هدف گذاری و گرفتن تصمیم های بزرگ و تصور آیندهای ایدهآل در ذهنتان پیدا کردن یک کار بزرگ و یافتن شغلی برای اوقات بیکاری تان از جمله کارهایی هستند که شما باید تا قبل از 30 سالگی برای داشتن آینده ای خوب و دلخواه انجام دهید.
نتایج مطالعات نشان می دهند اکثر آدم های موفق و بزرگ قبل از 30 سالگی وارد حرفه و بازاریابی شدهاند و به جایگاهی رسیدهاند و پس از سن 30 سالگی تضمین آینده ای خوب و داشتن زندگی مالی خوب دور از ذهن و تصور اســت پس شاید جمله نابرده رنج گنج میسر نمیشود بیشتر به دوران جوانی شما اختصاص دارد و پس از 30 سالگی از ارزش آن کاسته شود.
هشدار: اگر میخواهید زندگی موفقی داشته باشید، هیچوقت خودتان را درگیر 7 عادت آدمهای ناموفق نکنید. کدام 7 عادت؟! با صفحه «موفقیت» این هفته، همراه شوید....
عادت اول: آنها منفی فکر میکنند، منفی حرف میزنند و منفی عمل میکنند وای!
آنها در هر شرایطی فقط مشکلات را میبینند. همیشه شکایت میکنند که آفتاب خیلی داغ اســت، باران گلهای باغچهشان را خراب کرده، باد موهایشان را به هم ریخته و ... خلاصه، فکر میکنند همه عالم برخلاف میل آنهاست. همیشه مشکل را میبینند و هیچوقت راهحل را نمیبینند. یک ضربه کوچک مشکلات را آنچنان بزرگ میکنند که تبدیل به یک تراژدی اساسی میشود. آنها شکست را عاقبت هر کاری میدانند؛ همچون یک بلای آسمانی که یک دفعه نازل میشود. هیچوقت به جلو حرکت نمیکنند و در زندگیشان تغییر زیادی نمیدهند، چرا که همیشه میترسند حاشیه امنیت و راحتی خودشان را از دست بدهند.
عادت دوم: آنها قبل از اینکه فکر کنند، عمل میکنند!
آنها براساس تصمیمهای غریزی، آنی و تکانهای عمل میکنند! مثلا اگر چیزی را ببینند که خوششان بیاید و چشمشان را در نگاه اول بگیرد بدون لحظهای درنگ آن را میخرند. حتی خیلی چیزهای به درد نخور و بیربط با زندگیشان. بعد یک چیز بهتر را میبینند و شروع میکنند به ناله و نفرین و چانه زدن برای دست آوردن آن. اگر به دستاش بیاورند زود از یادش میبرند و اگر به دستاش نیاورند زمان زیادی را صرف غم و اندوه ناشی از آن میکنند. اکثر وقتها درباره آینده فکر نمیکنند و با این حال فکر میکنند فردا موقعیت بهتری از امروز خواهند داشت. درباره نتایجی که به دست خواهد آمد، نظری ندارند. عمدتا از زندگی زناشوییشان لذت نمیبرند. گاهی دست به اعمال خلاف – چه تخممرغدزدی و چه شترمرغ دزدی- میزنند و جالب اینکه همه این کارها را در تصوراتشان، مطلوب میبینند.
عادت سوم:خیلی بیشتر از آنکه گوش بدهند، حرف میزنند!
انگار میخواهند یک «شومن» باشند و خودشان را مدام توی بحثهایی درباره قهرمانان زندگیشان و گروهها و دستههایی که دوست دارند، میاندازند و در این راه از دروغ گفتن هم ابایی ندارند اما اکثر مواقع حرفهایی که میزنند با توجه و استقبال دیگران روبهرو نمیشود. وقتی کسی به آنها نصیحتی میکند، گوشهایشان را میبندند و چیزی نمیشنوند، چرا که آنقدر مغرورند که نمیخواهند اشتباهشان را قبول کنند. در تصور خودشان، خیلی هم با فهم و کمالات هستند. آنها توصیههای دیگران را رد میکنند چون احساس میکنند اگر به حرف دیگران گوش بدهند، رتبه و منزلتشان پایین میآید.
عادت چهارم: آنها راحت تسلیم میشوند
آدمهای موفق از ناموفقها و شکستخوردهها به عنوان پلههایی برای بالا رفتن استفاده میکنند. اما جواب اینکه چگونه این افراد را شناسایی میکنند و پل موفقیتشان را از ناکامی آنها میسازند این اســت که ناموفقها اکثرا در کاری که انجام میدهند یا صلاحیت ندارند یا استعداد و چه نشانهای واضحتر از نشان آدمی که چیزی در آستین برای رد کردن ندارد؟!
آدمهای ناموفق در شروع هر کاری سعی و تلاش نشان میدهند اما چیزی نمیگذرد که همه شور و شوقشان را از دست میدهند. مخصوصا وقتی با اشتباهی از خودشان روبهرو میشوند. به محض این اتفاق، کارشان را ترک میکنند و دنبال کار دیگری میگردند. البته اتفاقی نمیافتد؛ چون باز همان داستان و همان نتیجه تکرار میشود. آدمهای ناموفق پافشاری خاصی در دنبال کردن رویاها و کارهایی که دوست دارند انجام بدهند، ندارند.
عادت پنجم: آنها حسودند و سعی میکنند دیگران را پایینتر از خودشان نگه دارند
آنها حسودند! خودشان را در موفقیتهای دیگران سهیم میبینند و دیگران را سهیم در شکستهایشان و به جای اینکه کار و تلاششان را بیشتر کنند شروع میکنند به شایعهسازی و زیرآبزنی دیگران و با این کار سعی میکنند دیگران را از معرکه به در کنند و جای آنها را بگیرند. هر چند گاهی آنها در این کار موفق به نظر میرسند اما چیزی که کاملا واضح اســت ناموفق بودن آنها اســت و احساس غرور کاذبشان! آنها حتی اگر در زمینهای خوب باشند و صاحب استعداد و توانایی، به شما هیچ کمکی نمیکنند.
عادت ششم: آنها وقتشان را زیاد هدر میدهند
آنها نمیدانند فردا چه کاری باید انجام بدهند و گاهی فقط میخورند و مهمانی میروند و میگردند و تلویزیون نگاه میکنند و از آن بدتر، خیلی از آنها هیچ کاری نمیکنند و هیچ فکری هم برای آینده در سرشان ندارند. این شاید برای مدتزمان کوتاهی آزاردهنده نباشد و حتی یکی از روشهای آرامشبخش (ریلکسیشن) به حساب بیاید اما اگر میخواهیم موفق باشیم، باید زمانمان را مدیریت کنیم و به نحو مطلوبی بین کار و سرگرمیهای خودمان تعادل ایجاد کنیم.
عادت هفتم: آنها راحتترین و بیدردسرترین راه را انتخاب میکنند
اگر دو راه برای انتخاب کردن وجود داشته باشد، آدمهای ناموفق راهی را انتخاب میکنند که راحتتر اســت؛ حتی اگر این راه منفعت کمتری داشته باشد. آنها نمیخواهند به هیچ عنوان به خودشان کمی زحمت بدهند؛ در حالی که یک زندگی خوب میخواهند. نکتهای که این آدمها نمیدانند این اســت که هر کسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کِشت! و هیچ چیزی بدون تلاش به دست نمیآید (البته در 99 درصد موارد) و اگر همین آدمها کمی، فقط کمی، برای خودشان و در راه خودشان فداکاری کنند زندگیشان خیلیبهتر میشود. در مقابل، زندگی خوب آدمهای موفق بنا میشود بر استمرار و خطا! آنها ثابتقدم هستند و در راه رسیدن به هدفهایشان تسلیم نمیشوند. آنها خطا میکنند اما آنها را تکرار نمیکنند و از میان خطاهایشان، نکتههای مثبت را بیرون میآورند.
منبع: Qatarliving
منبع : هفته نامه سلامت
وبسایت پنجره خلاقیت: گاهی اوقات حرکات شما از آنچه میگویید اهمیت بیشتری پیدا میکند. نگاهی به این ده روش برای استفاده از زبان بدن به منظور کسب برتری بیندازید. شما بدنتان را کنترل میکنید، اما بدنتان نیز شما را کنترل میکند. ژستهای ساده هر کدام تاثیر شگرفی بر نحوه تفکر، احساس یا عملکرد شما دارند. اما این موضوع بدان معنا نیست که شما برای سود بردن از زبان بدن باید ورزشکار یا بندباز باشید. شما کماکان میتوانید خودتان باشید.
۱- دراز بکشید، خلاقتر باشید.
بر اساس گفته دکتر دارن لیپنیکی، استاد دانشگاه ملی استرالیا، درازکشیدن میتواند به خلاقیت بیشتر منجر شود.او میگوید: «ممکن اســت خلاقانهترین افکار زمانی به ذهن ما برسد که به پشت دراز کشیدهایم. یکی از دلایل این موضوع این میتواند باشد که ماده شیمیایی نورآدرنالین در زمانی که ایستادهایم بیشتر آزاد میشود و این ماده مانع توانایی ما در تفکر خلاقانه اســت.» اکنون شما بهانه بسیار خوبی برای درازکشیدن و تفکر دارید.
۲- دستانتان را به سینه بزنید، مصممتر باشید.
به اندازه کافی عجیب اســت که دست به سینه بودن باعث میشود که شما مدت بیشتری را برای یک مساله غیرقابل حل اختصاص دهید و عملکرد بهتری در زمینه مسائل قابل حل داشته باشید. این موضوع واقعا جالب اســت؛ چون مقاومت، همان ویژگیست که بیشتر کارآفرینان موفق به شدت به آن احتیاج دارند.هر وقت که احساس گرفتاری کردید، دستانتان را به سینه بزنید. و سپس به حرکت رو به جلو ادامه دهید.
۳- مانند سوپرمن بایستید، اعتماد به نفس به دست آورید.
با توجه به گفته امی کادی، استاد دانشگاه هاروارد، دو دقیقه ایستادن در موضع قدرت –صاف ایستادن، دستان را به سمت آسمان گرفتن و یا مانند سوپرمن دست به کمر ایستادن- سطح اعتماد به نفس را به طور ویژهای افزایش میدهد.این کار را قبل از ورود به جایی که میدانید در آن احساس اضطراب، ناامنی و ترس خواهید داشت، انجام دهید (فقط مطمئن شوید که کسی شما را نمیبیند.)من همیشه این کار را پیش از هر مصاحبهای انجام میدهم؛ چون واقعا کارساز اســت.
۴- عضلاتتان را سفت کنید، عزم راسخ به دست آورید
میدانید که چطور قبل از تزریق آمپول خودتان را سفت میکنید. این روش بدن شما برای کمترکردن درد اســت.فشردن عضلات همچنین به شما کمک میکند تا در هنگام شنیدن جواب منفی متمرکزتر شوید. این کار حتی میتواند توانایی شما در مقاومت در برابر خوردن غذاهای وسوسهکننده را نیز افزایش دهد. (به نظر میرسد که ما در طول روز همیشه باید به فشردن عضلات مشغول باشیم)
۵- لبخند بزنید، استرس را کاهش دهید
اخمکردن، شکلکدرآوردن و دیگر نشانههای ظاهری منفی به مغز فرمان میدهند که هرکاری که مشغول انجام آن هستید دشوار اســت. بنابراین بدن شما با آزاد کردن کورتیزول واکنش نشان میدهد که باعث افزایش استرس شما میشود.استرس موجب استرس بیشتر میشود… موجب استرس بیشتر میشود…. و در زمان کوتاهی تبدیل به کوهی از آتش میشوید.
راه حل اینجاست: خودتان را مجبور کنید که لبخند بزنید. حتی اگر هیچ چیز در آن شرایط تغییر نکند باز هم شما استرس کمتری خواهید داشت.
و پاداشتان در این اســت: زمانی که لبخند بزنید، دیگر مردم نیز استرس کمتری را احساس خواهند کرد که البته باعث کاهش سطح استرس شما میشود. بنابراین هر دو استرس را با یک لبخند از بین ببرید.
(به هرحال، لبخندزدن، ورزشکردن را نیز آسانتر میکند. به عنوان مثال شما دارید با وزنههای سنگین کار میکنید، به صورت طبیعی صورتتان را در هم میکشید. اما اگر خودتان را مجبور کنید که لبخند بزنید، میبینید که میتوانید یک یا دو وزنه بیشتر بزنید. این کار را انجام دهید اما خود را برای نگاههای عجیب افراد حاضر در باشگاه آماده کنید!)
۶- به آرامی تعظیم کنید، خودتان را در آسایش قرار دهید
خمکردن آرام سرتان به سمت جلو در هنگام ملاقات با دیگران تفاوت و فروتنی را به رخ میکشد و به از بینبردن هرگونه تفاوت جایگاه پیش فرض کمک میکند.دفعه بعدی که شخصی را ملاقات کردید، به آرامی سرتان را به جلو خم کنید، لبخند بزنید، ارتباط چشمی برقرار کنید و نشان دهید که آن ملاقات موجب افتخار شما شده اســت.
همه ما افرادی را که دوستمان دارند، دوست داریم، بنابراین اگر من به شما نشان دهم که واقعا دوستتان دارم، به سرعت شروع به دوستداشتن من میکنید و نشان میدهید که مرا دوست دارید… و این موضوع به من کمک میکند تا اعصابم را آرام کنم و سعی کنم خودم باشم.
۷- از دیگران تقلید کنید، احساساتشان را درک کنید
به نظر عجیب میرسد اما تحقیقات نشان داده اســت که تقلید از اظهارات غیرکلامی دیگران میتواند به شما کمک کند تا احساساتی را که تجربه میکنند، درک کنید.از آنجایی که ما احساساتمان را به صورت غیرکلامی نشان میدهیم، تقلید از آن نشانهها به دلیل یک «مکانیسم بازخورد تو بر» بر احساسات خودمان تاثیر میگذارد.
به طور خلاصه: از احساساتم تقلید کن تا بهتر درک کنی که چه احساسی دارم؛ یعنی بهتر میتوانی به من کمک کنی تا از پس آن احساسات برآیم. علاوه بر این، تقلید از حالات صورت (کاری که معمولا آن را بدون فکر انجام میدهیم) به دیگران این حس را میدهد که انگار آن تعامل مثبت بوده اســت.
۸- در یک زاویه بایستید، دعوا را کاهش دهید
زمانی که تنشها در اوج خود قرار دارند، ایستادن روبروی یکدیگر احساس مقابله به مثل میدهد.اگر چیزی که میخواهید بگویید ممکن اســت طرف دیگر را به چالش بکشد، به آرامی از جا برخیزید و در یک گوشه بایستید یا بنشینید و اگر با شما مقابله شد، عقبنشینی نکنید.تنها به آن گوشه تغییر مکان بدهید. شما به طور مشخصصی هرگونه مقابله پیشفرض را کاهش دهید و ممکن اســت مکالمه را کمتر خصمانه نشان دهید.
۹- از دستانتان استفاده کنید، حافظه را بهبود ببخشید
تحقیقات نشان داده اســت که به صحبت واداشتن کودکان حین یادگیری تاثیری بر افزایش یادگیری ندارد؛ بلکه به حرکت واداشتن آنها کمک میکند تا اطلاعاتی را که کسب میکنند، در ذهن خود نگه دارند.اگر این موضوع برای کودکان اثبات شده، در مورد ما نیز صدق میکند. طبق گفته یک پژوهشگر «ادا در آوردن، نقش سببی در یادگیری دارد، شاید به دلیل این که راه جایگزین و مجسمی به یادگیرندگان میدهد تا ایدههای جدید را ارائه دهند.»از نظر من شیوه خوبیست.
۱۰- آدامس بجوید، هشیارتر باشید و در حالت بهتری قرار داشته باشید
درست اســت، شاید آدامس جویدن کاری حرفهای به نظر نرسد. با این حال تعدادی از مطالعهها نشان میدهد که جویدن آدامس میتواند به هشیاری بیشتر شما بینجامد.و زمان واکنش نشاندادن شما را ارتقا دهد.و توجه انتخابی و پایدارتان را بهبود بخشد.و مزاجتان را بهبود دهد.
یک راه حل: دفعه بعدی که خواستید مساله دشواری را حل کنید، دراز بکشید، دستانتان را به سینه بزنید و یک آدامس بجوید. شاید، تنها شاید، این ترکیب برندهای باشد که برای رسیدن به موفقیت بعدیتان نیاز دارید.