هوش معنوی به ظرفیت فرد برای درک بعد غیرمادی انسان و حرکتش به سوی خداوند اشاره دارد و شامل بصیرت داشتن، حفظ تعادل فکری و آرامش درونی میشود.
هوش معنوی یا SQ به میزان استعداد یک فرد برای درک بعد غیر مادی انسان و میزان توانایی او در درک و حرکتش به سوی خداوند اشاره دارد و شامل توانایی حفظ تعادل فکری و آرامش درونی، هدایت شناختی انسان، داشتن عملکردی همراه با بصیرت و مهربانی میباشد. انسان به واسطه هوش بالای معنوی به سوال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم در زندگی اش میپردازد تا به وسیله آن در زندگی خود تغییر ایجاد کند.
این هوش در ارتباط با مسائلی است که ما به آنها اعتقاد داریم و نقش باورها، عقاید و ارزشها را در فعالیتهایی که برعهده میگیریم، مدنظر قرار میدهد. در تعاریفی که دانشمندان از آن ارایه دادهاند مفاهیم انعطاف پذیری در برابر تغییرات، درس گرفتن از شکست ها، داشتن معنا و هدف در زندگی، خلاقیت، نوآوری و توسعه خودآگاهی وجود دارد.
هوش معنوی ظرفیت احساس، درک و توجه به والاترین قسمتهای وجود خود، سایر انسانها و جهان پیرامون میباشد و کمک میکند تا انسان به سوالات غایی درخصوص معنای زندگی و ارتباطاتش بین انسان و جهانی که در آن زندگی میکند پاسخ دهد و زمانی که فرد بتواند زندگی خود و تمام کارها و فعالیتهایش را با معنویت تلفیق کند در واقع هوش معنویش تبلور یافتهاست.
در واقع SQ اشاره دارد به مهارتها، تواناییها و رفتارهای لازم برای:
رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی
با آنکه هوش هیجانی و هوش معنوی به دو ظرفیت مختلف در انسان اشاره میکنند اما عقیده بر این است که این دو به یکدیگر وابسته هستند. هوش هیجانی ما را قادر میسازد تا بتوانیم احساسات خود را شناخته و آن را به صورت مطلوبی ابراز و اداره کنیم و در شناخت و درک هیجانات دیگران و دیدن چشم اندازشان به ما کمک میکند. باور بر این است که به حداقل، کمی هوش هیجانی نیاز است تا بتوان یک سفر معنوی را آغاز کرد. اما وقتی که رشد هوش معنوی آغاز شد، هوش عاطفی هم بسیار تقویت میشود، در واقع آنها به طور مثبت یکدیگر را تقویت میکنند.
آنچه که بین هوش عاطفی و معنوی تفاوت قایل میشود این است که هوش هیجانی ما را نسبت به حالت هیجانی گروه، رویدادها و ارتباطات حساس میسازد و هوشمندی معنوی به کشف عقل و حکمت در امر مسایل احساسی و شعوری میپردازد.
هوش بالای معنوی به ما کمک میکند در حالی که آرامش بیرونی را بدون توجه به شرایط حفظ میکنیم بتوانیم به نحوی هوشمندانه و عاقلانه عمل کنیم. یک توانایی ذاتی در انسان است که مانند هر هوش دیگری می بایست رشد یابد. به عبارت دیگر همه ما با توانایی در تکامل این ظرفیت هوشی متولد میشویم اما گروه کمی از ما از آن استفاده میکنیم در حالی که بهره و سود آن بسیار است.
ویژگیهای یک فرد با هوش معنوی بالا:
و در نهایت یک فرد باهوش در این زمینه قادر است ارزشها و کیفیتهای معنوی را به نحوی به کار گیرد که منجر به ارتقای سلامت روحی و جسمی وی شود.
از آنجا که هدف علم روان شناسی رهایی دادن انسانها از دودلی، عدم اعتماد به نفس و پرورش شخصیت واحد و مستقل و آرام میباشد لذا پرورش هوش معنوی در انسانها ازهمان دوران کودکی میتواند درصد بیشتری از اهداف روان شناسی را جامه عمل بپوشاند. از طرف دیگر رویکردهای معنوی به دانش و سلامت، اخیرا مورد تاکید و توجه محققان و اساتید قرار گرفتهاست و برخی از مطالعات تحقیقاتی به بررسی تاثیر معنویت بر سلامت پرداخته و در کشورهای توسعه یافته، دانشکدههای پزشکی، مواد آموزشی درباره مذهب، معنویت و سلامت را در محتوای درسی خود گنجاندهاند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره