خبرگزاری آریا -
تاکنون مقالات بسیاری در مورد چگونگی رفتار با نوجوان خوانده اید. و همگی آنها والدین را به شناخت روحیات و خصلت های نوجوان آشنا می ساخت اما در این مقاله سعی بر این داریم که وظایف و نکاتی که بطور متقابل یک نوجوان در قبال والدین و افراد بزرگتر خود دارد، بر شماریم.
1- حتی در چهل سالگی تان نیز شما برای پدر و مادرتان هنوز بچه هستید. و آنها ممکن است گاهی ناخواسته و به غلط با همان رفتاری که در چهار سالگی با شما داشته اند برخورد کنند. کمی بردبار باشید و با منطق و گفتگو آنها را به اشتباهشان واقف کنید.
2- اکثر پدر و مادران خوبی و سعادت فرزندانشان را می خواهند و آنچه را که به نظرشان برای این مساله صحیح و درست است انجام می دهند و در صورت لزوم حاضرند از همه چیزشان بگذرند ولی غافل از این هستند که در برخی از موارد تصمیم و اعمالشان نه تنها مفید نیست بلکه ممکن است زیانبار هم باشد.
فقط یک نکته را به خاطر بسپارید لازم نیست همه چیز را خودمان تجربه کنیم خصوصا مسائل اجتماعی! استفاده از تجربه دیگران نشانه خردمندی است و کسانی که از تجربه دیگران درس نمی گیرند محکوم به تکرار هستند.
3- هیچ منافاتی ندارد که با نظر و عقیده کسی مخالفت داشته باشیم ولی احترام وی را حفظ کنید اگر با والدین خود و یا هر کس دیگر بحث و گفتگویی می کنید چند نکته را بخاطر بسپارید:
الف: صحبتهای او را قطع نکنید
ب: از خود رفتار یا حرکتی نشان ندهید که وی فکر کند او را مورد تمسخر قرار می دهید
ج: از به کار بردن کلمات سبک و بلند کردن صدا بپرهیزید (گفتار زیبا و متین معجزه می کند)
د: با استدلال و منطق نظرات خود را ابراز کنید
ذ: اگر طرف مقابل شما منطقی نیست با وی بحث استدلالی نکنید.
4- زمانی که پدر و مادرتان عصبانی هستند کاری به کارشان نداشته باشید تا به حالت عادی بازگردند
5- والدین گاهی بی انصافی می کنند و این کار آنها، شما را عصبانی می کند هنگامی که یکی از شما عصبانی هستید هیچگاه به بی انصافی آنها اشاره و انتقاد نکنید.
6- اگر نمی توانید با والدین خود صحبت کنید و یا آنها از صحبت کردن با شما عصبانی می شوند سخنان خود را بنویسید و به آنها بدهید.
7- گاهی اوقات با پدر و مادرتان به تنهایی بیرون بروید به آنها بگویید دوست دارید گاهی با آنها تنها باشید. به گفته موریس سایتر: بسیاری از پدر و مادران همه چیز خود را صرف فرزندانشان می کنند الا وقت خود را!
8- وقتی والدین شما مشغول مطالعه یا تماشای تلویزیون هستند گاهی آنها را همراهی کنید درباره موضوعاتی چون مدرسه دوستان و دیگر مسائل مورد علاقه شان صحبت کنید. آنها ممکن است در آغاز تصور کنند که تغییر رفتار شما دلیل خاصی دارد ولی این احساس را به تدریج از دست داده و شخصیت جدید شما را خواهند پذیرفت.
9- هر روز از والدین خود بپرسید (چه کمکی می توانم به شما بکنم). بیشتر اوقات آنها از شما تشکر کرده و کاری به شما واگذار نخواهند کرد. این نوع رفتار والدین را خشنود ساخته و آنها نیز با شما همکاری خواهند کرد.
10- اگر پدر و مادر شما با هم به مشاجره پرداختند آنها را تنها بگذارید.
11- با والدین خود صبور باشید. به یاد داشته باشید که دوران نوجوانی شما مرحله ای سخت برای آنهاست بنابراین به آنها کمک کنید تا با آرامش و روحیه همکاری با این مرحله از زندگی شما برخورد کنند. آنها یک روز از این بابت از شما تشکر خواهند کرد.
12- در مقابل درخواست هایتان که با پاسخ منفی روبرو می شوند و دلیل منطقی برای رد آن نمی یابید، به جای این که بگویید چرا؟ بگویید چکار می توانم بکنم یا در چه صورت با خواسته من موافقت می کنید. در این حالت معمولا پدر و مادر شرط و شروط مشخصی را برای رسیدن به خواسته هایتان ارائه می دهند و شما با رعایت و انجام آنها هم اطمینان و هدایت آنها را جلب می کنید و هم به خواسته تان می رسید.
منبع: کتاب راه و روان/تبیان
تحمل طلاق برای هر بچه ها مشکل است. هر چند برخی از مردم معتقدند که نوجوانان بهتر از بچه های کوچک می توانند ..
تاثیرات مخرب طلاق بر نوجوانان ,تحمل طلاق برای هر بچه ها مشکل است. هر چند برخی از مردم معتقدند که نوجوانان بهتر از بچه های کوچک می توانند با این بحران خانوادگی کنار بیایند. تحقیقات نیز نشان می دهد که همیشه این طور نیست. طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است.
جلوگیری از طلاق گاه امکان پذیر نیست و وقتی خوب یا بد طلاق رخ می دهد واکنش یک نوجوان به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:
-چگونگی ثبات روحی و احساسی، هم در والدی که در خانه مانده است و هم در والدی که جدا شده است
-مشکلات مالی جدید که بعد از طلاق ایجاد می شود و …
در خلال مراحل اولیه بعد از طلاق، نوجوان سعی می کند راههایی برای تطابق پیدا کند، و این امر می تواند مشکلات والدینی را که با آنها زندگی می کنند، افزایش دهد. برخی از نوجوانها پرخاشگر می شوند و در خانه با پدر یا مادرشان به خوبی برخورد نمی کنند. برخی ساکت و منزوی می شوند و خودشان را از والدین، خواهر و برادران جدا نگه می دارند. خیلی ها همواره فکر ازدواج مجدد والدین هستند و اغلب احساس گناه می کنند و معتقدند که رفتارهای آنها باعث طلاق شده است.
نکته ای که در مورد نوجوانان در مواجهه با طلاق والدین نباید از نظر دور داشت این است که آنها در بدبین کردن والدین نسبت به هم مهارت خاصی دارند به این شکل که در مورد وقایع یک روز ملاقات، یا مشکلات مالی یا محدودیتهایی که یک والد به ان تحمیل می کند، دروغ هایی می گویند و باعث می شوند که دشمنی بین والدین بیشتر شود. البته گاه هم نوجوانان تلاش می کنند والدین را آشتی دهند که در نتیجه مشکلاتی ایجاد می کنند.
باید به نوجوان تاکید کنید که تصمیم طلاق را خودتان یا همسرتان گرفته اید و بچه ها مسبب و باعث طلاق نیستند و همچنین تاکید کنید که این امر خاتمه یافته محسوب می شود گاهی اوقات هم والدین شان را گول می زنند تا بتوانند به چیزهایی که می خواهند دست پیداکنند به این منظور بین والدین در این زمینه رقابت ایجاد می کنند که کدام والد بهتری است یا کدام فرزندش را بیشتر دوست دارد. این رقابت برای همه اعضای خانواده آثار بدی به جای می گذارد.
البته همه نوجوانان مثل هم نیستند و واکنش آنها نسبت به طلاق والدین شبیه به هم نیست. هر چند تحقیقات در زمینه آثار طلاق هنوز در اوایل راه است اما برخی از یافته ها به ثبات لازم رسیده است مثلا یافته ها شان می دهد که:
-وقوع طلاق در خانواده باعث می شود که اکثرا نوجوانان از ایجاد یک رابطه مبتنی بر عشق در آینده بترسند. آنها فکر می کنند که اگر خودشان را از لحاظ احساسی از دیگران دور نگه دارند، می توانند از صدمات و ناراحتی های بعدی در امان باشند.
-نوجوانانی که قربانی طلاق والدین هستند انتظارات و توقعاتشان را از دیگران و حتی از زندگی آینده خود کاهش پیدا می کند و در برابر اصلاح مسایل و امور، احساس ناتوانی می کنند.
-همچنین روابط جدیدی که والدین بعد از طلاق برقرار می کنند، بر نوجوان تاثیر زیادی دارد مثلا ازدواج مجدد والدین می تواند سازگاری نوجوانها را مختل کند و آنها را به سمت رفتارهای مخاطره آمیز بکشاند.
دکتر موریس گورین که متخصص اطفال است و در مورد رفتارها و نیازهای روحی بچه ها و نوجوانان مطالعه انجام داده است، پیشنهادهایی برای والدین در آستانه طلاق ذکر کرده است.
-باید به نوجوان تاکید کنید که تصمیم طلاق را خودتان یا همسرتان گرفته اید و بچه ها مسبب و باعث طلاق نیستند و همچنین تاکید کنید که این امر خاتمه یافته محسوب می شود.
-به نوجوان تاکید کنید که نیازهای او برآورده خواهد شد.(اگر واقعا چنین امکانی وجود دارد)
-اطمینان حاصل کنید که نوجوان می داند و می فهمد که هر دو والد او را دوست دارند و در آینده هر دو، ارتباط نزدیکی با آنها خواهد داشت.
-اگر پدر در آینده در دسترس نباشد بیشتر وقتها سودمند است که یکی از بستگان مرد یا فردی که نوجوان قبولش دارد در تماس باقی بماند.
-تا جایی که امکان دارد، نوجوان را از محیط آشنا و دوستان و مدرسه جابجا نکنید.
-اگر امکان پذیر است فرزندتان باید همیشه اوقات خاصی را به طور اختصاصی با هر کدام از والدین بگذراند.
-دنبال بهانه ای نباشید که بر اساس آنها به نوجوان بگویید نمی تواند یا نباید با والد دیگر ملاقات کند.
-تلاش جدی داشته باشید که روزهای تولد یا عیدها را به خاطر بسپارید
و سعی کنید به همه مسایلی که برای نوجوان مهم است توجه کنید.
-برای سوال های زیادی که به دفعات از شما پرسیده خواهد شد و برای پاسخ های تکراری آماده باشید.
-اگر همسر سابقتان از این دستورالعمل ها پیروی نمی کند،
به هر حال شما هر کاری را که از دست تان بر می آید،
انجام دهید و برای هر مشکل یا هر موردی که دچار شک و تردید می شوید، دنبال گرفتن کمک باشید.
طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است
نوجوانان گه گاه تحت تاثیر مشکلات خانوادگی و طلاق والدین ،دچار افسردگی می شوند حال اگر این افسردگی به شکل موثری رفع نشود، ممکن است به خودشان آسیب بزنند. پسرها بیشتر از دختران دست به خودکشی می زنند اما در هر حال هیچکس در امان نیست.
اینکه چرا در سالهای اخیر آمار خودکشی در نوجوانان و جوانان افزایش یافته است،
شاید به این دلیل باشد که اولا امروزه ابزارهای خودکشی فراوانی در دسترس نوجوانان قرار دارد
اما شاید این نکته مهمتر باشد که محققان اعتقاد دارند فشارهای زندگی مدرن بیشتر از گذشته ها است.
خصوصا فقدان علاقه از سوی والدین، ممکن است مشکل مهم دیگری باشد. بسیاری از بچه ها در خانه هایی که با طلاق مواجه بوده اند، بزرگ می شوند و در این دست خانواده ها چون عمدتا تک سرپرست هستند و مشغله های رسیدگی به زندگی زیاد است، خانواده برای گذراندن ساعات خاصی در کنار هم فرصتهای بسیار محدودی دارد و لذا احساس طرد شدگی در نوجوانان این دست خانواده ها زیاد به چشم می خورد.
نوجوانان این دست خانواده ها بر این باور هستند که خانواده هایشان آنها را درک نمی کنند و وقتی آنها تلاش می کنند در مورد احساسات، ناراحتی ها، شکستها و ناکامی های خود با والدین شان ارتباط برقرار کنند پدر و مادر نظر آنها را رد می کند و با آنها مخالفت می نماید.
لذا اگر شما فرزند نوجوانی در خانه دارید که دوره هایی از افسردگی را گذرانیده
و یا شرایط خانوادگی نابسامانی دارید
و از لحاظ روحی موقعیت با ثباتی را برای فرزندتان مشاهده نمی کنید
و حتی احتمال می دهید که نوجوان تان در مورد خودکشی فکرهایی دارد ساکت نمانید.
شما باید تهدیدها و ژستهای خودکشی را بسیار جدی بگیرید.
-مستقیما از نوجوان تان در این مورد سوال کنید. از گفتن کلمه خودکشی نهراسید.
برخی از والدین تصور می کنند اگر این موضوع را مطرح کنند نوجوان شان را تشویق به خودکشی می کنند
اما بر عکس اگر نوجوانی در فکر خودکشی باشد
و بفهمد والدین و اطرافیان وی ناله او برای دریافت کمک را شنیده اند،
احساس رهایی می کند. به او بگویید که دوستش دارید
و از او بخواهید در مورد احساساتش برای تان صحبت کند.
-به نوجوان تان تاکید کنید که هر قدر هم که مشکلاتش بزرگ باشد باز هم می تواند
برای حل آن تلاش کند و شما در این امر به او کمک خواهید کرد.
منتظرنمانید مشکلات خودش رفع شود بلکه دست به کار شوید
و حتما کمک تخصصی از یک متخصص و روان شناس هم بگیرید.
-شما به عنوان والدینی که از هم جدا شده اید باید کشف کنید
که چه اشتباهاتی وجود داشته و برای اصلاح یا بهتر شدن اوضاع برنامه ریزی هایی کنید
و حتی از پزشک نوجوان تان کمک بگیرید تا احتمال بروز خودکشی در فرزندتان را از بین ببرید.
البته منظور این نیست که هر نوجوانی که طلاق والدین را تجربه می کند
در معرض خطر خودکشی قرار دارد اما نکته مهم این است
که والدینی که وارد جریان طلاق می شوند،
باید به سلامت روان فرزندان خود خصوصا فرزندان نوجوان توجه خاص داشته باشند.
افسردگی های طولانی مدت و یا رفع نشده عمدتا عامل خطر مهمی است
و باید مورد توجه جدی والدین قرار گیرد و حتما از کمکهای تخصصی بهره برند.
تبیان
خبرگزاری آریا -
تحمل طلاق برای هر بچه ها مشکل است
تحمل طلاق برای هر بچه ها مشکل است. هر چند برخی از مردم معتقدند که نوجوانان بهتر از بچه های کوچک می توانند با این بحران خانوادگی کنار بیایند. تحقیقات نیز نشان می دهد که همیشه این طور نیست. طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است.
جلوگیری از طلاق گاه امکان پذیر نیست و وقتی خوب یا بد طلاق رخ می دهد واکنش یک نوجوان به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله:
-علت طلاق چه بوده است؟
-چگونگی ثبات روحی و احساسی، هم در والدی که در خانه مانده است و هم در والدی که جدا شده است
-مشکلات مالی جدید که بعد از طلاق ایجاد می شود و ...
روزهای اول بعد از طلاق
در خلال مراحل اولیه بعد از طلاق، نوجوان سعی می کند راههایی برای تطابق پیدا کند، و این امر می تواند مشکلات والدینی را که با آنها زندگی می کنند، افزایش دهد. برخی از نوجوانها پرخاشگر می شوند و در خانه با پدر یا مادرشان به خوبی برخورد نمی کنند. برخی ساکت و منزوی می شوند و خودشان را از والدین، خواهر و برادران جدا نگه می دارند. خیلی ها همواره فکر ازدواج مجدد والدین هستند و اغلب احساس گناه می کنند و معتقدند که رفتارهای آنها باعث طلاق شده است.
نکته ای که در مورد نوجوانان در مواجهه با طلاق والدین نباید از نظر دور داشت این است که آنها در بدبین کردن والدین نسبت به هم مهارت خاصی دارند به این شکل که در مورد وقایع یک روز ملاقات، یا مشکلات مالی یا محدودیتهایی که یک والد به ان تحمیل می کند، دروغ هایی می گویند و باعث می شوند که دشمنی بین والدین بیشتر شود. البته گاه هم نوجوانان تلاش می کنند والدین را آشتی دهند که در نتیجه مشکلاتی ایجاد می کنند.
باید به نوجوان تاکید کنید که تصمیم طلاق را خودتان یا همسرتان گرفته اید و بچه ها مسبب و باعث طلاق نیستند و همچنین تاکید کنید که این امر خاتمه یافته محسوب می شود گاهی اوقات هم والدین شان را گول می زنند تا بتوانند به چیزهایی که می خواهند دست پیداکنند به این منظور بین والدین در این زمینه رقابت ایجاد می کنند که کدام والد بهتری است یا کدام فرزندش را بیشتر دوست دارد. این رقابت برای همه اعضای خانواده آثار بدی به جای می گذارد.
تاثیرات طلاق بر نوجوانان
البته همه نوجوانان مثل هم نیستند و واکنش آنها نسبت به طلاق والدین شبیه به هم نیست. هر چند تحقیقات در زمینه آثار طلاق هنوز در اوایل راه است اما برخی از یافته ها به ثبات لازم رسیده است مثلا یافته ها شان می دهد که:
-وقوع طلاق در خانواده باعث می شود که اکثرا نوجوانان از ایجاد یک رابطه مبتنی بر عشق در آینده بترسند. آنها فکر می کنند که اگر خودشان را از لحاظ احساسی از دیگران دور نگه دارند، می توانند از صدمات و ناراحتی های بعدی در امان باشند.
-نوجوانانی که قربانی طلاق والدین هستند انتظارات و توقعاتشان را از دیگران و حتی از زندگی آینده خود کاهش پیدا می کند و در برابر اصلاح مسایل و امور، احساس ناتوانی می کنند.
-همچنین روابط جدیدی که والدین بعد از طلاق برقرار می کنند، بر نوجوان تاثیر زیادی دارد مثلا ازدواج مجدد والدین می تواند سازگاری نوجوانها را مختل کند و آنها را به سمت رفتارهای مخاطره آمیز بکشاند.
پیشنهاداتی برای والدین در آستانه طلاق
دکتر موریس گورین که متخصص اطفال است و در مورد رفتارها و نیازهای روحی بچه ها و نوجوانان مطالعه انجام داده است، پیشنهادهایی برای والدین در آستانه طلاق ذکر کرده است.
برای مثال :
-باید به نوجوان تاکید کنید که تصمیم طلاق را خودتان یا همسرتان گرفته اید و بچه ها مسبب و باعث طلاق نیستند و همچنین تاکید کنید که این امر خاتمه یافته محسوب می شود.
-به نوجوان تاکید کنید که نیازهای او برآورده خواهد شد.(اگر واقعا چنین امکانی وجود دارد)
-اطمینان حاصل کنید که نوجوان می داند و می فهمد که هر دو والد او را دوست دارند و در آینده هر دو، ارتباط نزدیکی با آنها خواهد داشت.
-اگر پدر در آینده در دسترس نباشد بیشتر وقتها سودمند است که یکی از بستگان مرد یا فردی که نوجوان قبولش دارد در تماس باقی بماند.
-تا جایی که امکان دارد، نوجوان را از محیط آشنا و دوستان و مدرسه جابجا نکنید.
-اگر امکان پذیر است فرزندتان باید همیشه اوقات خاصی را به طور اختصاصی با هر کدام از والدین بگذراند.
-دنبال بهانه ای نباشید که بر اساس آنها به نوجوان بگویید نمی تواند یا نباید با والد دیگر ملاقات کند.
-تلاش جدی داشته باشید که روزهای تولد یا عیدها را به خاطر بسپارید و سعی کنید به همه مسایلی که برای نوجوان مهم است توجه کنید.
-برای سوال های زیادی که به دفعات از شما پرسیده خواهد شد و برای پاسخ های تکراری آماده باشید.
-اگر همسر سابقتان از این دستورالعمل ها پیروی نمی کند، به هر حال شما هر کاری را که از دست تان بر می آید، انجام دهید و برای هر مشکل یا هر موردی که دچار شک و تردید می شوید، دنبال گرفتن کمک باشید.
طلاق برای خیلی از نوجوانان، به تلخی مرگ یکی از اعضای خانواده است
تبعات طلاق و ایجاد افسردگی در برخی نوجوانان
نوجوانان گه گاه تحت تاثیر مشکلات خانوادگی و طلاق والدین ،دچار افسردگی می شوند حال اگر این افسردگی به شکل موثری رفع نشود، ممکن است به خودشان آسیب بزنند. پسرها بیشتر از دختران دست به خودکشی می زنند اما در هر حال هیچکس در امان نیست.
اینکه چرا در سالهای اخیر آمار خودکشی در نوجوانان و جوانان افزایش یافته است، شاید به این دلیل باشد که اولا امروزه ابزارهای خودکشی فراوانی در دسترس نوجوانان قرار دارد اما شاید این نکته مهمتر باشد که محققان اعتقاد دارند فشارهای زندگی مدرن بیشتر از گذشته ها است.
خصوصا فقدان علاقه از سوی والدین، ممکن است مشکل مهم دیگری باشد. بسیاری از بچه ها در خانه هایی که با طلاق مواجه بوده اند، بزرگ می شوند و در این دست خانواده ها چون عمدتا تک سرپرست هستند و مشغله های رسیدگی به زندگی زیاد است، خانواده برای گذراندن ساعات خاصی در کنار هم فرصتهای بسیار محدودی دارد و لذا احساس طرد شدگی در نوجوانان این دست خانواده ها زیاد به چشم می خورد.
نوجوانان این دست خانواده ها بر این باور هستند که خانواده هایشان آنها را درک نمی کنند و وقتی آنها تلاش می کنند در مورد احساسات، ناراحتی ها، شکستها و ناکامی های خود با والدین شان ارتباط برقرار کنند پدر و مادر نظر آنها را رد می کند و با آنها مخالفت می نماید.
لذا اگر شما فرزند نوجوانی در خانه دارید که دوره هایی از افسردگی را گذرانیده و یا شرایط خانوادگی نابسامانی دارید و از لحاظ روحی موقعیت با ثباتی را برای فرزندتان مشاهده نمی کنید و حتی احتمال می دهید که نوجوان تان در مورد خودکشی فکرهایی دارد ساکت نمانید. شما باید تهدیدها و ژستهای خودکشی را بسیار جدی بگیرید.
برای مثال:
-مستقیما از نوجوان تان در این مورد سوال کنید. از گفتن کلمه خودکشی نهراسید. برخی از والدین تصور می کنند اگر این موضوع را مطرح کنند نوجوان شان را تشویق به خودکشی می کنند اما بر عکس اگر نوجوانی در فکر خودکشی باشد و بفهمد والدین و اطرافیان وی ناله او برای دریافت کمک را شنیده اند، احساس رهایی می کند. به او بگویید که دوستش دارید و از او بخواهید در مورد احساساتش برای تان صحبت کند.
-به نوجوان تان تاکید کنید که هر قدر هم که مشکلاتش بزرگ باشد باز هم می تواند برای حل آن تلاش کند و شما در این امر به او کمک خواهید کرد.منتظرنمانید مشکلات خودش رفع شود بلکه دست به کار شوید و حتما کمک تخصصی از یک متخصص و روان شناس هم بگیرید.
-شما به عنوان والدینی که از هم جدا شده اید باید کشف کنید که چه اشتباهاتی وجود داشته و برای اصلاح یا بهتر شدن اوضاع برنامه ریزی هایی کنید و حتی از پزشک نوجوان تان کمک بگیرید تا احتمال بروز خودکشی در فرزندتان را از بین ببرید.
البته منظور این نیست که هر نوجوانی که طلاق والدین را تجربه می کند در معرض خطر خودکشی قرار دارد اما نکته مهم این است که والدینی که وارد جریان طلاق می شوند، باید به سلامت روان فرزندان خود خصوصا فرزندان نوجوان توجه خاص داشته باشند. افسردگی های طولانی مدت و یا رفع نشده عمدتا عامل خطر مهمی است و باید مورد توجه جدی والدین قرار گیرد و حتما از کمکهای تخصصی بهره برند.
منبع: تبیان
ایجاد وحدت میان پدیدههای ظاهراً متفاوت فیزیکی همواره نمایانگر پیشرفت بزرگی بوده است. نمونه کلاسیک آن ادامه ...
بلور نگاری سطح نیمه رساناها و پیشرفت در زمینه مواد سیلیسیومی بی شکلفیزیک خلأ زمینههایی از پژوهش و فن آوری را در بر میگیرد که در آنها تولید، نگهداری و اندازه گیری خلأ ادامه ...
باید بدانید که چرا استراحت و تفریح، در واقع بسیار مهم هستندفقط و فقط کار کردن و هیچ سرگرمی و تفریحی نداشتن قطعا آدم را خسته و کسل میکند! زمان آن رسیده است تا با ادامه ...
با این فعالیتهای هیجانانگیز، لذت را برای نوجوانان دو برابر کنیداگر به شما این صفحه را برای مطالعه کردن انتخاب کردهاید، قطعا باید به دنبال برخی فعالیتهای سراسر لذتبخش ادامه ...
آیا یبوست موجب ایجاد حالت تهوع میشود؟یبوست و تهوع اغلب با یکدیگر ارتباط دارند و فرد مبتلا ممکن است همزمان آنها را تجربه کند. از طریق این مقاله، ادامه ...
آیا عفونت سینوس مسری است؟عفونت سینوس یک بیماری مسری نیست. با این حال، چنانچه این بیماری در نتیجهی یک عفونت ویروسی مانند سرماخوردگی ادامه ...
آلرژی نسبت به گردوآلرژی یا حساسیت نسب به گردو در میان کودکان بسیار شایع است. این آلرژی غذایی میتواند چندین نشانه را ایجاد ادامه ...
انواع مختلف استراحت و تفریحهزاران فعالیت وجود دارند که میتوان آنها را صرف نظر از سن در زمان استراحت انجام داد و در اوقات فراغت ادامه ...
انواع فولادها : ویژگیهای متمایز آنها و مصارف بی شمارفولاد، آلیاژی از آهن و کربن، یک مادهی شدیداً متنوع است که برای انواعی از اهداف به کار میرود. تغییرات ادامه ...
خبرگزاری آریا -
تقلید از پدر و مادر و اطرافیان تاثیر زیادی در سیگاری شدن نوجوان دارد
استعمال سیگار در دوران نوجوانی
امروزه علی رغم هشدارهای پیاپی مجامع پزشکی و فرهنگی، مصرف سیگار به طور روز افزون در جامعه بالا می رود. متاسفانه آسیب ها و پیامدهای ناشی از مصرف سیگار، بسیار جدی و بعضاً جبران ناپذیر هستند و اغلب سیگاری ها با اینکه از مضرات سیگار با خبرند، ولی از روی عادت و به بهانه کسب آرامش و رفع خستگی، اقدام به مصرف این ماده خطرناک می کنند و سلامت جسم و جان خود را به خطر می اندازند.
میزان مصرف افراد سیگاری، با ایجاد تشدید مسائل روانی افزایش می یابد و گاه به حدی می رسد که جای خواب و خوراک را نیز می گیرد. دوری از خانواده، بیکاری، محرکهای روانی، اصرار دوستان و خویشان و حتی علاقه شخصی، کسب لذت و تقلید و خودنمایی، از عوامل موثر در روی آوری به سیگار است.
علل استعمال سیگار در نوجوانان
استعمال سیگار در نوجوانان، بیشتر جنبه خود نمایی دارد و آرام آرام برای کسب لذت صورت می گیرد. آغاز مصرف سیگار در سنین جوانی و میانسالی ممکن است تاثیر چندانی بر خلقیات فرد نداشته باشد؛ ولی تجربه استعمال سیگار تا قبل از بیست سالگی یعنی در بحرانی ترین سنین نوجوانی، به این سبب که دوران شخصیت سازی نوجوان است و هر تجربه ای را تا آخر عمر فرا راه خود قرار می دهد، بسیار خطرناک است.
یکی از دلایل اصلی روی آوری نوجوانان به سیگار، کنجکاوی در امتحان کردن آن است که اغلب ازطریق دوستان و همسالان تبلیغ می شود و آرام آرام برای ادامه این تجربه، بهانه های دیگری نیز فراهم می شود. برخی از نوجوانان برای مخالفت با خانواده و رفع حقارتها به این کار دست می زنند و می خواهند از این طریق اعتماد به نفس بیشتری کسب کنند. رقابت با گروه همسالان از طریق خود نمایی، بزرگترین دلیل شایع برای آغاز کشیدن سیگار است.
یکی از دلایل اصلی روی آوری نوجوانان به سیگار، کنجکاوی در امتحان کردن آن است
بسیاری از پسران نوجوان سیگاری، عقیده دارند که با هر پکی که به سیگارمی زنند، احساس مردانگی می کنند و این شیوه به زودی جزئی از شخصیت آنها می شود. تقلید از پدر و مادر و اطرافیان نیز تاثیر زیادی در سیگاری شدن نوجوان دارد. اضطراب، تنش، محرکهای شدید روانی و ناراحتی های خانوادگی عوامل عمده زمینه ساز برای روی آوردن به سیگار هستند. مسأله تاسف بار این است که نوجوان سیگاری که ازطریق سیگار به آرامش کاذب دست می یابد و با پنهان کردن مشکل خود از خانواده هر روز بیش از پیش به دوستان هم دردش روی می آورد، بهترین طعمه عاملان پخش مواد مخدر نیز خواهد شد. در این میان خانواده ها بیش از دیگر گروههای اجتماعی در پیشگیری از سیگاری شدن نوجوانان نقش دارند.
نقش خانواده در پیشگیری از روی آوردن نوجوانان به سیگار
دوره نوجوانی، دوره ای حساس و شگرف و حد فاصل کودکی و جوانی است. خانواده های هوشیار باید با آگاهی از شرایط ویژه این دوره ، همواره مراقب فرزندان نوجوان خود باشند. موقعیت حساسشان را درک کنند و هرچه بیشتر آنها را در پناه خود بگیرند. وقتی که مشکلات نوجوان در محیط خانه و در جمع صمیمی خانواده بدون ترس از تنبیه و شماتت مطرح شود و از طریق راه حلهای منطقی والدین رفع گردد، دیگر نیازی به حضور و دخالت دوستان و همسالان نیست.
نقش تربیتی خانه و خانواده به عنوان محیطی که فرزندان بیشترین وقت خود را در آن می گذرانند تا جایی مهم است که به جرأت می توان گفت، منشاء تمام موفقیتها و شکستها را باید در شیوه تربیتی خانواده ها جستجو کرد. والدین باید هوشیار باشند و ارتباطات، رفتار و آمد و شدهای نوجوان خویش را تحت نظر بگیرند، و اگر احساس کردند بلای مهلک سیگار، گریبان فرزندانشان را گرفته با سعه صدر و بدون فوت وقت این نطفه شوم را خفه کنند.
آموزش قبل از سن 15 سالگی ، تلاش برای کاستن فشارهای روانی ، تشویق و تقویت به موقع موفقیتها ، فراهم کردن تفریحات سالم و سازنده و درونی کردن ارزشها در پیشگری از روی آوردن نوجوان به سیگار تاثیر زیادی دارد.
منبع : tebyan.net
خبرگزاری آریا -
توضیح امور جنسی و پاسخ به پرسشهای این حوزه به کودکان، هر چند سخت اما شدنی است، کودکان با استدلالات ساده قانع میشوند و والدین قادرند با گفتن حقایقی ساده به سوالات آنها پاسخ دهند؛ اما وقتی آنها به سنین نوجوانی میرسند آموزش مسائل جنسی با جزئیات بیشتری صورت میگیرد و برای بسیاری از والدین سخن گفتن درباره این مسائل و پاسخگویی به سوالات جنسی نوجوانان سختتر میشود، برخی از آنها هنگام راهنمایی کردن فرزندانشان خود را در تنگنا میبینند، چرا که نمیدانند گفتن چه چیز درست و توضیح چه چیز غلط است.
به همین دلیل همیشه فاصلهای بین والدین و فرزندان ایجاد شده و موجب شرم و خجالت فرزندان از پرسشگری در این حوزه مهم دوران بلوغ میشود و ناچار نوجوانان از طریق منابع دیگری همچون دوستان، کتابهای مرتبط با بهداشت جنسی، فیلمها، اینترنت و هر منبعی که حاوی اطلاعات درست یا غلط درباره مسائل جنسی است، به دنبال پاسخ سوالاتشان میگردند.
بلوغ، اولین بهانه برای آموزش جنسی
وقتی فرزند شما به سن نوجوانی میرسد و اولین نشانههای بلوغ در او ظاهر میشود، وقت آن است که والدین درباره قسمتهای مختلف اعضای جنسی، بلوغ و تغییرات بدنی، آمیزش، رفتارهای جنسی نادرست همچون خودارضایی اطلاعاتی درست به او بدهند، هر چند درصد بالایی از بزرگسالان یا اطلاعات ناقصی در این زمینه دارند یا نمیدانند چگونه اطلاعاتشان را منتقل کنند، بنابراین در اولین قدم لازم است والدین از طریق مطالعه کتابهای مرتبط و صحبت با مشاوران و مراجعه به مراکز آموزشی در مدارس نسبت به آگاهیدادن به فرزندشان اقدام کنند.
بدیهی است در این مورد مادر با دختر و پدر با پسر صحبت میکند و در صورت فقدان حضور یکی از والدین باید از اقوام درجه یک که با نوجوان ارتباط خوبی دارد، درباره این مسائل با او گفتوگو کند. معمولا آغاز بلوغ در دختران ده تا یازده سالگی و در پسران سیزده تا چهارده سالگی است.
معرفی بیماریهای مقاربتی
توضیح درباره بیماریهای مقاربتی همچون ایدز و هپاتیت علاوه بر اینکه اطلاعات نوجوان را در این زمینه تکمیل میکند، بهانهای میشود تا پدر یا مادر بتوانند درباره رفتارهای پرخطر جنسی با فرزندان صحبت کنند و در کنار معرفی این بیماریها از مضرات خودارضایی و عواقب جسمی و روحی آن برای نوجوان بگویند. در صورتی که والدین اطلاعاتی کافی در این زمینه نداشته باشند میتوانند خودشان کتاب یا جزوهای مرتبط با این موضوعات به فرزندشان بدهند.
دقت در انتخاب کلمات
فضای شوخی و طنز، هرچند از فشار روانی موجود بر والدین ونوجوانان میکاهد، اما جدیت مباحث و هدف آموزشی آن را هم زیر سوال میبرد، ضمن اینکه فضا را مستعد حرمتشکنی و پردهدری میکند، بنابراین در انتخاب کلمات باید دقت زیادی کرد، بهتر این است که والدین از واژههای علمی استفاده کنند و برای قابل درک بودن آنچه میگویند از برخی تجربیات و احساسات خود درباره ظهور اولین نشانههای بلوغ بگویند.
باوری غلط با نقاب روشنفکری
برخی والدین میگویند هر چه بیشتر چشم و گوشش را ببندی حریصتر میشود، بگذار تا ببیند و چشمش عادت کند! برخی دیگر هم اصلا به این موضوع فکر نمیکنند، سیل سریالهای ماهوارهای آنها را چنان در خود غرق کرده است که اصلا نگران نیستند نوجوانی که در کنارشان نشسته و در دیدن فلان سریال چندصد قسمتی ماهواره آنها را همراهی میکند، در حال ساختن چه باورهای غلط و اغراق شدهای درباره امور جنسی در ذهن خود است. این باور روشنفکر مآبانه که «بگذار تا ببیند...» و آن بیتوجهی افراطی هر دو نتیجه بیمسئولیتی والدین در زمینه آموزش امور جنسی است.
دیدن صحنههایی با موضوع ارتباط جنسی (حتی اگر تصاویر جنسی نباشد) آن هم در نوجوانانی که تازه در حال پشت سرگذاشتن بلوغ جنسی خود هستند، نوعی ظلم در حق آنهاست. چرا که از یک سو با توجه به سن و سال و شرایطی که دارند به بلوغ ازدواج نرسیدهاند و از سوی دیگر مجبورند با غریزه خود در ستیز باشند و به سوی انحرافات جنسی کشیده نشوند و خویشتنداری پیشه کنند.
توصیه به خویشتنداری جنسی
در سیستم آموزشی کشور ما هنوز آموزش جنسی به طور کامل و صحیح در برنامههای آموزشی مدارس گنجانده نشده، اما در دروسی مثل دین و زندگی به لزوم خویشتنداری جنسی و کنترل نگاه اشاره شده است. اگر والدین در کنار آموزشهای جنسی، احکام دینی و معنوی را هم به فرزندان آموزش دهند در واقع آنها را به یک عامل شناختی مجهز میکنند. چیزی که به آنها یادآوری میکند هنگام برخورد با گناه باید نگران پیامدهای آن نیز باشند.
آموزش مهارت «نه» گفتن به درخواست جنسی
به خاطر داشته باشید که فرزند شما کودک نیست که همیشه کنارش باشید و از او مراقبت کنید. آموزش «نه» گفتن به درخواستهای جنسی دیگران یکی از بخشهای مهم آموزش بهداشت جنسی است. به فرزندتان بیاموزید افراد هوسران و بیماران جنسی به بهانههای مختلف و با سخنان فریبنده به دنبال سوءاستفاده جسمی و روحی از دیگران هستند.
به فرزندتان بگویید سوءاستفادهگران جنسی ممکن است از جملاتی استفاده کنند که به نظر منطقی است؛ مثل «به یک بار تجربهاش میارزد، تو دیگر بزرگ شدهای، مگر مرا دوست نداری، کسی چیزی نمیفهمد، اگر قبول نکنی ترکت میکنم و...»، اما در نهایت این ارتباط پایان خوبی نخواهد داشت. با توجه به گستردگی رسانههای ارتباطی و نرمافزارهای مختلف و شبکههای اجتماعی اینترنتی، مهارت «نه» گفتن به درخواست جنسی دیگران مهارتی است که نوجوانان باید آنرا یاد گرفته باشند تا از آسیبهای احتمالی در امان بمانند.
منبع:سلامت نیوز
نوجوانان سن بلوغ را پشت سر می گذارند که در این موقع داشتن تغذیه مناسب اهمیت پیدا می کند. خوردن برخی از مواد غذایی در این سن توصیه می گردد. تغذیه سالم در طی نوجوانی اهمیت زیادی دارد، زیرا تغییرات بدن در طی این زمان بر روی نیازهای تغذیهای اثر میگذارد. این مقاله در مورد انرژی و مواد مغذی مورد نیاز نوجوانی است
نوجوانان در این زمان بیشتر مستقل میشوند و تصمیمات زیادی در مورد غذایی که میخورند میگیرند.تعداد زیادی از نوجوانانی که جهش رشد را تجربه میکنند اشتهایشان زیاد و نیازمند دریافت غذاهای سالم برای تامین نیازهای رشدشان میشوند.نوجوانان نسبت به کودکان بیشتر تمایل دارند که غذای بیشتری را خارج از منزل دریافت کنند و در انتخابهایشان بیشتر تحت تاثیر هم سن و سالان خودشان هستند.
این افراد ممکن است بیش از اندازه از یک نوع غذای ناسالم مانند: نوشابه ها، فست فودها یا غذاهای فرآیند شده استفاده کنند.نیازهای تغذیهای نوجوانان به طور عمده تحت تاثیر جهش رشد است که در بلوغ اتفاق میافتد. جهش رشد دختران در سنین بین 11 تا 15 سال و در پسران بین سنین 13 تا 16 سال اتفاق میافتد.
نیازهای تغذیهای نوجوانان از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است و دریافت غذای آنها نیز از روزی به روز دیگر متفاوت است.بنابراین افرادی که در یک روز غذای کافی مصرف نمیکنند و یا بیشتر از نیازشان غذا میخورند، ممکن است در روز دیگر جبران کنند.در این دوره از زندگی خطر کمبود چندین ماده مغذی مخصوصا آهن و کلسیم بیشتر از سایر املاح معدنی و ویتامین ها است.
انرژی مورد نیاز نوجوانان
انرژی مورد نیاز نوجوانان در سنین 13 تا 18 سالگی بسیار متفاوت بوده و بسته به سن، جنس و سطح فعالیت بدنی تغییر میکند.دختران در سن 13 سالگی به 1600 تا 2200 کیلو کالری انرژی و در سن 18 سالگی به1800 تا 2400 کیلوکالری انرژی نیاز دارند.پسران نیز در سن 13 سالگی به 2000 تا 2600 کیلوکالری انرژی و در سن 18 سالگی به2400 تا 3200 کیلو کالری انرژی نیاز دارند.
انرژی مازاد مورد نیاز میتواند از لبنیات اضافی، سبزیها، میوه ها، غلات سبوسدار، حبوبات، مرغ، ماهی و چربیهای سالم تامین شود.البته ذکر این نکته ضروری است که کودکانی که با اضافه وزن وارد سنین نوجوانی میشوند، ممکن است به انرژی اضافی نیاز نداشته باشند.
کربوهیدراتهای مورد نیاز نوجوانان
65 درصد-45 درصد انرژی روزانه باید از کربوهیدراتها تامین شود، به طوری که بیشتر از 10 درصد انرژی از قند و شکر و کربوهیدرات ساده تامین نشود.غذاهای غنی از کربوهیدرات مانند میوهها، غلات کامل و حبوبات منبع اصلی فیبر غذایی نیز محسوب میشوند.
پروتئین مورد نیاز نوجوانان
30-10 درصد انرژی روزانه باید از پروتئینها تامین شود. نیاز نوجوانان به پروتئین تحت تاثیر مقدار پروتئین مورد نیاز برای حفظ توده عضلانی موجود و هم چنین افزایش توده عضلانی در طی بلوغ قرار میگیرد.عدم کفایت پروتئین رژیم غذایی در این دوران میتواند باعث کاهش رشد قدی، تاخیر بلوغ جنسی و کاهش توده عضلانی بدن شود.
چربی مورد نیاز نوجوانان
بدن انسان نیازمند چربی غذایی و اسیدهای چرب ضروری برای رشد و تکامل طبیعی، ساخت هورمونها و تامین انرژی است.توصیه میشود که بیشتر از 30 درصد انرژی از چربی و بیشتر از 10 درصد انرژی از چربیهای اشباع تامین نشود.علاوه بر کمیت چربیها، کیفیت آنها نیز از اهمیت ویژهای برخورداراست.
منابع چربی خوب شامل: ماهی چرب، مغزها، دانهها، انواع روغنها از جمله کلزا کانولا، هسته انگور و زیتون و موارد دیگر میشود.از بین انواع مواد معدنی و ویتامینهای مورد نیاز در دوران بلوغ به اختصار به ذکر چندین مورد میپردازیم.
آهن مورد نیاز نوجوانان
در بین نوجوانان کم خونی فقر آهن یکی از متداولترین بیماریهای مربوط به عدم کفایت رژیم غذایی است.نوجوانان مخصوصا بیشتر مستعد کم خونی فقر آهن هستند که این مورد بیشتر به دلیل افزایش حجم خون و توده عضلانی در طی دوران رشد و تکامل است.
نیاز به آهن به دلیل تولید “هموگلوبین” و پروتئین “میوگلوبین” در عضله افزایش مییابد.عوامل موثر دیگر در افزایش نیاز به آهن شامل: افزایش وزن بدن و شروع قاعدگی در دختران است.بنابراین، یکی از مهمترین ملاحظات غذایی در دوران نوجوانی افزایش دریافت غذاهای غنی از آهن شامل: گوشت لخم (کم چرب)، ماهی و ماکیان و منابع غیر حیوانی آن از جمله: حبوبات، سبزیجات برگ سبز تیره، مغزها و غلات غنی شده با آهن میباشد.
از آنجایی که آهن موجود در منابع حیوانی نسبت به منابع غیر حیوانی جذب بالاتری دارد، بنابراین نوجوانانی که از رژیمهای غذایی گیاهخواری پیروی میکنند در معرض افزایش خطر کمبود آهن هستند.با این حال، ویتامین C (موجود در مرکبات و سبزیها) به افزایش جذب آهن موجود در منابع غیر حیوانی کمک میکند.
کلسیم مورد نیاز نوجوانان
99درصد کلسیم بدن در استخوانها ذخیره میشود و در هنگام جهش رشد، افزایش وزن توده استخوانی به بیشترین سرعت خود میرسد.در حدود 45 درصد توده استخوانی بزرگسالان در زمان نوجوانی شکل میگیرد.اگرچه رشد آن بعد از زمان نوجوانی نیز ادامه مییابد.
از آنجایی که کارایی جذب کلسیم در حدود 30درصد است، تامین کلسیم مورد نیاز از طریق رژیم غذایی از اهمیت بسزایی برخوردار است.دستیابی به بیشترین مقدار توده استخوانی در طی زمان کودکی و نوجوانی میتواند خطر پوکی استخوان در سالهای آتی را کاهش دهد.مصرف چندین سهم از محصولات لبنی مانند: شیر، ماست، و پنیر میتواند مقدار کلسیم توصیه شده را به خوبی تامین کند.
ویتامین D و فسفر مورد نیاز نوجوانان
علاوه بر کلسیم، ویتامین D و فسفر نیز برای ساخت استخوان و سوخت و ساز طبیعی کلسیم لازم است و باید از طریق رژیم غذایی مناسب و نور آفتاب تامین شود.فعالیت بدنی مخصوصا تمرینهای بدنسازی در تحریک ساخت و حفظ استخوان موثر است.کمبود ویتامین D در زمان نوجوانی میتواند از کسب حداکثر توده استخوانی جلوگیری کند و موجب افزایش خطر پوکی استخوان و بیماریهای دیگر در بزرگسالی شود.
با توجه به کمبود همه گیر ویتامین D در جمعیت ایرانی، بررسی وضعیت ویتامین D نوجوانان و تجویز مکمل آن در صورت کمبود توصیه میشود.
روی مورد نیاز نوجوانان
یکی از املاح ضروری برای رشد و تکامل، عملکرد ایمنی، عملکرد عصبی و تولید مثل است.کمبود روی در کشورهای در حال توسعه نسبتا شایع است و میتواند باعث تاخیر رشد نرمال، اختلال تکامل ادراک و تاخیر بلوغ جنسی شود.نوجوانان به واسطه افزایش نیاز برای رشد در معرض خطر کمبود روی هستند. کمبود این عنصر معدنی تاثیر منفی بر رشد و تکامل میگذارد.منابع غذایی آن شامل گوشت قرمز، غذاهای دریایی، مغزها و حبوبات میشود…
برنامههای کمکرسانی به دانشآموزان
اگرچه این برنامهها رایجترین برنامههای مدرسهمدارند، اما به خوبی مورد ارزشیابی قرار نگرفتهاند. این برنامهها بر ارائهی مداخلههای اولیه به دانشآموزانی که مواد مخدر مصرف میکنند، تأکید دارند. این مداخلهها شامل راهبردهای درمانی مانند فراهمساختن حمایت اجتماعی و افزایش مهارتها و ظرفیتهای فرد برای مقابله با دامنهای از مشکلات زندگی اسـت. وجه مشترک مهم این برنامه، درگیرکردن همسالانی اسـت که اغلب نقش فعالی در این برنامهها دارند. نقش همسالان شامل مدیریت و حل بحران، تسهیلکنندهی گروههای کوچک و عاملهای ارجاعدهنده اسـت. به طور معمول در این برنامهها از بزرگسالان هم به عنوان مشاور و تسهیلکننده استفاده میشود. این برنامهها شامل فعالیتهایی مانند مشاورهی گروهی برای نوجوانان دارای والدین مشکلدار، مشاورهی فردی برای دانشآموزانی که الکل یا مواد مصرف میکنند، مشاورهی فردی و گروهی برای نوجوانانی که پیشرفت تحصیلی ضعیفی دارند و در معرض خطر مصرف مواد قرار دارند و آموزش خانوادهها برای برآوردهکردن نیازهای فرزندانشان اسـت. تحقیقات زیادی در مورد کارایی این برنامهها صورت نگرفته، اما نتایج برخی پژوهشها نشاندهندهی کارایی این برنامههاست (کلاینمن (1) و همکاران، 1992؛ به نقل از دیکلمنت، هانسن و پانتون، 1996).کلینیکها یا مراکز مشاورهی مدارس
دربارهی مداخلههای گروهی مانند برنامههای همیاری دانشآموزان مشکلاتی وجود دارد. نگرانی اصلی این اسـت که احتمالاً در گروه درمانی، افرادی که مشکل کمی دارند، در عمل با برقراری ارتباط با افرادی که مشکلات زیادی دارند، به طرف مصرف مواد کشیده شوند. راهحل دیگر این مشکل، طراحی راهبردهای خدمات مراقبتی انفرادی اسـت. خدمات اجتماعی مختلفی در مدارس ارائه میشوند که ممکن اسـت به طور مستقیم یا غیرمستقیم مشکل مصرف مواد را حل کنند.برنامههای خانوادگی
در سالهای اخیر محققان به بررسی درمان اعتیاد با استفاده از برنامههایی علاقهمند شدهاند که والدین در آنها فعالانه درگیر میشوند. برای مثال برای (1988، به نقل از دیکلمنت، هانسن و پانتون، 1996) از برنامههایی که شامل خانوادهدرمانی برای تشخیص دانشآموزان در معرض خطر زیاد بودند، گزارشی ارائه کرده اسـت. نوجوانانی که در این برنامههای خانوادهدرمانی شرکت کرده بودند، در مقایسه با آنهایی که فقط مداخلههای مبتنی بر مدرسه را دریافت کرده بودند و معلم از راهبردهای تقویت رفتاری برای آنان استفاده کرده بود؛ نمرههای تحصیلی بهتری دریافت کردند. همچنین مشاهده شد که نوجوانان شرکتکننده در خانوادهدرمانی رفتاری توانسته بودند مقدار مصرف مواد مخدر را در سطحی ثابت و بدون افزایش نگاه دارند، در حالی که نوجوانان گروه کنترل مقدار مصرف مواد خود را طی این دوره افزایش داده بودند. مطالعات موردی هم نشاندهندهی تأثیر خانوادهدرمانی در کاهش مصرف مواد اسـت. در این مطالعات به والدین آموزش میدهند با مشکلاتی که سبب افزایش تمایل نوجوانان به مصرف مواد میشود و با بحرانهای مختلف با استفاده از روش حل مسئله برخورد کنند.برنامههای دوازدهمرحلهای
بسیاری از رویکردهای درمانی از راهبردهای درمانی ویژهی بزرگسالان برای نوجوانان نیز استفاده میکنند. یکی از رایجترین این رویکردها، برنامههای دوازدهمرحلهای اسـت که بعد از برنامههای ناشناسهای الکلی و ناشناسهای مصرفکنندهی مواد طراحی شده اسـت. دو بُعد مهم این برنامه، یکی مربوط به فلسفهی دارابودن 12 مرحله و دیگری مربوط به شکل ملاقات اسـت که شامل راهبرد کلی برای حمایت اجتماعی اسـت.درمان شبانهروزی
در بعضی برنامهها باید نوجوانان معتاد به مواد مخدر از خانوادهی خود و محیط زندگی روزانهاش جدا شود و در محلی که دارای تسهیلات درمانی خاصی اسـت، به طور شبانهروزی سکونت کند. بیشتر این برنامهها برای نوجوانان و جوانان طراحی شدهاند. دو نوع رایج از این برنامهها وجود دارد؛ نخستین مورد، بیمارستان یا مرکز تسهیلات درمانی اسـت که در وهلهی اول شروع به سمزدایی میکند و سپس برای فرد جلسات درمانی انفرادی یا گروهی تدارک میبیند. در این نوع برنامهها، تأکید زیادی به آموزش برای ترک اعتیاد میشود. به دلیل پرهزینهبودن این برنامهها، نمیتوان پیشبینی کرد که آیا این برنامهها در اینده هم تداوم خواهند داشت یا نه؛ دومین نوع برنامه، به «جامعهدرمانی» مشهور اسـت. به طور معمول، هدف این برنامه جامعهپذیری مجدد و کامل فرد اسـت. در این برنامه توجه کمی به موضوعهای روانشناختی خاص مصرف مواد میشود، ولی در عوض فرد فرایندی را طی میکند تا بتواند مهارتهای شخصی و اجتماعی لازم برای کارکردن به عنوان یک فرد طبیعی جامعه را کسب کند. این برنامه شامل نظارت و بازرسی شدیدی اسـت و اعطای آزادی فقط زمانی امکانپذیر اسـت که فرد رفتارهای همراه با مسئولیت و تعهد از خود نشان بدهد. جوامع درمانی ممکن اسـت فقط افرادی را بپذیرند که در زمان معرفیشدن پاکاند و از مواد مخدر استفاده نمیکنند. کارایی و تأثیر این برنامهها تا حدودی ارزیابی شده اسـت. در پژوهشی که بدین منظور انجام شد، اطلاعات به دستآمده نشاندهندهی تأثیر خاصی نبودند (هستر و میلر (3)، 1988).چگونه از مصرف مواد جلوگیری کنیم؟
بسیاری از نوجوانها، ممکن اسـت گاه از طرف دوستانشان برای مصرف مواد مخدر تحت فشار قرار بگیرند. در این وضعیت، آنها باید تصمیم بگیرند که از این مواد استفاده کنند یا نه. اگرچه اتخاذ این تصمیم با آنهاست، اما شما حتماً باید پیشاپیش کاری کنید که آنها از خطر واقعی داروهای روانگردان حتی در حد امتحان کردن، اطلاع پیدا کند. بله، اگرچه این داروها به ظاهر میتوانند راهی برای گریز از فشارهای دورهی نوجوانی باشند، اما هر کسی باید مشکلات اجتنابناپذیر دورهی رشد را تجربه کند تا بتواند فردی بالغ، رشدیافته و مسئول شود و مواد مخدر، مانع این تجربه نشوند. داروها از طریق ایجاد مسائل مختلف، از انزوای اجتماعی گرفته تا کاهش انگیزه، فرایند رشد را حتی از آنچه هست، مشکلتر و پیچیدهتر میکنند. به طور کلی، آنچه اهمیت دارد، این اسـت که قبل از آنکه داروها مشکلی ایجاد کنند، کاری کنید. از طریق اقدامهای زیر این احتمال را افزایش میدهید که وقتی به نوجوان شما دارو تعارف شود، او بگوید "نه".چگونه باید مصرف دارو را ترک کرد؟
اگر فهمیدید که نوجوانتان به داروها یا الکل معتاد اسـت، ممکن اسـت پذیرش این مسئله برای شما مشکل باشد. تعدادی از پدر و مادرها، حتی وقتی که نشانهها، بشدت نشاندهندهی وجود این مسئلهاند، آنها را انکار میکنند و نادیده میگیرند و این وضعیت اغلب مدتها ادامه مییابد. اما تشخیص فوری اعتیاد، ضرورت دارد. از هر چهارنفری که به مراحل پیشرفتهی اعتیاد میرسند، یعنی به طور فعال در جست و جوی مواد برمیآیند و گرفتار آنها میشوند، سه نفر هرگز بهبودی کامل و موفقیتآمیزی پیدا نمیکنند. بنابراین، مشورت و درمان بموقع حیاتی اسـت.پینوشتها:
1. Kleinman
2. Brindis
3. Hester & Miller
موقعیتهای درمانی:
در درمان مؤسسهای برخلاف درمان مبتنی بر جامعه (جامعهمدار)، خدمات درمانی وابسته به مؤسسات، سازمانها و نهادهایی مانند مدارس و آموزشگاهها، بیمارستانها، مراکز بازداشتگاهی، کانونهای اصلاح و تربیت و پادگان آموزشی اســت و در آنجا ارائه میشود. چنین خدماتی از نظر نوع (برای مثال درمان انفرادی یا گروهی، آموزش مهارتهای اجتماعی، آموزش تحصیلی یا شغلی) و رویکرد نظری که درمان بر آن مبتنی اســت، بسیار متفاوتاند. چند تحقیق محدود در مورد ارزیابی کارایی درمان اصلاحی سازمانی یا مؤسسهای وجود دارد. ایزو و راس (1) (1990؛ به نقل از دیکلمنت، هانسن و پانتون، 1996). فراتحلیلی را روی 46 مطالعه انجام دادند. آنها دریافتند که موقعیتهای درمانی، متغیر مهمی در کارایی یک برنامه به شمار میروند و کارآمدترین و مؤثرترین برنامههای درمانی در موقعیتهای اجتماعی انجام شدهاند تا در موقعیتهای مؤسسهای و سازمانی.شیوههای درمانی
بیشتر درمانها را میتوان هم در موقعیتهای مؤسسهای و سازمانی و هم در موقعیتهای اجتماعمدار به کار برد. اگرچه موقعیت درمان یکی از مهمترین علل کارایی و تأثیر یک درمان خاص اســت، اما پرداختن به کارایی و تأثیر شیوههای درمانی مختلف، ارزشمندتر اســت.کارایی رویکردهای مختلف درمانی
درمان روانپویشی
درمان روانپویشی، یکی از اشکال رایج درمان بویژه در موقعیتهای شبانهروزی اســت، اما کارایی آن برای نوجوانان و جوانانی که مرتکب جرم شدهاند، اثبات نشده اســت. نتایج بعضی تحقیقات نشان دادهاند که گروهدرمانی و درمان انفرادی در موقعیتهای شبانهروزی اثر کمی بر کاهش تکرار جرم توسط نوجوانان خلافکار دارد (مولوی (4) و همکاران، 1993؛ به نقل از دیکلمنت، هانسن و پانتون، 1996). نتایج بعضی پژوهشها نیز نشاندهندهی نقش مؤثر درمان روانپویشی در کاهش تکرار جرم هم در موقعیتهای مؤسسهای و هم در موقعیتهای اجتماعی اســت (دیکلمنت، هانسن و پانتون، 1996).رویکردهای شناختی- رفتاری
درمانهای دارای جهتگیریهای شناختی- رفتاری که متمرکز بر نواقص موجود در مهارتهای شناختیاند، بیشترین موفقیت را در کاهش تکرار جرم داشتهاند. این برنامهها را در وهلهی اول میتوان به جهتگیریهای رفتاری و جهتگیریهای شناختی تقسیم کرد.برنامههای تحصیلی، شغلی و مهارتهای زندگی
نتایج فراتحلیل گرت (1985)، نشاندهندهی تأثیر مثبت برنامههای تحصیلی اســت. در یکی از این برنامهها، برای تقویت دستیابی به اهداف تحصیلی، از شیوههای اصلاح رفتار استفاده شد. نوجوانان شرکتکننده در این برنامه هنگام انجام موفقیتآمیز مؤلفهها و عناصر موجود در برنامه، با دریافت نمره تشویق میشدند. نوجوانان در آزمونهای استاندارد بسرعت بهبود یافتند و در مدت یک سال تکرار جرم در آنان کاهش پیدا کرد.پینوشتها:
1. Izzo & Ross
2. Whitehead & Lab
3. Andrews
4. Mulvey
5. Lipsey
6. Geismar & wood
7. Gordon & Arbuthnot
8. Garrett
نقش طبقهی اجتماعی
بعضی صاحبنظران معتقدند که مبتلایان به اختلالات خوردن مانند بیاشتهایی عصبی و پرخوری عصبی، متعلق به طبقات خاصی از اجتماعاند. اغلب بیاشتهایی عصبی در میان نوجوانان متعلق به جایگاه اجتماعی متوسط تا بالا، و پرخوری عصبی در میان دختران طبقهی پائین شیوع بیشتری دارد.نقش فرهنگ
نوجوانان مهاجر بیشتر به مشکلات عمومی خوردن دچار میشوند. ویچستروم (1) و همکاران (1994؛ به نقل از هیون، 1996)، مشاهده کردند که بین نوجوانان مهاجر آسیایی و بریتانیایی، از این نظر تفاوت وجود دارد و نوجوانان مهاجر نمرههای بهتری را در پرسشنامههای مرتبط با مشکلات خوردن به دست میآورند. برای این روند دو تبیین احتمالی وجود دارد؛ اولاً، نوجوانان مهاجر ممکن اسـت با ایدههای غربی مانند داشتن تصورات بدنی بسرعت انطباق یابند و در نتیجه آن را قاطعانه و مصمم دنبال کنند؛ ثانیاً خانوادههای مهاجر، بویژه آنهایی که متعلق به فرهنگهای خاصیاند، ممکن اسـت تلاش زیادی برای به حداقلرساندن تعارضات خانوادگی کنند. چنین خانوادههایی که تعارضات پنهان دارند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به مشکلات خوردن قرار دارند تا خانوادههایی که در آنها تعارضات آزادانه مطرح و حل میشوند.درمان اختلالات خوردن
اگرچه روشهای مختلفی برای درمان افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی و پرخوری عصبی وجود دارد، اما به دلایل زیر، کوششهای درمانی کنترلشدهای در مورد این روشهای درمانی صورت نگرفته اسـت: اولاً، رواندرمانگری اختلالات خوردن بسیار مشکل اسـت، زیرا افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی، اغلب هیچ انگیزهای برای درمان ندارند، از اینرو درمان ناکارآمد و غیرمؤثر خواهد بود؛ ثانیاً، عوامل دیگری مانند تأثیر دارودرمانی و اعضای خانواده ممکن اسـت اثر درمانی را از بین ببرد.پینوشتها:
1. wichstrom
2. mind control
3. Mitchel & Eckert
4. relaxation