اگر میخواهید در آینده فرزند شما حس امیدواری را در تمام مراحل زندگیش داشته باشد باید همین امروز به فکر آن باشید و این حس را در او نهادینه کنید.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ شاید بسیاری از ما دوران جوانی را دورهای میدانیم که ارتباط تنگاتنگی با بحث «امید» دارد. چرا که این دوران، زمانی است که انتظار داریم تا افراد امیدوارانه پیگیر اهداف خود باشند. از سویی زمانی که جوانان یک جامعه امیدوار به آینده باشند، آیندهٔ آن جامعه نیز تضمین شده است اما واقعیت این است اگر میخواهیم در دوران جوانی، فرزندانی امیدوار داشته باشیم، باید بذر امید را سالها قبل و در دوران کودکی در دل آنها کاشته باشیم. اما چه طور میتوانیم کودکانی امیدوار تربیت کنیم تا خیالمان از آینده آنها نیز آسوده باشد؟
یکی از مهمترین نظریهپردازان روانشناسی امید، چارلز اسنایدر است. او امید را دارای سه سازه تعریف میکند؛ «اهداف» و «قدرت اراده» و «قدرت گزینهها». در واقع فرد امیدوار، کسی است که اهداف مشخصی دارد و با دقت اراده و در نظر داشتن قدرت گزینهها آن اهداف را دنبال میکند. اما منظور از این سه سازه چیست؟
اولین سازه امید «داشتن اهداف» است. البته افراد امیدوار و ناامید ممکن است در داشتن اهداف با هم تفاوت چندانی نداشته باشند، چرا که افراد ناامید نیز ممکن است به دنبال اهدافی در زندگی باشند، هر چند در بسیاری از واقع اهداف در این گروه از افراد مشخص و دقیق نیست. اما به هر صورت دو سازه بعدی میتواند تفاوت این دو گروه از افراد را به خوبی روشن کند. منظور از «قدرت اراده»، داشتن انرژی و توان برای پیگیری اهداف است. به صورتی که فرد به راحتی دست از اهداف خود برنداشته و زود دست از خواستههای خود برندارد. «قدرت گزینهها» نیز به این نکته اشاره دارد که برای رسیدن به یک هدف همیشه بیش از یک مسیر وجود دارد. اگر راهی را امتحان کرده و شکست خوردیم، اطمینان به اینکه هنوز راههای بسیار دیگری برای امتحان وجود دارد، میتواند نشان دهنده باور ما به قدرت گزینهها باشد.
اگر میخواهیم کودکی امیدوار داشته باشیم باید تلاش کنیم تا این سه سازه را همزمان در او توانا سازیم. اگر قرار به توجه یکی از آنها باشد به احتمال زیاد با کودکی ناامید اما پرتوقع و یا کودکی سرگردان مواجه خواهیم شد که در بزرگسالی نیز موفقیت چندانی در زندگی خود کسب نخواهد کرد. اما چه طور میتوانیم هر کدام از این سازهها را در کودک خود تقویت کنیم؟
یکی از مهمترین پیشدرآمدهای داشتن هدف روشن، شناخت خود و علائق خود است. پس اگر میخواهید فرزندتان بتواند اهداف مناسبی برای خود انتخاب کند، باید موقعیتهایی را برای او فراهم کنید که او بتواند خودش را بشناسد. داشتن تجربیات متعدد یکی از نکات مهم در این بین است.
یکی از اشتباهاتی که بسیاری از والدین این روزها مرتکب میشوند انجام این قدم بدون اجرایی کردن قدمهای بعدی است. در واقع ما با بسیاری از کودکان، نوجوانان و حتی جوانانی روبهرو هستیم که توانستهاند تا حدی علائق خود را بشناسند و اهدافی نیز برای خود تعریف کردهاند اما چون قدرت اراده و قدرت گزینهها در آنها پرورش نیافته است، آنها افرادی پرتوقع از والدین، اطرافیان و جامعه هستند و به دلیل آنکه بسیاری از آنها به اهداف خود نمیرسند دیگران را دائم سرزنش میکنند. پس یادتان باشد کشف استعدادها و علائق هر چند اهمیت بسیاری دارد و کمک خوبی برای تعریف اهداف است اما همهٔ کار نیست. اما در رابطه با شناخت استعدادها و یا علائق یادتان باشد که تنها راه برای این موضوع، فرستادن کودک به کلاسهای متعدد و البته گرانقیمت نیست. گاهی تنها همراه کردن کودک با خود در موقعیتهای مختلف اجتماعی و آشنایی با مشاغل و موقعیتهای مختلف میتواند به او کمک کند تا علائق خود را بشناسد.
برای داشتن قدرت ارادهای بالا چند عامل باید در کودکان ما تقویت شود. داشتن اعتماد به نفس و تابآوری دو مورد مهم و موثر در داشتن قدرت ارادهٔ بالاست. یادتان باشد داشتن اعتماد به نفس بالا بیش از این که نیازمند فعالیتهایی برای تقویت آن باشد، نیازمند خودداری از انجام کارهایی است که به اعتماد به نفس کودکان آسیب میزند. به زبان دیگر همهٔ کودکان ابتدا به ساکن اعتماد به نفس بالایی دارند، در غالب اوقات این ما به عنوان والدین و یا نظام آموزشی هستیم که با برخوردهایی نادرست، به اعتماد به نفس آنها آسیب میزنیم. کارهایی چون توهین، تمسخر، سرزنش و ایراد گرفتنهای افراطی، مقایسه آنها با دیگران، تاکید بر نقاط ضعف بچهها و به رخ کشیدن شکستهای آنها بخشی از این رفتارهای اشتباه است. پس اگر میخواهید کودکتان اعتماد به نفس خوبی داشته باشد، در قدم اول از رفتارهای اشتباهی که در بالا به آنها اشاره شد، دوری کنید.
اما جدای از اعتماد به نفس، کودکان برای داشتن ارادهای قوی برای پیگیری اهداف خود نیازمند تابآوری در مقابل مشکلات نیز هستند. تابآوری به آنها کمک میکند تا با تجربه اولین شکست دست از تلاش برندارند. اما چهطور میتوانیم این موضوع را در کودک خود تقویت کنیم. یکی از سادهترین، ارزانترین و البته موثرترین روشها در این زمینه برای کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان، خواندن کتاب است! در سنین پایینتر خواندن کتابهای تخیلی مناسب میتواندبه بچهها نشان دهد که شخصیتهای این کتاب-ها در زمان مواجه شدن با مشکلات به راحتی دست از کار نکشیده و به تلاش خود ادامه دادهاند تا به اهداف خود برسند. در سنین بالاتر نیز خواندن کتابهای سرگذشت و یا خاطرات افراد موفق یکی از منابع خوب برای تقویت این موضوع است. بسیاری از ما با خواندن سرگذشت دیگران و نوع برخورد آنها با شکستها متوجه میشویم که با یک شکست نه دنیا به آخر رسیده و نه انرژی ما تمام شده، تنها کافی است دوباره بر هدف خود متمرکز شویم و کار را دوباره آغاز کنیم. اما آغاز دوباره همواره نیازمند در نظر داشتن روشهایی جدید و گزینههایی نو است؛ این جاست که سازه سوم در امید یعنی قدرت گزینهها مطرح میشود. اما چهطور میتوانیم قدرت گزینهها را در کودکان خود تقویت کنیم؟
در نظر داشتن گزینههای متعدد برای رسیدن به هدف مشخص، ارتباط نزدیکی را خلاقیت دارد. اینکه کودکان بتوانند مسیرهای مختلفی را در نظر بگیرند و از این تصور اشتباه که تنها یک راه درست برای رسیدن به هدف وجود دارد، اجتناب کنند. اما چهطور میتوان تفکر خلاقانه را در کودکان پرورش داد. تقویت کنجکاوی در کودکان با ایجاد سوال در ذهن آنها و البته اجازه دادن به آنها برای طرح سوالات ذهنی، فراهم کردن موقعیتهایی که آنها بتوانند دست به آزمون و خطا بزنند و البته تمسخر نکردن بچهها بابت ایدههای متفاوتشان از جمله کارهایی است که ما به عنوان والدین برای تقویت خلاقیت آنها میتوانیم انجام دهیم.
اما شاید مهمتر از همهٔ این فعالیتها لازم باشد خود ما تغییر کنیم. چرا که در بسیاری از مواقع خود ما نیز دچار این تفکر اشتباه هستیم که تنها یک راه درست برای رسیدن به هدفی وجود دارد. در واقع اگر ما تغییر کنیم، غیرمستقیم به فرزندمان نیز اجازه دادهایم که قدرت گزینهها را در نظر داشته باشد. اگر ما به چنین نقطهای رسیده باشیم آن وقت در زمانی که کودکمان در انجام فعالیتی شکست میخورد، در عوض گفتن اینکه «واقعاً بیعرضهای!»، «بهت گفتم این راه درست نیست!»، «وقتی توان انجام کاری رو نداری چه اصراری داری این قدر خودت رو اذیت کنی؟» به احتمال زیاد خواهیم گفت «به نظرت چه کارهای دیگهای میتونی انجام بدی که به خواستهات برسی؟» و این سوالی است که کودکان امیدوار همیشه برای آن پاسخهای خوبی دارند!