این روزها کمتر کسی را می توان دید که به دنبال کسب درآمد و پیشرفت مالی نباشد. اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که به پیشبرد اهداف مالی تان می اندیشید، ولی نتایج خوبی به دست نیاورده اید، تا انتهای مقاله با ما همراه باشید. البته پیش فرض مقاله بر این است که همه راههای نادرست پول در آوردن مسدود شده، یا با قوانین و یا با حرمت نفس و در این صورت این تنها را سالم پول درآوردن است .
شاید بهتر باشد در آغاز به چند پرسش پاسخ دهیم:
اگر جواب شما به دو پرسش مثبت است باید بگویم مسیر خوبی را انتخاب نکرده اید و به هیچ عنوان خودتان را شایسته موفقیت نمی دانید.
موفقیت از ذهن شما شروع می شود و با عمل شما ادامه پیدا می کند. قطعا هر کاری نیاز به تفکر دارد و موفقیت هم از این قانون مستثنا نیست.
در این مقاله قصد داریم قوانینی را با شما در میان بگذاریم تا بتوانید قدم های موفقیت مالی تان را محکم بردارید و تغییر مثبتی در زندگی مالی خود ایجاد کنید.
قانون نخست: سختکوشی بی هدف
تا حالا به آونگ ساعت دقت کردید؟ یک آونگ به طور متوسط روزانه ۴ کیلومتر مسافت طی می کند، ولی جابجایی آن صفر است. بسیاری از ما آدمها در زندگی روزانه مان عادت کردیم سختی ها را بدون هیچ هدفی به دوش بکشیم. شاید شما هم دیده باشید افرادی را که به درد بیماری شان بی اهمیت هستند و معتقدند خودش خوب می شود. دقیقا همین آدم ها که به خاطر ترس از مشکلات مالی و هزینه های درمان به پزشک مراجعه نمی کنند و حاضرند با تحمل بیماری، آسایش را از خودشان و اطرافیان بگیرند، نمونه آونگی هستند که بی هدف سختی راه را تحمل می کند و به جایی نمی رسد.
در اولین قانون ما باید بدانیم زندگی لزوما تحمل سختی نیست و تحمل سختی های بیهوده نه تنها موجب رسیدن به آرامش نمی شود، بلکه آسایش را از اطرافیان ما می گیرد و این ما هستیم که دیگران را به اجبار در درد و رنج خود شریک می کنیم. نباید فراموش کنیم که رفتار ما مستقیم بر خانواده ما تأثیر گذار است. پس به شادابی خود اهمیت دهیم تا بتوانیم دیگران را نیز شاداب کنیم.
شما در چه مواردی دچار سختکوشی بی هدف هستید؟ همین الان یک کاغذ بردارید و آنها را یادداشت کنید. از این به بعد سعی می کنیم هدفمند تلاش کنیم و فراموش نکنیم همه جا نیاز به تحمل رنج و سختی نیست و حتی به خاطر خانوادمان هم که شده، باید برای آسایش و آرامش فردی خودمان ارزش قائل باشیم.
قانون دوم: هوش مالی، مهم تر از پول زیاد
اگر فکر می کنید پول اولین و آخرین راه حل زندگی شماست، بد نیست نگاهی به سرگذشت تاجران ورشکسته بیندازید؛ موضوعی که در قانون دوم مطرح می شود قدرت پول سازی است و نه پولداری.
پول داشتن به همان اندازه که می تواند شیرین باشد، وحشتناک هم هست. به طور کلی بحران های مالی پس از مشکلات مالی به وجود می آیند. تمام انسان ها بدون استثنا در زندگی خود با مشکل مالی مواجه می شوند اما قدرت مدیریت بحران و هوش مالی افراد در اینجا نقش بسیار مؤثری دارد تا از وقوع یک بحران جلوگیری کند.
کم ندیده ایم افرادی را که در ۲۰ سالگی میلیونر بوده اند و در ۳۰ سالگی به دنبال کار می گردند.
اگر پول به تنهایی می توانست کمکی کند، با کمک به افراد فقیر می توانستیم زندگی آنها را تغییر دهیم.
در دیدگاه ما فقر مالی عدد خاصی ندارد، و اصولا افرادی که هوش مالی مناسبی ندارند زیر خط فقر هستند و بالاخره روزی با بحران مالی دست به گریبان خواهند شد. امیدواریم شما از آن دسته افرادی نباشید که با درآمد ماهیانه چند میلیون تومان، فقیر باشید.
بسیاری از افراد هنگامی که با مشکلی روبه رو می شوند، به حل آن فکر نمی کنند و خیلی راحت مشکل را در همان مراحل اول نادیده می گیرند. برای مثال قرضی که خیلی اندک است را نمیپردازند و پس از مدتی همان قرض آنقدر بزرگ می شود که اگر همه موجودی حساب خود را کامل بپردازند، باز هم قادر به پرداخت آن نخواهند بود.
اگر می خواهید هوش مالی خود را تقویت کنید، باید یاد بگیریم از کنار مشکلات کوچک بی توجه و بی دقت عبور نکنیم. حتما یک بار تمام جوانب مشکل پیش آمده را بسنجیم و زمانی که از خطر زا نبودن آن مطمئن شدیم، راه حل مناسب را پیدا کنیم.
قانون سوم: بودجه بندی سرمایه
شاید شما هم داستان مردی را که نیمه اول ماه را آنقدر اعیانی زندگی می کرد و کل درآمدش را خرج می کرد و در نیمه دوم ماه زندگی فقیرانه ای را می گذراند، شنیده باشید.
این داستان ظاهر جذابی دارد و در نگاه اول به ما توصیه می کند تا آنجا که می توانی از زندگی لذت ببر و به آینده فکر نکن. اما وقتی به عمق داستان توجه کنیم، متوجه اثرات مخرب و منفی آن خواهیم شد.
اگر شما نتوانید درآمد ماهیانه خود را بودجه بندی کنید، به هیچ عنوان متوجه چگونگی مخارج خود نخواهید شد. این موضوع به قشر خاصی هم بستگی ندارد و شامل تمام افراد ثروتمند و فقیر می شود.
چه بسیار افرادی هستند که درآمد کم خود را به گونه ای بودجه بندی می کنند که ثروتمند به نظر می رسند و در نقطه مقابل افرادی هستند که درآمد کلان خود را نمی توانند مدیریت کنند و ممکن است یک شبه آن را از دست دهند.
به عنوان یک اصل همیشه به یاد داشته باشید، هوش مالی رابطه مستقیمی با بودجه بندی سرمایه دارد. اگر می خواهید هوش مالی خود را تقویت کنید، بودجه ماهیانه تان را به درستی تقسیم کنید و بر آن نظارت داشته باشید. در چنین حالتی شما باید پولتان را همانند یک بچه کنترل کنید و به آن اجازه سرکشی ندهید.
اگر می خواهید درآمد هرچند کم خود را به درستی مدیریت کنید، بلا استثنا بخشی را برای پس انداز در نظر بگیرید. پس انداز حکم غذا برای کودک را دارد و اگر کودک شما مدتی گرسنه بماند، ضعیف و ضعیف تر شده و در نهایت امکان از دست دادن آن خواهد بود. اگر تا به امروز پولی برای پس انداز در نظر نگرفته اید، قطع با شروع این حرکت در ماه های اول دچار مشکل خواهید شد و دائما پول کم می آورید؛ اما راه حل چیست؟
راه حل بسیار آسان است. شما باید با اولویت بندی مخارج خود، آنهایی را که دارای اولویت آخر و کم ارزش هستند حذف کنید و در صورت نیاز پول را از محل تنقلات پس انداز کنید. عدم خرید تنقلات غیر ضروری در چند ماه اول شروع پس انداز، لطمه ای به شما نمی زند، و شما می توانید پس از گذر از دوران تثبیت، به مرور مبلغ پس انداز ماهیانه را بر چند اولویت زندگی خود سرشکن کنید تا مجبور به حذف یک مورد خاص نباشید.