عدم پذیرش
خواه دوست تان پاسخ تماس های تلفنی تان را ندهد، خواه نامزدی تان به هم بخورد و یا اینکه همکاران تان شما را نادیده بگیرند، تمام این موارد، بسیار ناراحت کننده هستند و به شما صدمه می زنند.
در اینگونه مواقع ممکن اســت از دست خودتان و یا به طور کلی از دنیا عصبانی شوید.
حتی اگر عدم پذیرش از جانب دیگران کم و مختصر باشد، بازهم دردآور اســت و می تواند موجب شود شما نسبت به وجود خود دچار تردید شوید.
با روش های ساده زیر می توانید این احساس بد را از خود دور کنید
* انتقاد دیگران را نپذیرید و خودتان را ملامت نکنید.
* با متمرکز شدن روی قدرت و توانایی های خود، اعتماد به نفس از دست رفته تان را بازیابید.
* با افراد جدید دوست شوید و جای خالی قدیمی ها را پر کنید.
* به وسیله قرار دادن خود در شرایط ملایم عدم پذیرش از سوی دیگران، خود را در برابر این حس مقاوم کنید.
تنهایی
هر قدر ارتباط کمتری با اطرافیان داشته باشید و از دیگران دور بمانید، مشکل تر می توانید با افراد جدید دوست شده و یا حتی با دوستان قدیمی تان که مدتی آنها را رها کرده اید، دوباره ارتباط برقرار کنید.
اگر به این نتیجه رسیده اید کسی شما را دوست ندارد و یا به شما توجه نشان نمی دهد، سعی کنید با این بدبینی مبارزه کنید.
این بدبینی ممکن اســت ناشی از این تصور باشد که دیگران به شما دیدی منفی دارند.
پس بهتر اســت با منطق و فکری روشن به این تصور خود توجه کنید و از خود بپرسید دلیل تان از اینکه دیگران ممکن اســت چنین نگاهی به شما داشته باشند، چیست.
بیشتر مواقع معلوم می شود که شما خودتان نسبت به ارزش های خودتان دچار تردید هستید و رفتارهای خودتخریبی دارید.
نسبت به خودتان منصف باشید و با برقراری ارتباط قوی با دیگران به تدریج از این احساسات بد خود را دور نگهدارید.
شکست
وقتی در رسیدن به هدف مورد نظرتان باز می مانید و با شکست مواجه می شوید، اعتماد به نفس تان صدمه می بیند و همین امر موجب اشتباه و خطاهای دیگر و شکست های بیشتر می شود.
برای پیشگیری از مشکلات پس از شکست در کاری، باید از از نزدیکان خود و یا افرادی که می توانند به شما کمک کنند راهنمایی بخواهید و به وسیله آنها وضعیت موجود و دلایل شکست خود را بررسی کنید.
این روش کمک می کند که شما " واقعیت امر" را به خوبی درک کرده و علت عدم موفقیت تان را دریابید.
بنابراین با این دانش نه تنها هنگام مواجه با هر شکستی، دچار عذاب روحی نمی شوید بلکه آن را فرصتی برای یادگیری و موفقیت های آینده خواهید دید. در ادامه روش های مهار دردهای دیگری نیز بررسی شده اســت...
مصیبت
اضطراب و نگرانی هنگام مصیبت دیدن، امری طبیعی اســت.
هرگاه مرگ، فرد مورد علاقه تان و یا عزیزتان را از شما جدا کند، یا خودتان گرفتار فاجعه ای شوید، مسلما تا مدتی طولانی دچار عذاب روحی و افسردگی می شود.
به نظر می رسد که برخی از افراد در اینگونه مواقع می توانند به سرعت به زندگی عادی بازگشته و یا حداقل پس از گذشت مدتی، روحیه خود را باز یافته و در مسیر درستی قدم بردارند.
اما همه مردم اینطور نیستند و حتی برخی چنان دچار مشکل روحی می شوند که کمک های حرفه ای نیاز خواهند داشت.
برای اینکه هراتفاق دردناکی شما را به هم نریزد، بهتر اســت به خودتان بقبولانید که در زندگی هر کس هر اتفاقی خوب و یا بد ممکن اســت رخ دهد، بنابراین باید همیشه مهارت هایی کسب کنید که در زمان سختی به کارتان بیاید.
داشتن آرامش و روحیه قوی می تواند در گذراندن روزهای عذاب آور مصیبت کمک تان کند. همچنین در اینگونه مواقع به خودتان فرصت داده تا زمان دردتان را تخفیف دهد.
عزت نفس پایین
داشتن عزت نفس پایین می تواند سلامت عاطفی تان را به خطر اندازد. هرگاه عزت نفس تان کم می شود تردید به خود و ارزش هایتان شروع می شود و با قضاوت اشتباه در مورد خود قدم های اشتباه بیشتری برمی دارید و این موضوع از عزت نفس تان بیش از پیش می کاهد و تصور می کنید خودتان مسئول تمام اتفاقات بد در زندگی تان هستید و احساس لایق بودن که برای موفقیت در زندگی بسیار مهم اســت را از دست می دهید.
باید گفت نباید نسبت به خود و ضعف های تان بی رحمانه رفتار کنید و فهرستی از توانایی های خود در ذهن نگهدارید. در عین حال سعی کنید تحسین و تمجید دیگران را بدون هیچ خجالتی بپذیرید.
بدین ترتیب با بالا بردن عزت نفس تان، دردهایتان کمتر می شود.
احساس مسموم کننده گناه
عدم پذیرش، تنهایی، و ازدست دادن عزیزی یا چیزی، دردهایی هستند که از بیرون به شما وارد می شوند. اما احساس گناه، رنجی اســت که خودتان بر خود روا می دارید و خودتان موجب اندوه خود می شوید.
احساس گناه زمانی به وجود می آید که از رفتارهای اخلاقی مورد قبول و باور خود دور شده و خلاف آنها عمل کرده اید.
سه نوع احساس گناه ناسالم وجود دارد. یکی، احساس گناه حل نشده، و زمانی به وجود می آید که خطایی مرتکب شده و فرصت جبران کامل آن را پیدا نکرده اید.
دوم، گناه بازمانده و زمانی پیش می آید که بیش از عزیزتان زندگی می کنید و سومین احساس گناه، جدایی اســت و آن زمانی اســت که احساس می کنید نباید به دنبال زندگی مستقل و موفقیت خود باشید، وقتی عزیزان تان، توانایی انجام چنین کاری را ندارند.
برای غلبه بر احساس گناه های فوق باید پس از عذرخواهی در شرایط احساس گناه حل نشده، خود را ببخشید و در خصوص دو احساس گناه دیگر، باید به خودتان بقبولانید که شما هم حق زندگی و لذت بردن از موفقیت دارید و هرگز نباید خود را بی جهت گرفتار دردهای غیرمنطقی نمایید.