مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

7 دلیل که به شما می گوید چرا حین ورزش خسته می شوید

[ad_1]
بی خوابی و استرس: داشتن یک روز پر از استرس و خواب بد شبانه، هر دو باعث کاهش سطح انرژی و احساس خستگی می شود. بنابراین اگر حین ورزش احساس خستگی می کنید، باید سبک و روال زندگی، شغل و دیگر روابط اجتماعی تان را از نظر میزان استرس مرور کنید.

ابتلا به آسم و آلرژی: هر دو بیماری می تواند میزان اکسیژن در ریه ها را کاهش دهد و باعث احساس خستگی حین ورزش شود. اگر شما تجربه سرفه، خس خس سینه، تنگی نفس، بالافاصله بعد از تمرینات ورزشی را دارید، ممکن است به آسم ناشی از ورزش یا انقباض برونش مبتلا شده باشیداگر شما در مورد ابتلا به آسم و آلرژی در خود مشکوک هستید، با پزشک خود در مورد پیشنهاد راه هایی برای باز کردن راه های هوایی در سالن ورزشی مشورت کنید.

انجام ورزش با ریتم شدید: انجام این ورزش ها بخصوص در سطوح شیب دار و بدون وقفه های استراحت و باعث ایجاد خستگی می شود. به خودتان استراحت بدهید آنهم حداقل برای دو روز در هفته و سعی کنید تمرینات سبک تر را انتخاب کنید. یک قانون مفید این است که دو ورزش با ریتم تند و شدید را پشت سر هم انجام ندهید.

کم خونی: این وضعیت یعنی میزان سلول های قرمز خون برای حمل اکسیژن ناکافی است و همین کمبود اکسیژن در بدن باعث احساس کسالت و خستگی حین ورزش می شود. شایع ترین علت این وضعیت کمبود آهن است و زنان بیشتر آن را تجربه می کنند. نشانه های دیگر کمخونی عبارتند از بی خوابی، سرگیجه، گرفتگی عضلات پا، پوست رنگ پریده، کبودی آسان. مصرف غذاهای حاوی گوشت قرمز و یا محصولات غنی شده با آهن برای رفع این نوع کمخونی مفید است.

کم شدن آب بدن: کوچکترین کاهش میزان مایعات بدن می تواند باعث افزایش غلظت خون شود و در این هنگام کار پمپاژ توسط قلب دشوار می گردد. یک راه برای این که تشخیص دهید دچار کم آبی هستید یا نه این است که قبل و بعد از ورزش، خود را وزن کنید. اگر بیش از دو درصد از وزن تان از دست رفته باشد، این یعنی دچار کم آبی شده اید و باید بیشتر مایعات بنوشید.

مشکلات تیروئید: کم کاری تیروئید می تواند منجر به احساس خستگی، افزایش وزن، افسردگی و درد عضلانی شود. این در حالی است که 60 درصد افراد مبتلا به این اختلال، مشکل خود را جدی نمی گیرند و از علائم آن به طور کامل صرف نظر می کنند. اگر حین ورزش دچار خستگی می شوید، برای بررسی مشکلات احتمالی تیروئید با پزشک تان مشورت کنید.

کاهش سطح گلیکوژن: گلیکوژن میزان کربوهیدرات ذخیره شده در بدن است و زمانی که میزان آن کاهش می یابد، بدن برای جبران آن بخصوص حین ورزش، سراغ گلیکوژن ذخیره شده در کبد می رود. بهترین راه برای جلوگیری از کاهش سطح گلیکوژن، مصرف غذاهای حاوی کربوهیدرات قبل از انجام ورزش است.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

عصر ایران نان‌ها ویتامینی می‌شوند بزرگ ترین پیتزا تلفنی دنیا به ایران می آید علی لاریجانی نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا …در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی علم ورزش روش های تمرین قدرتیسلام و خسته نباشید من فکر کنم گیج شدم … برای منی که هفته ای ۴یا۳جلسه بدنسازی میکنم که مردمان پورتال جوانان ایرانیپورتال جوانان ایرانی الکلی‌ها به سه دسته تقسیم می‌شوند آنها که در مرحله ابتدایی بالاترین ذکر از دیدگاه آیت الله بهجت دعایی که …حضرت آقا هم به دلیل علاقه خاصی که به آیت ا مصباح داشتند، قبول می‌کنند ظاهرا حضرت چگونه می توان تشخیص داد که ترشحات واژینال …بیماریچگونه می توان تشخیص داد که ترشحات واژینال طبیعی است یا خیر؟خط خطی های شما شخصیت تان را لو می دهدشما هم اگر بیکار باشید و یک خودکار یا مداد و کاغذ داشته باشید روی آن چیزهایی می‌کشیدعروس مد ارایشاموزش مدل شینیون عروس جمع بسته شیک و جدید در این مطلب از سایت مد بیست شما عزیزان را پول نیوز این‌که ارزش دلار را مثلا به جای هزار ریال، تومان ذکر کنیم، با توجه به رایج بودن مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک …بارها از زبان خیلی ها شنیده ایم که صبحانه یکی از مهم ترین وعده های غذایی به حساب می آید عصر ایران نان‌ها ویتامینی می‌شوند بزرگ ترین پیتزا تلفنی دنیا به ایران می آید علی لاریجانیحساب ها علم ورزش روش های تمرین قدرتی سلام و خسته نباشید من فکر کنم گیج شدم … برای منی که هفته ای ۴یا۳جلسه بدنسازی میکنم که حجم مردمان پورتال جوانان ایرانی پورتال جوانان ایرانی الکلی‌ها به سه دسته تقسیم می‌شوند آنها که در مرحله ابتدایی اعتیاد نقاشی ساختمان نقاشی ساختمان قلی پور بلکا کاتالوگ بلکا در سبک های کلاسیک بهتر است که این کوسنها از همان جنس و بافت روتختی باشند به هماهنگی موجود «بالاترین ذکر» از دیدگاه آیت الله بهجت دعایی که آیت‌الله حضرت آقا هم به دلیل علاقه خاصی که به آیت ا مصباح داشتند، قبول می‌کنند ظاهرا حضرت آقا چگونه می توان تشخیص داد که ترشحات واژینال طبیعی است یا خیر بیماری چگونه می توان تشخیص داد که ترشحات واژینال طبیعی است یا خیر؟ خط خطی های شما شخصیت تان را لو می دهد شما هم اگر بیکار باشید و یک خودکار یا مداد و کاغذ داشته باشید روی آن چیزهایی می‌کشید خانومایی که قبلا سقط داشتین و الان می خواین با روحیه خانومایی که قبلا سقط داشتین و الان می خواین با روحیه اقدام کنین بفرمایین تو لطفا فقط مجله اینترنتی برترین ها پورتال خبری و سبک زندگی سیب زمینی در ایران زود جایگاهی درخور یافت و به مذاق مردمان خوش نشست و لازم نیامد کسی یا


ادامه مطلب ...

امیر غفور از راز موفقیتش می گوید

جام جم سرا: چهار سال پیش در بیست و چهارمین دوره مسابقات سوپرلیگ والیبال ایران نام جوان لاغراندام و ۲ متری تیم باریچ اسانس کاشان به عنوان یک پدیده به گوش رسید. هر چند امیر غفور پیش از این و با درخشش در تیم‌های ملی نوجوانان و جوانان توجه کار‌شناسان را به خود جلب کرده بود اما درخشش در لیگ بر‌تر والیبال و در جمع بزرگان این رشته، آغازی بود برای پیشرفت چشمگیر پاسور کنونی تیم ملی والیبال ایران. یک مصاحبه جدید و یک گپ‌وگفت قدیمی اما خواندنی با او را برایتان انتخاب کرده‌ایم تا با نحوه زندگی و خصوصیات فکری ستاره جوان والیبال بیشتر آشنا شوید.

این جوان ملی پوش والیبال در صحبت‌های جدیدش از علائق شخصی، اوقات فراغت، عدم حضورش در شبکه‌های اجتماعی و البته قدرشناسی‌اش از مربی خود سخن گفته است. حرفهای این ستاره ۲۳ ساله تیم ملی را با چلچراغ بخوانید:

*گویا علاقه چندانی به مصاحبه نداری...!

- این طور نیست که علاقه‌ای به مصاحبه یا حضور جلوی دوربین نداشته باشم. مطمئن باشید اگر زمانی حرف مهمی برای گفتن داشته باشم، می‌زنم. اما یکسری سوال‌های تکراری پرسیده می‌شود که قبلا به آن‌ها جواب داده‌ام و شاید از جواب دادن به این سوال‌ها یا بحث در مورد موضوعات تکراری فراری هستم. پرداختن به موضوعاتی که قبلا به آن‌ها پرداخته شده، نه برای من خوب است و نه برای مردم. زمانی مصاحبه می‌کنم که مطمئن باشم حرف‌هایم برای مردم جذابیت دارد.

*تازگی‌ها بسیاری از ستاره‌های ورزشی مثل والیبالیست‌ها و فوتبالیست‌ها که خیلی‌هایشان هم با خودت دوست و همبازی هستند، از طریق شبکه‌های اجتماعی این ارتباط با مردم و هواداران را برقرار می‌کنند. چرا علاقه‌ای به این نوع ارتباطات نداری؟

- شاید علاقه به حضور در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام یا فیس بوک داشته باشم اما باور کنید وقت خالی برای انجام این کار‌ها ندارم. من بیشتر وقت‌ها درگیر اردوی تیم ملی و باشگاهم هستم و وقت آزادم را بیشتر با رفقا و دوستان سپری می‌کنم. من هیچ وقت تنها نیستم و به نظرم این نوع ارتباطات بیشتر به درد مواقع تنهایی می‌خورد. حضور در شبکه‌های اجتماعی شاید ما را مجبور کند که پاسخگوی سوال‌ها و درخواست‌های هواداران ورزش باشیم و قطعا نمی‌شود که پاسخگوی همه بود و به همین خاطر وقتم را بیشتر صرف گذراندن با دوستانم می‌کنم.

*چقدر از این اوقات فراغت را به مطالعه می‌گذرانی؟

- اگر حقیقتش را بخواهید، در حال حاضر خیلی مطالعه نمی‌کنم. یعنی متاسفانه وقتش را ندارم. البته چون یکی از مهم‌ترین هدف‌های زندگی‌ام حضور در تیم‌های معتبر خارجی است، دنبال یادگیری کامل زبان هستم تا از این لحاظ مشکلی نداشته باشم. حضور مداوم در اردوهای مختلف باعث شده تا نتوانم فعلا وارد دانشگاه شوم. شاید همین عامل دلیل مطالعه کم من باشد.

*بعد از بسیاری از بازی‌ها خیلی راحت درخواست مردمی را که خواهان عکس گرفتن یا امضا از تو هستند قبول می‌کنی. هیچ وقت از این کار خسته نمی‌شوی؟

- نه، اتفاقا دوست دارم. وقتی می‌بینم که پس از بازی‌هایمان در خانه والیبال این همه هوادار دختر و پسر بیرون ورزشگاه صبر می‌کنند تا با ما عکس یادگاری بگیرند، وظیفه خودم می‌دانم که برای همه آن‌ها وقت بگذارم. شاید این کار خستگی جسمی داشته باشد ولی هیچ وقت به کسی نه نمی‌گویم و این کار را از نظر روانی دوست دارم. البته شاید استثنا هم در این مورد وجود داشته باشد. همین لیگ گذشته وقتی در پایان بازی باریچ اسانس کاشان با نوین کشاورز در خانه والیبال که علیرضا نادی شدیدا مصدوم شد، مجبور شدم کمکش کنم و به داخل اتوبوس ببرمش؛ به همین خاطر نتوانستم به خواسته هوادارانی که بیرون ورزشگاه ایستاده بودند جواب بدهم و با آن‌ها عکس بگیرم. خیلی هم ناراحت شدم.

*شاید بعد از درخشش تیم ملی والیبال در یکی دو سال گذشته خیلی‌ها منتظر ترانسفر بازیکنان تیم ملی به باشگاه‌ها و لیگ‌های معتبر بودند اما اصلا هیچ والیبالیست لژیونری نداریم. خبری از پیشنهاد‌ها نیست یا مسئله دیگری پیش آمده است؟

- این طور نیست. پس از درخشش در مسابقات جهانی و لیگ جهانی والیبال بازیکنان ایرانی اسمی برای خودشان دست و پا کردند و قطعا پیشنهادهایی هم مطرح شده است اما نکته اینجاست که در دو سه فصل گذشته مبلغ قرارداد بازیکنان سوپرلیگی در والیبال ایران افزایش قابل توجهی در مقایسه با پیشنهاد‌ها و مبلغ پرداختی که از سوی سایر کشور‌ها ارائه می‌شود، داشته و بازیکنان ایرانی به نفعشان است که در لیگ ایران بازی کنند.

*پس برایشان صرف نمی‌کند که لژیونر شوند؟

- گفتم که، به نفعشان است که در لیگ ایران بازی کنند.

*خودت هم پیشنهادی داشتی؟

- پیشنهاد که به هر حال بوده اما آنقدر دندانگیر نبوده که فکر و ذکر خودم را درگیر ترانسفر شدن کنم. فعلا دوران سربازی را می‌گذرانم و هنوز چند ماهی از سربازی من باقی مانده اما به هر حال هدفم حضور در لیگ‌های معتبر اروپایی است ولی نه تحت هر شرایطی.

*اگر در ایران بمانی، اولویتت ادامه حضور در کاشان و تیم باریج اسانس است، نه؟

- صددرصد. به هر حال من والیبال را با تیم باریج اسانس که مال شهر خودم است، شروع کردم و با حضور و درخشش در همین باشگاه به تیم ملی راه پیدا کردم. از حضور در تیم شهرم و بودن در کنار مردم کاشان راضی هستم و بعید می‌دانم مسئله‌ای غیر از لژیونر شدن دلیل جدایی من از باریج اسانس باشد.

*سال ۲۰۱۱ که در بازی‌های قهرمانی آسیا در تهران و به دعوت ولاسکو برای اولین بار ملی پوش شدی، فکرش را می‌کردی که خیلی زود به یکی از ستاره‌های والیبال ایران تبدیل شوی؟

- نه تنها فکرش را می‌کردم که مطمئن بودم به این جایگاه می‌رسم. البته من به دنبال رسیدن به جایگاه‌های به مراتب بالاتری از جایگاه فعلی خودم هستم. برای رسیدن به هر هدف و جایگاهی باید تلاش کرد. قانون جذب می‌گوید به هر چه فکر کنی، به آن می‌رسی. من می‌خواهم و دوست دارم بهترین بازیکن جهان بشوم و قطعا برای رسیدن به این جایگاه باید خیلی تلاش کنم.

*ولاسکو چقدر در این راه تاثیرگذار بود؟می دانم

- قبل از ولاسکو هم خیلی از مربیان تیم ملی مانند پارک یا گاییچ از نظر فنی مربیان سطح بالایی بودند اما ولاسکو از نظر روان‌شناسی عالی بود. ولاسکو ذهن بازیکنان را آماده یادگیری می‌کرد که مسائل فنی و تاکتیکی را که به بازیکنان یاد می‌داد، راحت‌تر بفهمیم و درک کنیم. به ما یاد می‌داد که هر چیزی را صددرصد و به طور کامل بفهمیم و درک کنیم.

*چه درس بزرگی از ولاسکو، این مربی بزرگ گرفتی؟

- ولاسکو یک پروفسور به تمام معنا بود. استاد فلسفه و منطق بود و برای هر چیزی هم منطق داشت برای خودش. ولاسکو یک آرژانتینی الاصل بود و می‌گفت آرژانتینی‌ها شبیه ایرانی‌ها هستند. شاید همین عامل باعث می‌شد راحت‌تر بتوانیم با هم ارتباط برقرار کنیم. از ولاسکو با این همه تجربه مختلفی که در زندگی کسب کرده بود، می‌توانستیم درس‌های زیادی برای ادامه زندگی و دوران حرفه‌ای ورزش بگیریم.

***

غفور سال گذشته مصاحبه‌ای نیز با ایسنا انجام داد که حال و هوایی خودمانی‌تر دارد؛ به نظرمان رسید حال که او می‌گوید دوست ندارد حرفهای تکراری را مجدداً بگوید و خوانندگان و کاربرانی هم میل داشته باشند از ویژگیهای فردی و علائقش اطلاع بیشتری داشته باشند، آن گپ‌وگفت خواندنی را نیز در ادامه بازنشر کنیم:


*بزرگ‌ترین شیطنت زندگی‌ات چه بوده است؟

- شیطنت زیاد کرده‌ام، تا دلت بخواهد. دارم فکر می‌کنم که کدام یک از آن‌ها قابلیت انعکاس داشته باشد! (باخنده) مثلاً در فرودگاه با بازیکنان کل کل می‌کنم که روی ریلی که چمدان‌ها و ساک‌ها را تحویل می‌دهند بنشینیم و وسط چمدان‌ها بنشینیم و بچرخیم. یک بار هم در هوای سرد زمستان تصمیم گرفتیم در دریا آب تنی کنم!

* آیا تاکنون پیش آمده که از محبوبیت خود کلافه یا خسته شوی؟

- کلافه که نه، ولی خسته شدم. بعضی اوقات دوست دارم تفریحاتی داشته باشم، ولی به خاطر موقعیت خودم نمی‌توانم. بالاخره مردم لطف دارند می‌خواهند عکس و امضا بگیرند و درباره والیبال حرف بزنند. ما هم دوست نداریم ۲۴ ساعت درباره والیبال حرف بزنیم. گاهی می‌خواهیم با خانواده در مکان عمومی بنشینیم و حرف والیبال نزنیم. من هیچ‌گاه به علاقمندان «نه» نمی‌گویم باید به آن‌ها احترام متقابل بگذاریم.

* به یاد داری برای نخستین بار کی و کجا با شما عکس یادگاری گرفتند؟

- فکر می‌کنم وقتی با تیم ملی نوجوانان قهرمان آسیا شدیم در فرودگاه تعدادی از تماشاگران عکس و امضا گرفتند. خیلی حس خوبی داشت. قبلا این موضوع برایم سابقه نداشت. ۱۶ ساله بودم. احساس بزرگ بودن می‌کردم. البته الانم خوب است، اما شاید چون زیاد شده قدری عادی‌تر است. چون عادت کردیم که همه ما را می‌شناسند، خب برایمان خوش‌آیند است.

* تاکنون چند سفر خارجی داشته‌ای؟

- نمی‌دانم خیلی باید بشمارم. شاید حدود ۵۰ سفر خارجی داشته باشم. حدود ۳۰ تا ۴۰ کشور را دیده‌ام. خودم شخصا لهستان و روسیه را خیلی دوست داشتم. هم مسابقات خیلی خوبی آنجا داشتیم و هم سیستم‌ کشور و مردم را در این کشور‌ها می‌پسندم. البته اکثر خاطرات ما در کشورهای خارجی به دور هم بودن با بازیکنان بر می‌گردد. معمولا قبل از مسابقات، چهار- پنج نفری با محمد موسوی، شهرام محمودی و سعید معروف و... می‌گوییم و می‌خوانیم و می‌خندیم. بعد از بازی فینال در مسابقات قهرمانی آسیا – دوبی خسته وارد اتوبوس شده بودیم، ولاسکو گفت «غفور فقط قبل از مسابقه بلدی بخوانی! حالا زمان شادی و جشن است.» ما هم شروع کردیم به خواندن و دست زدن و... عقب اتوبوس.

* بهترین هدیه‌ای که گرفتی چه بود؟

- هدیه زیاد گرفته‌ام، همه‌اش را دوست دارم. پول خیلی خوشحالم می‌کند! (با خنده) هر کس هم می‌گوید خوشحال نمی‌شود دروغ گفته است، اما یک نفر رفت حرم حضرت ابوالفضل (ع) یک پارچه متبرک را برایم آورد که آن را خیلی دوست دارم.

* آدم مذهبی هستی؟

- نماز می‌خوانم و مثل یک آدم معمولی هستم.

* تا حالا کاری انجام داده‌ای که نتوانسته باشی به کسی بگویی؟

- خب وقتی نمی‌توانستم بگویم یعنی حالا هم نمی‌توان به آن اشاره کنم. سخت است... یادم نمی‌آید. دوران بچگی زیاد در کوچه تور والیبال می‌بستم و درب خانهٔ تک تک بچه‌های محل را می‌زدم که برویم والیبال بازی کنیم. همسایه‌های ما بندگان خدا از سر و صدای ما اذیت می‌شدند. حالا اگر این مطلب را خواندند من را حلال کنند.

*آیا والیبالی‌ها عشق دوربین هستند؟

بعضی‌ها هستند ولی این موضوع شامل حال همه نمی‌شود! مثلا حمزه زرینی زیاد در مصاحبه‌های تلویزیونی می‌رود! (باخنده) من زیاد عشق دوربین نیستم. دوست دارم دیده شوم ولی اینطور نیست که هر وقت در هربرنامه‌ای دعوت شوم بروم.

*امیر غفور آدم خاصی است؟

خاص است و دوست دارد خاص باشد. همه دوست دارند خاص باشند. مدل ریش‌هایی که با موسوی می‌گذاشتیم خاص بود. اکثر بازیکنان لباس‌های خوب می‌پوشند و ساعت خوب می‌اندازند و می‌خواهند خاص رفتار کنند. البته من از این اخلاق‌ها ندارم که فقط یک مارک خاص بپوشم. همه چیز می‌پوشم ولی خاص می‌پوشم.

*اگر از خانواده و نزدیکانت بپرسند بد‌ترین ویژگی اخلاقی امیر غفور چیست، چه می‌گویند؟

فکر می‌کنم یکی از اخلاق‌های بد من این است که وقتی یک تصمیم اشتباه می‌گیرم و متوجه می‌شوم تصمیم من اشتباه است از آن بر نمی‌گردم، لجباز هستم. از سر حرفم کوتاه نمی‌آیم. حتی وقتی می‌فهمم اشتباه می‌کنم باز هم کوتاه نمی‌آیم.

*تاکنون سعی کردی بعضی از ویژگی‌های اخلاقی‌ات را تغییر دهی؟

قبلا خیلی بیشتر غُد بودم ولی الان بهتر شدم. شاید یکسری اخلاق‌هایی داشتم که خیلی‌ دوست نداشتم و حالا بهتر شده‌ام. معتقدم هر چه درخت پربار‌تر باشد باید سر به زیر‌تر شود. این موضوع را کاملا حس می‌کنم. شاید قبلا کمبودهایی داشتم که حس می‌کردم اگر آن‌ها را انجام دهم بزرگ می‌شوم. الان خدارا شکر چیزهایی دارم که دیگر نیازی ندارم خودم را بزرگ کنم و سعی می‌کنم همیشه افتاده باشم.

*آیا تاکنون شده پول زیادی خرج کرده باشی و پشیمان شده باشی؟

معمولا در سوغاتی گرفتن ضعیف هستم. یکبار برای مادرم لباس خریدم و خودم هم خجالت کشیدم خیلی زشت بود. ترجیح می‌دهم سکه کادو بدهم. ولی تا حالا پول زیاد خرج کردم. یکبار مزدا ۳ خریده بودم و آن را یکدفعه فروختم و ۴۰ میلیون ضرر کردم. آن هم به خاطر اینکه در جاده پنچر شد و تو ذوقم زد! زاپاس مزدا ۳ کوچک‌تر است و ۸۰ کیلومتر سرعت بیشتر نمی‌توانی با آن بروی.

*بهترین دوستانت چه کسانی هستند و چگونه آن‌ها را پیدا کردی؟

دوست که زیاد دارم. ولی آن‌هایی که خیلی صمیمی هستیم یکی مربی پایه‌ام آقای اکبرزاده است و با ناصر رحیمی لیبروی تیم باریج اسانس هم دوست صمیمی هستیم. من و ناصر والیبال را با هم شروع کردیم. با آقای اعتماد حسینی سرپرست باریج اسانس هم دوست هستیم.

*وقتی عصبانی می‌شوی چه کار می‌کنی؟

عصبانی که می‌شوم اخم‌هایم در هم می‌رود. کسی هم نباید با من حرف بزند!

*تا حالا شده تمرین‌ها را از سر خستگی درست انجام ندهی؟

بله! گاهی، اما ولاسکو می‌فهمد. گاهی به رویمان نمی‌آورد اما گاهی هم منطقی حرف می‌زند و ما را شرمنده می‌کند. فرقی که ولاسکو با «ست کوویچ» دارد همین است. «ست کوویچ» کتک می‌زد! شاید در رده سنی جوانان درک کاملی نداشتیم و کتک هم لازم بود. شانسی که نسل والیبالیست‌های ما داشت این بود که در زمان خوبی، مربیان خوبی داشتیم. درست است که ولاسکو برای تیم ملی زحمت زیادی می‌کشد اما این بازیکنان از زیر دست «ست کوویچ» گذشته‌اند. اگر آن زمان نوجوانان و جوانان قدرتمندی نداشتیم حالا هم تیم ملی خوبی نمی‌توانستیم داشته باشیم. ولاسکو هم حتی اگر بهترین مربی دنیا باشد باید ابزار خوبی در اختیار داشته باشد.

*چرا ملی پوشان والیبال که اینقدر در اردو‌ها با هم دوست و صمیمی هستند در رقابت‌های باشگاهی دعوا می‌کنند؟

دعوا در والبیال زیاد نبود. بالاخره فشار لیگ است و استرس وجود دارد گاهی تحت فشار آدم‌ها کارهایی انجام می‌دهند که درست نیست. مثلا قبلا سعید معروف و موسوی با هم بحث کردند. اما این موضوع ادامه پیدا نکرد و در تیم ملی ادامه نداشت. الان سعید و محمد موسوی بهترین دوست‌ها هستند. متاسفانه برخی باشگاه‌ها فشار زیادی روی بازیکنان می‌آورند. بازیکن هم تحت فشار باشگاه گاهی رفتاری می‌کند که ممکن است زیاد پسندیده نباشد.

* آخرین بار چه زمانی دعوا کردی و چه اتفاقی افتاده بود؟

- کلا آدم دعوایی نیستم. تمام کسانی که مرا می‌شناسند، می‌دانند از بچگی به دنبال دعوا نبودم. اگر هم مشکلی پیش می‌آمد و مجبور می‌شدم با کسی یکی به دو کنم بیشتر سعی می‌کردم خودم را کنار بکشم و بروم. اصلا یادم نمی‌آید دعوا کرده باشم.

*معمولا قطر پاسور امتیازآور‌ترین بازیکن میدان می‌شود، اینکه در بیشتر بازی‌ها به عنوان امتیازآور‌ترین بازیکن میدان معرفی می‌شوی موجب ناراحتی سایر بازیکنان نمی‌شود؟

در والیبال همه پست‌ها مشخص است. پاسور وظیفه پاس دادن دارد و اصلا نمی‌تواند امتیاز بگیرد. سرعتی باید دفاع کند. مگر چند امتیار می‌تواند بگیرد. لیبرو هم باید دریافت اولش برسد و قدرتی‌ها هم به همین ترتیب. اما اکثر حمله‌های تیم با پشت خط زن است. کارهای هجومی دارد. این موضع موجب می‌شود من معمولا به عنوان امتیاز آور‌ترین بازیکن معرفی شوم. البته اینقدر بازیکنان تیم ملی بزرگ هستند که از موفقیت یکدیگر خوشحال هم می‌شوند. الان من و شهرام محمودی هم پستی هستیم و هر دو از بهترین دوست‌ها هستیم. هیچ‌گاه سابقه نداشته دو هم پستی اینقدر رفیق باشند. یکی از عوامل موفقیت ما همین همدلی است. کسی که از کاپ گرفتن من در آسیا خوشحال شد همین شهرام محمودی بود که هم پستی من هم هست. همین جریان اگر برعکس باشد من هم خوشحال می‌شوم.

*آیا والیبالیست‌ها خوب پول می‌گیرند؟

بستگی دارد که چگونه قراردادشان را تنظیم می‌کنند. خود من زیاد دنبال این مسائل نیستم. همیشه قرارداد‌هایم را کامل می‌بندم. می‌گویم بابت یک فصل فلان تومان می‌گیرم. اگر راضی نبودید می‌توانید ۲۰ درصد حُسن انجام کار را نپردازید. اما اینطور که اگر سوم شوید ۱۰ درصد و دوم شوید ۱۵ درصد روی قرارداد شما می‌رود اصلا درست نیست. این موضوع ناخودآگاه روی ذهن بازیکن تاثر منفی می‌گذارد. نمی‌توان قرارداد‌های فوتبالی را با والیبال مقایسه کرد. همه جای دنیا فوتبال بیشتر از همه پول می‌گیرد. بیشترین طرفدار را دارد. ما نسبت به رشته‌ای که داریم و فضایی که داریم از درآمد خود راضی هستیم.


ادامه مطلب ...

12 علامتی که به شما می گوید سلامتیتان در خطر است

در این مطلب 12 مشکلی را که در سلامتی تان ایجاد می شود، بیان می کنیم. اینها را نادیده نگیرید و در صورت مشاهده آنها به پزشک مراجعه کنید.

• سرگیجه های ناگهانی و شدید

وقتی که بی هیچ دلیلی احساس می کنید محیط اطرافتان در حال چرخیدن است و برای راه رفتن نیاز به گرفتن دسته صندلی یا دیوار دارید، باید حتما آن را جدی بگیرید. این نشانه می تواند علامتی مربوط به یک بیماری زمینه ای عروق کرونر و آریتمی قلبی باشد.

مشکلی به نام تاکی کاردی بطنی که در آن ضربان قلب بیش از حد شدید می شود نیز می تواند دلیل آن سرگیجه های ناگهانی باشد. از طرفی تپش بسیار آهسته ی قلب نیز می تواند سبب سبکی سر شود. یادتان باشد هرگز این علائم را نادیده نگیرید.

• استرس و اضطراب بیش از حد

گاهی بروز اضطراب در مواجهه با برخی مسائل طبیعی است، اما اگر این اضطراب ادامه پیدا کند ممکن سبب تنگی قفسه ی سینه و ابتلا به بیماری هایی نظیر بیماری عروق کرونر قلب، بیماری آئورت و سایر مشکلات اینچنینی شود. اگر با کوچک ترین مسئله ای دچار اضطراب می شوید و به همراه آن تنگی قفسه ی سینه شما را می آزارد، حتما آن را جدی بگیرید. به خصوص اگر سابقه ابتلا به بیماری های قلبی در خویشاوندانتان وجود دارد و کلسترول و فشار خونتان بالاست.

درد در قسمت پایین و یا سمت راست ناف

این درد در اثر فشار عضلانی ایجاد می شود و نشانگر یک مشکل جدی تر است. پس از گذشت 12 ساعت از شروع درد، در قسمت پایینی و یا سمت راست ناف مشکل آپاندیسیت پدیدار می شود که ممکن است با یک تب خفیف نیز همراه باشد.

اگر این دردها 24 تا 48 ساعت نادیده گرفته شوند و مشکل ادامه پیدا کند، ممکن است تعداد زیادی از باکتری ها به قسمت داخلی شکم و روده بریزند و عفونت را به نواحی مختلف بدن منتشر کنند. اگر این درد پشت سر هم ادامه پیدا کرد، حتما به پزشک مراجعه نمایید.

سوزش و درد ساق پا

درد ساق پا اغلب ناشی از کشش پاست. اگر این مشکل در زمان هایی پیش می آید که شما بدون انجام هیچ حرکت خاصی، یک جا نشسته اید، به احتمال زیاد نشانه ی ترومبوز ورید عمقی است. این بیماری به خاطر وجود لخته ی خون در پاها ایجاد می شود و اگر درمان نگردد، ممکن است لخته به سمت نواحی دیگر بدن مانند ریه ها برود و آمبولی ریوی را سبب شود.

نشستن های طولانی و عدم نوشیدن آب کافی، چاقی، سابقه ی ابتلا به سرطان و استعمال دخانیات از علل ایجاد این بیماری هستند. به هیچ وجه نسبت به این مشکل بی تفاوت نباشید.

سوء هاضمه ی تقریبا همیشگی

شاید گاهی مصرف بیش از حد نوشیدنی ها و برخی غذاها سبب سوءهاضمه شود. اما اگر این مشکل برای مدت طولانی ادامه پیدا کند، ممکن است نشان از مشکلات جدی تری مانند وجود هلیکو باکتر پیلوری (باکتری عامل زخم معده) و یا حتی سرطان معده باشد. اگر این مشکل در زمانی غیر از غذاخوردن نیز برایتان پیش می آید، احتمالا ناشی از مشکلات دیگری مانند مشکل قلبی است.

احساس جابه جا شدن زانو

اگر در هنگام راه رفتن و یا بالا و پایین رفتن از پله ها احساس می کنید زانویتان از جایش تکان می خورد، نشان دهنده پارگی رباط صلیبی قدامی است. این مشکل اغلب در ورزشکاران مخصوصا فوتبالیست ها پیش می آید. اما گاهی راه رفتن نامناسب، سوانح رانندگی، ضعیف شدن زانو و ... نیز مسبب پارگی رباط صلیبی قدامی می شود.

دندان درد

درد دندان ها می تواند ناشی از مشکلات بهداشتی دندان مانند پوسیدگی، عفونت لثه، بیرون زدن دندان عقل و بیماری پریودنتال پیشرفته باشد که طی آن دندان ها دردناک می شوند. به گفته دندان پزشکان، دندان درد یک زنگ خطر است. این مشکل را سریع تر درمان کنید تا ناچار به تحمل غم ناشی از دست دادن دندان هایتان نباشید. همچنین اگر عفونت های دهانی درمان نشوند، ممکن است مشکلات سیستمیک گسترده تری را به وجود بیاورند.

دیدن جرقه های ناگهانی نور

این علامت از وجود یک مشکل جدی چشمی خبر می دهد که گاهی در صورت عدم درمان، منجر به از دست رفتن بینایی می شود. این جرقه ها می تواند یکی از نشانه های اولیه پاره شدن شبکیه ی چشم باشد. عواملی که جدا شدن یا پارگی شبکیه ی چشم را به دنبال دارند شامل نزدیک بینی، سابقه ی جراحی آب مروارید، ضربه به چشم و نازک شدن شبکیه و تغییرات مربوط به سن و میگرن می باشد.

تب مزمن بیش از چند روز

تب، نشان دهنده مبارزه بدن با بیماری هایی مانند سرماخوردگی وآنفلوآنزا است. اما اگر تب بیش از چند روز طول بکشد و همراه با گلودرد نباشد، نشان از یک عفونت زمینه ای است. اگر تب بدون علائم سرماخوردگی و همراه با لرز و عرق کردن، به خصوص لرز شبانه باشد، احتمالا ناشی از یک عفونت باکتریایی اندوکاردیت خواهد بود که عفونت دریچه های قلب را سبب می شود.

اندوکاردیت زمانی رخ می دهد که میکروب وارد جریان خون شده و سپس وارد قلب می شود که اگر بدون درمان رها شود، مرگ را به دنبال دارد. اغلب این باکتری از طریق دندان ها به خاطر جراحی های غیر بهداشتی و یا از طریق خونریزی لثه، خود را به جریان خون وارد می کند و در بدن انتشار می یابد. به گفته برخی پزشکان تب مزمن می تواند در اثر وجود بیماری بدخیم زمینه ای مانند لوسمی و یا لنفوم باشد که در هفته های اخر ابتلا قرار دارند.

سردردهای شدید و ناگهانی

سردردهای شدید و ناگهانی به احتمال زیاد به دلیل خونریزی های مغزی رخ می دهد، حتی اگر پس از مدتی این نوع سردرد متوقف شود، باز هم جای نگرانی وجود دارد. خونریزی های کوچک گاهی خود به خود رفع شده و کشنده نیستند. در صورت رد فرضیه ی خونریزی، میگرن دلیل بعدی سردردهای ناگهانی و انفجاری است.

دردناک بودن ادرار

عفونت های ادراری در زنان بسیار شایع است، اما مردان نیز گاهی با این مشکل مواجه می شوند. عفونت های ادراری در مردان در تمام سنین ممکن است رخ دهد، اما ممکن است دردناک شدن در نتیجه ی بیماری های مقاربتی در مردان جوان باشد.

دردناک بودن ادرار همچنین می تواند ناشی از بزرگ شدن خوش خیم پروستات باشد. در مردان مسن تر این نگرانی بیشتر در رابطه با مشکلات پروستات و سرطان مثانه وجود دارد، به خصوص زمانی که با ادرار خونی همراه باشد و یا اگر همراه با PSA (ماده ترشح شده از پروستات) باشد، احتمال سرطان پروستات افزایش خوهد یافت. توصیه می شود مردانی که این علائم را دارند، حتما به یک پزشک اورولوژیست مراجعه کنند.

دردهای عمقی مفاصل شانه

دردهای شانه اغلب گریبان گیر افراد می شود، اما دردهای عمقی این ناحیه احتمالا به دلیل پارگی لابروم می باشد. لابروم یک غضروف است که به عنوان یک سپر از شانه محافظت می کند.


ادامه مطلب ...

9 نشانه که به شما می گوید دچار فقر ویتامین ب 12 هستید

به گزارش جام جم سرا، علل دیگری نیز باعث فقر این ویتامین می شوند؛ از جمله اجتناب از مصرف گوشت، مصرف متفورمین یا برخی داروهای دیگر.

چشم انداز کمبود ویتامین ب 12 شامل طیف وسیعی از علائم است. با انجام یک آزمایش خون می توانید سطح این ویتامین را در بدن خود اندازه گیری کنید و در صورت فقر ویتامین ب 12 مکمل های خوراکی یا تزریقی آن را دریافت نمایید.

خستگی بیش از حد: یکی از اولین نشانه های فقر ویتامین ب 12 است. به این دلیل که سلولهای قرمز خون مسئول حمل اکسیژن به اندام هستند و اگر اکسیژن به اندازه کافی به اندام های حیاتی نرسد، هر چقدر هم که بخوابید باز هم احساس خستگی خواهید کرد.

خستگی عضلانی: کاهش گلبولهای قرمز در نتیجه فقر ویتامین ب 12 منجر به احساس خستگی عضلانی و عدم توانایی در بلند کردن اجسام دارای وزن می شود.

احساس سوزن سوزن شدن: برخی افراد مبتلا به فقر ویتامین ب 12 گزارش داده اند که احساس سوزن سوزن شدن و بی حسی در برخی اندام ها را دارند. این احساس نتیجه آسیب های عصبی است و آنهم به خاطر سطوح پایین اکسیژن در سلول ها.

کاهش سطح حافظه: کمبود ویتامین ب 12 منجر به کاهش سطح توانایی های ذهنی روزمره می شود که البته انجام آزمایش خون و جبران سطوح این ویتامین در بدن، این اثرات مغزی را کاهش داده و محو می کند.

احساس سرگیجه، پوست رنگ پریده، تغییرات خلق و خوی، خونریزی لثه ها و بافت های دهان، از علائم دیگر ابتلا به فقر ویتامین ب 12 است.

کمبود ویتامین ب 12 و افسردگی: ویتامین های گروه ب از ریزمغذی هایی هستند که می توانند تاثیری مستقیم بر خلقیات و احساس نشاط داشته باشند. این ویتامین ها در مورد سوخت و ساز بدن نیز نقش موثری دارند. ویتامین ب۱۲ که نام دیگر آن کوبالامین است گاهی در اثر برخی عوامل از جمله رژیم های غذایی گیاهی، مصرف سیگار، بیماری های کبدی، بارداری و… در بدن کاهش می یابد. از آنجا که کمبود آن باعث بروز مشکل در انتقال و جابجایی اکسیژن می شود، می تواند منشا بروز مشکلات روانی مانند افسردگی باشد.

درمان: درمان کمبود ویتامین ب۱۲ با توجه به دلیل پدیدآورنده این کمبود صورت می گیرد. اگر مشکل در جذب ویتامین باشد، تجویز ویتامین لازم است. برای این منظور پزشک یا متخصص تغذیه به بیمار تزریق یا استفاده از قرص های ویتامین را توصیه می کند. در برخی افراد مصرف مکمل ویتامین ب 12 برای درمان توصیه می شود.

اگر در برنامه غذایی تان از محصولات غذایی حیوانی استفاده نمی کنید(گیاهخوار هستید) و به این دلیل دچار کمبود شده اید، باید از طریق مصرف مکمل ها آن را برطرف کنید. مصرف به اندازه و کافی گوشت، مرغ، غذاهای دریایی، شیر، پنیر و تخم مرغ از کمبود این ویتامین جلوگیری می کند.


ادامه مطلب ...

7 نشانه که می گوید زانویتان بیمار است

به گزارش جام جم سرا ، در این میان بعضی دردهای زانو را باید جدی گرفت و برای درمان شان حتما به پزشک مراجعه کرد. اما بعضی دردها هم بدقلق نیستند و تنها با استراحت و انجام چند کار ساده برطرف می شوند.

دکتر رضا امید ظهور و دکتر عباس دقاق زاده، متخصصان ارتوپد، مفاصل، طب فیزیک و توانبخشی درباره هفت نشانه ای که می گویند زانوی شما بیماری است، توضیح می دهند.

1- واقعا زانویتان درد می کند؟

زانو از اجزای مختلفی تشکیل شده و برخلاف تصور عموم که فکر می کنند این عضو فقط همان چیزی است که می شناسند، نیست و شامل مجموعه عضلات اطراف ران، ساق پا و خود زانو است. زمانی که بحث درد زانو مطرح می شود، باید نگاه کلی تری به موضوع داشته باشیم تا بدانیم مشکل اصلی کجاست.

2- صدا می دهد؟

صدا دادن زانو به تنهایی مشکل زا نیست و علت خاصی هم ندارد. گاهی اوقات ممکن است هوا در ناحیه زانو گیر کند و با آزاد شدن هوا صدایی از آنجا شنیده می شود. بعضی وقت ها هم این صدا می تواند نشانه ساییده شدن دو استخوان به یکدیگر باشد، بنابراین نگران کننده نیست و با مصرف داروی مسکن و استراحت برطرف می شود. اما این صدا مانی شکل جدی تری به خود می گیرد که همراه با درد باشد. اگر فردی احساس کرد صدا زمانی شکل جدی تری به خود می گیرد که همراه با درد باشد. اگر فردی احساس کرد صدای زانویش همراه با درد است، بحث بیماری زانو مطرح می شود.

در کنار این مسئله دردهای ارجاعی از ناحیه ران، کمر یا مچ پا نیز مطرح هستند. موقع صدادادن زانو این امکان وجود دارد که مهره های سوم و چهارم کمر دچار مشکل شده باشند که در این صورت فرد حتما باید به پزشک مراجعه کند تا مشخص شود کدام ناحیه مشکل دارد و درمان مناسب تجویز شود.

3- وقتی می نشینید، درد می گیرد؟

زیر استخوان کشکک زانو، غضروفی وجود دارد که با زانو مفصل می شود. در حالت طبیعی، این غضروف شکل صاف و مسطحی دارد. اما بر اثر وجود عواملی ممکن است دچار ساییدگی شود. پیدایش این ساییدگی دو علت دارد؛ علت اول مربوط به افزایش سن است که وقتی بالا می رود، این غضروف دچار ساییدگی می شود.

نوع دوم ساییدگی در دخترانی که در سن رشد قرار دارند، دیده می شود، چون رشد سریعی در سنین جوانی وجود دارد، اختلاف قدرت عضلات دو طرف کشکک، باعث کشیده شدن کشکک به یک سمت می شود و با این کشیدگی، کشکک در مسیر طبیعی خود حرکت نکرده و فرد احساس درد در جلوی زانویش می کند و این درد با چمباتمه زدن یا نشستن بی حرکت، تشدید می شود. گاهی اوقات نیز این درد به پشت زانو تیر می کشد.

7 نشانه که می گوید زانویتان بیمار است


زمانی که درد در مراحل اولیه است، آسیب زیادی فرد را تهدید نمی کند و با تمرین ورزشی مشکل حل می شود. اما اگر این حالت ادامه پیدا کند، غضروف کم کم دچار ساییدگی می شود. تمرین های ورزشی را هم براساس نوع مشکل به بیمار تجویز می کنیم و بیشتر براساس تقویت عضلات داخلی ران و کشش عضلات خارجی متمرکز است. البته قبل از آن لازم است فرد بدنش را با استفاده از حرکات کششی گرم کند و درعین حال مراقب باشد تا از انجام حرکاتی مثل زانوزدن، بالا و پایین رفتن از پله، چمباتمه زدن، دویدن در سرازیری و سربالایی و دوچرخه سواری با ارتفاع کم زین خودداری کند. چرا که انجام این کارها وضعیت را بدتر می کند.

این بیماران باید از کفش مناسب استفاده کنند و در بعضی موارد خاص، کفی طبی تجویز می کنیم. در موارد بسیار کمی هم لازم است فرد جراحی شود. اما اغلب بیماران با انجام اقدامات توانبخشی بهبود پیدا می کنند.

4- زمستان ها بیشتر درد دارید؟

قبل از هر چیز بهتر است توضیحی درباره آرتروز داشته باشیم:

آرتروز نوعی بیماری است که سبب بروز درد و التهاب در مفاصلی مثل زانو، مچ و انگشتان دست می شود. آرتروز دلایل مختلفی دارد و با ساییدگی مفاصل همراه است. این بیماری همچنین ممکن است با افزایش سن خود را نشان دهد. آرتروزی که در اثر بالارفتن سن بروز می کند، شایع ترین نوع آرتروز است که به آن آرتروز استخوان نیز می گویند. نوع دیگری از آرتروز هم وجود دارد که در آن سیستم ایمنی بدن به غضروف های مفاصل حمله می کند و آنها را از بین می برد.

اما در اینکه تغییرات آب و هوایی و سرما در احساس درد در بیماران آرتروزی موثر است یا نه، باید گفت که بسیاری از یافته های تحقیقاتی بیانگر این نکته هستند که عواملی مثل کاهش فشار هوا و افزایش رطوبت، علایم آرتروز را بدتر می کنند. نظریه دیگری هم می گوید که کاهش فشار با رطوبت رابطه مستقیمی دارد و باعث ورم مفاصل شده و در نهایت سبب بروز درد در بیماران می شود. رطوبت نیز همین تاثیر را روی فرد آرتروزی دارد.

نشانه های آرتروز زمانی بدتر می شوند که ماهیچه هایی که دور مفاصل قرار دارند، به راحتی منقبض شوند. هوای سرد هم دقیقا همین کار را می کند و باعث سفت شدن ماهیچه ها شده و آرتروز را دردناک تر می کند. البته به این نکته نیز باید اشاره کنیم که تاثیر هوای سرد روی مفصل ها در همه افراد یکسان نیست و برخی افراد مبتلا به آرتروز، از بدتر شدن علایم در هوای بارانی یا بادی گله می کنند. این افراد با رعایت دو نکته می توانند از درد ناشی از سرما در امان باشند؛ اولی اینکه مفاصل خود را گرم نگه دارند و در هوای سرد، لباس های گرم بپوشند. دوم اینکه اگر بیماران حس می کنند علایم بیماری در آب و هوای خاصی بدتر می شود، فعالیت سنگین و طولانی مدت انجام ندهند.

5- قفل می کند؟

قفل کردن زانو یعنی اینکه روی زمین چهار زانو نشسته اید و یک دفعه می بینید نمی توانید از جای تان بلند شوید. این حالت بیشتر وقت ها در زمان نشستن روی زمین یا هنگام بالارفتن از پله ها و... رخ می دهد و سبب ترس و وحشت فرد می شود و همراه با درد نیز هست. در حالت عادی، زانو مثل لولای درب عمل می کند. اگر چیزی بین لولای در قرار دهید، طبیعتا دیگر کار نمی کند.

در مورد زانو نیز همین طور است و وقتی چیزی جلوی حرکت عادی زانو را بگیرد، اصطلاحا می گویند که زانو قفل کرده است. قفل شدن زانو معمولا بر اثر شکستن تکه ای غضروف یا احتمالا قطعه ای استخوان جداشده در نوعی التهاب استخوانی غضروفی بروز می کند. این قطعه استخوان یا غضروف در حفره زانو معلق است تا وقتی که بین دو سطح مفصلی گیر بیفتد و پس از آن است که توانایی حرکت را از زانو می گیرد. با اینکه قفل شدگی زانو ممکن است با کمی استراحت کردن برطرف شود، اما فکر نکنید به طور کامل درمان شده، چرا که اگر قطعه ای استخوان یا غضروف سبب قفل شدن زانو شده باشد، آسیب جدید به دنبال خواهدداشت. به همین علت اگر در حرکت زانوی تان با مشکلی مواجه شدید، بهتر است پزشک آن را بررسی کند.

گاهی اوقات آسیب دیدگی بر اثر قفل شدگی زانو به حدی است که ممکن است به عمل جراحی نیاز داشته باشد، بنابراین اگر دیدید زانوی تان در حالت خمیده یا کشیده دچار قفل شدگی شده یا زانو کشیده یا خم نمی شود، بهتر است به پزشک متخصص مراجعه کنید.

7 نشانه که می گوید زانویتان بیمار است


6- وقت رانندگی درد می گیرد؟

چون در مسافرت ها فرد روی صندلی می نشیند و گاهی تا ساعت های متمادی، تغییر وضعیتی در او مشاهده نمی شود، بی حرکتی مفاصل روی تاندون ها، سبب بروز خستگی شده و ایجاد درد می کند؛ یعنی چون فرد در طول رانندگی حرکت ندارد و تغذیه سلولی به خوبی انجام نمی شود، بی حرکتی طولانی مدت، غضروف مفاصل را دچار مشکل می کنند. اما با انجام چند حرکت بدنی ساده می توان از بروز این درد در طول مسافرت جلوگیری کرد.

در مسافرت های طولانی هر 45 دقیقه تا یک ساعت یک بار، از ماشین پیاده شوید و چند قدم راه بروید. اگر راننده نیستید و ناچارید زمان زیادی را در ماشین بمایند، بهتر است هرچند دقیقه یک بار حالتی که نشسته اید را تغییر دهید. در طول رانندگی هم بهتر است تا جایی که امکان دارد صندلی راننده به فرمان نزدیک باشد، به شکلی که وقتی پا را روی ترمز یا کلاچ می گذارید، زانو هم سطح مفصل لگن یا کمی بالاتر از آن قرار بگیرد.

7- از پله بالا رفتن دردآور است؟

دردی که در بالا و پایین رفتن از پله احساس می شود، به سندرم پاتلوفمورال معروف است (پاتلوفمورال ساختاری است که شامل دو استخوان یعنی کشکک و استخوان ران می شود). علت احساس درد در چنین مواقعی را باید به قرار گرفتن اشتباه استخوان کشکک به لحاظ آناتومیکی روی استخوان ران، ضعف عضلات چهار سر ران یا سفتی زیاد در قسمت بیرونی زانو جست و جو کرد. هرچند بیشتر اوقات، استفاده از درمان های نگهدارنده ضددرد، انجام تمرینات قدرتی و حرکات کششی در بهتر شدن وضعیت این سندرم موثر است.

در حالت دیگر، اگر مشکل فرد حاد بود و در زمان کوتاهی درگیر این درد شد که تا به حال سابقه نداشته، بهتر است از کیسه یخ استفاده کند و اگر درد خیلی شدید و حاد نیست، می تواند با گرم کردن محل درد با استفاده از وسایلی مثل حوله گرم، درد را از بین ببرد.

منبع : ماهنامه پیام سلامتی


ادامه مطلب ...

5 نشانه ای که به شما می گوید سرطان دارید یا نه؟

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از آوای سلامت ، از مشخصات بد این توموهای سرطانی، مقاوم بودن آنها به شیمی درمانی و رادیوتراپی است.

سرطان کلیه یکی از 10 سرطان شایع است و اغلب، مردان بالای 50 سال را گرفتار خود می کند. در اینجا شایع ترین علائم این سرطان بیشتر معرفی شده است:

وجود خون در ادرار:


خون در ادرار که به نام هماچوری شناخته می شود، یکی از علائم بارز ابتلا به سرطان کلیه است. اغلب حتی مقدار بسیار کمی خون در ادرار، می تواند باعث تغییر رنگ آن شود. گاهی اوقات خون در ادرار آنقدر ناچیز است که تنها با آزمایش ادرار می توان آن را تشخیص داد. البته عواملی مانند عفونت مثانه، سنگ گلیه، کیست، یا التهاب نیز باعث وجود خون در ادرار می شود. به هر حال در صورت مشاهده این علامت باید سریعا به پزشک مراجعه کرد.

درد پایین کمر:


اکثر افراد این درد را تجربه نمی کنند تا زمانی که سرطان به مراحل پیشرفته خود رسیده باشد. درد ناشی از سرطان کلیه در یک طرف از پهلو و بالاتر از لگن احساس می شود. این درد می تواند یک درد مبهم و تیز باشد. اگر هر گونه درد ناگهانی را در پهلوی خود احساس کردید که برای چند روز ادامه داشت، حتما به پزشک مراجعه کنید.

وجود توده در شکم:


وجود توده در شکم می تواند علامت هشدار دهنده ابتلا به سرطان کلیه باشد. حس کردن توده کلیوی سخت است چون بیشتر در اعماق شکم وجود دارد. کشف این توده پزشک را وادار به سفارش آزمایش هایی مانند سونوگرافی و سی تی اسکن می کند. البته در نظر داشته باشید که اغلب این توده ها همیشه نشان دهنده ابتلا به سرطان نیستند.

کم خونی و خستگی:


خستگی یک علامت شناخته شده در مورد اغلب سرطان ها است. خستگی ناشی از سرطان با خستگی معمولی تفاوت دارد و با خواب و استراحت برطرف نمی شود. این خستگی با فعالیت های روزمره و طبیعی تداخل دارد و می تواند فرد را تحریک پذیر و ضعیف کند. هر گونه خستگی غیر معمول باید به اطلاع پزشک رسانده شود.

از دست دادن اشتها، تب و از دست دادن وزن:


یکی از نشانه های رایج سرطان، از دست دادن ناگهانی و غیر منتظره وزن است؛ بدون این که بیمار از رژیم غذایی خاصی تبعیت کرده باشد. تب با علت ناشناخته نیز ممکن است همراه با سایر علائم، نشانه ای از ابتلا به سرطان کلیه باشد.

اگر بیمار علایمی داشت که مشابه سرطان کلیه بود، پزشک یک یا بیشتر از این آزمایش ها را در مورد او انجام می دهد:

تست بدنی: پزشک علایم حیاتی مثل تب و فشار خون بیمار را چک کرده و پهلوهای او را لمس می کند.

تست ادرار: برای چک کردن خون در ادرار

تست خون: برای اندازه گیری موادی مثل کراتینین (غلظت زیاد کراتینین به این معنی است که کلیه ها کار خود را درست انجام نمی دهند).

تست آی وی پی: پزشک رنگ خاصی را به درون وریدی در بازو تزریق می کند. رنگ در بدن حرکت می کند و به وسیله کلیه ها دریافت می شود. رنگ باعث درخشش کلیه ها در زیر اشعه ایکس می گردد. مقداری از اشعه ایکس رنگ را هنگام عبور از مثانه و حالب ردیابی می کند. اشعه ایکس می تواند تومورهای کلیه و مشکلات دیگر را نشان دهد.

سی تی اسکن: دستگاه تولید کننده اشعه ایکس به کامپیوتری متصل است و یک سری عکس از جزئیات کلیه می گیرد.

تست ماورای صوت: از امواج فوق صوت که افراد آن را نمی شنوند استفاده می گردد. امواج از کلیه بازتاب می شوند و پژواک آنها توسط رایانه ای دریافت و تصاویری تحت عنوان سونوگرام ساخته می شود.

بیوپسی (نمونه برداری): عبارتست از خارج کردن تکه ای از بافت کلیه برای بررسی سلول های سرطانی.

تاخیر نکنید!

متاسفانه اغلب علائم بالینی سرطان کلیه، تا رسیدن به مراحل پیشرفته خود را نشان نمی دهند. به همین دلیل مهم است که در صورت مشاهده هر کدام از علائم ذکر شده، به پزشک مراجعه کنید. اگر سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان را دارید، تسریع مراجعه به پزشک در شما اهمیت چندبرابر دارد. به یاد داشته باشhealthlineید که بسیاری از علائم سرطان کلیه خوش خیم و قابل پیشگیری هستند. هرچه زودتر با این علائم به پزشک مراجعه کنید، گزینه های درمانی بیشتری نیز پیش روی شما قرار دارد.


ادامه مطلب ...

تارا کریمی ، همسر ۲۶ ساله رضا رویگری از مخالفت پدرش با ازدواجش می گوید + عکس

تارا کریمی ، همسر ۲۶ ساله رضا رویگری از مخالفت پدرش با ازدواجش می گوید + عکس

رضا رویگری بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون حدودا دو سالی میشود که به علت عوارض ناشی از سکته قلبی تقریبا از سینما و تلویزیون دور است. در این مدت این همسرش تارا کریمی است که تمام وقت کنار او حضور دارد و از وی پرستاری می‌کند.

همسر رضا رویگری همسر بازیگران بیوگرافی رضا رویگری بیوگرافی تارا کریمی ازدواج رضا رویگری

کریمی که ۲۶ ساله است و ۴۳ سال از رویگری کوچکتر است در گفتگویی درباره ماجرای آشنایی خود و این هنرپیشه خوش مشرب سخن گفته است.

وقتی برای استقبال رفتم با رضا آشنا شدم
تارا کریمی که در شیراز با رویگری آشنا شده با اشاره به اینکه قبل از آشنایی نمی‌دانسته وی بازیگر است می گوید: من اصلا ایشان را به عنوان بازیگر نمی شناختم و هیچ کاری از ایشان ندیده بودم. راستش در افتتاحیه برنامه ای در شیراز رضا رویگری به عنوان مهمان دعوت شده بود و دوست من هم وظیفه میزبانی ایشان را برعهده داشت. وقتی برای استقبال از ایشان به فرودگاه رفتیم اولین بار ایشان را دیدم و طی چند روزی که آنجا بودند با هم آشنا شدیم.

همسر رضا رویگری همسر بازیگران بیوگرافی رضا رویگری بیوگرافی تارا کریمی ازدواج رضا رویگری

وقتی “بوتیک” را دیدم از رضا ترسیدم
وی ادامه می دهد: واقعا تا آن موقع نمی دانستم ایشان بازیگر است و او به من پیشنهاد تماشای فیلم “بوتیک” را داد و زمانی که این فیلم را دیدم یک جورهایی واقعا ترسیدم و فکر کردم نکند شخصیتش مانند شخصیت داخل فیلم باشد و برای همین تا یک مدت به تلفن‌هایش جواب نمی‌دادم تا اینکه خودش پیامک داد و من هم پرسیدم شخصیت شما همین طوری‌ست؟ و ایشان هم پاسخ داد آن فقط یک نقش است و سپس پیشنهاد داد “اجاره نشینها” و بعد “مختارنامه” را ببینم.

پدرم مخالف ازدواجمان بود
تارا کریمی که موقع ازدواج با رویگری فقط ۲۳ سال داشت درباره مخالفت‌های والدین اش با این ازدواج بیان می کند: پدرم مخالف بود و حتی خواهر بزرگم مدام به من می‌گفت چه اتفاقی افتاده، تو که برنامه دیگری برای زندگی‌ات داشتی و نمی‌خواستی ازدواج کنی. اما به هر حال این اتفاق افتاد. خیلی‌ها می گفتند رضا جای پدرت است و از این ازدواج برحذر کن ولی حرف مردم برایم مهم نبود.

همسر رضا رویگری همسر بازیگران بیوگرافی رضا رویگری بیوگرافی تارا کریمی ازدواج رضا رویگری

رضا یک خانه داشت که آن را هم برای اینکه پسرش به زندان نیفتد فروخت
این زن جوان درباره وضعیت اقتصادی رویگری هنگام ازدواج با وی بیان می گوید: زمانی که من با رضا ازدواج کردم تنها با یک حلقه ازدواج کردیم. رضا یک خانه داشت که آن را هم بابت اینکه پسرش به خاطر عدم پرداخت مهریه به زندان نیفتد فروخت. حتی خانه ای که در آن ساکن هستیم اجاره ای است.

همسر رضا رویگری همسر بازیگران بیوگرافی رضا رویگری بیوگرافی تارا کریمی ازدواج رضا رویگری

همسر رضا رویگری همسر بازیگران بیوگرافی رضا رویگری بیوگرافی تارا کریمی ازدواج رضا رویگری

ازدواج رضا رویگری بیوگرافی تارا کریمی بیوگرافی رضا رویگری همسر بازیگران همسر رضا رویگری


ادامه مطلب ...

سیدجواد یحیوی (مجری) از جدایی همسرش می گوید بهاره رهنما ،وسط دعوای جواد یحیوی و همسرش + فیلم

سیدجواد یحیوی (مجری) از جدایی همسرش می گوید/ بهاره رهنما ،وسط دعوای جواد یحیوی و همسرش + فیلم

گفتگو با جواد یحیوی و پسرش مسیحا

در تمام این سال‌ها آنقدر مجری روی آنتن برنامه‌های زنده و غیرزنده تلویزیون آمده و رفته‌اند که اگر بخواهیم می‌توانیم کتابی تحت عنوان فرهنگ‌نامه مجریان تلویزیونی تالیف کنیم اما اینکه در انتها سهم هر یک از این نام‌ها چند خط از این فرهنگ‌نامه را بگیرد، مهم‌ترین موضوع در تالیف چنین مجموعه‌ای است. بی‌شک در تمام این نام‌ها فقط عده انگشت‌شماری هستند که توضیح درباره‌شان فراتر از چند خط است و چه بسا در حد چند صفحه از این کتاب را با افتخار به خود اختصاص می‌دهند و باز هم بی‌شک جواد یحیوی یکی از پنج نفر اصلی ماجرا خواهد بود.

همسر مجریان همسر سید جواد یحیوی طلاق مجری بیوگرافی سید جواد یحیوی بیوگرافی بهاره رهنما

او حتما چیزهای بسیاری در چنته دارد که ستون‌های قوام‌یافته شهرت و ماندگاری‌اش را رقم زده‌اند. وقتی قرار شد با پسرش مسیحا برای مصاحبه و عکاسی ما را همراهی کند، کمی دلهره داشتیم از این جهت که جواد یحیوی خودش سال‌ها و بارها در برنامه‌های مختلف گفت‌وگومحور به خوبی در مقام پرسشگری قرار داشته و این می‌توانست کار ما را سخت کند اما آنقدر خوب در بده‌بستان‌های ما شریک شد که می‌توانیم بگوییم او از آن دسته آدم‌هایی است که به پارتنر مقابلش جسارت و اعتمادبه‌نفس کافی می‌دهد. ما هم از این گوی و میدان استفاده کردیم و هرچه می‌خواستیم پرسیدیم و او هم همه صداقتش را روی دایره ریخت. آنچه می‌خوانید شاید کامل‌ترین اما واقعا بی‌پرده‌ترین مصاحبه جواد یحیوی و پسرش در این‌ سال‌هاست که هر دو نفرشان درکی کاملا درست از گفته‌های‌شان داشتند تا جایی‌که در پیاده کردن این گفت‌وگو نیازی به ادیت و تصحیح حرف‌های‌شان ندیدیم.

آقای یحیوی چند سال دارید؟

جواد: من ۴۰ سال دارم.

مسیحا چند سال دارد؟

جواد: مسیحا تقریبا ۱۱ سال دارد. من و مسیحا ۳۰ سال با هم اختلاف سنی داریم. من سوم تیرماه به دنیا آمدم و مسیحا سی‌ام خرداد. تولد ۳۰ سالگی من، مسیحا به دنیا آمده بود.

دو جشن تولد با فاصله کم. جشن تولدهای‌تان را با هم می‌گیرید؟

جواد: خیلی اهل تولدبازی نیستم ولی اگر پیش بیاید که جشن بگیریم، بله تولد مشترک می‌گیریم.

آقای یحیوی! از آنجایی که مسیحا را به تنهایی بزرگ می‌کنید، تا به حال شده به خاطر اینکه مسیحا کمبودی را احساس نکند، بخواهید مسائلی را فدا کنید و یک پدر دوبل باشید؟

جواد: بگذارید همین‌جا موضوعی را روشن کنم که ممکن است ذهن خیلی از مردم را درگیر خود کرده باشد؛ اول اینکه من در تربیت مسیحا تنها نبودم. هیچ‌کدام از ما در این جهان تنها نیستیم. مسیحا منابع متعددی برای آموزش و رشد داشته؛ خانواده، دوستان، مدرسه، کوچه، خیابان و. . . حتی اگر بخواهیم خانوادگی به این موضوع نگاه کنیم، مسیحا از نعمت مادر داشتن محروم نبوده است. من و همسرم با هم به توافق رسیدیم که زندگی مشترک‌مان زندگی ایده‌آلی که می‌خواستیم نبوده و اشتباهاتی در زندگی داشتیم و از همدیگر جدا شدیم.

همسر مجریان همسر سید جواد یحیوی طلاق مجری بیوگرافی سید جواد یحیوی بیوگرافی بهاره رهنماجواد یحیوی و پسرش 

مسیحا با شما مانده است؟

جواد: مسیحا با من زندگی می‌کند؛ یعنی از همان اول بنای ما بر این بوده است که سرپرستی مسیحا بر عهده من باشد ولی پیش آمده مسیحا یک سال نزد  مادرش زندگی کند و به من سر بزند. مسیحا نزد من زندگی می‌کند ولی هر زمان که بخواهد مادرش را می‌بیند. موجودی به اسم مادر، وجودی است تکرارناپذیر. آغوش مادر در ۶، ۷سالگی چیزی نیست که بتوانی جایگزینی برای آن در نظر بگیری پس این حق مسیحاست که از او دریغ نشود.

هرچند شده که گاهی من و مادر مسیحا شیوه‌های تربیتی همدیگر را دوست نداشتیم اما برای مسیحا مادرش بهترین مادر دنیاست؛ یعنی تنها مادر دنیاست. ربط مادر مسیحا به مسیحا انکارناپذیر است به همین خاطر مسیحا همیشه این شانس را داشته و دارد که هر زمان و هر مدت که می‌خواهد نزد مادرش باشد. مادر مسیحا اهل مطالعه، اهل ذوق، فکر، فعالیت‌های اجتماعی و. . . است و در زندگی مسیحا و شکل‌گیری شخصیت او نقش به سزایی داشته است بنابراین در این ماجرا به هیچ عنوان من تنها نبوده‌ام.

نسبت به مسیحا احساس دین هم می‌کنید؟

جواد: من و مادر مسیحا که او را به این جهان دعوت کردیم براساس نابلدی‌ها، شرایط، ناآگاهی‌ها، خودخواهی‌ها و ضعف‌های‌مان و تمام مسائلی که زندگی یک انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد، موقعیتی را برای او ایجاد کرده‌ایم که مسیحا از شکل بدیهی و نرمال زندگی خارج شده است. برای مسیحا به عنوان یک پسربچه این خیلی لذت‌بخش‌تر است که وقتی از مدرسه به خانه بازمی‌گردد پدر و مادرش را سر یک میز کنار هم ببیند که ما این حق را از مسیحا دریغ و او را از این کنار هم بودن محروم کردیم. به همین دلیل من خودم را نسبت به مسیحا بدهکار می‌دانم. مقصر به معنای واقعی کلمه که من شرایطی را ایجاد کردم که مسیحا موقعیتی که باید از آن برخوردار باشد را ندارد  بنابراین همه تلاش، عزم و ظرفیتم را به خدمت می‌گیرم تا این کوتاهی که در حق او روا داشتم را هرطور دیگری که می‌شود، جبران کنم.

هرچند مسیحا مثلا یک آیتم را ندارد ولی برایش شرایطی را ایجاد می‌کنم که شاید بقیه حسرت داشتن آن را بخورند. من وارد هیچ تعهد جدید و مسوولیت جدیدی در زندگی‌ام نشده‌ام به این خاطر که یک مسوولیت و تعهد جدی در زندگی من به اسم مسیحا وجود دارد که نسبت به آن قصور کرده‌ام. ما با توجه به شرایط زندگی‌مان یکسری حق مسلم او را در زندگی سلب کرده‌ایم پس مشخص است که من همه تلاشم را می‌کنم تا عزیزترین آدم زندگی‌ام همیشه خوشحال و موفق باشد تا تجربه‌های بهتر و بیشتری از زندگی داشته باشد. اگر اسم این کار مرا بگذاریم دوبله‌سوبله کار کردن، بله من این کار را کرده‌ام؛ هرچند که من اینگونه به این موضوع نگاه نمی‌کنم.

نمی‌شد آن زمان به خاطر مسیحا ازخود‌گذشتگی نشان دهید؟

جواد: حدس می‌زدم این را بپرسید ولی به نظرم اسم آن ازخودگذشتگی نبود بلکه اسمش یک اشتباه بود؛ این صحبتی که دارم تنها حرف من نیست و این توافقی بود که با مادر مسیحا داشتیم.

اگر فرزند من در خانه‌ای بزرگ می‌شد که روابط معیوب و ناقص پدر و مادرش را به عنوان یک الگوی رفتاری بین زن و شوهر می‌دید، کاملا زندگی او را با یک الگوی غلط همراه کرده بودیم. اگر فردا در زندگی شخصی خود با همسرش به گونه‌ای رفتار می‌کرد که از رفتار ما الگوبرداری کرده بود، پس این یک اشتباه بزرگ بود که صورت ازخودگذشتگی را به خود گرفته بود و مدام این فکر وجود داشت که من فقط به خاطر بچه در این زندگی هستم و فداکاری کردم. به نظر خودم این بزرگ‌ترین ظلمی بود که می‌توانستم در حق مسیحا بکنم ولی امروز در یک شرایط واقعی‌تر با هم قرار گرفته‌ایم که می‌توانیم در مورد همه موضوعات با هم صحبت کنیم حتی در مورد روابط من و مادرش هم با یکدیگر صحبت می‌کنیم.

چقدر در مورد موضوع جدایی‌تان با مسیحا صحبت می‌کنید. منظورم این است که چقدر این موضوع را بسط می‌دهید؟

جواد: از وقتی که مسیحا نشان داد قدرت فکر، درک و تحلیل کردن را دارد با هم توافق کردیم مسیحا هر سوالی در مورد هر موضوعی داشته باشد می‌تواند بپرسد.

این خیلی سخت می‌شود چون ممکن است سوالی از شما بپرسد که جوابش منجر به یک قضاوت از طرف مسیحا شود؟

جواد: به نظر من پیشگیری از این ماجرا راه‌حل‌هایی دارد؛ اولا باید سوالاتی که ذهنش را درگیر کرده است بپرسد ولی اینکه همین امروز به جواب همه سوالاتش می‌رسد یا خیر را نمی‌داند. سعی می‌کنیم تا جایی که ممکن است به جواب سوالاتش برسد؛ جواب برخی از سوالاتش به او می‌گویم اجازه بده تا در آینده خودت تجربه‌ای شبیه به این موضوع را داشته باشی آن موقع با هم در مورد تجربه‌های‌مان صحبت می‌کنیم.

پس متناسب با ظرفیت‌های مسیحا راجع‌به موضوعات صحبت می‌کنیم. گاهی پاسخ برخی سوالات ضمن اینکه مطرح می‌شود به بعد هم موکول می‌شود یا حتی پاسخ داده نمی‌شود. گاهی مسیحا راجع‌به موضوعی از من سوال می‌پرسد و هیچ منعی هم در پاسخ من وجود ندارد و پاسخش را می‌دهم اما در انتها به او متذکر می‌شوم که مسیحا این روایت من است و ده‌ها روایت دیگر هم وجود دارد. مسیحا باید تمرین کند که یاد بگیرد روایت‌های مختلف را بشنود و آن روزی که عقلش کامل‌تر می‌شود، تجربه‌هایش بیشتر می‌شود و درکش از فضای اطراف و اطرافیانش بیشتر می‌شود، این روایت‌های مختلف را کنار هم بگذارد و به یک جمع‌بندی برسد و حالا روایت خود را از ماجرا بگوید.

در این روایت‌ها که به صورت موازی رخ داده است، شده به جایی برسید و بگویید چه اشتباهی رخ داده، برداشت من چه بوده و برداشت همسر من از موضوع چه بوده و حالا بعد از این همه مدت مشخص شده که اصل ماجرا چیز دیگری بوده است؟

جواد: نه. مشخصا اگر در مورد موضوعی صحبت می‌کنیم که بین من و همسر سابقم بوده، تا به حال پیش نیامده که با وجود مسیحا وجه دیگری از قصه را متوجه شویم. روزی که ما تصمیم گرفتیم به زندگی مشترک‌مان ادامه ندهیم، هیچ حرف ناگفته‌ای باقی نگذاشته بودیم. در مورد همه مسائل با هم صحبت کردیم ولی این را که بعدها مسیحا با شنیدن این موضوعات چه قضاوتی می‌کند، موکول می‌کنیم به شناخت بیشتر، درک بیشتر، آگاهی بیشتر و تجربه بیشتر خودش برای اینکه به جمع‌بندی مناسب‌تری برسد. گاهی اوقات انسان موفق نمی‌شود این مراحل را تکمیل کند و قضاوت می‌کند.

همسر مجریان همسر سید جواد یحیوی طلاق مجری بیوگرافی سید جواد یحیوی بیوگرافی بهاره رهنما

تفریحات دو نفره شما چیست؟

جواد: تفریحات دونفره زیادی داریم. به سوارکاری علاقه دارد و خیلی سوارکاری می‌رویم. هنوز آنچنان به کنترل دوچرخه وارد نشده است به همین خاطر هرازچندگاهی بعدازظهرها در کوچه با دوچرخه‌اش کلنجار می‌رویم تا یاد بگیرد.

سفر هم می‌روید؟

جواد: سفرهای دونفره زیادی رفتیم. یک سال عید به مدت ۱۰ روز فقط کویر گردی رفتیم. یک سال با تور از کلاردشت تا متل‌قو را رفتیم. با تور جنگل‌نوردی‌های زیادی رفتیم که مثلا سه یا چهار شب در راه چادر زدیم. مجموعه تفریحات متنوعی را با هم داریم؛ فیلم دیدن، بازی کامپیوتری، بازی‌های فکری و… .

زمانی که مشغول کار هستید، چطور؟

جواد: گاهی اوقات پیش می‌آید که من تمرین تئاتر دارم و مسیحا به جای اینکه تنهایی در خانه بماند با من سر صحنه می‌آید یا مثلا گاهی مسیحا به کلاس گیتار که می‌رود من هم همراهی‌اش می‌کنم و به تجربیات و آگاهی‌های خودم اضافه می‌کنم بنابراین در خیلی از تجربیات شخصی هم نیز شریک هستیم.

همه اینها به نوعی برای ما تفریح است. آن روزی که مسیحا به سر تمرین تئاتر من می‌آید وقتی شب به خانه می‌رویم تمام حرکات مرا موقع تمرین در ذهنش ضبط می‌کند و شروع می‌کند به ادای اجرای مرا درآوردن، با همان حرکات دست و با همان لحن و این می‌شود یک تفریح و یک حس خوب است. اگر اینگونه که داریم در مورد این موضوع صحبت کنیم بخواهیم به زندگی نگاه کنیم همه‌اش تفریح می‌شود. کارمان تفریح است، قهر و آشتی‌های‌مان تفریح است و. . . من هم مانند هر پدر دیگری زمانی که در مورد موضوعی گوشزد می‌کنم و توجهی نمی‌بینم، فرزندم را تنبیه می‌کنم و این باعث رنجش و دل چرکینی بین ما نمی‌شود.

به دوری شما از اجرای تلویزیونی هم می‌توان به چشم یک تفریح نگاه کرد؟

جواد: بله، این دوری هم برای خودش یک تجربه و به نوعی تفریح بود. من حدود سال ۷۴ وارد رادیو و تلویزیون شدم؛ یعنی در این ۱۹ سالی که از شروع کار من با رادیو و تلویزیون می‌گذرد، حدود هفت سال و نیم کار کردم و باقی سال‌ها نتوانستم کار کنم.

این اتفاق در سن جوانی خیلی می‌توانست توی ذوق‌تان بخورد!؟

جواد: وقتی در آن سن و سال وارد یک فضای حرفه‌ای می‌شوی و اجرا داری و متعاقب آن شهرت و محبوبیت می‌آید و عکست را در نشریات می‌بینی، فکر می‌کنی که دیگر این مسیر همیشگی زندگی است. بعد ممکن است آنچنان به این حرفه وابسته شوی که احساس کنی اگر روزی از تو گرفته شود می‌میری، چون هیچ کار دیگری به غیر از این کار بلد نیستی. دوران سربازی را  که می‌گذراندم همزمان انجمن سینماگران جوان دوره فیلمسازی می‌دیدم که به سمت تلویزیون کشیده شدم.

این وسط یک راهزنی‌هایی هم رخ داد یعنی اگر تلویزیون دل مرا نمی‌برد و این کار جذابیت‌های خود را به من نشان نمی‌داد، من مسیر فیلمسازی خودم را طی می‌کردم و امروز یک فیلمساز خیلی خوب بودم. تمام این سال‌ها تلویزیون با جذابیت‌هایش مرا از دغدغه اصلی‌ام دور کرد هرچند که من خیلی چیزها از این مسیری که طی کردم به دست آوردم و به نوعی هرچه که در زندگی دارم از آن مسیر به دست آوردم ولی در نهایت من فیلمساز نشدم.

دل‌تان برای فیلمسازی تنگ شده؟

جواد: بله. خیلی تنگ شده. در این سال‌ها که در تلویزیون مشغول نبودم به صورت جدی به این مقوله پرداختم و حتی تا مراحل پیش تولید یک کار هم پیش رفتم ولی متاسفانه به سرانجام نرسید. هرچند دلیل این اتفاق نیفتادن هم به خاطر همان جریان زندگی من است؛ اینکه تو در یک برهه در یک موضعی ایستادگی می‌کنی که فکر می‌کنی درست است اما این تفکر برای تو تبعاتی همراه دارد.

حس کردید در معرض نزول انواع بلایا هستید؟

جواد: مثل این بود که در گوشه رینگ افتاده‌ای و مجموعه فضای زندگی شخصی، خانوادگی، اجتماعی و. . . تو تهدید می‌شود. با تمام این تفاسیر هنوز که هنوز است مردم تو را در خیابان می‌شناسند و به تو ابراز علاقه می‌کنند، با تو عکس می گیرند، تو را با اسم کوچک صدا می زنند با اینکه بیش از هفت سال است که جلوی دوربین نیستی.

پشیمان نشدید؟

جواد: نه .چون از طرفی متوجه شدم که همه زندگی من تلویزیون نیست، من با نبود تلویزیون تجربه‌های دیگری در زندگی به دست آوردم. می‌ترسم بی‌انصافی به نظر برسد یا اینکه بگویند حالا که دستش نمی‌رسد می‌گوید پیف‌پیف بو می‌دهد ولی حقیقتش این است که درخشان‌ترین سال‌های زندگی من این هفت سال بوده است. در این هفت سال من بهتر و راحت‌تر زندگی کردم و با خودم دچار تناقض نبودم. من در این هفت سال شش دانگ زندگی کردم،  و برخورد با مردم را بدون هیچ‌گونه  نگرانی تجربه کردم.

جواد یحیوی ۴۰ساله نسبت به جواد یحیوی ۳۰ساله احساس می‌کند که دغدغه‌هایی دارد که شاید آن زمان نبوده است. شاید نگاه الان شما با توجه به نگاه ۱۰سال پیش شما کاملا متفاوت باشد؟

جواد: قطعا اینگونه است. انسان مدام تکمیل می‌شود. همین که آدم نگاهش به اطرافش دقیق‌تر می‌شود در نتیجه افکارش نیز کامل‌تر و دقیق‌تر می‌شود.

اگر با نگاه امروزتان به ۳۰سالگی بازمی‌گشتید، باز هم بچه‌دار می‌شدید؟

جواد: بله. با وجود اینکه برای من تجربه زندگی مشترک با همسرم تجربه درخشانی نبوده اما اولا یک دنیا از آن کشف و شهودهایی که می‌گویم از همین تجربه‌ها به دست آمده و چقدر مرا بزرگ‌تر کرده است. حتی اگر این تجربه برای من و همسر سابقم اسباب زحمت هم بوده، حالا اگر حاصل آن زحمت چه معنوی، روانی و ذهنی و چه آن بلوغی که حاصل می‌شود و رشدی که صورت می‌گیرد را محسوس و ملموس ندانیم و بگوییم اصلا وجود ندارند اما دستاورد زندگی مشترک من با همسر سابقم یک دستاورد کاملا محسوس و ملموس برای من داشته که صبح با هم بیدار می‌شویم، با هم فکر می‌کنیم، با هم تجربه می‌کنیم، با هم به سفر می‌رویم، با هم می‌خندیم، با هم گریه می‌کنیم و. . . و همین یک آیتم به تمام آن زحمات می‌ارزد و اگر من دوباره در موقعیتی قرار بگیرم و به من بگویند که ۱۰ سال پرماجرایی خواهی داشت و مسیحا هم در آن وجود دارد، من بدون هیچ شکی قبول می‌کنم.

تا به حال احساس نکردید که مسیحا جلوی برخی از خواسته‌های شما را گرفته است؟

جواد: مسیحا جلوی هیچ چیز مرا نگرفته است. هیچ کاری در زندگی من وجود ندارد که بخواهم انجامش بدهم و مسیحا مانع آن باشد.

مسیحا! هیچ موقع به این فکر کردی که کاش پدر من این آدم نبود. منظورم این است که آیا پدر تا به حال کاری کرده که تو بخواهی بگویی که کاش پدرم با ویژگی‌های دیگر و مشخصات دیگری بود؟

مسیحا: نه ولی من به شکل دیگری به این موضوع فکر می‌کنم؛ مثلا گاهی شده با خودم فکر کنم اگر پدرم شخص دیگری بود چه اتفاقی می‌افتاد. آن موقع با خودم فکر می‌کنم چه کاری می‌توانم انجام بدهم که آن اتفاقاتی که ممکن است با پدر دیگری به من خوش بگذرد با پدر خودم هم به من خوش بگذرد. هر موقع به این موضوع فکر کردم همیشه موفق بودم و بهترین نتیجه را گرفتم.

با جواد یحیوی به عنوان یک پدر به تو خوش می‌گذرد؟

مسیحا: بله. جواد یحیوی با پدرهای دیگر ممکن است متفاوت باشد- هر چند من پسر بقیه پدرها که نبوده‌ام- شاید پدر ضعیف‌تری باشد یا از طرفی پدری قوی‌تر و مهربان‌تر ولی همیشه با پدرم به من خیلی خوش می‌گذرد. تمام ویژگی‌هایی که پدرم دارد را دوست دارم.

مشهور بودن پدرت را هم دوست داری؟

مسیحا: خوشحالم از این موضوع که پدرم محبوب است و مردم با او با احترام برخورد می‌کنند. مشهور بودن پدرم را از این بابت دوست ندارم که در مدرسه با اعلام اینکه پسر او هستم، بخواهم پز بدهم.

آقای یحیوی شما کارهای متفاوتی را تجربه کرده‌اید؛ اجرا، بازی، کار گل‌و‌گیاه و… . می‌خواهم بدانم کار دیگری بوده که شما سراغ آن رفته باشید؟

جواد: کارهایی انجام دادم که نمی‌دانم می‌شود اسم آن را تجربه حرفه‌ای گذاشت یا مثلا در استانداردهای حرفه‌ای به آن پرداخته‌ام یا نه در حد یک کار فان و فوق برنامه بوده است.

این‌طوری هم نبوده که فقط به خاطر سرگرمی سراغ آن رفته باشید؟

جواد: نه. وقتی برای کاری وقت و انرژی می‌گذارم پس در حد یک سرگرمی نیست. همیشه کشاورزی را دوست داشتم و دوره‌ای را با یک دوست که در این کار حرفه‌ای بود به این کار مشغول شدم. ۵۰ هکتار زمین در نظرآباد اجاره کردیم. کاشت گندم و جو و… داشتیم، آب از کشاورزان اجاره می‌کردیم و کارهای دیگر.

چرا فکر کردید که باید این کار را انجام دهید؟

جواد: برای اینکه اصل کار را دوست داشتم و یک ارتباط ذهنی و روانی به کار کشت داشتم ضمن اینکه در کنارش هم یک منطق مالی در کنار منطق حرفه‌ای بر آن حاکم بود. البته تجربه همکاری من با آن دوست تجربه موفقی نبود و آن سال، اصلا سال کشت موفقی نداشتیم. شاید اگر رابطه ما ادامه پیدا می‌کرد، می‌توانستیم سال دیگر با تجربیاتی که کسب کرده بودیم موفق‌تر عمل کنیم.

تجربه کشاورزی بد بود یا تجربه شراکت؟

جواد: تجربه شراکت و من هم چون بلد نبودم نتوانستم به تنهایی آن مسیر را ادامه دهم. این اتفاق در مورد گلخانه هم رخ داد. با دوستی که در این کار حرفه‌ای بود و این گلخانه را تاسیس کرده بود، مشغول به کار شدم. در این کار واقعا تخصصی رفتار می‌کرد، جزو معدود آدم‌هایی بود که درختچه بن‌سای را به خوبی می‌شناخت و با فلسفه و تکنیک نگهداری آن به خوبی آشنا بود و من در این مدت یک سال از او آموزش می‌گرفتم. آنچنان این موضوع برای من جذاب بود که بازار کار گل‌و‌گیاه برایم جذابیتی نداشت. این تجربه نیز به دلایل متعددی موفق نشد. البته موفق نبودن این کار مربوط به مدیریت و مالک گلخانه بود که به ناگاه اجاره گلخانه را چندین برابر افزایش داد و متاسفانه ما نتوانستیم کار کنیم.

نکته مثبتش آموخته‌های من و مسیحا از آن گلخانه بود. الان مسیحا در مورد کاکتوس اطلاعات خیلی خوبی داد و کار کشت و قلمه و تکثیر کاکتوس، نخل مرداب و. . . را به خوبی بلد است به نوعی می‌توانم بگویم آنجا برای خودش بیزنسی راه انداخته بود. متاسفانه نشد آن را ادامه بدهیم. دوره‌ای با یک دوست دیگر یک آگهی‌نامه تبلیغاتی راه‌اندازی کردیم و تا پنج شماره هم به چاپ رسید ولی متاسفانه متوقف شد. تجربه‌های پراکنده متفاوتی داشتم ولی هیچ‌کدام به سرانجام نرسید ولی از تمام این تجربیات آموخته‌هایی دارم که این ارزشمندترین بخش ماجراست.


وقتی بهاره رهنما وسط دعوای جواد یحیوی و همسرش گیر می کند.
همسر مجریان همسر سید جواد یحیوی طلاق مجری بیوگرافی سید جواد یحیوی بیوگرافی بهاره رهنما
در یک برنامه زنده تلویزونی اگر بین دعوای دومجری برنامه که اتفاقا زن و شوهر هم هستند گیر کنید چه خواهید کرد؟

 

بیوگرافی بهاره رهنما بیوگرافی سید جواد یحیوی طلاق مجری همسر سید جواد یحیوی همسر مجریان


ادامه مطلب ...

غزل صارمی از زندگی در سوئد و ماجرای تلخ طلاقش می گوید +عکس

غزل صارمی از زندگی در سوئد و ماجرای تلخ طلاقش می گوید +عکس

غزل صارمی با فیلم محبوب و به یاد ماندنی «عروس آتش» پا به دنیای سینما گذاشت و پس از بازی در این فیلم به چهره ای شناخته شده بین سینما دوستان تبدیل شد.

اما این بازیگر جوان کشورمان پس از درخشش در این فیلم و بازی در چند اثر سینمایی و تلویزیونی دیگر، به قصد ادامه تحصیل به کشور سوئد مهاجرت کرد و حالا با تجربه زندگی در کشوری دیگر و میان مردمانی با فرهنگ و آداب و رسوم دیگر به کشور بازگشته و به گفته خودش دلش برای بازیگری تنگ شده و قصد ادامه فعالیت در دنیای سینما را دارد. در یکی از روزهای زیبای پاییزی با این بازیگر جوان کشورمان در مورد زندگی و تحصیل در سوئد، سبک زندگی و توجهش به سلامت ورزشی، بازگشتش به دنیای سینما و… گپ و گفت مفصل و جالبی داشتیم که خواندنش برای تان خالی از لطف نخواهد بود.

همسر غزل صارمی همسر بازیگران عکس جدید بازیگران طلاق بازیگران زندگی خصوصی بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی غزل صارمی

غزل صارمی (متولد ۱۳۵۷ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایران است.

غزل صارمی دوره بازیگری را در کلاس های آزاد گذراند. بازی در سینما را از سال ۱۳۷۸ با عروس آتش به کارگردانی خسرو سینایی آغاز کرد. وی پس از تحصیل درس سینما در ایران،برای ادامه تحصیل به سوئد رفت و ادبیات خواند. سپس به ایران بازگشت و در فیلم کوتاه «خانه ام را دوست می دارم» به کارگردانی بهادر ادب حضور یافت.

شش ماه روز و شش ماه شب اگر در کشورهای اروپایی سحرخیز نباشید همه چیز برای تان از دست میرود. در مورد کشور سوئد که در ان زندگی کرده ام، این رابا اطمینان می گویم که سحرخیز بودن جزء خصلت های مردم این کشور است و اگر سحرخیزنباشید باید با بخش بزرگی از زندگی اجتماعی، کاری، تحصیلی و… خداحافظی کنید.

سوئد کشور وسیعی است و از جنوب تا شمال آن کشیدگی زیادی دارد؛ به همین خاطر آب و هوای شمال و جنوب این کشور با هم خیلی متفاوت است همین طور ساعات روز و شب در این کشور با کشور ما خیلی تفاوت دارد. ما در اقلیمی زندگی می کنیم که به جهت جغرافیایی در منطقه ای چهار فصل و بسیار خوب است اما همه کشورها این مزیت را ندارند. در سوئد و درشهری که من در ان زندگی می کردم، شش ماه از سال شب و شش ماه از سال روز است. خوابیدن در هوای روشن یابیدار شدن و فعالیت اجتماعی در هوای تاریک واقعا سخت است، شش ماه از سال باید در تاریکی از خواب بیدار میشدم و شش ماه از سال باید در روشنایی روز می خوابیدم.

همسر غزل صارمی همسر بازیگران عکس جدید بازیگران طلاق بازیگران زندگی خصوصی بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی غزل صارمی

بازیگر «زیر آسمان شهر» می گوید : اوایل واقعا برایم عجیب بود ولی خب کم کم عادت کردم. جالب اینکه وقتی به این کشور رفتم با پنجرههایی دوجداره مواجه شدم که بین این دو شیشه پردههایی کرکرهای و بسیار ضخیم وجود داشت و شب از این پردهها استفاده می شد. من وقتی برای اولین بار ساعت ۱۲ شب را در روشنایی کاملی روز تجربه کردم تازه فهمیدم این پردهها چقدر به درد بخورهستند.(می خندد) راستش خیلی حساس هستم که شبها زود بخوابم تا بتوانم صبحها زودتر از خواب بیدار شوم. خیلی از دوستان و همکارانم به خاطر همین موضوع از من متنفرند. (می خندد) فکر میکنم مدتی است من هم از راه به درشده ام و برایم پیش میآید که شب هادیربخوابم و طبعا ازآن طرف هم صبح نتوانم سحرخیز باشم اما قطعا سحرخیز بودن را به همه توصیه می کنم چون با طبیعت بدن سازگارتراست و شما با حال بهتری از خواب بیدار می شوید.

دوران دانشجویی چاق کننده است
در ابتدای ورودم به کشور سوئد حسابی چاق شدم، (می خندد) فکر می کنم دوران دانشجویی کلاچاق کننده است چون در این دوران مغز شمابه قند بیشتری احتیاج دارد و شما هم تمایلی بیشتری به خوردن شیرینی جات پیدا می کنید. ضمن اینکه ورود به یک کشور غریبه و آشنا شدن با انواع و اقسام خوراکیهای جدید برای تان وسوسه کننده است و دوست دارید همهشان را امتحان کنید اما نتیجه این کنجکاوی اضافه وزنی است که اصلا خوشایند نیست.(می خندد)

شروع به ورزش از سنین کودکی
ورزش را از سنین بسیار کم شروع کردم. از پنج سالگی به صورت حرفه ای ومداوم ورزش شنا را انجام دادهام طوری که در فصول گرم فکر می کردم زندگی واقعی داخلی آب است.(می خندد) در سنین نوجوانی همه مربیانم به قهرمانی من در این رشته امید داشتند اما متاسفانه سینوزیت شدید اجازه نداد دیگر این ورزش را به صورت حرفه ای ادامه بدهم. دکترمرا از شیرجه زدن منع کرد در حالی که برای حضور در مسابقات باید بتوانید شیرجه بزنید. از یازده سالگی هم به پیشنهاد مادرم ورزش ژیمناستیک را شروع کردم. همیشه استعداد اضافه وزن داشتم و مادرم مرا به سمت ورزش هدایت می کرد، خوب به یاد دارم روز اول که وارد سالن ورزشی شادم، مربی مان تاخیر داشت و بچه هایی که آموزش دیده بودند، روی تخته پرش می پریدند و حرکات ورزشی انجام میدادند. من هم که حسابی سرشاوق امده بودم، خواستم از بچه ها تقلید کنم اما پرشم به آسیب دیدگی دست منجر شد و چشمم ترسید.(می خندد) اما با این وجود این کلاس ورزشی را ترک نکردم و هنوز هم از آموخته های آن دوران بهره می برم.

 پیاده روی یک ورزش مفید است
در حال حاضر ورزش اصلی ام پیاده روی است. پیاده روی یک ورزش مفید هوازی است اما این ورزش هم دارای قوانینی است که باید رعایت شود. در واقع پیاده روی وقتی ورزش محسوب می شود که شما با تکنیک آن اشنا شوید. برای پیاده روی صحیح – – – پیادهروی کنید و ۱۰ دقیقه حالت نرمال بازگردد و بعد ۲۰ دقیقه بعدی را آغاز کنید. حین پیاده روی هم باید دقت داشته باشیم که منظام راه برویم و سرعت راه رفتن مان را کم و زیاد نکنیم. حداقل زمان پیاده روی مفید هم یک ساعت است.

ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات سوئدی من در رشته زبان و ادبیات سوئدی تحصیل کردهام و به این زبان مسلط هستم اما حتی تسلط به یک زبان بیگانه هم نمی تواند باعث شود کشوری را مانند کشور خودتان بدانید چرا که همیشه دلتنگ زبان مادری تان خواهید شد. این موضوع را وقتی سوارهواپیما می شوید، به خوبی حسی می کنید. وقتی پس از مدتها در یک محیط قرار می گیرید که همه فارسی صحبت می کنند، در حالی که مدتهاست این زبان را نشنیدهاید، کلی لذت میبرید و تازه می فهمید تا چه حد دلتنگ زبان مادری بوده اید. برادرم سالهاست که در سوئد سکونت دارد و همسر ایشان هم سوئدی است و خدا را شکر رابطه بسیار خوبی با هم دارند اما گاهی فکر میکنم چطور بعضی چیزها را به هم می فهمانند. (می خندد) ارتباط با کسانی که زبان مادری شما را نمیدانند قطعا دشواری های خاص خود را دارد.

همسر غزل صارمی همسر بازیگران عکس جدید بازیگران طلاق بازیگران زندگی خصوصی بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی غزل صارمی

 زندگی در مهرشهر کرج
از وقتی پدر و مادرم بازنشسته شدند، مهرشهر کرج را برای زندگی انتخاب کردند. پیش از رفتنم از ایران در تهران زندگی می کردیم وشرایط این شهر برایمان سخت شده بود. در تهران باید مدام باترافیک و شلوغی والودگی هوا دست و پنجه نرم کنید. در این شهر حتی ورزش ساده پیاده روی هم برایم سخت شده بود و نفس ام می گرفت. اگر در مهرشهر صبح زود از خواب بیدار شوید وسری به پارکهایامحوطه های سابزبزنید، جمعیت زیادی را در حال ورزشی می بینید و جالب اینکه معمولا تعداد خانمها بیشتر است. هوای سالم این شهر و طبیعت زیبایشی مردم را به ورزشی ترغیب می کند و می توانم بگویم حال مردم اینجا خیلی بهتر از ساکنین تهران است.

 رژیم های مختلف غذایی را امتحان کرده ام
چون همیشه استعداد چاقی داشته ام، رژیم های مختلفی را هم امتحان کرده ام. مثلا رژیم اتکینز یا رژیم های سریع دیگر در کل رژیم های غذایی را که وزن بدن را با سرعت پایین میاورند، توصیه نمی کنیم. به نظرم بهترین رژیم غذایی استفاده بسیار کم از شبکر و شیرینی جات، برنج سفید، نانهای سفید و تنقلاتی مانند چیپس و پفک است. من این هفته بعد از سالها چند دانه پفک خوردم. جالب است بدانید که متخصصان و دندانپزشکان توصیه – می کنند پس از خوردن تنقلاتی مانند پفک چندین بار دندانهای تان رامسواک بزنید تارنگدانه های ان از مینای دندان جدا شود.

مسابقه پفک خوری
من همیشه تنقلات دوست داشته ام اما واقعا نباید به این علاقه اجازه جولان داد. (می خندد) یکی از خاطرات بامزه من و برادرم در کودکی مسابقات پفک خوری بود. مثلابه یاد دارم یک بار که باهم مسابقه گذاشتیم، من ۲۰ بسته کوچک پفک را یکجا خوردم. (می خندد) الان که به آن روز فکر می کنم، تعجب می کنم که چطور توانستم ان همه پفک رابخورم (می خندد)

رستوران ممنوع
هرقدرجوان تر باشید شاید کمتر به تغذیه سالم اهمیت بدهید اما از یک سنی به بعد روی این موضوع احساس می شوید؛ به خصوص اینکه پدر و مادرم خیلی روی این قضیه حساس هستند و در دو سالی که به ایران برگشته ام اصلا از غذای غیر خانگی استفاده نکرده ایم. غذای بیرون در خانه ماقدغناست الېته یکی دوبارمن ومادرم تقلب کرده ایم وبرای گرفتن جشن به رستوران ! رفته ایم.(می خندد) اما در کلی ما همیشه از غذای خانگی استفاده می کنیم در ایران معمولا مادرم اشپزی می کند اما در سوئد به ناچار خودم اشپزی می کردم، این کشور یک جزیره است و طبعا غذاهای دریایی در آن به وفور وجود دارد. من تا قبل از زندگی در سوئد چندان تمایلی به غذاهای دریایی نداشتم ولی زندگی در این کشور ذائقه امارات شهر گوتوور اغلب غذاهایی که پخته می شوند دریایی هستند و محصولات دریایی در این شهر  بیش از سایر خوراکیها دیده می شود. ماهی محبوب مردم این شهر یک نوع قزل آلاست که از قزل آلاهای کشور ما بزرگ تر و کمی چرب تر است و حتی کسانی که دوستدار غذاهای دریایی هستند هم این ماهی را دوست دارند. البته من و برادرم و حتی خانم ایشان که ایرانی نیست، باغذاهای ایرانی راحت تر بودیم و اگر قرار بود خودمان آشپزی کنیم، اغلب غذاهای ایرانی را می پختیم.

همسر غزل صارمی همسر بازیگران عکس جدید بازیگران طلاق بازیگران زندگی خصوصی بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی غزل صارمی

خیلی اهلی خرید نیستم
وقتی یک خانم ادعا کند خیلی اهل خرید نیست، شاید عجیب به نظر برسد ولی من واقعا خیلی اهل خرید نیستم، در سنین نوجوانی و ابتدای جوانی بیشتر خرید می کردم اما الان فقط زمانی که به چیزی نیاز داشته باشیم، آن را تهیه می کنم تنها نقطه ضعفم کفش است و در این مورد نمی توانم کوتاه بیایم. (می خندد) گاهی مادرم به من می گوید:«چرا اینقدر کفش می خری مگر چقدر به کفشی نیاز داری؟ من در کودکی مرتب برایت کفش خریدهام ونباید عقده خرید کفشی در تو باشد.» من هم جواب می دهیم: «خب خودتان مرا بد عادت کرده اید.» (می خندد)
موقع خرید به راحتی و بعد از آن به زیبایی اهمیت می دهم در سوئد مردم واقعا راحتی در لباس و کفش برای شان اولویت است و این فرهنگ در انها نهادینه شده که فرهنگی بسیار خوب است. به نظرم ماهم باید در خریدهایمان ابتدا راحتی خودمان و دوام و جنسی خوب آن کالا را در نظر بگیریم و اولویتمان صرفا زیبایی یا مد نباشد.

 از لوازم آرایشی و بهداشتی ایرانی استفاده می کنم
به خاطر وجود لوازم آرایشی و بهداشتی تقلبی در ایران، تا حد امکان سعی می کنم از مشابه های ایرانی استفاده کنم. من از خمیردندان و شامپوی ایرانی استفاده می کنم. رنگ موهایی با برندهای خیلی مشهور که امکان تقلبی بودنشان بیشتر است، استفاده نمی کنم. همینطور از کرمهای ضد افتاب، پنکیک و کرمهای مرطوب کننده ایرانی استفاده می کنم و راضی هستم.

 گسترش سرطان سینه را جدی بگیریم
در همه جای دنیا روی معاینات دقیق و چکاپ های مداوم سلامت توجه ویژه وجود دارد. متاسفانه مادر یکی از نزدیکترین دوستان من بر اثر ابتلا به سرطان سینه درگذشت. این نوع سرطان یکی از قابل درمانترین نوع سرطان است که اغلب به خاطر مراجعه دیر به پزشک دردسرافرین میشود. همه خانمها باید مرتب سینه خود را معاینه کنند و دست کم سالی یک بار برای معاینه به پزشک مراجعه کنند.

 ذائقه تان را تربیت کنید
یکی از خصلتهای خوب انسان این است که می تواند ذائقهای متنوع و تربیت پذیرداشته باشد. مثلامن ازبوو مزه شیر خوشم نمیآمد اما خودم را مجاب کردم که شیر را در برنامه غذایی ام قرار دهم و از منابع غنی کلسیم شیر صرفا به خاطر اینکه آن را دوست ندارم، محروم نشوم. میوه و سبزیجات نیز در برنامه غذایی من و خانوادهام جایگاهی محکم دارند به طوری که من از خرید میوه و سبزیجات بیشتر از لباس، کیف و کفش لذت میبرم. (می خندد) این لطف پدر و مادرم بوده که من و برادرم را از کودکی به استفاده روزانه از میوه و سبزیجات عادت دادهاند. همیشه از میوه و سبزیجات تازه وبه روز استفاده می کنیم. من اغلب میوه رادانه ای می خرم تا همیشه میوه تازه در خانه داشته باشم. این عادت در مردم اروپا هم وجود دارد. البته آنها بیشتر به خاطر گران بودن میوه این طور خرید می کنند ولی ما به خاطر حفظ طراوت و تازگی میوهذها آنها را دانه ای میخریم. ضمن اینکه در ایران هم قیمت میوه دیگر آنقدر بالارفته که به اروپا نزدیک شده ایم. (می خندد)

برای بهتر شدن حال تان تلاش کنید
گاهی برای بهتر شدن حالم ظرف می شویم، شستن ظروف با آب ارتباط دارد و به پاکیزگی منجر میشود و برایم حسی خوبی دارد. اگر بی حوصله یا ناراحت باشیم، کشیدن نقاشی یا خواندن کتاب همیشه حالم را بهتر می کند. قبلا روانشناسی ها معتقد بودند برای بهتر شدن حال باید در مورد مشکلات یا وقایع ناراحت کننده در زندگی صحبت کرد اما الان مقالاتی را در این زمینه می خوانیم که برخی خلاف این موضوع اعلام نظر کردهاند و معتقدند نباید خاطرات بد را مرور کرد. به نظر من هم باید از مشکلات و وقایع ناراحت کننده فاصله بگیریم وبا مرورشان خودمان را ناراحت نکنیم. باید بیاموزیم که خودمان را از مسائلی که ناراحت مان می کنند، تا حد امکان دور نگه داریم قطعا ورزش وهنرمی توانند در این زمینه موثر باشند. ضمن اینکه همیشه به یاد داشته باشیم برخی ماجراهایا وقایع همان لحظه خیلی وحشتناک به نظر می رسند و با گذشت زمان پی می بریم که آنقدرها که فکر می کردیم، ناراحت کننده نبودند.

جدایی تجربه ای تلخ است
من یک بار ازدواج کرده و از همسر سابقم جدا شده ام. معتقدم جدایی یکی از تلخترین و و اتفاق هایی است که می تواند برای هر انسان در زندگی رخ دهد و باید تا حد امکان از آن پرهیز کرد. بالطبع باید در ابتدای هر رابطه عاقلانه تصمیم گرفت تا در نهایت کار به جدایی نکشد. من همیشه تمایل به زندگی خانوادگی داشته و دارم و تشکیل خانواده برایم حس خوبی دارد. وقتی کسی تجربه ای تلخ در این زمینه داشته باشد، بیشتر از قبل در این مورد حساسیت به خرج می دهد تا این بار زندگی اش سرانجامی شاد و موفق داشته باشد. این حساسیت حتی از جانب خانواده هم بیشتر می شود.

دوری از بازیگری برایم دلتنگ کننده بود
مهاجرت به قصد تحصیل و دوری از بازیگری برایم سخت بود. دوری از فضای کارم، خانواده و از همه مهمتر زبان مادری واقعا دشوار است اما حس می کنم به این تجربه نیاز داشتم و برایم اموزنده و سازنده بود. زمان تحصیلم درسوائد با مشکلاتی که گفتم روبه رو بودم وشاید آن زمان تحمل شان برایم سخت بود اما از آنجا که به فاصله گرفتن از وقایع وبعدقضاوت در موردشان معتقدم، حالا که به گذشته نگاه می کنم، فکر میکنم این سفروزندگی در خارج از کشور و تحصیل در انجا برایم لازم بود و در زندگی ام تاثیر مثبت خود را گذاشته و امیدوارم این اثرگذاری تداوم داشته باشد. وقتی به ایران بازگشتم و کار بازیگری را شروع کردم، واقعا حس کردم دوباره متولد شده ام. من همیشه لقمه های خوشمزه غذا را آخر می خورم یا نگه میدارم برای بعد.(می خندد) فکر می کنم در مورد بازیگری هم همین اتفاق افتاد. بازیگری برایم بسیار خوشایند و جذاب است و آن را نگه داشتم تا تحصیلاتم به اتمام برسد. وقتی پس از سالها دوباره جلوی ان قرار گرفتم، قدر بازیگری را هزاران بار بیشتر از قبل دانستم و با خودم گفتم «من چقدر به این فضا علاقه و تعلق دارم».

همسر غزل صارمی همسر بازیگران عکس جدید بازیگران طلاق بازیگران زندگی خصوصی بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی غزل صارمی

غزل صارمی و دخترش

بیوگرافی غزل صارمی خانواده بازیگران زندگی خصوصی بازیگران طلاق بازیگران عکس جدید بازیگران همسر بازیگران همسر غزل صارمی


ادامه مطلب ...

شهرزاد کمال زاده از پیشنهادهای بی شرمانه در سینما می گوید +عکس

شهرزاد کمال زاده از پیشنهادهای بی شرمانه در سینما می گوید +عکس

شهرزاد کمال زاده بازیگر سینما و تلویزیون گفت: حیف که متأسفانه نمی‌توانم اسم کسی را بیاورم اما کسانی این روزها در سینمای ایران هستند که فضای به شدت ناسالمی را در این حرفه به وجود آورده‌اند.

همسر شهرزاد کمال زاده فساد در سینما فساد بازیگران بیوگرافی شهرزاد کمال زاده اینستاگرام شهرزاد کمال زاده

شهرزاد کمال زاده بازیگر سینما و تلویزیون درگفت و گو با میزان در خصوص فعالیت این روزهای خود گفت: درحال حاضر مشغول بازی در سریال تلویزیونی «آرام می گیریم» به کارگردانی روح الله سهرابی و تهیه کنندگی فرهاد گلی هستم و با توجه به مدت زمانی که پشت سر گذاشتیم فکر می کنم حداقل شش ماهی تا پایان ساخت این مجموع تلویزیونی باقی مانده است.

این بازیگر سینما در خصوص کم کاری برخی از بازیگران زن در تلویزیون افزود: من فکر می کنم اصلی ترین مشکلی که بازیگران ما این روزها با آن مواجه هستند این است که اصلا دیگر کاری وجود ندارد که بخواهند انجام بدهند، تولیدات در رسانه ملی به شدت پایین آمده است و از زمانی که ساخت تله فیلم ها متوقف شد بازیگران به شدت با مشکل کم کاری یا بهتر است بگویم بیکاری مواجه شدند.

کمال زاده درخصوص حواشی که این روزها حول محور بازیگران زن در سینمای ایران می چرخد گفت: متاسفانه حواشی همچنان در سینمای ما حاکم است و در روندکار ما تاثیر گذار است اما صد در صد این کار حواشی نیست ولی این را هم باید بگویم یک سری حواشی این روزها در سینمای ایران وجود دارد که به هیچ عنوان نمی توان آنها را نادیده گرفت.

وی ادامه داد: متاسفانه حیف که نمی توانم اسم کسی را بیاورم اما کسانی این روزها در سینمای ایران هستند که فضای به شدت ناسالمی را در این حرفه به وجود آورده اند، اما این را هم باید بگویم که به نسبت این نقاط منفی گروه ها و انسانهای خوب و سالم نیز در سینما وجود دارند.

همسر شهرزاد کمال زاده فساد در سینما فساد بازیگران بیوگرافی شهرزاد کمال زاده اینستاگرام شهرزاد کمال زاده

کمال زاده تصریح کرد: من مجردم اما بازیگران زنی که این روزها می گویند چون متاهل هستند پس دیگر کاری به آنها پیشنهاد داده نمی شود برای من غیر قابل پذیرفتن است، چرا که همه ما می دانیم بانوان متاهل زیادی در سینما و تلویزیون به شکل پرکار حضور دارند که هم متاهل هستند و هم چند فرزند دارند اما حضور فعالانه در سینما و تلویزیون دارند.

این بازیگر سینما در خصوص یکی از بازیگران زن که در مصاحبه ای گفته بود به اعتقاد من پیشنهاد بی شرمانه در سینما وجود ندارد و اگر دارد چرا به من نمی دهند! گفت: خطاب به آن بازیگری که این موضوع را مطرح کرده می گویم که به جرأت دروغ می گوید و حتی حاضرم مقابل رویش باز تکرار کنم که دروغ می گوید،‌ اصلا مگر می شود در چنین حرفه ای به نام سینما حاشیه های منفی و پیشنهادات بی شرمانه وجود نداشته باشد نه تنها وجود دارد بلکه تاثیر به شدت منفی در روندکار  من و امثال من گذاشته است.

وی ادامه داد: من در طول سال چندین کار خوب با موقعیت های مالی ویژه، زیر پا می گذارم تا وارد حواشی ناسالم و رفتار غیر موجه برخی از افراد نشوم در کنار اینها برخی کارها هستند که اصلا نمی توانم آنها را قبول کنم چه برسد که بخواهم راجع به آنها فکر کنم.

کمال زاده گفت: واقعا بازیگران جوان سینمای ما تحت فشار هستند خیلی از دوستان من هستند که دو سال است هیچ کاری انجام نداده اند و این خیلی سخت است از خدا می خواهم تدبیری برای این وضعیت نامناسب اندیشیده شود، در گذشته وقتی جایی بازیگری دیده می شد می گفتند آن پولدار است اما این روزها هر کجا می رویم و می گوییم بازیگر هستیم دلشان برایمان می سوزد.

همسر شهرزاد کمال زاده فساد در سینما فساد بازیگران بیوگرافی شهرزاد کمال زاده اینستاگرام شهرزاد کمال زاده

این بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص سریالهای مناسبتی تلویزیون گفت: سال گذشته برای شبهای قدر در سریال تلویزیونی «نیاز» به ایفای نقش پرداختم که این روزها از شبکه سه سیما درحال بازپخش است.

کمال زاده خاطر نشان کرد: ماه رمضان را دوست دارم چرا که همیشه این ماه برای من حال وهوای خوبی داشته و مبارک بوده است واتفاقات خوبی را برای من رقم زده و مهمتر اینکه در این ماه همه مردم سعی می کنند پرهیزگارتر باشند.

اینستاگرام شهرزاد کمال زاده بیوگرافی شهرزاد کمال زاده فساد بازیگران فساد در سینما همسر شهرزاد کمال زاده


ادامه مطلب ...