بر این مبنا مهم ترین خصلت آمایش سرزمین، جامع نگری، دور اندیشی، کل گرایی، کیفیت گرایی و سازماندهی فضای کشور است. هدف آن توزیع بهینه جمعیت و فعالیت در پهنه سرزمین است به گونه ای که در منطقه متناسب با قابلیت ها و پتانسیل های خود از طیف مناسبی از فعالیت های اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشد و جمعیتی متناسب با توان و ظرفیت اقتصادی خود بپذیرد.
به عبارت دیگر هدف آمایش سرزمین، سازماندهی فضا به منظور بهره وری مطلوب از سرزمین در جهت منافع ملی است. پس برنامه ریزی آمایش سرزمین با توجه به ظرفیت ها و مزیت های فعالیت در مناطق می تواند در برنامه ریزی توسعه کارآفرینی مناطق مختلف با توجه به ویژگی های آن راهگشا باشد.
مفهوم اکوسیستم کارآفرینی
اکوسیستم یا «زیست بوم» یا «بوم سازگان» در لغت به معنی مجموعه ای از جانداران، عناصر طبیعی و محیط جغرافیایی است که در تعامل قانونمند با یکدیگر به تعادل دست یافته اند. این واژه در سال 1935 به وجود آمده است.
«اکوسیستم کارآفرینی» به مجموعه افراد، سازمان ها، روش ها، قوانین، رویدادها و ... در یک محدوده جغرافیایی گفته می شود که بر فعالیت های کارآفرینی (و نه اشتغال زایی) در آن منطقه اثر می گذارد. سازمان یافتن یک اکوسیستم کارآفرینی به حداقل یک دهه تلاش و تعهد و حضور مفید همه این اجزا نیاز دارد.
اجزای اکوسیستم کارآفرینی عبارت است از دولت و سازمان های دولتی، شرکت های بزرگ، سازمان های خیریه، حمایت گر و انجمن های رسمی و غیررسمی، رسانه ها اعم از نوشتاری، دیجیتال، تصویری یا غیرتصویری در مقیاس محلی تا ملی، سرمایه گذاران در مقیاس خرد یا کلان، علاقه مندان، مروجین، سازمان های واسط و تشکیلات صنفی، شتاب دهنده ها (تسهیل گری در تامین مالی اولیه، فراهم سازی فضای کار، برنامه عملیاتی، آموزش های مرتبط و ... در ازای دریافت درصدی از سهام)، مراکز آموزشی، مراکز رشد دانشگاهی، مهیاکنندگان خدمات از قبیل وکلا، گرافیست ها،حسابداران، مشاوران کسب و کار، ثبت شرکت، بیمه، اداره کار و مالیات، مراکز کاروندی و جمع کاری به عنوان مکان های مهیاکننده امکانات اولیه برای کار کردن سازمان های نوپای مستقل، سازمان های نوپا (Startup که هسته اصلی اکوسیستم محسوب می شوند) و مربیان.
به طور کلی اجزای اکوسیستم کارآفرینی را می توان در 6 قلمرو بازار (مشتری های اولیه و شبکه هایی همچون شبکه کارآفرینی و شرکت های بین المللی)، سیاست (شیوه های رهبری مستحکم و پشتیبانی از ساختارهای دولت در چارچوب نهاده، مقررات و مشوق ها)، سرمایه مالی (وام های خرد، تامین بودجه سرمایه گذاری، ریسک پذیری)، فرهنگ (موقعیت های قابل مشاهده، تحمل ریسک و شکست و موقعیت اجتماعی کارآفرینان)، حمایت ها (زیرساخت ها، حمایت های حرفه ای همچون قانونی و حسابداری و سازمان های غیر دولتی)، سرمایه انسانی (موسسات آموزشی و نیروی کار) تقسیم بندی کرد که دارای ارتباط سیستمی هستند.
بر اساس گزارش مرکز پژوهش کارآفرینی و توسعه جهانی، ایران رتبه 80 از میان 132 کشور بررسی شده (امتیاز 28.8 از 100 نمره) به خود اختصاص داده است. در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، ایران دارای رتبه 14 از میان 15 کشور است. سه زیرشاخصی که توسط سازمان مذکور برای امتیازبندی ایران استفاده شده است، عبارت است از:
* نگرش نسبت به کارآفرینی: 32.8 (از 100 نمره) و رتبه 79 از 132 کشور
* قابلیت های کارآفرینی: 29 (از 100 نمره) و رتبه 78 از 132 کشور
* انگیزه های کارآفرینی: 24.6 (از 100 نمره) و رتبه 87 از 132 کشور
* در اکوسیستم کارآفرینی کشور و در مقام مقایسه اجمالی این سه شاخص نشان دهنده امید نسبی کارآفرینان ایرانی از نظر وجود فرصت های کارآفرینی (شاخص نگرش) و همزمان ضعف آنها در انگیزه عملی و تحرک برای توسعه کسب و کارها (شاخص انگیزه) است. بر این مبنا چنانچه به خلأ انگیزه های عملی توجه بیشتری شود و این مسئله مرتفع شود، سلامت کلی اکوسیستم کارآفرینی ایران بهبود خواهد یافت.
شناخت مزیت های سرزمینی لازمه راهبری رویدادهای کارآفرینی در کشور
در سال های اخیر به رغم تلاش هایی که در جهت توسعه کارآفرینی انجام شده است، در عمل رشد مناسب و پایداری در زمینه توسعه کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک و متوسط در کشور مشاهده نمی شود. متاسفانه بسیاری از کارآفرینان در ایران با موانعی روبرو هستند که فضای نامساعد کسب و کار را پیش روی آنها قرار داده است، به گونه ای که در کشور تنها 10 درصد از کارآفرینان موفق به شروع فعالیت های کسب و کار خود می شوند و 90 درصد باقی مانده در مرحله راه اندازی متوقف می شوند.
اغلب اوقات یک یا دو عنصر از اکوسیستم کارآفرینی مورد توجه قرار می گیرد و در نتیجه بسیاری از تلاش ها به بیراهه می رود. عملکرد یک سیستم علاوه بر آن که به اجزایش وابسته است، به چگونگی تعامل آنها بر یکدیگر و هم افزایی آنها نیز وابسته است.
توسعه کارآفرینی باید همه جانبه، کل نگر و پایدار بوده به طوری که عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و مقررات را به طور همزمان مورد توجه قرار دهد. بنابراین سیاست هایی که برای توسعه کارآفرینی تدوین می شود، باید همه ابعاد را پوشش دهد. به عبارتی توسعه کارآفرینی از طریق رویکرد اکوسیستم می تواند به وقوع پیوندد.
بر این مبنا برنامه ریزی آمایش سرزمین با توجه به همه سونگر، جامع و کل نگر بودن و در نظرگیری ابعاد فضایی – مکانی و تدبیر یکپارچگی و هم افزایی سرمایه ها می تواند در ایجاد، ساماندهی و توسعه زیست بوم کارآفرینی در کشور نقش بسزایی ایفا کند؛ چرا که فضا با تغییر جمعیت، اقتصاد، سبک زندگی، فناوری و عوامل طبیعی تغییر می کند، بنابراین لزوما توسعه نمی یابد.
توسعه فضایی با تغییر و تحول فضا برای پاسخگویی به نیازها و آرمان های اجتماعی رخ می دهد. توسعه به پاسخگویی نیاز اجتماعات در مکان ها باز می گردد، بنابراین توسعه بعد فضایی دارد و البته نه مکان محور بلکه انسان محور است. بر این مبنا پرداختن به تخصیص فضای توسعه کارآفرینی در واقع تعیین توسعه مناطق و اجتماعات بهره مند از آن با توجه به ظرفیت ها و مزیت های مناطق در سطح محلی تا بین المللی (بازار) است.
در یک اقتصاد کارآفرین، سهم بالا و قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی (GDP) از محل سرمایه های انسانی، نوآوری، تمرکز بر هسته ارزش افزوده در جغرافیای مزیت های نسبی مناطق، افزایش جهش گونه بهره وری عوامل تولید و اساسا از طریق ایجاد یک ارتباط منطقی و نظام مند بین فعالیت های کارآفرینی خلاقانه و دانش مدار با تولید ناخالص داخلی و رصد کردن تغییرات این فرآیند به طور مستمر و دائم حاصل می شود.
رویکرد سیستمی و رهیافت اکوسیستمی به کارآفرینی در پرتو برنامه ریزی آمایش سرزمین بر دارایی ها، مشکلات و فرصت های موجود تمرکز می کند. بر این مبنا هر کشوری باید به دقت بر جغرافیا و سرزمین خاص خودش تمرکز کند و بر پایه شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و جغرافیایی و سرزمینی می تواند اکوسیستم کارآفرینی متفاوتی داشته باشد.
از طرفی رویکرد آمایشی و سیستماتیک به فضای کارآفرینی یا به عبارتی دیگر برنامه ریزی فضایی کارآفرینی می تواند بستر توسعه انگیزه های عملی کارآفرینی را فراهم کند. با این وصف، امروز در سیر تحول مفهومی، از آمایش سرزمین به معنای خلق فضای توسعه تعبیر می شود. در این مفهوم جنبه های نوآورانه و خلاقانه با توجه به محدودیت های منابع و امکانات و بهره وری در فعالیت ها و استفاده از جنبه های دانش بنیان و فناورانه که در مولفه های زیست بوم کارآفرینی نیز باید مورد توجه قرار گیرد، مستتر است.
بدیهی است با توجه به خلأ مطالعات توسعه فضای مفهومی برنامه ریزی فضایی کارآفرینی نیازمند اندیشه ورزی محققان و صاحب نظران آمایش و کارآفرینی با تاکید بر کاربردی کردن مفاهیم با توجه به خصلت های عملیاتی بودن مقولات در این مباحث است.