فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
در روایتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:اِنّ اَخْوَفَ ما اخافُ علیکم اتّباعُ الهوی و طولُ الأمل(کنز العمال ، ج 3 ، ص 490 ، ح 7553) ؛ بر امت خویش بیش از هر چیز از هوس و آرزوی دراز بیم دارم.
این موضوع در نهج البلاغه نیز با کمی تفاوت آمده است. اولین مطلب در حدیث این است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: ترس من این است که شما در زندگی به جای خداپرستی، هواپرست شوید یعنی پیرو هوی و هوس شوید. "هوی" در لغت عرب به معنای میل است .
انسان باید میل به خدا داشته باشد و خدا را عبادت کند؛ اما شیطان و هوای نفس به تدریج و گام به گام، انسان را به جایی می رسانند که معبودش هوای نفس و شیطان می شود.
قلب انسان باید عرش الهی باشد و اگر بتکده هوا و هوس شود به مرور زمان به جای پیروی از خرد و عقل که اطاعت از خداوند است؛ تابع تمایلات نفسش می شود؛ این روند تا جایی در مسیر باطل پیشروی می کند که صدای فرمان های عقلش را نمی شود و تسلیم محض هوس می شود.
هوا پرستی مرز ندارد و هر مقدار انسان به جلو پیش برود باز هم خواسته های گوناگون و امیال مختلف وجود دارد
در قرآن کریم می فرماید: أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ یَهْدِیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ: پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانیده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر دیده اش پرده نهاده است آیا پس از خدا چه کسى او را هدایت خواهد کرد آیا پند نمى گیرید. (آیه 23 سوره جاثیه)
برای آیه 23 جاثیه دو تفسیر ذکر شده است؛ نخست این که خداوند به کیفر گناه شخص هوا پرست، ضلالت و گمراهی را نصیبش می کند؛ طبق تفسیر دوم؛ خداوند شخص هواپرست را گمراه می کند؛ زیرا او با علم و آگاهی به عواقب گناه از هوای نفسش پیروی کرده است.
باید توجه داشت که به دنبال میل رفتن زمانی خطرناک است که این موضوع پرده ای بر روی عقل انسان بیاندازد و عقل انسان حق را نبیند. مثال آن دیداری است که امام حسین علیه السلام قبل از عاشورا با عمر سعد داشت و او را دعوت به حق کرد اما او با بهانه های مختلف امام را رد کرد، دلیل آن این بود که هوای ری به گونه ای عقل عمر سعد را گرفته بود که حتی سخن امام زمان خود را نمی شنید.
هوا پرستی مرز ندارد و هر مقدار انسان به جلو پیش برود باز هم خواسته های گوناگون و امیال مختلف وجود دارد.
مبغوضترین و منفورترین بتى که در زمین پرستش شده است بت هوا است! و اگر نیک بیندیشیم به عمق این سخن به خوبى واقف مى شویم، چرا که هواپرستى سرچشمه غفلت و بى خبرى است، چنانکه قرآن مى گوید: « ... وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ... ؛ از کسى که قلب او را غافل از یاد خود کرده ایم و پیرو هواى خویش است اطاعت مکن» (کهف/ 28)
از سوى دیگر هواپرستى سرچشمه کفر و بى ایمانى است، چنانکه قرآن گوید: « فَلَا یَصُدَّنَّکَ عَنْهَا مَنْ لَا یُوْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ...؛ تو را از ایمان به قیامت باز ندارد کسى که ایمان به آن ندارد و پیرو هواى خویش است» (طه/ 16)
برای آیه 23 جاثیه دو تفسیر ذکر شده است؛ نخست این که خداوند به کیفر گناه شخص هوا پرست، ضلالت و گمراهی را نصیبش می کند؛ طبق تفسیر دوم؛ خداوند شخص هواپرست را گمراه می کند؛ زیرا او با علم و آگاهی به عواقب گناه از هوای نفسش پیروی کرده است
از سوى سوم هواپرستى بدترین گمراهى است، قرآن مى گوید: « ... وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ ...؛ چه کسى گمراهتر است از آن کس که از هواى نفس خویش پیروى مى کند و هدایت الهى نیافته است» (قصص/ 50)
از سوى چهارم هواپرستى نقطه مقابل حق طلبى است و انسان را از راه خدا بیرون مى برد، چنانکه در قرآن مى خوانیم: «... فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ ...؛ در میان مردم به حق داورى کن و پیرو هواى نفس مباش که تو را از راه خدا گمراه مى کند» (ص/ 26)
از سوى پنجم هواپرستى مانع عدالت و دادگرى است، چنانکه در قرآن مى خوانیم: «... فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَنْ تَعْدِلُوا ...؛ پیروى هوى مانع اجراى عدالت شما نگردد» (نساء/ 135)
بالاخره اگر نظام آسمان و زمین بر محور هوى و هوس مردم بگردد فساد سرتاسر پهنه هستى را خواهد گرفت: «... وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ ...؛ اگر حق از هوى و هوس آنها پیروى کند آسمانها و زمین و تمام کسانى که در آنها هستند فاسد مى شوند» (مومنون/ 71)
اگر آرزو به یک موضوع حقیقی و واقعی تعلق بگیرد خوب و منطقی است و اگر به آن برسی به همه چیز خواهی رسید مثلا اینکه در رکاب امام زمانت باشی و برای رسیدن به آن تلاش کنی. اما اگر به یک چیز واهی تعلق بگیرد و واقعیت نداشته باشد مانند کف روی آب است. مثلا می گوید اگر من این خانه را بخرم یا فلان چیز را بخرم و...
مشکل این آرزوهای پیاپی این است که انسان تمام توان خود را روی مسائل دنیوی می گذارد و نتیجه این می شود که نمی تواند برای آخرت وقت بگذارد و به آن فکر کند، اصلا نیرویی برای این کار نخواهد ماند. آرزوهای طولانی به مرور زمان مرگ و یاد آن را از زندگی انسان خارج می کند و وقتی انسان مرگ را فراموش کرد، گناه کردن آسان خواهد شد و ابایی از گناه کردن نخواهد داشت. مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ(حکمت 30 نهج البلاغه)؛ کسی که از آتش ترسید گناه نخواهد کرد. یاد مرگ و قبر انسان را راغب به سمت خیرات می کند و آرزوهای بلند توان انسان را برای انجام کار خیر می گیرد. فایده اینکه مرگ جلوی چشمان انسان باشد این است که همه کارهایش را با مراقبت انجام خواهد داد و فرصت توبه همیشه وجود ندارد.
قلب انسان باید عرش الهی باشد و اگر بتکده هوا و هوس شود به مرور زمان به جای پیروی از خرد و عقل که اطاعت از خداوند است؛ تابع تمایلات نفسش می شود؛ این روند تا جایی در مسیر باطل پیشروی می کند که صدای فرمان های عقلش را نمی شود و تسلیم محض هوس می شود
آنجا که هواپرستى است نه پاى دین در میان است و نه پاى عقل، در آنجا چیزى جز بدبختى و رنج و بلا نیست، در آنجا جز بیچارگى و شقاوت و فساد نخواهد بود. در تاریخ معاصر و گذشته به نام کسانى برخورد مى کنیم که به خاطر هواپرستیشان هزاران و گاه میلیونها انسان بى گناه را به خاک و خون کشیده اند و نام ننگینشان تا ابد به زشتى برده مى شود. این اصل استثناپذیر نیست حتى دانشمندان و عابدان پرسابقه اى هم چون بلعم باعورا بر اثر پیروى از هواى نفس چنان از اوج عظمت انسانیت سقوط کردند که قرآن مثل آنها را به سگ پلیدى مى زند که همواره پارس مى کند. (اعراف/ 176)
منابع: بیانات حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی ری شهری، برنامه «انس با قرآن»
بیانات حجت الاسلام میرباقری؛
به نقل از سایت وارث سایت طهور