این شرور که مهدی معروف به سرهنگ معرفی شده و بر بدنش خالکوبیهایی نیز دیده میشود، چندماه پیش با شکایت دختری جوان به خاطر آدمربایی و شکنجه از زندان به شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ احضار شد.
«مهدی سرهنگ» دیروز در برابر بازپرس نصرتی هرگونه دخالت در آدمربایی و شکنجه را به گردن نگرفت. در برابر این ادعاها، دختر جوان گفت: اسفندماه سال گذشته در حالی که سوار بر خودرویم و در خیابان اقبال در حال حرکت بودم تا به خانهمان بروم در ترافیک ماندم. همزمان مهدی را دیدم، وی بچه محل مان است و همه از او میترسند ناگهان او به سمت خودرویم آمد و در را باز کرد و مرا از پشت فرمان به صندلی کناری هل داد و خودش پشت فرمان نشست و به حرکت درآمد. چون از او خیلی میترسیدم سکوت کردم و دقایقی بعد وی مرا به خانهشان برد و به مدت چهار شبانهروز آنجا زندانیام کرد و در این مدت مرا شکنجه میداد.
این شاکی افزود: وی طلاهایم را از من گرفت و نهایتاً توانستم از دستش فرار کنم. وقتی به خانه رفتم و برای مادرم گفتم که در این مدت در اسارت مهدی بودهام و همه طلاهایم و ۲۰۰ هزار تومان پولم را از من گرفته است مادرم شوکه شد اما برای حفظ آبرو و ترس از مهدی شکایت نکردم تا اینکه چند ماه پیش همسایهها مرا مجبور کردند از او شکایت کنم.
مهدی وقتی ادعاهای دختر آشنا را شنید به بازپرس پرونده گفت: این دختر در محل مان به کماندو معروف است و اعتیاد شدیدی به شیشه دارد، او همیشه برای کشیدن شیشه و خرید آن به خانهمان میآمد. روز حادثه نیز مادر و برادر بزرگش وی را به خانهمان آوردند تا من از او نگهداری کنم و اجازه ندهم شیشه بکشد چرا که خانوادهاش قادر به مهار وی نبودند، من نیز او را در خانه حبس کردم. باور کنید من دزد نیستم و سرقت طلاهایش را به من تهمت میزند چرا که وی میداند من ۲۴ روز دیگر اعدام میشوم و دنبال این است پولی به دستش برسد. در صورتی که من در آن مدت که وی در خانهام بود کوچکترین بیاحترامیای به او نکردم حتی یک سال پیش وی با من سه خودروی مزدا سرقت کرد اما برای اینکه او به زندان نیفتد خودم تمام جرم را به تنهایی گردن گرفتم، این در حالی بود که وی مثل آب خوردن در خودروهای مزدا را باز میکرد.
مهدی سرهنگ در پاسخ به این سوال که چرا به اعدام محکوم شده است، گفت: یک سال پیش من و دوستم را به خاطر آدمربایی دستگیر کردند و از سوی قاضی دادگاه من و دوستم مفسد فیالارض شناخته و به اعدام محکوم شدیم. پرونده ما برای تأیید به دیوانعالی عالی کشور رفت و حکم تأیید شد و قرار است که ۲۴ روز دیگر اعدام شوم. حتی در زندان دو بار دست به خودکشی زدم اما نجاتم دادند، دیگر از این زندگی خسته شدهام و میخواهم راحت شوم. شب گذشته نیز در بازداشتگاه پلیس آگاهی دو تا تیغ خوردم تا خودکشی کنم اما نشد.
وی ادامه داد: این زن از وقتی متوجه شده است که من در آستانه اعدام قرار دارم برای اینکه مالی به دست آورد به من تهمت آدمربایی میزند، در حالی که خودش شیشهای است و پروندههای متعدد کیفری در کارنامهاش دارد. (روزنامه ایران)