در این که مونا لیزا اثر هنری مشهور لئوناردو داوینچی اسـت شکی نیست. اما آیا تا به حال تعجب نکردهاید از این که چرا این نقاشی قرن شانزدهم، خیلی مشهور اسـت . . . چرا تصور میشود چنین نقاشی عالی اسـت؟
ارتباط پیکاسو :
وقتی در بیست و یکم ماه آگوست سال 1911 مونا لیزا دزیده شد حتی پابلو پیکاسو نیز مورد سوال و بازجویی قرار گرفت.
مونا لیزا نقاشی روغنی قرن شانزدهم اسـت که در موزهی لوور پاریس در فرانسه آویخته شده اسـت. شهرت آن چنان اسـت که هر ساله در حدود 6 میلیون نفر از آن بازدید میکنند. اگر چه بیشتر مردم نقاشی مونا لیزا را با پیامهای سری مرتبط ، اما دیگران آن را با تقلیدات متعددی مرتبط میکنند که اینترنت را پر کردهاند. آیا این رازها و تقلیدها تنها دلیل این هستند که چرا مونا لیزا خیلی مشهور اسـت.
چرا نقاشی مونا لیزا خیلی مشهور اسـت؟
ممکن اسـت کسی فکر کند که این واقعیت که آن توسط نقاش بزرگ ایتالیایی یعنی لئوناردو داوینچی خلق شده اسـت برای مشهور شدن این نقاشی در دنیا کافی اسـت. بالاخره این نقاشی به طور گسترده، کار بزرگ و شاهکار هنری داوینچی تلقی میشود. اما مورد این نیست. معتقدند که داوینچی این نقاشی را بین سالهای 1503 تا 1506 کشیده اسـت اما آن تنها در سال 1911 وقتی که گم شد، مشهور گشت.
فردی که بزرگترین سرقت هنری قرن بیستم را انجام داد کارمند قبلی موزهی لوور به نام ویچنزو پروگیا بود. او و همدستانش در بیستم ماه آگوست به موزه رفتند و یک شب در آن مخفی شدند و روز بعد با نقاشی پنهان شده در روپوش سفیدی که پوشیده بود از موزه بیرون رفت. پروگیا نقاشی را در آپارتمان خودش در پاریس، به مدت دو سال مخفی کرد قبل از این که آن را به شهر فلورانس ایتالیا برای فروش به یک گالری هنری ببرد. وقتی او آن را برای فروش برد صاحب گالری هنری به پلیس اطلاع داد و پروگیا دستگیر شد.
پروگیا در دفاع خودش گفت که میخواست نقاشی را به سرزمین اصلی خودش – طبق گفتهی او جایی که ناپلئون آن را از آنجا دزدیده بود – برگرداند. او شاید از این واقعیت اطلاع نداشت که ناپلئون تنها 250 سال بعد از کشیدن این نقاشی توسط داوینچی و اهدای آن به فرانسیس اول فرانسه که در آن زمان در دادگاه آخر به عنوان نقاش منصوب شد، به دنیا آمد.
وقتی نقاشی پیدا شد در کل ایتالیا به نمایش گذاشته شد و در سال 1913 به لوور بازگردانده شد. وقتی نقاشی گم شده بود با آشفتگی زیادی که رسانهها ایجاد کرده بودند اعتیاد زیادی ایجاد شد و دولتها همهی سوراخ سمبهها را گشتند و همه جا را زیر و رو کردند تا آن را پیدا کنند. زمانی که پیکاسو مورد سوال و بازجویی قرار گرفت، افراد دیگری همانند جی. پی. مورگان سرمایه دار و دوستدار هنر آمریکایی و شاعر فرانسوی مشهور یعنی گیلائوم آپولینر نیز در لیست مظنونین بودند. با تمام آشوب و هرج و مرجی که ایجاد شد بدیهی بود که بعد از برگرداندن نقاشی به موزه، مردم در آن ازدحام میکنند تا نقاشی را ببینند. در اولین دو روز بعد از برگرداندن نقاشی، بیش از 100000 نفر آمده بودند تا آن را ببینند.
وقتی افراد عمومی به آن علاقمند شدند حتی موزهی لوور هم به یکی از جاذبههای مهم تبدیل شد. تا قبل از این اتفاق، آن یکی از نقاشیهای کمتر شناخته شده در موزه بود. بعد از مدت زمانی، متخصصان از رشتههای مختلف از مورخان گرفته تا فیلم سازان شروع به تمرکز روی آن کردند. در نتیجه برخی واقعیات را در مورد مونا لیزا روشن کردند که به شهرت آن اضافه کرد. این به عنوان سورپریزی برای بیشتر افراد شد اما حقیقت این بود که آن تنها در دههی 1860 به عنوان شاهکار نقاشی رنسانس اعلام شد.
دلایل دیگر :
تشخیص موضوع آن همراه با ابهام و مرموز بود :
بیشتر چیزها دلیلی بر این هستند که مونا لیزا نصف طول پورترهی لیزا گراردینی همسر تاجر ابریشم فلورنتین به نام فرانسیسکو دل گیوکوندو، اسـت. برخی دلایل نیز وجود دارند که نامهای دیگری به موضوع این نقاشی نسبت دادهاند. این نامها شامل سسیلیا گالرانی، بانوی لودوویکو اسفورزا، دوک میلان؛ کوستانزا دی آوالوس، بانوی دوک فرانساویلا؛ ایزابللا آراگون، بانوی دوک میلان و غیره. در واقع برخی دلایل ادعا میکنند که موضوع این نقاشی خود داوینچی بود.
نکته : کلمهی مونا در مونا لیزا مخفف مادونا به معنای بانو اسـت.
ابهام آن به مرموز بودنش اضافه میکند :
لبخند مونا لیزا به روشهای زیادی تعبیر شده اسـت. برخی آن را معصومانه تلقی میکنند اما برخی دیگر آن را مبهم و مرموز در نظر میگیرند. با این که برخی افراد لبخند او را به دید و نگرش تماشا کنندگان نسبت میدهند اما برخی افراد دیگر میگویند که آن نشانگر این اسـت که او باردار بود و یا احتمالاً کودکی داشت. در سال 1910، نورولوژیست اتریشی سیگموند فروید بیان کرد که لبخند مونا لیزا نشانگر علاقهی داوینچی به مادرش بود. علاوه بر لبخند، یک چیز منحصر به فرد دیگر دربارهی مونا لیزا، نبود ابرو و مژهها اسـت. با این که برخی مورخان بر این باورند که آن یک روش رایج برای رها شدن از موی صورت ناخوشایند اسـت اما توضیح پذیرفتنیتر این اسـت که داوینچی نقاشی را به خاطر برخی دلایل، کامل نکرد.
آن در برخی مواقع مورد تخریب قرار گرفته اسـت :
اگر چه این نقاشی بعد از دزدی، در یک محیط ایمن نگه داری شد اما بعد از آن نیز مورد هدف تخریب قرار گرفت. برای مثال در سال 1956، اول اسید به آن پاشیده شد و سپس سنگ به آن پرتاب شد. با افزایش موارد حمله، سرانجام نقاشی با شیشهی ضد گلوله حفاظت شد که در نتیجهی آن، از آسیب بعدی حفظ شد. به طور عجیب، برخی چیزهای دیگر از مداد و کاغذ گرفته تا لیوان نیز به سمت آن پرتاب شده بودند.
بیشترین تقلید در دنیا از این اثر هنری شده اسـت :
مونا لیزا هزاران بار مورد تکرار و تقلید قرار گرفته اسـت. یکی از مشهورترین کپیها L.H.O.O.Q توسط مارسل دوچامپ اسـت. این بیانگر این نیست که مونا لیزا تنها بعد از مشهور شدن مورد کپی قرار گرفت. در نمایش اینکوهرنت سال 1883 (هنرهای اینکوهرنت)، جنبش هنری فرانسوی، مونا لیزا با کشیدن پیپ به تصویر کشیده شد. هم چنین یک کپی دیگر به نام مونا لیزا گنج جزیرهی مشهور وجود دارد که معتقدند تقلید قرن شانزدهمی از این نقاشی مشهور اسـت. بعد از دزدی، تقلیدات بیشماری از این نقاشی صورت گرفت. اخیراً با ظهور وب سایتهای شبکههای اجتماعی و وجود نرم افزارهای ویرایش تصویر، مونا لیزا مشهورتر شده اسـت.
با در نظر گرفتن این که، دزدی، این نقاشی را مشهورتر ساخت، میتوان گفت که این اتفاق برای آن شانس و اقبال آورد. در دسامبر سال 1962، 100 میلیون دلار آمریکایی روی مونا لیزا قیمت گذاشته شد. اگر آن را با تورم حساب بکنیم امروزه قیمت آن 780 میلیون دلار میشود. بنابراین سرقت مونا لیزا نه تنها به شهرت آن اضافه کرد بلکه آن را به یکی از با ارزشترین نقاشیها در دنیا تبدیل کرد.
سند نهایی : این که نقاشی به سرقت رفته بود بدون شک درست اسـت اما یک داستان دیگر در مورد آن وجود دارد. گفته میشود دزدی مونا لیزا ایدهی ادواردو دی والفیرنو پولکی بود که قصد داشت شش کپی از این نقاشی ایجاد کند و آنها را برای به دست آوردن پول بفروشد.