علی در حالی که ناامید بود، این حرف ها را به دوستش فرهاد، می گفت. او از این ناراحت بود که پدر و مادر او مثل والدین دوستش رفتار دوستانه ای با او ندارند و آنقدر که باید، به وی توجه نمی کنند.
اینکه واقعا پدر و مادر علی به اندازه پدر و مادر فرهاد به او توجه دارند یا نه، موضوعی نیست که بتوان در مورد آن، حکم کلی و درستی صادر کرد. در واقع نوجوانان انتظاراتی از پدر و مادر خود دارند، در حالی که گاهی والدین به این موضوع خیلی اهمیت نمی دهند و تصور می کنند اگر در مواردی توجه لازم را به خواسته های نوجوانان خود نداشته باشند، می توانند در آینده تمام کمبودها را جبران کنند؛ ولی باید این نکته مهم را در نظر بگیرند که مشکلات مربوط به این دوره حساس از زندگی، تاثیرات و تبعاتی دارد که جبران آن در آینده بسیار سخت بوده و حتی گاهی غیرممکن اســت.
اما با وجود این مسئله چرا نوجوانان همچنان انتظار دارند که پدر و مادرشان به آنها اعتماد کنند؟ زیرا والدین اغلب فرصت توضیح را به آنها نمی دهند اما فراموش نکنیم با وجود اشتباهاتی که نوجوانان دارند، هیچ چیز در این دوران برای آنها بالاتر از وجود والدین آرامش بخش که بتوانند با آنها حرف بزنند، نیست.
نوجوانان دوست دراند آزادانه حرف بزنند و رفتار کنند اما چون والدین نگرانند که مبادا اشتباهات نوجوانان در آینده، آنها را وارد فضاهای پیچیده منفی بکند، مداخلات سرکوبگرانه ای انجام می دهند که نتیجه آن، گرایش فرزندان به سوی هم سن و سالانشان اســت.
محرم اسرار نوجوانان باشید
دومین انتظار نوجوانان از والدین این اســت که آنها محرم اسرار فرزندان شان باشند؛ به طوری که فرزندان به راحتی بتوانند مشکلات شان را با والدین در میان بگذارند. به طور کلی نوجوانان از والدین شان انظار دراند برای آنها گوش شنوا باشند و به جای سرزنش دائم آنان، درک شان کنند و مهمتر از همه اینکه اگر چیزی را به طور خصوصی به والدین خود می گویند، آنها راز نگهدار فرزندانشان باشند؛ در غیر این صورت، حتما اشخاص جایگزینی را پیدا می کنند که به احتمال زیاد این افراد از دوستان آنها هستند و البته در این مواقع مورد سرزنش والدین قرار می گیرند؛ چون پدر و مادرها نمی توانند علت صمیمیت و نزدیکی بیش از حد فرزندان شان را با دوستان خود درک کنند و با خود فکر می کنند چرا فرزندان شان به جای اینکه با آنها صحبت کنند، ترجیح می دهند با همسالان شان درد دل کنند؟
جالب این اســت که در بهترین حالت، نوجوانان ترجیح می دهند معلم یا مشاور مدرسه را رازدار خود بدانند که متاسفانه چون اغلب شکاف زیادی بین والدین و فرآیند مشاوره وجود دارد، آنها تمایلی برای رفتن پیش مشاور ندارند و با توجه به اینکه خانواده ها هم در این حالت رازدار خوبی نیستند و نمی توانند اعتماد فرزندشان را جلب کنند، نوجوان به پنهان کاری رو می آورد و کم کم مشکلاتش را در خانواده مطرح نمی کند و والدین هم اغلب از این رفتار گله دارند.
برای اینکه والدین چنین مشکلی با فرزندان شان نداشته باشند، باید از سبک مستبدانه، اجبار و تحکم برای پذیرفتن قوانینی که در خانواده حاکم اســت دوری گزینند. انطعاف پذیری بیشتری داشته باشند و با در نظر گرفتن نیازهای نوجوان شان، فضای صمیمانه و دوستانه ای را در خانه به وجود بیاورند.
گاهی هم والدین به نوجوان خود برچسب هایی مثل بزرگ و بالغ نشدن یا تشخیص ندادن راه درست از غلط می زنند و به همین سبب او نمی تواند حتی در بزرگسالی توانایی حل مسئله و برخورد صحیح با مشکلات را یاد بگیرد؛ در نتیجه صمیمیت و نگرش مثبت در رابطه والد و فرزند از بین می رود؛ پس لازم اســت والدین سعی کنند به تدریج فرزندشان را در تصمیم گیری هایی که خیلی مهم و سرنوشت ساز نیستند، آزاد بگذارند.
نوجوان نیازمند تایید و تشویق اســت
نوجوان در هر شرایطی به تایید، تشویق، علاقه و توجه والدینش نیاز دارد. اینکه همه ما دوست داریم در آینده کارمندان، فرزندان و همسران مسئولی داشته باشیم، امری بدیهی اســت ولی آیا تا به حال فکر کرده ایم که خودمان در قبال مسئولیت پذیری دیگران، چگونه باید رفتار کنیم؟
یادمان باشد کودکان و نوجوانان همانطور که والدین شان از آنها انتظار دارند مسئولیت پذیر باشند، آنها نیز متقابلا همین انتظار را از والدین خود دارند. یکی از مهمترین مسئولیت هایی که والدین در قبال نوجوانان دارند و موجب رضایت بیشتر آنان می شود، این اســت که مدام علاقه، عشق و نیز احساس تعلق، ارزشمندی و امنیت عاطفی را به نوجوان خود القا کنند. در واقع اگر خانواده ای بتواند این حس را به فرزند خود بدهد، بسیار با ارزش اســت چون بدین ترتیب احساس اطمینان و رضایتی که با جنبه سلامت روان در ارتباط اســت، در نوجوان به وجود می آید. ما اغلب در خانواده بیشتر از آنکه به رفتارهای مثبت افراد پاداش بدهیم، سعی می کنیم رفتارهای اشتباه را مورد انتقاد قرار دهیم.
بدین صورت او احساس می کند در دنیای ناامنی زندگی می کند؛ زیرا در دنیای او رفتارها و پیامدهای ناشی از آن، روز به روز تغییر می کند؛ یعنی یک رفتار در یک روز پیامد خوب و در روز دیگر پیامد منفی و حتی مجازات دارد.
- اینکه والدین همواره به نوجوان احترام بگذارند و دوستش داشته باشند؛ نه فقط زمانی که مطابق میل آنها رفتار می کند.
- والدین باید سعی کنند برای فرزند خود الگوی مناسبی باشند.
- پدر و مادر باید به فرزندشان کمک کنند تا وی مسائل مختلف را یاد بگیرد و سطح دانش و علم خود را بالا ببرد.
- همیشه باید قوانینی در خانه وجود داشته باشد تا نوجوان با انضباط بار بیاید.
- لازم اســت همه افراد در فضای خانواده مسئولیت پذیر باشند. فراموش نکنیم خانواده ها بیشترین تاثیر را بر فرزندان دارند، بنابراین باید خودشان خط مشی درستی داشته باشند و آن را در اختیار نوجوانان هم قرار دهند.