درقسمت سوم بازی اپیزودیک Batman: The Telltale Series، تمامی شخصیتهای منفی، روی واقعی خود را نشان میدهند.
در قسمت فرزندان آرکام، بازی وارد مرحلهای جدید از داستانسرایی شد. حال در نقطهای از داستان هستیم که پنگوئن با حمله خود به رسانه، گاتهام را در وضعیت وخیمی قرار داد. از آن طرف شخصیت سلینا کایل نیز بیش از پیش برای بروس وین قابل رویت است. همچنین پس از این اتفاقات هاروی دنت، دوست و کاندید شهردار گاتهام، با اتفاقات اخیری که برایش رخ داد، تبدیل به انسانی تازه شده است. حال واقعا چه کسی قابل اعتماد است؟ آن هم زمانی که آینده بروس وین و بتمن فقط با یک روی سکه مشخص خواهد شد. در نسخه سوم بازی که «نظم نوین جهانی» نام دارد، داستان شکل و بویی جدیتری نسبت به قبل میگیرد. حال شهر گاتهام در نقطهای از دوران خود قرار دارد که بیش از پیش هرج و مرج در آن بیداد میکند.
داستان بازی دقیقا از وقایع پس از قسمت دوم شروع میشود. جایی که هاروی دنت نیمی از صورتاش سوخته و در بیمارستان بستری است. از طرفی پس از اینکه سلینا را نجات میدهیم (نجات دادن سلینا یا هاروی دنت انتخابی است که با توجه به بازیکن در طول بازی انجام گرفته و وقایع ما بعد آن با توجه به همین انتخاب شکل میگیرد)، وی یک شک و تردید نسبت به هاروی پیدا کرده است. بهعبارتی با وقایع رخ داده دیگر نمیتواند به چشمان هاروی خیره شود، زیرا خود شاهد سوخته شدن و رخ دادن اتفاقات گذشته برای وی بوده است. داستان این قسمت نسبت به دو قسمت پیشین، از روندی آهستهتر در روایت داستان بهره میبرد. «نظم نوین جهانی» قصد ندارد شخصیتهای جدید یا سیر داستانی متفاوتی را روایت کند. بلکه همانطور که از نامش پیداست، روی جدید گاتهام و شخصیتهای بازی را بهشما نشان خواهد داد. مهمترین و اساسیترین آن رونمایی از شخصیت بانوی آرکام یا همان سر دسته «فرزندان آرکام» است که در آخرین ثانیههای بازی به شما معرفی شده و سازنده با این کار مخاطب را دنیایی از سوال و جواب رها میکند. سوالهایی که جوابشان را در اپیزود بعدی پیدا خواهید کرد.
هاروی دنت دیوانهتر و غیرقابل اعتمادتر از قبل به بازیکنان معرفی میشود
جدای از بانوی آرکام، هاروی دنت میبینیم که دقیقا همان هاروی کمیک بوکهایی است که میشناسیم. حال شخصیت ضدقهرمان دوچهره دنیای بتمن کم کم شروع به شکلگیری کرده تا جایی که در آخر داستان روی واقعی خود را نشان میدهد. شخصی که با سکه معروفش، سرنوشت اطرافیانش را رقم میزند. حال باید دید در ادامه آیا هاروی دنت میتواند بر شخصیت دوچهره یا همان شخصیت منفی خود غلبه کند یا خیر. در کل بخش داستانی بازی شاید آن هیجان یا پیشروی سریع دو قسمت پیشین را در اختیار نداشته باشد ولی بهترین روایت را تا به اینجای کار از آن خود کرده است، بهترین روایت از این نظر که بهخوبی وقایع قسمت بعدی در این قسمت جمع بندی شده و میفهمیم که هدف فرزندان آرکام چیست. حال گاتهام بیش از پیش به بتمن نیاز دارد و سوال مهم که قطعا در قسمت بعدی جواب آن مشخص خواهد شد این است که آیا بتمن میتواند گاتهام را نجات دهد؟
گیمپلی بازی مورد جدیدی را برای مخاطب به ارمغان نمیآورد. سیستم مبارزاتی و روند بازی در این بخش همانند قبل است. البته این حرف به این معنی نیست که بازی خسته کننده است، فقط نوآوری در آن دیده نمیشود. در قسمتهای پیشین شاهد رونمایی از ویژگیهای خاص گجتهای بتمن بودیم. در حالی که در این نسخه مورد جدیدی وجود نداشته و شاهد استفادههای بیشتر از آنها در طول بازی هستیم. بنظر میرسد استودیو تلتیل گیمز، سازنده این بازی، قصد دارد تا موارد بیشتری را در آینده به ما نشان دهد. همانطور که در بخشی از گیمپلی بازی تنها یک گجت الکترومغناطیسی بتمن را مشاهده میکنیم. از طرفی نمیتوان به سازنده خرده گرفت زیرا داستان بازی و روایت آن دلیلی است بر شکل و شمایل جدید گیمپلی بازی. تنها نکته خوب گیمپلی این قسمت برقراری دیالوگها و رقم زدن اتفاقات آینده با شخصیتهای بازی از جمله اسوالد و سلینا است.
جدای از این، گرافیک بازی هنوز مشکلات گذشته را با خود یدک میکشد. بهینه نبودن بازی، بزرگترین مشکلی است که این مجموعه از آن رنج میبرد. افت فریمهای بازی در بعضی از صحنههای به اندازهای است که همخوانی بین صدا و تصویر بههنگام صحبت کردن شخصیتها از بین رفته و شما صدای آنها را زودتر از حرکات لب و حرف زدن خودشان میشنوید. با تمام این تفاسیر و شکل و شمایل جدید گیمپلی قسمت سوم که شاید خوشایند بازیکنان نباشد، شیوه داستانسرایی و شخصیتها و معرفی آنها به نحوی زیباست که میتوان قسمت «نظم نوین جهانی» را بهترین قسمت مجموعه بتمن استودیو تلتیل گیمز تا به الان دانست.
زومجی چگونه یک بازی را بررسی میکند؟