جام جم سرا: مواردی که در سؤال شما وجود دارد شاخصهایی است که نشان میدهد احتمالا شما بحران دوران میانسالی را تجربه میکنید و علائمی از خلق افسرده نیز دیده میشود که ضروری است در این زمینه به روان پزشک یا روانشناس بالینی مراجعه کنید.
میانسالی و زایندگی
درباره ویژگیهای دوره میانسالی باید گفت که وقتی ما پا به ۴۰ سالگی یعنی همان سنین میانسالی میگذاریم، عموما برآوردی از اهداف خودمان که در اوایل بزرگسالی داشتیم میکنیم و دستاوردهایی را که الان داریم با آن اهداف، چه به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه مقایسه میکنیم؛ در نتیجه اگر فاصلهای بین این دو ببینیم دچار خمودگی میشویم.
یکی از این اهداف به خصوص در خانمها میتواند ازدواج باشد. از این رو که دوره میانسالی یک دوره زایندگی است- زایندگی که بیارتباط با بچه دار شدن هم نیست- فرد به محصولاتش نگاه میکند که یکی از محصولات مهم فرزند است و اگر در این بخش از وجودش، خلائی باشد دچار آشفتگی میشود. در عین حال بسیاری از افراد نیز هستند که ازدواج نکردهاند و دچار این بحران نشدهاند؛ زیرا زایندگی که در این دوران مد نظر است میتواند به خدماتی مربوط باشد که انسان فراتر از خودش به دیگران میدهد.
بنابراین توصیه میکنم فقط به رشد شخصی خودتان توجه نداشته باشید؛ داشتن شغل و جایگاه و امکانات زندگی به تنهایی نمیتواند باعث رضایت درونی شود بلکه باید ببینید چگونه میتوانید با شغلی که دارید خدمات خود را به دیگر افراد توسعه بدهید؛ یا اینکه اجازه بدهید طرف مشورت دیگران قرار بگیرید؛ ضمن اینکه میتوانید میل فرزندپروری و نگاه کردن به رشد او را با سرپرستی ایتام که گاهی توسط مؤسسات خیریه امکان آن فراهم میشود تأمین کنید و به این ترتیب احساس مفید و مؤثر بودن خود را تداوم ببخشید.
جستوجوی معنای زندگی در میانسالی
از دیگر ویژگیهای دوران میانسالی این است که وقتی انسان کم کم پا به این سن میگذارد معنای زندگی برایش مطرح میشود و از خود میپرسد: «این همه کار کردم که چه بشود؟» و اگر برای این سوال جواب مناسبی پیدا کند راحتتر میتواند از این مرحله عبور کند؛ اما اگر معنایی برای زندگی خود پیدا نکرد این بحران شدت مییابد. به همین خاطر میانسالی دورهای است که در آن عموما افراد به معنویت رو میآورند؛ بنابراین پرداختن به مسائل معنوی نیز میتواند راهی دیگر برای گذشتن از این بحران باشد. (دکتر عباس رمضانی فرانی- استاد دانشگاه و روان شناس/ خراسان)
آنچه نگارنده را به تعقیب و تحقیق در پیدا کردن ریشۀ تاریخی این ضرب المثل واداشت وجود کلمۀ ماست یعنی این ماده خوراکی لبنیاتی در آن، و ارتباط آن با مداهنه و اغماض و رفع و رجوع کردن امور مورد اختلاف بوده اســت که خوشبختانه پس از سالها پرس و جو و تحقیق و جویندگی و یابندگی رسید.
اینک شرح قضیه:
قضیه ماستمالی کردن از حوادثی اســت که درعصر بنیانگذار سلسلۀ پهلوی اتفاق افتاد و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد امروز به این صورت نقل کرده اســت:"هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند. در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتاً سفید نمایند، و به این منظور متجاوز از یک هزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیۀ دیوارها را ماستمالی کردند."
به طوری که ملاحظه شد قدمت ریشۀ تاریخی این اصطلاح و مثل سائر از هفتاد سال نمی گذرد، زیرا عروسی مزبور در سال 1317 شمسی برگذار گردید و مدتها موضوع اصلی شوخی های محافل و مجالس بود و در عصر حاضر نیز در موارد لازم و مقتضی بازار رایجی دارد. چنانچه کسانی برای این ضرب المثل زمانی دورتر و قدیمیتر از هفتاد سال سراغ داشته باشند منت پذیر خواهیم بود که دلایل و مستنداتشان را به نام خودشان ثبت و ضبط کند. آری، ماستمالی کردن یعنی قضیه را به صورت ظاهر خاتمه دادن، از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم و بالمناسبه مورد استفاده و استناد قرار می گیرد.
آنچه نگارنده را به تعقیب و تحقیق در پیدا کردن ریشۀ تاریخی این ضرب المثل واداشت وجود کلمۀ ماست یعنی این ماده خوراکی لبنیاتی در آن، و ارتباط آن با مداهنه و اغماض و رفع و رجوع کردن امور مورد اختلاف بوده اســت که خوشبختانه پس از سالها پرس و جو و تحقیق و جویندگی و یابندگی رسید.
اینک شرح قضیه:
قضیه ماستمالی کردن از حوادثی اســت که درعصر بنیانگذار سلسلۀ پهلوی اتفاق افتاد و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد امروز به این صورت نقل کرده اســت:"هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند. در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتاً سفید نمایند، و به این منظور متجاوز از یک هزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیۀ دیوارها را ماستمالی کردند."
به طوری که ملاحظه شد قدمت ریشۀ تاریخی این اصطلاح و مثل سائر از هفتاد سال نمی گذرد، زیرا عروسی مزبور در سال 1317 شمسی برگذار گردید و مدتها موضوع اصلی شوخی های محافل و مجالس بود و در عصر حاضر نیز در موارد لازم و مقتضی بازار رایجی دارد. چنانچه کسانی برای این ضرب المثل زمانی دورتر و قدیمیتر از هفتاد سال سراغ داشته باشند منت پذیر خواهیم بود که دلایل و مستنداتشان را به نام خودشان ثبت و ضبط کند. آری، ماستمالی کردن یعنی قضیه را به صورت ظاهر خاتمه دادن، از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم و بالمناسبه مورد استفاده و استناد قرار می گیرد.