فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
رازداری، فضیلتی اخلاقی اسـت که در توفیق یافتن به انجام کارها و سعادت و نیک بختی انسان ها نقش بسزایی دارد. امیرمومنان علی (علیه السلام) فرمود: پیروزی، به محکم کاری بسته اسـت و آن هم به اندیشه بستگی دارد و اندیشه نیز به نگهداری رازها اسـت. ایشان در سخنی دیگر، رسیدن به موفقیت را در سایه راز داری دانسته و فرموده اسـت: موفق ترین کارها آن اسـت که پنهان کاری آن را فرا گیرد.
در مقابل، افشای اسرار سبب دوری از موفقیت و حتی سقوط و شکست فرد در راه تصمیم های او می شود، چنان که امام صادق (علیه السلام) فرمود: برملا کردن راز، (مایه) سقوط اسـت.
خداوند متعال در آیه 26 سوره جن در رابطه با رازداری فرموده اسـت: «عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا؛ داناى نهان اسـت و کسى را بر غیب خود آگاه نمى کند» خداوند متعال، از همه ی اسرار مطلع اسـت و از تمام اتفاقات، آگاه؛ اما با این وجود، هیچ کس از اسرار غیب او آگاه نیست. خداوند متعال خود، رازهای بندگانش را می پوشاند و به همین دلیل بر رازداری تاکید دارد.
اشخاص پرحرف، برای اشباع میل سخن گویی، از هر دری سخن به میان می آورند و یافته های خویش را به دیگران انتقال می دهند. چنین کاری سبب پرده برداشتن از اسرار آدمی می شود
در آیه 74 سوره توبه در این رابطه آمده اسـت: «یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ وَمَا نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن یَتُوبُواْ یَکُ خَیْرًا لَّهُمْ وَإِن یَتَوَلَّوْا یُعَذِّبْهُمُ اللّهُ عَذَابًا أَلِیمًا فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیرٍ؛ به خدا سوگند مى خورند که [سخن ناروا] نگفته اند در حالى که قطعا سخن کفر گفته و پس از اسلام آوردنشان کفر ورزیده اند و بر آن چه موفق به انجام آن نشدند همت گماشتند و به عیب جویى برنخاستند مگر [بعد از] آن که خدا و پیامبرش از فضل خود آنان را بى نیاز گردانیدند پس اگر توبه کنند براى آنان بهتر اسـت و اگر روى برتابند خدا آنان را در دنیا و آخرت عذابى دردناک مى کند و در روى زمین یار و یاورى نخواهند داشت».
در آیه 5 سوره یوسف نیز در رابطه با رازداری آمده اسـت: «قَالَ یَا بُنَیَّ لاَ تَقْصُصْ رُوْیَاکَ عَلَى إِخْوَتِکَ فَیَکِیدُواْ لَکَ کَیْدًا إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِینٌ؛[یعقوب] گفت اى پسرک من خوابت را براى برادرانت حکایت مکن که براى تو نیرنگى مى اندیشند زیرا شیطان براى آدمى دشمنى آشکار اسـت».
اسباب و عواملی که در افشای راز نقش بسزایی دارند عبارت اند از:
1 - پرحرفی و سست زبانی (زبان لغی): (مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی- الأصول و الروضة، محقق، مصحح، شعرانى، ابوالحسن ، ج 1، ص 338) اشخاص پرحرف، برای اشباع میل سخن گویی، از هر دری سخن به میان می آورند و یافته های خویش را به دیگران انتقال می دهند. چنین کاری سبب پرده برداشتن از اسرار آدمی می شود.
2 - دوستی و رفاقت: (شهید ثانى، زین الدین بن على ، کشف الریبة، ص 44) شخص دانای اسرار باید توجه داشته باشد که مرز دوستی و رفاقت را از حریم اسرار پنهانی خویش جدا کند و نه تنها اسرار خود، بلکه اسرار شخصی دیگران را نیز در اختیار دوستانش قرار ندهد.
حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. خداوند بیش و پیش از هر کس، از اعمال و عیوب و گناهان بندگانش باخبر اسـت، اما بردباری و پرده پوشی و رازداری او بیش از همه اسـت
امام صادق (علیه السلام) فلسفه این کار را چنین بیان می فرماید: «لَا تُطْلِعْ صَدِیقَکَ مِنْ سِرِّکَ إِلَّا عَلَى مَا لَوِ اطَّلَعَ عَلَیْهِ عَدُوُّکَ لَمْ یَضُرَّکَ فَإِنَّ الصَّدِیقَ قَدْ یَکُونُ عَدُوَّکَ یَوْماً مَا»؛(بحار الأنوار، ج 72، ص 71) دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز که اگر دشمنت هم آن را بداند، به تو زیان نرساند. شاید دوستت نیز روزی دشمنت شود.
3 - احساساتی شدن و عصبانیت: (بحارالأنوار، ج 70، ص 280) آنهایی که بازیچه احساسات نمی شوند و بر خشم خویش مسلط هستند، بر حفظ اسرار خود و دیگران تواناترند.
4 - جهالت و نادانی نسبت به سرانجام بد افشای راز. (شرح الکافی- الأصول و الروضة، ج 1، ص 338)
5 - دشمنی نسبت به صاحب راز. (بحارالأنوار، ج 72، ص 269)
6 - وجود امکانات و وسایل ارتباطی عمومی از جمله: تلفن، اینترنت و...
خلاصه این که در یک تعبیر می توان عوامل کلی افشای راز را چنین بیان کرد: تاریکی قلب، ضعف ایمان، سستی زبان، عادت به اذیت و آزار دیگران. (شرح الکافی- الأصول و الروضة، ج 1، ص 338)
اسلام بر حفظ اسرار تأکید دارد؛ زیرا این امر، تمرینی اسـت برای حفظ آبروی خویش و پاسداری از رازهایی که دیگران نزد شخص به امانت گذاشته اند. آنکه رازدار خویش نیست، نمی تواند اسرار دیگران را حفظ کند. از سوی دیگر، شخصی که در حفظ اسرارش، ناتوان یا نسبت به آن بی اعتناست، نباید توقع داشته باشد که مردم سر او را پوشیده نگاه دارند. امام رضا (علیه السلام) می فرماید: «امین به تو خیانت نکند، تویی که به خیانتکار امانت [یعنی راز خود را] سپردی». (تحف العقول، ص442)
چه بسا انسان از بعضی اسرار دیگران آگاه شود، اما بنا به دستورات دین می بایست امین مردم بوده و با حفظ اسرار ایشان و عدم آشکارسازی آنها که به هدفی جز مطامع نفسانی رخ نمی دهد، آبروی ایشان را نریخت و برایشان مشکل پدید نیاورد. «آبرو» از هر سرمایه ای بالاتر اسـت و با رازداری می توان «آبروداری» کرد.
حفظ اسرار را باید از خدا آموخت. خداوند بیش و پیش از هر کس، از اعمال و عیوب و گناهان بندگانش با خبر اسـت، اما بردباری و پرده پوشی و رازداری او بیش از همه اسـت. اگر خداوند، کارهای پشت پرده و پنهانی بندگانش را افشا کند، آیا کسی با کسی دوست می شود؟ اگر خداوند، «آن کارهای دیگر » مردم را رو کند، برای چه کسی آبرو و حیثیتی باقی می ماند؟
متاسفانه در عصر حاضر و در جامعه ایرانی سالهای اخیر شاهد بی توجهی محض نسبت به عرض و آبروی مردم و بی مبالاتی شدید در خصوص حفظ و حراست از اسرار و رازهای شخصی و خانوادگی مردم می باشیم. با ضعیف شدن پایه های اخلاقی در جامعه کنونی شاهد هستیم که برخی افراد یا به بهانه بردن لذتی موقت و «ایجاد فضا و دقایقی شاد و مفرح» برای خود و دوستان خود، نیز به هدف نابود کردن شخصیت فرد مسلمان و بردن آبروی او اقدام به پخش خصوصی ترین تصاویر و فیلم های شخصی افراد می نمایند. این عمل، آثار مخرب گسترده ای ازجمله بروز فضای بی توجهی و بی غیرتی نسبت به ناموس مسلمین را در جامعه اشاعه داده و باعث شیوع فضای بی اعتمادی در میان مسلمین می شود.