به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سلامت نیوز ، درباره خطرات خواب نامناسب بسیار سخن گفته شده، خطراتی که متوجه سلامتی روانی و جسمی شما، عملکردتان و کیفیت زندگیتان هستند؛ اما یکی از عواقب جدی خواب ناسالم که نادیده گرفته میشود، خطر مرگ تصادفی است.
پژوهشی تازه خطراتی حاصل از بیخوابی، از طریق افزایش احتمال مجروحیتهای اتفاقی مرگبار را آشکار میکند. محققان نروژی، ارزیابی گستردهای از ارتباط بین علائم بیخوابی و خطرات مجروحیت تصادفی مرگبار انجام دادند. پژوهش آنها روی ۵۴هزار و۳۹۹نفر زن و مرد انجام شد که بین سنین ۲۰ تا ۸۹ بودند. همه بین سالهای ۱۹۹۵و۱۹۹۷ در یک پژوهش سلامت عمومی شرکت کرده بودند.
این پژوهشگران در یک بازه زمانی ۱۴ساله درباره وجود علائم بیخوابی، شامل وجود مشکل در بهخوابرفتن، ادامه خواب، یعنی بیدارشدنهای بیموقع در طول زمان خواب و نیز بدخوابی، داده جمعآوری کردند. برای شناسایی ارتباطات احتمالی بین بیخوابی و مجروحیتهای تصادفی مرگبار، دادههای علائم بیخوابی را با دادههای جمعآوریشده توسط دفتر ملی ثبت علت مرگ نروژ تطبیق دادند. در طول بازه ۱۴سالهٔ پژوهش، آنها ۲۷۷ مجروحیت مرگبار و ۵۷ مجروحیت مرگبار مربوط به وسایل نقلیه موتوری را در میان جمعیت نمونه شناسایی کردند.
محققان دریافتند، بیخوابی عاملی مهم در مجروحیتهای تصادفی مرگبار بود، چه آنهایی که به وسایل نقلیه موتوری مربوط بودند و چه سایر نمونهها. آنها دریافتند، هر چه تعداد علائم بیخوابی در فرد بیشتر باشند، خطر وقوع هر دوی این موارد بالاتر میرود. این محققان در تحلیل نتایج، به تخمین نسبت مجروحیتهای مرگباری پرداختند که در غیاب علائم بیخوابی قابل پیشگیری میبود.
از میانِ مجروحیتهای تصادفی مرگبار:
در غیاب مشکلاتِ بهخوابرفتن، ۸درصد حوادث قابلپیشگیری میبود.
در غیاب مشکلات ادامه خواب، ۹درصد حوادث قابلپیشگیری میبود.
در غیاب مشکلات کیفیت خواب، ۸درصد حوادث قابلپیشگیری میبود.
در مرگومیرهای مربوط به وسایل نقلیه موتوری، نسبت مرگهای قابلپیشگیری حتی از اینها هم بیشتر تخمین زده شد:
در غیاب مشکلات بهخوابرفتن، ۳۴درصد حوادث قابلپیشگیری میبود.
در غیاب مشکلات ادامه خواب، ۱۱درصد از این مرگومیرها اجتنابپذیر میبود.
در غیاب مشکلات کیفیت خواب، ۱۰درصد از مرگومیرهای مربوط به وسایل نقلیه قابلپیشگیری میبود.
این یافتهها جنبه مهم دیگری از مشکلات حاصل از بیخوابی و علائمش، برای سلامت عمومی را هم پررنگ میکنند، اینکه علائم بیخوابی، چطور چنین نقشی در افزایش خطر تصادف و حادثه ایفا میکنند. پژوهش تازه دیگری پاسخهایی برای این سؤال دارد. پژوهشگران دانشگاه لاوال در کِبِک، ناتوانیهای شناختی افراد مبتلا به بیخوابی را بررسی کردند و نقایصی جدی در توجه و نیز در حافظهٔ رویدادی، یافتند.
حافظه رویدادی نوعی از حافظه است که با بهخاطرسپردن جداگانه اتفاقات و جزییات زمینهایشان سروکار دارد، شامل مکانها، زمانها و احساسات. احتمال بالایی هست که کاهش توجه عاملی برای حوادث مرگبار شود و نقشآفرینی حافظه رویدادی در این زمینه نیز کاملاً محتمل است.
اگر مشکلات خواب یا علائم بیخوابی را تجربه میکنید، مهمترین کار این است که از یک متخصص کمک بخواهید.
با توجه به این تخمین که یکسوم یا بیشتر از بزرگسالان علائم بیخوابی را تجربه میکنند، خطراتی که این مشکلات خواب دارند، گسترده و شایانتوجه است، نه فقط در حد ایجاد مشکل در سلامتی و عملکرد، بلکه خطر احتمالی مرگ تصادفی؛ بنابراین، تشخیص و درمان بیخوابی، برای سلامتی عمومی و امنیت اهمیتی حیاتی دارد. پیشرفتهای مهمی هم در درمان بیخوابی دیدهایم، هم در روشهای درمانیِ دارویی و هم غیردارویی.
«بلسومرا»، تازهترین درمان دارویی برای بیخوابی است که توسط شرکت «مرک» ساخته شده و به تازگی تأیید سازمان غذا و دارو آمریکا برای استفاده جهت درمان مشکلاتِ بهخوابرفتن و ادامه خواب را دریافت کردهاست. این دارو نوع کاملاً جدیدی از داروهای خواب است که به عنوان آنتاگونیست گیرنده اورکسین شناخته میشود.
این نوع دارو به طریقی متفاوت از دیگر داروهای تجویزی خواب عمل میکند؛ به این ترتیب که فعالیتهای سیگنالی اورکسین را متوقف میکند. اورکسین مادهای شیمیایی در مغز است که بیداری و هوشیاری را ارتقا میدهد. بقیه سراغ فعالکردن کلید خواب مغز میروند؛ اما این یکی سعی میکند کلید بیداری مغز را خاموش کند. مکررترین شکایت بیماران من این هست که در خوابیدن مشکل دارند، چون «نمیتوانند مغزشان را خاموش کنند.» این نوع تازه دارو این پتانسیل را دارد که به افرادی کمک کند که با این نوع از علائم بیخوابی دست به گریبانند.
روشهای درمانی مهم دیگری هم هستند که به کاهش یا برطرفکردن علائم مشکلساز بیخوابی کمک میکنند. درمان شناختی رفتاری یا CBT (Cognitive Behavior Therapy) یکی از آنهاست که در کاهش علائم بیخوابی فوقالعاده تأثیرگذار نشان داده. برای بیخوابی، عملکرد CBT به این طریق است که هم رفتار و هم نگرش و احساسات فرد را نسبت به خواب تغییر میدهد. در چندین جلسهٔ ساختاریافته با یک مشاور یا درمانگر، مبتلایان تلاش میکنند که افکار و رفتارهایی که مانع خواب میشوند را شناسایی کنند و آنها را با عاداتی که خوابی راحت به دنبال دارند، جایگزین کنند.
در طول زمان، احساسات آنها نسبت به خواب، شامل ناامیدی و درماندگی، اضطراب و ترس، کنار میروند. خود من از این شیوه در کارم استفاده میکنم و برای من به عنوان روشی فوقالعاده مؤفق اثبات شده است. اغلب CBT شامل استراتژیهای رفتاری خاصی میشود که درماندگی را کاهش میدهد و روال خواب مبتلا را بهبود میبخشد؛ مثل:
محدودیت خواب. این استراتژی عبارت است از محدودکردن زمان حضور در تخت به زمانی که واقعاً صرف خواب میشود و افزایش تدریجی زمان خواب، تا وقتی که به محدوده سالم برسد. محدودیت خواب کمک میکند از روال آزاردهنده و اضطرابآورِ درازکشیدن در تخت و تلاش بیهوده برای خواب، اجتناب کنیم.
آموزش بهداشت خواب. عوامل مربوط به سبک زندگی عمیقاً روی خواب تأثیر میگذارند؛ عواملی مثل رژیم غذایی، ورزش، استعمال دخانیات و نیز محیط خواب. گسترش دانش و آگاهی نسبت به این عوامل و چگونگی تنظیم آنها ممکن است تأثیر شدیدی روی کیفیت خواب داشته باشد.
بازسازی شناختی. این استراتژی عبارت از بازنگری در نگرشها و باورها درباره خواب است و تلاش برای اصلاح آنها به رویههای مثبتتر.
تمرینات ریلکسیشن و مدیتیشن. با تکنیکهای اختصاصی ریلکسیشن فرد میتواند از اضطراب رها شود و به این ترتیب راحتتر به خواب برود و خواب را ادامه دهد.
اگر مشکلات خواب یا علائم بیخوابی را تجربه میکنید، مهمترین کار این است که از یک متخصص کمک بخواهید. با درمان مناسب، بهتر خواهید خوابید و ایمنتر خواهید بود.