مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مراحل نزول قرآن

[ad_1]

قرآن کریم، نزول خود را در سه آیه بیان داشته اسـت که اگر ترتیب نزول را هم در نظر بگیریم از این قرار می‌شود:
1) فرمود:
«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (97: 1)
همانا فرود آوردیم آن (قرآن) را در شب قدر» و پس از آن با تعظیم و تفخیمی یاد می‌کند که تو چه دانی شب قدر چیست؟ شب قدر بهتر و برتر از هزار ماه اسـت. در این شب فرشتگان و روح به اجازه‌ی پروردگارشان فرود می‌آیند از هر امری.
2) در آیه‌ی دیگری خداوند توضیحی درباره‌ی این شب که قرآن در آن نازل شده می‌دهد:
«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ (44: 3)
ما آن (قرآن) را در شبی مبارک فروفرستادیم. »
پس معلوم شد که قرآن در شب قدر مبارک نازل شده اسـت. اما در چه ماهی بوده؟
3) در تعیین ماه نزول فرمود:
«شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ (2: 185)
ماه رمضان، ماهی اسـت که قرآن در آن نازل شده اسـت. »
اگر بدین سه آیه، یک آیه‌ی دیگر هم اضافه کنیم ظاهراً مسأله از تمام جهات حلّ شده و جای پرسشی باقی نخواهد ماند. آنجا که فرمود:
«وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ (8: 41)
و آنچه بر بنده‌ی خود (محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)) روز فرقان، روزی که دو سپاه (در جنگ بدر) با هم روبرو شدند، نازل کردیم. » بدین ترتیب، مطلب ظاهراً روشن اسـت. قرآن در شب قدر که مصادف با هفدهم رمضان بوده بر پیامبراکرم نازل شده اسـت. اما مطلب بدین جا ختم نمی‌شود. درست اسـت که در این آیات از قرآن به طور کلی و مجموع، از نزول به صورت یکبارگی و یکدفعگی سخن گفته شده و چنین می‌نماید که قرآن جملگی به یکباره نازل شده اسـت. اما تاریخ و روایات به طور متواتر برای ما گفته‌اند که نخستین آیه در سن چهل سالگی رسول خدا نازل شده و پس از آن، طی بیست و سه سال تا شصت و سه سالگی پیامبراکرم، این نزول به شب و روز، رمضان و غیر رمضان ادامه یافته اسـت. مردم مسلمان خود شاهد این نزول تدریجی بوده‌اند. گذشته از آن، خداوند خود در جای دیگری فرمود:
«وَ قُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ (17: 106)
و قرآنی که آن را پراکنده فرستادیم تا با درنگ آن را بر مردم بخوانی» (و نیز 25: 32 و... )، این آیه خود گواه اسـت که قرآن پراکنده آمده و تاریخ نیز آن را حکایت می‌کند. پس نزول قرآن در شب قدر چه معنی می‌تواند داشته باشد؟ میان این دو مفهوم جدا از هم چگونه می‌توان جمع کرد؟
این پرسشی اسـت که ظاهراً از همان آغاز اسلام پیش آمده اسـت. متأسفانه یاران پیامبر از شخص رسول خدا چیزی باز نگفته‌اند. اما گویا نخستین بار عطیة بن اسود (م حدود 75) (1) بوده که این سؤال را از ابن عباس می‌کند. او می‌گوید: «شکی در دلم پیدا شده، خداوند می‌گوید: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» و یا «انا انزلناه فی لیلة القدر» در حالی که نزول در ماه‌های شوال و ذی القعده و دیگر ماه‌های سال هم ادامه داشته اسـت. » ابن عباس برای حل مشکل او در جواب می‌گوید: «قرآن تمامی و یکباره شب قدری نازل شد و بعد برحسب زمان‌های نجومی (یعنی پراکنده) در ماه‌ها و روزهای پی در پی نزول یافت. » (2) این جواب البته مشکل را حل نکرده، ولی به نوبه‌ی خود آغازگر بحثی مفصل گشته اسـت.
1)نخستین قول از خود ابن عباس اسـت که ابتدا از نزول تمامی قرآن به شب قدر سخن می‌گوید و بعد نزول بر آسمان، پیش از نزول بر پیامبر بدان افزوده می‌گردد و کمی بعدتر، یک مرحله‌ی دیگر بر نزول را افزایش می‌دهد و آن ثبت در لوح محفوظ اسـت. (3) این مراحل سه گانه: «1) نزول بر لوح محفوظ 2)تنزّل به بیت العزّة یا بیت المعمور در آسمان این جهان و یا آسمان چهارم 3) نزول بر دل پاک پیامبر) و حکمت و راز این نزول و زمان آن در چاپ قبلی این کتاب به تفصیل آمده اسـت (4) و اینجا دیگر درصدد تکرار آن نیستیم. اما نگفته نمی‌توان گذارد که در این مورد جای سخن بسیار اسـت. این سه مرحله نزولی اسـت که نه پیامبر از آن چیزی فرموده و نه شاهدی دارد. این درست اسـت که بزرگانی چون حاکم و طبرانی و ابن حجر و ابن کثیر و سیوطی و زرکشی و بیهقی و دیگران آن را نقل کرده‌اند و اسنادش را صحیح دانسته‌اند، اما آخر سخن به ابن عباس می‌رسد. این حدیث هم خبری از امور غیبی اسـت. نزول قرآن اسـت از لوح محفوظ به آسمان دنیا. ابن عباس از کجا خبر شده؟ همه‌ی علمای حدیث این را از امور غیبی می‌دانند. چیزی که بازگوئی آن از هیچ صحابی پذیرفته نمی‌شود. قرطبی ادعای اجماع می‌کند و می‌گوید: «خلافی نیست که قرآن در شب قدر جملگی و یکباره فرود آمده». اما خود او و دیگران آراء مختلفی را در این زمینه نقل کرده‌اند که خلاف آشکار اسـت. هرچند که اسناد آن صحیح باشد باز با مفهوم آیات قرآنی که همه از پراکندگی نزول صحبت می‌دارند مخالفت دارد. چیزی که به اصول اعتقادات مربوط نباشد، مقتضی تعبّد نیست و تعقّل هم در آن شرط اسـت. از اینجاست که حدیث مورد نقد علمی قرار می‌گیرد، فایده‌ی یک چنین نزولی بر آسمان چیست؟ لابد برای اینکه کار جبرئیل آسانتر شود و یا مصلحت پیامبر ایجاب می‌کند که توقع وحی را از نزدیکترین جهات داشته باشد؟! ‌(5) خداوند فرمود: «ماه رمضان که قرآن برای هدایت مردم در آن نازل شد» این رحمت الهی اسـت بر مردم. خداوند از انعام بر ناس سخن می‌گوید. ناس مشخص و معین اسـت. همین خلق مردم اسـت. پس بعید اسـت که سخن هادی مردم از لوح محفوظ بر آسمان دنیا نازل شود و مدتی آنجا بماند، که چه شود؟ ساکنان ملاء اعلی و ملکوت خدا از آن آگاه گردند؟ به مردم چه می‌رسد؟ این کلام الهی برای بیان مرز حق و باطل جهت مردم اسـت نه به فرشتگان آسمانی. البته نزول به آسمان، چنانکه ابوشامه (6) و همفکرانش گفته‌اند تعظیم اسـت و تفخیم، اما آن مطلب دیگری اسـت و جمع کردن میان این آیات و واقعیت سخن دیگری اسـت.
شیخ محمد عبده در تفسیر سوره‌ی قدر سخن لطیفی دارد: «خداوند هدف از نزول قرآن را در آیه‌ی دخان فرمود که «انا کنا منذرین» یعنی چون انسان را به طور غریزی محتاج تعلیم و ارشاد بیافریدیم، بر خود عهد کردیم که او را به زبان رسولان انذار (بیم) دهیم و متعهد گردانیم، پس قرآن را نازل کردیم تا مردم بیم یابند و بدانند که به کیفر کردار خود خواهند رسید. و فرمود: «فیها یفرق کل امر حکیم» یعنی هر حکمی از احکام دین در آن تفصیل یافته، و احکام در آن مقرر نمی‌شود مگر اینکه ترا به حق برساند و از باطل دور کند. شک نیست که ابتدای نزول قرآن جدایی میان حق و باطل بود، هم چنانکه قرآن مشتمل بر حکمت اسـت و روشن نمی‌شود که او جداکننده حق و باطل و مشتمل بر احکام حکیمه اسـت مگر اینکه برای مردم ظاهر باشد. بخوانند و بفهمند و بدانند که آن رحمت اسـت و نذیر. و چنین نشود مگر وقتی که بر خود آنها نازل شود (تمام یا قسمتی از آن). این عقلانی نیست که قرآن بدان اوصاف جمیله ستایش شود در حالی که هنوز بر مردم نازل نشده اسـت. چگونه بدانند که شب نزول قرآن بر آسمان مبارک اسـت و آن قرآن میان حق و باطل فرق می‌گذارد، در حالی که مردم اثری از آن در میان خود نمی‌بینند؟» یعنی هدایت برای مردم اسـت، منتهی در آسمانهاست! خواه آسمان این دنیا و یا در لوح محفوظ. وقتی هدایتی به مردم نرسید و اثری بر آنها نداشت، چه بزرگداشتی برای ماه رمضان، ماه تعبّد و روزه اسـت؟ بعد از همان آیه‌ی «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» می‌فرماید: ‌«هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان». این روشن اسـت که قرآن وقتی نازل شد راهنما و دلیل و برهان و تمیز دهنده‌ی حق از باطل گردید، والا این صفات با آنکه قرآن در آسمان بماند سازش ندارد. در آنجا کسی را هدایت نمی‌کند تا گفته شود قرآن در ماه رمضان، ماه پرستش و روزه برای هدایت و راهنمایی نازل شده اسـت. البته بعضی خواسته‌اند بدین سخن جواب بدهند که منظور از این هدایت هدایت شأنی اسـت نه فعلی. یعنی قرآن طوری اسـت که اگر کسی احتیاج به راهنمایی داشته باشد او را هدایت می‌کند و اگر حقی با باطلی اشتباه شد آنها را جدا می‌نماید. پس بیان چنین صفتی منافاتی ندارد با اینکه مدتی بگذرد تا اثرش ظاهر شود. جواب این ایراد نیز روشن اسـت: در قرآن خطابها فراوان اسـت، ناسخ و منسوخ در آن هست. آیا رواست سخنی که خطاب به شخص معینی اسـت (مثل 58: 1و 62: 11 و 33: 23) و درباره‌ی حادثه‌ی مشخصی پیش آمده، قبل از موقع خودش بیان گردد و ناسخ و منسوخ با هم در یک زمان فرود آید؟ این معنی ندارد.
بعضی از اخبار امامیه نیز نزول بر بیت المعمور را ذکر کرده‌اند (7) و شیخ صدوق نیز در اعتقادات خود بدان گواهی می‌دهد. (8) اما شیخ مفید آن را مبتنی بر خبر واحد می‌داند که موجب علم نمی‌شود و می‌گوید: این حرف به مذهب مشبهه برازنده‌تر اسـت. زیرا آنها بودند که گمان می‌کردند خداوند در ازل به قرآن تکلم کرده و از آینده به لفظ ماضی خبر داده، و این را اهل توحید رد کرده‌اند.
2) قول دیگری را هم نقل کرده‌اند که قرآن، در طی دوره‌ی وحی 20 یا 23 سال، در هر شب قدری، آن قدر که خداوند فرود آمدنش را تقدیر کرده بود و مورد احتیاج مردم بود به امر خداوند بر آسمان دنیا نازل می‌شد و پس از آن در ظرف سال به تدریج بر رسول خدا فرود می‌آمد. امام فخر رازی در آن بحث می‌کند، اما در نتیجه بر آن متوقف می‌ماند که این قول بهتر اسـت یا قول اول. (9) بزرگانی از راویان هم آن را نقل کرده‌اند، از ابن عباس هم گفته‌اند. (10) اما در واقع نه عقلاً درست می‌نماید و نه نقلاً. با آیات قرآنی سازگار نیست. آیات برحسب حوادث نازل می‌شد. چه احتیاجی بود که مقدار لازم سال در آسمان بماند و به موقع نزول یابد.
3) اقوال مختلف دیگری هم هست که سخن را بدرازا می‌کشاند که مهمترینشان قول بعضی از علمای اهل تشیع اسـت:
صدوق در اعتقادات خود ضمن توضیح این که قرآن یک جا به بیت المعمور نازل شده و از آنجا طی مدت بیست سال بر پیامبراکرم وحی شده، اضافه می‌نماید: «و حق تعالی تمامی علم را یکجا بر پیغمبراکرم عطا فرموده و بعد از آن فرموده: پیش از این که وحی فرود آید بر قرآن تعجیل مکن.
علامه مجلسی هم نقل می‌کند که شب اول ماه رمضان قسمتی از قرآن بر پیامبر نازل می‌شد تا بداند، ولی بر مردم نخواند و بعد به مناسبت آیات را قرائت کند. (11) ابوعبدالله زنجانی نیز می‌گوید: ممکن اسـت بگوئیم روح قرآن و اغراض کلیه‌ای که قرآن مجید بدان توجه دارد در دل پاک پیامبر در این یک شب تجلی نموده که «نَزَلَ بهِ الروحُ الامَین عَلی قَلْبکَ» سپس آیه آیه و جدا جدا در طول سنوات به زبان مبارکش ظهور نموده اسـت. (12)
اما در این میان علامه طباطبایی راه استدلالی محکمتری پیموده‌اند (13):
تنزیل معنی فرود آوردن جملگی و یکبارگی را می‌دهد و انزلنا هم چنین معنیی دارد، پس نزول در ماه رمضان و شب قدر (2: 185 و 44: 3 و 97: 1) یکباره و جملگی بوده، نه تدریجی. و چون الفاظ قرآن تدریجی موجود شده، پس یکبارگی و جملگی بودنش یا از این نظر اسـت که آیات آن روی هم رفته و به طور کلی یک چیز فرض شده، مثل آب باران که دانه دانه اسـت ولی مجموع یکی اسـت، و یا از این نظر اسـت که قرآن دارای حقیقتی اسـت غیر از آنچه به فهم عادی درمی‌آید و برحسب آن خیال می‌کنیم که آیاتش پراکنده و تدریجی اسـت، ولی در حقیقت واحد بوده و نزولش یکبارگی و جملگی اسـت.
آیات قرآن همین احتمال دوم را تأیید می‌کند. مثلاً: «کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ (11: 1) کتابی که آیاتش محکم (بی درز و روزن) و سپس جدا (و تفصیل داده شده) از پیش حکیمی آگاه دلالت دارد بر اینکه قرآن قبل از آنکه فصل فصل و جدا جدا شود، احکامی را یکپارچه داشته که در آن مقام، اجزائش از هم جدا و متمیّز نبوده اسـت. و این تفصیلی که فعلاً در آیات قرآنی دیده می‌شود، بعد بر آن عارض گردیده اسـت. (و نیز 7: 53 و 10: 39 و 43: 1 و 56: 75-80 و 85: 21 و22) ظاهر آیات نشان می‌دهد که قرآن مرتبه‌ای در کتاب مکنون و مقام بلندی در ام الکتاب دارد. و کتاب مبین که اصل قرآن و مرجع این تفصیل می‌باشد، حقیقتی اسـت غیر از این امر نازل شده، و این یکی به منزله‌ی لباس آن حقیقت اسـت. یا این قرآن نسبت بدان کتاب مبین در حکم مثال و صورت اسـت نسبت به حقیقت، یا در حکم مثلی اسـت که زده می‌شود نسبت به غرضی که منظورنظر اسـت. گاهی به اصل کتاب هم قرآن گفته می‌شود.
از اینجا فهمیده می‌شود که منظور از ماه رمضان و لیلة القدر و لیلة مبارکه (2: 185 و 44: 3 و 97: 1) این اسـت که حقیقت قرآن در ماه رمضان یکباره بر قلب پیغمبر خدا نازل شده، چنانکه تفصیل آن در طول مدت پیغمبری آن حضرت بتدریج نازل گردید.
خلاصه، چنین استنباط می‌شود که قرآن دو نزول دارد. به نظر آن دسته یکبار از لوح محفوظ به آسمان و بار دیگر بر پیامبر گرامی، و به نظر این دسته‌ی دیگر (14) یکی نزول دفعی (یکباره) به معنی نزول اجمالی که غیر زمانی اسـت و قرآن آن را به تعبیر «انزال» مشخص می‌کند و این بر نزول تدریجی مقدم اسـت. به صورت یک روح بر پیغمبر نازل شده، یعنی آن روح قرآن یکباره و مجموع بر دل پیامبر فرود آمده و بعد تفصیل داده شده، آن نزول اول هم در ماه رمضان بوده و در آن وقت پیغمبر هنوز مبعوث نشده بود. دیگری نزول تدریجی به معنی نزول تفصیلی که در زمان مشخصی به صورت آیات و کلمات و الفاظ و سوره‌ها، که حالت تفصیلی دارد، نازل شده اسـت. و این در وقتی اسـت که جبرئیل نازل شده و بعثت آغاز گردیده و این در 27 ماه رجب بود که 20 یا 23سال ادامه یافت.
این نظر البته بسیار پسندیده اسـت و از تمام وجوه ذکر شده مقبول‌تر اسـت. منتهی مقدماتی دارد که هر یک جداگانه محتاج اثبات اسـت. این که گفته شود انزال، فرود آوردن چیزی یکجا و یکباره و یا عام اسـت و تنزیل فرود آوردن تدریجی اسـت، در آغاز دیدیم که درست نبود. تنزیل در مورد فرود آوردن یکباره و یکجا هم در قرآن به کار رفته اسـت (4: 153). دیگر این که بر فرض بعثت را 27 رجب بدانیم منافاتی با نخستین نزول در ماه رمضان نخواهد داشت. زیرا در این صورت ابلاغ به نبوت در ماه رمضان بوده و اعلام رسالت در 27 ماه رجب پیش آمده اسـت. گذشته از اینها علم اجمالی و کلی پیامبر بر وحی، پیش از نزول، نه از راه کتاب و نه در حدیث دلیلی دارد. بلکه همان گرداندن زبان به ذکر آیه و شتاب در اخذ و حفظ قرآن، بخصوص با توجه به معنی اقضاء، «مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضَى إِلَیْکَ وَحْیُهُ (20: 114) قبل از اینکه آیات به تو تمام و کمال برسد»، حاکی از این اسـت که پیامبر از پیش آن را نمی‌دانست. مگر اینکه آیاتی از قبیل «انه لقول رسول کریم» را حاکی از نزول کلی قرآن بگیریم که در آن موارد هم جای بحث زیاد اسـت.
4) قول آخری را از محمد بن اسحاق (15) و شعبی (16) نقل کرده‌اند:
«منظور از نزول قرآن در لیلةالقدر ماه رمضان، آغاز وحی و شروع به نزول قرآن اسـت. » (17)
بنابراین دیگر احتیاجی به بیان آن مراحل مختلف نزول نمی‌ماند. قرآن از همان کتاب اصلی (ام الکتاب یا کتاب مبین و لوح محفوظ) یک سره بر پیامبراکرم نازل شده اسـت. بسیاری از مفسران طرفدار این نظریه هستند. زمخشری آیه را چنین تفسیر می‌کند که قرآن در آن آغاز به نزول کرد. (18) امام فخر رازی می‌گوید زیرا آغاز ملل و دول اسـت که سرفصل تاریخ قرار می‌گیرد. (19) ابن شهر آشوب نیز این نزول را آغاز وحی می‌داند. (20) شیخ مفید نیز در شرح عقاید صدوق در پایان رد نظر او در این باب می‌گوید: ممکن اسـت مراد از این نزول که قرآن به شب قدر نازل شده، پاره‌ای از قرآن باشد که بعد از آن تا زمان وفات رسول خدا ادامه یافته اسـت. اما اینکه تمامی قرآن یکباره به شب قدر نازل شده باشد بعید اسـت، ظاهر قرآن و اخبار متواتره و اجماع علماء (با وجود اختلاف نظرهایشان) بر این اقتضا دارد. (21)
در واقع آغاز وحی، مبدء تاریخ تحول بشری و سرآغاز نزول رحمت و نعمت الهی در این روز بوده اسـت. در این که نام قرآن بر تمام این کتاب آسمانی و یا یک قسمتی از آن اطلاق گردیده (مثل 10: 15 و 12: 3 و... ) حرفی نیست، در این هم که حتی یک آیه از کتاب، قرآن خوانده شده (مثلاً در 10: 61 و نیز 13: 31) گفتگویی نیست و مورد قبول همه اسـت. حضور پیامبر هم در غار حراء به ماه رمضان و نزول نخستین وحی بر او نیز مورد گواهی سنت و تاریخ. پس چرا حقیقتی را نپذیریم که عقل بر آن صحه می‌گذارد و کتاب بر آن گواه و سنت آن را مؤید. اشاره بدین آغاز نزول در قرآن مجید، حاکی از عظمت و فخامت مسأله اسـت. این روزی بوده که تاریخ بشریت در آن ورق خورده و سرنوشت انسان‌های بعدی در آن قلم زده شده اسـت. روز آغاز هدایت بشری برای طول حیات بشر اسـت. این سرفصل تاریخ درخور آن تقدیر و ارزیابی اسـت که این چنین با شأن و جلال در قرآن یاد شود که در لیلةالقدر و در لیلة مبارکه و در ماه رمضان بوده، چرا از تفخیم و تعظیم چنین عظمتی غافل مانیم؟ اما این که بگویند معمولاً در حوادث، آن نقطه‌ی حساسِ حادثه مهم اسـت و یا رسم زمان چنین اسـت که پایان کارهای مهم تاریخ گذاری می‌شود- این رسمی اسـت تازه و برای کارهای بشری. البته پایان وحی نیز عظمتی داشته که فرمود:
«الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً (5: 3)
امروز دین شما را به کمال رساندم و نعمتم را بر شما تمام کردم و از این که اسلام دین شما باشد راضی گشتم. »
اما پایان وحی، پایان کار نبود. هدایت ادامه یافت و می‌یابد. گذشته از آن، بزرگداشت و تعظیم روزی منافات با تفخیم روز دیگر ندارد، اینجا صحبت از آغاز و شروع وحی اسـت، صحبت از تحوّلی اسـت که تاریخ یافته و مسلماً بزرگداشت آن موجب رضای خداست. اما از نظر قرآن، قوله «اُنزِلَ فیه القرآن» که مورد استناد اسـت خود حکایت از امر گذشته دارد و خود اشاره به همین حادثه‌ی عظیم اسـت.
روشن اسـت که شبها و روزها همه یکسانند و فرقی میان روزها و شبها نیست. اگر روزی یا شبی، عزّت و حرمت خاصی می‌یابد به خاطر حادثه‌ای اسـت که در آن روز یا شب پیش آمده و به خاطر تأثیری اسـت که آن حادثه بر زندگی مردم داشته، چنان اسـت که بعضی روزها اهمیتی در حیات بشری می‌یابد که روزی تاریخی به حساب می‌آید. هر امتی و ملتی روزی را از جهتی اهمیت می‌دهد و در تاریخ خود ثبت و حفظ می‌کند. یا در آن جشن و سرور به پا می‌دارد و یا به سوگواری می‌نشیند. به واقع یادآوری آن حادثه‌ی مهم اسـت که مردم را به حرکت وا داشته، نه خود روز یا شب، هر چه حادثه مهمتر طبیعی اسـت که تکاپوی مردم بیشتر خواهد بود.
گفتگو نیست که حیات معنوی مردم و زندگی روزانه‌ی مسلمین از هر جهتی پیوندی عمیق با قرآن دارد. حتی اثر قرآن را بر جوامع غیر مسلم نیز می‌توان به روشنی دید. خداوند خود نیز از اینکه شریعت کامله‌اش و هدایتی که خود دوست داشته به مردم عرضه شده، راضی اسـت. این نعمت بزرگی بود بر بشریت، آخرین کتاب و هدایت از آسمان نازل شد و خیر و برکتی که خداوند بر خلق می‌خواست فرود آمد. پس این روز هم نزد خدا عزیز اسـت و هم نزد خلق خدا.
از اینجاست که این نزول، عظمتی از عظمت او و شرفی از شرف او اسـت. این شب، شب مبارک بود. شبی که قدر و شرف داشت.
«وَ مَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (97: 2و 3)
آری، که چنین فرخنده شبی از هزار ماه، بلکه از صدها هزار ماه و سال که از شرف نزول قرآن در آن بی‌بهره‌اند، بهتر و گرامی‌تر اسـت. و امید آنکه روزی خاص به نام روز قرآن انتخاب شود و در آن مسلمانها در سراسر دنیای اسلام، این نعمت بزرگ را چنانکه در خور اسـت شکرگزاری نمایند. بمنّه و کرمه.

لیلة القدر

این شب، شب تقدیر اسـت، یعنی شبی اسـت که مقدرات در آن معین می‌شود و یا شبی اسـت باارزش که ارزش مخصوصی دارد، در زمان این شب آراء مختلفی اظهار کرده‌اند: اول رمضان، دهه‌ی آخر رمضان، شب 5، 7، 9، 17، 19، 21، 23، 25، 27، 29 رمضان، شبی از شبهای ماه رمضان، نیمه‌ی شعبان، نیمه‌ی رمضان را هم گفته‌اند. یا یک شب مخصوص در یکسال معین در حیات رسول خدا بوده که قرآن در آن نازل شده، یا ممکن اسـت هر سال باشد، یا شب قدر بیش از یک شب بوده ولی اختصاص به دوره‌ی پیغمبراکرم داشته، شبی اسـت مخصوص این امت و یا اصلاً بالا رفته اسـت و بالاخره یک شب نامعین اسـت. به قول بَغَوی (22)‌خداوند این شب را برای امت اسلام مبهم گذارد تا در همه‌ی شبهای رمضان از طمع درک آن به پرستش او تلاش کنند. چنانکه ساعت اجابت را در روز جمعه و صلاة وسطی را در نمازهای پنجگانه پنهان داشته (23) اسـت. شوکانی 45 قول را درباره‌ی لیلة القدر از احادیث جمع آوری کرده اسـت. (24)

پی‌نوشت‌ها:

1. او از بزرگان خوارج بود: ملل و نحل1: 155-169، الاعلام 5: 23.
2. الاتقان نوع 16 الاولی، ایضاً مجمع البیان 10: 518، ابوالفتوح رازی10: 327، کشف الاسرار 10: 564، فتح القدیر 1: 159 و 5: 459، کتاب الاسماء و الصفات بیهقی 236. در مورد جمله‌ی برحسب زمان های نجومی توضیح باید داده شود: چون نزول تدریجی بوده و وحی در زمان‌ها و مکان‌های مختلفی پیش آمده، این تدریجی بودن را نجوم نیز می‌گویند یعنی وقت به وقت و ستاره به ستاره! علت هم این بود که عرب دیون خود را برحسب اوقات نجومی تقسیط می‌کرد. مثلاً پول یا متاعی که می‌گرفتند برگرداندن آن را به وقت طلوع ستاره‌ای تا ستاره‌ی دیگر (در منازل ماه یا بروج خورشید) و یا طلوع ستارگان دیگری مانند سهیل، ثریا، شعری و امثال آنها موکول می‌ساختند. پس «برحسب زمان‌های نجومی» یعنی برحسب اوقات زمانی.
3. خلاصه و جامع آن را سیوطی نقل می‌کند. اتقان، نوع 16 الاولی- مراجعه کنید: البرهان 1: 229، مستدرک حاکم 2: 222، فضائل القرآن ابن کثیر6، تفسیر طبری1: 84-86، الدرالمنثور 1: 189.
قرطبی تا آنجا پیش می‌رود که اجماع را بر آن معتقد اسـت؛ الجامع لاحکام القرآن2: 297 دارالکتب المصریه، و بسیاری از تفاسیر دیگر.
4. خلاصه اینکه این تنزّلات سه گانه به جهت عظمت امر، بزرگداشت و تفخیم پیامبر، تکریم بنی آدم، مبالغه در نفی شک بر قرآن و ازدیاد ایمان بدان و دقت بیشتر آیات در آسمانهاست.
تاریخ قرآن چاپ اول 41-43، اتقان: نوع 16 الاولی، مناهل العرفان1: 36 به بعد، البرهان1: 229، المرشد الوجیز 24، 25.
5. تفسیر الکبیر امام فخر رازی 5 : 85.
6. عبدالرحمن بن اسمعیل (م665) فقیه شافعی و نویسنده‌ی المرشد الوجیز و شارح شاطبیه که در قراءات مشهور اسـت.
7. تفسیر عیاشی1: 80، اصول کافی2: 629، تهذیب الاحکام4: 194.
8. اعتقادات: باب31.
9. برهان1: 229، اتقان1: 148، امام فخر رازی5: 85، الدرالمنثور1: 189.
10. مجمع البیان2: 276.
11. بحارالانوار18: 253-254.
12. تاریخ قرآن زنجانی 10.
13. تفسیر المیزان ذیل آیه 183 تا 185 سوره‌ی بقره و آیه‌ی 115 طه.
14. تفسیر سوره‌ی قدر از استاد مطهری.
15. مجمع البیان2: 276.
16. ابوعمرو عامر بن شراحیل (م109) پانصد تن از صحابه را دیده بود و از علی بن ابی طالب و جابربن عبدالله و زید بن ثابت روایت می‌کرد.
17. اتقان نوع 16، الاولی.
18. کشاف1: 227.
19. تفسیر کبیر5: 85.
20. مناقب آل ابی طالب1: 150.
21. شرح عقاید صدوق 58.
22. ابوالقاسم عبدالله بن محمد (م317) در حدیث و سنت رجال کتبی دارد.
23. تفسیر بغوی و تفسیر خازن در سوره‌ی قدر.
24. نیل الاوطار4: 272 چاپ عثمان خلیفه.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سیزدهم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

مراحل و اقسام تحدّی در قرآنآیات تحدی در قرآن به دو صورت مطرح گردیده‎اند الف تحدی به صورت عام و کلی؛ ب تحدی به ترتیب نزول سوره‌های قرآن ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادترتیب طبیعی قرار گرفتن سوره‌های قرآن در ۲۳ سال نزول قرآن کریم بر اساس روایت‌های معجزه آلبوم صوتی تلاوت و ترجمه قرآن کریموب سایت معجزه شامل تلاوت و ترجمه قرآن حکیم می باشد که با ترجمه استاد طاهره معناشناسی و نشانه شناسی در در قرآن کریم خلیج …معناشناسی تدبّر در قرآن کریم دکترهادی رهنما چکیده مفهوم تدبّر در قرآن کریم عمدتاً شگفتی‌ها و اعجازهای پزشکی در قرآناشارات قرآن به مسائل طبی نشان از آن دارد که مخاطبان عصر نزول اطلاع چندانی از آن جدیدترین آراء مستشرقان درباره قرآن پرسمان قرآننمایش نسخه چاپی میزگرد بررسی جدیدترین آراء مستشرقان پیرامون قرآن اشاره همزمان با قرآن ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادقرآنقرآن کتاب مقدس دین اسلام است و در باور مسلمانان سخنان خداست که به صورت وحی از سوی او درسهایی از قرآن دلِ پاک، ظرف لطف الهى بسم اللّه الرّحمن الرّحیم اللهم صل على محمّد و ال محمّد وب سایت ختم قرآن مجیدوب سایت ختم قرآن و ختم صلوات، حدیث پیامبر و ائمه اطهار، برگزاری مسابقه قرآنی، قرآن شگفتی ها و اعجازهای پزشکی در قرآنادعای اعجاز و شگفتی های پزشکی قرآن با نزول آن گره خورده است، زیرا معجزه قرآن علاوه بر



لینک منبع :مراحل نزول قرآن

مراحل و مراتب نزول قرآن کریم | پایگاه خبری جماران - امام خمینی - انقلاب ... www.jamaran.ir/بخش-اخبار-9/22820-مراحل-مراتب-نزول-قرآن-کریم‎Cached11 آگوست 2012 ... مسئله نزول وحی و مباحث پیرامون آن، از مباحث مطرح در علوم قرآنی است و در دایره علم شریف تفسیر نمی‌گنجد؛ لیکن برخی مفسران در اثنای مباحث ... مراحل نزول قران کریم - آیت الله العظمی دکتر محمد صادقی تهرانی www.forghan.ir/darsname/inside/2/.../_مراحل_نزول_قران_کریم_____‎Cached Similarجلسه 30 : مراحل نزول قران کریم. قرآن سه بُعد دارد ۱- بُعد «لعلیٌ حکیم» قبل از نزول ۲- بُعد تحکیم بعد از نزول ۳- بُعد تفصیل; اثبات این که قرآن دارای دو نزول است: ... مراتب و مراحل نزول قرآن - پرتال امام خمینی www.imam-khomeini.ir/.../قرآن..._/مراتب_و_مراحل_نزول_قرآن‎Cachedکتاب - قرآن کتاب هدایت از دیدگاه امام خمینی (س) - مراتب و مراحل نزول قرآن. بررسی مراحل نزول قرآن کریم توسط آیت‌الله سبحانی - باشگاه خبرنگاران www.yjc.ir/.../بررسی-مراحل-نزول-قرآن-کریم-توسط-آیت‌الله-سبحانی‎Cached11 ژوئن 2017 ... آیت‌الله سبحانی در برنامه چشمه معرفت آیات مربوط به مراحل نزول قرآن که در قرآن کریم آمده است را بررسی کرد و به سؤالات مطرح شده در این زمینه پاسخ ... مراحل نزول قرآن - راسخون rasekhoon.net/article/show/1214706/مراحل-نزول-قرآن/‎Cached28 سپتامبر 2016 ... قرآن کریم، نزول خود را در سه آیه بیان داشته است که اگر ترتیب نزول را هم در نظر بگیریم از این قرار می‌شود: 1) فرمود: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (97: 1) Images for مراحل نزول قرآن بررسی مراحل نزول قرآن کریم توسط آیت‌الله سبحانی qom.farsnews.com/news/13960320002071‎Cached11 ژوئن 2017 ... آیت‌الله سبحانی در برنامه چشمه معرفت آیات مربوط به مراحل نزول قرآن که در قرآن کریم آمده است را بررسی کرد و به سؤالات مطرح شده در این زمینه پاسخ ... مراحل نزول القرآن - موضوع mawdoo3.com/مراحل_نزول_القرآن‎Cached3 تشرین الثانی (نوفمبر) 2016 ... محتویات ١ القرآن الکریم ٢ مراحل نزول القرآن الکریم ٢.١ نزول القرآن الکریم فی اللّوح المحفوظ ٢.٢ نزول القرآن الکریم إلى بیت العِزّة ٢.٣ نزول القرآن ا. مراحل نزول القرآن الکریم - موضوع mawdoo3.com/مراحل_نزول_القرآن_الکریم‎Cached7 کانون الأول (دیسمبر) 2016 ... محتویات ١ القرآن الکریم ٢ مراحل نزول القرآن الکریم ٢.١ المرحلة الأولى ٢.٢ المرحلة الثانیة ٢.٣ المرحلة الثالثة القرآن الکریم القرآن الکریم کلا. مراحل و مراتب نزول قرآن یادداشتی از سید محمود صادقی - شفقنا shafaqna.com/.../47886-مراحل-و-مراتب-نزول-قرآن-یادداشتی-از-سید-محمود-صادقی?...‎Cached30 جولای 2013 ... شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) حجت الاسلام سید محمود صادقی دریادداشتی با عنوان «مراحل و مراتب نزول قرآن» که آن را در اختیار ...