ماهنامه دانشمند - مریم رضایی: سرطان سن و سال نمی شناسند، در هر سنی، در هر جایگاهی فرد به آن مبتلا می شود. هر یک از انواع مختلف این بیماری گرفتاری هایی را برای بشر امروزی ایجاد کرده است. بین همه انواع سرطان، سارکوما (Sarcoma) یا «چنگار گوشتی) از همه ناشناخته تر است. سارکوما نام عمومی برای دسته ای از تومورها است که منشا آنها سلول های استخوان، غضروف، عضله، رگ و چربی است. این نام در مقابل سرطان های «کارسینوم» قرار دارد که نام عمومی برای تومورهایی است که منشان آنها سلول های پوششی یا اپیتلیال است و تومورهای سارکوما برخلاف سرطان های کارسینوم (مانند سرطان های ریه، پستان و دستگاه گوارش)، بسیار نادر هستند.
سارکوما به هر یک از گروه های تومروهای بدخیمی گفته می شود که سلول های با پایه مزودرم و بافت همبند و هر نوع بافت با قابلیت جایگزینی به جای دیگر بافت ها را هدف قرار دهد. این تومورها اگر در مراحل ابتدایی تشخیص داده شوند در حالت خوش خیم باقی می مانند اما به علت متاستازی سریع از راه مجاری خونی، این سرطان در زیرگروه بدخیم قرار دارد.
سارکوما 2 درصد از سرطان ها را تشکیل می دهد و استخوان یا بافت های نرم مانند عضله و مفصل را گرفتار می کند. این سران علاوه بر اندام ها و دست ها در شکم هم دیده شده اما به دلیل آنکه 40 درصد بروز آن در اندام ها بوده، متخصصان ارتوپد در درمان آن نقش بسازی دارند. به همین مظنور با دکتر فرشید عبدالوهاب، محقق ایرانی دانشگاه وین اتریش که یکی از حوزه های تحقیقاتی اش درمان سارکوما است گفت و گویی انجام دادیم. دکتر عبدالوهاب با همکاری پرفسور راینر کورتز، پدر جراحی ارتوپدی انکولوژی دنیا و طراح پروتزهای Limb salvage، مطالعات وسیعی در این زمینه انجام داده است.
دلایل وجود سارکوما هنوز به طور صددرصد کشف نشده است و نمی توان گفت شیوع این بیماری در کشوری بیشتر و در کشور دیگری کمتر است. ولی به طور متوسط شیوع تومورهای سارکوما در تمام کشورها یکسان و از جمله بیماری های کمیاب به شمار می رود. به این معنا که تومورهای سارکوما حدود یک درصد تومورهای بدخیم را تشکیل می دهد.
سارکوما انواع متنوعی دارد؟
سارکوماها دو نوع «استخوانی» و «بافت نرم» دارند. سارکومای استخوانی علاوه بر استخوان های ران، در همه استخوان ها ایجاد می شود. این نوع سارکوما در دو نوع «استئو سارکوم»، نوعی از رشد نئوپلاسمای بدخیم بافت استخوانی با منشا سلول های مزانشیمی استخوان و «یوئینگ سارکوم»، تومور استخوانی بدخیم که بیشتر در استخوان ران، لگن و ساق ایجاد می شود، بروز می کند.
سارکوما با کیست های استخوانی متفاوت است؟
درمان دیرهنگام و زودهنگام برای مبتلایان به این بیماری چگونه تفسیر می شود؟
چرا؟
پس نقص عضو یکی از چالش های درمان بیماران مبتلا به سارکوما است؟
امروزه نمی توان به آن چالش گفت، چون در گذشته پزشکان فقط اقدام به قطع عضو می کردند ولی با مطالعاتی که انجام شده پروتزهای پیشرفته جایگزین استخوان از دست رفته شده است. پروفسور کوتز که در گذشته رییس من بود، اولین پروتزها را در این زمینه عرضه کرد. این پروتزها مدولار است یعنی اگر 15 سانتیمتر از استخوان برداشته شده است پروتز به همان اندازه جایگزین استخوان سرطانی می شود.
اینکه می گویید باید بافت سالم همراه با تومور سارکوما برداشته بشود به نظر نگران کننده می آید چون ممکن است اطراف تومور بافت هایی از جنس بافت نرم باشد. با این نوع تومورها جه برخوردی می شود؟
ممکن است تومور در بافت نرم ران یا زیر پوست باشد که باید مقداری از بافت نرم سالم تومور برداشته شود. اگر تومور اطراف عروق باشد باید آن عروق از بدن خارج شود. در برخی موارد، تومور از میان عصب عبور می کند که این عصب هم همراه تومور از بدن خارج می شود. چون حتی اگر یک سلول در بافت باقی بماند بیماری مجددا عود خواهد کرد. به همین دلیل است که می گویم جراحی این گروه از بیماران کار ساده ای نیست.
متاسفانه همکاران من هر جا توده ای احساس کنند اقدام به خارج کردن آن می کنند و زمانی که جواب آزمایش های پاتولوژی آمادهمی شود، متوجه سارکومی بودن تومور می شوند و مجددا فرد تحت جراحی قرار می گیرد. این درحالی است که برداشتن مجدد تومور به معنای نقص عضو بیشتر بیماران است بنابراین، نمونه برداری از این بیماران بسیار مهم است.
مطالعات شما در این حوزه روی چه مسئله ای متمرکز بوده است؟
یعنی مطالعه در سطح سلولی و مولکولی؟
تاکنون روش های درمانی که برای درمان این بیماری ارائه شده، نتایج مطلوبی نداشته اند. از این روی، تحقیقات ما وارد حوزه سلولی شده است و از طریق پژوهش های جدیدی که در حوزه سلولی و ژنتیکی صورت گرفته، زمینه های نوین درمانی برای سارکوما ایجاد شده است. ما در این تحقیقات با استفاده از نمونه برداری (Biopsy) سلول هایی از فرد مبتلا برداشت می کنیم و با بررسی آنها متوجه می شویم که فرد به چه نوع شیمی درمانی بهتر پاسخ می دهد. به این ترتیب، در تلاشیم برای هر فردی شیمی درمانی اختصاصی یا شخصی شده (Chemotherapy personalize) ارائه کنیم.
در گذشته مبتلایان به سارکومای استخوانی چه با درمان جراحی و چه بدون جراحی فوت می کردند ولی از 40 سال گذشته که شیمی درمانی وارد پروتکل های درمانی شده است، در 5 سال اول شانس بقای مبتلایان را 60 تا 70 برابر افزایش داده است. این امر، انقلابی در درمان سارکوما ایجاد کرده است. معمولا برای تومورهای مختلف برنامه های مشخصی وجود دارد و سارکوما به روش های شیمی درمانی جواب می دهد ولی در برخی موارد پاسخ مناسبی از بیماران دریافت نمی شود که باید بررسی و روش شیمی درمانی دیگری برایشان تجویز شود.
نتایجی که از تحقیقات به دست آورده اید چه بود؟
یکی از مسائل اصلی در جراحی سارکوما این است که چه میزان به تومور نزدیک شویم و تا چه شعاعی از تومور و بافت اطراف آن را از بدن خارج کنیم. برای حل این مشکل نیز در حال انجام مطالعات سلولی هستیم. نتایج این داده ها در طراحی پروتزهایی که قرار است جایگزین استخوان شود بسیار مهم است تا زای ان طریق فردی که گیرنده پروتز است، در پیوند نداشته باشد، پروتز در بدن شل نشود و دارای عملکرد مناسبی باشد.
یکی از زمینه های تحقیقاتی شما، تولید پروتزهای خاص برای بیماران بمتلا به سارکوما است. لطفا در این باره صحبت کنید.
تاکنون از این روش برای درمان این گروه از بیماران استفاده کرده اید؟
از آنجا که استخوان لگن به مثانه و روده نزدیک است وجود هر نوع جسم خارجی در این بخش باعث بروز عفونت می شود، زیرا این بخش، ناحیه ای نیمه عفونی است. این امر باعث شده تا تحقیقات ما به سمت استفاده از روش های بیولوژیکی هدایت شود. در این روش، استخوان لگن همراه با تومور خارج می شود و با از بین بردن سلول های توموری آن را جای گذاری می کنیم که به نظر می رسد روش مناسبی است. زیرا مشکل پیوند استخوان در آن رفع می شود ضمن اینکه سایز استخوان با بدن بیمار همخوانی دارد. ولی این روش باعث کجی در بدن فرد خواهدشد و این یکی از چالش های تحقیقاتی است.
زمانی که نوجوانی به این بیماری مبتلا می شود، استخوانش برداشته و پروتز جایگزین آن می شود اما استخوان این فرد در حال رشد است. شما چه روش هایی را برای این گونه بیماران پیش بینی کرده اید؟
در این زمینه، مطالعات گسترده ای انجام داده ایم چون زمانی که استخوان یک نوجوان 10 ساله برداشته می شود، استخوان طرف دیگر در حال رشد است و به تدریج فرد حالت کجی به خود می گیرد.
در زمان جراحی نمی توان پروتزهای بلند استفاده کرد چون عصب و عروق را نمی توان بلند کرد بنابراین، در گذشته پروتزهایی که برای این بیماران استفاده می شد به گونه ای بود که به میزان رشد فرد، پیچ پروتز باز می شد تا هر دو پا هم اندازه شود. ولی ما پروتزهایی تولید کردیم که همراه با فرد رشد می کند و این نوع پروتزها هم برای بیماران استفاده شده است.
یکی از چالش های درمانی بیماران کمبود متخصص در این حوزه است، دلایل تمایل کم پزشکان برای ورود به این حوزه چیست؟
خوشبختانه بیماران مبتلا به این بیماری کم هستند. به هر حال، همین تعداد کم مبتلایان متحمل هزینه های زیادی برای شیمی درمانی و تهیه پروتزها می شوند. از آنجایی که درآمد پزشکان در این حوزه کم است متخصصان تمایلی برای ورود به آن ندارند، زیرا انجام اعمال جراحی سارکوما زمان زیادی می طلبد و با همین زمان می توان 4 تا 5 عمل جراحی از نوع دیگر انجام داد.
متخصصان سارکوما همواره با بیمار سر و کار دارند و باید به آنها روحیه دهند که این امر به علاقه مندی فرد به این حوزه نیازمند است. من در درمان همه انواع سارکوما به غیر از سر و فک را که متخصصان خاص خودشان را دارند، انجام داده ام ضمن اینکه با همکاری دکتر کوتز تاکنون سه نسل از پروتزها را به جامعه پزشکی ارائه کرده ایم.