اگر میخواهید بال مرغ را به خوبی سرخ کنید به نکات زیر توجه کنید.دوستان! چیزی که این جا می خوانید را به دل نگیرید، به دندان بکشید… اگر می بینید راقم این سطور غم دارد، آن را بگذارید به پای لذتی که از مرزهای شادی عبور کرده اسـت و در سراشیب اندوه افتاده… می دانید چرا…
به خاطر بال…بال هایی که هرگز نفهمیدم بال های مرغ بودند یا بال های فرشته؟بنویسم بال بال می زنم برای بال های کبابی، نمی گویی: گنده گویی نکن؟… نمی گویی: می نویسی «بال بال می زنم برای بال های کبابی» تا زبان بازی کنی…؟ نمی گویی: این چیزها که بال بال زدن ندارد؟
بعید نیست بگویی… اصلا بگو من زبان بازم… بگو تو فلانی… بگو بهمانی… بگو […] بگو [بیببببب]… ولی بگذار بنویسم که من برای بال های کبابی می ایستم… من هرگز ننشسته بال نخورده ام… نمی توانم بنشینم… هنگام بال خوردن واقعا نمی توانم بنشینم… با احترام و ایستاده به بال ها نگاه می کنم…
بال هایی به رنگ زرد و سُرخانارنجی… بال هایی که صدایم می کنند… آرام و مهربان: من برای دندان های تو، دندان های تو برای بال های من…گفتن ندارد که چه طور باید کباب بال درست کنید… گفتن دارد؟… بروید مرغ فروشی بال بخرید بیایید بشویید وُ بعد با پیاز وُ نمک وُ فلفل وُ زعفران درآمیزیدشان وُ همین دیگر…
بعد می روند روی زغال بال ها… همین… این هم پرسیدن دارد…اما قبل از خوردن این بال ها یک مرحله دیگر هم مانده اسـت که نمی توان به سادگی از آن گذشت، مرحله کباب کردن بال ها.همیشه به این موضوع توجه کنید دوستان: غذاهای کبابی لذت آتش درست کردن دارند، حتی شده با زغال این لذت را از دست ندهید.
زیبایی لحظه ای که آتش شعله می گیرد را می خواهید با چه چیز معاوضه کنید؟ آتش اجاق گاز خانه تان یا غذای توی فر یا…؟بی خیال سرخ کردن بال شوید وُ همت کنید بروید یک منقل بخرید. زغال بریزید در منقل، الکلی کنید زغال ها را و آتشی درست کنید به زیبایی خورشید رنگ بال هایی که قرار اسـت کباب شوند؛
آن هم به رنگ آتش.می بینم که رفته اید میز چیده اید… بشقاب، قاشق- چنگال و… عزیزان من… دوستان من… رفقا!… این قرتی بازی های را بگذارید کنار و بپیوندید به گروه «بال خوران بی شیله پیله»… آن ها که از رنگ تعلق آزادند… بشقاب ندارد… قاشق ها را سرجایش باقی می گذارند… چنگال ها را…
و کاری ندارند در جنگل هستند یا آپارتمان… آن ها موقع خوردن کباب بال طبیعی حال می کنند… با دست ها می روند سراغ بال ها… چرا باور نمی کنید که آهن برای آهن اسـت و پوست و استخوان برای پوست و استخوان…حتی اگر آدم معتقدی نباشید وُ بگویید این بال ها بال های فرشته نیستند،
باور که دارید از پوست و استخوان هستند… با دست های مهربان باید رفت سراغ بال های مهربان… بال ها دقایق زیادی را روی آتش چرخیدند تا بشوند به رنگی که شما می خواهید… به طعمی که شما دوست دارید… نمک سود شده و گیرا… دلربا و جذاب… خوش رنگ و خوش چهره… و در یک کلام: دل خواه…
دست بکشید اول روی بال ها… آرام و در کندی محض… بعد به لب های تان نزدیکش کنید… نه که ببوسیدش نه، ولی لب های تان را نزدیکش کنید… اولی گازتان را بی حصه، بی نصیب بگذارید؛ اندک وُ بی مقدار… اما دومین بار نه، لقمه بزرگ بردارید… از آنجایی که نه نانی در کار اسـت،
نه برنجی و نه چیز دیگر، زیاد اضطراب چاقی را نداشته باشید… راحت باشید… فقط بال اسـت که دارید می خورید… به خودتان بگویید سبک تر از این هم می شود… به خودتان بگویید نه که نمی شود؛ این سبک ترین غذای عالم اسـت و یک دل سیر بخورید…یادتان باشد بال های کبابی تان نباید سرد بشود…
این یک قانون مهم اسـت… بال های تان را که از روی آتش برداشتید، بخورید… مجالش ندهید… بال که سرد شود، معده آدم سرد می شود… اشتها کور می شود… و عطای لذت کلان از بال های کبابی به لقایش واصل می شود.اگر خاطرتان باشد، من در تمامی غذاهایی که تا به امروز به شما پیشنهاد دادم، یک قانون مهم را گوش زد کردم… و آن این که همیشه برای مخلفات در کنار غذای تان اهمیت زیادی قائل شوید…