مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بهاره فرجادی: برای «موتورسواری در پیست» آرام و قرار ندارم

بهاره اضافه می‌کند: از ۱۶ تا ۲۲ سالگی ورزش می‌کردم. هفته‌ای ۳ بار ۳ تا ۴ ساعت به کوه می‌رفتم یا دوچرخه سواری می‌کردم اما همیشه عاشق موتور سواری بودم. زمانی که تمرین موتورسواران را دیدم، شروع به تحقیق از دوست و آشنا یا اینترنت کردم و هنگامی‌که فهمیدم من هم می‌توانم موتور سوار شوم و حتی در مسابقه‌های موتور سواری شرکت کنم از خوشحالی بال در آوردم. با هیجان و خوشحالی این موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشتم اما خوشحالی من دوامی ‌نداشت؛ چراکه خانواده‌ام مخالف ۱۰۰ درصد این رشته بودند.
برادرم چند سال پیش با موتور تصادف کرده بود و دچار شکستگی پا شده بود به همین علت خانواده‌ام از موتورسواری خاطره خوبی در ذهنشان نداشتند. انگار هرچقدر که اصرار‌های من طولانی‌تر می‌شد مخالفت‌های خانواده‌ام نیز شدید‌تر می‌شد.


نگرانی‌های مادر

مادرم تصور می‌کرد که قرار است من مانند تعدادی از موتورسوارانی که درخیابان با سرعت رانندگی می‌کنند و نکات ایمنی را رعایت نمی‌کنند در خیابان‌ها ویراژ دهم. در صورتی که این طور نبود. تفاوت موتورسواری در خیابان‌ها با موتورسواری در پیست از زمین تا آسمان است. به مادرم گفتم که این طور نیست و از تفاوت موتور سواری در خیابان و پیست برایش گفتم؛ تا حدودی قانع شد و رضایت داد که در پیست سوار موتور شوم اما تنها با حضور خودش.


اولین تجربه موتورسواری

موتوری به قیمت ۳۰ میلیون تومان خریداری کردم البته موتور سواری در پیست هزینه‌های جانبی بالایی نیز دارد. الان به خاطر ندارم حتی چطور بدون اینکه آموزش ببینم موتور را روشن کردم اما به صورت دقیق به خاطر دارم زمانی که سوار موتور شدم مدام از خوشحالی جیغ می‌کشیدم و مادرم مدام با صدای بلند می‌گفت: بهاره آروم‌تر مواظب باش دخترم. بعد از تمام شدن اولین تجربه‌ام برای موتور سواری شروع به آموزش تخصصی این رشته کردم.


قرار گرفتن موتور سواری در برنامه‌های زندگی‌ام

زمانی که در طول هفته برای موتور سواری به پیست می‌رفتم در یک شرکت حسابدار بودم. موتور سواری هیچ وقت لطمه‌ای به کارم یا درسم نزده است، به خاطر اینکه همیشه در زندگی برنامه‌ریزی داشتم و زمان‌هایم را در هفته مدیریت کردم. بعضی زمان‌ها شده است که با خانواده‌ام به مسافرت نرفتم یا تفریح نکردم تا در پیست تمرین کنم؛ چراکه به دست آوردن مهارت در این رشته نیازمند تمرین‌های بدون وقفه و پی در پی است.
من مخارج این رشته را بتنهایی پرداخت کردم و بعضی از مواقع نیز از خانواده‌ام کمک گرفتم. این رشته علاوه بر تأمین هزینه‌هایش احتیاج به قدرت بدنی بالایی نیز دارد. من نیز به خاطر اینکه قبل از شروع رشته موتور سواری دوچرخه سواری می‌کردم یا می‌دویدم این مهارت را داشتم.


هیجان انگیز‌ترین و بهترین لحظات زندگی

هیجان انگیز‌ترین و بهترین لحظات زندگی‌ام زمانی است که در پیست موتور سوار می‌شوم. تمام افراد به ورزش نیاز دارند تا زمانی هرچند کوتاه از دغدغه‌های زندگی خود عبور کنند و به آرامش برسند. حسی که در هنگام موتور سواری دارم وصف‌ناپذیر است، نمی‌دانم که چطور توصیفش کنم. اما هر کسی زمانی می‌تواند آن را احساس کند که موتور سواری در پیست را تجربه کند. قبل از اینکه در پیست موتور سوار شوم در خیابان‌ها به سرعت رانندگی می‌کردم اما پس از تجربه این ورزش دیگر با خونسردی خاصی رانندگی می‌کنم؛ چراکه تمام انرژی و هیجان خودم را در پیست تخلیه کرده‌ام.


آسیب هنگام موتورسواری

از موتور سواری در پیست نمی‌ترسم به خاطر اینکه اگر نکته‌های ایمنی را در این ورزش رعایت کنی به هیچ عنوان دچار آسیب نمی‌شوی. اما اگر خودسرانه عمل کنی آسیب می‌بینی. هر ورزش دیگری نیز به این صورت است که اگر نکته‌های ایمنی آن را رعایت نکنی دچار آسیب می‌شوی. ۶ ماه پیش در هنگام موتور سواری آسیب دیدم اما متاسفانه یک آمبولانس حتی در کنار پیست وجود نداشت. ما دچار کمبود امکانات درمانی در کنار پیست‌ها هستیم. به جرأت می‌گویم بی‌احتیاطی کردم و آسیب دیدم. هم اکنون در حال مداوا به آسیبی هستم که پای راستم هنگام موتور سواری دیده است؛ با این حال، برای دوباره سوار‌شدن روی موتورم لحظه شماری می‌کنم. (ایران بانو)


ادامه مطلب ...