فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
رابطه نهج البلاغه با قرآن رابطه ای تنگاتنگ و سخت نزدیک اســت، زیرا نهج البلاغه نازله روح مطهری اســت که وجودش با قرآن یکی بود و چنان در قرآن کریم جذب گردیده بود که جسم و روحش از آن بود. از همین وجه اســت که نهج البلاغه را «اخ القرآن الکریم» نامیده اند.
واژه «اخ» در اصل به معنی برادر، رفیق و مصاحب اســت و در واقع کسی را گویند که با دیگری در پدر و مادر و یا در یکی از آن دو و یا همشیر بودن با دیگری شریک باشد و به صورت استعاره به هر که با دیگری در قبیله یا در دین یا در کار وصفت یا معامله و دوستی و در مناسبات دیگر مشارکت داشته باشد برادر گویند; و در معنای مجازی به مفهوم مصاحب و همزاد و مانند و مشابه به کار می رود و روشن اســت که اخوت نهج البلاغه با قرآن از همین باب اســت، و به همین دلیل اســت که نهج البلاغه هرگز طراوت و تازگی و جلوه گری خویش را از دست نمی دهد و از هر زبان که شنیده شود نامکرر اســت.
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب *** کز هر زبان که میشنوم نامکرر اســت
رابطه نهج البلاغه با قرآن کریم رابطه ای طولی اســت و نهج البلاغه تالی تلو قرآن عزیز و محرم اسرار آن و بیانگر حقایق آن و جلوه لطایف آن اســت.
رابطه نزدیک نهج البلاغه و قرآن عجیب نیست زیرا این کلمات از کسی صادر شده که جان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله اســت و از آغاز وحی در کنار او همه چیز را می شنید و می دید.
نورانیت قرآنی و بوی خوش کلام نبوی در نهج البلاغه آشکار اســت; و به تعبیر برخی اندیشمندان تنها فرق نهج البلاغه با قرآن در آن اســت که وحی نیست.
نهج البلاغه کتابی اســت که گویا خداوند الفاظش را با گوهرهای آیات قرآنی زینت داده اســت. این کتاب شامل حکمتهایی اســت مانند مروارید درخشان که به راستی و صداقت سخن میگوید و فرقی میان آن و قرآن کریم نیست، جز آنکه نهج البلاغه از طرف خداوند نازل نشده اســت.
قرآن کریم مجموعه ای اســت از معارف حقیقی درباره خدا، انسان، هستی، جامعه و تاریخ; و در آن بینشها، گرایشها، ارزشها، روشها، کنشها و گویشها تبیین شده اســت و نهج البلاغه نیز به تبع قرآن کریم کتابی اســت که در آن بینش ها و نگرش های اصیل و حقیقی نسبت به عالم و آدم و خالق عالم و آدم تبیین شده اســت و بیانگر گرایش ها و تعلق ها و ریشه یابی تعلق های انسانی و تلاش برای سیر دادن آدمیان به تعلقی صحیح اســت که موجب سعادت و عزت این جهانی و فلاح و رستگاری آن جهانی مردمان می شود.
نهج البلاغه به تبع قرآن کریم بیانگر ارزشها و ضد ارزشها و راهنمای انسان و جوامع انسانی به سوی ارزشهای الهی- انسانی و همچنین نشان دادن روشها و خط مشی های درست برای رساندن انسان و جوامع به مقصد و مقصود و دور کردن آنان از به کارگیری روشهای باطل و فرو غلطیدن در راههای نادرست اســت.
نهج البلاغه به تبع قرآن کریم مجموعه ای اســت از:
1- بحث های توحیدی و معارف حقیقی
2- مباحث نبوت و هدایت الهی
3- معرفی جامعیت اسلام و قرائت و فهم درست آن و تبیین هندسه صحیح اسلام
4- بحث از کائنات و خلقت
5- ارائه نظامنامه رهبری و سیاست و مدیریت و حکومت
نورانیت قرآنی و بوی خوش کلام نبوی در نهج البلاغه آشکاراست; و به تعبیر برخی اندیشمندان تنها فرق نهج البلاغه با قرآن در آن اســت که وحی منزل نیست.
6- بیان مواعظ و آموزش حکمت
7- تبیین تاریخ و درس عبرت
8- تعلیم احکام و آموزش عبادات
9- مباحث معاد و قیامت
10- راه بندگی و عبودیت
رابطه نزدیک نهج البلاغه و قرآن عجیب نیست زیرا این کلمات از کسی صادر شده که جان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله اســت و از آغاز وحی در کنار او همه چیز را می شنید و می دید. همانطور که می فرماید:
«به هنگام نزول وحی بر محمد صلی الله علیه و آله، صدای ناله شیطان را شنیدم. از رسول خدا پرسیدم: این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان اســت که از پرستش خویش مایوس گردیده اســت. تو آنچه را من می شنوم، می شنوی; و آنچه را من می بینم، می بینی; تنها فرق من و تو این اســت که تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر منی و بر طریق و جاده خیر و درستی قرار داری.»
منابع:
- نهج البلاغه، خطبه 192.
- خلیل بن احمد الفراهیدی، کتاب العین ، ج 1، ص 71
- شمس الدین محمد حافظ شیرازی، دیوان اشعار
- سید حبیب الله هاشمی خوئی، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه،. ج 1، ص245.
- محمدتقی شوشتری، بهج الصباغه فی شرح نهج البلاغه، ج 1،صص 31-27
- سیدمحمدمهدی جعفری، آموزش نهج البلاغه ، صص 28-27.