طراحی آینده
گام اول:
زندگی شما تنها زمانی بهتر می شود که خودتان بهتر شوید،(1)بهتر فکر کنید و به افق دور، روشن بینانه بنگرید، این افق را آینده می نامند، آینده را می توان به زمان حال آورد و آن را در ظرف حال مجال رشد داد تا در طول زمان، شاهد رقم خوردن آن باشیم.گام دوم:
به منظور طراحی آینده، برنامه ریزی آینده لازم اسـت و برای برنامه ریزی آینده، نگرش های زیادی وجود دارد.گام سوم: طراحی انعکاس آینده
این نگرش بیشتر در میان افرادی اتفاق می افتد که اغلب از آینده وحشت دارند که غالبا به امید رجعت «گذشته های طلایی»اسـت وگاهی آینده را نیز با احساسی غریب جست وجو می کنند.گام چهارم: برنامه ریزی غیرفعال:
این مفهوم، شامل افرادی اسـت که به دلیل سردرگمی، نیاز به برنامه را احساس نمی کنند و حساب گری را نادیده می گیرند؛ از این رو به سراغ خطرپذیری هم نمی روند.گام پنجم:
در روش انطباقی که نسبت به دو روش فوق بهتر اسـت، فرد به این صورت عمل می کند که در آغاز سعی می کند دریابد که آینده، چه چیزی را برای او ذخیره کرده، سپس برای آن آماده می شود.گام ششم:
برنامه ریزی به سبک طراحی آینده، در حقیقت تصمیم گیری و تصمیم سازی اسـت. فردی که نگرش او مطابق طراحی آینده شکل می گیرد، در حقیقت، او بررسی می کند که چه چیز می خواهد انجام پذیرد و سپس آنچه را که باید به وقوع بپیوند، پشت سر هم عملی می سازد.گام هفتم:
می توان گفت در روش طراحی آینده، زاویه دید در سطحی وسیع رشد می یابد و همکاری بالا می رود.گام هشتم:
طراحی دقیق آینده، شما را قادر می سازد تا آینده ای داشته باشید که در صورت عدم طراحی آن، اصلا وجود نمی داشت؛ یعنی به جایی می رسید که درک خواهید کرد شاید آینده ای هم رقم می خورد؛ اما اینها با این طراحی اسـت که این آینده زیبا رقم خورده اسـت.گام نهم:
امروزه حتی بهترین فیلم سازان و کارگردانان ماهر وفاخر هنر هفتم نیز در ارائه فیلم آینده خود طراحی کامل آن را در ذهن می آورند. به اذعان یکی از این بزرگان، وی قبل از کلید زدن فیلم خود با همه نقش ها تعامل دارد، زندگی می کند، بررسی می کند و دیالوگ هایشان را در حالات احساسی، قاطعیت، ناراحتی، خوشحالی و...بررسی وجرح و تعدیل می کند. بازنویسی های چند باره و مجدد فیلم نامه ها، همه و همه ناشی از بازنگری اثری اسـت که قرار اسـت در آینده ساخته شود.گام دهم:
طراحی آینده بدین معناست که شما به جای این که منتظر باشید آینده شما را پیدا کند، شما را قادر می سازد تا آینده جدید را برای خویش رقم بزنید.گام یازدهم:
یادگیری، واژه زیبایی اسـت و امروزه به صورت «مادام العمر» مطرح می شود؛ یعنی یادگیری برای تمام طول عمر(10)و استدلال این اسـت که برای موفقیت درشکل دهی آینده خویش، شما باید بنیادی را پایه ریزی کنید که به خوبی و به طور مؤثر وپیوسته در حال یادگیری باشند.گام دوازدهم:
«جان نایسبیت»(11)در آغاز هزاره سوم می نویسد: در دنیایی که پیوسته در حال تغییر اسـت، هیچ موضوعی و یا هیچ گروه از موضوعاتی که بتواند شما را در پیش بینی آینده کمک کند، وجود ندارد. مگر اینکه آینده را درزمان حال به تصویر بکشید؛ لذا مهم ترین مهارت برای ایمن ماندن از تغییرات، کهنگی و واپس روی، این اسـت که چگونه آموختن را بیاموزید.گام سیزدهم:
«اوشو» نیز در این باره می نویسد:(12)گام چهاردهم:
آینده آمدنی اسـت و خلاقیت ایجاد کردنی؛ اما کافی اسـت که انسان بخواهد. تمام وجود انسان به این بسته اسـت که او توانایی رقم زدن بزرگ ترین تغییرات را دارد؛ ولی در یک کلمه خلاصه می شود؛ اگر بخواهد.گام پانزدهم:
تفکر خلاق مستلزم برنامه ریزی دقیق و دوراندیشانه اسـت. ما چند گونه تفکر داریم:گام شانزدهم:
راهکارهای زیادی برای طراحی آینده وجود دارد؛ یکی این اسـت که تا آن جا که ممکن اسـت، با دیگران مشورت کنید و شکارچی ایده ها باشید.گام هفدهم:
انسان های پر از ایده، یک پدیده هستند. دور و برما انسان های پرمایه و پر از ایده فراوانند؛ باید آن ها را کشف کنیم. آدم ها سه دسته اند:گام هجدهم:
عمر کوتاه اسـت و انسان موجودی اسـت که آرزوها، خواسته ها و ایده های فراوانی دارد و زمانی می تواند شاهد تحقق آنها باشد که به حرکت درآید.گام نوزدهم:
فراوانند افرادی که با موتورهای خاموش دور و بر ما هستند. ما باید از آن ها عبرت بگیریم؛ فاعتبروا یا اولی الابصار.گام بیستم:
امروز صحبت از شانزده اصل راهبردی درطراحی آینده اسـت که به ترتیب عبارتند از:گام بیست و یکم:
هدف نیز از اصول مهم طراحی آینده اسـت. انسانی بی هدف، را هر اتوبوسی با خود خواهد برد.(15)به قول میگر:«انسان بی هدف، خطر رسیدن به جاهای دیگر را به همراه دارد.»گام بیست و دوم:
معیار یا شاخص، بسیار مهم اسـت. ما حتی در رفتارمان نیاز به معیار یا شاخص داریم. بعضی افراد، رفتار و عملکردشان معیاراست. در زیارت نامه امیرالمومنین(ع)می خوانیم:«السلام علیک یا میزان الاعمال؛ سلام بر تو ای ترازوی عمل.»گام بیست و سوم:
جهت یابی و حرکت بسیار مهم اسـت. طراحی آینده بدون جهت یابی، حرکت در میدان مین حوادث اسـت؛ گرچه در حرکت، اصل ریسک(16)پذیری هم جریان دارد.گام بیست و چهارم:
آنتونی گیدنز(17)در کتاب تجدد و تشخص می نویسد:گام بیست و پنجم:
به تعبیری دیگر، خطرکردن به قصد تعالی خویشتن، مستلزم گام زدن در میان سرزمین هایی ناشناخته اسـت که زبانی متفاوت دارند. تا همه ی چیزهای اطمینان بخش و امنیت ساز را رها نکنیم، هرگز نخواهیم توانست آینده ای را رقم بزنیم.گام بیست و ششم:
نوآوری، کیفیت بخشی و تحلیل مستمر، سه قاعده مهم حرکت به افق های دور، باز و روشن می باشند. انسان های نوآور پیچیده نیستند؛ بلکه پیچیده می اندیشند؛ چرا؟گام بیست و هفتم:
اوشو در کتاب راز می نویسد:گام بیست و هشتم:
بررسی فرایندی نیز از ویژگی یک طرح حرفه ای آینده اسـت. از این رو او از اصلاح (18)غافل نمی شود؛ چرا که مقدمه تغییر،(19)اصلاح اسـت و گاهی در مرحله اصلاح، مسئله حل می شود. آورده اند که:گام بیست ونهم:
اوج گیری، یعنی پرواز. اصلا انسان برای پریدن آفریده شده اسـت؛ بدون بال و نه برای چریدن، جویدن و در جای خویش دفن شدن. انسان را خدای آفرید تا به اعلی علیین برسد. با طراحی، امید، حرکت و پرواز و در یک کلمه با اوج و نه این که اسیر هر موج شود.گام سی ام:
انسان خالق فرصت هاست نه مالک ثروت ها و می تواند با تلاش مداوم خود، تضادها، بحران ها و چالش ها را در نوردد. هر قدر گسترده زندگی آدمی در پرتو تضادها و تعارض ها فعلیت یابد، قدرت و پختگی انسان برای مواجهه با این تضادها بیشتر می شود.گام سی و یکم:
حرکت مجدد، بعد از بررسی خرد ورزانه و اندیشمندانه عنصر ذاتی آدمی اسـت. انسان موجودی صرفا عزیز یا صرفا عقیم و بی خاصیت نیست؛ حرکت و بازیافت فرصت ها انسان را رزمنده می کند در کارزار پایان ناپذیری که پیش رو دارد.گام سی و دوم:
اثر بخشی و کارایی، مساوی بهره وری اسـت و این واژه ها، یعنی فراز رفتن. هنگامی که به انتهای آن چه که باید اوج بگیری و برسی، رسیدی، در ابتدای آن چه باید احساس کنی، خواهی بود و این پرواز دیگری اسـت.گام سی و سوم:
امروزه یکی از مهم ترین نگرش ها در فراز جویی و فراز روی، رعایت اصل چهار بعدی اسـت که به صورت ساده و روان، یعنی:گام سی و چهارم:
در مرحله دل باختگی اسـت که بسیاری از آموزه ها مثل پنجره های حقیقت رخ می نمایانند و رویاها محقق می شوند؛ دنیا کوچک می شود و انسان بسی بزرگ و افکارش بسی سترگ.گام سی و پنجم:
این که چه کسی باشید و در چه موقعیتی قرار داشته باشید، برعهده شخص شماست؛ پس شما نتیجه انتخاب ها، و تصمیم گیری های خودتان هستید.گام سی و ششم:
در این راه، هر اندازه مهارت های خویش را تقویت کنید، مدت زمان وصول به اهداف کاهش می یابد. یکی از مهارت های مهم، تمرکز اسـت.گام سی و هفتم:
نباید فراموش کنید که این مسأله مهم نیست که در گذشته چقدر اشتباه کرده اید و از کدام وادی آمده اید؛ مهم این اسـت که به کجا می روید؛ گرچه گذشته، معدن تجارت اسـت.گام سی و هشتم:
نباید فراموش کنید که از امروز به بعد برای طراحی آینده در هر شبانه روز شما 24 ساعت وقت دارید و می توانید آن را هر طور بخواهید، مصرف کنید. به راستی اگر 18 ساعت مال شما باشد که بخوابید ورزش کنید، تفریح کنید، غذا بخورید به کلاس بروید و...؛ اما 6 ساعت آن را برای رشد و بالندگی خرج کنید که هر هفته 42 ساعت می شود.گام سی ونهم:
بارها گفتیم که جوان، یعنی جهان و جوانی را تا مرز 40 سالگی معرفی می کنند. گرچه بعضی تا مرز80 سالگی هم جوانند و سرزنده لذا دانستن ارزش زمان، امری واجب اسـت.گام چهلم:
مهم تر از همه آن اسـت که برای طراحی آینده، باید خودمان را تغییر دهیم.پی نوشت ها :
1-تریسی، برایان(1381)مدیریت زمان، ترجمه اشرف رحمانی، کورش طارمی، تهران: راشین، ص34.
2- (Russ Ackoff(1981
3- Ackof, Russ (1981) Creating the Corporate Future, Newyork
4- Reactive
5- Inactive
6- Preactive
7- Proactiove
8- Disicio taking & Disicio -making
9- تسه، تائوته چنیگ(1379)، یادداشت ها، ترجمه امیرحسین قائمی وایوب کوشا.
10- Long Life Learning
11- gohin Naisbitt
12-کریمی، عبدالعظیم (1381)یادداشت های ممنوعه، برداشت های وارونه، تهران: جامعه نو.
13- Bare Giles & Coleman, ron (2003) Way To be a better vsa. warner book
14- vision
15- کریمی، عبدالعظیم، همان ص116.
16- Risk
17-گیدنز، آنتونی(1380)تجدد و تشخص، ترجمه ناصر وموفقیان، ص 116.
18- Re Forne
19- Change