواهد شد.
/ج
چکیده
اسلام آخرین دین الهی و کاملترین آن، که همه آن چه بشر برای تعالی و رشد خویش در طول زندگی بدان نیازمند اســت، در اختیارش مینهد. توحید به معنای یکتاپرستی، از جمله اعتقادات اصیل اسلامی که بر همه جنبههای زندگی یک مسلمان تأثیر میگذارد. این اصل مهم اسلامی عاملی برای معنا بخشی به زندگی انسان اســت و نقش و اهمیت زیادی در تأمین بعد معنوی انسان برعهده دارد. هدف این مطالعه بررسی جایگاه و نقش معنویت در سبک زندگی اسلامی میباشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی اســت، و جامعه آماری نیز شامل همه منابع مرتبط و در دسترس بوده اســت که برای جمعآوری دادهها مناسب تشخیص داده شد یافتههای تحقیق حاکی از آن اســت که سبک زندگی شامل همه رفتارها، افکار، احساسات فرد و حرکت وی به سوی هدف زندگی اســت. در معنویت مورد تأیید اسلام، انگیزه، فکر، و عمل الهی اســت و لذا برای خدا و با انگیزه خدایی صورت میگیرد، از این رو حیات آفرین اســت. از دیدگاه اسلامی، هرگاه انسان با خدا اتصال و پیوند یابد، به جاودانگی دست مییابد. ایمان به خدا، موجبات کاهش بحرانهای روحی، آرامش قلوب، پیروزی بر مشکلات و تسلیم نشدن در برابر سختیها و رنجها را تأمین میکند. اتصال به نیروی لایزال الهی و تقویت ایمان به خدا، در سایه بندگی و عبودیت پروردگار موجبات تقویت نیروهای معنوی در انسان و در نتیجه معنایابی و جهتدهی درست به سبک زندگی را فراهم میآورد.مقدمه
اسلام دینی اســت که به همه جنبههای زندگی بشری توجه نموده اســت و همه تأکید خود را بر سبک زندگی توحیدی متمرکز میکند و از همه دینداران میخواهد که مدار زندگی خود را بر توحید نهند و زندگی را فقط با معیارهای مادی، ارزیابی ننمایند. اسلام مکتبی اســت که علاوه بر جنبههای مادی انسان، بر جنبههای معنوی زندگی نیز تأکید نموده اســت. در دنیای امروز با وجود گسترش حیرتانگیز تکنولوژی و فناوریهای نو و استفادههای مادی بشر از این ابزارها و امکانات و افزایش رفاه مادی، آرمانهای معنوی انسانی ارضاء نشده و گرایش به سوی معنویات، بیش از پیش احساس شده و پر رنگ گردیده اســت. در ادیان الهی و به خصوص در اسلام، تأکید اکیدی بر بعد معنوی انسان و پرداختن به ارزشهای والای انسانی شده اســت و در کنار استفاده از امور مادی و زیباییهای دنیای مادی، توجه به آخرتگرایی مد نظر قرار گرفته اســت. تعادل در امر دنیا و آخرت و لزوم توجه به معنویات، از ضرورتهای اســت که اسلام همواره بر آن تأکید مینماید. لذا، در این تحقیق در پی پاسخ دادن به سؤالات زیر هستیم:روششناسی
در این مطالعه از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده اســت. شیوه اجرا به این ترتیب بوده اســت که محقق ابتدا به کمک دادههای گردآوری شده به توصیف وضعیت مورد مطالعه میپردازد، دادهها و مدارک و شواهد به دست میآورد. آنها را تحلیل و وارسی و در نهایت برای پاسخ به پرسشهای تحقیق نتایج منطقی را کسب مینماید.چارچوب نظری
اصطلاح سبک زندگی با محوریت نظریات و آرای جامعه شناسانی همچون ماکس وبر، گئورک زیمل و تورشتاین وبلن و... در سالهای آغازین قرن بیستم مطرح گردید. از نظر وبر سبک زندگی، «ابزار مفهومی مهمی در مدل چند بعدی قشربندی اجتماعی اســت که چالشی با مدل تعیین اقتصادی مورد نظر مارکس بود.» (بنت، 98). «ا نظر وبر جامعه فقط از لحاظ اقتصاد قشربندی نمیشود بلکه از لحاظ منزلت، راه و رسم آشکار شدن منزلت در سبکهای زندگی گروههای اجتماعی مختلف نیز قشربندی میشود. از نظر او، حوزه فرهنگی جامعه نه تنها محصول عوامل اقتصادی اســت بلکه محصول فرایندهایی اســت که طی آن کنشگران خود را به عنوان کسانی که به گروههای منزلتی خاصی تعلق دارند، متمایز میکنند.» (همان). وبر مفهوم سبک زندگی را در ذیل مقوله منزلت یا احترام به عنوان یکی از اضلاع سه ضلعی مشهور خود (ثروت - قدرت - منزلت) تعریف میکرد. در این تعریف عملاً سبک زندگی را مفهومی کم و بیش مترادف با فرهنگ مییافت.سبک زندگی اسلامی
با ایجاد تغییرات در زندگی اجتماعی افراد و ایجاد تحولات در جامعهای که در آن زندگی میکنند، باید مفاهیمی را که تحول یافتهاند را به گونهای صحیح تعریف و تبیین نماییم. به نظر میرسد مفهوم سبک زندگی (Life style) ظاهراً چنین خصوصیتی را داراست. سبک زندگی، گستره وسیعی دارد و همه جنبههای زندگی فردی و زندگی اجتماعی افراد را در بر میگیرد. مفهوم سبک زندگی، در باین کسانی که درصدد تبیین این مفهوم بر آمدهاند، دارای معانی مختلفی اســت. «سبک زندگی در حوزه مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها و الگوهای کنش هر فرد گفته میشود که معطوف به جنبههای هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد. طبیعی اســت براساس چنین رویکردی، سبک زندگی افزون بر این که بر ماهیت و محتوی خاص تعاملات و کنشهای اشخاص در هر جامعه دلالت دارد و مبین اغراض، نیات، معانی و تفاسیر فرد در جریان عمل روزمره اســت، نشان دهنده چگونگی نظام باورها و ارزشهای افراد نیز خواهد بود.» (فاضل قانع، 37) پس، «سبک زندگی مجموعه منظم و به هم مرتبط از رفتارها، اشیاء و موقعیتها اســت یا الگویی انتزاعی از آن، پس با مطالعه یک یا چند رفتار نمیتوان ادعا کرد سبک زندگی فرد یا گروهی شناخته شده اســت.» (مهدوی کنی، 186).مبانی و اصول بنیادین سبک زندگی اسلامی
از جمله اصول بنیادی سبک زندگی اسلامی میتوان به، توحید (نگرش به هستی)، انسانشناسی (نگاه به انسان)، غایتمندی و هدفمندی زندگی، تحقق حیات طیبه و رعایت اعتدال در دنیا و آخرت میباشد.الف) توحید
توحید در قرآن و روایات از جایگاه بسیار برجسته و ممتازی برخوردار اســت و تمام موضوعات و معارف در حوزه دین هر یک از راهی به موضوع توحید بر میگردند. توحید که رسالت اصلیاش تبیین مباحث مربوط به شناخت خدا، و خداپرستی و چگونگی دریافت و فهم یگانگی او و اسماء و صفات اوست، قلمرو بسیار گسترده و فراگیری دارد. باور به توحید و یگانگی خداوند متعال بر همه جنبههای زندگی یک مسلمان تأثیر گذاشته و در نتیجه به آن هدف و در عین حال جهت و معنا بخشیده اســت. «اللّهُ لاَ إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» (بقره: 255) تأکید بر یگانگی خداوند و یکتا دانستن او، از جمله اعتقادات اصیل اسلامی که بر همه جنبههای زندگی یک مسلمان تأثیر گذاشته و به عنوان یک قوه ناظر بر همه شئونات زندگی فرد مسلمان عمل کرده و در نتیجه به آن هدف و در عین حال جهت بخشیده اســت. معنا و مفهوم بخشیدن به زندگی انسان از جمله اهداف دین اسلام اســت.ب) نگاه به انسان
برای بررسی هر نوع سبک زندگی لازم و ضروری اســت که نوع نگاه آن مکتب و یا جهانبینی را به انسان به عنوان رکن رکین این زندگی مدنظر قرار دهیم. اسلام مکتبی انسانساز اســت و به تمامی ابعاد زندگی انسان توجه نموده و راهکارهای لازم برای بهرهمندی از زندگی سالم را برای انسان براساس آیات قرآنی و سیره پیامبر گرامی اسلام و معصومان فراهم نموده اســت. در سبک زندگی اسلامی انسان دارای جایگاهی بس والا و متعالی میباشد، به خاطر این که انسان توسط خدا برگزیده شده (طه: 122) و هدف از ارسال رسل، هدایت انسان و رساندن او به جایگاه خلیفه اللهی اســت. (بقره: 30) «لذا در خطاب قرآنی، هر چیز و همه چیز به خداوند باز میگردد، اما انسانیت نیز در قرآن جایگاهی محوری دارد، زیرا که انسان برگزیده خداوند اســت و همه عنایت خداوند به اوست و نشان ویژه منزلت انسان آن که وحی خداوند با یاد انسان آغاز میگردد. (علق: 5-1) قرآن به طبع خود بر خداوند تمرکز دارد و نه بر انسان. مفهوم انسانیت رایج در فرهنگ دنیوی مدرنیته، انسان را به عنوان یک ارزش رفیع میشناسد و او را از هرگونه ارتباط با آنچه الهی و مقدس اســت رها میشمارد و به سخن دیگر انسان را از آن برتر میداند. اما قرآن برای انسان مرکزیت و محوریت قائل اســت، اما این محوریت انسان تابع اراده و طرح الهی اســت.» (هشام جعیط، 69-68). در سبک زندگی اسلامی اگرچه انسان موجودی دارای اختیار و قدرت انتخاب میباشد، اما اختیار انسان در طول اراده خداوند قرار میگیرد، لذا اسلام همان تسلیم امر الهی بودن اســت، به همین جهت باید در مقابل سرنوشت تسلیم محض الهی باشیم (حدید: 22) از دیدگاه قرآنی انسان موجودی مختار و دارای قدرت انتخاب اســت. «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَإِمَّا کَفُوراً» (انسان: 3). «این آیه به سه مسأله مهم و سرنوشتساز در زندگی انسان اشاره میکند: مسأله تکلیف، مسأله هدایت و مسأله آزادی اراده و اختیار که لازم و ملزوم یکدیگر و مکمل یکدیگرند. در ضمن جمله إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَإِمَّا کَفُوراً خط بطلان بر مکتب جبر میکشد. تعبیر به شاکرا و کفورا مناسبتترین تعبیری اســت که در اینجا امکان دارد، چرا که در مقابل نعمت بزرگ هدایت الهی آنها که پذیرا و تسلیم شوند، و راه هدایت پیش گیرند، شکر این نعمت را بجا آورده، و آنها که مخالفت کنند کفران کردهاند.» (مکارم شیرازی، 337/25).ج) هدفمندی زندگی
هدف حیات و زندگی در مکتب دین اسلام آن اســت که انسانها در همه ابعاد زندگی، خداوند را محور امور و زندگی را بسترساز عبودیت الهی قرار دهند. در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم خلیل آمده اســت: «قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.» (انعام: 162) در این آیه شریفه هدف از زندگی را اینگونه مطرح میکند که هم نماز من و هم تمام عبادتم و حتی زندگی و مرگم، همه برای خداست. در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریفه اینگونه آمده اســت: «بگو نه تنها از نظر عقیده، من موحد و یکتاپرستم، بلکه از نظر عمل، هر کار نیکی که میکنم، نماز من و تمام عبادات من و حتی مرگ و حیات من همه برای پروردگار جهانیان اســت برای او زندهام، به خاطر او میمیرم و در راه او هر چه دارم فدا میکنم، تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستی من او اســت.» (مکارم شیرازی، 61/6). سبک زندگی هر فرد از نوع اهدافی که در زندگی دارد، نشأت میگیرد. لذا در دیدگاه اسلامی هم به دنیای افراد و هم به آخرت آنان، هم به زندگانی فردی و هم به زندگانی اجتماعی او توجه میشود. تعریفی که سبک زندگی اسلامی - ایرانی از زندگی و خوب و بد بودن آن براساس آخرتگرایی و نقش مزرعه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی دارد، آن اســت که هدف اصلی و زندگی واقعی مبتنی بر ایمان و عمل صالح اســت، درست در نقطهی مقابل در فرهنگ و سبک زندگی غربی، هدف غایی بر زندگی دنیوی استوار اســت. از دیدگاه اسلام، طبیعت زندگی این جهان مادی، فناپذیری و نابودی اســت، اما هرگاه انسان با خداوند اتصال و پیوند یابد، رنگ جاودانگی به خود میگیرند، چرا که ذات پاکش ابدی اســت و هر چیز نسبتی با او دارد، رنگ ابدیت مییابد.د) حیات طیبه
«مفسران در معنی "حیات طیبه" (زندگی پاکیزه) تفسیرهای متعددی آوردهاند: بعضی آن را به معنی روزی حلال تفسیر کردهاند. بعضی به قناعت و رضا دادن به نصیب، بعضی به رزق روزانه، بعضی به عبادت توأم با روزی حلال و بعضی به توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن. ولی شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که حیات طیبه، مفهومش آنچنان وسیع و گسترده اســت که همه اینها و غیر اینها را در بر میگیرد، زندگی پاکیزه از هر نظر پاکیزگی از آلودگیها، ظلمها و خیانتها، عداوتها و دشمنیها، اسارتها و ذلتها و انواع نگرانیها و هرگونه چیزی که آب زلال زندگی را در کام انسان ناگوار میسازد.» (مکارم شیرازی، 394/11). در سوره نحل آیه 97 به حیات طیبه توجه شده اســت، میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریفه اینگونه آمده اســت: «بر این اساس معیار تنها، ایمان و اعمال صالح زائیده آن اســت و دیگر هیچ قید و شرطی، از نظر سن و سال، نه از نظر نژاد و نه از نظر جنسیت و نه از نظر پایه و رتبه اجتماعی در کار نیست و نتیجه این عمل صالح مولود ایمان در این جهان، حیات طیبه اســت یعنی تحقق جامعهای قرین با آرامش، امنیت، رفاه، صلح، محبت، دوستی، تعاون و مفاهیم سازنده انسانی خواهد بود و از نابسامانیها و درد رنجهایی که بر اثر استکبار و ظلم و طغیان و هواپرستی و انحصارطلبی به وجود میآید و آسمان زندگی را تیره و تار میسازد، در امان اســت.» (مکارم شیرازی، 389/11). در سبک زندگی اسلامی برای رسیدن به حیات طیبه ایمان و به دنبال آن عمل صالح لازم و ضروری اســت، تا ابعاد مختلف حیات و زندگی و در نهایت معنویت محقق گردد.ه) رعایت اعتدال در امر دنیا و آخرت
معنویت مبتنی بر آموزههای اسلامی، هم به بعد دنیوی زندگی انسان و هم به بعد اخروی آن توجه دارد. اسلام پیروان خویش را بر بهرهبرداری متوازن و میانهروی در امر دنیا و آخرت دعوت مینماید. از مطالعه آیات قرآن کریم از سویی دنیا را بیارزش و ناچیز شمرده و به ترک از آن سفارش کردهاند و به انسان هشدار میدهد که در پس این دنیا جهانی پایدار و دایم اســت و این دنیا پوچ و بیهوده آفریده نشده اســت. در دنیای ممدوح، انسان دنیا را به خاطر رسیدن به کمالات و آخرت میخواهد، ولی در دنیای مذموم آن دنیایی اســت که انسان را غرق در لذات و شهوات دنیایی کرده و انسان را از یاد خدا باز میدارد. از این رو، دنیا هم میتواند نقش سازندگی داشته و یا نقش تخریب داشته باشد. اسلام بر تعادل در برخورداری از مواهب زندگی دنیوی تأکید نموده، به همی جهت امام علی (علیهالسلام) در جایی از نهجالبلاغه دنیا را میستاید و در جایی دیگر دنیا را مورد مذمت قرار میدهد. دنیا در نهجالبلاغه وسیلهای و مقدمهای برای رسیدن به آخرت معرفی شده اســت. امام علی (علیهالسلام) میفرمایند: «آگاه باشید! دنیا خانهای اســت که کسی در آن ایمنی ندارد جز آنکه به جمعآوری توشه آخرت پردازد و از کارهای دنیایی کسی نجات نمییابد.» (نهجالبلاغه، 113). از آیاتی که دنیای ممدوح را ترسیم مینماید، مال به عنوان خیر، معرفی شده (بقره: 180) و در بسیاری از آیات، مواهب مادی تحت عنوان فضل خدا آمده اســت (جمعه: 10) در جای دیگر همه نعمتهای روی زمین را برای شما آفریده اســت (بقره: 29) با مطالعه آیات قرآن کریم به این نکته دست پیدا میکنیم که کسب مواهب دنیوی مطلوب اســت و دنیا به خودی خود از جهت انتساب به خداوند، سراسر حق اســت و باطل و پستی در آن راه ندارد، بنابراین مذموم نیست و دنیای ممدوح موجبات زندگی سعادتمند ابدی را برای بشر فراهم میآورد، اما از جهت انتساب به بشر، متناسب با نحوه استفاده و بهرهبرداری انسان، گاه ممدوح و گاه مذموم اســت. بنابراین خود دنیا و نعمتهای آن به عنوان مخلوق خداوند، نمیتواند شر بوده و مورد مذمت قرار گیرد، بلکه عکسالعمل انسان در قبال دنیاست که میتواند خوب و ممدوح باشد و یا مذموم باشد. قرآن کریم در مورد دنیاپرستی و دلباختن به زیباییها و زرق و برق دنیا میفرماید: «وَمَا هذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (عنکبوت: 64).نقش و جایگاه معنویت در سبک زندگی اسلامی
معنویت یکی از نیازهای اساسی انسانی اســت. در معنویت مورد تأیید اسلام، به پرسشهای بنیادین انسان در باب، هستیشناسی، حقیقت انسان، غایت و هدفمندی و فلسفه آفرینش پاسخهایی معرفتی در اختیار مینهد. البته انسان در زندگی خود همواره به عواملی بر میخورد که او را از یاد خدای بزرگ و متعال دور میگرداند، علت اصلی غرق شدن آدمی در غفلت از خدا را میتوان به فراموشی خدا، هدف آفرینش، و خود دانست. انسان برای دستیابی به معنویت نیازمند آن اســت که بینش خود را در باب خود، خدا و فلسفه آفرینش تصحیح نماید. از این رو ضروری اســت که به ارتباط بین توحید، خودشناسی و فلسفه آفرینش با معنویت و نقش و تأثیر آن بر سبک زندگی اسلامی پرداخته شود.الف) رابطه توحید و معنویت در سبک زندگی اسلامی
دینباوری و اعتقاد به خدایی واحد، نقش و اهمیت زیادی در تأمین بعد معنوی انسان برعهده دارد. زندگی بدون وجود خدا معنا نمییابد و معنویت در آن راهی ندارد. اعراض از یاد خدا موجبات به خطر افتادن سلامت روان را فراهم میآورد، چنانکه یاد خدا آرامشبخش قلبهاست. (رعد: 28) ذکر و یاد خدا یعنی پذیرش حضور دایمی پروردگار، چرا که خداوند از رگهای گردن به ما نزدیکتر اســت. «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» (ق: 16) این نزدیکی و حضور دایمی که برخاسته از ارتباط و فقر ذاتی همه آفریدههاست، تنها با نام خدا و یاد اوست که التیامبخش جانهاست. ذکر دایمی پروردگار در دستیابی انسان به معرفت و شناخت کارساز اســت و موجبات تقویت بعد معنوی زندگی انسان را فراهم میآورد. برای شکوفایی و حاکمیت فطرت، پیاده شدن معیارهای الهی در همه شؤون زندگی انسان و مشخص کردن هدف، اصلاح شناخت در ابتدای حرکت الزامی اســت. رشد به عنوان هدف اصلی پیامبران الهی تأمین کننده سلامت روان و عامل مهم در حفظ و ارتقای معنویت انسانهاست. یکی از اعتقادات اسلامی آن اســت که همه ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم. (بقره: 156) سبک زندگی که به صورت توأمان هم به مبدأ هستی و هم به معاد توجه کند، اثر تربیتی عمیقی بر فرد گذاشته و او را از ارتکاب خطا و اشتباه باز میدارد. در قرآن کریم سوره انفال میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» (انفال: 24). «آیه فوق با صراحت میگوید که دعوت اسلام، دعوت به سوی حیات و زندگی اســت حیات معنوی، حیات مادی، حیات فرهنگی، حیات اقتصادی، حیات سیاسی به معنای واقعی، حیات اخلاقی و اجتماعی، و بالاخره حیات و زندگی در تمام زمینهها. این تعبیر کوتاهترین و جامعترین تعبیری اســت که درباره اسلام و آئین حق آمده اســت.» (مکارم شیرازی، 128/7-127)ب) رابطه خودشناسی و معنویت در سبک زندگی اسلامی
نقطه شروع پیشرفت و توسعه در همه جوامع بشری، تحول در نوع نگاه به انسان، زندگی دنیوی و جایگاه انسان در این دنیاست. از امور لازم و ضروری برای رسیدن به کمال نهایی و مقصد آفرینش، معرفت نفس و خودشناسی اســت قرآن توجه خاصی به خودشناسی دارد. آیاتی از قرآن کریم به مواظبت از نفس فرمان میدهد. قرآن مجید میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! مراقب خود باشید اگر شما هدایت یافتهاید گمراهی کسانی که گمراه شدهاند به شما زیانی نمیرساند.» (مائده: 105)ج) رابطه فلسفه آفرینش و معنویت در سبک زندگی اسلامی
مهمترین عامل در معنویت، توجه به هدفمندی آفرینش و توجه به فلسفه آفرینش انسان اســت. کمال انسان و مقصد عالی حیات، قرب به خدا اســت. خدای متعال کمال مطلق اســت و قرب به کمال مطلق هدف اصلی اســت، با توجه به این که غیر خدا چیزی از خود ندارد و هر کمالی که بندگان خدا دارند، اصالتاً از خدا و متعلق به او اســت، انسان هرچه به خدا نزدیکتر شود، وابستگی بیشتری به او خواهد داشت. بنابراین هر کس که به خدا وابستهتر و فقیرتر باشد، به خدا مقربتر اســت. قرب به خدا تنها در سایه اطاعت، بندگی و تقوای پروردگار حاصل میشود، عبودیت و تقوا نیز حاصل جمع ایمان و عمل صالح اســت، این هدف عالی انضباط رفتاری خاصی را برای انسان مؤمن الزام میکند.نتیجهگیری
شیوه زندگی معنایی اســت که از به هم تنیدگی و پیوند و ارتباط و نظاممندی و شبکهای بودن عوامل متعددی به وجود آمده اســت. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری اســت که کم و بیش به طور نظاممند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید میآورند. سبک زندگی مبین اهداف، نیات، ارزشها و باورها، معانی و تفاسیر فرد در جریان رفتار روزمره و زندگی روزانه اســت و بر نحوه تعاملات و کنشهای اشخاص در جامعه تأثیرگذار اســت. توجه به اهمیت مفهوم سبک زندگی و نهادینه نمودن آن، سبب میشود تا افراد ارزشها، باورها، نگرشها و در مجموع، فرهنگ آن جامعه را بپذیرند و رفتارهای خود را که برآمده از نوع اعتقادات و باورهای ایشان اســت، مبتنی بر فرهنگ جامعه خود شکل دهند. با مقایسه سبک زندگی در اسلام و سبک زندگی در غرب، به نوع نگاه اسلام به انسان و تفاوت آن با نوع نگاه در غرب پی میبریم. سبک زندگی غرب بر مبنای مکتب اومانیسم و لذتگرایی و بر محور انسان اســت و سبک زندگی اسلامی بر محور توحید و محوریت خداوند در تمام امور زندگی معنا مییابد، چرا که در این صورت میتوانیم زندگی را بسترساز عبودیت الهی نماییم. یکی از نیازهای اساسی انسان معنویت اســت. در معنویت مورد تأیید اسلام، به پرسشهای بنیادین انسان در باب هستیشناسی، حقیقت انسان، غایت و هدفمندی و فلسفه آفرینش پاسخهایی معرفتی داده میشود. هدف نهایی در دین اسلام، توحید و پرورش انسانهایی خداگونه و دستیابی انسان به قرب الی الله اســت. به همین منظور ارسال رسل و دعوت انبیای الهی از انسانها خدا گونه شدن آنها و دستیابی به مقام رفیع انسانی میباشد. از نظر قرآن، زندگی انسان با دو واقعیت متفاوت قابل تصور اســت که عبارت اســت از: زندگی تهی از یاد خدا و زندگی متکی بر خداخواهی. از این رو در سبک زندگی توحیدی، زندگی معنا و مفهوم مییابد و فرد و جامعه به آرامش روحی و معنوی دست مییابند. دلبستگی و تعلق خاطر به دنیا موجبات تخریب ارزشهای انسانی و بهرهبرداری از زیباییهای دنیا در راه متعالی ساختن روح و معنویات موجبات سازندگی معنوی و پربار شدن روح انسانی میشود. انسان مؤمن عالم را محضر خدا میبیند، چون همواره خود را در محضر خدا میبیند، هیچگاه خود را به گناه نمیآلاید و از این طریق بعد معنوی وجود او تقویت میگردد. با تقویت نیروهای معنوی در انسان به همراه و توأم با عبودیت، زندگی انسان معنا و جهت مییابد. لازم اســت، انسان برای دستیابی به معنویت بینش خود را در باب خود، خدا و فلسفه آفرینش تصحیح نماید.پینوشتها:
1. دانشیار دانشگاه مازندران.
2. دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت - دانشگاه مازندران (نویسنده مسئول).
منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1393)، مجموعه مقالات دومین همایش ملی سیره و معارف رضوی «معنویت» (جلد اول)، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد، چاپ اول.
چکیده
معنویت دینی به زندگی انسان معنا میبخشد و انسان را به هدفی عالی رسانده و حلال مشکلات و برطرف کننده نارساییها در نظام خانواده و اجتماع اسـت. معنویت دینی نقش بهسزایی در کامیابی و سعادت یک زندگی خانوادگی دارد و هیچ خانوادهای نمیتواند برای مدتی طولانی، بدون معنویت زنده بماند. در اسلام بنیادیترین واحد جامعه خانواده اسـت و اهمیت ویژهای به آن داده شده و مایه آرامش انسانها دانسته شده اسـت و مناسبترین محل برای اندیشه، ذکر، یادآوری احکام خدا و ذکر حکمتهای الهی اسـت بگونهای که گام برداشتن در مسیر اصول معنویت و تلاش جهت حصول آن، موجبات تأمین مصالح همگانی و تضمین خانوادهای سالم خواهد بود.تبیین مسأله، اهمیت و ضرورت
بدون شک قرن 21 قرن معنویتگرایی اسـت و بشر برای حل مشکلات فراروی خود ناگزیر از رجوع به معنی و معنویتگرایی و بنیانگذاری یک نظام گفتمانی بر مبنای معنویت و شاخصهای آن اسـت. معنویت زبانی جهانی و تنها زبان مشترک بین تمام انسانها اسـت و نیاز به آموزش ندارد. استعداد آن در تمامی آدمیان با همه اختلاف نژادها و مکانها و زمانها به طور مساوی نهفته اسـت.هدف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر عبارتست از تلاش در جهت مفهومسازی و تبیین جایگاه معنویت در سبک زندگی اسلامی که بتواند پایه تحقیقات بنیادی و نظریهپردازی بعدی در عرصه سبک زندگی اسلامی قرار گیرد همچنین این تحقیق درصدد اسـت، نشان دهد چگونه گفتمان معنوی میتواند مبنای گفتگو و در نتیجه سبک زندگی اسلامی شود.روش تحقیق
با توجه به منطق تقسیمبندی روشهای تحقیق کمی و کیفی، تحقیق حاضر از منظر هدف و ماهیت با توجه به خلاء مفهومی و دانشی که در خصوص معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی وجود دارد و اینکه چگونگی و چراییِ معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی را مورد بررسی قرار میدهد از نوع تحقیقات توصیفی، کاربردی و تبیینی محسوب میگردد. تحقیق حاضر برای توصیف، تبیین و ارزشیابی معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی از روشهای تحقیق کیفی استفاده کرده اسـت. شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی بوده و برای تهیه مبانی نظری از آنها استفاده شده اسـت. از آنجایی که تجزیه و تحلیل دادهها در یک پژوهش کیفی، اساساً شامل ترکیب کردن اطلاعات حاصل از منابع مختلف به صورت یک توصیف پیوسته از آنچه مشاهده یا کشف کرده اسـت، میباشد از روش تجزیه و تحلیل اسنادی بهرهگیری شده اسـت.سؤالات تحقیق
معنویت و سبک زندگی چیست؟ و معنویت دینی چه جایگاهی در سبک زندگی اسلامی دارد؟مفهومشناسی معنویت
از آنجا که واژه معنویت در زمینههای گوناگونی به کار میرود، توصیف آن چندان آسان نیست. آندر هیل در کتاب زندگی معنوی، به این نکته اشاره میکند:معنی لغوی معنویت
معنویت از ماده «عنی یعنی، معنی» اسـت یعنی آنچه که از لفظ اراده شده اسـت. معنویت یعنی شناخت و باور داشتن حقیقت بیانتهای هستی و هماهنگی و تنظیم همه حرکات و رفتارها براساس آن واقعیت اصیلمعنی اصطلاحی معنویت
معنویت شیوهای اسـت که در آن، شخص بافت تاریخی خویش را در مییابد و در آن زندگی میکند. جستوجویی برای انسان شدن و آگاهی در زندگی میباشد.نگاهی به پیشینه معنویت
از لحاظ تاریخی، معنویت ریشه در دین دارد. اما کاربردهای رایج آن ممکن اسـت با یک سنت دینی خاص همراه نباشد. تقریباً از نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپا و در غرب به طور کلی اعم از اروپای، باختر و آمریکا و کانادا بحثی تحت عنوان معنویت مطرح و گفته شد که همه نظامهای اجتماعی در چیزی تحت عنوان معنویت مشترک هستند و با این که به ادیان و مذاهب مختلف تعلق خاطر دارند در معنویت اشتراک دارند (فری، 727-693).مفهومشناسی سبک زندگی
معادل واژه «سبک» در زبان عربی تعبیر «اسلوب» و در زبان انگلیسی «style» اسـت. عبارت «سبک زندگی» در شکل نوین آن (life style) اولین بار توسط «آلفرد آدلر» در روانشناسی در سال 1929 میلادی ابداع شد. این عبارت به منظور توصیف ویژگیهای زندگی آدمیان مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در کتابهای لغت انگلیسی، این واژه در معانی کم و بیش مشابهی به کار برده شده اسـت: «سبکهای زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در بر میگیرد. موسیقی عامه، تلویزیون، آگهیها، همه و همه، تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم میکنند.» (www.wikipedia.90/5/15) «روش نوعی زندگی فرد، گروه یا فرهنگ را سبک زندگی گویند.» (وبستر، 672) «روشی که یک فرد یا گروهی از مردم براساس آن کار و زندگی میکنند: یک زندگی سالم و راحت.» (آکسفورد، 743)رابطه دین و سبک زندگی
سبک زندگی هر فرد و جامعهای متأثر از نوع باورها و ارزشهای حاکم بر آن فرد و جامعه اسـت. جهانبینی مادی و ارزشهای لذتگرایانه و سودمحورانه طبیعتاً سبک زندگی خاصی را پدید میآورند. همان طور که جهانبینی الهی و ارزشهای کمالگرایانه و سعادتمحورانه سبک خاصی از زندگی را شکل میدهند. بنابراین دین در گام نخست با ارائهی جهانبینی و ایدئولوژی ویژهای زیربنای شکلدهی به زیست دیندارانه را میسازد. در مرحلهی بعد دین با ارائهی آداب و دستورالعملهای خاصی برای همهی ابعاد زندگی انسان در حقیقت به دنبال شکلدهی به نوع خاصی از زیست انسانی اسـت. دستورالعملهای اخلاقی و حقوقی و فقهی دین، در واقع به منظور ارائهی الگویی از زیست دینی و خداپسندانه اسـت. دستورالعملهایی که در حوزهی پوشش، خوراک، آرایش، رفتار با خانواده، رفتار با همسایگان، رفتار با همکیشان و غیر همکیشان و تعاملات و ارتباطات بین الادیانی و بینالمذاهبی در دین مطرح شده اسـت همگی برای ساختن سبک زندگی دینی اسـت. (شریفی، 33-32)شاخصهها و ویژگیهای خانواده معنوی
هنگامی که از معنویت در خانواده و سبک زندگی سخن به میان میآید بدون شک باید از خانواده معنوی سخن به میان آورد. لذا باید به چیستی خانواده معنوی پرداخت. خانواده معنوی همیشه درصدد شناخت خود اسـت و به وجود انضمامی خود بیشتر توجه میکند تا وجود انتزاعی لذا بیش از آن که به دنبال این باشد که دیگران چگونه او را میشناسند یا تصور میکنند که دیگران چگونه او را میشناسد، جامعنگر بوده و دنیا را به همراه آخرت مینگرد و منافع اخروی را بر منافع دنیوی ترجیح میدهند. خانواده معنوی، آنگونه که واقعیت دارد، خود را مینمایاند و از ظاهر و باطن یکسانی برخوردار اسـت و از نفاق دوری میگزینند. خانواده معنوی، با شناخت حضوری و واقعی که از خود دارند همواره در حال سیر صعودی و تکاملی خویش اسـت. خانواده معنوی میان خود واقعی و حقیقی خویش و داراییها و ثروت و سرمایههای مادی و مالی خویش تمایز قایل اسـت. خانواده معنوی دائماً در حال مراقبه و محاسبه خود اسـت. خانواده معنوی آخرتگراست نه دنیاگرا لذا خانواده معنویتگرای دیندارانه به همه جهات حیات و هستی توجه دارد. لذا شاخصهای زندگی معنوی از شاخصهای زندگیای که بر مبنای معنویت شکل نگرفتهاند متمایز و متفاوت اسـت.معنویت و تأمین سبک زندگی اسلامی
معنویت به زندگی انسان معنا میبخشد، معنویت انسان را به هدفی عالی میرساند و حلال مشکلات و برطرف کننده نارساییها در نظام خانواده و اجتماع اسـت. معنویت نقش بهسزایی در کامیابی و سعادت یک زندگی خانوادگی دارد. ازدواجهایی که معنویت در آن اصل قرار میگیرد، از شیرینی و حلاوت بیشتری برخوردار خواهد بود. ایمان و معنویت، جاذبه و کشش نیرومند و قوی میان طرفین را به عزت و انسانیت سوق میدهد. (مبینی، 1)کارکردهای معنویت در سبک زندگی
معنویت دارای کارکردهای مهمی در سبک زندگی بویژه زندگی دینگرا و دینمحور برعهده دارد. شاید سادهترین مسیر نیز در تحلیل جایگاه معنویت و سبک زندگی، مشخص کردن این کارکردها اسـت. اگر کارکردها را اقدامات اساسی در نظر بگیریم. معنویت میتواند در سبک زندگی نقشهای زیر را ایفا نماید.1. کارکردهای اجتماعی معنویت
- برخورداری از احترام
منشأ احترام به هر چیزی را باید در نحوه ارتباط آن با خدا دانست. هر چیزی که انتساب آن به خدا قویتر و نزدیکتر باشد از احترام بیشتری برخوردار اسـت. به عنوان نمونه انسان از آن جا ارزش و اعتبار و احترام فزونتری دارد که انتساب آن به خدا از دیگر آفریدهها بیشتر اسـت؛ زیرا انسان تنها موجودی اسـت که روح خدایی خاصی دارد و این امکان را به وی بخشیده اسـت تا از همه اسمای خدا برخوردار گردد و به همین سبب خلافت الهی را به عهده گیرد. در حقیقت احترام انسانها، برخورداری ایشان از کرامت الهی اسـت که در آیه 70 سوره اسراء به آن اشاره کرده و فرموده اسـت: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ (آقاخانی، 1392/11/29). لذا خانواده مبتنی بر معنویت دارای کرامت اسـت و دیگران به ایشان احترام گذارده و ایشان را تکریم مینمایند.- قابل اعتماد بودن
بزرگترین توانایی، قابل اعتماد بودن اسـت که میتواند از طریق معنویت دینی حاصل شود. معنویت دینی به طور طبیعی جلب اعتماد دیگران (اعم از اعضای خانواده، بستگان و...) را به دنبال دارد. قابل اعتماد بودن عبارت اسـت از: عدم تضعیف پذیرش، جبرا متقابل، پشتیبانی و تقویت رابطه. بنابراین تعریف، ما در عین حال که به دیگران اعتماد میکنیم خود نیز باید فردی قابل اعتماد باشیم. چرا که اعتماد، از مورد اعتماد بودن بر میخیزد، اگر شما فردی قابل اعتماد باشید اما طرف مقابلتان فاقد این ویژگی باشد، به راحتی آن رابطه اعتمادآمیز از بین میرود. در نتیجه به طور کلی میتوان گفت که اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمینان از این که او نیز شما را دوست دارد. اعتماد شامل دستیابی به شناختی معمول و معقول درباره افراد، و هم چنین تعیین حد و مرزهای مشخص برای برقراری و حفظ روابط موفقیتآمیز اسـت که پیامد طبیعی معنویت دینی اسـت.- مصونیت از آسیبهای اجتماعی
تقویت ایمان و معنویت مهمترین راهبرد در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی خانواده اسـت. توجه به آسیبهای اجتماعی امری اجتنابناپذیر اسـت. اگرچه آسیبهای اجتماعی میتواند بسیار گسترده باشد لیکن میتوان با توسل به معنویت دینی دامنه آن را تا حد بسیار زیادی کاهش داد.2. کارکردهای فردی معنویت
- ایجاد الگوی گفتمان (گفتمانسازی)
داستان معروف «نزاع چهار نفر بر سر خرید انگور» را هم شنیدهاند، غرض از این داستان این اسـت که معنویت چنین نقشی دارد. زبان معنویت، زبان مشترکی اسـت که همه انسانها با وجود آراء و عقاید مختلف بر سر آن اتفاق نظر دارند.- تفاهم
تفاهم عبارت اسـت از: همدیگر را فهمیدن و علت رفتارهای همدیگر را درک کردن و به دیگری در سلیقهها و باورها و رفتارهای شخصیاش حق دادن. در زندگی برای رسیدن به تفاهم باید عوامل و شرایطی مهیا باشد که قبل از ازدواج، زن و مرد با توجه و عنایت کافی به آنها تفاهم هرچه بیشتر را در زندگی فراهم آورند. زن و مرد باید به غم تفاوتهای فردی خود (که حاصل عوامل ارثی، محیطی و رشد در طول زمان اسـت) یکدیگر را درک کنند، زبان یکدیگر را بفهمند، تفاوت در سلیقهها را بشناسند و در عین تلاش برای خودسازی و تکامل، یکدیگر را همانگونه که هستند بپذیرند. (علوی، 9)- قرنطینهسازی محیط خانه و خانواده از گناه
بالاترین هنر اعضای یک خانه، حفظ محیط خانه و اعضای خانواده از حرام الهی اسـت تا همیشه و در همه حال ارتباط خانواده و اعضای آن با عالم ملکوت برقرار باشد. و این هنری اسـت که در سایه معنویت میتواند ایجاد شود.- متصف شدن به صفات اخلاقی به جای رذایل
معنویت نفس خانواده را از قید و بند و سلطهی دیگران آزاد میکند چرا که آنچه که مانع حرکت و پیشرفت بشریت شده و او را از ترقی و تکامل باز داشته اسـت تسلیم در برابر استبداد میباشد اسلام این نوع اسارت و بندگی را الغا نمود و انسان را از سیطره زور نجات داده اسـت.3. کارکردهای روانی معنویت
- معنایابی زندگی
هر فرد میبایست معنی و هدف زندگی خود را در لحظات مختلف دریابد. هیچ معنای انتزاعی که انسان عمری را صرف یافتنش نماید وجود ندارد، بلکه هر یک از ما دارای وظیفه و رسالتی ویژه در زندگی اسـت که میبایست بدان تحقق بخشد. (رجبنژاد، 2) زمانی که جهانبینی افراد مشخص شود برای رسیدن به هدف ابزاری لازم اسـت و ابزار آن معنویت دینی اسـت. معنویت به زندگی معنا میدهد و موجب آرامش روانی خانواده و در نتیجه سبک زندگی اسلامی میشود.- امنیت روانی و کاهش فشار روانی
معنویت میتواند موجب تحلیل و تقلیل فشار روانی در خانواده شود و سبک زندگی آرامشبخشی را ترسیم نماید. مبانی و مصادیق مختلفی در آیات و روایات وجود دارد که فرد و خانواده معنویتگرا با استناد به آن میتوانند زندگی آرامبخشی را برای خود ترسیم نمایند که برای نمونه به برخی از آنها اشاره میکنیم:- آرامش خاطر در زندگی
اطمینان قلبی و آرامش روحی محصول معنویت دینی و الهی اسـت. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آن کسانی که ایمان میآورند و دلهایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا میکند. بدرستی که دلها با یاد خدا آرام میگیرند» (رعد: 28).- خوشبینی نسبت به زندگی
خوشبینی نسبت به اعضای خانواده، فرزندان و مردم یکی از ارزشهای بزرگ انسانی اسـت که حس انساندوستی را در نهاد آدمی شکوفا میکند و انسان را همواره نسبت به یکدیگر مهربان میسازد. پژوهشها نشان داده منشاء تمام بیماریهای روحی و ناراحتیهای فکری بدبینی اسـت. اگر همه اشیا را خوب بنگرد و با دیده توحیدی نگاه کند به دشمنانش نیز در موقع غلبه گذشت خواهد کرد. حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: هر وقت بر دشمن غلبه کردی به شکرانه این پیروزی او را عفو کن.- روشندلی نسبت به زندگی
معنویت در زندگی موجب میشود بدبینی در آن رسوخ نکند و اعضای خانواده همیشه نسبت وضعیت حال و آینده روشندل باشد و این تصور را داشته باشند که آینده بسیار خوب خواهد بود. یکی از آثار مهم معنویت و ایمان، تولید بهجت، سرور و انبساط در روان آدمی اسـت. معنویت و ایمان در انسان حالتی را به وجود میآورد که از جهان احساس لذت و سرور میکند. بهجت و انبساط، آثار و نشانههایی دارد که از جمله حالت روشندلی اسـت. انسان همین که به حکم معنویت و ایمان دینی جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید، همین روشنبینی، فضای روح او را روشن میکند و در حکم چراغی میشود که در درونش روشن شده باشد. برخلاف یک فرد بیایمان که جهان در نظرش پوچ و تاریک اسـت، به همین سبب خانه دل خودش هم در این تاریکخانه که خود فرض کرده اسـت. (آرمان امروز، شماره 238، 11)- امیدواری نسبت به زندگی
امید و رجا، حالت انتظار رسیدن به خیر و خوبی و رسیدن به نتیجه خوب تلاشهای روزمره و نتیجه معنویت اسـت. قرآن در وصف مؤمنان میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان اسـت» (بقرة: 218)- احساس لذت معنوی نسبت به زندگی
خانواده مبتنی بر معنویت دینی، لذتی پایدار دارد، از یک شور و شعف باطنی برخوردار اسـت. خانواده مبتنی بر معنویت دینی با عبادتش و در هنگام ارتباط با خدا غرق در لذت میشود، گویی با حقیقت مرتبط شده که او را از همه امور دیگر منصرف نموده اسـت، حاضر نیست لحظههای از آن حالت را با ساعتها و روزها معامله کند. امام سجاد (علیهالسلام) میفرماید: خدایا چه کسی اسـت که شیرینی محبت تو را چشیده باشد اما چیز دیگری را جانشین آن کند؟ و چه کسی اسـت که با تو مأنوس شده اما رو به سوی دیگری کند؟ (آرمان امروز، شماره 238، 11)نتیجهگیری
بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران معتقدند جهان امروز در بحران معنویت به سر میبرد این بحران خلاقی و معنوی سبب شده که بشر معیارهایی برای خوبی و بدی نداشته باشد. این مشکل امروزه گریبان تمامی ملل را گرفته اسـت و سبک زندگی خانوادهها را در معرض تهدید قرار داده اسـت. به نحوی که روابط اعضای خانواده سست و متزلزل اسـت و از صفا و صمیمیت و در همه آرامش و سکون واقعی خبری نیست، اعضای خانواده در کنار یکدیگرند ولی همچون بیگانگانند، اعضای خانواده مهر و عطوفت لازم را از خانوادهها بدست نمیآورند و در نتیجه اغلب زودرنج و زودشکن و بیعاطفهاند. بزهکاری رو به افزایش و تزاید اسـت. میزان ازدواج کاهش پیدا کرده اسـت و... لذا در هیچ عصر و دورهای سبک زندگی تا این اندازه در رابطه با خانواده دچار سقوط و انحطاط نشده و در هیچ عصری خلاء معنویت در زندگی احساس نمیشود. معنویت ضمن آنکه به سبک زندگی معنا، روح و هدف میبخشد سبک زندگی را در مسیری از کمال قرار میدهد زندگی که منطبق با معنویت اسـت، مسیر زندگی و هدف آن مشخص بوده و در این مسیر، بن بست و آخر خطی وجود ندارد این امر یک حرکت خود آگاه و اختیاری را در رودخانهی پرتلاطم زندگی مادی بوجود میآورد به گونهای که هدایت الهی را شامل حال انسان امروزی میکند. معنویت، سبک زندگی را در پندار، گفتار و رفتار متعادل میکند و مبنایی برای گفتمانسازی خانواده، آرامش خاطر خانواده، خوشبینی خانواده نسبت به زندگی، روشندلی نسبت به زندگی، امیدواری نسبت به زندگی، بهبود روابط زوجین و اعضای خانواده، کاهش ناراحتیها، خدامحوری، ایثار و انفاق خانوادگی، پاک نگهداری محیط خانه و خانواده از گناه، متصف شدن به صفات اخلاقی به جای رذایل، تحلیل فشار روانی در خانواده و تفاهم در خانواده و... میشود.پینوشتها:
1. عضو هیأت علمی آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی.
منابع تحقیق :منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1393)، مجموعه مقالات دومین همایش ملی سیره و معارف رضوی «معنویت» (جلد اول)، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد، چاپ اول.
از شتاب بپرهیزید و به اعماق وجود خویش بروید.خویش معنوی را درخود بیابید و همه روزه با آ ن تماس داشته باشید.زمانی که به این نیرودست یابید و دیواربین خود و این نیرو را کنار بزنید،احساس لذت،آرامش، شادی وطراوت خو اهید کرد و جسم و روح ازهر زمانی دیگر آرام تر خواهد شد.
/ج
چکیده
اسلام آخرین دین الهی و کاملترین آن، که همه آن چه بشر برای تعالی و رشد خویش در طول زندگی بدان نیازمند اســت، در اختیارش مینهد. توحید به معنای یکتاپرستی، از جمله اعتقادات اصیل اسلامی که بر همه جنبههای زندگی یک مسلمان تأثیر میگذارد. این اصل مهم اسلامی عاملی برای معنا بخشی به زندگی انسان اســت و نقش و اهمیت زیادی در تأمین بعد معنوی انسان برعهده دارد. هدف این مطالعه بررسی جایگاه و نقش معنویت در سبک زندگی اسلامی میباشد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی اســت، و جامعه آماری نیز شامل همه منابع مرتبط و در دسترس بوده اســت که برای جمعآوری دادهها مناسب تشخیص داده شد یافتههای تحقیق حاکی از آن اســت که سبک زندگی شامل همه رفتارها، افکار، احساسات فرد و حرکت وی به سوی هدف زندگی اســت. در معنویت مورد تأیید اسلام، انگیزه، فکر، و عمل الهی اســت و لذا برای خدا و با انگیزه خدایی صورت میگیرد، از این رو حیات آفرین اســت. از دیدگاه اسلامی، هرگاه انسان با خدا اتصال و پیوند یابد، به جاودانگی دست مییابد. ایمان به خدا، موجبات کاهش بحرانهای روحی، آرامش قلوب، پیروزی بر مشکلات و تسلیم نشدن در برابر سختیها و رنجها را تأمین میکند. اتصال به نیروی لایزال الهی و تقویت ایمان به خدا، در سایه بندگی و عبودیت پروردگار موجبات تقویت نیروهای معنوی در انسان و در نتیجه معنایابی و جهتدهی درست به سبک زندگی را فراهم میآورد.مقدمه
اسلام دینی اســت که به همه جنبههای زندگی بشری توجه نموده اســت و همه تأکید خود را بر سبک زندگی توحیدی متمرکز میکند و از همه دینداران میخواهد که مدار زندگی خود را بر توحید نهند و زندگی را فقط با معیارهای مادی، ارزیابی ننمایند. اسلام مکتبی اســت که علاوه بر جنبههای مادی انسان، بر جنبههای معنوی زندگی نیز تأکید نموده اســت. در دنیای امروز با وجود گسترش حیرتانگیز تکنولوژی و فناوریهای نو و استفادههای مادی بشر از این ابزارها و امکانات و افزایش رفاه مادی، آرمانهای معنوی انسانی ارضاء نشده و گرایش به سوی معنویات، بیش از پیش احساس شده و پر رنگ گردیده اســت. در ادیان الهی و به خصوص در اسلام، تأکید اکیدی بر بعد معنوی انسان و پرداختن به ارزشهای والای انسانی شده اســت و در کنار استفاده از امور مادی و زیباییهای دنیای مادی، توجه به آخرتگرایی مد نظر قرار گرفته اســت. تعادل در امر دنیا و آخرت و لزوم توجه به معنویات، از ضرورتهای اســت که اسلام همواره بر آن تأکید مینماید. لذا، در این تحقیق در پی پاسخ دادن به سؤالات زیر هستیم:روششناسی
در این مطالعه از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده اســت. شیوه اجرا به این ترتیب بوده اســت که محقق ابتدا به کمک دادههای گردآوری شده به توصیف وضعیت مورد مطالعه میپردازد، دادهها و مدارک و شواهد به دست میآورد. آنها را تحلیل و وارسی و در نهایت برای پاسخ به پرسشهای تحقیق نتایج منطقی را کسب مینماید.چارچوب نظری
اصطلاح سبک زندگی با محوریت نظریات و آرای جامعه شناسانی همچون ماکس وبر، گئورک زیمل و تورشتاین وبلن و... در سالهای آغازین قرن بیستم مطرح گردید. از نظر وبر سبک زندگی، «ابزار مفهومی مهمی در مدل چند بعدی قشربندی اجتماعی اســت که چالشی با مدل تعیین اقتصادی مورد نظر مارکس بود.» (بنت، 98). «ا نظر وبر جامعه فقط از لحاظ اقتصاد قشربندی نمیشود بلکه از لحاظ منزلت، راه و رسم آشکار شدن منزلت در سبکهای زندگی گروههای اجتماعی مختلف نیز قشربندی میشود. از نظر او، حوزه فرهنگی جامعه نه تنها محصول عوامل اقتصادی اســت بلکه محصول فرایندهایی اســت که طی آن کنشگران خود را به عنوان کسانی که به گروههای منزلتی خاصی تعلق دارند، متمایز میکنند.» (همان). وبر مفهوم سبک زندگی را در ذیل مقوله منزلت یا احترام به عنوان یکی از اضلاع سه ضلعی مشهور خود (ثروت - قدرت - منزلت) تعریف میکرد. در این تعریف عملاً سبک زندگی را مفهومی کم و بیش مترادف با فرهنگ مییافت.سبک زندگی اسلامی
با ایجاد تغییرات در زندگی اجتماعی افراد و ایجاد تحولات در جامعهای که در آن زندگی میکنند، باید مفاهیمی را که تحول یافتهاند را به گونهای صحیح تعریف و تبیین نماییم. به نظر میرسد مفهوم سبک زندگی (Life style) ظاهراً چنین خصوصیتی را داراست. سبک زندگی، گستره وسیعی دارد و همه جنبههای زندگی فردی و زندگی اجتماعی افراد را در بر میگیرد. مفهوم سبک زندگی، در باین کسانی که درصدد تبیین این مفهوم بر آمدهاند، دارای معانی مختلفی اســت. «سبک زندگی در حوزه مطالعات فرهنگی به مجموعه رفتارها و الگوهای کنش هر فرد گفته میشود که معطوف به جنبههای هنجاری و معنایی زندگی اجتماعی باشد. طبیعی اســت براساس چنین رویکردی، سبک زندگی افزون بر این که بر ماهیت و محتوی خاص تعاملات و کنشهای اشخاص در هر جامعه دلالت دارد و مبین اغراض، نیات، معانی و تفاسیر فرد در جریان عمل روزمره اســت، نشان دهنده چگونگی نظام باورها و ارزشهای افراد نیز خواهد بود.» (فاضل قانع، 37) پس، «سبک زندگی مجموعه منظم و به هم مرتبط از رفتارها، اشیاء و موقعیتها اســت یا الگویی انتزاعی از آن، پس با مطالعه یک یا چند رفتار نمیتوان ادعا کرد سبک زندگی فرد یا گروهی شناخته شده اســت.» (مهدوی کنی، 186).مبانی و اصول بنیادین سبک زندگی اسلامی
از جمله اصول بنیادی سبک زندگی اسلامی میتوان به، توحید (نگرش به هستی)، انسانشناسی (نگاه به انسان)، غایتمندی و هدفمندی زندگی، تحقق حیات طیبه و رعایت اعتدال در دنیا و آخرت میباشد.الف) توحید
توحید در قرآن و روایات از جایگاه بسیار برجسته و ممتازی برخوردار اســت و تمام موضوعات و معارف در حوزه دین هر یک از راهی به موضوع توحید بر میگردند. توحید که رسالت اصلیاش تبیین مباحث مربوط به شناخت خدا، و خداپرستی و چگونگی دریافت و فهم یگانگی او و اسماء و صفات اوست، قلمرو بسیار گسترده و فراگیری دارد. باور به توحید و یگانگی خداوند متعال بر همه جنبههای زندگی یک مسلمان تأثیر گذاشته و در نتیجه به آن هدف و در عین حال جهت و معنا بخشیده اســت. «اللّهُ لاَ إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ» (بقره: 255) تأکید بر یگانگی خداوند و یکتا دانستن او، از جمله اعتقادات اصیل اسلامی که بر همه جنبههای زندگی یک مسلمان تأثیر گذاشته و به عنوان یک قوه ناظر بر همه شئونات زندگی فرد مسلمان عمل کرده و در نتیجه به آن هدف و در عین حال جهت بخشیده اســت. معنا و مفهوم بخشیدن به زندگی انسان از جمله اهداف دین اسلام اســت.ب) نگاه به انسان
برای بررسی هر نوع سبک زندگی لازم و ضروری اســت که نوع نگاه آن مکتب و یا جهانبینی را به انسان به عنوان رکن رکین این زندگی مدنظر قرار دهیم. اسلام مکتبی انسانساز اســت و به تمامی ابعاد زندگی انسان توجه نموده و راهکارهای لازم برای بهرهمندی از زندگی سالم را برای انسان براساس آیات قرآنی و سیره پیامبر گرامی اسلام و معصومان فراهم نموده اســت. در سبک زندگی اسلامی انسان دارای جایگاهی بس والا و متعالی میباشد، به خاطر این که انسان توسط خدا برگزیده شده (طه: 122) و هدف از ارسال رسل، هدایت انسان و رساندن او به جایگاه خلیفه اللهی اســت. (بقره: 30) «لذا در خطاب قرآنی، هر چیز و همه چیز به خداوند باز میگردد، اما انسانیت نیز در قرآن جایگاهی محوری دارد، زیرا که انسان برگزیده خداوند اســت و همه عنایت خداوند به اوست و نشان ویژه منزلت انسان آن که وحی خداوند با یاد انسان آغاز میگردد. (علق: 5-1) قرآن به طبع خود بر خداوند تمرکز دارد و نه بر انسان. مفهوم انسانیت رایج در فرهنگ دنیوی مدرنیته، انسان را به عنوان یک ارزش رفیع میشناسد و او را از هرگونه ارتباط با آنچه الهی و مقدس اســت رها میشمارد و به سخن دیگر انسان را از آن برتر میداند. اما قرآن برای انسان مرکزیت و محوریت قائل اســت، اما این محوریت انسان تابع اراده و طرح الهی اســت.» (هشام جعیط، 69-68). در سبک زندگی اسلامی اگرچه انسان موجودی دارای اختیار و قدرت انتخاب میباشد، اما اختیار انسان در طول اراده خداوند قرار میگیرد، لذا اسلام همان تسلیم امر الهی بودن اســت، به همین جهت باید در مقابل سرنوشت تسلیم محض الهی باشیم (حدید: 22) از دیدگاه قرآنی انسان موجودی مختار و دارای قدرت انتخاب اســت. «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَإِمَّا کَفُوراً» (انسان: 3). «این آیه به سه مسأله مهم و سرنوشتساز در زندگی انسان اشاره میکند: مسأله تکلیف، مسأله هدایت و مسأله آزادی اراده و اختیار که لازم و ملزوم یکدیگر و مکمل یکدیگرند. در ضمن جمله إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَإِمَّا کَفُوراً خط بطلان بر مکتب جبر میکشد. تعبیر به شاکرا و کفورا مناسبتترین تعبیری اســت که در اینجا امکان دارد، چرا که در مقابل نعمت بزرگ هدایت الهی آنها که پذیرا و تسلیم شوند، و راه هدایت پیش گیرند، شکر این نعمت را بجا آورده، و آنها که مخالفت کنند کفران کردهاند.» (مکارم شیرازی، 337/25).ج) هدفمندی زندگی
هدف حیات و زندگی در مکتب دین اسلام آن اســت که انسانها در همه ابعاد زندگی، خداوند را محور امور و زندگی را بسترساز عبودیت الهی قرار دهند. در قرآن کریم از زبان حضرت ابراهیم خلیل آمده اســت: «قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ.» (انعام: 162) در این آیه شریفه هدف از زندگی را اینگونه مطرح میکند که هم نماز من و هم تمام عبادتم و حتی زندگی و مرگم، همه برای خداست. در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریفه اینگونه آمده اســت: «بگو نه تنها از نظر عقیده، من موحد و یکتاپرستم، بلکه از نظر عمل، هر کار نیکی که میکنم، نماز من و تمام عبادات من و حتی مرگ و حیات من همه برای پروردگار جهانیان اســت برای او زندهام، به خاطر او میمیرم و در راه او هر چه دارم فدا میکنم، تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستی من او اســت.» (مکارم شیرازی، 61/6). سبک زندگی هر فرد از نوع اهدافی که در زندگی دارد، نشأت میگیرد. لذا در دیدگاه اسلامی هم به دنیای افراد و هم به آخرت آنان، هم به زندگانی فردی و هم به زندگانی اجتماعی او توجه میشود. تعریفی که سبک زندگی اسلامی - ایرانی از زندگی و خوب و بد بودن آن براساس آخرتگرایی و نقش مزرعه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی دارد، آن اســت که هدف اصلی و زندگی واقعی مبتنی بر ایمان و عمل صالح اســت، درست در نقطهی مقابل در فرهنگ و سبک زندگی غربی، هدف غایی بر زندگی دنیوی استوار اســت. از دیدگاه اسلام، طبیعت زندگی این جهان مادی، فناپذیری و نابودی اســت، اما هرگاه انسان با خداوند اتصال و پیوند یابد، رنگ جاودانگی به خود میگیرند، چرا که ذات پاکش ابدی اســت و هر چیز نسبتی با او دارد، رنگ ابدیت مییابد.د) حیات طیبه
«مفسران در معنی "حیات طیبه" (زندگی پاکیزه) تفسیرهای متعددی آوردهاند: بعضی آن را به معنی روزی حلال تفسیر کردهاند. بعضی به قناعت و رضا دادن به نصیب، بعضی به رزق روزانه، بعضی به عبادت توأم با روزی حلال و بعضی به توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن. ولی شاید نیاز به تذکر نداشته باشد که حیات طیبه، مفهومش آنچنان وسیع و گسترده اســت که همه اینها و غیر اینها را در بر میگیرد، زندگی پاکیزه از هر نظر پاکیزگی از آلودگیها، ظلمها و خیانتها، عداوتها و دشمنیها، اسارتها و ذلتها و انواع نگرانیها و هرگونه چیزی که آب زلال زندگی را در کام انسان ناگوار میسازد.» (مکارم شیرازی، 394/11). در سوره نحل آیه 97 به حیات طیبه توجه شده اســت، میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریفه اینگونه آمده اســت: «بر این اساس معیار تنها، ایمان و اعمال صالح زائیده آن اســت و دیگر هیچ قید و شرطی، از نظر سن و سال، نه از نظر نژاد و نه از نظر جنسیت و نه از نظر پایه و رتبه اجتماعی در کار نیست و نتیجه این عمل صالح مولود ایمان در این جهان، حیات طیبه اســت یعنی تحقق جامعهای قرین با آرامش، امنیت، رفاه، صلح، محبت، دوستی، تعاون و مفاهیم سازنده انسانی خواهد بود و از نابسامانیها و درد رنجهایی که بر اثر استکبار و ظلم و طغیان و هواپرستی و انحصارطلبی به وجود میآید و آسمان زندگی را تیره و تار میسازد، در امان اســت.» (مکارم شیرازی، 389/11). در سبک زندگی اسلامی برای رسیدن به حیات طیبه ایمان و به دنبال آن عمل صالح لازم و ضروری اســت، تا ابعاد مختلف حیات و زندگی و در نهایت معنویت محقق گردد.ه) رعایت اعتدال در امر دنیا و آخرت
معنویت مبتنی بر آموزههای اسلامی، هم به بعد دنیوی زندگی انسان و هم به بعد اخروی آن توجه دارد. اسلام پیروان خویش را بر بهرهبرداری متوازن و میانهروی در امر دنیا و آخرت دعوت مینماید. از مطالعه آیات قرآن کریم از سویی دنیا را بیارزش و ناچیز شمرده و به ترک از آن سفارش کردهاند و به انسان هشدار میدهد که در پس این دنیا جهانی پایدار و دایم اســت و این دنیا پوچ و بیهوده آفریده نشده اســت. در دنیای ممدوح، انسان دنیا را به خاطر رسیدن به کمالات و آخرت میخواهد، ولی در دنیای مذموم آن دنیایی اســت که انسان را غرق در لذات و شهوات دنیایی کرده و انسان را از یاد خدا باز میدارد. از این رو، دنیا هم میتواند نقش سازندگی داشته و یا نقش تخریب داشته باشد. اسلام بر تعادل در برخورداری از مواهب زندگی دنیوی تأکید نموده، به همی جهت امام علی (علیهالسلام) در جایی از نهجالبلاغه دنیا را میستاید و در جایی دیگر دنیا را مورد مذمت قرار میدهد. دنیا در نهجالبلاغه وسیلهای و مقدمهای برای رسیدن به آخرت معرفی شده اســت. امام علی (علیهالسلام) میفرمایند: «آگاه باشید! دنیا خانهای اســت که کسی در آن ایمنی ندارد جز آنکه به جمعآوری توشه آخرت پردازد و از کارهای دنیایی کسی نجات نمییابد.» (نهجالبلاغه، 113). از آیاتی که دنیای ممدوح را ترسیم مینماید، مال به عنوان خیر، معرفی شده (بقره: 180) و در بسیاری از آیات، مواهب مادی تحت عنوان فضل خدا آمده اســت (جمعه: 10) در جای دیگر همه نعمتهای روی زمین را برای شما آفریده اســت (بقره: 29) با مطالعه آیات قرآن کریم به این نکته دست پیدا میکنیم که کسب مواهب دنیوی مطلوب اســت و دنیا به خودی خود از جهت انتساب به خداوند، سراسر حق اســت و باطل و پستی در آن راه ندارد، بنابراین مذموم نیست و دنیای ممدوح موجبات زندگی سعادتمند ابدی را برای بشر فراهم میآورد، اما از جهت انتساب به بشر، متناسب با نحوه استفاده و بهرهبرداری انسان، گاه ممدوح و گاه مذموم اســت. بنابراین خود دنیا و نعمتهای آن به عنوان مخلوق خداوند، نمیتواند شر بوده و مورد مذمت قرار گیرد، بلکه عکسالعمل انسان در قبال دنیاست که میتواند خوب و ممدوح باشد و یا مذموم باشد. قرآن کریم در مورد دنیاپرستی و دلباختن به زیباییها و زرق و برق دنیا میفرماید: «وَمَا هذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (عنکبوت: 64).نقش و جایگاه معنویت در سبک زندگی اسلامی
معنویت یکی از نیازهای اساسی انسانی اســت. در معنویت مورد تأیید اسلام، به پرسشهای بنیادین انسان در باب، هستیشناسی، حقیقت انسان، غایت و هدفمندی و فلسفه آفرینش پاسخهایی معرفتی در اختیار مینهد. البته انسان در زندگی خود همواره به عواملی بر میخورد که او را از یاد خدای بزرگ و متعال دور میگرداند، علت اصلی غرق شدن آدمی در غفلت از خدا را میتوان به فراموشی خدا، هدف آفرینش، و خود دانست. انسان برای دستیابی به معنویت نیازمند آن اســت که بینش خود را در باب خود، خدا و فلسفه آفرینش تصحیح نماید. از این رو ضروری اســت که به ارتباط بین توحید، خودشناسی و فلسفه آفرینش با معنویت و نقش و تأثیر آن بر سبک زندگی اسلامی پرداخته شود.الف) رابطه توحید و معنویت در سبک زندگی اسلامی
دینباوری و اعتقاد به خدایی واحد، نقش و اهمیت زیادی در تأمین بعد معنوی انسان برعهده دارد. زندگی بدون وجود خدا معنا نمییابد و معنویت در آن راهی ندارد. اعراض از یاد خدا موجبات به خطر افتادن سلامت روان را فراهم میآورد، چنانکه یاد خدا آرامشبخش قلبهاست. (رعد: 28) ذکر و یاد خدا یعنی پذیرش حضور دایمی پروردگار، چرا که خداوند از رگهای گردن به ما نزدیکتر اســت. «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ» (ق: 16) این نزدیکی و حضور دایمی که برخاسته از ارتباط و فقر ذاتی همه آفریدههاست، تنها با نام خدا و یاد اوست که التیامبخش جانهاست. ذکر دایمی پروردگار در دستیابی انسان به معرفت و شناخت کارساز اســت و موجبات تقویت بعد معنوی زندگی انسان را فراهم میآورد. برای شکوفایی و حاکمیت فطرت، پیاده شدن معیارهای الهی در همه شؤون زندگی انسان و مشخص کردن هدف، اصلاح شناخت در ابتدای حرکت الزامی اســت. رشد به عنوان هدف اصلی پیامبران الهی تأمین کننده سلامت روان و عامل مهم در حفظ و ارتقای معنویت انسانهاست. یکی از اعتقادات اسلامی آن اســت که همه ما از خداییم و به سوی او باز میگردیم. (بقره: 156) سبک زندگی که به صورت توأمان هم به مبدأ هستی و هم به معاد توجه کند، اثر تربیتی عمیقی بر فرد گذاشته و او را از ارتکاب خطا و اشتباه باز میدارد. در قرآن کریم سوره انفال میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ» (انفال: 24). «آیه فوق با صراحت میگوید که دعوت اسلام، دعوت به سوی حیات و زندگی اســت حیات معنوی، حیات مادی، حیات فرهنگی، حیات اقتصادی، حیات سیاسی به معنای واقعی، حیات اخلاقی و اجتماعی، و بالاخره حیات و زندگی در تمام زمینهها. این تعبیر کوتاهترین و جامعترین تعبیری اســت که درباره اسلام و آئین حق آمده اســت.» (مکارم شیرازی، 128/7-127)ب) رابطه خودشناسی و معنویت در سبک زندگی اسلامی
نقطه شروع پیشرفت و توسعه در همه جوامع بشری، تحول در نوع نگاه به انسان، زندگی دنیوی و جایگاه انسان در این دنیاست. از امور لازم و ضروری برای رسیدن به کمال نهایی و مقصد آفرینش، معرفت نفس و خودشناسی اســت قرآن توجه خاصی به خودشناسی دارد. آیاتی از قرآن کریم به مواظبت از نفس فرمان میدهد. قرآن مجید میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردهاید! مراقب خود باشید اگر شما هدایت یافتهاید گمراهی کسانی که گمراه شدهاند به شما زیانی نمیرساند.» (مائده: 105)ج) رابطه فلسفه آفرینش و معنویت در سبک زندگی اسلامی
مهمترین عامل در معنویت، توجه به هدفمندی آفرینش و توجه به فلسفه آفرینش انسان اســت. کمال انسان و مقصد عالی حیات، قرب به خدا اســت. خدای متعال کمال مطلق اســت و قرب به کمال مطلق هدف اصلی اســت، با توجه به این که غیر خدا چیزی از خود ندارد و هر کمالی که بندگان خدا دارند، اصالتاً از خدا و متعلق به او اســت، انسان هرچه به خدا نزدیکتر شود، وابستگی بیشتری به او خواهد داشت. بنابراین هر کس که به خدا وابستهتر و فقیرتر باشد، به خدا مقربتر اســت. قرب به خدا تنها در سایه اطاعت، بندگی و تقوای پروردگار حاصل میشود، عبودیت و تقوا نیز حاصل جمع ایمان و عمل صالح اســت، این هدف عالی انضباط رفتاری خاصی را برای انسان مؤمن الزام میکند.نتیجهگیری
شیوه زندگی معنایی اســت که از به هم تنیدگی و پیوند و ارتباط و نظاممندی و شبکهای بودن عوامل متعددی به وجود آمده اســت. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری اســت که کم و بیش به طور نظاممند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید میآورند. سبک زندگی مبین اهداف، نیات، ارزشها و باورها، معانی و تفاسیر فرد در جریان رفتار روزمره و زندگی روزانه اســت و بر نحوه تعاملات و کنشهای اشخاص در جامعه تأثیرگذار اســت. توجه به اهمیت مفهوم سبک زندگی و نهادینه نمودن آن، سبب میشود تا افراد ارزشها، باورها، نگرشها و در مجموع، فرهنگ آن جامعه را بپذیرند و رفتارهای خود را که برآمده از نوع اعتقادات و باورهای ایشان اســت، مبتنی بر فرهنگ جامعه خود شکل دهند. با مقایسه سبک زندگی در اسلام و سبک زندگی در غرب، به نوع نگاه اسلام به انسان و تفاوت آن با نوع نگاه در غرب پی میبریم. سبک زندگی غرب بر مبنای مکتب اومانیسم و لذتگرایی و بر محور انسان اســت و سبک زندگی اسلامی بر محور توحید و محوریت خداوند در تمام امور زندگی معنا مییابد، چرا که در این صورت میتوانیم زندگی را بسترساز عبودیت الهی نماییم. یکی از نیازهای اساسی انسان معنویت اســت. در معنویت مورد تأیید اسلام، به پرسشهای بنیادین انسان در باب هستیشناسی، حقیقت انسان، غایت و هدفمندی و فلسفه آفرینش پاسخهایی معرفتی داده میشود. هدف نهایی در دین اسلام، توحید و پرورش انسانهایی خداگونه و دستیابی انسان به قرب الی الله اســت. به همین منظور ارسال رسل و دعوت انبیای الهی از انسانها خدا گونه شدن آنها و دستیابی به مقام رفیع انسانی میباشد. از نظر قرآن، زندگی انسان با دو واقعیت متفاوت قابل تصور اســت که عبارت اســت از: زندگی تهی از یاد خدا و زندگی متکی بر خداخواهی. از این رو در سبک زندگی توحیدی، زندگی معنا و مفهوم مییابد و فرد و جامعه به آرامش روحی و معنوی دست مییابند. دلبستگی و تعلق خاطر به دنیا موجبات تخریب ارزشهای انسانی و بهرهبرداری از زیباییهای دنیا در راه متعالی ساختن روح و معنویات موجبات سازندگی معنوی و پربار شدن روح انسانی میشود. انسان مؤمن عالم را محضر خدا میبیند، چون همواره خود را در محضر خدا میبیند، هیچگاه خود را به گناه نمیآلاید و از این طریق بعد معنوی وجود او تقویت میگردد. با تقویت نیروهای معنوی در انسان به همراه و توأم با عبودیت، زندگی انسان معنا و جهت مییابد. لازم اســت، انسان برای دستیابی به معنویت بینش خود را در باب خود، خدا و فلسفه آفرینش تصحیح نماید.پینوشتها:
1. دانشیار دانشگاه مازندران.
2. دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت - دانشگاه مازندران (نویسنده مسئول).
منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1393)، مجموعه مقالات دومین همایش ملی سیره و معارف رضوی «معنویت» (جلد اول)، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد، چاپ اول.
چکیده
معنویت دینی به زندگی انسان معنا میبخشد و انسان را به هدفی عالی رسانده و حلال مشکلات و برطرف کننده نارساییها در نظام خانواده و اجتماع اسـت. معنویت دینی نقش بهسزایی در کامیابی و سعادت یک زندگی خانوادگی دارد و هیچ خانوادهای نمیتواند برای مدتی طولانی، بدون معنویت زنده بماند. در اسلام بنیادیترین واحد جامعه خانواده اسـت و اهمیت ویژهای به آن داده شده و مایه آرامش انسانها دانسته شده اسـت و مناسبترین محل برای اندیشه، ذکر، یادآوری احکام خدا و ذکر حکمتهای الهی اسـت بگونهای که گام برداشتن در مسیر اصول معنویت و تلاش جهت حصول آن، موجبات تأمین مصالح همگانی و تضمین خانوادهای سالم خواهد بود.تبیین مسأله، اهمیت و ضرورت
بدون شک قرن 21 قرن معنویتگرایی اسـت و بشر برای حل مشکلات فراروی خود ناگزیر از رجوع به معنی و معنویتگرایی و بنیانگذاری یک نظام گفتمانی بر مبنای معنویت و شاخصهای آن اسـت. معنویت زبانی جهانی و تنها زبان مشترک بین تمام انسانها اسـت و نیاز به آموزش ندارد. استعداد آن در تمامی آدمیان با همه اختلاف نژادها و مکانها و زمانها به طور مساوی نهفته اسـت.هدف تحقیق
هدف از تحقیق حاضر عبارتست از تلاش در جهت مفهومسازی و تبیین جایگاه معنویت در سبک زندگی اسلامی که بتواند پایه تحقیقات بنیادی و نظریهپردازی بعدی در عرصه سبک زندگی اسلامی قرار گیرد همچنین این تحقیق درصدد اسـت، نشان دهد چگونه گفتمان معنوی میتواند مبنای گفتگو و در نتیجه سبک زندگی اسلامی شود.روش تحقیق
با توجه به منطق تقسیمبندی روشهای تحقیق کمی و کیفی، تحقیق حاضر از منظر هدف و ماهیت با توجه به خلاء مفهومی و دانشی که در خصوص معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی وجود دارد و اینکه چگونگی و چراییِ معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی را مورد بررسی قرار میدهد از نوع تحقیقات توصیفی، کاربردی و تبیینی محسوب میگردد. تحقیق حاضر برای توصیف، تبیین و ارزشیابی معنویت دینی و سبک زندگی اسلامی از روشهای تحقیق کیفی استفاده کرده اسـت. شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی بوده و برای تهیه مبانی نظری از آنها استفاده شده اسـت. از آنجایی که تجزیه و تحلیل دادهها در یک پژوهش کیفی، اساساً شامل ترکیب کردن اطلاعات حاصل از منابع مختلف به صورت یک توصیف پیوسته از آنچه مشاهده یا کشف کرده اسـت، میباشد از روش تجزیه و تحلیل اسنادی بهرهگیری شده اسـت.سؤالات تحقیق
معنویت و سبک زندگی چیست؟ و معنویت دینی چه جایگاهی در سبک زندگی اسلامی دارد؟مفهومشناسی معنویت
از آنجا که واژه معنویت در زمینههای گوناگونی به کار میرود، توصیف آن چندان آسان نیست. آندر هیل در کتاب زندگی معنوی، به این نکته اشاره میکند:معنی لغوی معنویت
معنویت از ماده «عنی یعنی، معنی» اسـت یعنی آنچه که از لفظ اراده شده اسـت. معنویت یعنی شناخت و باور داشتن حقیقت بیانتهای هستی و هماهنگی و تنظیم همه حرکات و رفتارها براساس آن واقعیت اصیلمعنی اصطلاحی معنویت
معنویت شیوهای اسـت که در آن، شخص بافت تاریخی خویش را در مییابد و در آن زندگی میکند. جستوجویی برای انسان شدن و آگاهی در زندگی میباشد.نگاهی به پیشینه معنویت
از لحاظ تاریخی، معنویت ریشه در دین دارد. اما کاربردهای رایج آن ممکن اسـت با یک سنت دینی خاص همراه نباشد. تقریباً از نیمه دوم قرن نوزدهم در اروپا و در غرب به طور کلی اعم از اروپای، باختر و آمریکا و کانادا بحثی تحت عنوان معنویت مطرح و گفته شد که همه نظامهای اجتماعی در چیزی تحت عنوان معنویت مشترک هستند و با این که به ادیان و مذاهب مختلف تعلق خاطر دارند در معنویت اشتراک دارند (فری، 727-693).مفهومشناسی سبک زندگی
معادل واژه «سبک» در زبان عربی تعبیر «اسلوب» و در زبان انگلیسی «style» اسـت. عبارت «سبک زندگی» در شکل نوین آن (life style) اولین بار توسط «آلفرد آدلر» در روانشناسی در سال 1929 میلادی ابداع شد. این عبارت به منظور توصیف ویژگیهای زندگی آدمیان مورد بهرهبرداری قرار گرفت. در کتابهای لغت انگلیسی، این واژه در معانی کم و بیش مشابهی به کار برده شده اسـت: «سبکهای زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در بر میگیرد. موسیقی عامه، تلویزیون، آگهیها، همه و همه، تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم میکنند.» (www.wikipedia.90/5/15) «روش نوعی زندگی فرد، گروه یا فرهنگ را سبک زندگی گویند.» (وبستر، 672) «روشی که یک فرد یا گروهی از مردم براساس آن کار و زندگی میکنند: یک زندگی سالم و راحت.» (آکسفورد، 743)رابطه دین و سبک زندگی
سبک زندگی هر فرد و جامعهای متأثر از نوع باورها و ارزشهای حاکم بر آن فرد و جامعه اسـت. جهانبینی مادی و ارزشهای لذتگرایانه و سودمحورانه طبیعتاً سبک زندگی خاصی را پدید میآورند. همان طور که جهانبینی الهی و ارزشهای کمالگرایانه و سعادتمحورانه سبک خاصی از زندگی را شکل میدهند. بنابراین دین در گام نخست با ارائهی جهانبینی و ایدئولوژی ویژهای زیربنای شکلدهی به زیست دیندارانه را میسازد. در مرحلهی بعد دین با ارائهی آداب و دستورالعملهای خاصی برای همهی ابعاد زندگی انسان در حقیقت به دنبال شکلدهی به نوع خاصی از زیست انسانی اسـت. دستورالعملهای اخلاقی و حقوقی و فقهی دین، در واقع به منظور ارائهی الگویی از زیست دینی و خداپسندانه اسـت. دستورالعملهایی که در حوزهی پوشش، خوراک، آرایش، رفتار با خانواده، رفتار با همسایگان، رفتار با همکیشان و غیر همکیشان و تعاملات و ارتباطات بین الادیانی و بینالمذاهبی در دین مطرح شده اسـت همگی برای ساختن سبک زندگی دینی اسـت. (شریفی، 33-32)شاخصهها و ویژگیهای خانواده معنوی
هنگامی که از معنویت در خانواده و سبک زندگی سخن به میان میآید بدون شک باید از خانواده معنوی سخن به میان آورد. لذا باید به چیستی خانواده معنوی پرداخت. خانواده معنوی همیشه درصدد شناخت خود اسـت و به وجود انضمامی خود بیشتر توجه میکند تا وجود انتزاعی لذا بیش از آن که به دنبال این باشد که دیگران چگونه او را میشناسند یا تصور میکنند که دیگران چگونه او را میشناسد، جامعنگر بوده و دنیا را به همراه آخرت مینگرد و منافع اخروی را بر منافع دنیوی ترجیح میدهند. خانواده معنوی، آنگونه که واقعیت دارد، خود را مینمایاند و از ظاهر و باطن یکسانی برخوردار اسـت و از نفاق دوری میگزینند. خانواده معنوی، با شناخت حضوری و واقعی که از خود دارند همواره در حال سیر صعودی و تکاملی خویش اسـت. خانواده معنوی میان خود واقعی و حقیقی خویش و داراییها و ثروت و سرمایههای مادی و مالی خویش تمایز قایل اسـت. خانواده معنوی دائماً در حال مراقبه و محاسبه خود اسـت. خانواده معنوی آخرتگراست نه دنیاگرا لذا خانواده معنویتگرای دیندارانه به همه جهات حیات و هستی توجه دارد. لذا شاخصهای زندگی معنوی از شاخصهای زندگیای که بر مبنای معنویت شکل نگرفتهاند متمایز و متفاوت اسـت.معنویت و تأمین سبک زندگی اسلامی
معنویت به زندگی انسان معنا میبخشد، معنویت انسان را به هدفی عالی میرساند و حلال مشکلات و برطرف کننده نارساییها در نظام خانواده و اجتماع اسـت. معنویت نقش بهسزایی در کامیابی و سعادت یک زندگی خانوادگی دارد. ازدواجهایی که معنویت در آن اصل قرار میگیرد، از شیرینی و حلاوت بیشتری برخوردار خواهد بود. ایمان و معنویت، جاذبه و کشش نیرومند و قوی میان طرفین را به عزت و انسانیت سوق میدهد. (مبینی، 1)کارکردهای معنویت در سبک زندگی
معنویت دارای کارکردهای مهمی در سبک زندگی بویژه زندگی دینگرا و دینمحور برعهده دارد. شاید سادهترین مسیر نیز در تحلیل جایگاه معنویت و سبک زندگی، مشخص کردن این کارکردها اسـت. اگر کارکردها را اقدامات اساسی در نظر بگیریم. معنویت میتواند در سبک زندگی نقشهای زیر را ایفا نماید.1. کارکردهای اجتماعی معنویت
- برخورداری از احترام
منشأ احترام به هر چیزی را باید در نحوه ارتباط آن با خدا دانست. هر چیزی که انتساب آن به خدا قویتر و نزدیکتر باشد از احترام بیشتری برخوردار اسـت. به عنوان نمونه انسان از آن جا ارزش و اعتبار و احترام فزونتری دارد که انتساب آن به خدا از دیگر آفریدهها بیشتر اسـت؛ زیرا انسان تنها موجودی اسـت که روح خدایی خاصی دارد و این امکان را به وی بخشیده اسـت تا از همه اسمای خدا برخوردار گردد و به همین سبب خلافت الهی را به عهده گیرد. در حقیقت احترام انسانها، برخورداری ایشان از کرامت الهی اسـت که در آیه 70 سوره اسراء به آن اشاره کرده و فرموده اسـت: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ (آقاخانی، 1392/11/29). لذا خانواده مبتنی بر معنویت دارای کرامت اسـت و دیگران به ایشان احترام گذارده و ایشان را تکریم مینمایند.- قابل اعتماد بودن
بزرگترین توانایی، قابل اعتماد بودن اسـت که میتواند از طریق معنویت دینی حاصل شود. معنویت دینی به طور طبیعی جلب اعتماد دیگران (اعم از اعضای خانواده، بستگان و...) را به دنبال دارد. قابل اعتماد بودن عبارت اسـت از: عدم تضعیف پذیرش، جبرا متقابل، پشتیبانی و تقویت رابطه. بنابراین تعریف، ما در عین حال که به دیگران اعتماد میکنیم خود نیز باید فردی قابل اعتماد باشیم. چرا که اعتماد، از مورد اعتماد بودن بر میخیزد، اگر شما فردی قابل اعتماد باشید اما طرف مقابلتان فاقد این ویژگی باشد، به راحتی آن رابطه اعتمادآمیز از بین میرود. در نتیجه به طور کلی میتوان گفت که اعتماد یعنی اطمینان از اینکه طرف مقابل در روابطش با شما، قصد ضربه زدن ندارد. اطمینان از این که او نیز شما را دوست دارد. اعتماد شامل دستیابی به شناختی معمول و معقول درباره افراد، و هم چنین تعیین حد و مرزهای مشخص برای برقراری و حفظ روابط موفقیتآمیز اسـت که پیامد طبیعی معنویت دینی اسـت.- مصونیت از آسیبهای اجتماعی
تقویت ایمان و معنویت مهمترین راهبرد در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی خانواده اسـت. توجه به آسیبهای اجتماعی امری اجتنابناپذیر اسـت. اگرچه آسیبهای اجتماعی میتواند بسیار گسترده باشد لیکن میتوان با توسل به معنویت دینی دامنه آن را تا حد بسیار زیادی کاهش داد.2. کارکردهای فردی معنویت
- ایجاد الگوی گفتمان (گفتمانسازی)
داستان معروف «نزاع چهار نفر بر سر خرید انگور» را هم شنیدهاند، غرض از این داستان این اسـت که معنویت چنین نقشی دارد. زبان معنویت، زبان مشترکی اسـت که همه انسانها با وجود آراء و عقاید مختلف بر سر آن اتفاق نظر دارند.- تفاهم
تفاهم عبارت اسـت از: همدیگر را فهمیدن و علت رفتارهای همدیگر را درک کردن و به دیگری در سلیقهها و باورها و رفتارهای شخصیاش حق دادن. در زندگی برای رسیدن به تفاهم باید عوامل و شرایطی مهیا باشد که قبل از ازدواج، زن و مرد با توجه و عنایت کافی به آنها تفاهم هرچه بیشتر را در زندگی فراهم آورند. زن و مرد باید به غم تفاوتهای فردی خود (که حاصل عوامل ارثی، محیطی و رشد در طول زمان اسـت) یکدیگر را درک کنند، زبان یکدیگر را بفهمند، تفاوت در سلیقهها را بشناسند و در عین تلاش برای خودسازی و تکامل، یکدیگر را همانگونه که هستند بپذیرند. (علوی، 9)- قرنطینهسازی محیط خانه و خانواده از گناه
بالاترین هنر اعضای یک خانه، حفظ محیط خانه و اعضای خانواده از حرام الهی اسـت تا همیشه و در همه حال ارتباط خانواده و اعضای آن با عالم ملکوت برقرار باشد. و این هنری اسـت که در سایه معنویت میتواند ایجاد شود.- متصف شدن به صفات اخلاقی به جای رذایل
معنویت نفس خانواده را از قید و بند و سلطهی دیگران آزاد میکند چرا که آنچه که مانع حرکت و پیشرفت بشریت شده و او را از ترقی و تکامل باز داشته اسـت تسلیم در برابر استبداد میباشد اسلام این نوع اسارت و بندگی را الغا نمود و انسان را از سیطره زور نجات داده اسـت.3. کارکردهای روانی معنویت
- معنایابی زندگی
هر فرد میبایست معنی و هدف زندگی خود را در لحظات مختلف دریابد. هیچ معنای انتزاعی که انسان عمری را صرف یافتنش نماید وجود ندارد، بلکه هر یک از ما دارای وظیفه و رسالتی ویژه در زندگی اسـت که میبایست بدان تحقق بخشد. (رجبنژاد، 2) زمانی که جهانبینی افراد مشخص شود برای رسیدن به هدف ابزاری لازم اسـت و ابزار آن معنویت دینی اسـت. معنویت به زندگی معنا میدهد و موجب آرامش روانی خانواده و در نتیجه سبک زندگی اسلامی میشود.- امنیت روانی و کاهش فشار روانی
معنویت میتواند موجب تحلیل و تقلیل فشار روانی در خانواده شود و سبک زندگی آرامشبخشی را ترسیم نماید. مبانی و مصادیق مختلفی در آیات و روایات وجود دارد که فرد و خانواده معنویتگرا با استناد به آن میتوانند زندگی آرامبخشی را برای خود ترسیم نمایند که برای نمونه به برخی از آنها اشاره میکنیم:- آرامش خاطر در زندگی
اطمینان قلبی و آرامش روحی محصول معنویت دینی و الهی اسـت. خداوند در قرآن کریم میفرماید: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ آن کسانی که ایمان میآورند و دلهایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا میکند. بدرستی که دلها با یاد خدا آرام میگیرند» (رعد: 28).- خوشبینی نسبت به زندگی
خوشبینی نسبت به اعضای خانواده، فرزندان و مردم یکی از ارزشهای بزرگ انسانی اسـت که حس انساندوستی را در نهاد آدمی شکوفا میکند و انسان را همواره نسبت به یکدیگر مهربان میسازد. پژوهشها نشان داده منشاء تمام بیماریهای روحی و ناراحتیهای فکری بدبینی اسـت. اگر همه اشیا را خوب بنگرد و با دیده توحیدی نگاه کند به دشمنانش نیز در موقع غلبه گذشت خواهد کرد. حضرت علی (علیهالسلام) میفرمایند: هر وقت بر دشمن غلبه کردی به شکرانه این پیروزی او را عفو کن.- روشندلی نسبت به زندگی
معنویت در زندگی موجب میشود بدبینی در آن رسوخ نکند و اعضای خانواده همیشه نسبت وضعیت حال و آینده روشندل باشد و این تصور را داشته باشند که آینده بسیار خوب خواهد بود. یکی از آثار مهم معنویت و ایمان، تولید بهجت، سرور و انبساط در روان آدمی اسـت. معنویت و ایمان در انسان حالتی را به وجود میآورد که از جهان احساس لذت و سرور میکند. بهجت و انبساط، آثار و نشانههایی دارد که از جمله حالت روشندلی اسـت. انسان همین که به حکم معنویت و ایمان دینی جهان را به نور حق و حقیقت روشن دید، همین روشنبینی، فضای روح او را روشن میکند و در حکم چراغی میشود که در درونش روشن شده باشد. برخلاف یک فرد بیایمان که جهان در نظرش پوچ و تاریک اسـت، به همین سبب خانه دل خودش هم در این تاریکخانه که خود فرض کرده اسـت. (آرمان امروز، شماره 238، 11)- امیدواری نسبت به زندگی
امید و رجا، حالت انتظار رسیدن به خیر و خوبی و رسیدن به نتیجه خوب تلاشهای روزمره و نتیجه معنویت اسـت. قرآن در وصف مؤمنان میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللّهِ وَاللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان اسـت» (بقرة: 218)- احساس لذت معنوی نسبت به زندگی
خانواده مبتنی بر معنویت دینی، لذتی پایدار دارد، از یک شور و شعف باطنی برخوردار اسـت. خانواده مبتنی بر معنویت دینی با عبادتش و در هنگام ارتباط با خدا غرق در لذت میشود، گویی با حقیقت مرتبط شده که او را از همه امور دیگر منصرف نموده اسـت، حاضر نیست لحظههای از آن حالت را با ساعتها و روزها معامله کند. امام سجاد (علیهالسلام) میفرماید: خدایا چه کسی اسـت که شیرینی محبت تو را چشیده باشد اما چیز دیگری را جانشین آن کند؟ و چه کسی اسـت که با تو مأنوس شده اما رو به سوی دیگری کند؟ (آرمان امروز، شماره 238، 11)نتیجهگیری
بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران معتقدند جهان امروز در بحران معنویت به سر میبرد این بحران خلاقی و معنوی سبب شده که بشر معیارهایی برای خوبی و بدی نداشته باشد. این مشکل امروزه گریبان تمامی ملل را گرفته اسـت و سبک زندگی خانوادهها را در معرض تهدید قرار داده اسـت. به نحوی که روابط اعضای خانواده سست و متزلزل اسـت و از صفا و صمیمیت و در همه آرامش و سکون واقعی خبری نیست، اعضای خانواده در کنار یکدیگرند ولی همچون بیگانگانند، اعضای خانواده مهر و عطوفت لازم را از خانوادهها بدست نمیآورند و در نتیجه اغلب زودرنج و زودشکن و بیعاطفهاند. بزهکاری رو به افزایش و تزاید اسـت. میزان ازدواج کاهش پیدا کرده اسـت و... لذا در هیچ عصر و دورهای سبک زندگی تا این اندازه در رابطه با خانواده دچار سقوط و انحطاط نشده و در هیچ عصری خلاء معنویت در زندگی احساس نمیشود. معنویت ضمن آنکه به سبک زندگی معنا، روح و هدف میبخشد سبک زندگی را در مسیری از کمال قرار میدهد زندگی که منطبق با معنویت اسـت، مسیر زندگی و هدف آن مشخص بوده و در این مسیر، بن بست و آخر خطی وجود ندارد این امر یک حرکت خود آگاه و اختیاری را در رودخانهی پرتلاطم زندگی مادی بوجود میآورد به گونهای که هدایت الهی را شامل حال انسان امروزی میکند. معنویت، سبک زندگی را در پندار، گفتار و رفتار متعادل میکند و مبنایی برای گفتمانسازی خانواده، آرامش خاطر خانواده، خوشبینی خانواده نسبت به زندگی، روشندلی نسبت به زندگی، امیدواری نسبت به زندگی، بهبود روابط زوجین و اعضای خانواده، کاهش ناراحتیها، خدامحوری، ایثار و انفاق خانوادگی، پاک نگهداری محیط خانه و خانواده از گناه، متصف شدن به صفات اخلاقی به جای رذایل، تحلیل فشار روانی در خانواده و تفاهم در خانواده و... میشود.پینوشتها:
1. عضو هیأت علمی آموزش دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی.
منابع تحقیق :منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1393)، مجموعه مقالات دومین همایش ملی سیره و معارف رضوی «معنویت» (جلد اول)، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد، چاپ اول.