یک جمله معروف هست که می گوید؛ اگر در ظاهر خودتان احساس خوب و با نشاطی دارید، پس در باتن تان هم احساس خوبی دارید.
در این مسئله شکی وجود ندارد. چنین افرادی همیشه به دنبال وسیله نقلیه ای هستند که حتی باعث بهبود ظاهرشان شود
و احساسی روانی بهتری را به آن ها هدیه دهد، اما در این آشفته بازار و کلاس های متعدد خودروها، کار حتی برای افراد متخصص این زمینه هم سخت شده است.
برای مثال پونیتاک آزتاک حاضر در سریال برکینگ بد را یادتان هست؟
این کراس اور از تبار شهر مونتانا با فضای بزرگ،وسیله نقلیه چندان بدی هم نیست،
اما با طراحی در حد فاجعه اش در اعماق تاریخ خودروسازی جای گرفت و هیچ کس حتی لحظه ای به آن فکر نمی کند.
چه برسد که کسی بخواهد روزی سوار آن شود.
حال اینجا سه CUV یا کراس اور سایز متوسط داریم که سازندگانشان آن ها را خوشتیپ ترین های بازار نامیده اند،
اما می خواهیم ببینم در پس از چهره بزک شده و نسبتا جالب چه چیزهایی در آستین دارند.
«سانتافه اسپرت» و “فورد ادج” و “نیسان موارنو”
هر سه این کراس آور ها همانند پونتیاک آزتک هستند.
اصل پلت فرم شان محور متحرک جلو است. اما همگی به گزینه محبوب امروز خریداران، یعنی سیستم چهارچرخ متحرک مجهز شده اند.
بدون ردیف سوم سرنشینان، فضای متوسط برای قرار دادن وسایل در صندوق نسبت به نمونه های سایز بزرگ و همچنین توهم این که
شما سوار بر یک وسیله اسپرت یا ورزشی هستید را هم برای رانندگان خود به ارمغان می آورند.
هرسه این ها با نام «اسپرت» مزین شده اند. البته برای مثال در «سانتافه» به دلیل به کار بردن کلمه “اسپرت” در نام آن،
یک تعلیق و فرمان برقی متفاوت نسبت به نسخه معمولی وجود دارد.
فورد محصولی که از میشیگان آمده از یک موتور خرس مانند و قدرتمند بهره می برد.
«نیسان مورانو پلاتینیوم» هم نه از سرزمین آفتاب تابان بلکه از حوالی رود همیشه خروشان می سی سی پی آمده
و آخرین تفسیر نیسان از یک کراس اور سایز متوسط است.
صحبت از سبک و استایل شد. آیا رینگ های ۱۹ یا ۲۰ اینچی بر زیر یک کراس اور مشاهده کرده اید؟!
مثلا در محصولی همچون رنو کپچر ما رینگ های ۱۶ اینچی داریم.
اما در اینجا رینگ ها بسیار بزرگ تر از این حرف ها هستند.
بدون هیچ گونه حرف اضافی به سراغ رده بندی و شرح این سه کراس اوور رقیب می رویم. در ادامه با ما همراه باشید.
«فورد ادج» از سال ۲۰۰۷ به بعد مهمان ما شده است.
اما برخلاف مورانو به جای حرکت رو به جلو پس رفت داشته است.
ادج با موتور های مختلفی در بازار حضور دارد،اما ما نسخه جدید و به روز شده ۲٫۷ لیتری V-6 اکوبوست آن را برگزیدیم
و بر خلاف انتظارمان، عملکرد آن در مسیر مستقیم مثال زدنی است،چرا که یکی از بهترین موتورهای تاریخ آمریکا را در سینه خود دارد.
قدرت آن ۳۲۵ اسب بخار است و با وزنی در حدود ۱۹۹۸کیلوگرم برای رسیدن به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت به زمان ۵٫۷ ثانیه نیاز دارد.
در عین حال این خودرو دو تنی مصرف سوخت نسبتا عالی را هم عرضه می کند
۱۲٫۷/۹٫۷/۱۱٫۳۶/ اعداد واقعی مصرف سوخت نسبت لیتر به هر صد کیلومترهستند. به ترتیب در شهر،بزرگراه ها و مصرف ترکیبی.
«سانتافه اسپرت» و “فورد ادج” و “نیسان موارنو”۲
سیستم تعلیق این خودرو نسبت به نسخه معمولی در حدود ۱۰ درصد سفت تر شده است.
آنتی رول بار آن هم در حدود ۱۵ درصد ضخیم تر است و حتی تنظیمات کمک فنر هم به نظر می رسد که سفت از دو رقیب دیگر باشد.
پس با این حساب انتظار خودرویی خشک با هندلینگ بالا را داریم اما خوشبختانه فورد در این زمینه زیاده روی نکرده است
و سیستم تعلیق در جاده به نرمی کار می کنند.هرچند که در جاده های سنگ ریز شده تکان ها شدید است.
درحال صحبت در مورد موتور آن بودیم، صدای موتور گوش نواز است به خصوص برای علاقه مندان آن.
اما شاید برای عموم مردم جالب نباشد. اکثر پاسخ های فورد، ما را به یاد پورشه ماکان s می اندازد.
فقط به این دلیل نیست که مسیر ۸ شکل را در ۲۶٫۲ ثانیه طی می کند.
با دارا بودن متوسط شتاب جانبی ۰٫۸۷ رقم بهتری نسبت به پورشه را ثبت می کند. پس می تواند همانند یک محصول آلمانی باشد.
«سانتافه اسپرت» و “فورد ادج” و “نیسان موارنو” ۳
قیمت ۴۴٫۸۶۰ دلاری آن شاید کمی گول زننده باشد.
سریع است و سرگرم کننده ظاهر می شود. بعضی ها سرعت و سرگرمی آن را بیش از حد می دانند و حس کوپه مانند آن باعث این قضیه است.
در آن سمت قضیه، از ساده ترین تعریف های یک وسیله نقلیه اینچنینی باز می ماند،
چرم جیر به کار رفته در صندلی ها، به جای حمایت کمرتان فشار عجیبی به آن وارد می کند.
حتی با وجود قابلیت تنظیم برقی این بخش از صندلی هم این مشکل حل نمی شود.
شیفتر دنده بیش از حد شیک و با ادا طراحی شده است.
همانند مدلی که در فورد F-150 وجود دارد. استفاده از آن سخت است.
بعضی اوقات حرکت شیفتر بین حالت D و S به سختی صورت می پذیرد.
فرمان در بعضی اوقات احساس سنگینی طبیعی به شما نمی دهد و این می تواند حتی خطرناک باشد.
«سانتافه اسپرت» و “فورد ادج” و “نیسان موارنو” ۴
اگرچه انتخاب طرح و مواد اولیه استفاده شده در داخل اتاق، همه گی درجه یک هستند.
اما دکمه ها بسیار کوچک کار شده اند. دیدن آن ها سخت است.
چه برسد به آن که بخواهییم از آن ها استفاده کنیم. سرعت پاسخگویی دستورات صفحه نمایش مرکزی هم به صورت قابل ملاحظه ای
از «نیسان و هیوندای» کُند تر صورت می پذیرد و حتی طراحی نرم افزاری کامپیوتر آن هم مثل یک کابوس است.
در واقع فورد ادج به اندازه فیستا رابط کاربری عامه پسندی ندارد.
در آخر ما عاشق فضای جادار و بزرگ آن شدیم. سیستم تعلیق و موتور V-6 آن بسیار درجه یک و خیره کننده عمل می کند.
این بهترین مدل ادج است که تا به حال ساخته شده است،اما اگر خودرو با بسته بندی های بدون حاشیه و امکانات عجیب و غریب
بدرد نخور و قیمت کمتر عرضه شود، آن را بیشتر هم دوست خواهیم داشت.
اولین برخورد ما با نسل جدید سانتافه به سال ۲۰۱۳ بر می گردد.
در آن زمان سانتافه را خودرویی یافتیم که کنترل کردن بدنه آن بسیار سخت و درهم برهم بود،
همینطور سیستم فرمان بی تفاوت و بدون هیچ گونه پاسخگویی درست به راننده.
مدل ۲۰۱۵ از یک فرمان برقی مجهز به پردازنده ۳۲ بیتی بهره می برد و نتایج واضح تری از شرایط جاده را به راننده اعلام می کند.
سفت تر شدن بوشینگ های جلو و عقب خودرو و همچنین تغییر و اصلاح در زوایای تعلیق از دیگر تغییرات آن هستند.
«سانتافه اسپرت» و “فورد ادج” و “نیسان موارنو” ۵
آیا این تغییرات نتیجه ای هم به همراه داشته است؟
جواب کوتاه این است که نسبت به سابق بسیار بهتر شده است.
اما انتظار این را نداشته باشید که با یک محصول دگرگون شده و بهترین کراس اوور بازار طرف باشید.
بیشتر تغییرات بر روی اصلاح رابطه راننده با خودرو بوده است و عملکرد آن در نتایج عددی و…چندان پیشرفتی نداشته.
به گونه ای که مسیر ۸ شکل را دقیقا هم زمان با مدل سال ۲۰۱۳ طی می کند.
در ۲۷٫۷ ثانیه. میانگین میزان شتاب جانبی قابل تحمل در این رده ۰٫۸ g است.
برای توقف کامل خودرو از سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت به صفر به ۳۷ متر فضا در نسل قبلی نیاز داشته اید..
سانتافه جدید قادر به تحمل ۰٫۷۸ g شتاب جانبی است و به ۳۷٫۷ متر فضا نیاز دارد.
حس فرمان و رانندگی با آن بیشتر به این سمت می رود که شما درگیر آن خواهید شد.
نه این که به صورت عمیق وارد معقوله رانندگی با آن بشوید.
موتور ۲ لیتری ۴ سیلندر خطی توربوشارژ شده به قدرت ۲۶۵ اسب بخار، شاید احساس چندان خوشایندی را به راننده منتقل نکند.
در واقع به نظر می رسد که این موتور برای حرکت های انفجاری و ضربه ای طراحی شده است.
اما پیام رانندگی با آن واضح و مشخص است: نباید انتظار هندلینگ و دینامیک در حد خودروهای ۵ ستاره بازار را از آن داشت.
به طور قطع هیوندایی توان رقابت در این زمینه ها را با پرچمداران طولانی مدت این بخش را ندارد.
این که با یک محصول درجه یک از لحاظ رانندگی نیستیم.
شاید کمی افسرده کننده به نظر برسد. اما قیمت پایین تر آن معادلات را برهم می زند.
با قیمت ۳۸٫۳۷۰ دلار، سانتافه در حدود ۵٫۵۸۵ دلار از مورانو ارزان تر و در حدود ۶٫۴۹۰ دلار از فورد قیمت کمتری دارد
و در عین حال از اکثر تکنولوژی های روز بهره می برد. برای خریدارانی که کمتر از ۴۰ هزار دلار پول دارند.
مقدار بسیار زیادی فضا و امکانات آن به همراه موقعیت مناسب صندلی در یک کراس اور SUV مانند، جز مهم ترین نکات سانتافه است.
قیمت کمتر سانتافه کاملا قابل درک است.
شاید با یک محصول حوصله سر بر طرف باشیم،اما هیچ چیز در حین رانندگی با آن در شرایط عادی برای یک فرد عادی مشکل ساز نمی شود.
عملکرد ضعیف در شتاب گیری صفرتا ۹۶ کیلومتر بر ساعت که به ۹٫۳ ثانیه زمان نیاز دارد با مقایسه دو رقیب کاملا مشهو و هویدا است،
اما واقعا نباید عملکرد اسپرتی را از یک کراس اور روزمره که به غلط توسط سازنده اش، نام اسپرت را به دوش می کشد انتظار داشت.
اعداد واقعی مصرف سوخت آن در شهر،بزرگراه و مصرف ترکیبی به ترتیب ۱۱٫۹/۸٫۸/۱۰٫۵ است.
بنابراین از نظر مصرف سوخت اقتصادی،سانتافه در پشت سر مورانو با موتور V-6 قرار می جای میگیرد.
پکیج کامل کننده سانتافه، ۴٫۳۵۰ دلار قیمت خورده است و سیستم سرمایش صندلی های جلو و گرم کن صندلی های عقب،
سنسور پارک، مموری درایو، و صفحه نمایش ۸ اینچی لمسی را شامل می شود.
صندلی ها راحت هستند حتی اگر نحوه قرار گیری آن ها چندان جالب نباشد.
کنترل کننده جعبه دنده هم ساده و دوست داشتنی طراحی شده است و سرنشینان از فضای پای مناسبی برخوردار می شوند.
دید رو به جلو به طور کلی خوب است. داخل کابین هم آرام و بدون صدا است
. در زمان تخته کردن دریچه گاز صدای کمتری نسبت به هر دو رقیب وارد اتاق می شود.
خرید سانتافه یک تصمیم عقلی و منطقی است، نه یک تصمیم دلی.
با دارا بودن مدت زمان وارانتی بیشتر و قیمت کمتر، شما پاداش خود را برای خرید آن دریافت خواهید کرد.
مهم ترین فاکتور خریداران نیسان مورانو در نسل های اول و نسل فعلی که سوم آن است.
طراحی ظاهری خیره کننده آن است. نیسان می گوید: در نسل دوم ما بیشتر به عملکرد و دینامیک رانندگی توجه کردیم.
حالا کیفیت بسیار بالا را به معجون خود افزوده ایم و نسل سوم را به بازار فرستادیم.
در مجموع باید نیسان مورانور را یک محصول لذت بخش،با رانندگی نرم، بسیار کم سر و صدا، و در مجموع یک محصول ارزنده توصیف کرد.
وسیله نقلیه ای که با مخلوطی از قابلیت ها عرضه شده است و از سال ۲۰۰۳ که در بازار حضور دارد،ت
جربه گران بهایی را نصیب مهندسان نیسان کرده است.
نسل سوم مورانو بدین ترتیب هم توانایی ارضا کردن خریدارانی که به دنبال سواری نرم بوده اند را دارد
و هم هندلینگ استثنایی را حداقل برای یک محصول کراس اور به خواستاران لذت رانندگی هدیه می دهد.
بادی رول کمی در مورانو احساس می شود، اما به قدری نیست که راننده و سرنشینان را دچار تکان های اساسی کند.
حتی در حین ورود و خروج از پیچ های با سرعت بالا هم مشکلی دیده نمی شود.
با وجود این که در تست مسیر ۸ای شکل، زمان ۲۷٫۸ ثانیه و میانگین ۰٫۶۴ g را ثبت کرد.
و در واقع کند ترین زمان در بین دو رقیب دیگر است.
پس از حضور در جاده های پر پیچ و خم و رانندگی تکنیکی، باید به مورانو لقب یکی از عجیب ترین خودروهای روزگار مدرن ما را داد.
در واقع یکی از نویسندگان می گوید: از دینامیک پر حرارات و انفجاری آن متعجب شدم.
با توجه به این که در تست مسیر ۸ای شکل زمان قابل قبولی را ثبت نکرد.
مورانو به راحتی به چپ و راست گوشه های پیچ پرتاب می شود و سیستم کنترل پایداری آن به شما اجازه می دهد که بدون مداخله آن عرض و طول پیچ را به راحتی رد کنید.
در واقع نکته کلیدی کار در بالانس این اتومبیل است. در مسیر ۱٫۴ مایل، مورانو به کمک گیربکس CVT یا ضریب متغیر، و قدرت ۲۶۰ اسب بخاری استخراج شده از موتورV-6، در عرض ۷٫۴ ثانیه به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت می رسد.
در حدود ۰٫۴ ثانیه کندتر از مدل دفرنسیال جلو، که به دلیل وزن بیشتر مدل دو دفرنسیال چنین زمانی ثبت شده است.
در سرعت های پایین همچون زمان پارک کردن، فرمان هیدولیک برقی آن به دلیل تاخیر در عملکرد، کمی سنگین به نظر می رسند.
مورانو بهترین فضای داخلی ممکن را حداقل بین این ۳ رقیب عرضه می کند.
سیستم نوگیشن یا رهیاب ماهواره ای آن، یکی از بهترین سیستم های بازار است.
با تشکر از صفحه نمایش لمسی حساس و با کیفیت، این امکان ممکن شده است.
صندلی ها بسیار راحت هستند. فضای جا پایی به وضوح از دو رقیب دیگر بیشتر است.
چه در جلو و چه در صندلی های عقب. خریداران باهوش قطعا متوجه خواهند شد که فضای صندوق عقب جای بسیار
راحت تری را برای وسیله و بارهایشان ارائه می کند. این مورد به همراه مدل پلاتینیوم بیشتر به چشم می آید.
مواد استفاده شده در کابین، دائما این حس را منتقل می کنند که تجربه کیفیت بالاتری نسبت به سایر خودروهای این کلاس دارند.
دید رو به بیرون مورانو به دلیل ضخیم بودن ستون هایA و ستون های کشیده D و C چندان جالب نیست.
اما با عرضه کروز کنترل قابل تطبیقش، هشدار برخورد و ترمز خودکار و سقف پانوراما کمی این مشکلات مرتفع می شود.
میزان مصرف سوخت واقعی آن به شرح ریز است. ۱۱٫۵/۸٫۷/۱۰٫۳ به ترتیب در شهر/بزرگراه و مسیر ترکیبی.
با چنین اعدادی مورانو چهارچرخ متحرک بهترین اعداد ثبت شده در میزان مصرف سوخت به نام خود ثبت می کند
و در عین عملکرد خوب می تواند نظر افراد مقتصد و دوستدار محیط زیست را هم به خود جلب کند.
نیسان مورانو | هیوندای سانتافه | فورد ادج | |
مدل | PLANTINUM AWD | ۲٫۰ T AWD | SPORT AWD |
موتور | V6 و ۳٫۵ لیتری | چهار خطی و ۲٫۰ لیتری | V6 و ۲٫۷ لیتری |
پرخوران | – | توربو | تویین توربو |
قدرت (HP) | ۲۶۰ | ۲۶۵ | ۳۱۵ |
گشتاور (lb-ft) | ۲۴۰ | ۲۶۹ | ۳۵۰ |
شتاب (۰-۱۰۰) | ۷٫۴ | ۹٫۳ | ۵٫۷ |
شتاب جانبی(G) | ۰٫۸۲ | ۰٫۷۸ | ۰٫۸۷ |
قیمت پایه (دلار) | ۴۱٫۴۸۵ | ۳۸٫۲۴۵ | ۴۰٫۵۰۰ |
ترجمه: پویا بهرامی – سپهر زنگنه
موتور ترند
به زودی شاهد پردازندههایی خواهیم بود که با لیتوگرافی ۱۰ نانومتری تولید شدهاند. در این مطلب به مقایسه پردازندههای ۱۰ نانومتری کمپانیهای کوالکام، مدیاتک و هواوی میپردازیم.
سال آینده، سال پردازندههای ۱۰ نانومتری خواهد بود و شرکتهای بزرگ تولیدکننده پردازنده نیز محصولات ۱۰ نانومتری خود را عرضه خواهند کرد. کوالکام، بهتازگی اسنپدراگون ۸۳۵ را معرفی کرده است که توسط سامسونگ ساخته خواهد شد. مدیاتک، پردازندهی ۱۰ هستهای X-30 را رونمایی کرده است که توسط TSMC تولید میشود. در مورد هواوی نیز شایعاتی در مورد تولید پردازندهی کرین ۹۷۰ منتشر شده است.
کوالکام در پردازندهی جدید خود هم از معماری ۸ هستهای ۴+۴ استفاده خواهد کرد؛ اما مدیاتک که پیش از این محصولاتی مانند X20 و X25 را با ۱۰ هسته تولید کرده است، تصمیم دارد X30 را نیز با همین معماری تولید کند. هلیو ایکس ۳۰ متشکل از ۴ هستهی Cortex-A73 بهعلاوهی ۴ هستهی Cortex-A53 و ۲ هستهی Cortex-A35 است. تاکنون در مورد پردازندهی ۱۰ نانومتری هواوی خبری منتشر نشده است؛ اما پیشبینی میشود این پردازنده با معماری ۸ هستهای؛ متشکل از ۴ هستهی Cortex-A73 و ۴ هستهی Cortex-A53 ساخته شود.
اسنپدراگون ۸۳۵ حداکثر سرعت کلاک ۳.۰ گیگاهرتز خواهد داشت؛ البته از برخی سازندگان مانند شیائومی، درخواست میشود از حداکثر آن استفاده نکنند. مدیاتک در هنگام رونمایی هلیو ایکس ۳۰، عنوان کرد هستههای Cortex-A73 پردازندهی جدیدش، میتوانند تا سرعت ۲.۸ گیگاهرتز پردازش کنند. در مورد کرین ۹۷۰ شرکت هواوی سرعت بین ۲.۸ تا ۳.۰ گیگاهرتز تخمین زده شده است.
کوالکام قصد دارد در پردازندهی جدید خود از ترکیب Cat. 13 و Cat. 16 برای ارتباطات 4G استفاده کند. از سوی دیگر، مدیاتک در هلیو ایکس ۳۰ از ترکیب Cat.10 و Cat.12 استفاده خواهد کرد. پیشبینی میشود هواوی در کرین ۹۷۰ از Cat.12 استفاده کند.
درمجموع به نظر میرسد اسنپدراگون ۸۳۵ نسبت به نسل قبلی خود، با افزایش ۲۷ درصدی بازده همراه باشد و هلیو ایکس ۳۰، افزایش حدود ۴۳ درصدی نسبت به نسل پیشین خود داشته باشد. در مورد پردازندهی جدید هواوی نمیتوان نظر قطعی داد؛ چرا که این شرکت هنوز کرین ۹۷۰ را رسما معرفی نکرده است.
کد مطلب: 417666
مقایسه دو خودرو هیوندای النترا و کیا اپتیما 2016 +جدول
بخش دانش و فناوری الف،5 آذر95
باشگاه خبرنگاران جوان در گزارشی به بررسی دو خودرو هیوندای النترا و کیا اپتیما که ساخت کشور کره جنوبی پرداخت.
تاریخ انتشار : جمعه ۵ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۱۶
هیوندای النترا 2016 هنوز هم در مقایسه با سایر سدان های کوچک، تازه و جدید بنظر می رسد. نسل فعلی النترا از سال 2011 تاکنون با حفظ طراحی خود توانسته به خوبی با رقبای اصلی خودش در بازار رقابت کند.
هیوندای النترا مدل 2016 نسخه SE، Value Edition و Limited مجهز به موتور چهار سیلندر 1.8 لیتری که 145 اسب بخار و 130 پوند فوت گشتاور تولیدی است. جعبه دنده 6 سرعته بصورت پیش فرض در نسخه SE حضور داشته و امکان انتخاب یک جعبه دنده 6 سرعته اتوماتیک نیز وجود دارد.
این جعبه دنده اتوماتیک در نسخه های Value Edition و Limited بصورت استاندارد وجود دارند. در تست های صورت گرفته نسخه Limited توانست در عرض 9.7 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برسد که حدود 1 ثانیه نسبت به سایر رقبای موجود در این رده کندتر است.
نگاهی گذرا به خودرو اپتیما 2016
برای کیا نسل کنونی سدان اپتیما یک مدل موفق است. با این خودرو برند کیا در بخش سدان سایز متوسط از یک برند ناشناخته به یک برند مشهور و شناخته شده تبدیل شد.
این مدل موتور 1.6 لیتری توربو بروی اپتیما LX دارد که توان خروجی آن 178 اسب بخار در دور موتور 5500 RPM و گشتاور 195 پوند -فوت است. این موتور جدید با گیربکس 7 دنده دوکلاچ همراه است و عملکردی مانند گیربکسهای اتوماتیک دارد.
مشخصات فنی دو خودرو یاد شده :
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+خودرو
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
باتری مک بوک 4140 و زنبوک 3 نیز 4000 میلیآمپر تعریفشده اما هنوز تست کاملی برای عمر باتری انجامنشده است. در ضمن علاقمندان به ویندوز 10 میتوانند نسخه اورجینال را روی زنبوک 3 داشته باشند، درحالیکه روی مک بوک ال کاپیتان مک او اس نصبشده است.
جایگاه و وضعیت اپراتورهای ارتباطی کشور براساس سیمکارتهای واگذار شده، ضریب نفوذ و سهم بازار ارتباطی توسط وزارت ارتباطات مشخص شد.
به گزارش مشرق، مروری بر شاخصهای مهم بخش ICT نشان میدهد که تا پایان سال گذشته 30 میلیون و 262 هزار و 157 خط تلفن ثابت دایری، 149 میلیون و 857 هزار و 366 سیمکارت واگذار شده و 75 میلیون و 983 هزار و 528 سیمکارت فعال تلفن همراه وجود داشته است.
مقایسه این اعداد با نرخهای مربوط به شاخصهای مذکور تا پایان آذر ماه سال گذشته نشان میدهد که در حوزه دایری تلفن ثابت، سیمکارت واگذار شده و خطوط فعال همراه به ترتیب 0.6، 1.4 و 2.3 درصد رشد داشتهایم.
ضریب نفوذ مشترکان فعال تلفن همراه نیز از 94.22 درصد تا پایان آذر ماه 94 به 96.46 درصد تا پایان سال گذشته رسید. ضریب نفوذ این حوزه در نیمه اول سال گذشته 91.46 درصد بود.
ضریب نفوذ سیمکارتهای واگذار شده تا پایان آذر ماه سال گذشته 187.56 درصد بوده و تا پایان سال 94 به 190.26 درصد رسیده است.
همراه اول
نگاهی به بخش تحلیلهای ارائه شده از سوی معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی وزارت ارتباطات در حوزه ارتباطات همراه نشان میدهد که شرکت ارتباطات سیار با واگذاری 18 میلیون و 51 هزار و 585 خط دائمی، 45 میلیون و 434 هزار و 343 خط اعتباری و مجموعا 63 میلیون و 485 هزار و 928 خط واگذار شده ضریب نفوذی معادل 55.2 درصد از بازار تلفن همراه کشور را دارد.
ضریب نفوذ این اپراتور در پایان آذر ماه سال گذشته 53.71 درصد بود که ظرف سه ماه 1.49 درصد افزایش یافته است.
ایرانسل
اپراتور دوم تلفن همراه کشور 746 هزار و 946 خط دائمی، 79 میلیون و 136 هزار و 974 خط اعتباری و مجموعا 79 میلیون و 883 هزار و 920 خط واگذار شده تا پایان سال گذشته داشته است. ضریب نفوذ این اپراتور در بازه زمانی مذکور 38.78 درصد اعلام شده است.
ضریب نفوذ این اپراتور در پایان آذر ماه سال گذشته 38.58 درصد بود که ظرف سه ماه با 0.2 درصد رشد مواجه شد.
رایتل
اپراتور سوم تلفن همراه کشور 117 هزار و 428 خط دائمی، 6 میلیون و 288 هزار و 39 خط اعتباری و مجموعا 6 میلیون و 978 هزار و 464 خط واگذار شده تا پایان سال گذشته داشته است. ضریب نفوذ این اپراتور در بازه زمانی مذکور 2.6 درصد اعلام شده است.
ضریب نفوذ اپراتور سوم تا پایان آذر ماه سال گذشته 1.93 درصد بود که ظرف سه ماه با 0.67 درصد رشد مواجه شد.
مقایسه وضعیت اپراتورها با یکدیگر
براساس اعلام معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی وزارت ارتباطات، ضریب نفوذ همراه اول تا پایان سال 93 به میزان 52 درصد بوده که تا پایان سال گذشته به 55.2 درصد رسیده است.
ضریب نفوذ ایرانسل هم تا پایان سال 93 به میزان 36.11 درصد بوده که تا پایان سال گذشته به 38.78 درصد رسیده است.
ضریب نفوذ رایتل تا پایان سال 93 به میزان 3.33 درصد بوده که تا پایان سال گذشته به 2.6 درصد رسیده است.
سهم بازار ارتباطات کشور
با مقایسه انجام شده درباره سهم بازار اپراتورها، همراه اول پیشتاز بوده و با 57 درصد بیشترین سهم بازار را نصیب خود نموده است. در رتبه بعدی شرکت ایرانسل با 40 درصد از سهم بازار رتبه دوم را کسب نموده و رایتل هم با 3 درصد در رده آخر است.
مدتی قبل سوزوکی گرند ویتارا با چهرهای جدیدتر نسبت بهگذشته بهعنوان فیسلیفت از سوی ایرانخودرو معرفی شد. اکنون مدل جدید ویتارا برای فروش آماده شده است. در گذشته زمانی که ویتارا دچار افزایش قیمت نشده بود، محبوبیت زیادی برای خود دست و پا کرد اما زمانی که قیمت این خودرو به چیزی در حدود ۱۳۰ میلیون تومان رسید، خریداران آن به شدت کاهش یافتند و نتوانست به فروش خوب خود ادامه دهد. متاسفانه خودروسازی ایران چندسالی نسبت به کشورهای دیگر عقب است و یکی از دلایل این مشکل تحریمها بود که بهتازگی برطرف شده و سوزوکی گرندویتارا بهعنوان اولین همکاری بعد از توافق هستهای، پا به بازار خودروی ایران گذاشت. مدل فیسلیفت ویتارا مربوط به سال ۲۰۱۲ است. در مقابل ویتارا، یک خودروی تازهوارد و پرطرفدار را قرار دادهایم. سانگیانگ تیوولی که به نوعی محصول کره محسوب میشود، توانسته طرفداران زیادی را بهخود جذب کند. امروز در مجله چرخان این دو خودرو را با هم مقایسه میکنیم، تا تفاوتهای این ۲، با هم بهتر مشخص شوند. با ما همراه باشید…
سوزوکی ویتارای جدید در نمای ظاهری نسبت بهگذشته تغییرات چندانی نداشته. نمای جلویی ویتارا به عنوان یک خودرو خانوادگی خوب است، اما این طراحی برای ما ایرانیها کمی قدیمی شده، چرا که سالهاست ویتارا در ایران حضور دارد. در نمای روبرویی ویتارای جدید، چراغ ها بروزتر شدهاند و بخشهای LED باعث شدهاند تا چهره ویتارا جذاب تر شود. رینگهای خودرو نسبت بهگذشته تغییر کردهاند. چهره این خودرو جذابیت زیادی برای جوانان نخواهد داشت چرا که آنها به دنبال طراحی اسپورت و جدید هستند اما بهعنوان یک خودرو، با طراحی متوسط، انتخاب خوبی خواهد بود.
سانگیانگ تیوولی از لحاظ ظاهری بسیار قدرتمندتر از ویتارا است. این خودرو با طراحی اسپورت خود، نگاهها را بهخود جلب می کند. نوع طراحی تیوولی به گونهای انجام شده که پیش از این در ایران مشابه آن را نداشتهایم. بدنه تقریبا عضلانی و چهره عصبانی این خودرو بدون شک جوانان را بهخود جلب خواهد کرد. هماهنگی ظاهری در بخش های جلویی، جانبی و عقبی خودرو سطح بالای کیفیت طراحی این محصول را نشان میدهد. بنابراین بدون شک از لحاظ ظاهری تیوولی برنده این بخش خواهد بود.
برنده بخش طراحی: تیوولی
سوزوکی گرندویتارای با یک موتور ۲۴۰۰ سی سی عرضه شده است. این پیشرانه توانایی تولید ۱۶۹ اسب بخار قدرت را در گشتاور ۶۰۰۰ دور بر دقیقه دارد و حداکثر گشتاور آن نیز ۲۲۷ نیوتنمتر ثبت شده است. شتاب ۱۱.۷ ثانیهای نیز برای ویتارا، یک عملکرد مناسب محسوب می شود. موتور ۲۴۰۰ سیسی این خودرو در شرایط محدودیت در داخل ایران، بسیار خوب است و بدون شک شما در شرایط مختلف، هیچ مشکلی نخواهید داشت و با خیال راحت میتوانید به هر منطقه از ایران سفر کنید و مطمئن باشید که جادههای کوهستانی را بدون افت قدرت بهراحتی طی خواهید کرد.
سانگیانگ تیوولی به یک پیشرانه ۱۵۹۵ سیسی مجهز شده. این پیشرانه توانایی تولید ۱۲۸ اسببخار قدرت را در ۶۰۰۰ دور بر دقیقه دارد و حداکثر گشتاور آن نیز، ۱۶۰ نیوتنمتر است. تیوولی بهعنوان یک خودرو کراس اوور شهری، با این پیشرانه عملکرد خوبی خواهد داشت اما در شرایط جادهای بدونشک چندان مطمئن عمل نخواهد کرد. موتور یکی از اصلیترین بخشهای خودرو محسوب میشود که در اینجا ویتارا پیشرانه قویتری دارد.
برنده بخش پیشرانه: سوزوکی گرند ویتارا
از لحاظ طراحی داخلی، گرندویتارا نسبت به گذشته تغییرات چندانی نداشته و کابین همانند قبل است. طراحی داخلی ساده چندان جلب توجه نمی کند مخصوصا دریچههای هوای دایرهای و بخش میانی داشبورد که از لحاظ طراحی، بیش از حد قدیمی هستند. از لحاظ جنس متریال داخلی، ویتارا کیفیت متوسطی دارد اما صندلیها راحتی چندان زیادی ندارند و در سفرهای طولانی کمی آزاردهنده خواهند بود.
در بخش داخلی بازهم از لحاظ ظاهری، تیوولی بسیار قوی تر از ویتارا است. تمام بخش های داخلی از زیبایی و جذابیت خوبی برخوردار هستند. تریم ۲ رنگ نیز در زیبایی کابین تاثیرگذار بوده است. جنس داخلی کابین از مواد ارزان قیمت تهیه شده اما راحتی صندلی های تیوولی چند برابر بیشتر از ویتارا هست. البته این برتری با توجه به سال ساخت خودرو، کاملا منطقی و طبیعی است.
برنده بخش داخلی: تیوولی
ویتارا با ۲ گیربکس اتومات و دستی عرضه شده است. این گیربکسها قدرت موتور را از طریق سیستم انتقال قدرت دو دیفرانسیل چهار حالته (۴WD)، به آسفالت منتقل میکنند. سیستم ۲ دیفرانسیل که نزد تمام مردم محبوبیت خوبی دارد باعث میشود، ویتارا چابکی خوبی در شرایط آفرود و کوهستانی داشته باشد.
سانگیانگ تیوولی با گیربکس ۶ سرعته اتومات با قابلیت تغییر دنده دستی، با لیبل ساخت AISIN عرضه شده. این گیربکس از کیفیت بالایی برخوردار است اما از سیستم ۲ دیفرانسیل در تیوولی خبری نیست. بنابراین در این بخش ویتارا بیشتر مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
برنده بخش انتقال قدرت: سوزوکی گرند ویتارا
ویتارا ۴۵۰۰ میلیمتر طول، ۱۸۱۰ عرض و ۱۶۹۵ میلیمتر ارتفاع دارد و فاصله محوری آن نیز چیزی در حدود ۲۶۴۰ میلیمتر است. در مقابل تیوولی نیز ۴۱۹۵ میلیمتر طول، ۱۷۹۵ میلیمتر عرض و ۱۵۹۰ میلیمتر ارتفاع دارد. بزرگی ابعاد ویتارا کاملا محسوس است و همین باعث می شود که شما در ویتارا با فضای بیشتری روبرو باشید. در بخش صندوق عقب ویتارا چندان فضای خوبی ندارد و حجم صندوق عقب این خودرو، از تیوولی کمتر است. این یک نقطه ضعف برای ویتارا محسوب میشود. اما در کابین فضای بشتر کاملا برای خانوادههای پرجمعیت مناسب است.
برنده بخش ابعاد: ویتارا
ویتارا در حالت ترکیبی مصرفی در حدود ۹ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر دارد و مصرف داخل شهر آن نیز ۱۱.۴ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است. در مقابل تیوولی در حالت ترکیبی مصرف سوختی در حدود ۷.۲ لیتر در هر صد کیلومتر دارد و در داخل شهر ۹.۸ لیتر در هر صد کیلومتر مصرف میکند. این مصرف سوخت تیوولی با توجه به حجم موتور آن قابل پیش بینی بود بنابراین در شرایط فعلی، که مصرف سوخت یک گزینه مهم در ایران محسوب می شود، تیوولی انتخاب بهتری خواهد بود.
ویتارا از لحاظ تجهیزات ایمنی و رفاهی مجهز به ۲ عدد برای راننده و سرنشین,۲ عدد جانبی نصب شده برای سرنشینان جلو,۲ عدد پرده ای نصب شده برای سرنشینان جلو و عقب، مانیتور LCD هفت اینچ لمسی، آینه های جانبی برقی با گرمکن، سیستم ضد سرقت خودرو (ایموبیلایزر),کمربند ایمنی جلو سه نقطه ای قفل شونده با قابلیت تنظیم ارتفاع + پیش کشنده و محدود کننده نیرو,۳ عدد کمربند سه نقطه ای قفل شونده عقب,سیستم اتوماتیک سوخت در هنگام تصادف,قفل مرکزی لمسی و استارت بدون کلید، ماساژو صندلی راننده (چهار حالته با کلید تنظیم روی کنسول)، صندلی های جلو مجهز به گرم کن و … است.
تیوولی نیز سطح تجهیزات خوبی دارد و از جمله آپشنهای این خودرو میتوان به ایربگ راننده و سرنشین جلو، ایربگ های پرده ای، ایربگ های جانبی، سیستم فعال شونده پشت سری ها در هنگام تصادف، سنسور عقب جهت پارک خودرو، دوربین دید عقب، شیشه های دودی ردیف عقب، شیشه های جلو ضد اشعه، شیشه ها برقی و مجهز به سیستم ایمنی تشخیص مانع (سمت راننده)، فرمان هیدرولیک با قابلیت تنظیم ارتفاع، دی لایت چراغ های جلو و چراغ های عقب LED، تنظیم ارتفاع نور چراغ های جلو، آینه های کناری برقی تاشو، صندلی های ردیف جلو و عقب چرم، گرم کن صندلی های جلو، ورود بدون کلید Smart Key و … با توجه به سطح مناسب تجهیزات هر ۲ خودرو در این بخش هر ۲ خودرو برنده خواهند بود.
ایرانخودرو برای سوزوکی ویتارای جدید قیمتی در حدود ۱۳۲ میلیونتومان در نظر گرفته، البته این قیمت مربوط به مدل اتومات و فول آپشن ویتارا است. در مقابل تیوولی نیز با قیمتی در حدود ۹۷ میلیونتومان از سوی رامکخودرو عرضه میشودِ( البته قیمت نهایی این خودرو همان نزدیک به ۱۱۰ میلیون تومان است)
برتری فنی ویتارا کاملا مشخص است اما اختلاف قیمت ۳۵ میلیونی، نیز عدد بزرگی محسوب می شود که ارزش خرید تیوولی را در مقابل ویتارا بالا میبرد.
اُپنسیگنال در گزارشی با تکیه بر جمعآوری 17 میلیارد داده از طریق نیم میلیون کاربر خود، لیستی از کشورهای با بالاترین سرعت اینترنت نسل چهار (LTE) را منتشر و گزارش جامعی از وضعیت کشورها ارائه کرده است.
کره جنوبی شاخص میزان پوشش آنتنهای 4G با کسب 95.7 درصد میزان ضریب نفوذ در مقام اول ردهبندی این سایت قرار گرفته و سنگاپور هم با در اختیار داشتن کیفیترین (سریعترین) شبکه LTE که میانگین سرعتی پیرامون 45.86Mbps دارد در جایگاه بعدی قرار گرفته است.
در حال حاضر و با تکیه بر این آمار، میانگین سرعت اینترنت نسل چهارم دنیا 17.4Mbps است.
ایران رتبه هفتاد و یکم را از منظر سرعت دسترسی به شبکه نسل چهارم در این ردهبندی به دست آورده است.
به گزارش تسنیم، بالغ بر دو سال پیش (همزمان با پایان یافتن دوره انحصار چند ساله اپراتور سوم ارتباطی در حوزه ارائه خدمات 3G) مجوز بهرهبرداری از 3G و 4G به همراه اول و ایرانسل هم داده شد.
با توجه به اینکه تا آن تاریخ کار جدی در حوزه خدماتدهی این نسلهای تکنولوژی نشده بود، دو اپراتور مذکور سریعا کار خرید و نصب تجهیزات را انجام دادند و ظرف کمتر از شش ماه وارد رقابت جدی در این عرصه با یکدیگر شدند.
رقابتی که نهایتا منجر به تولد تکنولوژیهای نو در کشور شد و امروز براساس اطلاعات استخراج شده از اپراتورها 1140 شهر توسط همراه اول و 943 شهر و شهرستان نیز توسط ایرانسل تحت پوشش خدمات 3G و 4G قرار گرفتهاند.
حال هر کدام از این دو اپراتور در یکی از تکنولوژیهای مذکور قویتر عمل کرده اما مهم میزان پوشش و سرعت توسعه نسلهای نوین ارتباطی در کشور است که نهایتا هموطنان را از نعمت دریافت سرویسهای بروز بهرهمند میسازد.
نمودارهای زیر وضعیت پوشش و سرعت اینترنت نسل چهارم را در کشورهای دنیا نشان میدهد و نگاهی به آن میتواند نشان دهد که از منظر شاخصها در چه مرحلهای از رقابت با بازیگران جهانی در این زمینه قرار داریم.
این نمودار مقایسهای بین سرعت اینترنت نسل چهارم و دسترسی به این تکنولوژی در کل دنیا است.
کشورهایی که متمایل به بالا و سمت راست نمودار باشند هر دو شاخص سرعت و کیفیت شبکه LTE را دارند و کشورهایی که در سمت پایین و چپ نمودار قرار دارند در این دو شاخص عقب ماندگی دارند یا در ابتدای مراحل توسعه تکنولوژی نسل چهارم هستند.
ایران در حال حاضر و برگرفته از تصویر آماری نمودار، جایگاه رقابتی خوبی با اپراتورهای دیگر دنیا ندارد. برای به تصویر کشیدن وضعیت رقابت، شرایط دو کشور پیشتاز را هم در نمودارهای زیر آوردیم تا اختلاف جایگاه مشخص شود.
منبع : تسنیماُپنسیگنال در گزارشی با تکیه بر جمعآوری 17 میلیارد داده از طریق نیم میلیون کاربر خود، لیستی از کشورهای با بالاترین سرعت اینترنت نسل چهار (LTE) را منتشر و گزارش جامعی از وضعیت کشورها ارائه کرده است.
کره جنوبی شاخص میزان پوشش آنتنهای 4G با کسب 95.7 درصد میزان ضریب نفوذ در مقام اول ردهبندی این سایت قرار گرفته و سنگاپور هم با در اختیار داشتن کیفیترین (سریعترین) شبکه LTE که میانگین سرعتی پیرامون 45.86Mbps دارد در جایگاه بعدی قرار گرفته است.
در حال حاضر و با تکیه بر این آمار، میانگین سرعت اینترنت نسل چهارم دنیا 17.4Mbps است.
ایران رتبه هفتاد و یکم را از منظر سرعت دسترسی به شبکه نسل چهارم در این ردهبندی به دست آورده است.
به گزارش تسنیم، بالغ بر دو سال پیش (همزمان با پایان یافتن دوره انحصار چند ساله اپراتور سوم ارتباطی در حوزه ارائه خدمات 3G) مجوز بهرهبرداری از 3G و 4G به همراه اول و ایرانسل هم داده شد.
با توجه به اینکه تا آن تاریخ کار جدی در حوزه خدماتدهی این نسلهای تکنولوژی نشده بود، دو اپراتور مذکور سریعا کار خرید و نصب تجهیزات را انجام دادند و ظرف کمتر از شش ماه وارد رقابت جدی در این عرصه با یکدیگر شدند.
رقابتی که نهایتا منجر به تولد تکنولوژیهای نو در کشور شد و امروز براساس اطلاعات استخراج شده از اپراتورها 1140 شهر توسط همراه اول و 943 شهر و شهرستان نیز توسط ایرانسل تحت پوشش خدمات 3G و 4G قرار گرفتهاند.
حال هر کدام از این دو اپراتور در یکی از تکنولوژیهای مذکور قویتر عمل کرده اما مهم میزان پوشش و سرعت توسعه نسلهای نوین ارتباطی در کشور است که نهایتا هموطنان را از نعمت دریافت سرویسهای بروز بهرهمند میسازد.
نمودارهای زیر وضعیت پوشش و سرعت اینترنت نسل چهارم را در کشورهای دنیا نشان میدهد و نگاهی به آن میتواند نشان دهد که از منظر شاخصها در چه مرحلهای از رقابت با بازیگران جهانی در این زمینه قرار داریم.
این نمودار مقایسهای بین سرعت اینترنت نسل چهارم و دسترسی به این تکنولوژی در کل دنیا است.
کشورهایی که متمایل به بالا و سمت راست نمودار باشند هر دو شاخص سرعت و کیفیت شبکه LTE را دارند و کشورهایی که در سمت پایین و چپ نمودار قرار دارند در این دو شاخص عقب ماندگی دارند یا در ابتدای مراحل توسعه تکنولوژی نسل چهارم هستند.
ایران در حال حاضر و برگرفته از تصویر آماری نمودار، جایگاه رقابتی خوبی با اپراتورهای دیگر دنیا ندارد. برای به تصویر کشیدن وضعیت رقابت، شرایط دو کشور پیشتاز را هم در نمودارهای زیر آوردیم تا اختلاف جایگاه مشخص شود.
منبع : تسنیماچتیسی با اعلام کسب درآمد ۲۶۰ میلیون دلاری برای ماه اکتبر خبر از کاهش ۸.۶۶ درصدی درآمد در مقایسه با سال گذشتهی میلادی داده است.
اچتیسی اعلام کرده در ماه اکتبر درآمدی ۲۶۰ میلیون دلاری را کسب کرده است. این کمپانی تایوانی در مجموع تا پایان ماه اکتبر قریب به ۲ میلیارد دلار کسب کرده است. درآمد ماه اکتبر اچتیسی در مقایسه با سپتامبر نشان از کاهشی ۱۲.۴۳ درصدی و در مقایسه با مدت مشابه سال پیش از آن نشان از کاهش ۸.۶۶ درصدی دارد. در مقایسه با سال گذشته اچتیسی تا پایان ماه اکتبر از نظر کسب درآمد ۳۹ درصد افول داشته است، حال آنکه حاشیهی سود این کمپانی افزایش پیدا کرده و همچنین هزینههای این کمپانی کاهش پیدا کرده است. در واقع اچتیسی اعلام کرده که در سه ماههی سوم سال جاری میلادی موفق شده تا هزینههای جاری را کاهش دهد. به گفتهی کارشناسان نگرش اچتیسی به سه ماههی جاری که منتهی به سال نوی میلادی است، کمی محافظه کارانه به نظر میرسد، چراکه اچتیسی شرایط بازار را دلیل بر تاثیرگذاری روی فروش میداند.
اچتیسی همچنان از نظر اولین تولیدکنندهی گوشیهای هوشمند اندرویدی جایگاه خوبی ندارد. اچتیسی در سالهای اخیر تلاشهای متعددی را برای بهبود فروش در پیش گرفته که از جملهی آن میتوان به عرضهی گوشیهای هوشمند سری وان به عنوان پرچمدار و گوشیهای هوشمند سری دیزایر به عنوان میانردههای این کمپانی راهی بازار شدهاند، حال آنکه تمام این تلاشها نتوانسته تا دوای درد اچتیسی باشد. به گفتهی کارشناسان اچتیسی یارای رقابت با کمپانیهایی نظیر اپل یا سامسونگ را از نظر بازاریابی ندارد و از اینرو است که نمیتواند گوشیهای هوشمندش را به خوبی دو رقیب بزرگ به فروش برساند، هرچند ضعف سختافزاری را نیز باید به این موضوع اشاره کرد. در کنار مشکلات مورد نظر باید عدم ارائهی بروزرسانیهای نرمافزاری را به لیست مشکلات اچتیسی برای دوری کاربران از خرید محصولات این کمپانی اضافه کرد.
البته اچتیسی دو فاکتور مثبت را در عملکرد خود دارد که یکی از استقبال از هدستهای واقعیت مجازی و عرضهی محصولی تحسین شده از سوی این کمپانی است. اچتیسی انتظار دارد تا فروش هدست واقعیت مجازیش طی فصل جاری افزایش یافته و درآمد این کمپانی را افزایش دهد. نکتهی مثبت دوم همکاری با گوگل برای تولید نسل جدید گوشیهای هوشمند غول جستجو با نام پیکسل و پیکسل ایکسال است.
نظر شما در این خصوص چیست؟