سه قاعده کلی برای بهتر کردن سخنرانیتان عبارتند از:
۱) قابلدرک کردن آن
آیا شنوندههایتان قادر به درک حرفهایتان هستند؟ یا فقط نیمی از نکاتی که عنوان کردید را فهمیدهاند؟
۲) منطقی کردن آن
آیا استدلالهایتان منطقی هستند؟ یا اینکه توقع دارید شنوندههایتان ازخودگذشتگی کرده و به شما اعتماد کنند؟ ربط دادن صحبتها به هم برای شنوندههایتان ساده اسـت؟
۳) واقعی کردن آن
موضوعات جزئی و و واقعی همیشه بهتر از موضوعات کلی و انتزاعی هستند.
قابلدرک کردن حرفها
اگر شنوندههایتان حرفهایتان را نفهمند، نمیتوانند تحت نفوذ شما قرار گیرند. برای اینکه سخنرانی موثر داشته باشید، باید حرفهای واضح بزنید. برای اینکه حرفهای واضح بزنید، باید از کلمات، عبارات، نمونهها و تصاویر قابل فهم و واضح استفاده کنید و آنها را با سرعتی مشخص که برای شنوندهها قابل جذب باشد، ارائه کنید.
چطور میتوانید اینکار را بکنید؟ از این طریق…
۱: از زبان ساده استفاده کنید.
از کلماتی استفاده کنید که شنوندههایتان استفاده میکنند. از اصطلاحات فنی و تخصصی که شنوندههایتان آشنایی با آنها ندارند استفاده نکنید.
سعی نکنید از زبانهایی که در مقالات علمی و آکادمیک میبینید تقلید کنید. زبان تخصصی در آن موقعیتها الزامی اسـت ولی برای یک سخنرانی مثل سخنرانی شما هیچ کمکی نمیکند.
البته دقت کنید که زبان ساده به معنی زبان خستهکننده نیست. از زبان توصیفی روشن و مشخص استفاده کنید.
۲: صریح باشید.
برای اینکه سخنرانی بانفوذ باشید، اول باید سخنرانی صریح باشید.
شنوندهها و تماشاچیان شما نباید برای فهمیدن پیام شما سردرگم شوند. پیام شما باید صریح و واضح ارائه شود. مطمئن شوید که مفهومتان با سوءتفاهم برداشت نشود.
مخصوصاً خیلی مهم اسـت که رابطهی بین فرضیات و نتیجهگیریهایتان مشخص و واضح باشد. «بهدلیل» کلمهای جادویی برای این منظور اسـت: «بهدلیل فرضیه A و فرضیه B، میتوانیم ببینیم که این نتیجهگیری باید درست باشد.»
اگر سخنرانیتان چندین فرضیه دارد، دقت کنید که شنوندههایتان رابطه بین آنها را بفهمند.
۳: توالیها و پروسهها را به طور منظم دنبال کنید.
برای کمک به شنوندهها برای فهم توالیها و پروسهها، قدمها و مرحلهها را با نظمی معنادار عنوان کنید. اگر مراحل مختلف موضوع را بدون نظم مطرح کنید و از این شاخه به آن شاخه بپرید، شنوندههایتان سردرگم خواهند شد.
با بالاتر رفتن تعداد مراحل، نیاز به استفاده از نمودار برای صراحت بیشتر بالا خواهد رفت.
۴: از نمودار استفاده کنید.
نمودارهایی که با دقت طراحی شده باشند درک شنوندهها از موضوع موردبخث را بالاتر خواهد برد. مهم نیست که نمودار را در Powerpoint بکشید یا روی یک وایتبرد یا پشت یک دستمالکاغذی، مهم فقط این اسـت که آن مفهوم را برای شنوندههایتان روشن کنید.
ولی دقت کنید که یک نمودار پیچیده غیرلازم را به شنوندهها معرفی نکنید. در بدترین حالت، یک نمودار شلوغ یا نموداری که جزییات غیرمرتبط دارند، تماشاچیها را خسته کرده و درک آنها را از موضوع کمتر میکند.
۵: از جدول استفاده کنید.
جدول هم مثل نمودار مطالب بسیار زیادی را به شنونده میرساند و میتواند مفاهیم پیچیده و روابط مبهم را به خوبی توضیح دهد.
دقت کنید که هشدار پیچیدگی غیرلازم درمورد جدول هم صدق میکند.
۶: از ارائه تدریجی استفاده کنید.
نمودار (یا جدول) را در نظر بگیرید که چطور مفهومی که تقریباً پیچیده اسـت را به بهترین شکل توضیح میدهد.
در تقریباً تمام موارد، استفاده از ارائه تدریجی باید امکانپذیر باشد. این یعنی کل نمودار را به صورت پیشرونده و تدریجی و تکهتکه که در هر زمان فقط یک قسمت از کل نمودار توضیح داده میشود، ارائه کنید. اگر حین صحبت کردن نمودار را میکشید، درواقع ذاتاً از ارائه تدریجی استفاده میکنید (چند خط میکشید، چیزی که کشیدهاید را توضیح میدهید، بعد چند خط دیگر و توضیحات بیشتر و همینطور تا آخر). این کار با پاورپوینت هم به سادگی قابلانجام اسـت.
۷: از مقایسه، تشابه و استعاره استفاده کنید.
هرجا که مفهوم جدیدی را معرفی میکنید، یک مقایسه مرتبط با آن برای کمک به درک بهتر شنوندهها ارائه کنید.
خوب، حالا که شنوندههایتان متوجه حرفهایتان هستند، باید ببینید آیا حرفهایی که میزنید منطقی به نظر میرسد یا خیر؟
آیا حرفهایتان در آزمونهای منطقیای که شنوندههایتان به صورت ناخودآگاه در ذهنشان انجام میدهند، موفق میشود یا خیر؟
۸: شنوندهها را با مسائل پیشپاافتاده تحت نفوذ درآورید.
مسائل پیشپاافتاده میتواند باثباتترین پایه برای صحبتهایتان باشد. ایده خیلی خوبی اسـت که با اینگونه مسائل شروع کنید چون شنوندههایتان بدون هیچ توضیحی آنها را باور دارند و همین مسائل باعث میشود مابقی صحبتهایتان هم به همان سمت و سو برود.
همچنین بیان موضوع از دیدگاه شنوندههایتان هم راهی عالی برای بانفوذتر کردن آن اسـت.
۹: سوال بپرسید و کاری کنید شنوندههایتان فکر کنند.
سوال کردن شنوندههایتان را هم درگیر میکند و باعث میشود شرکتکنندههایی فعال در سخنرانی باشند. به جای اینکه به صورت منفعل یکجا بنشینند و منتظر پاسخهای خودتان باشند، آنها به پاسخهای سوال فکر خواهند کرد. و بعد که شما به سمت نتیجهگیریها می روید، آنها آن پاسخها را از زبان خودشان خواهند دانست. در ایدآلترین شرایط، احساس خواهند کرد که خودشان به آن نتیجهگیریها رسیدهاند، این روشی فوقالعاده برای متقاعد کردن آنهاست.
۱۰: نقطهنظر مخالف را مدنظر قرار دهید و آن را تکذیب کنید.
در ظاهر به نظر احمقانه میرسد که ادعاهای مختلف ادعای خودتان را هم مطرح کنید. اگر شنوندههایتان اصلاً به آنها فکر هم نکرده بودند چه؟ با این کار فقط بذر شک و تردید را در دلشان کاشتهاید.
برعکس مطرح کردن نقطهنظر مخالف باعث میشود شما به دور از تعصب به نظر برسید و این اعتبارتان را بیشتر میکند.
۱۱:روی نقاطی که ارزش بیشتری برای شنوندهها دارد، تاکید کنید.
فقط در صورتیکه واقعیاتی ایدآل و انکارناپذیر عنوان میکنید و استدلالهایتان کاملاً قیاسی اسـت (که در آن نتیجهگیری بلافاصله بعد از فرضیه میآید)، در استدلال قیاسیتان مطمئناً نقصهایی وجود خواهد داشت. (این به آن معنا نیست که کارتان را خوب انجام ندادهاید، استدلالهای استقرایی در تعریف خود عدمقطعیتهایی دارد).
ازآنجا که سخنرانی شما طول مشخصی دارد، باید بهترین انتخابها را برای گذراندن این مدت داشته باشید. اگر بخش عمده زمان خود را به بحث کردن درمورد موضوعات موردعلاقه شنوندههایتان کنید، سخنرانی موثرتری خواهید داشت.
واقعی کردن حرفها
جزئیات واقعی و مشخص قدرت مباحثتان را بالا میبرد و درنتیجه پیام کلیتان را نافذتر میکند.
توضیح دادن تئوریای که باعث میشود راهکار شما سود را بالا ببرد شروع خوبی اسـت. تعریف کردن داستان شرکتی که توانست با استفاده از راهکارتان سود خود را تا ۱۷ درصد بالا ببرد، اقدام قویتری اسـت.
۱۲ از تصویر و عکس استفاده کنید.
حرف زدن درمورد یک چیز به صورت انتزاعی خوب اسـت ولی استفاده از اشیاء یا عکسهای واقعی اعتبار بیشتری به حرفهایتان میدهد. شواهد بصری به سختی قابل انکارند.
۱۳: از جزئیات زنده و واضح استفاده کنید.
با کمک عکس میتوانید ادعاهایتان را با ارائه جزئیات دقیق واقعیتر کنید.
۱۴: از واقعیات و آمار استفاده کنید.
اعداد تاثیر صحبتهایتان را بیشتر میکنند. مثلاً دو جمله زیر را با هم مقایسه کنید:
– هر سال افراد زیادی بخاطر سرطان جان خود را از دست میدهند.
کدامیک از این جملات احتمال بیشتری دارد که بتواند شنوندههایتان را به اهدای سرمایه برای تحقیقات سرطان راغب کند؟
یک آمار ممکن اسـت درست باشد ولی بدون عنوان کردن یک منبع، شنوندههایتان آن را رد خواهند کرد. با ذکر یک منبع، شما صحبتهایتان را قابلباورتر میکنید.
البته اعتبار منبعی که ذکر میکنید هم مهم اسـت.
۱۶: از نمونههای واقعی و نمونههای موردی استفاده کنید.
میتوانید مباحث قانعکنندهای درمورد تئوریها و ایدهها ارائه کنید ولی شنوندههایتان به این فکر خواهند کرد که این تئوریها واقعیت دارند یا نه. نمونههای واقعی و تحقیقات موردی نشان میدهند که تئوری شما در دنیای واقعی جا دارد.
۱۷: از خاطرات شخصی و حکایات استفاده کنید.
یک داستان و خاطره شخصی قدرت یک نموه واقعی را با آنچه که از منابع قبلاً ذکر کردید ترکیب میکند. اگر تصور کنیم شما منبع معتبری هستید، خاطرات شخصی تاثیری به مراتب بالاتر از تاثیر خاطراهها و داستان دوستان و آشنایانتان خواهد داشت.
به گزارش شفاف، علم پزشکی در دو زمینه نوظهور به ما می گوید مریضی تنها به خاطر فرآیندهای فیزیولوژیکی به وجود نمی آید. آنها می گویند سبک زندگی، استرس، رابطه، فرهنگ، برنامه غذایی و حتی شخصیت ما می تواند روی سلامت فیزیکی مان تاثیر بگذارد. این دو زمینه نوظهور که پزشکی کاربردی و سایکونوروایمونولوژی نام دارند نشان داده اند استرس موقعیتی، در کنار یک برنامه غذایی ناسالم می تواند التهاب را تشدید کند. اینها عوامل مهمی در بروز بیماری های خود ایمنی مانند آرتریت روماتوئید، فیبرومیالژی، هاشیموتو و بیماری گریوز تیروئید، بیماری های التهابی روده و میزبان دیگر بیماری ها هستند.
به صورت کلی 80 نوع بیماری خود ایمنی وجود دارد که بسیاری از افراد را تحت تاثیر خود قرار داده اند. خانم ها بیشتر از آقایان دچار بیماری های خود ایمنی می شوند. داروهای مرسوم به صورت کلی در درمان بیماری های خود ایمنی موفق بوده اند. در بهترین حالت پزشکان متعارف داروهایی را برای کنترل نشانه ها ارائه می کنند، اما بیماری های خود ایمنی را غیر قابل برگشت و غیر قابل درمان می دانند.
با اینکه این بیماری ها معمولا به صورت فامیلی و یا ژنتیکی جریان دارند، پزشکان سایکونوروایمونولوژی و پزشکی کاربردی به تاثیر استرس، برنامه غذایی و روایت ذهنی فرد از بیماری مربوط به ایمنی اهمیت می دهند. برخی سایکونوروایمونولوژیست ها مانند بروم اظهار می کنند که داستان سلولی سندی کوچک از واکنش به داستان فردی یک شخص است.
پزشکان پزشکی کاربردی اظهار می کنند تغییرات سبک زندگی از جمله تغییر در برنامه غذایی که بتواند التهاب را کاهش دهد، می تواند بیماری های خود ایمنی را دور نگه دارد و حتی به کلی دفعشان کند. ایمی میرز متخصص پزشکی کاربردی توصیه می کند تمام قندها، غلات، حبوبات و کافئین ها را از برنامه غذایی خود حذف کنید تا بیماری خود ایمنی دفع شود.
یکی از مهم ترین تغییرات سبک زندگی که توسط پزشکان در این زمینه و متخصصان غدد توصیه می شود کاهش استرس است. آنها مدیتیشن، یوگا، پیاده روی و دیگر انواع ورزش را به صورت روزانه توصیه می کنند. با شروع تعطیلات ( عید نوروز، تعطیلات تابستان ) کاهش استرس بسیار اهمیت پیدا می کند، چون زندگی اجتماعی مان می تواند روی زندگی سلولی مان تاثیر بگذارد.
در ادامه سه تکنیک تاثیر گذار کاهش دهنده استرس، مخصوص افرادی که از مشکل بیماری خود ایمنی رنج می برند را به شما آموزش می دهیم:
1- ذهنتان را در بدنتان نگه دارید.
افکار خود را نزدیک به جایی که بدنتان در فضا است نگه دارید. اجازه ندهید افکارتان در موقعیت هایی که نگرانتان می کند و نمی توانید کنترلشان کنید بمانند. پشیمانی و نگرانی کمکی به شما نمی کند و در واقع ساکن ماندن روی ترس ها و نگرانی ها می توانند مریضتان کنند.
بسیاری از بیماری های خود ایمنی از نگرانی بیش از حد ریشه می گیرند. تمام بیماری های خود ایمنی روندی دارند که باعث می شود سیستم ایمنی فرد مبتلا به جای حمله به میکروب های خاجری به سلول ها و ارگان های موجود در بدن خود شخص هجوم آورد. شخصی که از بیماری خودایمنی رنج می برد به معنای واقعی کلمه تبدیل به بدترین دشمن خود می شود. بدنش به خودش حمله می کند.
2- با خود روراست باشید.
جمله شکسپیر که قرن ها نقل شده و کهنه نمی شود؛ این بالاتر از همه است: خودت باش. معمولا درگیر انتظارات و فشارها از خارج از ارزش های منحصر به فرد یا اعتقادات خودمان می شویم. فکر می کنیم باید پول بیشتری داشته باشیم، ماشین مدل بالاتر یا خانه ای مجلل تر داشته باشیم. ما خودمان را گول می زنیم که به دست آوردن اینها باعث می شود شادتر شویم، ما راه خود بودن را گم کرده ایم.
خود بودن و با خود روراست بودن باعث می شود سالم تر شویم. وقتی خود را در ارزش ها و اهدافی که از اجتماع دریافت کردیم گم می کنیم، بیشتر در معرض بیمار شدن قرار خواهیم گرفت.
3- در لحظه زندگی کنید.
توجه خود را روی حالا و همین جا نگه دارید. اجازه ندهید احساسات، اضطراب ها یا افکار، مزاحم زمان حاضرتان شوند. از پنج حستان برای تجربه دنیایی که پیش رویتان است استفاده کنید و فکرتان را با افکار مداوم پر نکنید. در فلسفه بودایی تنها زمان حال واقعی است: گذشته و آینده غیر واقعی است.
به خاطر داشته باشید: نمی توانید گذشته را تغییر دهید اما زمان حال را می توانید. قبول این واقعیت، برایتان ایجاد آرامش می کند.
نخستین کارگاه آموزشی مشترک میان صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران معاونت علمی ریاست جمهوری و بنیاد پژوهش آلمان برگزار میشود.
دریافت کننده:ابوالقاسم تیموری** انتشار: معصومه گلشن
در این مقاله تکنیکهای سادهای به شما معرفی میکنیم که از آنها میتوانید برای موثرتر کردن سخنرانیهایتان استفاده کنید.
سه قاعده کلی برای بهتر کردن سخنرانیتان عبارتند از:
۱) قابلدرک کردن آن
آیا شنوندههایتان قادر به درک حرفهایتان هستند؟ یا فقط نیمی از نکاتی که عنوان کردید را فهمیدهاند؟
۲) منطقی کردن آن
آیا استدلالهایتان منطقی هستند؟ یا اینکه توقع دارید شنوندههایتان ازخودگذشتگی کرده و به شما اعتماد کنند؟ ربط دادن صحبتها به هم برای شنوندههایتان ساده اســت؟
۳) واقعی کردن آن
موضوعات جزئی و و واقعی همیشه بهتر از موضوعات کلی و انتزاعی هستند.
حالا به ۱۷ تکنیک خاص برگرفته از این سه اصل کلی اشاره میکنیم:
قابلدرک کردن حرفها
اگر شنوندههایتان حرفهایتان را نفهمند، نمیتوانند تحت نفوذ شما قرار گیرند. برای اینکه سخنرانی موثر داشته باشید، باید حرفهای واضح بزنید. برای اینکه حرفهای واضح بزنید، باید از کلمات، عبارات، نمونهها و تصاویر قابل فهم و واضح استفاده کنید و آنها را با سرعتی مشخص که برای شنوندهها قابل جذب باشد، ارائه کنید.
چطور میتوانید اینکار را بکنید؟ از این طریق…
۱#: از زبان ساده استفاده کنید.
از کلماتی استفاده کنید که شنوندههایتان استفاده میکنند. از اصطلاحات فنی و تخصصی که شنوندههایتان آشنایی با آنها ندارند استفاده نکنید.
سعی نکنید از زبانهایی که در مقالات علمی و آکادمیک میبینید تقلید کنید. زبان تخصصی در آن موقعیتها الزامی اســت ولی برای یک سخنرانی مثل سخنرانی شما هیچ کمکی نمیکند.
البته دقت کنید که زبان ساده به معنی زبان خستهکننده نیست. از زبان توصیفی روشن و مشخص استفاده کنید.
۲#: صریح باشید.
برای اینکه سخنرانی بانفوذ باشید، اول باید سخنرانی صریح باشید.
شنوندهها و تماشاچیان شما نباید برای فهمیدن پیام شما سردرگم شوند. پیام شما باید صریح و واضح ارائه شود. مطمئن شوید که مفهومتان با سوءتفاهم برداشت نشود.
مخصوصاً خیلی مهم اســت که رابطهی بین فرضیات و نتیجهگیریهایتان مشخص و واضح باشد. «بهدلیل» کلمهای جادویی برای این منظور اســت: «بهدلیل فرضیه A و فرضیه B، میتوانیم ببینیم که این نتیجهگیری باید درست باشد.»
اگر سخنرانیتان چندین فرضیه دارد، دقت کنید که شنوندههایتان رابطه بین آنها را بفهمند.
۳#: توالیها و پروسهها را به طور منظم دنبال کنید.
برای کمک به شنوندهها برای فهم توالیها و پروسهها، قدمها و مرحلهها را با نظمی معنادار عنوان کنید. اگر مراحل مختلف موضوع را بدون نظم مطرح کنید و از این شاخه به آن شاخه بپرید، شنوندههایتان سردرگم خواهند شد.
با بالاتر رفتن تعداد مراحل، نیاز به استفاده از نمودار برای صراحت بیشتر بالا خواهد رفت.
۴#: از نمودار استفاده کنید.
نمودارهایی که با دقت طراحی شده باشند درک شنوندهها از موضوع موردبخث را بالاتر خواهد برد. مهم نیست که نمودار را در Powerpoint بکشید یا روی یک وایتبرد یا پشت یک دستمالکاغذی، مهم فقط این اســت که آن مفهوم را برای شنوندههایتان روشن کنید.
ولی دقت کنید که یک نمودار پیچیده غیرلازم را به شنوندهها معرفی نکنید. در بدترین حالت، یک نمودار شلوغ یا نموداری که جزییات غیرمرتبط دارند، تماشاچیها را خسته کرده و درک آنها را از موضوع کمتر میکند.
۵#: از جدول استفاده کنید.
جدول هم مثل نمودار مطالب بسیار زیادی را به شنونده میرساند و میتواند مفاهیم پیچیده و روابط مبهم را به خوبی توضیح دهد.
دقت کنید که هشدار پیچیدگی غیرلازم درمورد جدول هم صدق میکند.
۶#: از ارائه تدریجی استفاده کنید.
نمودار (یا جدول) را در نظر بگیرید که چطور مفهومی که تقریباً پیچیده اســت را به بهترین شکل توضیح میدهد.
در تقریباً تمام موارد، استفاده از ارائه تدریجی باید امکانپذیر باشد. این یعنی کل نمودار را به صورت پیشرونده و تدریجی و تکهتکه که در هر زمان فقط یک قسمت از کل نمودار توضیح داده میشود، ارائه کنید. اگر حین صحبت کردن نمودار را میکشید، درواقع ذاتاً از ارائه تدریجی استفاده میکنید (چند خط میکشید، چیزی که کشیدهاید را توضیح میدهید، بعد چند خط دیگر و توضیحات بیشتر و همینطور تا آخر). این کار با پاورپوینت هم به سادگی قابلانجام اســت.
۷#: از مقایسه، تشابه و استعاره استفاده کنید.
هرجا که مفهوم جدیدی را معرفی میکنید، یک مقایسه مرتبط با آن برای کمک به درک بهتر شنوندهها ارائه کنید.
منطقی کردن حرفها
خوب، حالا که شنوندههایتان متوجه حرفهایتان هستند، باید ببینید آیا حرفهایی که میزنید منطقی به نظر میرسد یا خیر؟
آیا حرفهایتان در آزمونهای منطقیای که شنوندههایتان به صورت ناخودآگاه در ذهنشان انجام میدهند، موفق میشود یا خیر؟
۸#: شنوندهها را با مسائل پیشپاافتاده تحت نفوذ درآورید.
مسائل پیشپاافتاده میتواند باثباتترین پایه برای صحبتهایتان باشد. ایده خیلی خوبی اســت که با اینگونه مسائل شروع کنید چون شنوندههایتان بدون هیچ توضیحی آنها را باور دارند و همین مسائل باعث میشود مابقی صحبتهایتان هم به همان سمت و سو برود.
همچنین بیان موضوع از دیدگاه شنوندههایتان هم راهی عالی برای بانفوذتر کردن آن اســت.
۹#: سوال بپرسید و کاری کنید شنوندههایتان فکر کنند.
سوال کردن شنوندههایتان را هم درگیر میکند و باعث میشود شرکتکنندههایی فعال در سخنرانی باشند. به جای اینکه به صورت منفعل یکجا بنشینند و منتظر پاسخهای خودتان باشند، آنها به پاسخهای سوال فکر خواهند کرد. و بعد که شما به سمت نتیجهگیریها می روید، آنها آن پاسخها را از زبان خودشان خواهند دانست. در ایدآلترین شرایط، احساس خواهند کرد که خودشان به آن نتیجهگیریها رسیدهاند، این روشی فوقالعاده برای متقاعد کردن آنهاست.
۱۰#: نقطهنظر مخالف را مدنظر قرار دهید و آن را تکذیب کنید.
در ظاهر به نظر احمقانه میرسد که ادعاهای مختلف ادعای خودتان را هم مطرح کنید. اگر شنوندههایتان اصلاً به آنها فکر هم نکرده بودند چه؟ با این کار فقط بذر شک و تردید را در دلشان کاشتهاید.
برعکس مطرح کردن نقطهنظر مخالف باعث میشود شما به دور از تعصب به نظر برسید و این اعتبارتان را بیشتر میکند.
۱۱#:روی نقاطی که ارزش بیشتری برای شنوندهها دارد، تاکید کنید.
فقط در صورتیکه واقعیاتی ایدآل و انکارناپذیر عنوان میکنید و استدلالهایتان کاملاً قیاسی اســت (که در آن نتیجهگیری بلافاصله بعد از فرضیه میآید)، در استدلال قیاسیتان مطمئناً نقصهایی وجود خواهد داشت. (این به آن معنا نیست که کارتان را خوب انجام ندادهاید، استدلالهای استقرایی در تعریف خود عدمقطعیتهایی دارد).
ازآنجا که سخنرانی شما طول مشخصی دارد، باید بهترین انتخابها را برای گذراندن این مدت داشته باشید. اگر بخش عمده زمان خود را به بحث کردن درمورد موضوعات موردعلاقه شنوندههایتان کنید، سخنرانی موثرتری خواهید داشت.
واقعی کردن حرفها
جزئیات واقعی و مشخص قدرت مباحثتان را بالا میبرد و درنتیجه پیام کلیتان را نافذتر میکند.
توضیح دادن تئوریای که باعث میشود راهکار شما سود را بالا ببرد شروع خوبی اســت. تعریف کردن داستان شرکتی که توانست با استفاده از راهکارتان سود خود را تا ۱۷ درصد بالا ببرد، اقدام قویتری اســت.
۱۲# از تصویر و عکس استفاده کنید.
حرف زدن درمورد یک چیز به صورت انتزاعی خوب اســت ولی استفاده از اشیاء یا عکسهای واقعی اعتبار بیشتری به حرفهایتان میدهد. شواهد بصری به سختی قابل انکارند.
۱۳#: از جزئیات زنده و واضح استفاده کنید.
با کمک عکس میتوانید ادعاهایتان را با ارائه جزئیات دقیق واقعیتر کنید.
۱۴#: از واقعیات و آمار استفاده کنید.
اعداد تاثیر صحبتهایتان را بیشتر میکنند. مثلاً دو جمله زیر را با هم مقایسه کنید:
– هر سال افراد زیادی بخاطر سرطان جان خود را از دست میدهند.
– هر سال ۳۰۰۰ نفر در جامعه بخاطر سرطان جان خود را از دست میدهند.
کدامیک از این جملات احتمال بیشتری دارد که بتواند شنوندههایتان را به اهدای سرمایه برای تحقیقات سرطان راغب کند؟
۱۵#: منابعتان را ذکر کنید.
یک آمار ممکن اســت درست باشد ولی بدون عنوان کردن یک منبع، شنوندههایتان آن را رد خواهند کرد. با ذکر یک منبع، شما صحبتهایتان را قابلباورتر میکنید.
البته اعتبار منبعی که ذکر میکنید هم مهم اســت.
۱۶#: از نمونههای واقعی و نمونههای موردی استفاده کنید.
میتوانید مباحث قانعکنندهای درمورد تئوریها و ایدهها ارائه کنید ولی شنوندههایتان به این فکر خواهند کرد که این تئوریها واقعیت دارند یا نه. نمونههای واقعی و تحقیقات موردی نشان میدهند که تئوری شما در دنیای واقعی جا دارد.
۱۷#: از خاطرات شخصی و حکایات استفاده کنید.
یک داستان و خاطره شخصی قدرت یک نموه واقعی را با آنچه که از منابع قبلاً ذکر کردید ترکیب میکند. اگر تصور کنیم شما منبع معتبری هستید، خاطرات شخصی تاثیری به مراتب بالاتر از تاثیر خاطراهها و داستان دوستان و آشنایانتان خواهد داشت.
چه فکر میکنید؟
تکنیکهایی که برایتان عنوان کردیم چندان کامل نیست. راهها و روشهای دیگری هم برای بالا بردن تاثیر و نفوذ سخنرانیهایتان وجود دارد.
شما چه تکنیکهای دیگری استفاده میکنید؟
وقتی نظارهگر یک سخنرانی هستید، چه کیفیاتی باعث میشود فکر کنید که سخنرانیای منطقی و خوب بوده اســت؟