برای اینکه بتوانیم تمرکز بیشتری بر روی خلاقیت داشته باشیم باید نحوه اندازه گیری و سنجش هوش کودکان را دوباره تعریف کنیم. آزمون های استاندارد شده و توانایی بازیابی اطلاعات موجود در حافظه ضرورتا بهترین روش برای اندازه گیری هوش و ذکاوت افراد نیستند. اینکه بتوانید نمرات ازمون یک فرد را درک کنید به معنای شناخت دقیق او نخواهد بود. در این مقاله قصد داریم مراحلی را بیان کنیم که با استفاده از آن قادر خواهید بود کودکان خلاقی داشته باشید:
به عنوان مثال در مدرسه میتوان از این گزینه به عنوان مرتبط کننده برنامه درسی به هر کدام از اهداف شخصی افراد استفاده کرد.
به جای اینکه جلوی شور و شوق آنها را بگیرید سعی کنید از شوری که برای رسیدن به ارزوهایشان دارند پشتیبانی کنید.
به فرزندان خود اجازه دهید در هر کاری که دوست دارند و به شناخت آنها از دنیای پیرامون کمک میکند شرکت کنند. چنین تجربیاتی میتواند سازنده باشد. این موضوع به کودکان اجازه میدهد دیدگاه انعطاف پذیری در مورد خودشان و دنیای اطراف داشته باشند.
به فرزندان خود بیاموزید که قادرند متفکران خوبی باشند و در صورت لزوم ریسک کنند.
زمانی که کودک شما تلاش میکند به شیوه متفاوتی بیندیشد او را تحسین کنید. کودکان به خوبی میدانند که طیف وسیعی از احتمالات در دنیای اطراف وجود دارد و تنها یک پاسخ برای مشکلات وجود نخواهد داشت. به همین خاطر باید افکار آنها را تحسین کنید و در پرورش آن بکوشید.