از دیدگاه قرآن انسان تفاوت ذاتی با همه موجودات جهان آفرینش دارد. انسان به غیر از جماد و گیاه و حیوان است. انسان با حیوان مشترکاتی دارد، اما امتیازاتی هم دارد که بیش از وجوه اشتراکش میباشد. همچنین از نظر قرآن انسان چون یک ماشین پیچیده تصور نمیشود. و این بینش قرآنی با بسیاری از بینشهای غربی متفاوت است. در تفکرات غربی به ویژه در قرون جدید انسان یا به صورت یک ماشین پیچیده تصور میشود و یا به صورت یک حیوان تکامل یافته. ماتریالیسم میکوشد تا انسان را مانند یک ماشین ترسیم کند و داروینیسم نیز سعی دارد تا وی را حیوانی برتر معرفی نماید. حیوانی که براثر تنازع بقا و انتخاب اصلح گام به عرصه وجود نهاده است و با برخی از میمونها قوم و خویشی دارد. به عبارت دیگر از دیدگاه داروینیسم انسان اختلاف ماهوی و جوهری با حیوانات ندارد، تنها اختلاف او در این است که از نظام زیستی پیچیدهتری برخوردار است.
اما از نظر قرآن انسان موجودی است که از روح خدا در او دمیده شده است. جسمش به خاک اتصال دارد و روحش به خدا. انسان از آن چنان گوهر وجودی برخوردار است که خداوند دیگر موجودات جهان آفرینش را برای او خلق کرده است. خداوند جهان را به گونهای آفریده است که انسان بتواند در جهت بهرهبرداری خود از آن استفاده کند. از نظر قرآن انسان موجودی است که خدا به فرشتگان دستور داده تا به تعظیم و سجده بر او بپردازند. انسان از کرامت و فضیلت ذاتی برخوردار است و خداوند او را بر بسیاری از موجودات جهان آفرینش برتری داده است.
خلاصه آنکه انسان از مقام و مرتبهای برخوردار است که دیگر موجودات جهان آفرینش از آن برخوردار نیستند. از همین جاست که میگوییم با جمع آیات قرآنی به ویژه مقام و مرتبهای که قرآن برای انسان در نظر میگیرد، نمیتوان او را برخاسته از حیوان دانست. به عبارت دیگر نمیتوان او را حیوانی برتر و به اصطلاح طرفداران نظریه تحول انواع حیوانی تکامل یافته در نظر آورد.
در اینجا میتوان به نمونهای از ویژگیها و مختصات انسانی که هیچ ماشین و یا حیوانی از آن برخوردار نیست، اشاره کرد:
1- درون انسان گرایش به خدا وجود دارد و به وسیله آن میتواند خالق خود را درک کرده، به پرستش و راز و نیاز با او بپردازد.
2- انسان دارای نیروی عقل و اندیشه است و به مدد آن میتواند حقایق را درک کند، به ویژه میتواند مفاهیم کلی را از واقعیات خارجی انتزاع کند.
3- انسان دارای اختیار بوده و با آزادی اراده میتواند دست به انتخاب بزند. به بیان دیگر انسان موجودی انتخابگر است.
4- در انسان میل به کمال وجود دارد. انسان میکوشد تا خود را از آنچه که هست برتر و والاتر سازد و تعالی جوید.
5- انسان میتواند برای خود ایدهآل انتخاب کرده و در مسیر آرمانجویی آن چنان پیش برود که حیات خود را برای تحقق آن آرمان و ایدهآل فدا سازد.
6- انسان سؤال از فلسفه و هدف خلقت خود را به میان آورده و میخواهد بداند که از کجا آمده و چرا آمده است؟
7- انسان موجودی است که به مرگ خود میاندیشد و میخواهد بداند که چرا میمیرد و پس از مرگ به کجا میرود؟
8- انسان موجودی است که میتواند خود را بر خود برنهد و نظارهگر خویشتن خویش باشد.
9- انسان موجودی است که میتواند با مشاهده جهان هستی و عظمت آن به حیرت فرو رفته و سئوال از فلسفه و هدف آن را بر خود مطرح سازد.
10- انسان موجودی است که میتواند دست به ابداع و خلاقیت بزند.
11- انسان موجودی است که با پدیدهای به نام هنر میتواند سرو کار داشته باشد.
12- انسان موجودی است که میتواند عشق و محبت بورزد. عشق و محبتی که گاه مافوق تصور است، و چه بسا انسان در این راه جان خود را آگاهانه فدا نماید.
13- انسان موجودی است که اگر تعالی پیدا کند میتواند از ملائکه برتر و بالاتر رود و اگر هم سقوط کند آن چنان به پستی میرسد که هیچ درندهایی را نمیتوان با او قیاس کرد. (1)
پینوشتها
1- برای شناخت انسان، مطالعه ویژگیها و مختصات انسانی از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا که مطالعه این ویژگیها نمایانگر این حقیقت است که انسان تفاوت ذاتی با دیگر موجودات جهان آفرینش دارد. همچنین بررسی مختصات انسانی دلیل قاطعی است بر رد نظریه کسانی که میخواهند انسان را چونان یک ماشین پیچیده مطرح سازند و برتریهای ذاتی او را انکار کنند.
استاد بزرگوار، علامه محمدتقی جعفری در تفسیر نهجالبلاغه، ج 1، صص 11-19 حدود 232 مختص انسانی را بر میشمارد (البته با در نظر گرفتن تنوع این مختصات آنها را 950 مختص میدانند) که هیچ ماشینی از آنها برخوردار نیست.
مطالعه این بحث جدید و ابتکاری استاد جعفری را بسیار ضروری میدانیم و به خوانندگان اهل تحقیق مطالعه آن را گوشزد مینماییم.
منبع مقاله : نصری، عبدالله؛ (1394)، انسانشناسی در قرآن، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ نهم