چقدر به این چیزها فکر میکردیم وقتی مینوشتیم بابا آب داد، بابا نان داد. یک کودک ژاپنی اما وقتی به اندازه ما کلاس اولیها باسواد میشود و میتواند اولین جمله زندگیاش را بنگارد، مینویسد: «من میتوانم بدوم»، جملهای پر از تحرک و توانستن، پر از انرژی مثبت. اولین جمله کودک انگلیسی هم «میتوانم» دارد، او مینویسد: «من میتوانم بخوانم و بنویسم.» یک کودک برزیلی نیز قلم روی کاغذ میسراند و مینویسد: «من میتوانم خوب باشم» و یک کودک آلمانی این را یاد میگیرد: «من خدا را دوست دارم.»
به این جملهها دقت کنید، اینها پر است از احساس توانستن، توانستن برای خوب بودن، برای بهتر شدن و دوست داشتن. وقتی در ابتداییترین سالهای عمر بنویسی من خدا را دوست دارم، خدا را قدم به قدم همراه خودت خواهی دید، یا وقتی بنویسی من میتوانم خوب باشم مطمئن میشوی که تو انسانی و قادر به انجام هر کاری هستی، آن وقت همه انرژیهای بد از تو دور میشود و میل پرواز میکنی.
کتاب فارسی کلاس اولیهای ما هم چند سالی است با تالیف جدید به دست دانشآموزان میرسد، اما در آن ردپایی از این انرژیها نیست. این کتاب پر است از آب، نان، سرسره، نیمکت، پارک، بازی، پرچم، مدرسه، مداد، تاب، باد و... در حالی که در لابه لای این کلمات، واژه میتوانم حسابی گم است.
معجزه میکند این واژه میتوانم، وقتی پای میتوانم وسط است، نمیتوانم معنیاش را از دست میدهد و همه مسائل مثل موم در دست ما نرم میشود. ما به این میتوانمها نیاز داریم، ما به تزریق انرژی مثبت به دانشآموزانمان محتاجیم، ما باید بتوانیم واژه نمیتوانم را از ذهن بچههایمان پاک کنیم. (جام جم سرا)
Images for بابای ما آب میداد
بابای ما آب میداد - روزنامه جام جم
press.jamejamonline.ir/Newspreview/1917690295367041945Cachedبابا آب داد، بابا نان داد؛ این دو جمله را هر کدام از ما کلاس اول دبستان که بودیم بارها
نوشتهایم و آن وقتی بود که حروف الف، ب، نون و دال را کاملا میشناختیم. بابا آب میدهد، ...
بابای ما آب میداد - جام جم آنلاین
188.75.89.4/sara/1917820327944514095/بابای-ما-آب-میدادCached25 آوریل 2015 ... جام جم سرا- بابا آب داد، بابا نان داد؛ این دو جمله را هر کدام از ما کلاس اول دبستان که
بودیم بارها نوشتهایم و آن وقتی بود که حروف الف، ب، نون و دال را کاملا ...
بابای پیر محله ما - روزنامه صمت
www.smtnews.ir/perspective/6906-بابای-پیر-محله-ما.html
26 فوریه 2015 ... بابای پیر شاید نزدیک ۷۰ سال داشت، او ساکن محلهای بسیار دور در اطراف ... پیر محله
ما به کوچهها میآمد و صدای گرفته و خشدارش را سر میداد: آب حوض ...
اردیبهشت ۱۳۹۴ - شعر و غزل امروز
asru.blogfa.com/9402.aspxCachedتوی کتابـــم هر چـه بابا آب می داد. مادر نشانم عکس توی ... برگرد تنهــا یک بغـــل
بابای من باش. ها! یک بغل برگرد، تنها ... که آرامش ما را نخراشی.. هرگــز بـه تـــو دستم
...
مرداد ۱۳۸۷ - رد پای ما در کویر
www.mb86-learners.blogfa.com/8705.aspxCachedرد پای ما در کویر - ... ای پیش پــــــــرواز کبــــوترهــای زخمی بـــــابـــــای مفقودالاثر،
بـــابــای زخمی. تا یــــــــاد دارم برگی از ... تــوی کتـــابم هرچه بــابـــا، آب می داد.
سرگذشت حاجی بابای اصفهانی: The Adventures of Hajji Baba of Isphahan - Google Books Result
https://books.google.com/books?isbn=1595845771
James Justinian Morier, جیمزموریه, سید محمد علی جمالزاده - 1969 - Travel
ما روی بدانجا نهادیم. ... سردار ما شراب را مثل خر میخورد، من چرا نخورم. ... زنهار، زنهار
غفلت روا مدار و خدمت خود را با شاخ و برگ و آب و تاب بسیار حکایت کن و مخارجی را که
...کالکهای خاکی: خاطرات محمدعلی جعفری - Google Books Result
https://books.google.com/books?isbn=6000302991
حسین بهزاد, گلعلی بابایی - 2016
خاطرات محمدعلی جعفری حسین بهزاد, گلعلی بابایی. وقتی ما خود را به منطقه عملیات
امام مهدی رساندیم، بچه ها، از میان دود و آتشی که سراسر ... شهید عزیزی چاهی را که حفر
کرده بودند نشان میداد و می گفت: وقتی ما به این سوی رودخانه سوسنگرد آمدیم آب
نداشتیم.اینجا هیچکس شبیه «پدر» لبخند نمیزد/راستی بابای علی کوچولو از ...
https://www.tasnimnews.com/.../اینجا-هیچ-کس-شبیه-پدر-لبخند-نمی-زد-راستی-بابای-علی-کوچولو-از-جبهه-برگشتCachedدر کتابهای درسی آن سالهای دبستان، قهرمان قصه نسل ما-دهه شصتیها- بابایی بود که هم
«آب» میداد و هم «نان» اما هیچوقت هیچکسی ننوشت بابا آب داد، بابا نان داد، بعدش جنگ ...
بابا آب داد، بابا نان نداد، درنتیجه از خجالت آب شد و جان داد | فضول محله
www.fozoolemahaleh.com/2010/10/.../بابا-آب-داد-ولی-دیگر-نان-ندادCached6 ا کتبر 2010 ... بابای بی نوا دیگر نه آب می دهد، نه نان، یعنی ندارد که بدهد. ... این سرنوشت دردناک بابا
ما را وا می دارد به این که؛ کتاب اوّل دبستانی ها را تغییر داده، و به جای جمله ی ... یاد آن
زمان به خوش که کتاب باز میشد با کلمه بابا آب داد بابا نان داد.