در مورد اصل جواز و مشروعیت ازدواج موقت همه فقهای شیعه ،چه در گذشته و چه در حال اجماع بر مشروعیت آن دارند. جواز شرعی آن را از این آیه استفاده کرده اند.
« فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَه». (۱( این قسمت از آیه، اشاره به ازدواج موقت و به اصطلاح” متعه” است و مىگوید:” زنانى را که متعه مىکنید ،مهر آن ها را به عنوان یک واجب باید بپردازید”. از آن استفاده مىشود که اصل تشریع ازدواج موقت، قبل از نزول این آیه براى مسلمانان مسلم بوده که در این آیه نسبت به پرداخت مهر آن ها توصیه مىکند. از آن جا که این بحث یکى از مباحث مهم تفسیرى و فقهى و اجتماعى است، لازم است از چند جهت مورد بررسى قرار گیرد:
ازدواج موقت یک ضرورت اجتماعى است:
این یک قانون کلى و عمومى است که اگر به غرائز طبیعى انسان به صورت صحیحى پاسخ گفته نشود، براى اشباع آن ها متوجه طریق انحرافى خواهد شد، زیرا این حقیقت قابل انکار نیست که غرائز طبیعى را نمىتوان از بین برد. فرضا هم بتوانیم از بین ببریم، چنین اقدامى عاقلانه نیست،زیرا این کار مبارزه با قانون آفرینش است.
بنا بر این راه صحیح آن است که آن ها را از طریق معقولى اشباع و از آن ها در مسیر سازندگى بهرهبردارى کنیم.
این موضوع را نیز نمىتوان انکار کرد که غریزه جنسى یکى از نیرومندترین غرائز انسانى است، تا آن جا که پارهاى از روانکاوان آن را تنها غریزه اصیل انسان مىدانند. تمام غرائز دیگر را به آن باز مىگردانند.
در بسیارى از شرائط و محیط ها، افراد فراوانى در سنین خاصى قادر به ازدواج دائم نیستند، یا افراد متاهل در مسافرتهاى طولانى و یا ماموریتها با مشکل عدم ارضاى غریزه جنسى روبرو مىشوند.این موضوع مخصوصا در عصر ما که سن ازدواج بر اثر طولانى شدن دوره تحصیل و مسائل پیچیده اجتماعى بالا رفته، و کم تر جوانى مىتواند در سنین پائین یعنى در داغترین دوران غریزه جنسى اقدام به ازدواج کند، شکل حادترى به خود گرفته است.با این وضع چه باید کرد؟
آیا باید مردم را به سرکوب کردن غریزه (همانند رهبانها و راهبهها) تشویق نمود؟
آن ها را در برابر بىبندوبارى جنسى آزاد گذاشت، و صحنههاى زننده و ننگین کنونى را مجاز دانست؟
و یا این که راه سومى را در پیش بگیریم که نه مشکلات ازدواج دائم را به بار آورد و نه بىبندوبارى جنسى را؟
” ازدواج دائم” نه در گذشته و نه در امروز به تنهایى جوابگوى نیازمندىهاى جنسى همه طبقات مردم نبوده و نیست، و ما بر سر دو راهى قرار
داریم: یا باید” فحشا” را مجاز بدانیم ،همان طور که دنیاى مادى امروز عملا بر آن صحه گذارده و آن را به رسمیت شناخته و یا طرح ازدواج موقت را بپذیریم. معلوم نیست آن ها که با ازدواج موقت و فحشا مخالفند ،چه جوابى براى این سؤال دارند؟! طرح ازدواج موقت، نه شرائط سنگین ازدواج دائم را دارد که با عدم تمکن مالى یا اشتغالات تحصیلى و مانند آن نسازد و نه زیان هاى فجایع جنسى و فحشا را در بر دارد.
اشکالاتى مىشود که باید پاسخ گفت:
۱- چه تفاوتى میان” ازدواج موقت” و” فحشا” وجود دارد؟ هر دو” خودفروشى” در برابر پرداختن مبلغى محسوب مىشوند و در حقیقت این نوع ازدواج نقابى است بر چهره فحشا و آلودگىهاى جنسى! تنها تفاوت آن دو در ذکر دو جمله ساده یعنى اجراى صیغه است.
پاسخ: آن ها که چنین مىگویند ،گویا اصلا از مفهوم ازدواج موقت آگاهى ندارند، زیرا ازدواج موقت تنها با گفتن دو جمله تمام نمىشود، بلکه مقرراتى همانند ازدواج دائم دارد، یعنى زن در تمام مدت ازدواج موقت، منحصرا در اختیار مرد باید باشد. هنگامى که مدت پایان یافت، باید عده نگاه دارد، یعنى حداقل چهل و پنج روز باید از اقدام به هر گونه ازدواج با شخص دیگرى خوددارى کند، تا اگر از مرد اول باردار شده، وضع او روشن گردد، حتى اگر با وسائل جلوگیرى اقدام به جلوگیرى از انعقاد نطفه کرده ، رعایت این مدت واجب است. اگر از او صاحب فرزندى شد، باید همانند فرزند ازدواج دائم مورد حمایت او قرار گیرد . تمام احکام فرزند بر او جارى خواهد شد، در حالى که در فحشا هیچ یک از این شرائط و قیود وجود ندارد. آیا این دو را با یکدیگر هرگز مىتوان مقایسه نمود؟
البته ازدواج موقت از نظر ارث ( میان زن و شوهر) و نفقه و پارهاى از احکام دیگر تفاوت هایى با ازدواج دائم دارد، ولى تفاوت ها هرگز آن را در ردیف فحشا قرار نخواهد داد. در هر حال شکلى از ازدواج است با مقررات ازدواج.
۲-” ازدواج موقت” سبب مىشود که بعضى از افراد هوسباز از این قانون سوء استفاده کرده و هر نوع فحشا را در پشت این پرده انجام دهند تا آن جا که افراد محترم هرگز تن به ازدواج موقت نمىدهند، و زنان با شخصیت از آن ابا دارند.
پاسخ: سوء استفاده از کدام قانون در دنیا نشده است؟ آیا باید جلو یک قانون فطرى و ضرورت اجتماعى را به خاطر سوء استفاده گرفت؟ یا باید جلو سوء استفاده کنندگان را بگیریم؟
اگر عدهاى از زیارت خانه خدا سوء استفاده کردند و در این سفر اقدام به فروش مواد مخدر کردند، آیا باید جلو مردم را از شرکت در این کنگره عظیم اسلامى بگیریم یا جلو سوء استفاده کنندگان را؟! اگر ملاحظه مىکنیم که امروز افراد محترم از این قانون اسلامى کراهت دارند، عیب قانون نیست، بلکه عیب عمل کنندگان به قانون، و یا صحیح تر، سوء استفاده کنندگان از آن است. اگر در جامعه امروز هم ازدواج موقت به صورت سالم در آید و حکومت اسلامى تحت ضوابط و مقررات خاص، این موضوع را به طور صحیح پیاده کند، هم جلو سوء استفادهها گرفته خواهد شد و هم افراد محترم ( هنگام ضرورت هاى اجتماعى) از آن کراهت نخواهند داشت.
۳- مىگویند: ازدواج موقت سبب مىشود که افراد بىسرپرست همچون فرزندان نامشروع تحویل به جامعه داده شود.
پاسخ: از آنچه گفتیم، جواب این ایراد کاملا روشن شد، زیرا فرزندان نامشروع از نظر قانونى ،نه وابسته به پدرند و نه مادر، در حالى که فرزندان ازدواج موقت کم ترین و کوچک ترین تفاوتى با فرزندان ازدواج دائم حتى در میراث و سایر حقوق اجتماعى ندارند . گویا عدم توجه به این حقیقت سرچشمه اشکال فوق شده است.(۲)
برای مطالعه بیش تر در این زمینه به کتاب نظام حقوق زن در اسلام شهید مطهری مراجعه کنید.(۳)
پی نوشت ها :
۱٫ نساء(۴) آیه ۲۴٫
۲٫ آیت الله مکارم، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج۳، ص۳۴۳ و ۳۴۵٫
۳٫ شهید مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام ، بخش دوم، زندگی امروز و ازدواج موقت.
منبع : پاسخگو