یکی از اصول پایه ای علم اقتصاد تعریف عوامل تاثیرگذار بر تقاضای مصرف کننده می باشد. در اقتصاد خرد عنوان می گردد که به طور کلی تقاضای هر فردی تحت تاثیر عوامل مختلفی مثل قیمت کالا، قیمت سایر کالاها، درآمد فرد، انتظارات قیمتی مصرف کننده (تورم) و سلیقه مصرف کننده قرار می گیرد.
در بازاریابی تخصصی که ما به دنبال یک برنامه ریزی پایه ای و اصولی برای فروش حرفه ای هستیم می توانیم از این فاکتورها بهره برداری کنیم و بدین ترتیب به حداکثر فروش دست پیدا کنیم. حال به توضیح مختصری درباره تاثیر هر کدام از این فاکتورها می پردازیم.
بی تردید تمامی بازاریابان به اولین فاکتوری که در برنامه ریزی های خود توجه می کنند قیمت کالا می باشد. شاید بتوان گفت در برنامه ریزی های فروش، قیمت کالا اساسی ترین نقش را بازی می کند. مصرف کننده ابتدا به این می اندیشد که آیا می تواند قیمت کالا را پرداخت کند یا خیر؟ بنابراین قیمت گذاری صحیح و جمع آوری اطلاعات جامع درباره قیمت یک کالا بر روی فروش آن تاثیرگذار اسـت، قیمتی که نه بسیار بالاتر از قیمت کالاهای مشابه باشد و نه بسیار پایین تر از آن.
قیمت سایر کالاها
در دنیای رقابتی امروز امروز مسلما توجه به قیمت سایر کالاها بسیار ضروری اسـت. نه تنها بایستی به قیمت سایر کالاها توجه کرد بلکه حتی بایستی نحوه بسته بندی، رنگ بسته بندی، نوع تبلیغات سایر کالاها، گارانتی ها و ضمانت های کالاها و ... را نیز مورد توجه قرار داد.
درآمد فرد
یک بازاریاب متخصص می تواند بازه های درآمدی مشخصی را برای محصول خود تعریف کند و همچنین می تواند حدود تقریبی کشش های درآمدی و تقاضای کالاها را برآورد کند و پیش بینی کند که در صورت افزایش یا کاهش قیمت ها و یا در صورت افزایش یا کاهش درآمد مصرف کننده، میزان تقاضا حدود چه مقدار تغییر پیدا خواهد کرد. این پیش بینی بسیار ضروری اسـت و از از دست دادن سهم بازار کالای مورد نظر جلوگیری می کند.
تورم و یا حتی تورم ذهنی به شدت بر روی تقاضای مصرف کننده تاثیرگذار می باشد، در بسیاری از اوقات حتی یک پیش بینی غیرواقعی از اینکه امکان دارد قیمت کالاها در آینده افزایش پیدا کند می تواند به شدت بر روی بازاریابی تاثیرگذار باشد، بنابراین ضروری اسـت که بازاریابان حرفه ای به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند تا از هدررفت زمان و منابع خود جلوگیری کنند.
سلیقه مصرف کننده
مهم ترین فاکتور تاثیرگذار در برنامه ریزی های بازاریابی بی تردید توجه به سلیقه مصرف کننده می باشد. حتی این امکان وجود دارد که با وجود تولید کالایی که از هر نظر کامل و بی نقص می باشد، نتوان بازاری مناسب برای آن پیدا کرد. بنابراین حتی ضروری اسـت که قبل از تصمیم به تولید یک کالا، در حین عملیات تولید کالا و پس از تولید کالا، همواره تیمی متخصص از بازاریابان حرفه ای به بررسی و تحقیق پیرامون سلیقه مصرف کننده بپردازند و تغییرات سلیقه ای او را مورد توجه قرار دهند.
بنابراین ضروری اسـت که در برنامه ریزی های کوتاه مدت جهت طراحی برنامه فروش و میان مدت جهت برنامه ریزی برای تولید محصولات و یا اعمال تغییر در محصولات تولید شده، تیمی حرفه ای مرکب از بازاریابان و روانشناسان و اقتصاددانان به بررسی سلیقه مصرف کننده بپردازند.