فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
- پدر: تو بی خود می کنی که با این دوستان رفت و آمد داری، اصلا نمی خوام با این ها معاشرت داشته باشی.
- فرزند: من دیگه بزرگ شدم ... شما با چه منطقی دوستای منو می خواهی که طر د کنی؟!! مگر من به دوستای شما کار دارم...
- پدر: حرف نزن ... هر چی من میگم بگو چشم ... این دوستان خلافکارن، میگم نمی خوام با این دوستات رفت و آمد داشته باشی ...
- فرزند: به مردم تهمت نزن، من این بچه هارو خیلی دوست دارم ... اینا دوستای من هستند، در موردشون این طوری حرف نزن...
پدر: انگار حرف حساب تو کله ی تو فرو نمی ره و این جر و بحث تا جایی ادامه پیدا می کند که فرزند بدون پذیرش حرف پدر، به حالت قهر مکان را ترک می کند ...
وقتی حرف هایشان را می شنیدم، حرف های پدر را تا حدودی درست می دیدم اما او از مسیر اشتباهی با فرزند وارد مباحثه شده بود ... مباحثه ای که پدر حرف حق را به شکل بدی به فرزند می گفت ... گویا یا فراموش کرده بود و یا نمی دانست ابزار مهم برای جلب مخاطب حتی اگر این مخاطب دشمنت باشد نرمش است ...
زمان پند و اندرز و انتقاد کردن به شکل مستقیم گذشته است، امروز جوانان حوصله تحمل شنیدن اندرزها و انتقادات مستقیم را ندارند ... باید برای اصلاح رفتار ها از روش غیر مستقیم استفاده کرد. اگر می خواهید به شکل غیر مستقیم امر به معروف بکنید، یکی از راه های آن این است که خودتان صالح و با تقوا باشید، خودتان اهل عمل و تقوا باشید. (حماسه حسینی، شهید مطهری، ص 106)
بعد از اینکه جر و بحث بدون نتیجه با قهر کردن فرزند خاتمه پیدا کرد، پدر جلوی آیینه رفت تا با تیغ تیزی که به دست داشت صورت بتراشد و به تعبیر خودش به صورتش صفایی می داد که با دوستانش بیرون برود و صفا کند...
- گفتم: صورتت را چرا صابونی می کنی؟
- گفت: موها، با صابون نرم شده و راحت و بی زجر ریشه کن می شوند.
- گفتم: این همان حرفی است خداوند به موسی و برادرش گفت: قولا له قولاً لینا (طه /26)
با فرعون به نرمی سخن بگو و با او نرمش و مدارا پیشه کن! و مدارا و نرمش همان صابونی کردن طرف مقابل است.
و فرعون، صابونی و نرم شد، و همین شد که به جای صدور فرمان قتل موسی، پذیرفت تا با ساحران و در پیش چشم مردم ساحرپرست اعجاز خود را به نمایش نهد، و نهاد، و عجز همگان را بر ملا ساخت.
پدر عزیز، مادر مهربان، اگر می خواهی جوانت حرفت را بپذیرد تنها و تنها راهش نرمش است، مهر و عطوفت است، فرزند تو و جوانان این مملکت در سختی از فرعون که بدتر نیستند؛ خدای بزرگ به حضرت موسی (علیه السلام) به هارون می گوید: (نزد فرعون [که ادعای خدایی کرده است ] بروید و با او به نرمی سخن گویید، شاید پند گیرد یا بترسد.) (طه(20) آیه 44)
همچنین خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله و علیه وآله) می فرماید: (ای پیامبر به خاطر برخورداری از رحمت خداوند، در برابر آنان نرم شدی و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند.) (آل عمران(3) آیه 159)
داد و فریاد راه انداختن، بد زبانی کردن، کتک زدن و تند خویی نمودن در برابر گناهکار ، آن هم با جوانی که روحیه اش لطیف است و دنبال استدلال و منطق، با وظیفه ی پدری که باید همراه عشق و محبت باشد سازگار نیست و این گونه رفتار کردن جز نفرت و عکس العمل شدید طرف مقابل نتیجه ای نخواهد داشت.
زمان پند و اندرز و انتقاد کردن به شکل مستقیم گذشته است، امروز جوانان حوصله تحمل شنیدن اندرزها و انتقادات مستقیم را ندارند ... باید برای اصلاح رفتارها از روش غیر مستقیم استفاده کرد. اگر می خواهید به شکل غیر مستقیم امر به معروف بکنید، یکی از راه های آن این است که خودتان صالح و با تقوا باشید، خودتان اهل عمل و تقوا باشید. (حماسه حسینی، شهید مطهری، ص 106)
فرعون به نرمی سخن بگو و با او نرمش و مدارا پیشه کن! و مدارا و نرمش همان صابونی کردن طرف مقابل است.
و فرعون، صابونی و نرم شد، و همین شد که به جای صدور فرمان قتل موسی، پذیرفت تا با ساحران و در پیش چشم مردم ساحرپرست اعجاز خود را به نمایش نهد، و نهاد، و عجز همگان را بر ملا ساخت.
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
این شعر برای ما در همه زمان ها صادق بوده و هست. فکر نمی کنیم که ما اشتباه می کنیم، ما بیش از اندازه از این گوش و زبان بیچاره انتظار داریم… ما با دست خود و عمل خود خوب رفتار کنیم تا آنها با چشم خودشان ببینند، یک مقداری هم به این گوش و زبان بیچاره استراحت بدهیم.) (مرتضی مطهری، ده گفتار، ص 6768)
کتاب باران حکمت؛ بیانات حجت الاسلام محمدرضا رنجبر- 1385
سایت حوزه