برگرفته از بیانات آیت الله مجتبى تهرانى(ره)
تهمت آثار شومى هم براى تهمت زننده و هم براى تهمت زده شده به بار مىآورد که مى توان آنها را در دو عنوان ذیل جاى داد:
1- پیامد تهمت بر بعد معنوى انسان
در روایتى از امام جعفر صادق علیه السلام در این باره آمده است: « اذا اتهم المومنمن اخاه انماث الایمان من قلبه کما ینماث الملح فى الماء؛ آن گاه که مومن به برادر مومنش تهمت زند، ایمان در دل او ذوب مىشود؛ همان گونه که نمک در آب ذوب مىشود.» (1)
همان طور که از این روایت برمىآید، تهمت موجب از بین رفتن ایمان مومن مىشود.
در توضیح این مطلب باید گفت که بسیارى از اعمال انسان بر ایمان او تاثیر مىگذارد. همچنین درباره این اعمال، دو حالت "انجام" و "ترک" وجود دارد که هر دو حالت در بعد ایمانى او موثر است. ترک واجبات از سویى و انجام گناهان از سوى دیگر، ایمان انسان را ضعیف مىکند. "ترک واجب"و "انجام حرام" را مى توان دو گونه از کفر عملى به شمار آورد که "انجام حرام" شامل "تهمت" هم مىشود و ضعف و نابودى ایمان را در پى دارد.
2- پیامد تهمت بر روابط انسانى
تهمت مایه نابودى حریم برادرى و روابط انسانى میان افراد جامعه بشرى است و جو عدم اعتماد و ترس از اطمینان را فراهم مىسازد:
امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: من اتهم اخاه فى دینه فلا حرمه بینهما؛ کسى که برادر دینىاش را متهم کند [به او تهمت بزند]، بینشان حرمتى وجود ندارد.» (2)
منظور از کلمه "فى دینه" در جمله من اتهم اخاه فى دینه چه تهمت زدن به"برادر ایمانى" باشد، به این صورت که کلمه "فى دینه"را صفتى براى کلمه "اخاه" بدانیم و چه متهم کردن او در امور دینى باشد، تفاوتى در ثمره زشت تهمت پدید نمىآید؛ چرا که دین الهى مانند ریسمانى است که همه به آن چنگ مىزنند و در اثر توسل به آن با هم رابطه برادرى ایمانى برقرار مىکنند که این پیوند از پیوند نسبى و سببى بسیار محکمتر است. با تهمت زدن به برادر یا خواهر دینى، این رابطه محکم قطع مىشود.
انسان عاقل و متدینى که به مبدا و معاد اعتقاد دارد، هیچ گاه به دیگرى تهمت نمىزند. حتى اگر انسانى دین نداشته باشد، سرشت انسانىاش به او اجازه این کار را نمىدهد، مگر آن که از فطرت پاک انسانى به خوى حیوانى گرویده باشد.
با بررسى این مسأله در جامعه، مشاهده مىشود که افرادى براى رسیدن به اهدافى شیطانى مىکوشند دیگران را مورد "تهمت" و "بهتان" قرار دهند؛ ولى در نهایت امر، به ذلت و بیچارگى کشیده خواهند شد.
موضع ابلیس در برابر تهمت و بهتان
تهمت و بهتان به اندازهاى زشت و زننده است که حتى شیطان هم از انجام دهنده آن دو بیزارى مىجوید. شیطان از رفتارهاى زشت و اعمال خلاف استقبال مىکند؛ ولى برخى از رفتارهاى ناروا آن قدر زشت و پلیدند که شیطان هم آنها را تاءیید نمىکند. یکى از این اعمال ، نابود کردن وجهه افراد در جامعه و ریختن آبروى آنها به وسیله بهتان یا نعمت است.
امام جعفر صادق علیه السلام در این زمینه مى فرمایند: «من روى على مومن روایه یرید بها شینه و هدم مروءته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الى ولایه الشیطان ، فلا یقبله الشیطان؛ اگر کسى سخنى را بر ضد مومنى نقل کند و قصدش از آن، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعىاش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از محور دوستى خود خارج مىکند و تحت سرپرستى شیطان قرار مىدهد؛ (ولى) شیطان هم او را نمى پذیرد.» (3)
راههاى درمان تهمت
پاک ساختن زبان از آفت تهمت، با کوششى مداوم میسر خواهد بود. درمان این بیمارى را باید با اندیشه و دقت در پیامدهاى زشت و نازیباى آن آغاز کرد؛ سپس به یادآورى مستمر آنها پرداخت که: «فان الذکرى تنفع المومنین» (4)
یادآورى پیامدهاى تهمت، تنفر و انزجار قلبى انسان از این رفتار زشت و پلید را در پى خواهد داشت و بدیهى است که تمام حرکات درونى و برونى انسان، بر پایه "دوست داشتن" و "نفرت ورزیدن" انجام مىگیرد؛ از این رو مىباید درصدد ایجاد و تقویت حالت انزجار از تهمت برآمد تا بتوان به سوى ترک آن گام برداشت. همچنین باید به ارزش و عظمت آبروى دیگران اندیشید تا به سادگى به سمت تخریب آن گام برداشت .
دین مبین اسلام، آبرو و حرمت مومن را بزرگتر از کعبه و حتى قرآن (5) دانسته است و با آگاهى از چنین ارزشى، هیچ کس نباید به خود اجازه دهد به حریم آبروى دیگران تجاوز کند. تقویت حسن ظن و حمل رفتار دیگران بر وجه نیکو، راه دیگرى براى درمان این بیمارى نابود کننده است.
پینوشتها:
1- کافى، ج 2، ص 361، ح 1.
2- همان، ح 2.
3- همان، ص 358، ح 1.
4- سوره ذاریات (51)، آیه 55.
5- بحارالانوار، ج 7، ص 323.
منبع: کتاب اخلاق الهى، جلد چهارم، آفات زبان استاد آیت الله مجتبى تهرانى(ره)