اغلب تصور می شود که عدم موفقیت یک نیروی تازه استخدام شده این است که او مهارت لازم برای انجام کار را دارا نیست. اما، تجربه نشان داده که این عدم موفقیت بیشتر از شخصیت فرد و نگرش او به آن شغل ناشی می شود. اگر فرد با فرهنگ حاکم بر کمپانی همخوانی نداشته باشد، کارمندانی که با این فرهنگ سازگار هستند به سختی می توانند با آن فرد کار کنند. آنها از کار با شخصی که نمی توانند به او اعتماد کنند و مورد احترامشان نیست لذت نمی برند. این امر بهره وری تیمی را کاهش می دهد که قطعا عملکرد را تحت تاثیر قرار می دهد.
در نهایت، مدیر باید مشخص کند که کدام نیرو ارتباط موجود در تیم را خدشه دار کرده است. با توجه به اینکه معمولا افراد جدید وارد تیمی می شوند که به خوبی با هم در ارتباط و مشغول کار هستند، اهمیت تاثیری که این فرد می تواند در گروه بگذارد مشخص می شود. اگر شخص نتواند با افراد تیم ارتباط برقرار کند، اجبار سایر اعضا به برقراری ارتباط با او مشکلی را حل نمی کند و عاقلانه تر است که آن شخص حذف بشود و نیروی دیگری استخدام بشود.
1. من از پس همه کاری برمی آیم
زمانی که نیروی جدید ادعا می کند که همه فن حریف است، این پیام را به سایر اعضا تیم می دهد که از آنها بهتر است. قطعا اعتماد به نفس حایز اهمیت است، اما فردی که ادعا می کند همه کاری بلد است، خطرناک است. توصیه می شود که کارمندان حوزه تخصصی خود را بشناسند و در آن محدوده کار کنند. به خاطر داشته باشید که همه اعضا تیم از تخصصی برخوردارند. در 90 روز اول همکاری، نیروهای تازه استخدام شده باید متوجه تخصص اعضا تیم شوند تا بتوانند برای پیشبرد اهداف تیم تخصص های خود که می تواند مکمل مهارت های دیگران باشد را معرفی کنند.
2. انتظارات و نیازهای من باید برآورده شوند
نیروی جدیدی که در خصوص اموری که می توان به او ارجاع داد و زمانی که می تواند کار کند محدودیت هایی را مشخص می کند، از نظر سایر اعضا تیم به عنوان فردی شناخته می شود که برای آنها کار بیشتری درست می کند. وقتی نیروی جدید پیش از آغاز کار فهرستی از ضروریات و الزامات را ارایه می دهد، در واقع کار دیگران را بیشتر می کند. یک نیروی جدید باید تمرکز خود را بر یادگیری روش هایی بگذارد که می تواند کار دیگران را تسهیل کند. هر چه ارزش کار شخص در تیم بیشتر باشد، به همان میزان هم سریعتر به عنوان یک عضو ضروری شناخته می شود.
نیروهای جدید که فقط در هنگام مصاحبت با افراد "صاحب نفوذ" هیجان زده می شود، مناسب کار تیمی نیستند. آنها افرادی فرصت طلب هستند. اگر نیروی تازه استخدام شده علاقه ای برای آشنایی با منشی یا افراد سایر بخش ها نشان نمی دهد، یعنی از ارزش رعایت احترام یکایک افرادی که در موفقیت یک گروه نقش دارند بی خبر است. افراد تازه استخدام شده باید سعی کنند با تمامی اشخاصی که در کمپانی می بینند رابطه ای دوستانه برقرار کنند؛ کسی نمی داند در آینده به کمک کدامیک از این افراد نیاز خواهد داشت.
4. منتظر ترفیع شغلی هستم
نیروهای جدیدی که از ترفیع و تصدی نقشی پررنگ تر حرف می زنند، علایمی از خودشیفتگی را نشان می دهند. چنین رویکردی نشان می دهد که آنها برای دستیابی به اهدافشان به هر کاری دست می زنند و هر کسی که در مقابل راهشان قرار گیرد را زیر پا می گذارند. نیروهای تازه استخدام شده باید سعی کنند در شغل جدید خود حرفه ای شوند و از انتظارات فراتر روند. حفظ عملکرد خوب بهترین راه کسب اعتماد و احترام سایرین است که به ترفیع شغلی در آینده منجر می شود.
5. می توانم این کار را انجام بدهم، ولی انتظار نداشته باشید خیلی به خودم فشار بیاورم
نیروهای تازه استخدام شده ای که حداقل توان خود را در انجام وظایف به کار می گیرند، به ایجاد رابطه سودمند دو طرفه با کارفرمای خود متعهد نیستند. هر ارتباط جدیدی نیازمند تلاش بیشتری برای شکل گیری است. وقتی یک نیروی جدید به اینکه آیا کارفرما از عملکرد اولیه او احساس رضایت دارد یا خیر اهمیتی نمی دهد، باید انتظار افت تعهدپذیری آنها نسبت به کار را داشته باشید. این افراد در مواقع نیاز به کار بیشتر نیز قابل اعتماد نیستند. نیروهای جدید نباید فقط به برآورده کردن انتظارات بسنده کنند بلکه باید به دنبال راهی باشند که از انتظارات فراتر روند. این به معنی اضافه کاری نیست، بلکه به معنی افزایش بهره وری است تا بتوانند زمان و انرژی بیشتری را صرف عبور از سطح انتظارات در اختیار داشته باشند.
در هنگام استخدام نیروهای جدید به دنبال این علایم بگردید و هر چه زودتر جلوی ضرر را بگیرید. اگر هم خودتان یک نیروی تازه استخدام شده در یک کمپانی هستید، این نکات را در نظر داشته باشید تا بتوانید همکاری خو را به مدت طولانی تری در آن کمپانی ادامه دهید.