جام جم سرا: این روزها در گوشه و کنار مازندران و در هر محلهای، جشنهای عروسی برپا شده است و زوجهایی که همزمان با اعیاد و مناسبتهای مذهبی، سقفهای زندگی مشترکان را بنا میکنند. در زرق و برق عروسیهایی مجلل که گاه تا هموزن عروس، مهریه تعیین میشود و اسراف و ریخت و پاش خودنمایی میکنند، هستند مناطقی که یک جلد کلام الله مجید، آینه و شمعدان و کمتر از انگشتان دو دست سکه مهریه جوانهایشان است و سایبان زندگش مشترکشان را با وام و قرض، سقف میکنند.
ازدواج به شرط سادگی
برویم به دهکده، صدای ساز و سرنا از دور به گوش میرسد، لباسهای محلی دخترکان و پسرکان، نوید یک جشن ساده اما سنتی و باصفا را میدهد و سرنانواز با ورود هر میهمان، پرشورتر در سرنا میدمد و میهمان نیز به رسم دیرین، اسکناسی را در جیبهای نوازنده قرار میدهند.
بوی اسپند، نقل و نبات، اسکناسهای تازه و تانخورده، عطر گلاب و عنبر فضای مجلس را آکنده است، اینجا از تالارهای مجلل عروسی خبری نیست، یک باغ و محوطه باز روستایی که آسمانش، صاف و آبی است و قرص ماه میدرخشد.
مجعمههای رنگی که به دست بانوان هنرمند روستایی آذین بسته شده و در درون آن کلههای قند، شیرینی، شکلات، حنا کادوپیچ شده و بر سر دختران و بانوان مجلس قرار دارد و بانوان مجمعه بسر بدور عروس و داماد میچرخند.
حنابندانشان ساده اما برگرفته از آیینی سنتی و قدیمی است، عروس و داماد بر دستهای هم حنا میبندد و دوستان عروس میسرایند «عروس حنا میبنده، به دست و پا میبنده».
عروسیهای سنتی مازندران به کشتی لوچو و محلی هم مزین شده است و پهلوانان و پهلوانکها به میدان میروند تا مجلس بزم عروس و داماد را شادتر کنند و سرپهلوان مجلس از دست پدر عروس و داماد، هدیه میگیرند.
نوبت به مراسم هدیه کنان میرسد، اقوام درجه یک داماد یک به یک میآیند و مبلغی را به رسم چشم روشنی در جیب داماد قرار میدهند، در قدیمها رسم بر آن بود که سکهای را در دهان داماد قرار میدادند و این رسم اکنون برچیده شده است.
در برخی از عروسیها همچنان رسم بر آنست که از اسب و قاطر به عنوان ماشین عروس استفاده میشود و سرنانواز مینوازد و اقوام و آشنایان، زوجها را تا خانه بخت همراهی میکنند. ماه عسل غالب زوجهای مازنی، سفر به مشهد مقدس و پابوسی بارگاه علی بن موسی الرضا (ع) است که این امر نیز ناشی از اعتقاد والای مردمان دیار علوی به خاندان اهل بیت و نبوت است.
یک بانوی سالخورده مازندرانی که ۶۰ سال از ازدواجش با پسرعمویش حاج حسین میگذرد میگوید: مراسمهای عروسی قدیم با اکنون تفاوت بسیار داشته است و آن روزها، مردم شادتر و جشنها نیز سادهتر بوده است.
مشهدی «فضه» با بیان اینکه اکنون سن ازدواج جوانان بالا رفته میگوید: در روزگار ما، دختران و پسران در سن کم ازدواج میکردند و توقع جوانها بسیار پایین بود و مشکلات امروزی وجود نداشت.
وی با یادآوری خاطراتی از جشن عروسیاش میگوید: آن زمان رسم بر این بود که جشن عروسی چند شبانه روز طول میکشید و همه اقوام و فامیلها در برگزاری مراسم کمک میکردند و زقم هدیهها نیز مانند امروز سنگین نبوده است.
توقع زوجها بالارفته است
این بانوی مازندرانی با بیان اینکه برخی از خانواده در ازدواج جوانان بسیار سختگیر هستند و مهریهها و جهیزیههای بالا، ماشینهای مدل بالا، ویلا و آپارتمان طلب میکنند گفت: مهریه من یک جلد کلام الله، آینه و شمعدان و یک گلیم بود ولی امروز، چشم و همچشمی باعث شده تا جوانها رغبت به ازدواج نداشته باشند.
وی با اشاره به اینکه، مهریه بالا و چشم همچشمی خوشبختی نمیآورد گفت: صداقت و صمیمیت باعث میشود تا زندگیها بادوام و پایدار باشد. (علیرضا نوری کجوریان/مهر)